آیا آیه نخست سوره تحریم بر عدم عصمت پیامبر دلالت دارد؟ (پرسش)
آیا آیه نخست سوره تحریم بر عدم عصمت پیامبر دلالت دارد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ عصمت |
مدخل بالاتر | عصمت پیامبران |
مدخل اصلی | عصمت پیامبر خاتم |
مدخل وابسته | عصمت - پیامبران - پیامبر خاتم |
تعداد پاسخ | ۲ پاسخ |
آیا آیه نخست سوره تحریم بر عدم عصمت پیامبر دلالت دارد؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث عصمت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی عصمت مراجعه شود.
پاسخ جامع اجمالی
«یکی از آیاتی که منکران عصمت پیامبر در مقام ابلاغ وحی، به آن تمسّک کردهاند، آیه نخست سوره تحریم است: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۱].
برخی گفتهاند: با توجه به این آیه، نمیتوان گفت که پیامبر در مقام تبلیغ، معصوم از هر گونه خطا و اشتباهی بوده است؛ زیرا در اینجا خداوند خبر از دخالت پیامبر در احکام الهی میدهد: بدین نحو که آن حضرت برخی از احکامی را که خداوند حلال فرموده است، حرام میکند؛ آن هم نه از سرِ خطا و اشتباه، بلکه از روی عمد.
پاسخهای متعددی به این شبهه داده شده است:
- بر اساس شأن نزول آیه پیامبر اکرم (ص) گاه که نزدِ یکی از همسرانش به نام زینب[۲] میرفت، وی از فرط علاقه به پیامبر (ص) و تمایل به حضور بیشتر ایشان، حضرت را لحظاتی در خانه نگه داشته و از عسلی که تهیه کرده بود به آن حضرت میداد. . این جریان بر عایشه و حفصه – دو تن دیگر از همسران پیامبر – گران آمد. از این رو نقشهای کشیدند تا پیامبر را از این عمل باز دارند. لذا با فشار و تهدید، همه همسران پیامبر را متقاعد ساختند که هر گاه پیامبر نزد آنها آمد، بینی خود را گرفته و این گونه وانمود نمایند که بوی دهان پیامبر آزارشان میدهد؛ تا نزد زینب بکاهند. پیامبر، علت آن بو را از عسلی دانستند که نزد زینب تناول میکردند؛ با این احتمال که زنبورهایی که عسل مورد نظر از آنها به دست آمده است از گیاهان بدبویی همچون مغافیر تغذیه کردهاند. از این روی، تناول عسل را نزد زینب بر خویش حرام کردند[۳].
- بر اساس شأن نزولی دیگر، پیامبر اکرم (ص) کنیزی داشت به نام ماریه قبطیه که گاه نزد او میرفت؛ ولی عایشه و حفصه از روی حسادت، این رفت و آمد را نمیپسندیدند و هنگامی که رسول خدا (ص) را با ماریه میدیدند، ناراحت میشدند. این جریان موجب آزار و اذیت ماریه توسط آن دو زن شد، حضرت نیز برای تسکین خاطر همسران خود، سوگند یاد نمود که دیگر نزد ماریه نرود[۴].
- مقصود از تحریم؛ خودداری شخصی، نه حرام الهی: مراد از تحریم در این آیه، خودداری کردن است، نه اینکه حلال الهی را حرام بداند. پس تفسیر آیه چنین میشود: برای تو سزاوار نیست به کسب رضایت دیگران همت گماری؛ بلکه این وظیفه دیگران است که در کسب خشنودی تو کوشا باشند تا تو آسوده خاطر به وظایف الهی خود بپردازی[۵]. این معنای تحریم، در آیات قرآن نیز کاربرد دارد، مانند: ﴿وَحَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ...﴾[۶] و آیه ﴿قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً﴾[۷] و آیه ﴿وَحَرَامٌ عَلَى قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا...﴾[۸].[۹] ممکن است گفته شود، با توجه به مطالب مذکور، پس چرا خداوند با بیانی عتاب آلود پیامبر را مورد خطاب قرار داده، میگوید: "چرا کاری را که خداوند حلال کرده، حرام مینمایی؟"
- چنین خطایی در واقع، مدح شبیه به ذم است؛ یعنی سخن خداوند آن است که: پیامبر! تو چقدر دلسوز و مهربانی و و چقدر بر همسرانت شفقت میورزی و سعی میکنی رضایت خاطر آنها را- هر چند با تحمل سختی و مشقت بر خود فراهم سازی؟[۱۰]. در حقیقت، این آیه، مدح پیامبر است و مذمّت کسانی که این مشکلات را بر او تحمیل میکنند. سپس، خداوند در آیات بعد، برای رعایت حال پیامبر، به او فرمان میدهد که قسم خویش را نقض کند، تا لازم نباشد برای آسایش همسرانش، خود را در مضیقه قرار دهد. از بعضی روایات استفاده میشود که حضرت، بعد از نزول آیه ﴿قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ...﴾[۱۱] بردهای را به عنوان کفاره قسم آزاد نمود و آنچه را از طریق قسم بر خود حرام کرده بود، حلال نمود[۱۲].[۱۳]
- نکوهش الهی به دلیل سختی کار: خداوند پیامبرش را در انتخاب این راه سخت که هیچگونه ایرادی در آن نیست، تنها به دلیل مشقت آن سرزنش میکند[۱۴].
- سرزنش در امور شخصی حضرت با آثار مفید: این عتابها مربوط به امور زندگی شخصی آن حضرت است و شامل هیچ حکم و دستوری نیست؛ افزون بر آنکه وحی منحصر در وحی قرآنی نمیشود. از این رو ممکن بود عتاب و سرزنش در وحی دیگری نزول مییافت، اما از آنجا که اینگونه عتابها، چیزی از مقام و جایگاه آن حضرت نمیکاهد، بلکه میتوان فایده و نتیجه مثبت از آن به دست آورد، به صورت وحی قرآنی نازل شده است[۱۵].[۱۶]
جمعبندی:
از تفسیرهای گوناگون میتوان به این نتیجه رسید که پیامبر اکرم (ص) در این ماجرا، برای رعایت حال همسران خود از انجام دادن کاری حلال چشمپوشی فرموده و برای راحتی دیگران، این سختی را به جان خویش خریده است؛ اما خداوند حضرت را از این همه فداکاری باز میدارد و این مقدار عطوفت در حق دیگران را بر حضرتش لازم نمیداند. نظیر این گونه عتاب را در آیه ﴿لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ﴾[۱۷] و دیگر آیات شاهدیم.
نکته مهم در این مجال، توجه به آیه بعد است که در ادامه این ماجرا نازل شده و شاهد بر این است که عتاب در این آیات، مربوط به همسران حضرت است[۱۸]: ﴿إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ﴾[۱۹].[۲۰]
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. احمد حسین شریفی؛ |
---|
آقایان دکتر یوسفیان و شریفی در «پژوهشی در عصمت معصومان» در اینباره گفتهاند:
«یکی از آیاتی که منکران عصمت پیامبر در مقام ابلاغ وحی، به آن تمسّک کردهاند، آیه نخست سوره تحریم است: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۲۱]. سخن این گروه، آن است که با توجه به این آیه، نمیتوان گفت که پیامبر در مقام تبلیغ، معصوم از هر گونه خطا و اشتباهی بوده است؛ زیرا در اینجا خداوند خبر از دخالت پیامبر در احکام الهی میدهد: بدین نحو که آن حضرت برخی از احکامی را که خداوند حلال فرموده است، حرام میکند؛ آن هم نه از سرِ خطا و اشتباه، بلکه از روی عمد. نقد و بررسی: برای دفع این شبهه، لازم است نخست نظری به شأن نزول آیه بیندازیم. درباره شأن نزول این آیه و ارتباط آن با آیات بعد، اختلافات فراوانی وجود دارد. ما برای رعایت اختصار، تنها به دو جریانی که عمدتاً در شأن نزول آیه ذکر کردهاند، اشاره کرده، ارتباط آن را با مسأله عصمت مورد بررسی قرار میدهیم:
این دو جریان را، مفسران و مورخان اهل سنت و شیعه، در ذیل آیه مورد بحث، با عبارات بسیار گوناگون و بعضاً متضاد، ذکر کردهاند. هر چند به نظر میرسد داستان خیلی عمیقتر و پیچیدهتر از این مسایل باشد؛ سیری سطحی در آیات سوره تحریم این حقیقت را آشکار میسازد که برخی از همسران پیامبر، قصد توطئه خطرناکی را علیه حضرت داشتند که خداوند آن را افشا کرده، پیامبر خویش را محافظت نمود[۲۶]. به هر حال، شأن نزول آیه شریفه مورد نظر هر چه باشد- چه دو قصه یاد شده و یا مسایل دیگری که برخی به خاطر حفظ شأن و منزلت همسران پیامبر، از ذکر آنها خودداری کردهاند- در آیات مورد نظر قراین به صراحت دلالت میکنند بر اینکه منظور از تحریم حلال توسط پیامبر، دخالت در امر تشریع نبوده است. برای توضیح بیشتر، باید گفت که تحریم عملی که خداوند آن را حلال نموده، به دو صورت ممکن است[۲۷]: اول: در عین حال که بنا به فرض، حکم و قانونی الهی در مورد عملی خاص، حلیّت و اباحه است، شخصی به حرمت آن اعتقاد داشته باشد و حکم خداوند را در آن زمینه نپذیرفته، بر خلاف آن رأی دهد. بیشک، این کار، شرک در ربوبیت تشریعی محسوب شده، موجب کفر میگردد. دوم: تحریم حلال میتواند به این معنا باشد که شخصی، عملی را که حلال و مباح است، با سببی شرعی همچون قسم، بر خویش حرام کند. یعنی یا به طور مطلق و یا در شرایطی خاص، خود را ملزم به اجتناب از آن نماید؛ بدون اینکه اعتقاد به حرمت واقعی آن داشته باشد. چنین عملی هرگز دخالت در امر شریعت محسوب نمیشود. حتی، بر اساس میزان اهمیت و رجحان انگیزه آن، میتواند از حسن و مطلوبیت نیز برخوردار باشد. گویا مثل پیامبر (ص) بر اساس آنچه از شأن نزول آیه دریافت میشود، امر مباحی (مثل خوردن عسل و یا نزدیکی با کنیز) را به طریق سوگند بر خویش تحریم نمود. این عمل نه تنها حرام نیست، بلکه ترک اولی نیز محسوب نمیشود. ممکن است گفته شود، با توجه به مطالب مذکور، پس چرا خداوند با بیانی عتاب آلود پیامبر را مورد خطاب قرار داده، میگوید: "چرا کاری را که خداوند حلال کرده، حرام مینمایی؟" در پاسخ باید گفت که چنین خطایی در واقع، مدح شبیه به ذم است؛ یعنی سخن خداوند آن است که: پیامبر! تو چقدر دلسوز و مهربانی و و چقدر بر همسرانت شفقت میورزی و سعی میکنی رضایت خاطر آنها را- هر چند با تحمل سختی و مشقت بر خود فراهم سازی؟[۲۸]. در حقیقت، این آیه، مدح پیامبر است و مذمّت کسانی که این مشکلات را بر او تحمیل میکنند. سپس، خداوند در آیات بعد، برای رعایت حال پیامبر، به او فرمان میدهد که قسم خویش را نقض کند، تا لازم نباشد برای آسایش همسرانش، خود را در مضیقه قرار دهد. از بعضی روایات استفاده میشود که حضرت، بعد از نزول آیه ﴿قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ...﴾[۲۹] بردهای را به عنوان کفاره قسم آزاد نمود و آنچه را از طریق قسم بر خود حرام کرده بود، حلال نمود»[۳۰].[۳۱] |
2. جعفر انواری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین انواری در کتاب «نور عصمت بر سیمای نبوت» در اینباره گفته است:
«از جمله آیاتی که برای نفی عصمت پیامبران به آن استناد شده، آیه نخست سوره تحریم است: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۳۲]. پاسخ نخست: همسران حضرت؛ مورد سرزنش خداوند: ظاهر آیه شریفه این است که پیامبر اکرم (ص) امری حلال را بر خود حرام کرده است، ولی با توجه به آیه بعد که میفرماید: ﴿قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ﴾[۳۳] به دست میآید که این تحریم، از سوگند حضرت سرچشمه گرفته است؛ یعنی آن حضرت برای جلب رضایت همسران خود، با ادای سوگند، کار حلالی را بر خود حرام کرده است. از خطاب ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ﴾ چنین برداشت میشود که این کار، مخصوص حضرتش بوده است و از این رو با وصف رسول، مورد خطاب قرار نمیگیرد (البته این نکته با آیاتی که با خطاب ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ﴾ آغاز میشوند، ولی حکم آنها کلی است، ناسازگار است، مانند: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ...﴾[۳۴] و ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ﴾[۳۵] جمله ﴿تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ﴾[۳۶]شاهد بر این است که این سرزنش، در حقیقت با همسران پیامبر اکرم (ص) پیوند دارد. آیه ﴿إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ﴾[۳۷] این برداشت را تأیید میکند؛ یعنی برخورد همسران حضرت چنان بود که ایشان را بر ادای سوگند وادار ساخت[۳۸]. «لحن آیات در اظهارات پیامبر اکرم (ص) با کسانی که با برخورد ناپسند، آن حضرت را آزردند و عتاب شدید آنان، بسیار تعجب برانگیز است. در این آیات، ابتدا حضرت رسول (ص) مخاطب قرار میگیرد و در مورد آنچه بر خود حرام فرموده است سرزنش میشود؛ با اشاره به اینکه شکستن این سوگند بر تو امری است بایسته و این در واقع تأیید و یاری آن حضرت محسوب میگردد، گرچه ظاهری عتابآمیز دارد؛ پس از این خطاب به حضرت، مؤمنان مخاطب میشوند: ﴿وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ...﴾[۳۹]؛ اما داستان دچار نوعی ابهام است؛ چراکه نامی از آن همسر برده نشده است، اما پیش از آن حضرتش از سوی خداوند تأیید شده بود. افشای این راز و... همه در راستای تأیید بیشتر آن حضرت بود. پس از آن، خطاب از مؤمنان به آن دو همسر حضرت برمیگردد و از انحراف قلبشان در نتیجه کارشان سخن به میان میآورد و آنان را به توبه وانمیدارد، بلکه آنان را بر سر دوراهی قرار میدهد؛ یا توبه به درگاه الهی و یا مقابله با کسی که خداوند و جبرئیل و صالح مؤمنان، یاور او هستند.»..[۴۰]. پاسخ دوم: تحریم حلال؛ ترک اولی: خداوند در این خطاب، به پیامبرش میفرماید: تو در این سوگند درصدد جلب رضایت همسرانت برآمدی؛ در حالی که آنان باید به این امر اقدام میکردند تا رضایت تو را به دست میآوردند. پس این آیه نمیتواند دلیلی بر لغزش آن حضرت به شمار آید؛ زیرا تحریم کاری بر خود، برای جلب رضایت همسر، هیچگونه خلافی را دربرندارد؛ پس سرزنش پیامبر اکرم (ص) در این آیه، بدان معناست که بهتر بود حضرت این تحریم را بر خود تحمیل نمیفرمود[۴۱]. در این تفسیر، این کار پیامبر (ص) ترک اولی معرفی شده است. حال اگر بتوان به تفسیری دست یافت که حتی ترک اولی را از ساحت قدس آن حضرت دور سازد، انتخاب آن تفسیر، بهتر و اولی است؛ همان سان که پذیرفتن تفسیری که کار پیامبر (ص) را ترک اولی معرفی میکند، خود ترک اولی است. پاسخ سوم: نکوهش الهی به دلیل سختی کار: خداوند پیامبرش را در انتخاب این راه سخت که هیچگونه ایرادی در آن نیست، تنها به دلیل مشقت آن سرزنش میکند[۴۲]. پاسخ چهارم: سرزنش در امور شخصی حضرت با آثار مفید: این عتابها مربوط به امور زندگی شخصی آن حضرت است و شامل هیچ حکم و دستوری نیست؛ افزون بر آنکه وحی منحصر در وحی قرآنی نمیشود. از این رو ممکن بود عتاب و سرزنش در وحی دیگری نزول مییافت، اما از آنجا که اینگونه عتابها، چیزی از مقام و جایگاه آن حضرت نمیکاهد، بلکه میتوان فایده و نتیجه مثبت از آن به دست آورد، به صورت وحی قرآنی نازل شده است[۴۳]. پاسخ پنجم: مدح عطوفت حضرت در قالب سرزنش: آنچه پیامبر اکرم (ص) بر خود حرام کرده بود، ربطی به تشریع نداشت؛ یعنی ایشان به حرام بودن آنچه که خدا حلال کرده است، حکم نداده بود؛ زیرا در شهادت آیه بعدی میفرماید: ﴿قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ﴾[۴۴]. اینکه پیامبر (ص) این حلال را بر خود حرام میفرماید، از نهایت عطوفت حضرت بود که حاضر شد برای راحتی دیگران، خود را به زحمت بیندازد؛ ولی خداوند متعال به ایشان میفرماید در این مورد، برای مصالحی که در کار است، باید سوگند خود را باز کنید و آنچه بر خود حرام کردهاید، حلال کنید. گرچه زبان آیه زبان سرزنش است، در حقیقت مدح و ستایشی است که بر کمال عطوفت و ایثار پیامبر اکرم (ص) در مورد دیگران دلالت دارد[۴۵]. پاسخ ششم: مقصود از تحریم؛ خودداری شخصی، نه حرام الهی: مراد از تحریم در این آیه، خودداری کردن است، نه اینکه حلال الهی را حرام بداند. پس تفسیر آیه چنین میشود: برای تو سزاوار نیست به کسب رضایت دیگران همت گماری؛ بلکه این وظیفه دیگران است که در کسب خشنودی تو کوشا باشند تا تو آسوده خاطر به وظایف الهی خود بپردازی[۴۶]. این معنای تحریم، در آیات قرآن نیز کاربرد دارد، مانند: ﴿وَحَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ...﴾[۴۷] و آیه ﴿قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً﴾[۴۸]؛ و آیه ﴿وَحَرَامٌ عَلَى قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا...﴾[۴۹]. جمعبندی: از تفسیرهای گوناگون میتوان به این نتیجه رسید که پیامبر اکرم (ص) در این ماجرا، برای رعایت حال همسران خود از انجام دادن کاری حلال چشمپوشی فرموده و برای راحتی دیگران، این سختی را به جان خویش خریده است؛ اما خداوند حضرت را از این همه فداکاری باز میدارد و این مقدار عطوفت در حق دیگران را بر حضرتش لازم نمیداند. نظیر این گونه عتاب را در آیه ﴿لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ﴾[۵۰] و دیگر آیات شاهدیم. نکته مهم در این مجال، توجه به آیه بعد است که در ادامه این ماجرا نازل شده و شاهد بر این است که عتاب در این آیات، مربوط به همسران حضرت است[۵۱]: ﴿إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ﴾»[۵۲].[۵۳] |
منبعشناسی جامع عصمت
پانویس
- ↑ «ای پیامبر! چرا چیزی را که خداوند بر تو حلال کرده است برای کسب خشنودی همسرانت حرام میداری؟ و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره تحریم، آیه ۱.
- ↑ در بعضی از نقلها، به جای زینب، نام «سوده» آمده است. ر.ک: روح المعانی، ج۲۸، ص۱۴۷.
- ↑ تفسیر فخر رازی، ج۸، ص۲۳۱-۲۳۲؛ روح المعانی، ج۲۸، ص۱۴۶؛ تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۷۱-۲۷۲؛ مجمع البیان، ج۹-۱۰، ص۴۷۱.
- ↑ تفسیر البصائر، ج۴۷، ص۳۹۹-۴۰۱؛ تفسیر فخر رازی، ج۸، ص۲۳۱-۲۳۲؛ روح المعانی، ج۲۸، ص۱۴۷.
- ↑ ر.ک: محمدصدیق قنوجی بخاری، فتح البیان، ج۱۴، ص۲۰۵.
- ↑ «و پیش از آن، (پستان) دایگان را از او بازداشتیم؛ (خواهر موسی) گفت: میخواهید شما را به خانوادهای رهنمون شوم که او را برای شما نگهدارند و خیراندیش او باشند؟» سوره قصص، آیه ۱۲.
- ↑ «(خداوند) فرمود: که (آمدن به) این سرزمین چهل سال بر آنان حرام است؛ روی زمین سرگردان میشوند، پس بر گروه نافرمانان دریغ مخور» سوره مائده، آیه ۲۶.
- ↑ «و بر (مردم) شهری که ما نابودشان کردهایم حرام (و محال) است که (در رستخیز) بازنگردند؛ (آنان بیگمان باز میگردند)» سوره انبیاء، آیه ۹۵.
- ↑ شریفی، احمد حسین، یوسفیان، حسن، پژوهشی در عصمت معصومان، ص ۱۳۳-۱۳۶؛ انواری، جعفر، نور عصمت بر سیمای نبوت، ص ۴۸۵-۴۹۱.
- ↑ تفسیر فخر رازی، ج۸، ص۲۳۲؛ مجمع البیان، ج۱، ص۴۷۲؛ تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۷۳.
- ↑ «خداوند، برای شما گشودن سوگندهایتان را (با دادن کفّاره) اجازه داده است» سوره تحریم، آیه ۲.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۷۵.
- ↑ شریفی، احمد حسین، یوسفیان، حسن، پژوهشی در عصمت معصومان، ص ۱۳۳-۱۳۶؛ انواری، جعفر، نور عصمت بر سیمای نبوت، ص ۴۸۵-۴۹۱.
- ↑ ر.ک: سید مرتضی علم الهدی، تنزیه الانبیاء، ص۱۶۵.
- ↑ ر.ک: محمد تقی شریعتی، تفسیر نوین، ص۶۷.
- ↑ انواری، جعفر، نور عصمت بر سیمای نبوت، ص ۴۸۵-۴۹۱.
- ↑ «خداوند از تو در گذراد! چرا پیشتر از آنکه راستگویان بر تو آشکار گردند و دروغگویان را بشناسی به آنان اجازه دادی؟» سوره توبه، آیه ۴۳.
- ↑ ر.ک: سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۹، ص۳۳۰.
- ↑ «اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است)؛ چراکه به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بیگمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان ویاند» سوره تحریم، آیه ۴.
- ↑ انواری، جعفر، نور عصمت بر سیمای نبوت، ص ۴۸۵-۴۹۱.
- ↑ «ای پیامبر! چرا چیزی را که خداوند بر تو حلال کرده است برای کسب خشنودی همسرانت حرام میداری؟ و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره تحریم، آیه ۱.
- ↑ در بعضی از نقلها، به جای زینب، نام «سوده» آمده است. ر.ک: روح المعانی، ج۲۸، ص۱۴۷.
- ↑ صمغی بود که از یکی از درختان حجاز به نام «عُرفط» تراوش میکرد و بوی نامناسبی داشت. ر.ک: تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۷۱.
- ↑ تفسیر فخر رازی، ج۸، ص۲۳۱-۲۳۲؛ روح المعانی، ج۲۸، ص۱۴۶؛ تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۷۱-۲۷۲؛ مجمع البیان، ج۹-۱۰، ص۴۷۱.
- ↑ تفسیر البصائر، ج۴۷، ص۳۹۹-۴۰۱؛ تفسیر فخر رازی، ج۸، ص۲۳۱-۲۳۲؛ روح المعانی، ج۲۸، ص۱۴۷.
- ↑ جزوه راه و راهنماشناسی، ص۶۶۶.
- ↑ تفسیر فخر رازی، ج۸ ص۲۳۲؛ روح المعانی، ج۲۸، ص۱۴۸؛ تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۷۳.
- ↑ تفسیر فخر رازی، ج۸، ص۲۳۲؛ مجمع البیان، ج۱، ص۴۷۲؛ تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۷۳.
- ↑ «خداوند، برای شما گشودن سوگندهایتان را (با دادن کفّاره) اجازه داده است» سوره تحریم، آیه ۲.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۷۵.
- ↑ شریفی، احمد حسین، یوسفیان، حسن، پژوهشی در عصمت معصومان، ص ۱۳۳-۱۳۶.
- ↑ «ای پیامبر! چرا چیزی را که خداوند بر تو حلال کرده است برای کسب خشنودی همسرانت حرام میداری؟ و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره تحریم، آیه ۱.
- ↑ «خداوند، برای شما گشودن سوگندهایتان را (با دادن کفّاره) اجازه داده است و خداوند سرور شماست و او دانای فرزانه است» سوره تحریم، آیه ۲.
- ↑ «ای پیامبر! چون زنان را طلاق میدهید.».. سوره طلاق، آیه ۱.
- ↑ «ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر و جایگاهشان دوزخ است و (این) پایانه، بد است» سوره توبه، آیه ۷۳.
- ↑ «ای پیامبر! چرا چیزی را که خداوند بر تو حلال کرده است برای کسب خشنودی همسرانت حرام میداری؟ و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره تحریم، آیه ۱.
- ↑ «اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است)؛ چراکه به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بیگمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان ویاند» سوره تحریم، آیه ۴.
- ↑ ر.ک: سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۹، ص۳۴۵.
- ↑ «و آنگاه که پیامبر به یکی از همسرانش سخنی را، نهانی گفت و چون او آن را (به همسر دیگر) خبر داد و خداوند پیامبر را از آن آگاه کرد وی بخشی از آن را (به همسران خود) گفت و در (گفتن) بخشی دیگر خودداری ورزید، پس هنگامی که (پیامبر) آن (همسر رازگشا) را از این (امر) باخبر ساخت (همسر) گفت: چه کسی تو را از این (رازگشایی من) آگاه کرد؟ (پیامبر) گفت: خداوند دانای آگاه مرا با خبر ساخت» سوره تحریم، آیه ۳.
- ↑ سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۹، ص۳۳۲.
- ↑ ر.ک: فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۹-۱۰، ص۴۷۲.
- ↑ ر.ک: سید مرتضی علم الهدی، تنزیه الانبیاء، ص۱۶۵.
- ↑ ر.ک: محمد تقی شریعتی، تفسیر نوین، ص۶۷.
- ↑ «خداوند، برای شما گشودن سوگندهایتان را (با دادن کفّاره) اجازه داده است و خداوند سرور شماست و او دانای فرزانه است» سوره تحریم، آیه ۲.
- ↑ ر.ک: محمدتقی مصباح، معارف قرآن: راه و راهنماشناسی، ص۳۵۱.
- ↑ ر.ک: محمدصدیق قنوجی بخاری، فتح البیان، ج۱۴، ص۲۰۵.
- ↑ «و پیش از آن، (پستان) دایگان را از او بازداشتیم؛ (خواهر موسی) گفت: میخواهید شما را به خانوادهای رهنمون شوم که او را برای شما نگهدارند و خیراندیش او باشند؟» سوره قصص، آیه ۱۲.
- ↑ «(خداوند) فرمود: که (آمدن به) این سرزمین چهل سال بر آنان حرام است؛ روی زمین سرگردان میشوند، پس بر گروه نافرمانان دریغ مخور» سوره مائده، آیه ۲۶.
- ↑ «و بر (مردم) شهری که ما نابودشان کردهایم حرام (و محال) است که (در رستخیز) بازنگردند؛ (آنان بیگمان باز میگردند)» سوره انبیاء، آیه ۹۵.
- ↑ «خداوند از تو در گذراد! چرا پیشتر از آنکه راستگویان بر تو آشکار گردند و دروغگویان را بشناسی به آنان اجازه دادی؟» سوره توبه، آیه ۴۳.
- ↑ ر.ک: سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۹، ص۳۳۰.
- ↑ «اگر شما دو زن به درگاه خداوند توبه کنید (بسی شایسته است)؛ چراکه به راستی دلتان برگشته است و اگر از هم در برابر پیامبر پشتیبانی کنید بیگمان خداوند و جبرئیل و (آن) مؤمن شایسته، یار اویند و فرشتگان هم پس از آن پشتیبان ویاند» سوره تحریم، آیه ۴.
- ↑ انواری، جعفر، نور عصمت بر سیمای نبوت، ص ۴۸۵-۴۹۱.