اسحاق

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۷ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حضرت ابراهیم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

نام این پیامبر ۱۷ بار در قرآن کریم در آیات ﴿أَمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَكَ وَإِلَهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ[۱]، ﴿قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ[۲]، ﴿أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ[۳]، ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ[۴]، ﴿قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَالنَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ[۵]، ﴿إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا[۶]، ﴿وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ[۷]، ﴿وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِنْ قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ[۸]، ﴿وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَائِي إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ مَا كَانَ لَنَا أَنْ نُشْرِكَ بِاللَّهِ مِنْ شَيْءٍ ذَلِكَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَلَيْنَا وَعَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ[۹]، ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاءِ[۱۰]، ﴿فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَكُلًّا جَعَلْنَا نَبِيًّا[۱۱]، ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ[۱۲]، ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ وَآتَيْنَاهُ أَجْرَهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ[۱۳]، ﴿وَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ[۱۴]، ﴿وَبَارَكْنَا عَلَيْهِ وَعَلَى إِسْحَاقَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِينٌ[۱۵]، ﴿وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ[۱۶]

مشهور لغویان اسحاق را واژه‌ای عبری می‌دانند که از "یصحاق" به معنای "می‌خندد" گرفته شده است،[۱۷] اگرچه برخی آن را عربی و مشتق از "س ـ ح ـ ق" دانسته‌اند.[۱۸] درباره این پیامبر نیز، همانند برخی دیگر از پیامبران، در منابع اسلامی و قرآن کریم و در کتاب مقدس، گزارش‌های فراوانی وجود دارد که برخی از آنها با هم سازگار بوده، برخی نیز ناسازگاریهای عمیقی دارد.[۱۹]

اسحاق در کتاب مقدس

تاریخ و داستان زندگی اسحاق در عهد عتیق در سِفْر پیدایش به‌ تفصیل بیان شده و از او به عنوان فرزندی یاد شده است که خداوند پیش از تولد و در هنگام پیری والدینش وعده تولد او را به ابراهیم داده بود [۲۰] و چون این خبر باعث خوشحالی وی و همسرش ساره گردید، این مولود را اسحاق یعنی «خنده» نام نهادند [۲۱] و ۸ روز پس از تولد به فرمان خداوند او را ختنه کردند.[۲۲] هنگامی که اسحاق را از شیر گرفتند ابراهیم به این مناسبت جشن بزرگی برپا کرد.[۲۳] در عهد قدیم ناسازگاری میان اسماعیل و اسحاق و رانده شدن اسماعیل و مادرش از خانه گزارش شده است.[۲۴] در عهد جدید نیز از زبان پولس نقل شده که اسحاق در کودکی مورد آزار برادر پدری خود اسماعیل قرار گرفت و خداوند به ابراهیم دستور داد که کنیزش هاجر و پسرش اسماعیل را از خانه بیرون کند، زیرا از نظر آنان پسر کنیز نمی‌تواند، مانند پسر زن آزاد از دارایی ابراهیم ارث ببرد.[۲۵] برخلاف بیشتر مفسران مسلمان و ظاهر آیات قرآن، کتاب مقدس در داستان امتحان ابراهیم، ذبح را به اسحاق نسبت داده و آورده است: خداوند به ابراهیم فرمان داد یگانه پسرش اسحاق را به سرزمین "موریا" برده، وی را در آنجا بر سر یکی از کوه‌ها به عنوان هدیه سوختنی قربانی کند.[۲۶] یهود این ویژگی را از دلایل برتری اسحاق(ع) بر اسماعیل(ع) می‌دانند. (اسماعیل(ع)) بر اساس گزارش همین کتاب اسحاق در سن ۴۰ سالگی به سفارش پدرش و با وساطت خادم او با دختر پسر عموی خود «ربکا» (دختر بتوئیل بن ناحور) ازدواج کرد.[۲۷] ثمره این ازدواج پس از ۲۰ سال نازایی دو پسر همزاد به نام‌های "عیسو" و "یعقوب" بود.[۲۸] پس از سپری شدن ۱۳۷ سال، اسحاق در حالی‌ که پیر و نابینا شده بود، خواست از میان دو فرزندش یکی را به جانشینی خود برگزیند، که یعقوب با اقدام زیرکانه‌ای این مقام را نصیب خود کرد.[۲۹] اسحاق در ۱۸۰ سالگی از دنیا رفت و پسرانش یعقوب و عیسو او را در مقبره ابراهیم(ع)، معروف به "مکفیله" دفن کردند.[۳۰][۳۱]

اسحاق در قرآن و منابع اسلامی

به جز داستان مژده تولد اسحاق، درباره تاریخ، مکان، مدت عمر و دیگر ویژگی‌های زندگی او در قرآن چیز دیگری نیامده است؛ ولی نام او در میان چند پیامبر دیگر با چندین صفتی که به او نسبت داده شده ذکر گردیده است. درباره داستان بشارت تولد اسحاق گفته شده: عادت حضرت ابراهیم(ع) بر آن بوده که همواره باید چند مهمان بر سر سفره او حاضر باشند؛ اما چند روزی مهمانی برای او نرسیده بود که سه،[۳۲] ۴،[۳۳] ۸ [۳۴] یا... فرشته به‌صورت ناشناس و با ادای سلام بر وی وارد شدند. ابراهیم گوساله فربهی را برای آنان بریان کرده، بر سرِ خوان نهاد؛ ولی با شگفتی دید آنها به سوی غذا دست دراز نمی‌کنند، از این‌رو آنان را ناشناس و بیگانه شمرده، در دل هراسی احساس کرد. فرشتگان با معرفی خود و بیان اینکه به سوی قوم لوط فرستاده شده‌اند هراس ابراهیم را برطرف کردند: ﴿وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ[۳۵]، ﴿فَلَمَّا