آخرت در معارف و سیره علوی
مقدمه
به نظر میرسد که بهترین روش برای دستیابی به معنای آخرت از دید امام علی(ع)، بررسی کاربردهای لفظ آخرت در گفتار او باشد؛ به این جهت، تعدادی از سخنان را بررسی میکنیم. حضرت در خطبه شقشقیه میفرماید: گویا ناکثین و مارقین و قاسطین این کلام خدا را نشنیدهاند که فرمود: ﴿تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۱]؛ آری، به خدا شنیدند و دانستند؛ ولی دنیا در دیده آنان زیبا بود و زیور آن در چشمهایشان خوشنما[۲].
در این گفتار، آخرت به معنای سرای آخرت به کار رفته است؛ چنان که در گفتارهای دیگری از وی همین معنا برمی آید: «دنیا خانه بلا، و آخرت مکان پاداش و جایگاه بقا است»[۳]؛ «دنیا محل عبوری برای توشه گرفتن و انجام اعمال صالح و رسیدن به خانه بقا است»[۴] و «مقصد نهایی پیش روی شما است که این دنیا (عالَم نزدیک) به آن غایب و منزلگاه ابدی ختم میشود»[۵]. امیرمؤمنان به صراحت یا اشاره، آخرت را در معنای سرای دیگر به کار برده است. گرچه کاربرد لفظ دنیا از دقتهای خاصی برخوردار است، از لفظ آخرت و نیز کاربردهای گوناگون آن در گفتار امام، معنای پیشین روشن میشود.[۶]
ویژگیهای اهل آخرت از دید امام علی(ع)
نحوه رفتار انسانها در عرصههای گوناگون زندگی به اموری بستگی دارد که نمونهای از آنها، نوع نگاهشان به زندگی پس از این دنیا و آخرت است. مسلمان وقتی در عرصههای گوناگون زندگی، از جمله عرصه اقتصادی به آخرت توجه داشته باشد، رفتار خاصی از او بروز خواهد کرد که به یقین با رفتار انسانهایی که در عرصههای گوناگون زندگی خود، هیچگونه توجهی به عالم آخرت ندارند، تفاوت خواهد داشت؛ بنابراین، هم به سبب امر پیشین و هم به جهت تعیین نوع رابطه درست بین دنیا و آخرت که بحث آینده این مقال است، مناسبت دارد در ویژگیهای اهل آخرت از منظر امام علی(ع) درنگی نماییم.[۷]
نظر به باطن دنیا
از ویژگیهای اهل آخرت که یکی از ابعاد بینش درست آنان درباره دنیا را ترسیم میکند، توجه به باطن دنیا است؛ در حالی که عامه مردم به ظاهر دنیا مینگرند. امام علی(ع) میفرماید: «إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ هُمُ الَّذِينَ نَظَرُوا إِلَى بَاطِنِ الدُّنْيَا إِذَا نَظَرَ النَّاسُ إِلَى ظَاهِرِهَا وَ اشْتَغَلُوا بِآجِلِهَا إِذَا اشْتَغَلَ النَّاسُ بِعَاجِلِهَا...»[۸]؛ «دوستان خدا آنانند که به درون دنیا نگریستند؛ هنگامی که مردم برون آن را دیدند، و به فردای آن پرداختند؛ آنگاه که مردم، خود را سرگرم امروز آن ساختند».
