تفسیر قرآن پس از پیامبر خاتم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۱ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۵۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث قرآن است. "تفسیر قرآن پس از پیامبر خاتم" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل تفسیر قرآن پس از پیامبر خاتم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

تعالیم قرآن در بخش احکام

تعالیم قرآن در اعتقادات

تعالیم قرآن در اخلاق

ویژگی مفسر قرآن پس از رسول خدا(ص)

  1. در تلقّی و دریافت وحی؛
  2. در مرحله حفظ و ضبط پیام الهی
  3. در بیان و ابلاغ کلام الهی به مردم؛ او می‌فرماید: ﴿لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ[۲۱]

جستارهای وابسته

منابع

منبع‌شناسی جامع قرآن

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده‌اند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.
  2. «و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۳-۴.
  3. «و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید» سوره نجم، آیه ۳.
  4. «آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۴.
  5. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص۳۳۰-۳۳۱.
  6. «و نماز را برپا دارید و زکات بدهید و با نمازگزاران نماز بگزارید» سوره بقره، آیه ۴۳.
  7. «(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستاده‌اند؛ به رهنمودی برای مردم و برهان‌هایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل. پس هر کس از شما این ماه را دریافت (و در سفر نبود)، باید (تمام) آن را روزه بگیرد و اگر بیمار یا در سفر بو» سوره بقره، آیه ۱۸۵.
  8. «و دست مرد و زن دزد را به سزای آنچه کرده‌اند به کیفری از سوی خداوند ببرید» سوره مائده، آیه ۳۸.
  9. از زمان رحلت رسول خدا(ص) در سال دهم هجرت تا حکومت عمر بن عبدالعزیز در سال ۱۰۱ هجری، بیان احادیث ایشان ممنوع بود.
  10. سدید الدین حمصی، از متکلّمین شیعی، این برهان را به این ترتیب تقریر می‌نماید: دلیل آخر: و ممّا یدلّ علی وجوب نصب إمام معصوم، بعد ورود الشرع بالاعتبار العقلی، ما قد ثبت ان امه نبیّنا(ص) متعبدون بشرعه من العبادات و العقود و المواریث و أحکام الجنایات، و لا شک فی أن تفاصیل ما جاء به من الشرع فی هذه الأقطاب الأربعه لم یعلم ضروره، و لا یهتدی إلیها بأدله العقول، و لیس فی نصوص الکتاب و السنه المقطوع بها ما یدلّنا علی جمیع ما تعبدنا به من شرعه، و کذا الإجماع من حیث أن عدمه ظاهر فی أکثر الشریعه، إذ اختلاف الأمه فی أکثر الشرعیّات ممّا لا یخفی، علی أنّ الإجماع لو لم یشتمل علی قول معصوم أو فعله إن کان إجماعا علی فعل أو رضاه بالقول أو الفعل لم یکن دلیلا، علی ما سنبیّنه من بعد إن شاء الله تعالی. و لو ادّعی أحد أن جمیع أحکام الشرع مبینه فی الکتاب أو السنه کان جاحدا معاندا، إذ لو کان کذلک لما اختلف علماء الامه فیما اختلفوا فیه من الشرعیات. و لهذا فزع أکثر مخالفینا فی الإمامه إلی القول بالقیاس و الاجتهاد.... (المنقذ من التقلید (ط. مؤسسه النشر الإسلامی، ۱۴۱۲ ه.ق.)، ج۲، ص۲۵۷؛ کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد (ط. مؤسسه النشر الإسلامی، ۱۴۱۳ ه.ق.)، ص۳۴۶: المسأله الأولی فی حسن البعثه...).
  11. ر.ک: بخش روانی همین برهان.
  12. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص۳۳۱-۳۳۴.
  13. روایات در این باره فراوان است که برای نمونه به یک مورد اشاره می‌کنیم: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) مَا قَسَمَ اللَّهُ لِلْعِبَادِ شَيْئاً أَفْضَلَ مِنَ الْعَقْلِ فَنَوْمُ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ سَهَرِ الْجَاهِلِ وَ إِقَامَةُ الْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ شُخُوصِ الْجَاهِلِ وَ لَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِيّاً وَ لَا رَسُولًا حَتَّى يَسْتَكْمِلَ الْعَقْلَ وَ يَكُونَ عَقْلُهُ أَفْضَلَ مِنْ جَمِيعِ عُقُولِ أُمَّتِهِ وَ مَا يُضْمِرُ النَّبِيُّ صفِي نَفْسِهِ أَفْضَلُ مِنِ اجْتِهَادِ الْمُجْتَهِدِينَ وَ مَا أَدَّى الْعَبْدُ فَرَائِضَ اللَّهِ حَتَّى عَقَلَ عَنْهُ وَ لَا بَلَغَ جَمِيعُ الْعَابِدِينَ فِي فَضْلِ عِبَادَتِهِمْ مَا بَلَغَ الْعَاقِلُ وَ الْعُقَلَاءُ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى ﴿وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ» (الکافی (ط. الإسلامیه، ۱۴۰۷ ه.ق) ج۱، ص۱۲، ح۱۱).
  14. «سخن پاک به سوی او بالا می‌رود و کردار نیکو آن را فرا می‌برد» سوره فاطر، آیه ۱۰.
  15. تفصیل بیان شیخ الرئیس به این ترتیب است: يكون الاصل الاول فيما يسنه تعريفه اياهم ان لهم صانعا قادرا و انه عالم بالسر و العلانية و ان من حقه ان يطاع امره فانّه يجب أن يكون الأمر لمن له الخلق، و أنه قد أعدّ لمن أطاعه المعاد المسعد و لمن عصاه المعاد المشقي حتّى يتلقى الجمهور رسمه المنزل على لسانه من الاله و الملائكة بالسمع و الطاعة و لا ينبغي له أن يشغلهم بشي‌ء من معرفة اللّه فوق معرفة أنّه واحد حق لا شبيه له. فأمّا ان يعدي بهم إلى أن يكلفهم أن يصدّقوا بوجوده و هو غير مشار إليه في مكان و لا منقسم بالقول و لا خارج العالم و لا داخله و لا شي‌ء من هذا الجنس، فقد عظم عليهم الشغل و شوش فيما بين أيديهم الدّين و أوقعهم فيما لا تخلص عنه إلّا لمن كان المعان الموفق الذي يشذ وجوده و يندر كونه، فانّه لا يمكنهم أن يتصوروا هذه الأحوال على وجهها إلّا بكدّ و إنّما يمكن القليل منهم أن يتصوروا حقيقة هذا التوحيد و التنزيه فلا يلبثوا أن يكذبوا بمثل هذا الموجود و يقعوا في تنازع و ينصرفوا إلى المباحثات و المقايسات بمثل الّتي تصدّهم عن أعمالهم المدنية، و ربما أوقعهم في آراء مخالفة لصلاح المدينة و منافية لواجب الحق و كثرت فيهم الشكوك و الشبه و صعب الأمر على السانّ في ضبطهم فما كل بميسّر له في الحكمة الالهيّة و لا السانّ يصلح له أن يظهر أن عنده حقيقة يكتمها عن العامّة بل يجب أن لا يرخص في تعرض شي‌ء من ذلك. بل يجب أن يعرفهم جلال اللّه تعالى و عظمته برموز و أمثلة من الأشياء الّتي هي عندهم جليلة و عظيمة و يلقى إليهم مع هذا هذا القدر أعني انّه لا نظير له و لا شريك له و لا شبيه له. و كذلك يجب أن يقرر عندهم أمر المعاد على وجه يتصورون كيفيته و يسكن إليه نفوسهم و يضرب للسعادة و الشقاوة أمثالا ممّا يفهمونه و يتصورونه.(الشفاء (الإلیهات) (ط. مکتبه آیة‌الله المرعشی،‌۱۴۰۴ ه.ق.)، النص، ص۴۴۳).
  16. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص۳۳۴-۳۳۶.
  17. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ‌» (مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل (ط. مؤسسه آل البیت(ع)، ۱۴۰۸ ه.ق.)، ج۱۱، ص۱۸۷، باب ۶: استحباب التخلق بمکارم الأخلاق و ذکر جمله منها).
  18. «وَ فِي رِوَايَةِ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) فِي قَوْلِهِ ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ يَقُولُ عَلَى دِينٍ عَظِيمٍ‌» (تفسیر القمی (ط. دارالکتاب، ۱۴۰۴ ه.ق)، ج۲، ص۳۸۲. در بیانی دیگر آمده است: «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ قَالَ هُوَ الْإِسْلَامُ‌» (معانی الأخبار (ط. دفتر انتشارات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۴۰۳ ه.ق.)، ص۱۸۸: باب معنی الخلق العظیم).
  19. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص۳۳۶-۳۳۷.
  20. «و آن را قرآنی بخش‌بخش کرده‌ایم تا بر مردم با درنگ بخوانی و آن را خرده‌خرده فرو فرستاده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۱۰۶.
  21. «زبانت را به (خواندن) آن مگردان تا در (کار) آن شتاب کنی گردآوری و خواندن آن با ماست پس چون بخوانیمش، از خواندن آن پیروی کن سپس شرح آن (نیز) با ماست» سوره قیامه، آیه ۱۶-۱۹.
  22. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص۳۳۷-۳۳۸.