رَأَى أَيْدِيَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُوا لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمِ لُوطٍ[۳۶] در این هنگام همسر ابراهیم ایستاده بود، پس خندید و فرشتگان او را به تولد اسحاق و پس از او یعقوب بشارت دادند: ﴿وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ[۳۷] در ذیل این آیه، برخی مفسران ﴿فَضَحِكَتْ را از "ضَحْک" به فتح ضاد و به معنای "حائض شدن" دانسته و گفته‌اند: ظاهر شدن این حالت در ساره نشانه نزدیکی بشارت فرشتگان به تولد اسحاق بوده است؛[۳۸] ولی بیشتر مفسران این واژه را از "ضِحْک" به کسر ضاد و به معنای "خندیدن" مشتق دانسته و در سبب خنده او برخی از آنها گفته‌اند: چون ساره گفت‌وگوی ابراهیم و مهمانان را می‌شنید، نخست از امتناع آنها از خوردن غذا ناراحت و نگران شد؛ ولی هنگامی که دانست آنان فرشته‌اند، خوشحال شده، خندید.[۳۹] یا چون شنید که قوم لوط به سبب سرپیچی از فرمان خداوند دچار عذاب می‌شوند خندید.[۴۰] برخی نیز بر این باورند که در آیه تقدیم و تأخیر صورت گرفته و اصل آیه چنین بوده است: "فَبَشَّرنها بِاِسحـقَ ومِن وراءِ اِسحـقَ یَعقوب فَضَحِکَت" و خنده ساره را به سبب شگفتی وی از این بشارت دانسته‌اند،[۴۱] زیرا منابع اسلامی گفته‌اند: در آن هنگام ابراهیم(ع)، [۴۲] ۱۱۲ [۴۳] یا ۱۲۰ [۴۴]سال و همسرش ساره ۷۰،[۴۵] ۹۰ [۴۶] یا ۹۸ [۴۷] سال داشته است. این تعجب از آیه بعد نیز نمایان است: ﴿قَالَتْ يَا وَيْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِي شَيْخًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ[۴۸] خداوند در آیاتِ ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ[۴۹]، ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاءِ[۵۰]، ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ[۵۱]، ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ وَآتَيْنَاهُ أَجْرَهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ[۵۲]، ﴿فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَكُلًّا جَعَلْنَا نَبِيًّا[۵۳] از اسحاق به عنوان موهبت خویش به ابراهیم(ع) یاد کرده است: ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ؛ همچنین از آیه ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاءِ[۵۴] چنین برمی‌آید که همسر ابراهیم(ع) سال‌ها نازا بود و تولد فرزندان او پس از انقطاع همه اسباب عادی و در پی استجابت دعای وی بوده است، به‌گونه‌ای که پس از این موهبت الهی خداوند را حمد و سپاس می‌گوید. براساس دیدگاه آن دسته از مفسران که اسحاق را "ذبیح اللّه" می‌دانند، آیات ﴿رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ[۵۵]، ﴿فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ[۵۶] نیز درباره بشارت به تولد اسحاق است،[۵۷] اگرچه بیشتر مفسران اسماعیل را ذبیح اللّه دانسته و این آیات را نیز به او تفسیر کرده‌اند [۵۸] (اسماعیل(ع))؛ همچنین در ذیل آیات ﴿هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ الْمُكْرَمِينَ إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلامًا قَالَ سَلامٌ قَوْمٌ مُّنكَرُونَ فَرَاغَ إِلَى أَهْلِهِ فَجَاءَ بِعِجْلٍ سَمِينٍ فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِمْ قَالَ أَلا تَأْكُلُونَ فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُوا لا تَخَفْ وَبَشَّرُوهُ بِغُلامٍ عَلِيمٍ فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ[۵۹] که حکایتی همانند آیات ﴿وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ[۶۰]، ﴿فَلَمَّا رَأَى أَيْدِيَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُوا لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمِ لُوطٍ[۶۱] را بیان می‌کند، برخی از مفسران ﴿غُلامٍ عَلِيمٍ را به اسحاق تفسیر کرده و گفته‌اند: این آیات درباره بشارت به تولد آن پیامبر است.[۶۲] براساس برخی آیات، گویا طولانی شدن انتظار فرزند، به نومیدی ابراهیم منجر شده بود: ﴿قَالُواْ لاَ تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ عَلِيمٍ قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِي عَلَى أَن مَّسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ قَالُواْ بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلاَ تَكُن مِّنَ الْقَانِطِينَ[۶۳] اگرچه برخی مفسران ﴿غُلامٍ عَلِيمٍ را به اسماعیل تفسیر کرده‌اند؛[۶۴] ولی بیشتر آنها با ذکر دلایلی این آیات را درباره اسحاق می‌دانند.[۶۵] صرف نظر از آیاتی که به تولد اسحاق بشارت می‌داد، درباره زندگی اسحاق در قرآن چیزی بیان نشده است؛ ولی منابع اسلامی که گاهی از کتاب مقدس نیز متأثّر است تولّد او را، ۵،[۶۶] ۷،[۶۷] ۱۳ [۶۸] یا... سال بعد از تولد برادرش اسماعیل و بنابر برخی روایات در شب عاشورا،[۶۹] در سرزمین شام [۷۰] یا منطقه جرار [۷۱] ذکر کرده است. از ابن عباس روایت شده که خداوند اسماعیل را در ۹۹ سالگی و اسحاق را در ۱۱۲ سالگی به ابراهیم عنایت کرد.[۷۲] براساس برخی از گزارشهای روایی و تاریخی اسلامی، اسحاق در ۴۰ سالگی با «رفقه» دختر بتوئیل بن الیاس،[۷۳] یا دختر ناهر بن آزر،[۷۴] دختر پسر عموی خویش ازدواج کرده و از وی صاحب دو فرزند همزاد شد که آنها را «عیسو» و «یعقوب» نام نهاد.[۷۵] این منابع مرگ وی را در ۱۶۰ یا ۱۸۰ [۷۶] سالگی و مدفن او را در کنار پدرش ابراهیم [۷۷]ذکر کرده‌اند.

