نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Bahmani(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۶ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۴۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۶ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۴۲ توسط Bahmani(بحث | مشارکتها)
بدعت در لغت به معنای ایجاد، انشاء و احداث است. در اصطلاح دینی آن است که چیزی را جزو دین شمارند که ریشهای در کتاب و سنت ندارد. از آن رو این کار را "بدعت" خوانند که بدعتگذار از پیش خود چیزی را در دین ابداع میکند[۱]. بدین سان، معنای کلامیبدعت این است که کسی از پیش خود، آیین یا رسمی را که در عهدرسول خدا (ص) وجود نداشته است، بیافریند و جزو دین بشمارد[۲]. بدعت شامل تغییر احکام دینی نیز میشود؛ مثلًا تغییر استحبابِ یک عمل به وجوب، نوعی بدعت است[۳][۴].
علمای شیعه تقسیمبندیهای اهل سنت درباره بدعت را نمیپذیرند؛ زیرا بنابر منابع روایی شیعه، بدعت تنها یک قسم است که به گونه عام، حرام شمرده شده است[۱۳].شیعه بر آن است که ادلهتحریمبدعت، کلی و عاماند و هیچ گونه دلیل شرعی در دست نیست که بدعت را تقسیم کند[۱۴]. اگر دلیل شرعی دلالت کند که عملی واجب، مستحب، مکروه یا مباح است، دیگر آن عمل را نمیتوان بدعت دانست[۱۵]. به عبارتی دیگر، هر عملی که عنوان بدعت بر آن دلالت کند، حرام است. انگیزه تقسیم بدعت میان اهل سنت دو چیز است: یکی توجیه بدعتی که خلیفه دوم برنهاد و فرمان داد نمازمستحب "تراویح" را به جماعت بگزارند و خود نیز از آن با عنوان بدعت یاد کرد و گفت: "نِعْمَ البدعةُ هذِهِ"[۱۶]. و دیگر معنای لغوی بدعت که عامتر از معنای اصطلاحی آن است[۱۷].
"بدعت" از واژههای شرعیه است نه متشرعه، یعنی از همان ابتدا در سخن پیامبر(ص) لفظ بدعت به همین معنای موجود استعمال شده است. در قرآن نیز اشتقاقات این اصطلاح به چشم میخورد.
این خود اهمیت موضوع را میرساند؛ زیرا گسترش فرهنگبدعت در هر زمانی متدینان را به وادی تردید و تحیر میبرد.
در قرآن آمده است: ﴿وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ﴾[۱۹]. در این آیه، قرآن رهبانیّت مسیحیت را بدعت آنها دانسته که ریشه دینی ندارد.
بدون تردید دین و مذهب از چنان نیرو و مقبولیتی بهرهمند است که فطرتهای سالم، آموزههای آن را میپذیرند. بر همین اساس، بسیاری از افراد برای قبولاندن اهداف خود، از توان و نیروی دین سوء استفاده میکنند و اعتقادات و خواستههای عموماً نفسانی خود را از کانال آیات و روایات و با استخدام آنها بیان میکنند. در حقیقت نکتهای را که جزء دین نیست، با استفاده از آموزههای دینی عرضه میکنند. از این منظر غیر حقیقت جایگزین حقیقت شده و بدعت صورت گرفته است.
امام علی(ع) بدعت را اینگونه تشریح میکند: "کتاب خدا در آن احکام مورد مخالفت قرار میگیرد"[۲۴]؛ «وَ يَتَوَلَّى عَلَيْهَا رِجَالٌ رِجَالًا عَلَى غَيْرِ دِينِ اللَّهِ». بعد حضرتفلسفه مطلب را ذکر میکند: "پس، اگر باطل از امتزاج و آمیختگی با حق جدا باشد، مردمحقجومنحرف نمیشوند؛ چون اغلب مردم حقگرا هستند"[۲۵]. اهل بدعتحق را با باطل مخلوط و ممزوج میکنند. در این صورت، امر بر مردم مشتبه میشود و مردم، حق را با باطل اشتباه میگیرند و باطل را به تصور حق میپذیرند؛ در حالی که اگر باطل از حق جدا شود و با آن در نیامیزد، حق مخفی نمیماند و از آنجا که اکثر مردم طالب حق هستند، نه طالب باطل؛ مردم مشتری حق میشوند و از باطل روی بر میگردانند و بدعت از رونق میافتد: "اگر حق از پوشش باطل جدا شد و آزاد گردید، زبان بدخواهان از آن قطع میگردد"[۲۶]؛ "ولیکن از حق قسمتی و از باطل قسمتی گرفته و مخلوط میشوند" [۲۷] دستاورد این مخلوط، آموزههای انحرافی است که به مردم تحویل میگردد. "در اینجاست که شیطان بر دوستان خودش مسلط میشود..."[۲۸]؛ یعنی ابزار شیطان باطلی است که لباسحق بر آن پوشیده شده است[۲۹][۳۰].
پانویس
با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل میشوید: