امامت در کودکی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

امامت منصبی الهی است که براساس شایستگی به افراد داده شده است لذا موضوع سن در این زمینه مطرح نمی‌شود چه اینکه قبل از امامت امام زمان (ع) در سن کودکی، اعطای نبوت به حضرت عیسی و یحیی (ع) و امامت به امام جواد (ع) و امام هادی (ع) در سن کودکی واقع شده است.

کودکی و امامت

امامت، مقامی الهی و بسیار مهم بوده که به اوصاف و شرایطی وابسته است، یکی از این شرایط توانایی بدنی و شرایط سنی است. شیعه امامت را بر پایۀ لیاقت می‌‌داند، لذا فرقی نمی‌کند امام کودک ۵ ساله یا مرد ۴۰ ساله باشد؛ اما اهل سنت، بلوغ را یکی از شرایط امام و فرد مسن را برای امامت مناسبت‌تر می‌‌دانند و این پرسش‌ را مطرح می‌‌کنند که آیا در سن کودکی کسی می‌تواند به مقام امامت برسد؟[۱]

در پاسخ به این پرسش چند نکته لازم است:

  1. نبوت عیسی و یحیی (ع) در کودکی: قرآن کریم از اعطای حکم به حضرت یحیی (ع) و نبوت به حضرت عیسی (ع) در دورۀ کودکی خبر داده است: يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا[۲]؛ فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا[۳]. "حکم" به معنای قوۀ فهم و درک دقیق و الهام غیبی است و از این آیه معلوم می‌شود علم و قوۀ تعقل ویژه و ارتباط غیبی در کودکی، امری ممکن، بلکه واقع شده است. نبوت حضرت عیسی (ع) را نیز مفسران بر نبوت در حال کودکی تفسیر کرده‌اند[۴]، لذا دیدگاه شیعه مبنی بر امامت در سن کودکی، امر محال و مخالف مبانی قرآنی نیست[۵][۶]
  2. وجود بعضی نوابغ در سن کودکی: علاوه بر پیامبران، بعضی نوابع در دورۀ کودکی آثار و افعالی انجام می‌‌دهند که مایه تعجب همگان می‌‌گردد، مثلاً بچه ۶ - ۷ ساله یا کمتر از آن می‌‌تواند به راحتی زبان بیگانه را نوشته و بخواند یا کتاب یا بخشی از آن مثل قرآن را حفظ کند و یا الهام غیبی برایش رخ دهد[۷][۸]
  3. دعوت پیامبر (ص) از علی (ع) در دورۀ کودکی به اسلام و تعیین جانشینی وی: پیامبر اسلام (ص) از هیچ کودکی نخواست اسلام را بپذیرد، اما این افتخار نصیب حضرت علی (ع) شد و در نوجوانی او را به جانشینی خودش منصوب کرد. سپس امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را دعوت به اسلام کرد و این خود دلیل بر صلاحیت ذاتی و منحصر به فرد امامان است[۹][۱۰]
  4. امامت امام جواد (ع) در کودکی: نکات قبلی فضیلت ذاتی امکان امامت در دوره کودکی را ثابت می‌‌کند، اما امامت امام جواد (ع) در کودکی بر وقوع آن دلالت کرده و از راه‌های ذیل، ثابت شده است[۱۱]:
    1. پاسخ به سؤال‌ها و مناظره‌های علمی‌: بعد از شهادت امام رضا (ع)، شیعیان برای یقین پیدا کردن به امامت امام جواد (ع) از وی سؤال‌هایی کردند و با دریافت جواب علمی‌ دقیق از کودک ۸ ساله، به امامت وی ایمان آوردند[۱۲]. همچنین آن حضرت چندین بار با عالمان دینی مناظره نموده و همگی آنها را با وجود کمی سن مغلوب ‌‌کرد که در تاریخ ثبت شده است[۱۳].
    2. اعتراف مأمون و دیگر مخالفان: در پی مناظره‌های متعدد حضرت با عالمان اهل سنت همگی آنان از جمله مأمون و یحیی بن اکثم (رئیس علمای اهل سنت وقت) به ذکاوت، صلاحیت و فضیلت ذاتی امام جواد (ع) در دوره کودکی پی برده و لب به اعتراف گشودند[۱۴][۱۵]
  5. امامت امام هادی (ع) در کودکی: امام هادی (ع) نیز مانند پدر گرامی‌ خود در سن کودکی به امامت رسید، شیعیان نیز امامتش را پذیرفتند. خلیفۀ وقت معتصم، او را زیر نظر یک عالم مخالف شیعه به نام ابوعبدالله جنیدی به صورت حبس در خانه تحت تعلیم و تربیت قرار داد تا او را شست و شوی مغزی دهد اما ثمره این تعلیم خصوصی روی آوردن جنیدی به تشیع شد[۱۶]. کرامات و صفات کمالی حضرت در دوران کودکی و بعد آن مانند آفتاب ظاهر بود، به حدی که کوته فکران به غلو روی آوردند[۱۷][۱۸]

علل کودک بودن امام

ممکن است کسی اشکال کند که چه ضرورتی دارد امام کودک باشد و مورد شک و تردید قرار گیرد؟ آیا بهتر نبود انسان بالغ و مکلّف به مقام امامت برگزیده ‌شود؟

در پاسخ گفته شده است ممکن است عواملی در این زمینه مؤثّر باشند مانند:

  1. امتحان مردم: با اثبات امامتِ طفل از راه معجزه و جهات دیگر، انسان امتحان می‌شود که چگونه در برابر حقّ تسلیم است.
  2. اثبات اینکه امامت این شخص از جانب خداست: اگر امامان تنها در بزرگسالی به مقام امامت می‌رسیدند، ممکن بود خیال کنند مقامات و کمالات آنان اکتسابی است و از دیگران فرا گرفته و یا در کتاب خوانده است.
  3. اثبات این مطلب که مقام و منزلت، بر پایه لیاقت است نه بزرگی سن: چنان‌که در جریان فرماندهی اسامة بن زید چنین بود و پیامبر اکرم (ص) به دلیل شایستگی وی او را انتخاب کرده بود[۱۹].

منابع

پانویس

  1. ر. ک: مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص۱۹۳-۱۹۶؛ قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۸۷ - ۹۳.
  2. «ای یحیی، کتاب (آسمانی) را با توانمندی بگیر! و ما به او در کودکی (نیروی) داوری دادیم؛» سوره مریم، آیه ۱۲.
  3. «(مریم) به او اشارت کرد؛ گفتند: چگونه با کودکی که در گاهواره است سخن بگوییم؟! (نوزاد) گفت: بی‌گمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است» سوره مریم، آیه ۲۹ ـ ۳۰
  4. ر. ک. سلسلة مؤلفات الشیخ المفید، اوائل المقالات، ج۴، ص۱۲۵؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص ۴۶؛ تفسیر روح البیان، ج ۵، ص ۳۳۱؛ تفسیر الکشاف، ج ۳، ص ۱۵؛ تفسیر کبیر، ج ۱۱، صص ۱۹۳ و ۲۱۵؛ تأویلات اهل السنۀ، ج ۳، ص ۲۶۴.
  5. کافی، ج ۲، کتاب الحجۀ، باب الأشارۀ و النص علی ابی الحسن، ج ۱۰ و ۱۳، ص ۳۲۱.
  6. ر. ک: مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص۱۹۳-۱۹۶؛ قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۸۷ - ۹۳.
  7. تفسیر روح البیان، ج ۵، ص ۳۱۹.
  8. ر. ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۸۷ - ۹۳.
  9. سلسلۀ مولفات الشیخ المفید، ج ۱۱، جزء دوم، ص ۲۸۷، کتاب الأرشاد.
  10. ر. ک: مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص۱۹۳-۱۹۶؛ قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۸۷ - ۹۳.
  11. ر. ک: مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص۱۹۳-۱۹۶؛ قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۸۷ - ۹۳.
  12. مسعودی، اثبات الوصیۀ، ص ۲۲۰؛ قندوزی، سنابیع المودۀ، ج ۳ ص ۱۲۶.
  13. الصواعق المحرقۀ، ص ۳۱۲؛ سلسلۀ مصنفات الشیخ المفید، ج ۱۱، جزء ۲، ص ۲۸۲، کتاب الأرشاد؛ مسعودی، اثبات الوصیۀ.
  14. احتجاج الطبرسی، ج ۲، صص ۲۷۶ - ۲۶۹؛ مفید، همان، ص ۲۸۲.
  15. ر. ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۸۷ - ۹۳.
  16. مسعودی، اثبات الوصیۀ، ص ۲۳۰.
  17. سید ابو القاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۳، ص ۲۴۰، ذیل فارس بن حاتم.
  18. ر. ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۸۷ - ۹۳.
  19. ر. ک: مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص۱۹۳-۱۹۶.