این جملهها ارتباطی را که انسانها باید با این دنیا برقرار کنند، به روشنی بیان مینماید. از این جمله، دو موضوع بسیار مهم به دست میآید: نخست این که دنیا ظاهری و باطنی دارد؛ ظاهرش همان است که مردم میبینند و پدیدهها و ویژگیهای گوناگون دارد که همگان به مقدار ارتباطی که با آنها دارند، در تأثیر و تأثر با آنها قرار میگیرند. باطن این دنیا عبارت از مقداری وسایل و ابزار است که با کمال وابستگی و نیازمندی در مجرای کون و فساد قرار دارد و سرانجام رو به زوال و فنا میگذارد و در تغییر و دگرگونی است. دوم اینکه اولیای خداوند از ظاهر این دنیا گذشته و به باطن آن توجه کردهاند؛ لذا میتوان گفت، اینان دنیاشناسان حقیقی هستند که با دنیا چنان ارتباط برقرار میکنند که روح و جان، قربانی وسیله حیات طبیعی محض نباشند؛ نه آنان که با عشق و خیرگی به این دنیا، روح و جان خود را در تأثیر و تأثر از آن با شکست قطعی مواجه میسازند. این دو موضوع که از جمله نخست امام فهمیده میشود، مانند علتی برای محتوای جمله بعدی است که میفرماید: اولیای خدا، از این دنیا به آنچه نتیجهاش را پس از پایان زندگی خواهند دید، اشتغال ورزیدهاند و ظاهربینان، از موضوعات جالب این دنیا که رو به فنا است، فریب خوردهاند. این دو نوع ارتباط و بهرهبرداری متضاد، معلول همان دو نگرش بسیار متفاوت است که امیرمؤمنان علی(ع) در جمله نخست فرمود[۹].[۱۰]
رویگردانی از دنیا
از دیگر ویژگیهای اهل آخرت از دیدگاه امام علی(ع)، عدم توجه و رویآوری به دنیا است؛ گرچه دنیا به آنان روی آورد؛ زیرا آنان به باطن دنیا توجه دارند و به عالم بقا اصالت میدهند. امام علی(ع) خطاب به همام فرمود: «دنیا آنان را خواست و آنان دنیا را نطلبیدند. اسیرشان کرد و به بهای جان، خود را از بند آن خریدند»[۱۱]. حضرت در وصیتش به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) پس از سفارش به تقوا، به این دیدگاه اشاره کرده، میفرماید. شما را سفارش میکنم به ترسیدن از خدا و اینکه دنیا را مخواهید؛ هرچند دنیا پی شما آید و دریغ مجویید بر چیزی از آنکه به دستتان نیاید[۱۲].
امیرمؤمنان(ع) در جایی دیگر میفرماید: «الزُّهْدُ كُلُّهُ بَيْنَ كَلِمَتَيْنِ مِنَ الْقُرْآنِ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ ﴿لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ﴾[۱۳] وَ مَنْ لَمْ يَأْسَ عَلَى الْمَاضِي وَ لَمْ يَفْرَحْ بِالآْتِي فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَيْهِ»[۱۴]؛ «همه زهد، در دو کلمه از قرآن فراهم است، خدای سبحان فرمود: «تا بر آنچه از دستتان رفته، دریغ نخورید و بدان چه به شما رسیده، شادمان مباشید» و آنکه بر گذشته دریغ نخورد و به آینده شادمان نباشد، از دو سوی زهد گرفته است».
حضرت در مقام بیان معنای زهد است؛ ولی، معنای درست آخرتگرایی را نیز روشن میسازد که عدم تأسف بر گذشته و خوشحال نشدن به آینده، عدم وابستگی به دنیا است، نه عدم ارتباط با دنیا و دوری از آن.
همانا یاد خدا را مردمانی است که آن یاد، آنان را جایگزین زندگی = جهان فانی است. نه بازرگانی سرگرمشان ساخته و نه خرید و فروخت، یاد خدا را از دل آنان انداخته. روزهای زندگانی را بدان میگذرانند و نهی و منع خدا را در آنچه حرام فرموده به گوش بیخبران میخوانند. به داد فرمان میدهند و خود از روی داد، کار میکنند و از کار زشت باز میدارند و خود از زشتکاری به کنارند. گویی دنیا را سپری کرده و به آخرت درند[۱۵].
