اگر سلیمان پیامبر علم غیب داشت چرا جای هدهد بیخبر بود؟ (پرسش)
اگر سلیمان پیامبر علم غیب داشت چرا جای هدهد بیخبر بود؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
اگر سلیمان پیامبر (ع) علم غیب داشت چرا جای هدهد بیخبر بود؟ یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان «اگر معصومان علم غیب داشتند پس چرا در برخی از رفتارهایشان اثرگذار نبوده است؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مجموعه پرسشهای مرتبط به این بحث (علم غیب معصوم) یا به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
پاسخ به این پرسش
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی نویسنده کتاب «ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی» در پاسخ به این پرسش گفته است:
«باید توجه داشت که علم پیامبران و ائمه (ع)، فعلی نبوده است؛ یعنی اینگونه نیست که علم، به طور کامل نزد معصوم (ع) (پیامبر (ص) یا امام (ع)) بوده باشد تا بلافاصله از آن استفاده کنند. در مواقعی اگر آنها اراده میکردند و خداوند نیز صلاح میدانست، علمی در اختیار آنها قرار میگرفت؛ هرچند معصومین (ع) علوم بالفعل زیادی داشتند؛ برای مثال علم ائمه (ع) در امور دینی علمی بالفعل بوده است. بنابر روایات، علم معصومین (ع) غالباً شأنی بوده است و در مواقع نیاز از آن استفاده میکردند؛ همچنین از آنجایی که اراده معصوم (ع) مطابق با اراده خداوند است، اگر خداوند اراده میکرده علمی را در اختیار معصومین (ع) قرار دهد، آنان آن علم را دارا میشدند. در حقیقت باید گفت: معصومین (ع) در امور بشری و عادی خودشان قصد استفاده از علم غیبشان را به طور کامل نداشتهاند؛ افزون بر این، علمشان به همه این موارد فعلی نبوده است؛ بنابراین، حضرت سلیمان (ع) نیز علمشان بالفعل نبوده است تا گفته شود چرا از علمش استفاده نکرد؛ بلکه بایستی اراده علم داشته باشند و خدا نیز مصلحت بداند؛ در این صورت است که خداوند علم غیب را به آنها افاضه میکند. امکان دارد معصوم (ع) اراده چیزی یا میل به چیزی داشته باشند؛ اما مصلحت خداوند آن را اقتضاء نمیکند. در روایتی - تقریباً به این مضمون - بیان شده است: «لَيْسَ كُلُ مَا طُلِبَ وُجِد»[۱]؛ مثلاً در شهادت بعضی از معصومین (ع) آمده است که خداوند مانع استفاده معصوم (ع) از علم غیب شد؛ زیرا صلاح خداوند در این نبود؛ بنابراین، اراده خداوند حاکم بر همه چیز است؛ پس اگر معصومین (ع) اراده علم به چیزی را داشته باشند و خداوند آن را مصلحت بداند، به آن دست پیدا خواهند کرد؛ اما ممکن است از خیلی اموری عادی آگاهی نداشته باشند»[۲].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آقای دکتر رستمی و خانم آلبویه؛ |
---|
آقای دکتر محمد زمان رستمی (استادیار دانشگاه قم) و خانم طاهره آلبویه (پژوهشگر جامعة الزهراء) در کتاب «علم امام» در اینباره گفتهاند:
«در آیه شریفه ﴿أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ﴾[۳] هدهد خطاب به حضرت سلیمان میگوید من چیزی را میدانم که تو نمیدانی. این آیه دلالت دارد که علم سلیمان (ع) با اسباب و وسایل عادی، از جمله فرستادن مأموری از انسان یا پرندگان حاصل میشود و ممکن است که گاهی یک پرنده به چیزی احاطه داشته باشد که او به آن احاطه نداشته است. احاطه به معنای علم به جمیع جهات است و این جمله از زبان هدهد میرساند که او میدانسته که سلیمان (ع) به اخبار او علم داشته است، ولی تصور میکرده، که حضرت علم کامل به تمام فضایل آنگونه که خودش کسب کرده بود نداشته است. در پاسخ به این شبهه میتوان گفت: بیتردید حضرت سلیمان دانشی فراتر از علوم عادی داشته است که میتوانسته بر جن و انس و طیر و باد غیر آنها حکومت نماید و همه را به تسخیر خود درآورد. از سویی، وقتی وصی حضرت، واقف به علمی از کتاب بود، بیتردید خود وی بر علومی بسیار بالاتر واقف بوده است، اما نکته آن است که تمام انبیا و اولیا در سراسر زندگی خود به طور عمده بر اساس اسباب عادی عمل میکردهاند و جز در موارد خاص که خداوند اذن میداده است، مانند دیگر مردم زندگی نموده و در ظاهر از علوم ماورایی و غیبی خود در رفتار با مردم استفاده نمینمودند؛ از این رو، اکثریت اطرافیان ایشان از علوم غیبی ایشان آگاه نمیشدند و این جمله هدهد، بر جهل وی بر علوم غیبی حضرت سلیمان دلالت میکند و دلیل بر جهل حضرت نمیباشد، چنان که علامه طباطبایی میفرماید: وقتی سلیمان سبب غیبت هدهد را پرسید و عتابش کرد، هدهد از ترس تهدیدی که سلیمان کرد و برای این که او را آرام کند، قبل از هر سخن دیگر، اولین حرفی که زد این بود که ﴿أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ﴾ وگرنه جا داشت از اول بگوید من به شهر سبأ رفتم و چنین و چنان شد.[۴] از ابن عبّاس نیز روایت شده است که هدهد برای این که برای غیبت خود عذر موجّهی آورد گفت: من به چیزی آگاهی یافتم که تو از آن آگاه نیستی و یا این که خداوند به هدهد این الهام را کرد تا امتحانی باشد برای سلیمان و متوجه شود که ممکن است موجود کوچکی مطلبی را بداند که او با دانش بسیارش از طریق عادی نداند و آن چه از علوم غیبی میداند، تنها از طریق وحی است که تماماً از الطاف الهی است و یا این که خداوند اخبار را به طور استثنایی از طریق هدهد به سلیمان آموخت تا امتحانی برای وی باشد که بداند هر آنچه میداند از سوی خداوند متعال است.[۵] همچنین گفته میشود یکی از معتقدات امامیه آن است که پیغمبر (ص) و امام (ع) باید اعلم اهل عصر باشند، به مرتبهای که هیچ چیز بر ایشان مخفی و پوشیده نباشد. مراد از علم ایشان، انکشاف معلومات است نزد پیغمبر و امام فعلاً در مقابل انکشاف شأنی بالقوه، به عبارت دیگر، اگر اراده کند بداند، میداند، و نیز مراد آن است که هر چه متعلق به امور دین و احتیاج امت باشد، پیغمبر و امام باید بدان عالم باشد[۶]»[۷]. |
۲. آقای رهبری (پژوهشگر دانشگاه علمی کاربردی تبریز)؛ |
---|
آقای حسن رهبری در مقاله «علم پیامبر و امام در تفسیر "من وحی القرآن"» در اینباره گفته است:
«حضرت سلیمان (ع) زمانی که متوجه شد که هدهد در میان آن جمع نیست؛ فرمود: ﴿مَا لِيَ لَا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ﴾[۸] غیب بودن هدهد در اینجا به مفهوم خارج شدن او از دیدرس حضرت سلیمان بوده است که پس از مدتی با رسیدن هدهد و بیان علت غیبتش، مسئله منتفی میشود»[۹].
|
۳. پژوهشگران مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات. |
---|
پژوهشگران مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«تنها ذات مقدس خداوند متعال از همه چیز باخبر است و برای حضرت حق، غیب، معنی ندارد و در همه جا حاضر است و هیچ چیز از علم او پنهان و پوشیده نیست. اما غیر خداوند که وجودش محدود به زمان و مکان است، طبعاً نمیتواند از همه چیز باخبر باشد با این همه هیچ مانعی ندارد که خداوند قسمتی از علم غیب را که مصلحت میداند و برای تکمیل رهبری رهبران الهی، لازم است در اختیار آنها بگذارد از این روست که در قرآن مجید میفرماید: ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ﴾.[۱۰] قرآن مجید از زبان هدهد نقل مینماید که خطاب به حضرت سلیمان (ع) می گوید: ﴿أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ﴾[۱۱] این تعبیر درس بزرگی است برای همگان که ممکن است موجود کوچکی چون هدهد مطلبی را بداند که داناترین انسانهای عصر خویش از آن بیخبر باشند تا آدمی به علم و دانش خود مغرور نگردد، هر چند سلیمان باشد با علم وسیع نبوت.[۱۲] مالک همه قدرتها و صاحب اختیار مستقل و بالذات در عالم هستی تنها ذات پاک خدا است و دیگران، حتی پیامبران و فرشتگان از او کسب قدرت مینمایند و مالکیت و قادریت آنها بالغیر است و آنچه خداوند بخواهد در اختیار دیگران میگذارد از این رو هیچ مانعی ندارد که به عنوان مثال آگاهی از وجود آب در اختیار حضرت سلیمان قرار نگرفته باشد و آن حضرت برای اطلاع از مکان آب دیگری استفاده نماید.[۱۳] چنانکه در جریان "حضرت موسی و خضر" حضرت موسی به علومی آگاهی نداشت و باید پیش حضرت خضر تلمذ مینمود. همچنین گفته شده که هدهد در زیر زمین آب را همانگونه که انسان در داخل شیشه مشاهده میکند، میبیند.[۱۴] پس علم انبیاء محدود و به اندازهای است که خداوند منان در اختیار آنها گذاشته است. البته آنان در مسائل دینی، امور مذهبی و نیازمندیهای جوامع بشری باید سرآمد افراد زمان خود باشند و نسبت به تمام سؤالات دینی پاسخگو بوده و در هیچ مطلبی که به دین مربوط است، اظهار عجز ننمایند، ولی در مسائل غیبی لازم نیست به همه امور جزیی و غیبی واقف باشند. مثلاً اطلاع از اموری از قبیل این که کجا آب هست، لزومی ندارد و اگر در موردی لازم باشد خدای متعال در اختیار ایشان قرار میدهد»[۱۵]. |
سؤالهای مصداقی دیگر این پرسش
- اگر معصومان علم غیب داشتند چرا همسرانی اختیار میکردند که پس از ازدواج عدم شایستگی آنها ثابت میشد؟ (پرسش)
- اگر امام حسن علم غیب داشت چرا با جعده که باعث مرگ او شده ازدواج کرد؟ (پرسش)
- اگر معصومان علم غیب داشتند چرا استاندارانی را انتخاب میکردند که پس از نصب عدم شایستگی آنها ثابت میشد؟ (پرسش)
- اگر امام علی علم غیب داشت چرا زیاد بن ابیه که پدرش معلوم نبود را حاکم فارس کرد؟ (پرسش)
- اگر پیامبر خاتم علم غیب داشت و میدانست که غصب خلافت میشود چرا برای پیشگیری کار نکرد؟ (پرسش)
- اگر پیامبر خاتم علم غیب داشت چرا کسانی را مأمور میکرد که اشتباه بزرگی از آنان سر میزد؟ (پرسش)
- اگر پیامبر خاتم علم غیب داشت چرا در تبلیغ سوره برائت کسانی را مأمور میکرد که صلاحیت نداشتند؟ (پرسش)
- اگر پیامبر خاتم علم غیب داشت چرا برخی آیات او را از وجود و خطر منافقان باخبر میسازد؟ (پرسش)
- اگر پیامبر خاتم علم غیب داشت چرا برخی مواقع از مردم سؤال میکرد؟ (پرسش)