برخلاف کتاب مقدس که درصدد برتری مقام اسحاق بر اسماعیل است، منابع اسلامی نبوت اسحاق را پس از اسماعیل ذکر کرده و گفته است: اسحاق اسم اعظم را از برادر بزرگ‌ترش فرا گرفته، جانشینی او را در شام بر عهده گرفت.[۷۸][۷۹]

صفات اسحاق در قرآن

  1. موحد: هنگام مرگ، وقتی یعقوب(ع) از فرزندانش پرسید: پس از او چه چیزی را می‌پرستند، آنان پاسخ دادند: خدای تو و خدای پدارنت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یکتا را: ﴿أَمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَكَ وَإِلَهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ[۸۰] این آیه بر موحد بودن اسحاق و شهرت توحید او در میان فرزندان یعقوب دلالت دارد، ازاین‌رو یکی از کسانی که، آنها او را الگوی خود قرار می‌دهند، اسحاق(ع) است.
  2. دریافت کننده وحی: قرآن کریم نزول وحی بر رسول اکرم(ص) را همانند نزول آن بر نوح و پیامبران بعد از او و ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و... می‌داند: ﴿إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا[۸۱] در آیه‌ای دیگر قرآن با رد ادعای اهل کتاب که هدایت را در پیروی از آیین یهودی یا مسیحی می‌دانستند، به پیامبر اکرم(ص) فرمان می‌دهد که به آنان بگوید: از آیین خالص ابراهیم پیروی کنند و یادآوری کند که آنها به خدا و دستوری که برای آنها فرستاده و آنچه بر ابراهیم، اسماعیل، اسحاق و یعقوب نازل شده، ایمان بیاورند: ﴿وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ[۸۲]، ﴿قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ[۸۳] این آیه با رد ادعای اهل کتاب که هدایت را در یهودی و نصرانی شدن می‌دانستند، دین حنیف ابراهیم(ع) را شایسته پیروی می‌داند و به پیامبراکرم(ص) و مسلمانان فرمان می‌دهد که بگویند: به خدا و آنچه بر او و ابراهیم، اسماعیل، اسحاق و... نازل شده، ایمان آورده‌اند. (همچنین ﴿قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَالنَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ[۸۴]) در آیه‌ای دیگر بیان شده که وحی به ابراهیم و اسحاق و یعقوب به‌صورت خاص برای انجام کارهای خیر، برپایی نماز و ادای زکات بوده است: ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ[۸۵] از ابن‌عباس نقل شده که مراد از کارهای خیر شرایع نبوت است.[۸۶] برخی مفسران گفته‌اند: این وحی می‌تواند تشریعی یا تکوینی باشد؛[۸۷] ولی علامه طباطبایی با استدلال بر صدور فعل این دسته از روی وحی، تشریعی بودن آن را رد کرده، آن را وحی تسدیدی (راهنمایی باطنی الهی) می‌داند.[۸۸] (وحی) گروهی از مفسران این آیه را دلیل بر نبوت این سه پیامبر دانسته و گفته‌اند: دلیل ذکر نماز و زکات به‌صورت خاص این است که نماز بزرگ‌ترین عبادت بدنی و زکات شریف‌ترین عبادت مالی است.[۸۹]
  3. عطیه الهی: در آیه ﴿فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَكُلًّا جَعَلْنَا نَبِيًّا[۹۰] قرآن اسحاق و یعقوب را عطیه‌ای می‌داند که به پاداش دوری ابراهیم از قوم خود و امتناع او از پرستش بتها و برای جبران تنهایی او خداوند آن دو را به ابراهیم بخشید. در آیات ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلًّا هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِنْ قَبْلُ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ[۹۱]، ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاءِ[۹۲]، ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ[۹۳]، ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ وَآتَيْنَاهُ أَجْرَهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ[۹۴] نیز از اسحاق به عنوان عطیه یاد شده و در برخی از آن آیات ابراهیم در پاسخ به این نعمت، به حمد و ستایش پروردگار می‌پردازد: ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاءِ[۹۵].
  4. هدایت شده ویژه: هدایت و راهنمایی الهی از بزرگ‌ترین نعمت‌هایی است که اسحاق و پیامبران دیگر به دریافت آن مفتخر شده‌اند: ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُواْ لَحَبِطَ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ [۹۶] برخی از مفسران در ذیل این آیه گفته‌اند: تقدیم ﴿كُلاًّ بر ﴿هَدَيْنَا نشان تعلّق هدایت به هر یک از این پیامبران به صورت استقلالی است؛ نه تبعی.[۹۷] برخی نیز مراد از هدایت در این آیه را نبوت آن پیامبران دانسته‌اند.[۹۸]
  5. بشارت داده شده از سوی خداوند: خداوند پیش از تولد اسحاق اعطای چنین فرزندی را به ابراهیم: ﴿وَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ[۹۹] یا به مادرش ساره: ﴿وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ[۱۰۰] بشارت داده است.
  6. برخوردار از رحمت خداوند: ﴿فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَكُلًّا جَعَلْنَا نَبِيًّا[۱۰۱]، ﴿وَوَهَبْنَا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِيًّا[۱۰۲] مفسران درباره تفسیر رحمت الهی بر یک نظر نیستند؛ برخی آن را وسعت روزی و بی‌نیازی آنها بر اثر برخورداری از فضل الهی،[۱۰۳] برخی دیگر با توجّه به آیه ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ[۱۰۴]، ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ[۱۰۵] مراد از آن را امامت، تأیید روح‌القدس، یا ولایت الهی [۱۰۶] و برخی همه نعمت‌های دینی و دنیوی، دانسته‌اند.[۱۰۷]
  7. دارای نام نیک و شهرت ستوده: ﴿وَوَهَبْنَا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِيًّا[۱۰۸] مراد از ﴿لِسَانَ صِدْقٍ در نظر برخی از مفسران، برخورداری از حُسن ثنا در میان مردم است. اینان وصف این نعمت به "علوّ" را به سبب رواج این مدح و ستایش در میان همه ملل دانسته و گفته‌اند: از این‌رو همه ادیان پس از ابراهیم او و فرزندانش را مدح و ثنا کرده و ادعا می‌کنند که از شریعت آنها پیروی می‌کنند. [۱۰۹] برخی دیگر آن را به بقای نام نیک آنها در امت محمد(ص) و جاودانگی آن تا قیامت، تفسیر کرده‌اند.[۱۱۰] گروهی نیز «علیًّا» را به «رفیعًا» معنا کرده، مراد از «لِسانَ صدقٍ علیًّا» را ثنای جمیل صادق و با ارزش دانسته‌اند.[۱۱۱]
  8. «صالح»: ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ[۱۱۲]، ﴿وَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ[۱۱۳]؛ یعنی آنها را برای نبوت صالح قرار دادیم، یا اینکه به صالح بودنشان حکم کردیم.[۱۱۴] به گفته برخی از مفسران این تعبیر بالاترین ثنایی است که خداوند درباره برخی از بندگان به کار برده است.[۱۱۵]
  9. امام: ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ[۱۱۶] برخی با تمسک به روایتی از امام صادق(ع) بر این باورند که مقام امامت در این آیه برتر از مقام نبوتی است که خداوند به ابراهیم، اسحاق و یعقوب عطا کرد، زیرا هدایتی که از شئون امامت قرار داده شده، فقط به معنای راهنمایی مردم نیست، بلکه به معنای رساندن مردم به کمال از راه تصرف تکوینی در نفوس است و خداوند قدرت آن را فقط به امام داده است و امام برای برخورداری از چنین تصرف تکوینی ابتدا باید خود به آن متلبّس باشد تا بتواند حلقه اتصال میان بندگان و خداوند باشد.[۱۱۷]
  10. نیرومند و بصیر: ﴿وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ[۱۱۸] علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می‌گوید: دست و چشم در صورتی مدح می‌شود که در راستای هدفی که برای آن آفریده شده، در خدمت خداوند و بندگانش باشد؛ یعنی به وسیله چشم راه درست برگزیده شود و با دست عمل صالح انجام گیرد، پس ﴿أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ کنایه از توان آنها در اطاعت و پرستش خداوند و رسیدن به خیر و دیدن راهحق برای گزینش اعتقاد صحیح است.[۱۱۹] از ابومسلم نقل شده که معنای آن «اولی العلم والعمل» است. [۱۲۰] برخی دیگر ﴿أُولِي الْأَيْدِي را صاحب نعمت برای دعوت بندگان به دین و ﴿أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ را صاحب عقل، یعنی عاقل دانسته‌اند. [۱۲۱]
  11. مبارک: ﴿وَبَارَكْنَا عَلَيْهِ وَعَلَى إِسْحَاقَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِينٌ[۱۲۲]؛ یعنی برکات دین و دنیا را به آنها افاضه کردیم، ازاین‌رو پیامبران از نسل آنها قرار داده شدند[۱۲۳] یا اینکه مراد از آن، کثرت فرزندان آنها و بقای آنان در قرنهای متمادی تا قیامت است.[۱۲۴]
  12. عابد: ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ[۱۲۵] برخی از مفسران تقدم ﴿لَنَا بر ﴿عَابِدِينَ را نشان حصر و اشاره به توحید خالص این سه پیامبر دانسته‌اند.[۱۲۶] عده‌ای دیگر نیز عابد بودن آنها را به خشوع در طاعت و عبادت و خلوص در بندگی تفسیر کرده‌اند.[۱۲۷]
  13. برخوردار از اتمام نعمت خداوند: ﴿وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِنْ قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ[۱۲۸] در این آیه خداوند به یوسف خبر می‌دهد: همان‌گونه که نعمتش را بر ابراهیم و اسحاق تمام کرد، بر او نیز تمام و کامل خواهد کرد. مفسران اتمام نعمت بر ابراهیم و اسحاق را به نبوت[۱۲۹] آن دو، نجات ابراهیم از آتش نمرود و اسحاق از ذبح،[۱۳۰] یا برگزیده شدن ابراهیم به مقام خلیل اللّهی و به وجود آمدن یعقوب و فرزندان او از اسحاق،[۱۳۱] تفسیر کرده‌اند.
  14. یاد کننده سرای آخرت: ﴿إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ[۱۳۲] برخی از مفسران کلمه "دار" را به "دنیا" تفسیر کرده، مراد از آیه را ماندن نام و یاد نیک این پیامبران در میان جهانیان تا پایان دنیا دانسته‌اند؛ [۱۳۳] ولی بیشتر مفسران به دلیل اطلاق کلمه "دار" و ظهور آن در دار حقیقی، مراد از آن را "سرای آخرت" دانسته، گفته‌اند: آنان همواره به یاد آخرت بودند و مردم را نیز با یادآوری آن به سوی خدا می‌خواندند.[۱۳۴] علامه طباطبایی جمله ﴿إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ را تعلیل مضمون آیه پیشین می‌داند که ابراهیم، اسحاق و یعقوب را به ﴿أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ وصف می‌کند، و آیه را چنین معنا می‌کند: علت نیرومند و بینا بودن این سه پیامبر، این است که ما آنان را به یادآوریِ سرای آخرت خالص گردانیدیم [۱۳۵]
  15. برگزیده و نیک: ﴿وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيَارِ[۱۳۶] با توجّه به برخورداری آنها از ویژگی‌هایی که در آیات قبل ذکر شد، آنان در نزد خداوند از برگزیدگان و نیکان‌اند؛ یعنی برای نبوت و تحمّل مشکلات آن برگزیده شده‌اند و در اندیشه، اخلاق و عمل، نیک هستند. برخی مفسران از این آیه که بدون هیچ قیدی آنان را از «اخیار» به شمار آورده، عصمت این سه پیامبر را استفاده کرده‌اند[۱۳۷]
  16. برتر از عالمیان: در سوره انعام پس از ذکر نام چند پیامبر می‌فرماید: ﴿وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ[۱۳۸] بیشتر مفسران ﴿الْعَالَمِينَ را عالمیان زمان هر پیامبر دانسته‌اند.[۱۳۹] علامه طباطبایی مراد از این برتری را برخورداری این پیامبران از هدایت فطری الهی بیان کرده است که بدون واسطه، شامل آنها شده است، در حالی‌ که سایر مردم به واسطه آنها هدایت می‌شوند.[۱۴۰].[۱۴۱]

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

  1. «مگر هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید گواه بودید، آنگاه که از پسران خود پرسید: پس از من چه می‌پرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را می‌پرستیم که خدایی یگانه است و ما فرمانبردار اوییم» سوره بقره، آیه ۱۳۳.
  2. «بگویید: ما به خداوند و به آنچه به سوی ما و به سوی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و آنچه به (دیگر) پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان آورده‌ایم؛ میان هیچ‌یک از آنان فرق نمی‌نهیم و ما فرما» سوره بقره، آیه ۱۳۶.
  3. «یا می‌گویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهی‌یی را که از خداوند نزد اوست پنهان می‌دارد؟ و خداوند از آنچه انجام می‌دهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۰.
  4. «و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیش‌تر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم» سوره انعام، آیه ۸۴.
  5. «بگو به خداوند و به آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان داریم، میان هیچ‌یک از ایشان فرق نمی‌گذاریم و ما فرمانبردار اوییم» سوره آل عمران، آیه ۸۴.
  6. «ما به تو همان‌گونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  7. «و همسر او، ایستاده بود و خندید آنگاه ما به او مژده اسحاق و از پی اسحاق، یعقوب را دادیم» سوره هود، آیه ۷۱.
  8. «و بدین گونه پروردگارت تو را برمی‌گزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری می‌آموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام می‌گرداند چنان‌که پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۶.
  9. «و از آیین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروی می‌کنم؛ در خور ما نیست که هیچ چیز را شریک خداوند بدانیم؛ این از بخشش خداوند به ما و به مردم است امّا بیشتر مردم سپاس نمی‌گزارند» سوره یوسف، آیه ۳۸.
  10. «سپاس خداوند را که با پیری، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید به راستی پروردگارم شنوای دعاست» سوره ابراهیم، آیه ۳۹.
  11. «پس چون از آنان و آنچه به جای خداوند می‌پرستیدند کناره گرفت، اسحاق و (نوه‌اش) یعقوب را بدو بخشیدیم و همه را پیامبر کردیم» سوره مریم، آیه ۴۹.
  12. «و اسحاق را و افزون بر آن (نوه‌اش) یعقوب را به او بخشیدیم و همه را (مردمی) شایسته کردیم» سوره انبیاء، آیه ۷۲.
  13. «و ما به او اسحاق و (نوه‌اش) یعقوب را بخشیدیم و در فرزندان او پیامبری و کتاب (آسمانی) را نهادیم و پاداش وی را در این جهان دادیم و او در جهان واپسین از شایستگان است» سوره عنکبوت، آیه ۲۷.
  14. «و بدو اسحاق را نوید دادیم که پیامبری از شایستگان بود» سوره صافات، آیه ۱۱۲.
  15. «و به او و به اسحاق، خجستگی بخشیدیم و برخی از فرزندان آن دو نیکوکارند و برخی آشکارا به خویش ستم می‌ورزند» سوره صافات، آیه ۱۱۳.
  16. «و از بندگان توانمند و روشن‌بین ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب، یاد کن» سوره ص، آیه ۴۵.
  17. المعرب، ص ۱۲؛ قاموس کتاب مقدس، ص ۵۱ ـ ۵۲؛ التحقیق، ج ۱، ص ۸۲، «اسحاق»؛ لسان‌العرب، ج ۶، ص ۱۹۵، «سحق».
  18. واژه‌های دخیل، ص ۱۱۸؛ المزهر، ج ۱، ص ۱۴۰؛ لسان‌العرب، ج ۶، ص ۱۹۵، «سحق».
  19. روحی و خراسانی، مقاله «اسحاق»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳.
  20. کتاب مقدس، پیدایش ۱۷: ۱ ـ ۱۸.
  21. کتاب مقدس، پیدایش، ۲۱: ۶ ـ ۷؛ اعلام قرآن، ص ۱۱۴.
  22. کتاب مقدس، پیدایش، ۲۱: ۴.
  23. کتاب مقدس، پیدایش، ۲۱: ۸.
  24. کتاب مقدس، پیدایش، ۲۱: ۹ ـ ۲۱.
  25. کتاب مقدس، غلاطیان، ۴: ۲۸ ـ ۳۱.
  26. کتاب مقدس، پیدایش ۲۲: ۱ ـ ۳.
  27. کتاب مقدس، پیدایش، ۲۴: ۱ ـ ۶۷.
  28. کتاب مقدس، پیدایش، ۲۵: ۱۹ ـ ۲۶.
  29. کتاب مقدس، پیدایش، ۲۷: ۱ ـ ۲۹؛ قاموس کتاب مقدس، ص۵۳.
  30. کتاب مقدس، پیدایش، ۳۵: ۲۸ ـ ۲۹؛ همان، ص۵۲.
  31. روحی و خراسانی، مقاله «اسحاق»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳.
  32. مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۷۲؛ تفسیر المنار، ج ۱۲، ص ۱۲۷؛ قصص الانبیاء، شعراوی، ج ۲، ص ۶۴۴.
  33. الصافی، ج ۲، ص ۴۵۹؛ المیزان، ج ۱۲، ص ۳۲۰.
  34. البحر المحیط، ج ۶، ص ۱۷۹.
  35. «و به یقین، فرشتگان ما برای ابراهیم مژده آوردند، گفتند: درود بر تو گفت:» سوره هود، آیه ۶۹.
  36. «و چون دید که دستشان به سوی آن دراز نمی‌شود؛ آنان را ناآشنا یافت و از ایشان هراسی در دل نهاد ؛ گفتند: مهراس! ما به سوی قوم لوط فرستاده شده‌ایم» سوره هود، آیه ۷۰.
  37. «و همسر او، ایستاده بود و خندید آنگاه ما به او مژده اسحاق و از پی اسحاق، یعقوب را دادیم» سوره هود، آیه ۷۱.
  38. جامع‌البیان، مج ۷، ج ۱۲، ص ۹۵؛ التبیان، ج ۶، ص ۳۱؛ المیزان، ج ۱۰، ص ۳۲۳.
  39. التبیان، ج ۶، ص ۳۲؛ المیزان، ج ۱۰، ص ۳۲۴؛ الدرالمنثور، ج ۱۲، ص ۴۵۱.
  40. التبیان، ج ۶، ص ۳۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۹، ص ۴۶.
  41. مجمع‌البیان، ج ۵، ص ۲۷۳.
  42. مروج‌الذهب، ج ۱، ص ۴۳.
  43. مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۴۹۱.
  44. مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۷۳؛ مروج الذهب، ج ۱، ص ۴۳.
  45. الکامل، ج ۱، ص ۱۰۲.
  46. تفسیر قرطبی، ج ۹، ص ۴۷.
  47. مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۷۳.
  48. «گفت: وای بر من! آیا من می‌زایم در حالی که من زنی پیرم و این هم شوهرم که پیر است؟ بی‌گمان این چیزی شگرف است!» سوره هود، آیه ۷۲.
  49. «و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیش‌تر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم» سوره انعام، آیه ۸۴.
  50. «سپاس خداوند را که با پیری، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید به راستی پروردگارم شنوای دعاست» سوره ابراهیم، آیه ۳۹.
  51. «و اسحاق را و افزون بر آن (نوه‌اش) یعقوب را به او بخشیدیم و همه را (مردمی) شایسته کردیم» سوره انبیاء، آیه ۷۲.
  52. «و ما به او اسحاق و (نوه‌اش) یعقوب را بخشیدیم و در فرزندان او پیامبری و کتاب (آسمانی) را نهادیم و پاداش وی را در این جهان دادیم و او در جهان واپسین از شایستگان است» سوره عنکبوت، آیه ۲۷.
  53. «پس چون از آنان و آنچه به جای خداوند می‌پرستیدند کناره گرفت، اسحاق و (نوه‌اش) یعقوب را بدو بخشیدیم و همه را پیامبر کردیم» سوره مریم، آیه ۴۹.
  54. «سپاس خداوند را که با پیری، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید به راستی پروردگارم شنوای دعاست» سوره ابراهیم، آیه ۳۹.
  55. «پروردگارا (فرزندی) از شایستگان به من ببخش!» سوره صافات، آیه ۱۰۰.
  56. «پس او را به پسری بردبار مژده دادیم» سوره صافات، آیه ۱۰۱.
  57. جامع‌البیان، مج ۱۲، ج ۲۳، ص ۱۰۲ ـ ۱۰۳.
  58. التبیان، ج ۸، ص۵۱۷؛ کشف‌الاسرار، ج ۸، ص۲۸۷؛ المیزان، ج ۱۷، ص ۱۵۵.
  59. «آیا داستان مهمانان گرامی ابراهیم به (گوش) تو رسیده است؟ هنگامی که بر او وارد شدند و درود گفتند، او نیز درود گفت (و پنداشت) گروهی ناشناسند. آنگاه (پنهان از مهمانان) نزد خانواده‌اش رفت و گوساله‌ای فربه (که بریان کرده بود) آورد. و آن را به آنان نزدیک کرد، گفت: چرا نمی‌خورید؟ آنگاه در دل از آنان ترسی یافت، گفتند: نترس و او را به پسری دانا مژده دادند. و همسرش فریادکنان پیش آمد و به چهره خود کوفت و گفت من پیرزنی سترونم!» سوره ذاریات، آیه ۲۴-۲۹.
  60. «و به یقین، فرشتگان ما برای ابراهیم مژده آوردند، گفتند: درود بر تو گفت:» سوره هود، آیه ۶۹.
  61. «و چون دید که دستشان به سوی آن دراز نمی‌شود؛ آنان را ناآشنا یافت و از ایشان هراسی در دل نهاد ؛ گفتند: مهراس! ما به سوی قوم لوط فرستاده شده‌ایم» سوره هود، آیه ۷۰.
  62. مجمع البیان، ج ۹، ص ۲۳۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص ۲۵۲؛ المیزان، ج ۱۸، ص ۳۷۸.
  63. «گفتند: مهراس! ما تو را به پسری دانا نوید می‌دهیم گفت: آیا مرا نوید می‌دهید با آنکه به سالمندی رسیده‌ام؟ پس به چه نوید می‌دهید؟ گفتند: ما به تو نویدی راستین می‌دهیم و از ناامیدان مباش» سوره حجر، آیه ۵۳-۵۵.
  64. تفسیر ماوردی، ج ۵، ص ۳۷۱؛ مجمع البیان، ج ۹، ص ۲۳۸.
  65. تفسیر قرطبی، ج۱۷، ص۳۲؛ الفرقان، ج۲۷، ص۳۲۶؛ تفسیر بیضاوی، ج ۴، ص ۱۸۹.
  66. مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۱۰.
  67. المیزان، ج ۷، ص ۲۳۲.
  68. مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۴۹۱.
  69. اعلام قرآن، ص ۱۱۴.
  70. البدء والتاریخ، ج ۳، ص ۶۳؛ اعلام‌القرآن، ص ۸۶.
  71. اعلام‌القرآن، ص ۸۶.
  72. مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۴۹۱.
  73. قصص‌الانبیاء، طبری، ص ۲۰۸ ـ ۲۰۹؛ الکامل، ج ۱، ص۱۲۶؛ قصص‌الانبیاء، ابن کثیر، ص ۱۸۳.
  74. قصص الانبیاء، طبری، ص ۲۰۷.
  75. عرائس‌المجالس، ص۸۸؛ مروج‌الذهب، ج۱، ص ۴۳؛ الکامل، ج ۱، ص ۱۲۶.
  76. الکامل، ج ۱، ص ۱۲۷؛ مع الانبیاء، ص ۱۵۶؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص ۴۰.
  77. مع‌الانبیاء، ص ۱۵۶.
  78. اثبات‌الوصیه، ص ۴۵ ـ ۴۶؛ تاریخ ابن خلدون، ج ۲، ص ۳۹.
  79. روحی و خراسانی، مقاله «اسحاق»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳.
  80. «مگر هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید گواه بودید، آنگاه که از پسران خود پرسید: پس از من چه می‌پرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را می‌پرستیم که خدایی یگانه است و ما فرمانبردار اوییم» سوره بقره، آیه ۱۳۳.
  81. «ما به تو همان‌گونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  82. «و گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید ؛ بگو: (خیر) بلکه ما بر آیین ابراهیم درست‌آیین هستیم و او از مشرکان نبود» سوره بقره، آیه ۱۳۵.
  83. «بگویید: ما به خداوند و به آنچه به سوی ما و به سوی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و آنچه به (دیگر) پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان آورده‌ایم؛ میان هیچ‌یک از آنان فرق نمی‌نهیم و ما فرما» سوره بقره، آیه ۱۳۶.
  84. «بگو به خداوند و به آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان داریم، میان هیچ‌یک از ایشان فرق نمی‌گذاریم و ما فرمانبردار اوییم» سوره آل عمران، آیه ۸۴.
  85. «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
  86. مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۸۹.
  87. نمونه، ج ۱۳، ص ۴۵۶.
  88. المیزان، ج ۱۴، ص ۳۰۵.
  89. التفسیرالکبیر، ج ۲۲، ص ۱۹۲.
  90. «پس چون از آنان و آنچه به جای خداوند می‌پرستیدند کناره گرفت، اسحاق و (نوه‌اش) یعقوب را بدو بخشیدیم و همه را پیامبر کردیم» سوره مریم، آیه ۴۹.
  91. «و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیش‌تر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم» سوره انعام، آیه ۸۴.
  92. «سپاس خداوند را که با پیری، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید به راستی پروردگارم شنوای دعاست» سوره ابراهیم، آیه ۳۹.
  93. «و اسحاق را و افزون بر آن (نوه‌اش) یعقوب را به او بخشیدیم و همه را (مردمی) شایسته کردیم» سوره انبیاء، آیه ۷۲.