این بخش از خطبه، بهترین الگوی آخرتگرایی را ارائه و ویژگیهای اهل آخرت را بیان میکند. افزون بر این، به طور ضمنی، سازگاری آخرتگرایی را با زندگی در این جهان خاکی مسلم دانسته است؛ چون در ادامه میفرماید: اینان به تجارت و بازرگانی و خرید و فروخت و... مشغولند؛ در عین حال با یاد خدا زندگی میکنند، نه اینکه صفت آخرتگرایان، ترک زندگی و کار و کوشش باشد.[۱۶]
میانهروی در زندگی (معیشت)
امام در وصف پارسایان میفرماید: «وَ مَلْبَسُهُمُ الِاقْتِصَادُ وَ مَشْيُهُمُ التَّوَاضُعُ»[۱۷]؛ «لباس پارسایان، اعتدال و روش آنان فروتنی است». اهل آخرت به سبب نگاه اصالی داشتن به آخرت، در حد کفاف در این دنیا میزیند؛ لذا میانهروی را با چنین منطقی برگزیدهاند. امام میفرماید: آنان در لباس یا تمام نیازهای اقتصادی ضرور دیگر، میانهروند یا اینکه اعتدال، مشی عملی آنها و چارچوبی برای زندگیشان است که در این صورت، شامل عرصه اقتصاد نیز میشود. فطرت آدمی اساساً در دو بعد مادی و معنوی، بر مبنای «قصد» و میانهروی ساخته شده است و پیمودن راه میانه، نقش اصلی را در همه ابعاد زندگی به خود انسان وامیگذارد تا بنابر فطرت خود عمل کند.[۱۸]
برخورداری از نعمتهای دنیا و آخرت
آخرتگرایان از دید امام علی(ع) ویژگیهای فراوانی دارند که یکی دیگر از این ویژگیها در چارچوب اقتصادی، جمع بین نعمتهای دنیا و آخرت است. امام به این ویژگی در نامهاش به محمد بن ابی بکر اشاره کرده است: «وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ الْمُتَّقِينَ ذَهَبُوا بِعَاجِلِ الدُّنْيَا وَ آجِلِ الْآخِرَةِ فَشَارَكُوا أَهْلَ الدُّنْيَا فِي دُنْيَاهُمْ وَ لَمْ يُشَارِكُوا أَهْلَ الدُّنْيَا فِي آخِرَتِهِمْ»[۱۹]؛ «بندگان خدا! بدانید که پرهیزگاران مُردند و بَرِ دنیای گذرا و آخرت دیرپا را بردند. با مردم دنیا در دنیاشان شریک گشتند و مردم دنیا در آخرت آنان شرکت نداشتند».
امام به تمایز بینش آخرتگرایان و مردم (آنان که در عمل برای آخرت اصالتی قائل نیستند)، اشاره میکند تا ویژگی آنان را به دست دهد. آری، آنان به این دیدگاه امام جامه عمل میپوشانند که باید از دنیای فانی برای دار باقی توشه برگیرند و یکی از راههای توشه گرفتن از دار فنا، استفاده از نعمتهای حلال آن است.[۲۰]
مصاحبت جسمانی با دنیا
همنشینی جسمانی با دنیا از دیگر ویژگیهای آخرتگرایان در سخن علوی است. امام خطاب به کمیل بن زیاد فرمود: «وَ صَحِبُوا الدُّنْيَا بِأَبْدَانٍ أَرْوَاحُهَا مُعَلَّقَةٌ بِالْمَحَلِّ الْأَعْلَى يَا كُمَيْلُ أُولَئِكَ خُلَفَاءُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِهِ»[۲۱]؛ «و همنشین دنیایند با تنها، و جانهاشان آویزان است در ملأ اعلا. اینان خدا را در زمین او جانشینانند و مردم را به دین او میخوانند».
این سخن حضرت نشان میدهد که دنیا در این جا، به معنای جهان خاکی است که آخرتگرایان با بدن، همنشین آنند؛ ولی نگاهشان به آخرت است. اهل آخرت با چنین نگرشی، نوعی همنشینی با دنیا را پذیرفتهاند و تعبیر امام، مصاحبت بدن، یعنی گذران زندگی و اداره معیشت و... است، نه معاندت و مفارقت که سر از ناسازگاری بین دنیا و آخرت در میآورد. بین مصاحبت جسمانی و تعلیق به ملأ اعلا و بین مفارقت جسمانی و به زندگی دنیا پشت کردن و ترک کار و کسب و معیشت و آخرتگرایی صرف، تفاوت است.[۲۲]
وابستگی دنیا و آخرت
برای هر مسلمان آخرتباور، این پرسش مطرح است که آیا میتوان ضمن بهرهمند شدن از نعمتهای الهی، در آخرت نیز سعادتمند شد. در گفتار امام علی(ع) پاسخ این پرسش، هم مثبت و هم منفی است. پاسخ مثبت وی را تحت عنوان جمع دنیا و آخرت ذکر میکنیم. حضرت در این باره میفرماید: «إِنَّ الْمَالَ وَ الْبَنِينَ حَرْثُ الدُّنْيَا وَ الْعَمَلَ الصَّالِحَ حَرْثُ الْآخِرَةِ وَ قَدْ يَجْمَعُهُمَا اللَّهُ لِأَقْوَامٍ»[۲۳]؛ «مال و فرزندان، نصیبه این جهان است و کردار نیک، کشتهای برای آن جهان که خدا نعمت دنیا و نَعیم آخرت را به مردمی بخشد».
مال و فرزندان، کالا و محصول این جهان، و در صفت فنا و نیستی، با دنیا شریکند؛ ولی عمل صالح، متاعی است که به سبب ماندگاری، قابل عرضه در سرای دیگر است؛ آنگاه حضرت میفرماید: این امکان برای برخی وجود دارد که به هر دو محصول دست یابند و بین دنیای فانی و سرای باقی جمع کنند. دنیا در این جا به معنای جهان خاکی در مقابل جهان آخرت است: «خیارکم من لم یدع آخرته لدنیاه و لا دنیاه لأخرته»[۲۴]؛ «برگزیدهترین شما کسی است که آخرتش را به سبب دنیایش رها نکند و دنیای خود را برای رسیدن به آخرت ترک نگوید».
امام با تعبیر «خیارکم» الگوی مطلوب جمع یا جمع کننده مطلوب را معرفی میکند: «النَّاسُ فِي الدُّنْيَا عَامِلَانِ عَامِلٌ عَمِلَ فِي الدُّنْيَا لِلدُّنْيَا قَدْ شَغَلَتْهُ دُنْيَاهُ عَنْ آخِرَتِهِ يَخْشَى عَلَى مَنْ يَخْلُفُهُ الْفَقْرَ وَ يَأْمَنُهُ عَلَى نَفْسِهِ فَيُفْنِي عُمُرَهُ فِي مَنْفَعَةِ غَيْرِهِ وَ عَامِلٌ عَمِلَ فِي الدُّنْيَا لِمَا بَعْدَهَا فَجَاءَهُ الَّذِي لَهُ مِنَ الدُّنْيَا بِغَيْرِ عَمَلٍ فَأَحْرَزَ الْحَظَّيْنِ مَعاً وَ مَلَكَ الدَّارَيْنِ جَمِيعاً فَأَصْبَحَ وَجِيهاً عِنْدَ اللَّهِ لَا يَسْأَلُ اللَّهَ حَاجَةً فَيَمْنَعُهُ»[۲۵]؛ «مردم دنیا در کار دنیا دو گونهاند: آنکه برای دنیا کار کرد و دنیا او را از آخرتش باز داشت، بر بازماندهاش از درویشی ترسان است و خود از دنیا بر خویشتن در امان؛ پس زندگانی خود را در سود دیگری در بازد و آنکه در دنیا برای پس از دنیا کار کند، پس بیآنکه کار کند، بهره وی از دنیا به سوی او تازد و هر دو نصیب را فراهم کرده و هر دو جهان را به دست آورده. چنین کس را نزد خدا آبرو است و هر چه از خدا خواهد از آن او است».
این سخن گرانبهای امام علی(ع) ارائه دهنده الگوی علوی جمع بین دنیا و آخرت است که به تعبیر امام، باعث احراز حظین معاً میشود. تأمل در این گفتار امام نکاتی چند را به دست میدهد: ١. کار در دنیا به سبب دنیا و صرف نظر از آخرت و اوامر الهی که کار کردن را وظیفه ما دانسته است، باعث فنای عمر میشود. ظاهر سخن حضرت این است که چنین کسی الگوی ناصوابی را در زندگی دنیا برگزیده و بیشترین نتیجهاش منفعت رساندن به دیگران (اعم از فرزندان و خویشان...) است؛ بدون این که بهرهای از آن در آخرت داشته باشد.
