ام احمد
مقدمه
همسر امام موسی بن جعفر (ع) و از اصحاب امام رضا (ع). این بانوی شایسته و با فضیلت در بیت حضرت موسی بن جعفر (ع) راه یافت و در آنجا با نشاندادن لیاقت، امانتداری و فضیلتهایش به جایگاه خاصی دست یافت تا آنجا که مرحوم مجلسی دربارهاش مینویسد: «ام احمد داناترین، با تقویترین و ارجمندترین همسر امام موسی بن جعفر (ع) بوده است»[۱]. از نام ایشان، نام و شرح زندگی پدر، مادر و دیگر اعضای خانوادهاش هیچ اطلاعی در دست نیست. تنها میدانیم در خانه امام موسی بن جعفر (ع) بوده و به او «ام احمد» میگفتهاند، همانطور که از تاریخ ولادتش نیز اطلاعی نداریم. او همسر امام کاظم (ع) و به اندازهای مورد اعتماد آن حضرت بود که ودیعههای امامت را به ایشان سپرده و فرموده بود هر کس از شما آنها را طلب کرد، امام و حجت خدا در زمین، پس از من است. کلینی در اینباره چنین روایت کرده است: امام ابو الحسن، موسی بن جعفر (ع) هنگامی که زندانی شد به فرزندش علی بن موسی (ع) دستور داد تا زمانی که خبر آزادی و بازگشت او میرسد در دهلیزخانه (ام احمد) بخوابد. از اینرو ما هر شب رختخواب امام رضا (ع) را در دهلیزخانه میانداختیم و او هر شب به آنجا آمده و در آنجا میخوابید؛ چون صبح میشد به منزلش میرفت و چهار سال این حالت ادامه یافت اما در یکی از شبها او برخلاف عادت گذشته به خانه پدرش نیامد. خانواده امام موسی بن جعفر (ع) بسیار نگران شدند و ترس و نگرانی عظیمی بر ما وارد شد. فردای آن شب آن حضرت نزد خانواده پدرش و نزد ام احمد آمد و گفت: امانتهایی که پدرم نزد تو نهاده است را به من برگردان. ام احمد نالهای زد، بر صورتش سیلی زد و گریبان چاک کرد و گفت: سوگند به خدا آقایم و مولایم موسی بن جعفر (ع) از دنیا رفت. حضرت رضا (ع) جلو او را گرفت و به ایشان فرمود: در این باره تا زمانی که خبر شهادت پدرم به والی مدینه نرسیده چیزی نگو. ام احمد صندوقچهای و دو هزار دینار یا چهار هزار دینار به آن حضرت داد و همه اینها را فقط به آن حضرت و نه هیچکس دیگر تحویل داد. ام احمد گفت: در گفت و شنودهای خصوصی و محرمانهای که میان من و همسرم حضرت موسی بن جعفر (ع) بود، به من فرمود: این امانتها را حفظ کن و تا من نمردهام به هیچکس درباره آن چیزی نگو. و چون از دنیا رفتم هر کدام از فرزندانم که آمد و آنها را از تو خواست، آنها را به او بده و بدان که من از این دنیا رفتهام. ام احمد ادامه داد: سوگند به خدا نشانهای که مولایم موسی بن جعفر (ع) به من داد، همین است که میبینم، امام رضا (ع) امانتهای پدر را از ام احمد گرفت و همه خانواده را دستور داد در اینباره تا زمانی که خبر شهادت پدر بزرگوارش نرسیده است چیزی نگویند. و دیگر هرگز برای خوابیدن مانند گذشته به آنجا نیامد. مدت کمی نگذشت که خبر شهادت آن حضرت رسید و ما با دقت فاصله رسیدن خبر روزی که امام رضا (ع) امانتها را خواست بررسی کردیم و متوجه شدیم دقیقاً در همان زمانی که امام رضا (ع) امانتها را از ام احمد خواسته است، پدر بزرگوارش به شهادت رسیده است»[۲].
چند نکته درباره این روایت اهمیت دارد: ۱. سند این روایت معتبر است و روایت را «حسن»[۳] دانستهاند؛ چون روایت را کلینی از استادش علی بن ابراهیم و او از محمد بن عیسی و او از مسافر، نقل کرده است. «مسافر» را خادم و از موالی امام کاظم (ع) دانستهاند. او از مسائل داخلی بیت حضرت اطلاع داشته و مورد اعتماد ایشان و امام رضا (ع) بوده است. موسی بن جعفر (ع) و مورد اعتماد ایشان بوده و گروهی از عالمان دانش رجال او را مدح کردهاند و برخی او را موثق دانستهاند[۴] و در صورت پذیرش قول توثیق روایت صحیحه خواهد بود.
٢. مسافر درباره ام احمد میگوید: « وَ كَانَتْ أَثِيرَةً عِنْدَهُ» واژه « أَثِيرَة» به معنای برگزیده و انتخابشده است[۵]. مصطفوی جمله یادشده را اینگونه ترجمه کرده است: «و ام احمد که برگزیده و محرم راز امام هفتم بود»[۶]؛ و مولی صالح مازندرانی شارح اصول کافی در شرح جمله یادشده نوشته است: «ام احمد نزد امام کاظم (ع) برگزیده و ارجمند بود و از خواص و محرم اسرارش بود که بر او اعتماد داشت و در برخی نسخهها به جای «أثیرة» عنوان «أمیرة» آمده است و «امیر» به کسی میگویند که دارای امر و فرمان است (فرماندهی و مدیریت میکند) و مؤنث آن با «ة» آورده میشود»[۷]. فیض کاشانی در توضیح این جمله مینویسد: «ام احمد نزد امام کاظم (ع)، ارجمند و دارای شأنی عظیم بود، او از همسران امام کاظم (ع) بود»[۸]. علامه مجلسی در توضیح جمله یاد شده مینویسد: «جمله « وَ كَانَتْ أَثِيرَةً» معترضه و کلام مسافر میباشد. «أثیرة» به معنای برگزیده است، در القاموس المحیط آمده: فلانٌ أَثِيري، أي مِن خُلَصَائِي، یعنی آن شخص از دوستان مورد اعتماد من است[۹].
مقصود مسافر آن است که ام احمد، همسر امام کاظم (ع) محبوب ایشان بوده به گونهای که او را بر دیگران ترجیح میداده است. و روشن است که این برتری به دلیل جایگاه خاص ام احمد در میان اهل بیت امام و فضائل اخلاقی و اعتقادی او بر دیگران بوده است. دستگاه خلافت ستمگر عباسی امام کاظم (ع) را خطری بزرگ میدانست و خانواده آن حضرت را در محاصره شدید قرار داده و بسیار مراقب بود تا امام پس از موسی بن جعفر (ع) را بشناسد و نیز ارتباطات آن حضرت را با اصحاب، علویان و شاگردانش شناسایی کرده و یاران خاص آن حضرت را به قتل رساند و یا محبوس سازد. در این شرایط خاص امنیتی، که میبایست اصول و قواعد مخفیکاری و حفظ اسرار با دقت و هوشیاری کامل انجام میشد، در خانه امام بانوانی از قبیل نجمه خاتون، ام احمد و فاطمه معصومه (س) و... بودند که میتوانستند در این راستا سهم سنگینی داشته و پارهای از کارها را حتی بهتر از مردان به فرجام رسانند؛ چه آنکه به دلیل زنبودن و در دسترس عاملان حکومت نبودن از چشمان کارگزاران و جاسوسان حکومت عباسی به دور بودند. ام احمد خصیصههایی داشت که میتوانست در مسائل خانوادگی، سیاسی، و موضوعات بسیار خطیر و حساس، مورد اعتماد امام کاظم میباشد. او به اندازهای مورد اعتماد بود که مهمترین اسرار، که امانتهای مرتبط به امامت بود نزد او گذاشته شد. در حدیث یادشده تنها واژه ودیعهها (امانتها) آمده است اما مجلسی نوشته است که مقصود از این امانتها، ودیعههای امامت بود که مهمترین، عظیمترین و سریترین موضوع بود. تنها از میان مترجمان و شارحان این حدیث، شیخ عباس قمی این نسخه را صحیحتر دانسته و آن را مبنای ترجمه خود قرار داده است. بر طبق این نسخه ام احمد مدیر و بانوی خانه امام موسی بن جعفر (ع) بود و امور داخلی خانه را اداره میکرد[۱۰].
۳. عشق به امام کاظم (ع): این روایت نشانگر آن است که ام احمد نیز به امام موسی بن جعفر (ع) عشقی فراتر از آن چه یک زن به همسر خود دارد، داشت. ام احمد از آن حضرت با تعبیرهایی از قبیل «سیدی و مولای» (آقا و سرور من) یاد میکند و واکنش او به خبری که شهادت آن حضرت، در آن نهفته بود، نشانگر آن است که از ژرفای جان به آن حضرت عشق میورزیده است. نیز با آنکه سه تن از پسران امام موسی بن جعفر(ع) فرزندان ایشان بودهاند و امام علی بن موسی الرضا (ع) پسر ایشان نبود همه امانتها و پولها را به دستور امام موسی بن جعفر (ع) به امام رضا (ع) میدهد. و امانتها را به هنگام و به طور کامل ادا میکند. ۴. بر طبق این روایت او نخستین کسی است که پس از شهادت حضرت موسی بن جعفر (ع) با امام رضا (ع) بیعت کرده و پای بیعتش ایستاده است. در وصیتنامه امام کاظم (ع) تنها نام ام احمد از میان همسران آن حضرت برده شده، و در بخشی از آن به عنوان شاهد این وصیتنامه قرار داده شده است. همین مسأله به خوبی نشانگر جایگاه ویژه ام احمد نزد امام هفتم و اعتماد ایشان به او بوده است[۱۱]. ام احمد بر طبق وصیتنامهای که امام اختیارات اصلی اموال، دختران و همسرانش را به امام رضا (ع) سپرده، به طور قاطع از حضرت رضا (ع) در برابر کسانی که با ایشان مخالفت کردهاند، دفاع کرده و اشاره میکند که حضرت موسی بن جعفر (ع) پیامدهای این دفاع را برای او پیشبینی کرده است. بر اساس تفسیر علامه مجلسی از فقره این وصیتنامه که درباره ام احمد است، امام موسی بن جعفر (ع) امور مربوط به ام احمد را به امام رضا (ع) واگذار کرده است.
گرچه در تاریخ به طور دقیق نام کسانی که با جناب احمد بن موسی به شیراز آمدند، نیامده است، لکن از قرائن و شواهد به احتمال قوی به دست میآید که ام احمد همراه با فرزندش احمد، محمد و حمزه راهی ایران شد و در همانجا ماند و مدفون شد. درباره تاریخ وفات، چگونگی آن و چند و چون دفنش در شیراز اطلاع دقیقی در دست نداریم. آنچه مسلّم است، آن است که کاروان موسویان به رهبری احمد بن موسی و یارانش که گروهی از فرزندان و اهل بیت حضرت موسی بن جعفر (ع) با آنان بودند، راهی مرو شدند و در راه درگیری خونین میان آنان و حاکم شیراز رقم خورد و نتیجهاش شهادت آن بزرگوار و گروهی از یارانش و باقیماندن گروهی دیگر در اطراف و اکناف شیراز شد. علت قویبودن احتمال همراهی ام احمد با فرزندانش در این سفر آن است که اوّلاً بسیار بعید به نظر میرسد او پسرانش را در این سفر تنها گذاشته باشد، ثانیاً آنکه او نخستین کسی بود که با حضرت رضا (ع) بیعت کرد و او امام هشتم را، معصوم و خلیفه رسول خدا و حجت خدا در زمین میدانست و مشتاق دیدار و ملاقات با آن حضرت بود، از اینرو به همراه فرزندان دلاورش به ایران آمد و در شیراز به همراه کسانی مانند محمد فرزندش که از جنگ جان سالم به سر برده بود همانجا ماند تا روحش به ملکوت اعلی پرواز کرد و در همانجا مدفون شد.
ام احمد از راویان احادیث است، گرچه آنچه از روایتهای ایشان به ما رسیده است، بسیار کم بوده و محتمل است روایتهای بیشتری نقل کرده باشد ولی با اینحال در زمره راویان حدیث قرار دارد. دو روایت از ام احمد، نقل شده است، روایت اول درباره اهمیت و زمان غسل جمعه است، این روایت را محمّدون ثلاث در کتابهای الکافی، من لا یحضره الفقیه و التهذیب نقل کردهاند. و محدثان متأخر در منابع حدیثی بعدی، آن را گزارش کردهاند[۱۲]. بر اساس این روایت احمد بن محمد از حسین بن موسی بن جعفر از مادرش و نیز مادر احمد بن موسی (ام احمد) نقل کرده که حضرت موسی بن جعفر (ع) در حالیکه آنان روز پنجشنبه در صحرا و عازم بغداد بودهاند، فرموده است امروز (روز پنجشنبه) غسل جمعه کنید، چون فردا که جمعه است در بغداد آب کم است. از اینرو آن دو بانو در روز پنج شنبه غسل جمعه کردند. فقهای شیعه بر طبق این حدیث فتوا دادهاند که اگر کسی روز جمعه معذور است و به علت کمبود یا نبود آب نمیتواند غسل کند، میتواند غسل جمعه را روز پنجشنبه انجام دهد[۱۳].
روایت دیگری از ام احمد در طب الأئمة (ع) برادران نیشابوری نقل شده است[۱۴]. هر چند در این روایت «أم محمد» آمده اما به نظر میرسد تصحیف «ام احمد» باشد چنانکه مجلسی و دیگران «ام احمد» آوردهاند[۱۵]. این روایت درباره حجامت است و امام موسی بن جعفر (ع) در آن راه جلوگیری از برخی پیامدهای برآمده از حجامت را بیان کرده است. آن بانوی جلیلالقدر، سه پسر داشته است به نامهای احمد، محمد و حمزه و از دختر یا دختران ایشان اطلاعی نداریم. به دلیل بزرگی و شخصیت ممتاز فرزندش احمد، او را «ام احمد» میخواندند، در برخی از روایتها آمده است «ام احمد بن موسی»[۱۶].[۱۷]
منابع
پانویس
- ↑ مرآة العقول، ج۳، ص۳۶۷.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۳۸۱ - ۳۸۲؛ مرآة العقول، ج۴، ص۲۴۱.
- ↑ مرآة العقول، ج۴، ص۲۴۱.
- ↑ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۷، ص۴۰۱.
- ↑ لسان العرب، ج۴، ص۷.
- ↑ اصول کافی، ترجمه مصطفوی، ج۲، ص۲۱۹.
- ↑ شرح أصول الکافی، مازندرانی، ج۶ ص۳۴۷.
- ↑ کتاب الوافی، ج۳ ص۶۶۴.
- ↑ مرآة العقول، ج۴، ص۲۴۱.
- ↑ منتهی الآمال، ج۲، ص۳۴۷.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۳۱۷؛ مرآة العقول، ج۳، ص۳۶۳؛ شرح أصول الکافی، مازندرانی، ج۶، ص۱۸۰.
- ↑ الکافی، ج۳، ص۴۲؛ من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۱۱۱؛ تهذیب الأحکام، ج۱، ص۳۶۶؛ کتاب الوافی، ج۶، ص۳۹۱؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۳، ص۱۸.
- ↑ مفتاح الکرامة، ج۱، ص۷۲ - ۷۳.
- ↑ طب الأئمة (ع)، ابن بسطام، ص۵۸.
- ↑ بحار الأنوار، ج۵۹، ص۱۲۱.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۱۱۱؛ تهذیب الاحکام، ج۱، ص۳۶۶.
- ↑ حسینی، کمپانی زارع، مقاله «ام احمد»، دانشنامه امام رضا ج۲، ص ۳۴۶.