اگر پیامبر خاتم علم غیب داشت چرا برخی مواقع از مردم سؤال می‌کرد؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
اگر پیامبر خاتم علم غیب داشت چرا برخی مواقع از مردم سؤال می‌کرد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

اگر پیامبر خاتم (ص) علم غیب داشت چرا برخی مواقع از مردم سؤال می‌کرد؟ یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان «اگر معصومان علم غیب داشتند پس چرا در برخی از رفتارهایشان اثرگذار نبوده است؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مجموعه پرسش‌های مرتبط به این بحث (علم غیب معصوم) یا به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

پاسخ نخست

سید علی هاشمی

حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی نویسنده کتاب «ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی» در پاسخ به این پرسش گفته‌ است:

«باید توجه داشت که علم پیامبران و ائمه (ع)، فعلی نبوده است؛ یعنی این‌گونه نیست که علم، به‌ طور کامل نزد معصوم (ع) (پیامبر (ص) یا امام (ع)) بوده باشد تا بلافاصله از آن استفاده کنند. در مواقعی اگر آنها اراده می‌کردند و خداوند نیز صلاح می‌دانست، علمی در اختیار آنها قرار می‌گرفت؛ هرچند معصومین (ع) علوم بالفعل زیادی داشتند؛ برای مثال علم ائمه (ع) در امور دینی علمی بالفعل بوده است. بنابر روایات، علم معصومین (ع) غالباً شأنی بوده است و در مواقع نیاز از آن استفاده می‌کردند؛ همچنین از آنجایی که اراده معصوم (ع) مطابق با اراده خداوند است، اگر خداوند اراده می‌کرده علمی را در اختیار معصومین (ع) قرار دهد، آنان آن علم را دارا می‌شدند. در حقیقت باید گفت: معصومین (ع) در امور بشری و عادی خودشان قصد استفاده از علم غیبشان را به‌ طور کامل نداشته‌اند؛ افزون‌ بر این، علمشان به همه این موارد فعلی نبوده است؛ بنابراین، پیامبر خاتم (ص) نیز علمشان بالفعل نبوده است تا گفته شود چرا از علمش استفاده نکرد؛ بلکه بایستی اراده علم داشته باشند و خدا نیز مصلحت بداند؛ در این صورت است که خداوند علم غیب را به آنها افاضه می‌کند. امکان دارد معصوم (ع) اراده چیزی یا میل به چیزی داشته باشند؛ اما مصلحت خداوند آن را اقتضاء نمی‌کند. در روایتی - تقریباً به این مضمون - بیان شده است: «لَيْسَ‏ كُلُ‏ مَا طُلِبَ‏ وُجِد‏‏‏»[۱]؛ مثلاً در شهادت بعضی از معصومین (ع) آمده است که خداوند مانع استفاده معصوم (ع) از علم غیب شد؛ زیرا صلاح خداوند در این نبود؛ بنابراین، اراده خداوند حاکم بر همه چیز است؛ پس اگر معصومین (ع) اراده علم به چیزی را داشته باشند و خداوند آن را مصلحت بداند، به آن دست پیدا خواهند کرد؛ اما ممکن است از خیلی اموری عادی آگاهی نداشته باشند»[۲].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین شاکر؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد تقی شاکر نويسنده مقاله «مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران» در پاسخ به این پرسش گفته‌ است:

«راه‌های کسب معرفت و شناخت نسبت به امور متفاوت است. آگاهی از مجاری غیر طبیعی همانند دریافت آگاهی از طریق فرشتگان یکی از مسیرهای کسب آگاهی است که به آن آگاهی غیبی و نهانی گفته می‌شود. اما سؤال دیگری که اینجا مطرح است محتوای آگاهی از غیب است. به دیگر بیان آگاهی از امور شخصی می‌تواند جزء آگاهی از غیب قرار گیرد. پاسخ آن است که مطابق آموزه‌های قرآنی اطلاع از امور شخصی افراد هم توصیف به آگاهی از غیب شده است که شاهد این گفتار را می‌توان در سوره تحریم آیه سوم در داستان افشای سر رسول خدا (ص) توسط یکی از همسرانشان مشاهده کرد.

بر اساس این نگاه و بر مبنای آگاهی حضرت از غیبی که بی‌نیازی از دیگران را به دنبال دارد برای رفتار حضرت تبیین و توجیهاتی مطرح است همانند موظف بودن حضرت در برخورد عادی با مسائل بدون اتکاء به غیب و یا آموزش مسئله مشورت و ضرورت عمل به آن به افراد جامعه اسلامی، یا پاسداشت خرد جمعی و ... اما بر اساس آنکه آگاهی رسول خدا (ص) از غیب را تنها در حوزه امور مرتبط با هدایت فردی و جمعی بدانیم، رسول خدا (ص) همانند دیگر انسان‌ها برای آگاهی از امور عادی و شخصی نیاز به ابزار‌های شناخت همانند تجربه، حس و یا استفاده از تجربه دیگران دارد و این امری متدوال و برای همه انسان‌ها است و اخلالی در مسئله هدایت و پیام‌آوری رسول خدا (ص) از سوی خداوند ندارد چرا که حوزه این دو امر و مسئله متفاوت است. و آنچه در سوره تحریم مطرح شده است از آن روست که به مسئله‌ای شخصی پیوند به موضوع هدایت و شان رسول خدا (ص) خورده است.

با توجه به مجموع آنچه گذشت دو نگاه به مسئله سؤال پیامبر (ص) از مردم مطرح شد. در یک نگاه انجام این امر در اموری غیر مرتبط با حوزه هدایت اشکالی در مسیر نبوت و آگاهی پیامبر (ص) از غیب ایجاد نمی‌کند چرا که محتوای آگاهی از غیب تمام امور و تمام حوزه‌ها را در بر نمی‌گیرد و آنکه به تمام غیب آگاه است تنها ذات مقدس الهی است. در نگاه دیگر پیامبر (ص) از تمام این امور آگاهی داشته است و برای سؤال حضرت تبیین‌ها و دلایلی از جمله موظف بودن رفتار عادی حضرت در امور غیر مرتبط با حوزه شریعت و هدایت مطرح است»[۳].
۲. آقای دکتر رستمی و خانم آل‌بویه؛
آقای دکتر محمد زمان رستمی (استادیار دانشگاه قم) و خانم طاهره آل‌بویه (پژوهشگر جامعة الزهراء) در کتاب «علم امام» به نقل از کتاب «المعارف السلمانیة فی کیفیة علم الإمام و کمیته» در این‌باره گفته‌‌اند: «پاسخ نقضی این شبهه آن است که این که خداوند از موسی (ع) پرسید: وَمَا تِلْكَ بِيَمِينِكَ يَا مُوسَى[۴] و یا این که از عیسی (ع) پرسید: أَأَنتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِن دُونِ اللَّهِ[۵] و یا این که بعد از درخواست ابراهیم که عرض کرد: رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَى[۶] از او پرسید: أَوَلَمْ تُؤْمِن[۷] و یا این که از شیطان می‌پرسد مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ[۸] در همه این موارد، ظاهر استفهام منصرف به اهداف خاص خود است و دلالت بر جهل خداوند ندارد[۹]»[۱۰].
۳. پژوهشگران وبگاه اسلام سیتی.
پژوهشگران وبگاه اسلام سیتی، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:

«با توجه به حقیقتِ علم غیب موهبتی و لدنّی پیامبران و امامان (ع) از جمله حضرت رسول اکرم (ص) روشن می‌‏شود که هیچ منافاتی میان آن علم و پرسش‏گری وجود نخواهد داشت. علم رسول خدا (ص)، محصول درجه برتری وجود او است؛ از این رو چون این کمال وجودی را به موهبت الهی به دست می‏‌آورد نه در سایه پرورش و آموزش دیگران علم و معرفت او هم از درون خودش جوشیده، از مقام ولایت و قرب او سرچشمه دارد. به این جهت علم او دارای خواص و لوازم زیر است:

علم پیامبر (ص) همیشگی و مستمر است؛ این دانش پیوسته با سرچشمه غیبی خود، در ارتباط بوده، مدام قوّت می‏‌پذیرد و افزایش می‌‏یابد و این افزایش‏ دانش و معرفت رسول گرامی، لازمه اتصال وجودی وی به جهان غیب و ربوبیت است و از همین‌‏رو رسول گرامی مدام می‌‏فرمود: پروردگارا علم مرا افزون فرما. رسول خدا هر گاه بخواهد چیزی را بداند، خداوند به او می‏‌آموزد؛ در واقع حضرت حق با این کار، رسول خودش را مورد حمایت و عنایت مستمر قرار می‌‏دهد. علم پیامبر به دور از خطا و خلاف است‏؛ زیرا علم او چون علم حصولی نیست؛ بلکه یک علم لدنّی و شهودی است و معرفت شهودی نیز مصون از خطا و نسیان است»[۱۱].

سؤال‌های مصداقی دیگر این پرسش

  1. اگر معصومان علم غیب داشتند چرا همسرانی اختیار می‌کردند که پس از ازدواج عدم شایستگی آنها ثابت می‌شد؟ (پرسش)
  2. اگر امام حسن علم غیب داشت چرا با جعده که باعث مرگ او شده ازدواج کرد؟ (پرسش)
  3. اگر معصومان علم غیب داشتند چرا استاندارانی را انتخاب می‌کردند که پس از نصب عدم شایستگی آنها ثابت می‌شد؟ (پرسش)
  4. اگر امام علی علم غیب داشت چرا زیاد بن ابیه که پدرش معلوم نبود را حاکم فارس کرد؟ (پرسش)
  5. اگر پیامبر خاتم علم غیب داشت و می‌دانست که غصب خلافت می‌شود چرا برای پیشگیری کار نکرد؟ (پرسش)
  6. اگر پیامبر خاتم علم غیب داشت چرا کسانی را مأمور می‌کرد که اشتباه بزرگی از آنان سر می‌زد؟ (پرسش)
  7. اگر پیامبر خاتم علم غیب داشت چرا در تبلیغ سوره برائت کسانی را مأمور می‌کرد که صلاحیت نداشتند؟ (پرسش)
  8. اگر پیامبر خاتم علم غیب داشت چرا برخی آیات او را از وجود و خطر منافقان باخبر می‌سازد؟ (پرسش)
  9. اگر پیامبر خاتم علم غیب داشت چرا قضیه افک رخ داد؟ (پرسش)
  10. اگر آدم پیامبر علم غیب داشت چرا نمی‌دانست که عاقبت امر خوردن از درخت ممنوعه خروج از بهشت است؟ (پرسش)
  11. اگر پیامبر خاتم علم غیب داشت چرا قضیه افک رخ داد؟ (پرسش)
  12. اگر پیامبر خاتم علم غیب داشت چرا اثری از آن علم در قضیه عدم رازداری همسرانش دیده نمی‌شود؟ (پرسش)
  13. اگر نوح پیامبر علم غیب داشت چرا نمی‌دانست که پسرش اهل ایمان نبود؟ (پرسش)
  14. اگر ابراهیم پیامبر علم غیب داشت چرا درنیافت که مهمانانش فرشته‌اند و چرا از مأموریتشان پرسید؟ (پرسش)
  15. اگر یعقوب پیامبر علم غیب داشت و از حال یوسف باخبر بود چرا این همه نگران شد؟ (پرسش)
  16. چگونه یعقوب پیامبر علم غیب داشت اما وقتی فرزندش را در چاه انداخته‌اند از او بی‌خبر بود؟ (پرسش)
  17. اگر زکریای پیامبر علم غیب داشت چرا از مریم پرسید این غذا را از کجا آورده‌ای؟ (پرسش)
  18. اگر موسی پیامبر علم غیب داشت چرا هیچکدام از قضایای خضر را نمی‌دانست؟ (پرسش)
  19. اگر موسی پیامبر علم غیب داشت چرا نتوانست در قضیه ذبح گاو سوره بقره قاتل را بیابد؟ (پرسش)
  20. اگر سلیمان پیامبر علم غیب داشت چرا جای هدهد بی‌خبر بود؟ (پرسش)
  21. اگر امام حسن علم غیب داشت پس چگونه با قاتل خود ازدواج می‌کرد؟ (پرسش)
  22. اگر امام حسین علم غیب داشت چرا مسلم بن عقیل را به سوی کوفه فرستاد؟ (پرسش)
  23. اگر امام حسین علم غیب داشت چرا دعوت مردم کوفه را اجابت کرد؟ (پرسش)

پرسش‌های وابسته

پانویس

  1. هرچیزی که طلب شود در دسترس قرار نمی‌گیرد.
  2. مکاتبه اختصاصى دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  3. مکاتبه اختصاصى دانشنامه مجازی امامت و ولایت
  4. «و آن چیست در دست راست تو، ای موسی؟»؛ سوره طه، آیه۱۷.
  5. «آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را دو خدا به جای خداوند بگزینید؟»؛ سوره مائده، آیه۱۱۶.
  6. «پروردگارا! به من بنمای چگونه مردگان را زنده می‌سازی؟»؛ سوره بقره، آیه۲۶۰.
  7. «آیا ایمان نداری؟» همان.
  8. «چه چیز تو را از فروتنی برای چیزی که به دست خویش آفریدم، باز داشت؟»؛ سوره ص، آیه۷۵.
  9. سید عبدالحسین نجفی لاری، المعارف السلمانیة فی کیفیة علم الإمام و کمیته، ص۱۵۲.
  10. علم امام و المعارف السلمانیة فی کیفیة علم الإمام و کمیته، ص۱۵۲.
  11. وبگاه اسلام سیتی