٢. کسی که با جهت و قصد آخرت و این که در این دنیا به کار و عبادت موظف شده کار کند، به دنیا و منافع دنیایی نیز میرسد؛ بدون این که برای دنیا کار کرده باشد؛ پس «بِغَيْرِ عَمَلٍ»، هرگز به معنای تنبلی و... نیست؛ بلکه میتوان «بِغَيْرِ عَمَلٍ» را «بِغَيْرِ عَمَلٍ للدنیا» معنا کرد و به لحاظ ادبی، تنوین «عَمَلٍ» را تنوین عوض دانست. ٣. حضرت، کار در دنیا با جهت آخرت را موجب جلب منافع دنیا نیز میداند؛ یعنی کار در دنیا، با جهت «لِمَا بَعْدَهَا»، باعث جمع بین دنیا و آخرت شده که این آثار را در پی دارد: ۱. چنین کسی نصیب دنیا و آخرت را احراز میکند؛ ۲. مالک و صاحب دنیا و آخرت میشود؛ ۳. نزد خدا، آبرومند میگردد.
امام در عبارت دیگری، پیروی دنیا از دین را محور سازگاری و وجه جمع دنیا و آخرت معرفی میکند: «إِنْ جَعَلْتَ دُنْيَاكَ تَبَعاً لِدِينِكَ أَحْرَزْتَ دُنْيَاكَ وَ دِينَكَ وَ كُنْتَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْفَائِزِينَ»[۲۶]؛ «اگر دنیایت را تابع دینت قرار دهی، دین و دنیا را احراز کرده، و در آخرت از رستگاران خواهی بود».
پرداختن به دنیا در چارچوب ارزشهای دینی، باعث احراز دین و دنیا میشود که تعبیر دیگری از جمع دنیا و آخرت است. از پیامبر نیز روایات صریحی داریم که برداشت ما را از کلام علی(ع) تأیید میکند: «لَيْسَ خَيْرُكُمْ مَنْ تَرَكَ الدُّنْيَا لِلْآخِرَةِ وَ لَا الْآخِرَةَ لِلدُّنْيَا، وَلكِنْ خَيْرُكُم مَنْ أخَذَ مِنْ هَذِهِ وَ هَذِهِ»[۲۷]؛ «بهترین شما آن کس نیست که دنیا را برای آخرت یا آخرت را برای دنیا ترک کند؛ بلکه بهترین شما کسی است که از هر دو بهره گیرد».
امام علی(ع) به علاء بن زیاد حارثی که خانه بزرگی خریده بود، فرمود: «می توانی با این دنیا به آخرت هم برسی»[۲۸]. و در بیانی ملامت آمیز خطاب به کسی که دنیا را نکوهش میکرد، فرمود: «دنیا خانه راستی است برای کسی که آن را راستگو انگاشت.. و خانه بینیازی است برای کسی که از آن توشه اندوخت و... مسجد محبان خدا است»[۲۹].
چنین دیدگاهی با تدبر در آیات قرآن نیز به دست میآید. آیات بسیاری در قرآن، شاهد بر این مدعا است و بر این حقیقت دلالت میکند که بین وجود نعمتهای دنیایی با نعمتهای آخرتی و بین وجود یکی از این دو نعمت با عدم نعمت دیگر، هیچ ملازمهای نیست. به عبارتی، میان این دو نعمت نه تلازم وجود دارد و نه تعاند؛ بلکه بهرهمندی از نعمتهای دنیا و آخرت و محروم شدن از هر دو یا بهرهمندی از یکی و محروم شدن از دیگری، هر یک علل و عوامل ویژه و ملاکهای خاص خود را دارند. قرآن از کسانی مثل حضرت سلیمان(ع) یاد میکند که هم دنیا و هم آخرت را دارند و درباره حضرت ابراهیم(ع) میفرماید: «و به وی در دنیا سعادت را عطا کردیم و او در آخرت از صالحان است»[۳۰]. درباره بعضی از مؤمنان نیز میفرماید: «پس خداوند، پاداش دنیا و نیکی پاداش آخرت را به آنها عطا فرمود»[۳۱]. در آیه دیگری باز هم درباره حضرت ابراهیم(ع) میفرماید: «او را در دنیا برگزیدیم و در آخرت از شایستگان است»[۳۲].
از آیات پیشین نتیجه میگیریم که انسان میتواند از نعمتهای دنیا بهرهمند شود و در آخرت نیز سعادتمند باشد؛ بنابراین، بررسی سخنان امام علی(ع) در زمینه رابطه دنیا و آخرت و نسبت بین این دو، گواه این است که حضرت از رابطه بین این دو خبر میدهد که ما آن را دیدگاه مقدمی نام مینهیم؛ دیدگاهی که رابطه دنیا را با آخرت، رابطه مقدمه با ذوالمقدمه میداند: «در دنیا زندگی و حیات یافتید؛ ولی برای آخرت خلق شدهاید»[۳۳]؛ یعنی زندگی شما در این عالَم است؛ ولی باید بدانید که هدف و جهت حرکت شما، عالَم بقا است. طبق اطلاق این سخن، باید از ابزارها و امکانات و شیوههای مناسب برای رسیدن به هدف غایی حیات، استفاده کرد؛ زیرا «دنیا، محل عبوری برای رسیدن به آخرت است»[۳۴] و دنیا، آخرت را به دست میدهد»[۳۵].[۳۶]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «آنک سرای واپسین! آن را برای کسانی مینهیم که بر آنند تا در روی زمین، نه گردنکشی کنند و نه تباهی؛ و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره قصص، آیه ۸۳.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۳، ص۹.
- ↑ شیخ مفید، الامالی، ص۲۶۸؛ بحارالانوار، ج۷۷، ص۳۹۰؛ حرانی، این شعبه، تحف العقول، ص۱۷۹.
- ↑ غررالحکم، ح۳۶۹۹.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۲۱، ص۲۱.
- ↑ خادم علیزاده، عبدالامیر، مقاله «دنیا و آخرت»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۱۳۲.
- ↑ خادم علیزاده، عبدالامیر، مقاله «دنیا و آخرت»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۱۳۳.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۴۳۲.
- ↑ جعفری، محمدتقی، حکمت اصول سیاسی اسلام، ص۱۷۶.
- ↑ خادم علیزاده، عبدالامیر، مقاله «دنیا و آخرت»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۱۳۳.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳، ص۲۳۵.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۴۷، ص۳۲۰.
- ↑ «تا بر آنچه از دست شما رفت دریغ نخورید و بر آنچه به شما دهد شادی نکنید و خداوند هیچ خود پسند خویشتن ستایی را دوست نمیدارد» سوره حدید، آیه ۲۳.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۴۳۹، ص۴۴۰.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۲۲۲، ص۲۵۶.
- ↑ خادم علیزاده، عبدالامیر، مقاله «دنیا و آخرت»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۱۳۴.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳، ص۲۲۵.
- ↑ خادم علیزاده، عبدالامیر، مقاله «دنیا و آخرت»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۱۳۵.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۲۷، ص۲۸۹.
- ↑ خادم علیزاده، عبدالامیر، مقاله «دنیا و آخرت»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۱۳۶.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷.
- ↑ خادم علیزاده، عبدالامیر، مقاله «دنیا و آخرت»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۱۳۶.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۲۳، ص۲۳.
- ↑ کنزالعمال، ج۳، ص۷۳۲.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۲۶۹، ص۴۱۰.
- ↑ غررالحکم، ح۳۷۵۱.
- ↑ کنزالعمال، ج۳، ص۷۳۳. نظیر این بیان از حضرت محمد(ص) نیز در صفحه ۲۳۸ همین کتاب آمده است.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۲۰۹، ص۲۴۱.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۱۳۱.
- ↑ ﴿وَآتَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ﴾ «و به او در این جهان نیکی دادیم و او در جهان واپسین از شایستگان است» سوره نحل، آیه ۱۲۲.
- ↑ ﴿فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾ «پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۸.
- ↑ ﴿وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ﴾ «در حالی که ما او را در این جهان برگزیدهایم و بیگمان او در جهان واپسین از شایستگان است» سوره بقره، آیه ۱۳۰.
- ↑ دیلمی، ارشادالقلوب، ص۱۹؛ شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا، ج۱، ص۲۹۸؛ بحارالانوار، ج۷۳، ص۸۸.
- ↑ غررالحکم، ح۴۳۹.
- ↑ کنز العمال، ج۱۶، ص۱۸۸.
- ↑ خادم علیزاده، عبدالامیر، مقاله «دنیا و آخرت»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۱۳۷.