آیا آیه ۱۱۷ سوره توبه بر عدم عصمت پیامبر خاتم دلالت میکند؟ (پرسش)
آیا آیه ۱۱۷ سوره توبه بر عدم عصمت پیامبر خاتم دلالت میکند؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ عصمت |
مدخل بالاتر | عصمت پیامبران |
مدخل اصلی | عصمت پیامبر خاتم |
مدخل وابسته | عصمت - پیامبران - پیامبر خاتم |
تعداد پاسخ | ۲ پاسخ |
آیا آیه ۱۱۷ سوره توبه بر عدم عصمت پیامبر خاتم دلالت میکند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث عصمت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی عصمت مراجعه شود.
تبیین شبهه
در برخی آیاتی که منکران عصمت پیامبران در بخش رفتار به آنها استناد کردهاند، کلمه «ذنب» به کار رفته است و این کلمه به گونه مطابقی، دلالت بر نفی عصمت دارد؛ اما در برخی دیگر از این آیات، کلماتی همچون استغفار و توبه وجود دارد که به دلالت التزامی، گویای وجود لغزش است، همانند این آیه شریفه: ﴿لَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ﴾[۱]. «تاب» فعل ماضی از «توب» به معنای بازگشت است و توبه از گناه یعنی بازگشت از گناه[۲].
سوال این است که آیا این آیه با عصمت رسول خدا (ص) منافات ندارد؟
پاسخ جامع اجمالی
جهت پاسخ به این سؤال لازم است ابتدا شأن نزول آیه مذکور را بیان نمود: مفسران گفتهاند که آیه نخست در مورد غزوه تبوک و مشکلات طاقت فرسایی که به مسلمانان در این جنگ رسید نازل شده، این مشکلات به قدری بود که گروهی تصمیم به بازگشت گرفتند اما لطف و توفیق الهی شامل حالشان شد و هم چنان پا بر جا ماندند. از جمله کسانی که میگویند آیه در مورد او نازل شده شخصی به نام "ابو حیثمه" است، که از یاران پیامبر(ص) بود، نه از منافقان، ولی بر اثر سستی از حرکت به سوی میدان تبوک، خودداری کرد. ده روز از این واقعه گذشت. هوا گرم و سوزان بود، روزی نزد همسران خود آمد، در حالی که سایبانهای او را مرتب و آماده و آب خنک مهیا و طعام خوبی برایش فراهم ساخته بودند، او ناگهان در فکر فرو رفت و به یاد پیشوای خود پیامبر(ص) افتاد و گفت: رسول خدا(ص) که هیچ گناهی ندارد و خداوند گذشته و آینده او را تضمین فرموده، در میان بادهای سوزان بیابان اسلحه به دوش گرفته و رنج این سفر دشوار را بر خود تحمل کرده، ابوحیثمه را ببین که در سایه خنک و کنار غذای آماده و زنان زیبا قرار گرفته است، این انصاف نیست. سپس رو به همسران خود کرد و گفت به خدا قسم با هیچکدام از شما یک کلمه سخن نمیگویم و در زیر این سایبان قرار نمیگیرم، تا به پیامبر(ص) ملحق شوم، این سخن را گفت و زاد و توشه برگرفت و بر شتر خود سوار شد و حرکت کرد، هر قدر همسرانش خواستند با او سخن بگویند او کلمه ای بر زبان جاری نکرد و همچنان به حرکت ادامه داد تا به نزدیکی تبوک رسید. مسلمانان به یکدیگر میگفتند: این سواری است که از کنار جاده میگذرد اما پیامبر(ص) فرمود: ای سوار! ابو حیثمه باشی بهتر است.
هنگامی که نزدیک شد و مردم او را شناختند گفتند: آری ابو حیثمه است، شتر خود را بر زمین خواباند و به پیامبر(ص) سلام گفت و ماجرای خویش را بازگو کرد، پیامبر(ص) به او خوش آمد گفت و برای او دعا فرمود.
به این ترتیب او از جمله کسانی بود که قلبش متمایل به باطل شده بود، اما به خاطر آمادگی روحی، خداوند او را متوجه حق ساخت و ثابت قدم گردانید. چرا که"خداوند توبه پذیر و رحیم است.[۳].
حال باید دید که منظور قرآن از توبه خدا بر پیامبر(ص) چیست؟
پاسخ نخست: تشفی خاطر دیگران: این آیه و آیه بعد یک هدف دارند. در این آیه از توبه پیامبر اکرم (ص) و مهاجران و انصار سخن به میان آمده است و آیه بعد، توبه متخلفان را گوشزد میفرماید و چه بسا هدف اصلی، بیان توبه همین گروه بوده است، اما از توبه دسته اول نیز یاد میکند تا قلب این متخلفان به دلیل همراه شدنشان با حضرت و یارانش شاد شود و دیگر در میان مردم انگشت نما نباشند. بسیار روشن است که در آیه نخست هیچ گونه نشانی از ارتکاب گناه از حضرت دیده نمیشود؛ چراکه مهاجران و انصار به دلیل پیروی از حضرت که هیچ انحرافی ندارد، ستایش میشوند و اگر کوچکترین انحرافی داشت، هرگز الگو و مقتدا قرار نمیگرفت. پس مضمون آیه نخست این است که خداوند رحمتش را بر پیامبرش و مهاجران و انصار فرو فرستاد؛ چراکه در روز سختی از حضرت پیروی کردند (در نتیجه از این آیه نمیتوان برای نفی عصمت پیامبر اکرم (ص) بهره برد)[۴].
پاسخ دوم: تلازم نداشتن توبه با گناه: «توبه در همه موارد با گناه تلازم ندارد، مانند آیه شریفه ﴿يُرِيدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَيَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَيَتُوبَ عَلَيْكُمْ...﴾[۵]. این توبه، همان رجوع خداوند به بندهاش است. رجوع به نعمت و رحمت و بنیان نهادن شریعت و بیان حقیقت و هدایت به راه استقامت، همه از نمونههای توبهاند؛ همانگونه که پذیرش توبه بنده گنهکار و برداشتن آثار گناه نیز از موارد توبه به شمار میآید[۶]. دیگر اینکه چرا در این آیات تخلف به برخی افراد نسبت داده شده است، اما توبه به همه افراد؟ بنابراین در اینجا به معنای پذیرش عذر بندگان نیست، بلکه همان رحمت خاص الهی است که در این لحظات سخت به یاری پیامبر اکرم (ص) و همه مؤمنان، بدون استثنا از مهاجران و انصار آمد و آنان را در امر جهاد ثابت قدم ساخت[۷]. شاهد اینکه در خود آیه مورد بحث، خدای متعال، تخلف و انحراف از حق را تنها به گروهی از مؤمنان نسبت میدهد با اینکه توبه الهی را شامل حال همه میداند و این خود نشان میدهد که توبه خدا در اینجا به معنی پذیرش عذر بندگان از گناه نیست، بلکه همان رحمت خاص الهی است که در این لحظات سخت به یاری پیامبر(ص) و همه مؤمنان بدون استثناء از مهاجران و انصار آمد و آنها را در امر جهاد ثابت قدم ساخت[۸].
پاسخ سوم: توبه از ترک اولی: حضرت رسول (ص) منافقان را از شرکت در میدان جهاد معاف فرمود و بهتر آن بود که این اذن داده نمیشد، اما خداوند متعال به فضل و کرمش از آن میگذرد و با نزول این آیه شریفه، پیامبرش را مورد لطف خود قرار میدهد[۹].
این دیدگاه بسان دیدگاههایی است که در آیه شریفه ﴿عَفَا اللَّهُ عَنْكَ﴾[۱۰] عفو را ملازم با نوعی ترک اولی پنداشتهاند. مفسرانی در نقد این سخن، آن عفو را نوعی عنایت الهی به حضرت دانستهاند که نیازی به ترک اولی دانستن کار حضرت نیست. در این آیه نیز همان گفتار را میتوان جاری دانست.
پاسخ چهارم: توبه به معنای رجوع الهی (ترفیع درجه): مقصود از توبه بر پیامبر (ص) همان رجوع خداوند به بندهاش از حالتی به حالتی برتر و بالاتر (ترفیع درجه و بالا بردن مقام) است[۱۱]. البته گفتنی است که این تفسیر نیازمند دلیل است.
پاسخ پنجم: آغاز سخن با حضرت: خداوند، سخن را با نام پیامبرش آغاز کرد تا آغازی زیبا باشد؛ افزون بر آنکه آن حضرت سبب توبه آن مؤمنان بود[۱۲]. پس هرگز از آیه لغزشی برای آن حضرت برداشت نمیشود.
جمعبندی: با توجه به اینکه میتوان برای توبه در این آیه شریفه وجوه گوناگونی در نظر گرفت یا آن را عامل تشفی دیگر مسلمانان دانست یا آن را به معنای ترفیع درجه تفسیر کرد یا اساساً بر این باور بود که همه جا توبه با گناه تلازمی ندارد، استناد به آیه برای نفی عصمت پیامبر (ص) عقیم میشود[۱۳].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
1. ناصر مکارم شیرازی؛ |
---|
آیت الله مکارم شیرازی در کتاب «تفسیر نمونه» در اینباره گفتهاند:
«جهت پاسخ به این سؤال لازم است ابتدا شأن نزول آیه مذکور را بیان نمود: مفسران گفتهاند که آیه نخست در مورد غزوه تبوک و مشکلات طاقت فرسایی که به مسلمانان در این جنگ رسید نازل شده، این مشکلات به قدری بود که گروهی تصمیم به بازگشت گرفتند اما لطف و توفیق الهی شامل حالشان شد و هم چنان پا بر جا ماندند. از جمله کسانی که میگویند آیه در مورد او نازل شده شخصی به نام "ابو حیثمه" است، که از یاران پیامبر(ص) بود، نه از منافقان، ولی بر اثر سستی از حرکت به سوی میدان تبوک، خودداری کرد. ده روز از این واقعه گذشت. هوا گرم و سوزان بود، روزی نزد همسران خود آمد، در حالی که سایبانهای او را مرتب و آماده و آب خنک مهیا و طعام خوبی برایش فراهم ساخته بودند، او ناگهان در فکر فرو رفت و به یاد پیشوای خود پیامبر(ص) افتاد و گفت: رسول خدا(ص) که هیچ گناهی ندارد و خداوند گذشته و آینده او را تضمین فرموده، در میان بادهای سوزان بیابان اسلحه به دوش گرفته و رنج این سفر دشوار را بر خود تحمل کرده، ابو حیثمه را ببین که در سایه خنک و کنار غذای آماده و زنان زیبا قرار گرفته است، این انصاف نیست. سپس رو به همسران خود کرد و گفت به خدا قسم با هیچکدام از شما یک کلمه سخن نمیگویم و در زیر این سایبان قرار نمیگیرم، تا به پیامبر(ص) ملحق شوم، این سخن را گفت و زاد و توشه برگرفت و بر شتر خود سوار شد و حرکت کرد، هر قدر همسرانش خواستند با او سخن بگویند او کلمه ای بر زبان جاری نکرد و همچنان به حرکت ادامه داد تا به نزدیکی تبوک رسید. مسلمانان به یکدیگر میگفتند: این سواری است که از کنار جاده میگذرد اما پیامبر(ص) فرمود: ای سوار! ابو حیثمه باشی بهتر است. هنگامی که نزدیک شد و مردم او را شناختند گفتند: آری ابو حیثمه است، شتر خود را بر زمین خواباند و به پیامبر(ص) سلام گفت و ماجرای خویش را بازگو کرد، پیامبر(ص) به او خوش آمد گفت و برای او دعا فرمود. به این ترتیب او از جمله کسانی بود که قلبش متمایل به باطل شده بود، اما به خاطر آمادگی روحی، خداوند او را متوجه حق ساخت و ثابت قدم گردانید. چرا که"خداوندتوبه پذیر و رحیم است. حال باید دید که منظور قرآن از توبه خدا بر پیامبر(ص) چیست؟ بدون شک پیامبر معصوم است و گناهی نداشته که بخواهد از آن توبه کند و خدا توبه او را بپذیرد. از این رو باید گفت: اولا: توبه پروردگار به معنی بازگشت او به رحمت و توجه به بندگان است و در مفهوم آن، گناه و یا لغزش نیست، چنان که در سوره نساء بعد از ذکر قسمتی از احکام اسلام، می فرماید: ﴿يُرِيدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَيَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ وَيَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾ [۱۴]. در این آیه و پیش از آن سخن از گناه و لغزشی به میان نیامده، بلکه طبق تصریح همین آیه سخن از تبیین احکام و هدایت به سنتهای ارزنده پیشین در میان است و این خود نشان میدهد که توبه در اینجا به معنی شمول رحمت الهی نسبت به بندگان است. ثانیا: در کتب لغت نیز یکی از معانی توبه همین موضوع ذکر شده است، در کتاب معروف "قاموس" یکی از معانی توبه چنین ذکر شده "رجع علیه بفضله و قبوله". ثالثا: در آیه مورد بحث، تخلف و انحراف از حق را تنها به گروهی از مؤمنان نسبت میدهد با اینکه توبه الهی را شامل حال همه میداند و این خود نشان میدهد که توبه خدا در اینجا به معنی پذیرش عذر بندگان از گناه نیست، بلکه همان رحمت خاص الهی است که در این لحظات سخت به یاری پیامبر(ص) و همه مؤمنان بدون استثناء از مهاجران و انصار آمد و آنها را در امر جهاد ثابت قدم ساخت»[۱۵]. |
2. جعفر انواری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین انواری در کتاب «نور عصمت بر سیمای نبوت» در اینباره گفتهاند:
«در برخی آیاتی که منکران عصمت پیامبران در بخش رفتار به آنها استناد کردهاند، کلمه «ذنب» به کار رفته است و این کلمه به گونه مطابقی، دلالت بر نفی عصمت دارد؛ اما در برخی دیگر از این آیات، کلماتی همچون استغفار و توبه وجود دارد که به دلالت التزامی، گویای وجود لغزش است، همانند این آیه شریفه: ﴿لَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ﴾[۱۶]. «تاب» فعل ماضی از «توب» به معنای بازگشت است و توبه از گناه یعنی بازگشت از گناه[۱۷]. پاسخ نخست: تشفی خاطر دیگران: این آیه و آیه بعد یک هدف دارند. در این آیه از توبه پیامبر اکرم (ص) و مهاجران و انصار سخن به میان آمده است و آیه بعد، توبه متخلفان را گوشزد میفرماید و چه بسا هدف اصلی، بیان توبه همین گروه بوده است، اما از توبه دسته اول نیز یاد میکند تا قلب این متخلفان به دلیل همراه شدنشان با حضرت و یارانش شاد شود و دیگر در میان مردم انگشت نما نباشند. بسیار روشن است که در آیه نخست هیچ گونه نشانی از ارتکاب گناه از حضرت دیده نمیشود؛ چراکه مهاجران و انصار به دلیل پیروی از حضرت که هیچ انحرافی ندارد، ستایش میشوند و اگر کوچکترین انحرافی داشت، هرگز الگو و مقتدا قرار نمیگرفت. پس مضمون آیه نخست این است که خداوند رحمتش را بر پیامبرش و مهاجران و انصار فرو فرستاد؛ چراکه در روز سختی از حضرت پیروی کردند (در نتیجه از این آیه نمیتوان برای نفی عصمت پیامبر اکرم (ص) بهره برد)[۱۸]. پاسخ دوم: تلازم نداشتن توبه با گناه: «توبه در همه موارد با گناه تلازم ندارد، مانند آیه شریفه ﴿يُرِيدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَيَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَيَتُوبَ عَلَيْكُمْ...﴾[۱۹]. این توبه، همان رجوع خداوند به بندهاش است. رجوع به نعمت و رحمت و بنیان نهادن شریعت و بیان حقیقت و هدایت به راه استقامت، همه از نمونههای توبهاند؛ همانگونه که پذیرش توبه بنده گنهکار و برداشتن آثار گناه نیز از موارد توبه به شمار میآید»[۲۰]. دیگر اینکه چرا در این آیات تخلف به برخی افراد نسبت داده شده است، اما توبه به همه افراد؟ بنابراین در اینجا به معنای پذیرش عذر بندگان نیست، بلکه همان رحمت خاص الهی است که در این لحظات سخت به یاری پیامبر اکرم (ص) و همه مؤمنان، بدون استثنا از مهاجران و انصار آمد و آنان را در امر جهاد ثابت قدم ساخت[۲۱]. پاسخ سوم: توبه از ترک اولی: حضرت رسول (ص) منافقان را از شرکت در میدان جهاد معاف فرمود و بهتر آن بود که این اذن داده نمیشد، اما خداوند متعال به فضل و کرمش از آن میگذرد و با نزول این آیه شریفه، پیامبرش را مورد لطف خود قرار میدهد[۲۲]. این دیدگاه بسان دیدگاههایی است که در آیه شریفه ﴿عَفَا اللَّهُ عَنْكَ﴾[۲۳] عفو را ملازم با نوعی ترک اولی پنداشتهاند. مفسرانی در نقد این سخن، آن عفو را نوعی عنایت الهی به حضرت دانستهاند که نیازی به ترک اولی دانستن کار حضرت نیست. در این آیه نیز همان گفتار را میتوان جاری دانست. پاسخ چهارم: توبه به معنای رجوع الهی (ترفیع درجه): مقصود از توبه بر پیامبر (ص) همان رجوع خداوند به بندهاش از حالتی به حالتی برتر و بالاتر (ترفیع درجه و بالا بردن مقام) است[۲۴]. البته گفتنی است که این تفسیر نیازمند دلیل است. پاسخ پنجم: آغاز سخن با حضرت: خداوند، سخن را با نام پیامبرش آغاز کرد تا آغازی زیبا باشد؛ افزون بر آنکه آن حضرت سبب توبه آن مؤمنان بود[۲۵]. پس هرگز از آیه لغزشی برای آن حضرت برداشت نمیشود. جمعبندی: با توجه به اینکه میتوان برای توبه در این آیه شریفه وجوه گوناگونی در نظر گرفت یا آن را عامل تشفی دیگر مسلمانان دانست یا آن را به معنای ترفیع درجه تفسیر کرد یا اساساً بر این باور بود که همه جا توبه با گناه تلازمی ندارد، استناد به آیه برای نفی عصمت پیامبر (ص) عقیم میشود»[۲۶]. |
منبعشناسی جامع عصمت
پانویس
- ↑ «خداوند بر پیامبر و مهاجران و انصاری که از او هنگام دشواری پیروی کردند- پس از آنکه نزدیک بود دل گروهی از ایشان بگردد- بخشایش آورد سپس توبه آنان را پذیرفت که او نسبت به آنها مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۱۷.
- ↑ ر.ک: احمد بن فارس، ترتیب مقائیس اللغة، تحقیق عبدالسلام محمدهارون، ترتیب و تنقیح علی العسکری و حیدر المسجدی، ج۱، ص۳۵۷.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۸، ذیل آیه۱۱۷ سوره توبه.
- ↑ ر.ک: سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۹، ص۳۹۹.
- ↑ «خداوند میخواهد (احکام خود را) برای شما روشن گرداند و شما را به روشهای (نیکوی) پیشینیانتان، رهنمون گردد و توبه شما را بپذیرد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۲۶.
- ↑ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۴، ص۲۸۱.
- ↑ ر.ک: ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۸، ص۱۷۲؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج8، ذیل آیه117 سوره توبه.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۸، ذیل آیه۱۱۷ سوره توبه.
- ↑ ر.ک: حسین بن علی کاشفی (سبزواری)، مواهب علیه، تصحیح محمدرضا جلالی فائینی، ج۱، ص۴۳۶؛ محمود بن ابی الحسن نیشابوری، ایجاز البیان، تحقیق حنیف بن حسن القاسمی، ج۱، ص۳۹۴؛ محمد بن عمر نووی جاوی، مراح لبید، تصحیح محمد امین الضناوی، ج۱، ص۴۷۳؛ عبدالکریم بن هوازن قشیری، لطائف لاشارات، ج۲، ص۷۰؛ ابوالفضل رشیدالدین میبدی، کشف الاسرار، به سعی و اهتمام علی اصغر حکمت، ج۴، ص۲۲۵؛ حسین بن مسعود بغوی، معالم التنزیل، تحقیق خالد عبدالرحمن العک و مروان سوار، ج۲، ص۳۹۶؛ علاءالدین علی بن محمد خازن (بغدادی)، لباب التأویل (تفسیر الخازن)، ج۲، ص۴۱۴.
- ↑ «خداوند از تو در گذراد! چرا پیشتر از آنکه راستگویان بر تو آشکار گردند و دروغگویان را بشناسی به آنان اجازه دادی؟» سوره توبه، آیه ۴۳.
- ↑ ر.ک: عبدالرحمن ثعالبی، جواهر الحسان، تحقیق ابومحمد الغماری الاحسنی، ج۳، ص۲۲۳.
- ↑ ر.ک: فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۱۲۰؛ حسین بن حسن جرجانی، تفسیر گازر: جلاء الاذهان تصحیح میرجلال الدین حسینی ارموی، ج۴، ص۱۳۹.
- ↑ انواری، جعفر، نور عصمت بر سیمای نبوت ص ۴۴۴.
- ↑ «خداوند میخواهد احکام خود را برای شما تبیین کند و به روش شایسته که قبل از شما بودند شما را هدایت کند و بر شما توبه کند و خداوند عالم و حکیم است».، سوره نساء، آیه۲۶.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۸، ذیل آیه۱۱۷ سوره توبه.
- ↑ «خداوند بر پیامبر و مهاجران و انصاری که از او هنگام دشواری پیروی کردند- پس از آنکه نزدیک بود دل گروهی از ایشان بگردد- بخشایش آورد سپس توبه آنان را پذیرفت که او نسبت به آنها مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۱۷.
- ↑ ر.ک: احمد بن فارس، ترتیب مقائیس اللغة، تحقیق عبدالسلام محمدهارون، ترتیب و تنقیح علی العسکری و حیدر المسجدی، ج۱، ص۳۵۷.
- ↑ ر.ک: سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۹، ص۳۹۹.
- ↑ «خداوند میخواهد (احکام خود را) برای شما روشن گرداند و شما را به روشهای (نیکوی) پیشینیانتان، رهنمون گردد و توبه شما را بپذیرد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۲۶.
- ↑ سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۴، ص۲۸۱.
- ↑ ر.ک: ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۸، ص۱۷۲.
- ↑ ر.ک: حسین بن علی کاشفی (سبزواری)، مواهب علیه، تصحیح محمدرضا جلالی فائینی، ج۱، ص۴۳۶؛ محمود بن ابی الحسن نیشابوری، ایجاز البیان، تحقیق حنیف بن حسن القاسمی، ج۱، ص۳۹۴؛ محمد بن عمر نووی جاوی، مراح لبید، تصحیح محمد امین الضناوی، ج۱، ص۴۷۳؛ عبدالکریم بن هوازن قشیری، لطائف لاشارات، ج۲، ص۷۰؛ ابوالفضل رشیدالدین میبدی، کشف الاسرار، به سعی و اهتمام علی اصغر حکمت، ج۴، ص۲۲۵؛ حسین بن مسعود بغوی، معالم التنزیل، تحقیق خالد عبدالرحمن العک و مروان سوار، ج۲، ص۳۹۶؛ علاءالدین علی بن محمد خازن (بغدادی)، لباب التأویل (تفسیر الخازن)، ج۲، ص۴۱۴.
- ↑ «خداوند از تو در گذراد! چرا پیشتر از آنکه راستگویان بر تو آشکار گردند و دروغگویان را بشناسی به آنان اجازه دادی؟» سوره توبه، آیه ۴۳.
- ↑ ر.ک: عبدالرحمن ثعالبی، جواهر الحسان، تحقیق ابومحمد الغماری الاحسنی، ج۳، ص۲۲۳.
- ↑ ر.ک: فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۱۲۰؛ حسین بن حسن جرجانی، تفسیر گازر: جلاء الاذهان تصحیح میرجلال الدین حسینی ارموی، ج۴، ص۱۳۹.
- ↑ انواری، جعفر، نور عصمت بر سیمای نبوت ص ۴۴۴.