  94. «و ما به او اسحاق و (نوه‌اش) یعقوب را بخشیدیم و در فرزندان او پیامبری و کتاب (آسمانی) را نهادیم و پاداش وی را در این جهان دادیم و او در جهان واپسین از شایستگان است» سوره عنکبوت، آیه ۲۷.
  95. «سپاس خداوند را که با پیری، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید به راستی پروردگارم شنوای دعاست» سوره ابراهیم، آیه ۳۹.
  96. «و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیش‌تر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند. و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم. و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم. این رهنمود خداوند است که هر یک از بندگان خود را بخواهد با آن رهنمون می‌شود و اگر شرک ورزیده بودند آنچه می‌کردند تباه می‌شد» سوره انعام، آیه ۸۴-۸۸.
  97. المیزان، ج ۷، ص ۲۴۲.
  98. مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۵۱۰.
  99. «و بدو اسحاق را نوید دادیم که پیامبری از شایستگان بود» سوره صافات، آیه ۱۱۲.
  100. «و همسر او، ایستاده بود و خندید آنگاه ما به او مژده اسحاق و از پی اسحاق، یعقوب را دادیم» سوره هود، آیه ۷۱.
  101. «پس چون از آنان و آنچه به جای خداوند می‌پرستیدند کناره گرفت، اسحاق و (نوه‌اش) یعقوب را بدو بخشیدیم و همه را پیامبر کردیم» سوره مریم، آیه ۴۹.
  102. «و به آنان از بخشایش خویش ارزانی داشتیم و برای آنان نام و آوازه نیکوی بلندی پدید آوردیم» سوره مریم، آیه ۵۰.
  103. جامع‌البیان، مج ۹، ج ۱۶، ص ۱۱۷.
  104. «و اسحاق را و افزون بر آن (نوه‌اش) یعقوب را به او بخشیدیم و همه را (مردمی) شایسته کردیم» سوره انبیاء، آیه ۷۲.
  105. «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
  106. المیزان، ج ۱۴، ص ۶۲.
  107. مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۷۹۹.
  108. «و به آنان از بخشایش خویش ارزانی داشتیم و برای آنان نام و آوازه نیکوی بلندی پدید آوردیم» سوره مریم، آیه ۵۰.
  109. مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۷۹۹.
  110. مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۷۹۹.
  111. المیزان، ج ۱۴، ص ۶۲.
  112. «و اسحاق را و افزون بر آن (نوه‌اش) یعقوب را به او بخشیدیم و همه را (مردمی) شایسته کردیم» سوره انبیاء، آیه ۷۲.
  113. «و بدو اسحاق را نوید دادیم که پیامبری از شایستگان بود» سوره صافات، آیه ۱۱۲.
  114. مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۸۹؛ الجوهرالثمین، ج ۵، ص ۲۶۲.
  115. مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۸۹.
  116. «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
  117. المیزان، ج ۱، ص ۲۷۶.
  118. «و از بندگان توانمند و روشن‌بین ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب، یاد کن» سوره ص، آیه ۴۵.
  119. المیزان، ج ۱۷، ص ۲۱۱.
  120. مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۷۴۹.
  121. مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۷۴۹.
  122. «و به او و به اسحاق، خجستگی بخشیدیم و برخی از فرزندان آن دو نیکوکارند و برخی آشکارا به خویش ستم می‌ورزند» سوره صافات، آیه ۱۱۳.
  123. الجوهرالثمین، ج ۵، ص ۲۶۳.
  124. مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۰۹؛ المیزان، ج ۱۷، ص ۱۵۴.
  125. «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
  126. روح‌المعانی، مج۱۰، ج۱، ص ۱۰۷؛ التحریر والتنویر، ج ۱۷، ص ۱۱۱.
  127. جامع‌البیان، مج ۱۰، ج ۱۷، ص ۶۴.
  128. «و بدین گونه پروردگارت تو را برمی‌گزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری می‌آموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام می‌گرداند چنان‌که پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۶.
  129. التبیان، ج ۶، ص ۹۸؛ روح المعانی، مج ۷، ج ۱۲، ص ۲۸۲.
  130. جامع البیان، مج ۷، ج ۱۲، ص ۲۰۱؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۳۲۱؛ الدر المنثور، ج ۴، ص ۵۰۰.
  131. مجمع‌البیان، ج۴، ص۳۲۱؛ روح‌المعانی، مج۷، ج ۱۲، ص۲۸۳.
  132. «و ما آنان را به ویژگی‌یی که یادکرد رستخیز است، ویژه ساختیم» سوره ص، آیه ۴۶.
  133. مجمع‌البیان، ج ۸، ص۷۵۰؛ نمونه، ج۱۹، ص۳۰۹.
  134. مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۷۵۰؛ تفسیربیضاوی، ج ۴، ص ۱۹؛ الدرالمنثور، ج ۷، ص ۱۹۸.
  135. المیزان، ج ۱۷، ص ۲۱۲.
  136. «و آنان نزد ما از گزیدگان نیکان بودند» سوره ص، آیه ۴۷.
  137. التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۲۱۷.
  138. «و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم» سوره انعام، آیه ۸۶.
  139. جامع‌البیان، مج ۵، ج ۷، ص ۳۴۲؛ مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۵۱۰؛ التبیان، ج ۴، ص ۱۹۷.
  140. المیزان، ج ۷، ص ۲۴۳.
  141. روحی و خراسانی، مقاله «اسحاق»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۳.