طول عمر امام مهدی
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل طول عمر امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
عمر طولانی امام مهدی(ع) از اعتقادات شیعه
- شیعیان معتقدند امام دوازدهم، حضرت مهدی (ع) عمری طولانی دارد و همچنان زنده خواهد بود تا هنگام ظهور فرا رسد و عدالت را در جهان بگستراند. این اعتقاد از ضروریات مذهب شیعه است. این مسأله از دیرباز مورد توجه علمای شیعه بوده و بسیاری از آنها بخشی از کتاب خود را به آن اختصاص دادهاند[۱].
ادلۀ طول عمر امام مهدی(ع)
- برخی از ادلۀ طول عمر طولانی امام مهدی(ع) عبارتند از:
- اعجاز و قدرت الهی: مهمترین مسأله در طول عمر حضرت، قدرت الهی است. همانگونه که خداوند بر سرد شدن آتش بر ابراهیم[۲] و تولد حضرت عیسی بدون پدر[۳] قادر بود، قادر است حجت خود را سالهای متمادی زنده نگهدارد[۴]؛ زیرا هرگز نمیتوان اثبات کرد تنها اسباب و عوامل مادی شناخته شده مؤثرند، چه بسا عوامل دیگری در کار باشند[۵].
- طول عمر در قرآن و حدیث: بنابر آیات و روایات عمر طولانی برای انسان ممکن است و در مواردی واقع شده است، چنانچه قرآن از عمر طولانی حضرت نوح نام میبرد[۶] و حضرت مهدی(ع) در عمر طولانی به حضرت نوح شباهت دارد[۷]. همچنین عمر طولانی سایر انبیاء که برخی از آنها هنوز زنده هستند مانند حضرت عیسی و حضرت خضر (ع)[۸].[۹]
- طول عمر از نظر علوم تجربی: از نظر علمی عمر انسان حد ثابت و معینی ندارد، بلکه انسان قابلیت آن را دارد که هزاران سال عمر کند[۱۰]. دانشمندان علوم تجربی قائلند مرگ نیز مانند بیماری علل و عوامل طبیعی دارد که با از میان بردن آنها میتوان مدت زندگی را طولانی کرد، حتی برخی از دانشمندان معتقدند کوتاهی عمر نیازمند دلیل است نه بلندی آن[۱۱].
- وقوع طول عمر در ادیان الهی: همۀ ادیان از عمر طولانی جمعی از افراد بشر، مخصوصاً رهبرانشان خبر دادهاند، بلکه معتقدند برخی از آن افراد از جمله حضرت عیسی (ع) تا زمان حاضر زنده هستند[۱۲].
- وجود نمونههای تاریخی: بهترین دلیل بر امکان عمر طولانی، وجود نمونههای تاریخی است. در این باره کتابهای فراوانی با عنوان "المعمرون" نگاشته شده که افراد دارای عمر طولانی از جمله عمر ۴۰۰۰ ساله لقمان حکیم و ۱۵۰۷ ساله بخت النصر و... را ذکر کردهاند[۱۳].
طول عمر حضرت در درسهایی از عقاید اسلامی
- یکی از نکاتی که درباره حضرت مهدی(ع) معمولاً مورد بحث قرار میگیرد، موضوع طول عمر آن حضرت است؛ چون به اعتقاد شیعه و برخی فرق دیگر آن حضرت در سال ۲۵۵ متولّد شده است و تا زمانی که خدا بخواهد زندگی خواهد کرد؛ یعنی عمر آن حضرت هم اکنون هزار و صد و شصت و چهار سال است (در سال ۱۴۱۹ه). اکنون این پرسش مطرح است که آیا ممکن است انسانی تا این حد عمر کند؟ مگر عمر متوسّط انسان هفتاد سال بیشتر است؟ آیا چنین پدیدهای محال نیست؟ آیا علم و تجربه چنین عمری را برای انسان میپذیرد؟ آیا این مطلب در تاریخ نمونه و سابقهای دارد؟
- برای پاسخگویی به پرسشهای فوق میتوان بحث را از سه جهت مطرح کرد:
از نظر عقل
- باید یاد آوری کرد که محال به سه گونه تقسیم میشود:
- محال عادّی،
- محال وقوعی،
- محال ذاتی.
- آنچه از نظر عقل مردود است محال ذاتی و محال وقوعی است که به محال ذاتی بر میگردد؛ چون از وقوع محال ذاتی اجتماع نقیضین لازم میآید که بدیهی البطلان است؛ امّا وقوع محال عادّی از نظر عقل مردود نیست، تمام معجزات و کراماتها و سایر امور خارقالعاده، در واقع اموری هستند که وقوع آنها از طرق عادّی و عادتاً محال بوده؛ ولیکن از راه خرق عادت رخ دادهاند. حال طول عمر زیاد از کدام یک از سه محال مذکور محسوب میشود؟ پاسخ این است طول عمر خارقالعاده در زمره محال ذاتی نیست که از وجود آن عدمش لازم آید (اجتماع نقیضین) محال و قوعی نیز نیست که معلول و پدیدهای بدون علّت ایجاد شود. این هر دو مطلب روشن است؛ ولی در زمره محال عادّی است؛ یعنی زنده مانده یک انسان بعد از هزاران سال عادتاً محال است؛ ولی چنین امری از نظر عقل مردود نیست. پس عمر بسیار طولانی خلاف عقل نیست.
- یادآور میشود که هر مقدوری و هر امر ممکنی متعلّق قدرت خدای تعالی قرار میگیرد و پس از آنکه روشن شد طول عمر انسان ذاتاً محال نیست و این امر تحت شمول قدرت حقّ تعالی واقع میشود باید توجّه کرد که اگر مصلحتی اقتضا کند خداوند بندهای را هزاران سال زنده نگه میدارد تا آن مصلحت حاصل گردد و مورد بحث ما از همین قرار است.
از نظر علوم تجربی
- در میزان عقل روشن شد که طول عمر زیاد خلاف عقل نیست، حال باید دید نظر علم در این باره چیست؟ از نظر علوم تجربی انسان چه میزان قادر است زندگی کند، طوری که بیشتر از آن محال باشد؟ آیا علم میتواند یک سقف قطعی و بدون استثنا برای عمر بشر تعیین کند؟ پاسخ سؤال مذکور منفی است؛ زیرا از نظر علمی طول عمر انسان و مرگ او به عوامل بسیار گوناگون و مختلفی بستگی دارد، اموری از قبیل: عوامل ژنتیکی، محل زندگی، شغل، وضعیّت معیشتی، اخلاق و رفتار، خورد و خوراک، در معرض حوادث بودن و....
- چرخه عمر در بسیاری از جانوران که مشکلات انسان را ندارند، بیشتر از انسان است؛ مثلاً لاکپشت دویست سال عمر میکند و سلولهای داخلی برخی جانوران تا چهارصد سال زنده میماند. امروزه ثابت شده است که بر اثر تلاشهای علمی طول عمر متوسّط بشر بالاتر از گذشته شده و این تلاشها همچنان ادامه دارد.
- دانشمندان توانستهاند عمر نوعی مگس را با دور نگه داشتن از سموم و سایر خطرات، تا نهصد برابر عمر طبیعی آن برسانند. در مورد انسان نیز اگر بتوان اعضا و جوارح او را از خطرات و عوارض حفظ کرد میتوان عمر او را چند برابر کرد؛ زیرا علّت مرگ انسان هفتاد یا هشتاد سال عمر کردن نیست بلکه فرسودگیها، دچار حمله میکروبها شدن و سایر عوارض است که با حفظ او از این خطرات، پیری و مرگ از بین میرود. به هر حال عمر طولانی از نظر علم نه تنها امری ممکن است که دست یافتنی بوده و موضوع تلاش دانشمندان نیز هست.
از نظر تاریخ
- نه تنها طول عمر زیاد برای انسان امری ممکن است که واقع نیز شده است: در متون دینی و غیر آن اشخاصی معرّفی شدهاند که هزاران سال عمر کردهاند و برخی از آنها هم اینک در قید حیاتاند. این مطلب در متون دینی یهود، مسیح و اسلام آمده است. (به عنوان مثال در تورات، سفر تکوین، اصحاح پنجم، آیه ۵ عمر حضرت آدم ۹۴۰ سال ذکر شده است، همچنین عمر شیث ۹۱۲ سال، همان، این آیه ۸ و عمر نوح ۹۵۰ سال، همان، اصحاح نهم، آیه ۲۹ و... آمده) قرآن نیز بر این مطلب دلالت دارد و میفرماید: ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ﴾[۱۴].
- و تحقیقاً نوح را به سوی قومش فرستادیم، پس ۹۵۰ سال بین آنها ماند و به جز عدّه قلیلی کسی به او ایمان نیاورد آنگاه آنان را در حالی که ظالم بودند طوفان فرا گرفت. لازم به یادآوری است که این ۹۵۰ سال دوران عمر حضرت نوح(ع) بعد از رسالت او و قبل از طوفان است.
- از نظر قرآن کریم حضرت عیسی(ع) ما هم اکنون زنده است و طبعاً عمر آن حضرت تاکنون دو هزار سال میشود.
- در اینجا بحث را با نقل روایتی از امام صادق(ع) خاتمه میدهیم. هشام بن سالم از امام جعفر بن محمد الصادق(ع) نقل کرده است که فرمود: "نوح(ع) دو هزار و پانصد سال عمر کرد، از این عمر هشتصد و پنجاه سال قبل از بعثت و نهصد و پنجاه سال بین قوم خود آنها را به سوی حق دعوت میکرد و هفتصد سال بعد از فرود آمدن از کشتی (بعد از فرو نشستن طوفان)، آنگاه شهرها را آباد کرد و فرزندانش را در بلاد ساکن کرد. سپس در حالی که در آفتاب بود ملک الموت سراغ او آمد و به او سلام کرد، پاسخ سلام را داد و به او گفت: ای ملک الموت! برای چه آمدهای؟ گفت: برای قبض روح تو آمدهام. به او گفت: مرا میگذاری از آفتاب به سایه بروم؟ ملک الموت به او گفت: آری! آنگاه نوح(ع) جای خود را تغییر داد، سپس فرمود: "ای ملک الموت! گویی آنچه از دنیا بر من گذشت (مدت دو هزار و پانصد سال) مانند تغییر مکان من از آفتاب به سایه بود. دنیا در نظر من به اندازه همین از آفتاب به سایه آمدن بیشتر نیامد، سپس به ملک الموت گفت: مأموریت خود را انجام بده، پس روح حضرت را قبض کرد"[۱۵]. البته نام معمّرین دیگری نیز در روایات یهود، مسیحیّت و اسلام آمده است از قبیل حضرت خضر، الیاس و...[۱۶][۱۷].
پرسش مستقیم
- آیا طول عمر امکان فلسفی و منطقی دارد؟ (پرسش)
- آیا طول عمر به این حد از حیث علمی امکان دارد؟ (پرسش)
- آیا طول عمر امکان عملی داشته است؟ (پرسش)
- آیا از دیدگاه قرآن کریم عمر طولانی ممکن است؟ (پرسش)
- چگونه برای امام مهدی این عمر طولانی امکانپذیر شده است؟ (پرسش)
- آیا کسانی در امتهای پیشین عمر طولانی داشتهاند؟ (پرسش)
- دلایلی که نشان میدهد کسانی در طول تاریخ عمر طولانی داشتهاند چیستند؟ (پرسش)
- نظر دانشمندان نسبت به طول عمر چیست؟ (پرسش)
منابع
پانویس
- ↑ ر.ک: ، ص ۳۲۹.
- ↑ سوره انبیاء، ۶۹.
- ↑ سوره انبیاء، ۹۱.
- ↑ ر.ک: طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، ۹۹.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۳۳۱ ـ ۳۳۲.
- ↑ سوره عنکبوت، ۱۴.
- ↑ شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین ج ۲ ص ۳۲۲ و ۵۲۴
- ↑ سوره کهف آیات ۶۵ تا ۸۲
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۳۳۱؛ مجتبی تونهای، موعودنامه، ص۴۷۱-۴۷۳.
- ↑ ر.ک: اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج ۲، ص ۲۲۰؛ مصلح جهانی، ص ۶۲؛ قیام مهدی، ص ۴۸.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۳۳۰ - ۳۳۱؛ مجتبی تونهای، موعودنامه، ص۴۷۱-۴۷۳.
- ↑ امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۳۷۳.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ۵۸ و ۵۹؛ آخرین امید، ۳۵۲- ۳۴۷؛ مجتبی تونهای، موعودنامه، ص۴۷۱-۴۷۳.
- ↑ «و به راستی ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و هزار سال- جز پنجاه سال- میان آنان به سر برد آنگاه سیلاب آنان را فرو گرفت در حالی که ستمگر بودند» سوره عنکبوت، آیه ۱۴.
- ↑ کمال الدین، ج۲، ص۴۷۴، باب ۴۶، حدیث ۱.
- ↑ کمال الدین، باب ۳۸، ص۳۵۸ به بعد.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۱۷۶-۱۷۹.