- اگر پیامبر خاتم علم غیب داشت چرا قضیه افک رخ داد؟ (پرسش)
- اگر آدم پیامبر علم غیب داشت چرا نمیدانست که عاقبت امر خوردن از درخت ممنوعه خروج از بهشت است؟ (پرسش)
- اگر پیامبر خاتم علم غیب داشت چرا قضیه افک رخ داد؟ (پرسش)
- اگر پیامبر خاتم علم غیب داشت چرا اثری از آن علم در قضیه عدم رازداری همسرانش دیده نمیشود؟ (پرسش)
- اگر نوح پیامبر علم غیب داشت چرا نمیدانست که پسرش اهل ایمان نبود؟ (پرسش)
- اگر ابراهیم پیامبر علم غیب داشت چرا درنیافت که مهمانانش فرشتهاند و چرا از مأموریتشان پرسید؟ (پرسش)
- اگر یعقوب پیامبر علم غیب داشت و از حال یوسف باخبر بود چرا این همه نگران شد؟ (پرسش)
- چگونه یعقوب پیامبر علم غیب داشت اما وقتی فرزندش را در چاه انداختهاند از او بیخبر بود؟ (پرسش)
- اگر زکریای پیامبر علم غیب داشت چرا از مریم پرسید این غذا را از کجا آوردهای؟ (پرسش)
- اگر موسی پیامبر علم غیب داشت چرا هیچکدام از قضایای خضر را نمیدانست؟ (پرسش)
- اگر موسی پیامبر علم غیب داشت چرا نتوانست در قضیه ذبح گاو سوره بقره قاتل را بیابد؟ (پرسش)
- اگر پیامبر خاتم علم غیب داشت چرا در شب معراج از جبرئیل سؤال میکرد؟ (پرسش)
- اگر امام حسن علم غیب داشت پس چگونه با قاتل خود ازدواج میکرد؟ (پرسش)
- اگر امام حسین علم غیب داشت چرا مسلم بن عقیل را به سوی کوفه فرستاد؟ (پرسش)
- اگر امام حسین علم غیب داشت چرا دعوت مردم کوفه را اجابت کرد؟ (پرسش)
پرسشهای وابسته
- آیات مشتمل بر بهرهمندی معصوم از علم غیب کداماند؟ (پرسش)
- روایات مشتمل بر بهرهمندی معصوم از علم غیب کداماند؟ (پرسش)
- آیا معصوم موظف نیست مطابق علم غیبش رفتار کند؟ (پرسش)
- آیا معصوم از علم غیب خود بهره میبرد؟ (پرسش)
- اگر معصوم از علم غیب خود بهره نمیبرد پس فایدهاش چیست؟ (پرسش)
- اگر معصومان علم غیب داشتند پس چرا در برخی از رفتارهایشان اثرگذار نبوده است؟ (پرسش)
- اگر معصوم علم غیب دارد پس چرا کاری میکند که منجر به مرگش میشود؟ (پرسش)
- اگر معصوم علم غیب دارد پس چگونه با قاتل خود ازدواج میکرد؟ (پرسش)
- اگر امام علم غیب دارد پس چگونه در مواردی از قرعه استفاده میکند؟ (پرسش)
- چرا معصوم همیشه مطابق علم غیب خود عمل نمیکند؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ هرچیزی که طلب شود در دسترس قرار نمیگیرد.
- ↑ مکاتبه اختصاصى دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ «من به چیزی دست یافتم که تو نیافتهای و برای تو از (سرزمین) سبا خبر بیگمانی آوردهام»؛ سوره نمل، آیه۲۲.
- ↑ علامه طباطبایی، ترجمه المیزان، ج۱۵، ص۵۰۶.
- ↑ شیخ طبرسی، ترجمه جوامع الجامع، ج۴، ص۴۵۹.
- ↑ حسین حسینی شاهعبدالعظیمی، تفسیر اثناعشری، ج۱۰، ص۳۲.
- ↑ علم امام.
- ↑ «چرا هدهد را نمیبینم، یا اینکه او از غایبان است؟»؛ سوره نمل، آیه۲۰.
- ↑ دانشنامه موضوعی قرآن
- ↑ «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد»؛ آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن.
- ↑ «من به چیزی دست یافتم که تو نیافتهای و برای تو از (سرزمین) سبا خبر بیگمانی آوردهام»؛ سوره نمل، آیه۲۲.
- ↑ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲۵، ص۱۵۲.
- ↑ همان، ج۱۵، ص۲۴۳.
- ↑ فرید وجدی، دائرة المعارف القرن العشرین، ج۱۰، ص۴۷۰.
- ↑ مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات.