بحث:آیین (ابهامزدایی)
کنش و رفتار نمادین متضمن معنای دینی
«آیین»» (ritual/rite) در لغت به معنای سنت، روش، عرف، منش، عادت، دین و قانون و در اصطلاح یکی از مفاهیم کلیدی در تحلیل و تفسیر نظامهای دینی و فرهنگی است. در تعریفی عام، آیین شیوهای رسمی از کنش است که به جای کنشهای ابزارگرایانه فنی، به شکلی بارز بر کنش نمادین تأکید میکند و معمولاً نسبتی مهم با روابط اجتماعی و نظم اجتماعی دارد. آیین، برساختهای فرهنگی از نظام ارتباطات نمادین است و عملکرد آن از طریق نمادها است. به همین دلیل آیین مستلزم مشارکت است و نسبت به مبادله ایدهها منعطف است. وجود آیین در جامعه برای باهم زندگی کردن ضروری است. آیینها میتوانند مجرا و وسیلهای برای ابراز هیجانات جمعی و فردی باشند، اشکال مختلف رفتار را هدایت یا تقویت کنند، حامی شرایط موجود یا برهم زننده آن باشند و باعث تغییر شوند یا دوباره هماهنگی و توازن را برقرار کنند.
آیین ترکیبی از اندیشه، عمل، احساس و عاطفه است و در جریان آن، گذار از وضعیتی روزمره به وضعیتی متمایز وجود دارد. آیین از تسلسل منظم و الگومند کلمات و اعمال ساخته شده که اغلب از طریق چندین رسانه، ابراز میشوند و محتوا و ترتیب اجزای آن با درجات متفاوتی از رسمیت، کلیشهای بودن، تراکم و تکرار مشخص میشود. آیینها به وضوح میتوانند بدایتها و نهایتها را مشخص کرده و آنها را به عنوان رخدادهای متمایز در جریان کنش اجتماعی برجسته کنند. علاوه بر این عناصری آیینی وجود دارند که در اغلب کنشهای اجتماعی، آن هم بیشتر به عنوان خصلت کنش و نه به عنوان ویژگی حادثهای مستقل از کنش به چشم میخورند. بنابراین آیین میتواند شیوه و طریق انجام امور، گونهای از کنش اجتماعی و یک خصلت یا جنبه مربوط به کنش اجتماعی باشد. به همین دلیل آیینها گسترهای وسیع دارند و از روزمرهترین امور مانند آداب غذاخوردن و آداب سازمانی و آداب پوشش تا امور بسیار حیاتی سیاسی و مذهبی را شامل میشوند. آیین در تمامی این اشکال متکثر، بیانگر عنصری از زندگی است. گاهی رخدادهای آیینی به وضوح به امر قدسی به نحوی که مشارکت کنندگان در آیین میشناسند، منتسب میشود و گاهی این رخدادها به موضوعات جدیای که افراد آنها را به عنوان امور مهم دنیوی (سیاسی، اقتصادی و خانوادگی) میشناسند، معطوف میگردند. بنابراین آیینها نه تنها نظم اجتماعی، بلکه احساس و عاطفه وتعلق ما به نقاط و عناصر کلیدی این نظم را هم شکل میدهند.
آیین، عملی است که افراد با بدنشان انجام میدهند، همان طورکه با اندیشهشان آن را اجرا میکنند. آیین در عین اینکه مبتنی بر اشکال سنتی و مشخص و کلیشهای کنشها و نمادهای آیینی است، اما عمیقاً تاریخمند و متغیر است. البته آیین برای مشارکت کنندگانش تغییر شکلی و محتوایی خود را استعلا میبخشد و همیشه مدعی وحدتی جاودانه از تکرار و تداوم در مجموعه عناصر خود است. مهمترین ویژگی آیین، جمعی بودن آن است. آیینها توسط جمع ساخته میشوند و همزمان جمع را هم میسازند. آیینها میتوانند در خلوت اجرا شوند، اما همیشه در آنها چیزهایی وجود دارد که به طور اجتماعی ساخت یافته است. سنت، نظامهای فرهنگی و نظامهای اخلاقی در شکلدهی به نمادهای آیینی و معنای آنها نقشی کلیدی دارند و همه اینها از قبل توسط گروه و جامعه ساخته شدهاند. همه عناصر آیین ریشه در زندگی بشری دارند و هرچند مدعی منشأ آسمانی باشند، آن ادعا هم ادعایی بشری است. مسئله ثبات و تغییر در آیینها امری بسیار کلیدی است. هرچند آیینها مدعی ازلی بودناند، اما میتوان وجوه نسبتاً ثابت و متغیر را در آنها بازشناسی کرد. ادعای ثبات و امر ثابت در آیین به این دلیل است که همیشه در آیینها چیزهایی وجود دارد که به صورت عقاید قالبی، استاندارد شده یا به سبک معینی درآمده و نسبتاً ثابت و رسمی است. این امر دال بر آن است که آیین امری تکراری است، بدین معنا که دیگران در گذشته آن را به همین منوال اجرا کردهاند. از طرفی آیینها بیش از آنکه به زندگی گذشته مرتبط باشند، به زندگی امروز و زمانه حال کنشگران مرتبطند. به همین دلیل فرم و محتوای آنها متناسب با اهداف و نیازهای کنشگران آیینی در حد امکان تغییر میکنند. در نتیجه ما با ابداع آیینها، ترکیب آیینها و تغییر شکل و کارکرد آنها مواجهیم.
آیینها انواع گوناگونی دارند. در مهمترین الگوی طبقهبندی آیینها آنها به دو دسته «مذهبی» و «عرفی» تقسیم میشوند. اما در یک طبقهبندی گستردهتر میتوان شش گونه آیین برشمرد که همه آنها ممکن است «مذهبی» یا «عرفی» باشند. این گونهها عبارت است از: ۱) آیینهایگذار یا آیینهای بحرانهای زندگی، ۲) آیینهای تقویمی یا یادبودی، ۳) آیینهای مبادله و مشارکت، ۴) آیینهای رنجوری، ۵) آیینهای ضیافت، روزهداری و جشنوارهها و ۶) آیینهای سیاسی.
همچنین در یک نگاه کارکردی میتوان سه رویکرد کلی را در مطالعه آیینها مشاهده کرد: ۱) آیین به منزله چیزی که ارزشهای کلان مرگ و زندگی را ابراز میکند، ۲) آیین به منزله سازوکاری برای آوردن فرد به جامعه و بازتولید یک موجود اجتماعی و ۳) آیین به منزله فرآیندی برای تغییر اجتماعی، پالایش، تجسم بخشیدن به ارزشهای نمادین، تعیین ماهیت امر واقع یا برای نزاع بر سر کنترل نشانهها.
مهمترین مصادیق آیین، موارد مذهبی آن است و دستکم بیش از یک قرن است که واژه آیین برای تعریف فعالیتهای دینی که صورت رسمی گرفتهاند اعم از زبان و آداب و رسوم به کار میرود. در این معنا، آیین، عملی در باب امر قدسی است که زندگی معمولی دیندار شرکت کننده در آن را به سوی غایتی یا نیروها یا موجودات ماورایی میگشاید تا او از نیروی تغییردهنده آنها بهره برد. آیینها برای تداوم، بقا و توسعه حیات امر قدسی در یک جامعه ضروریاند و بدون آنها، ایمان مؤمنان و رابطه آنها با امر قدسی نمیتواند شکل بگیرد.
واژه «منسک» (ج: مناسک) در لغت به معنای جای قربانی کردن و راه و روش عبادت است و در اصطلاح به گونهای از آیینهای دینی گفته میشود که به طور رسمی توسط شریعت پایهگذاری و تعریف شدهاند و شکلی کمابیش ثابت و متصلب دارند که الزاماً متضمن انجام «قربانی» است. مناسک حج در اسلام مصداق این گونه از آیینها است.
ادیان و مذاهب مختلف، از نظر گستره، تعدد و جایگاه آیینها، با هم تفاوت دارند. مذهب شیعه، از مذاهبی است که آیین در آن نقش برجستهای دارد. در طول تاریخ این مذهب، طیف متنوعی از آیینها و رسوم دینی ذیل مفاهیم شیعی مانند ولایت و امامت، عاشورا، مهدویت و انتظار، زیارت و توسل ابداع شده، به مرور تکامل یافتهاند که امروزه بخش مهمی از حیات فرهنگی شیعیان را تشکیل میدهند. هرکدام از این آیینها، در جغرافیای فرهنگی - تاریخی محل اجرای خود، با نظام باورها و رسوم بومی آن اقلیم پیوند خورده و کارکرد، تعریف و صورتی محلی یافتهاند. مجموعه آیینهای عزاداری عاشورا مهمترین و متکثرترین آیینهای شیعی محسوب میشوند[۱].