طول عمر امام مهدی در کلام اسلامی
عمر طولانی امام مهدیS از اعتقادات شیعه
شیعیان معتقدند امام دوازدهم، حضرت مهدیS عمری طولانی دارد و همچنان زنده خواهد بود تا هنگام ظهور فرا رسد و عدالت را در جهان بگستراند. این اعتقاد از ضروریات مذهب شیعه است. البته اینکه امام دوازدهمS چگونه عمری چنین طولانی دارد و آیا از نظر طبیعی ممکن است کسی بیش از هزار سال عمر کند، از دیرباز مسألهای بوده است که علمای شیعه کوشیدهاند بدان پاسخ دهند. بسیاری از دانشمندان شیعه فصلی از کتاب خویش را بدین مسئله اختصاص داده و دربارۀ آن سخن گفتهاند. از جمله شیخ صدوق در کتاب کمال الدین و تمام النعمه فصلی با عنوان "المعمرون" گشوده و از کسانی نام برده است که عمر طولانی داشتهاند[۱] و روایات اهل بیتS را در این باره نقل کرده است. شیخ طوسی نیز در الغیبة از این مسئله یاد کرده و بدان پاسخ گفته است[۲].[۳]
ادلۀ طول عمر امام مهدیS
برخی از ادلۀ طول عمر طولانی امام مهدیS عبارتاند از:
طول عمر به قدرت و اعجاز الهی
مهمترین مسألۀ دخیل در طول عمر حضرت، قدرت الهی است. اگر کسی به کتب آسمانی به ویژه قرآن کریم آشنایی داشته باشد، میداند کارهای خارق العادۀ بسیاری در عالَم واقع شده و معجزات بسیاری صادر گردیده که همگی حاکی از قدرت لایزال الهی است؛ از قبیل: طوفان نوح[۴]، سرد شدن آتش برای ابراهیمS[۵]، عصای موسیS و تبدیل شدن به اژدها[۶]، بیپدر متولد شدن حضرت عیسیS[۷] و سخن گفتن او در گهواره[۸] و امثال اینها؛ اگر خداوند قادر است چنین کارهای خارقالعاده را انجام دهد، قادر است حجت و ولی خود را نیز سالهای متمادی نگه دارد[۹].
متکلمان شیعه قائلاند طول عمر امام زمانS معجزه است. چنانچه گفته شده است: "بنای اعتراض به طول عمر امام زمانS از روی استبعاد است. البته عمر طولانی قابل استبعاد است؛ ولی هر کس به اخباری که در خصوص امام غایب از پیغمبر اکرمa و... ائمه اهل بیتS وارد شده، مراجعه نماید، خواهد دید نوع زندگی امام غایب را به طریق خرق عادت معرفی میکنند. خرق عادت، غیر از محال است و از راه علم هرگز نمیتوان خرق عادت را نفی کرد؛ زیرا هرگز نمیتوان اثبات کرد اسباب و عواملی که در جهان کار میکنند، تنها همانها هستند که ما آنها را دیدهایم و میشناسیم و اسباب دیگری که از آنها خبر نداریم، یا آثار و اعمال آنها را ندیدهایم، یا نفهمیدهایم، وجود ندارد. از این روی، ممکن است در فردی یا افرادی از بشر اسباب و عواملی به وجود آید که عمری بسیار طولانی مانند هزار یا چندین هزار ساله برای ایشان تأمین نماید و از اینجاست که جهان پزشکی تاکنون از پیدا کردن راهی برای عمرهای بسیار طولانی نومید و مأیوس نشده است[۱۰].[۱۱]
طول عمر در قرآن و حدیث
از آیات قرآن استفاده میشود عمر طولانی برای انسان ممکن است. قرآن از کسانی یاد میکند که قرنها زیستهاند. دربارۀ حضرت نوحS میفرماید: «ما نوح را به سوی قومش گسیل کردیم او نهصد و پنجاه سال میان آنان زیست تا طوفان آنان را درگرفت در حالی که ستمگر بودند»[۱۲]. از این آیه شریفه روشن میشود حضرت نوحS نهصد و پنجاه سال میان قوم خویش زیسته است؛ اما اینکه چند سال پیش از رسالت زندگی میکرده است یا پس از توفان و نابودی قوم چند سال زنده بوده است، قرآن از آن سخن نمیگوید. در روایتی از امام صادقS آمده است نوحS دو هزار و پانصد سال زندگی کرده است[۱۳].[۱۴]
در برخی روایات آمده است: «مهدیS را سنتی هست از نوح که همان عمر طولانی است»[۱۵]. همچنین قرآن درباره ماجرای حضرت یونسS میفرماید: «اگر یونس از تسبیح کنندگان نبود، تا قیامت در شکم ماهی میماند»[۱۶] از این آیه میتوان نتیجه گرفت انسان به خواست خداوند میتواند قرنها زندگی کند[۱۷].
همچنین درباره حضرت عیسیS وقتی یهودیان گفتند: ما او را به دار آویخته و کشتهایم، قرآن کریم نظر آنان را مردود دانسته و فرمود: «خداوند او را به آسمان برده است»[۱۸]؛ لذا در روایات داریم حضرت عیسیS زنده و در آسمان است و پس از ظهور حضرت مهدیS از آسمان نازل شده و پشت سر حضرت نماز میخواند[۱۹].
گرچه در قرآن چیزی در مورد زندگی حضرت خضرS ذکر نشده، اما در روایات آمده در داستان حضرت موسیS و پیر مراد و معلم او، آن رجل الهی حضرت خضر بوده و همچنان زنده است[۲۰]. در روایتی از امام رضاS آمده است او نخواهد مرد تا قیامت به پا گردد و در صور دمیده شود. هر سال به حج میرود و در عرفه چون مؤمنین دعا میکنند، او آمین میگوید و خداوند او را مونس و یاور حضرت قائمS در غیبت قرار داده است. در روایتی از امام صادقS دربارۀ حکمت عمر طولانی خضرS آمده است: خداوند به او عمر طولانی عطا کرد تا حجتی باشد بر مردم و کسی عمر طولانی حضرت حجت را انکار نکند[۲۱]. در روایتی آمده است: حضرت حجت عمری طولانی خواهد داشت و در همان حال، جوان و بانشاط خواهد بود؛ چنانکه ابراهیم خلیلS صد و بیست سال عمر کرد؛ ولی همچون جوانی نیرومند و سی ساله بود. حضرت قائمS نیز به صورت جوانی نیرومند ظهور میکند و مردمان به انکار او برمیخیزند[۲۲].[۲۳]
امکان طول عمر از نظر علوم تجربی
از نظر پزشکی، عمر انسان]محدود به هفتاد و هشتاد سال نیست، بلکه تمام اعضای بدن انسان، جداگانه برای یک عمر طولانی ساخته شده است. یکی از دانشمندان در مقام مقایسه عمر انسان با سایر موجودات، مطالعات فراوانی نموده و بالاخره ثابت کرد بدن آدمی برای آن ساخته شده که هزاران سال عمر کند[۲۴]. یکی از پزشکان میگوید: برای مدت زندگانی انسان، حدی که تجاوز از آن محال باشد، معین نشده است[۲۵]. یکی دیگر از دانشمندان میگوید: اگر میتوانستیم نیمِ پایین رودهها را از تفاله پاک نگهداریم و نگذاریم بدن از آن ناحیه مسموم شود، مرگ را جواب میگفتیم و بعض دیگر این ادعا را دربارۀ جهازات دیگر کردهاند[۲۶]. چیزی که تاکنون ثابت شده است، این است، علت اصلی مرگ، امراض و عوارضی است که به یکی از اعضاء، عارض شده در نتیجه آن عضو را از انجام کار بازمیدارد و به واسطۀ ارتباط و اتصالی که میان اعضاء برقرار است، از مرگ آن عضو، مرگ سایر اعضاء نیز فرامیرسد. امروزه بشر در این فکر است که به کُرات دوردست آسمانی که احتمالا صدها و یا هزارها سال وقت میخواهد سفر کند و چون عمر کوتاه انسان با این نوع مسافرتهای طولانی وفق نمیدهد در این صدد برآمدهاند که برای رسیدن به کرات آسمانی، اول باید عمر انسان را زیادتر کرد؛ لذا امروز در دانشگاههای مهم دنیا، کرسی دو علم جدید «ژریاتری» و «جرونتولوژی» به همین منظور مشغول فعالیت است و دانشمندان پیشبینی میکنند روزی خواهد رسید که بشر، هم عمر خود را به هزاران سال میرساند و هم به کرات دوردست آسمانی سفر میکند؛ لذا عمر انسان از نظر علمی حد ثابت و معینی ندارد، بلکه انسان قابلیت آن را دارد که هزاران سال عمر کند[۲۷].
در روزگار ما، علوم تجربی طول عمر را برای انسان در شرایط مناسب، ممکن میدانند. دانشمندان علوم تجربی قائلاند مرگ نیز همانند بیماریها است و علل و عوامل طبیعی دارد و اگر این عوامل باز شناخته شوند و از میان بروند، میتوان برای مدتی طولانی، مرگ را به تأخیر انداخت. دکتر گیلورد هاورز در این باره مینویسد: امروز علم پزشکی به کمک علم تغذیه، قیود و حدود عمر را برداشته و ما امروز بر خلاف اجداد و پدران خود میتوانیم امیدوار باشیم که از عمر طولانی برخوردار خواهیم بود. پرفسور ایتنگر، از پیشروان دانش کریونیک ـ انجماد بدن انسان ـ مینویسد: به نظر من، با پیشرفت تکنیکها و کاری که ما شروع کردهایم، بشر قرن ۲۱ خواهد توانست هزاران سال عمر کند. پزشکی انگلیسی مینویسد: برخی دانشمندان توانستهاند عمر حشرۀ میوه را به نهصد برابر افزایش دهند. از این روی، اگر عمر طبیعی انسان را هشتاد سال در نظر بگیریم، امکان افزایش آن تا هزار سال عملی به نظر میرسد[۲۸]. با بهرهگیری از بهداشت و تغذیه مناسب و دستاوردهای علوم پزشکی، عمر انسانها در اروپا نسبت به ق ۱۶ م. بسیار بیشتر شده است. و از بیست و یک سال به هفتاد سال رسیده است[۲۹]. بدینسان، عمر طولانی از نظر علمی ممکن است؛ چنانکه دانشمندان معتقدند کوتاهی عمر نیازمند دلیل است نه بلندی آن[۳۰].
وقوع طول عمر در ادیان الهی
همۀ ادیان از عمر طولانی جمعی از افراد بشر خبر دادهاند، به عنوان مثال در اصحاح (سوره) پنجم از سفر تکوین تورات، آیات ۵، ۸، ۱۱، ۱۴، ۱۷، ۲۰، ۲۷، ۳۱ در اصحاح نهم، آیه ۲۹ و اصحاح یازده آیه ۱۰ تا ۱۷ و در موارد دیگر، افرادی را از پیامبران و دیگران نام برده و عمرهای طولانی هریک را که متجاوز از ۴۰۰، ۶۰۰، ۷۰۰، ۸۰۰ و ۹۰۰ سال بوده به صراحت بیان داشته است. ادیان باستانی دیگر مانند زرتشتی، بودایی، برهمایی و... نیز از عمرهای طولانی جمعی از افراد بشر مخصوصا رهبرانشان خبر دادهاند و همه قائل به طول عمر، بلکه بقای حیات اشخاص تا این زمان هستند[۳۱] و مسیحیها عموما معتقدند حضرت عیسیS پس از قتل زنده شده و تاکنون زنده است[۳۲].[۳۳]
وجود نمونههای تاریخی عمر طولانی
در بیشتر کتبی که دانشمندان دربارۀ زندگی و وجود امام زمانS نوشتهاند، بابی را به "معمّرین" اختصاص داده و اسامی افرادی را که عمر طولانی داشتهاند، ضبط کردهاند. به بیان دیگر بهترین دلیل بر امکان عمر طولانی، وجود نمونههای تاریخی است. در این باره کتابهای فراوانی نگاشته شده است که از آن جمله است: المعمرون، تألیف هشام بن محمد بن سائب کلبی (م. ۲۰۴ق)؛ المعمرون و الوصایا، تألیف ابوحاتم سهل بن محمد سجستانی (م. ۲۵۰ق)؛ المعارف، تألیف ابن قتیبه دینوری (م. ۲۷۶ق)؛ کمال الدین و تمام النعمة، تألیف شیخ صدوق (م. ۳۸۱ق)؛ الغیبة، تألیف شیخ طوسی (م. ۴۶۰ق)؛ تفسیر الجواهر، تألیف طنطاوی (معاصر)؛ نوید امن و امان، تألیف لطف الله صافی. گفتنی است برخی از این آثار به صورت ضمنی بدین موضوع پرداخته و برخی ویژۀ این موضوع به تألیف درآمدهاند.
برخی از کسانی که عمر طولانی داشتهاند، عبارتاند از: حضرت ابراهیم خلیلS ۲۰۰ سال و بنابر قولی ۱۷۵ سال، صفی بن ریاح ۲۷۰ سال، عمر بن جمه دوسی ۴۰۰ سال، لقمان بن عاد ۵۰۰ سال، سالم بن نوح، ۶۰۰ سال، حضرت هودS ۶۷۰ سال، آدم صفی اللهS ۹۳۰ سال، حوا همسر آدمS ۹۳۱ سال، بختالنصر ۱۵۰۷ سال، حضرت نوحS ۲۵۰۰ سال، لقمان حکیم ۴۰۰۰ سال[۳۴].
منابع
پانویس
- ↑ شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲- ۱، ص۵۵۵.
- ↑ شیخ طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبة، ص۸۷ و ۷۸.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۳۲۹.
- ↑ سوره هود، آیات ۳۸ ـ ۴۸.
- ↑ سوره انبیاء، آیه ۶۹.
- ↑ سوره قصص، آیه ۳۲؛ سوره طه، آیه ۲۰، سوره شعراء، آیه ۳۲.
- ↑ سوره انبیاء، آیه ۹۱.
- ↑ سوره مریم، آیات ۲۷ ـ ۳۴.
- ↑ طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب ص۹۹.
- ↑ طباطبائی، سید محمد حسین، شیعه در اسلام، ص۱۵۱ و ۱۵۲
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۳۳۱ ـ ۳۳۲.
- ↑ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عَامًا فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ«و به راستی ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و هزار سال- جز پنجاه سال- میان آنان به سر برد آنگاه سیلاب آنان را فرو گرفت در حالی که ستمگر بودند» سوره عنکبوت، آیه ۱۴.
- ↑ «عَاشَ نُوحٌSأَلْفَیْ سَنَةٍ وَ خَمْسَمِائَةِ سَنَةٍ مِنْهَا ثَمَانُمِائَةٍ وَ خَمْسُونَ سَنَةً قَبْلَ أَنْ یُبْعَثَ وَ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِینَ عاماً وَ هُوَ فِی قَوْمِهِ یَدْعُوهُمْ وَ سَبْعُمِائَةِ عَامٍ بَعْدَ مَا نَزَلَ مِنَ السَّفِینَةِ وَ نَضَبَ الْمَاءُ»؛ شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین ج ۲ ص۵۲۳.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه ص۳۳۰؛ مجتبی تونهای، موعودنامه، ص۴۷۱-۴۷۳.
- ↑ «فِی الْقَائِمِ سُنَّةٌ مِنْ نُوحٍSوَ هِیَ طُولُ الْعُمُر»؛ شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین ج۲، ص۵۲۴.
- ↑ فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِيمٌ فَلَوْلَا أَنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ«و ماهی (بزرگی) او را به کام خود فرو برد در حالی که او سزاوار سرزنش بود. و اگر او از نیایشگران نبود، بیگمان در شکم آن (ماهی)، تا روزی که (همگان) برانگیخته میگردند میماند» سوره صافات، آیه ۱۴۲ ـ ۱۴۴.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۳۳۰.
- ↑ سوره نساء، آیه ۱۵۸.
- ↑ ر.ک: مجتبی تونهای، موعودنامه، ص۴۷۱-۴۷۳.
- ↑ سوره کهف آیات ۶۵ ـ ۸۲.
- ↑ «عَلِمَ مَا یَکُونُ مِنْ إِنْکَارِ عِبَادِهِ بِمِقْدَارِ ذَلِکَ الْعُمُرِ فِی الطُّولِ طَوَّلَ عُمُرَ الْعَبْدِ الصَّالِحِ مِنْ غَیْرِ سَبَبٍ أَوْجَبَ ذَلِکَ إِلَّا لِعِلَّةِ الِاسْتِدْلَالِ بِهِ عَلَی عُمُرِ الْقَائِمِSوَ لِیَقْطَعَ بِذَلِکَ حُجَّةَ الْمُعَانِدِینَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللَّهِ حُجَّةٌ»؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار ج۵۱، ص۲۲۲.
- ↑ «إِنَّ وَلِیَّ اللَّهِ یُعَمَّرُ عُمُرَ إِبْرَاهِیمَ الْخَلِیلِ عِشْرِینَ وَ مِائَةَ سَنَةٍ وَ یَظْهَرُ فِی صُورَةِ فَتًی مُوَفَّقٍ ابْنِ ثَلَاثِینَ سَنَةً»؛ شیخ طوسی، الغیبة، ص۴۲۰.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه ص۳۳۰.
- ↑ اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج ۲، ص۲۲۰.
- ↑ مصلح جهانی، ص۶۷.
- ↑ الهامی، داوود، آخرین امید، ص۳۳۷.
- ↑ ر.ک: مجتبی تونهای، موعودنامه، ص۴۷۱-۴۷۳.
- ↑ قیام مهدی، ص۵۳.
- ↑ قیام مهدی، ص۴۸.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه ص۳۳۰.
- ↑ امامت و مهدویت، ج۲، ص۳۷۳.
- ↑ امامت و مهدویت، ج۲، ص۳۷۳.
- ↑ ر.ک: مجتبی تونهای، موعودنامه، ص۴۷۱ ـ ۴۷۳.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۳۳۱؛ الهامی، داوود، آخرین امید، ص۳۵۲ ـ ۳۴۷؛ مجتبی تونهای، موعودنامه، ص۴۷۱-۴۷۳.