بحث:دلایل مخالفان تشکیل حکومت اسلامی پیش از ظهور چیست؟ (پرسش)

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نویسنده: آقای قاضی زاده

پاسخ تفصیلی

تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت

دلایل نفی حکومت در زمان غیبت

  1. برداشت از روایاتی که در آن گسترش ظلم و فساد در زمان غیبت را از نشانه‌های ظهور امام زمان (ع) معرفی می‌کند و روایاتی که مسلمین را در زمان غیبت دعوت به صبر می‌‌کنند و به آنها چنین القا می‌‌کنند که پیش از فرا رسیدن موعد فرج و زوال حکومت ستمگر، نباید خود را به زحمت بیندازند و به دنبال برقراری حکومت عدل باشند، چنانکه در روایتی پیامبر (ص) به امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «ای علی! برکندن کوه‌های بزرگ آسان‌تر است از برچیدن پادشاهی که زمانش به سر نرسیده است»[۲] و روایتی از امیرالمؤمنین(ع) که فرمودند: «به زمین بچسبید و بر بلاها صبر کنید؛ دست‌ها، زبان‌ها و شمشیرهایتان را در جهت خواسته‌هایتان به حرکت در نیاورید و نسبت به آنچه خداوند برای شما قرار داده عجله و شتاب نکنید. اگر کسی از شما در رختخواب بمیرد، اما نسبت به خدا، رسول و اهل بیت او، شناخت و معرفت داشته باشد، شهید از دنیا رفته و اجر او با خداست و آنچه را از اعمال نیک نیت داشته باشد، پاداشش را خواهد برد و این نیت خیر او در ردیف به کار گرفتن شمشیر است. بدانید که برای هر چیز مدت و سرآمدی است»[۳]. همچنین روایاتی که قیام قبل از قیام امام عصر(ع) را باطل و ظاغوت می‌‌دانند[۴]. مانند روایتی از امام صادق(ع) که فرمودند: «هر پرچمی قبل از قیام حضرت مهدی برافراشته شود، صاحب آن طاغوت بوده و اطاعت از او، خروج از اطاعت خداست»[۵].[۶] و روایتی از امام سجاد(ع) که فرمودند: «به خدا سوگند! هیچ یک از ما پیش از قیام قائم خروج نمی‌کند؛ مگر اینکه مَثَل او، مانند جوجه‌ای است که پیش از محکم شدن بال‌هایش، از آشیانه پرواز کرده باشد. در نتیجه کودکان او را گرفته و با او به بازی می‌پردازند»[۷]. بنابراین عده ای از این نوع روایات اینچنین برداشت کردند که هر قیامی قبل از قیام امام عصر برای تشکیل حکومت اسلامی، نه فقط بی نتیجه و بی اثر است بلکه موجب ناراحتی ائمه(ع) نیز می‌‌شود؛ بنابراین باید از تشکیل حکومت اسلامی، پیش از قیام حضرت مهدی چشم پوشی کرد.[۸]
  2. تفسیر نادرست معنای ولایت؛ به این معنا که تشکیل حکومت در زمان غیبت برپایۀ ولایت فقیه، یعنی دخالت در حوزه ای که مخصوص امام معصوم است و ورود به آن برای افراد عادی جایز نیست[۹].

پاسخ به روایات

  1. منظور از روایاتی که قیام قبل از قیام امام عصر(ع) را باطل می‌‌داند این است که اگر قیامی قبل از خروج امام عصر، به نام مهدی و مهدویت انجام گیرد آن قیام باطل است. به بیان دیگر این نوع روایات ناظر به قیام‌هایی به نام مهدی موعود است، نه هر قیامی و لو اینکه آن قیام برای احقاق امر به معروف و نهی از منکر باشد. مؤید این مطلب روایات معتبری است که از طرق مختلف از پیامبر(ص) نقل شده است که فرمودند: «شخصی از اهل بیت من قیام می‌‌کند که طومار ستم و ستمگری را در هم پیچیده و کاخ ستم را بر سر ستمگران خراب کرده و چنان عدل و داد را در جهان اقامه می‌‌کند که تمام حکومت‌ها در برابر او خواضع می‌‌شوند»[۱۱] و چون این نوع روایات، در دسترس عموم مردم قرار گرفته بود، عده‌ای با سوء استفاده از این روایات خودشان را مهدی آل محمد معرفی کرده و از مردم برای خودشان بنام مهدی منتظر بیعت می‌‌گرفتند. در واقع روایاتی که هرگونه قیامی قبل از قیام امام عصر را باطل می‌‌دانند، ناظر به این نوع از قیام هاست نه هر قیامی[۱۲].
  2. اما روایاتی که از گسترش ظلم و ستم در زمان غیبت سخن گفته‌اند به این معنا نیست که در دوران غیبت، نباید هیچ عمل مثبتی از جمله تشکیل حکومت اسلامی انجام پذیرد، زیرا با این وجود باید معتقد شویم هر امر مثبتی در جهت احیاء احکام اسلامی در زمان غیبت امام عصر امری مذموم و مرجوح است در حالی که این مدعا در تضاد قطعی با آیات جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و نیز با سیرۀ پیشوایان معصوم است[۱۳].
  3. در خصوص روایاتی که در آن ائمه(ع) مسلمانان را از شتاب زدگی در امر حکومت عدل قبل از قیام قائم نهی می‌‌کنند باید گفت این روایات ناظر به زمانی است که شرایط برای ایجاد قیام مهیا نیست و عده ای عجولانه می‌‌خواهند دست به چنین کار عظیمی بزنند، ولی در زمانی که شرایط برای ایجاد قیام مهیا باشد، روایات درصدد نهی از آن نیست، چنانچه بعضی از قیام‌ها مورد رضایت ائمه ((ع) بود. در روایتی آمده است، فردی در محضر امام صادق(ع) سخن از قیام به میان آورد و از خروج کسانی که از اهل بیت قیام می‌کنند سؤال کرد، حضرت فرمودند: «همیشه من و شیعیانم برخیر هستیم تا هنگامی که قیام کننده‌ای از آل محمد قیام کند. چقدر دوست دارم که شخصی از آل محمد قیام کند و من مخارج خانواده او را بپردازم»[۱۴].[۱۵]
  4. منظور از نفی قیام در زمان غیبت، به معنای نفی پیروزی است. یعنی اگر در زمان غیبت و قبل از قیام امام عصر(ع) قیامی انجام شود حرام و باطل نیست؛ ولی منجر به پیروزی و شکست دشمنان نمی‌شود. چنانکه امام صادق(ع) قیام زید را باطل نمی‌دانستند ولی معتقد بودن این قیام به سر انجام نمی‌رسد ایشان دربارۀ قیام زید فرمودند: «زید مردی عالم و راستگو بود هر آینه، اگر پیروز می‌شد، به وعده خود(سپردن حکومت به اهل بیت) وفا می‌کرد»[۱۶].[۱۷]
  5. پیروز نشدن قیام، دلیل بر نفی تکلیف قیام نیست؛ به عنوان نمونه در جنگ صفین، شایع شد معاویه مرده است. این خبر باعث شادی مردم شد؛ اما حضرت در مقابل این شادی فرمودند: سوگند به آن خدایی که جان من در قبضه قدرت اوست! معاویه هلاک نمی‌شود تا مردم با او هماهنگ شوند. از آن حضرت پرسیدند: بنابراین پس چرا با او می‌جنگید؟ امام فرمود: «می‌خواهم بین خود و خدایم عذر داشته باشم»[۱۸]. روایت بیانگر این مطلب است که یک مسلمان، باید به تکلیف خود عمل کند و دنبال نتیجه نباشد[۱۹].
  6. شاید مقصود از به نتیجه نرسیدن هر قیامی، منحصر در قیام ائمه(ع) قبل از قیام امام عصر(ع) باشد؛ زیرا شیعیان از آنان، انتظار خروج مسلحانه را داشتند و معصومین با توجه به شرایط حاکم بر آن زمان می‌خواستند با اخبار غیبی آنان را قانع کنند که هرکس از ما پیش از قیام قائم خروج کند به علت نبود امکانات لازم پیروز نمی‌شود و مصلحت اقتضا می‌کند خروج مسلحانه انجام نشود[۲۰].

پاسخ به تفسیر نادرست از معنای ولایت

نتیجه گیری

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: مزینانی، محمد صادق، حکومت اسلامی در عصر انتظار، چشم به راه مهدی، ص ۱۰۷-۱۰۹.
  2. «عَنْ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ (ع) عَنِ النَّبِیِّ (ص) أَنهُ قَالَ لَه: یَا عَلِیُّ إِنَّ إِزَالَةَ الْجِبَالِ الرَّوَاسِی أَهْوَنُ مِنْ إِزَالَةِ مُلْکٍ لَمْ تَنْقَضِ أَیَّامُهُ»؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۳۵۲، ح۵۷۶۲.
  3. «الْزَمُوا الْأَرْضَ وَ اصْبِرُوا عَلَی الْبَلَاءِ وَ لَا تُحَرِّکُوا بِأَیْدِیکُمْ وَ سُیُوفِکُمْ فِی هَوَی أَلْسِنَتِکُمْ وَ لَا تَسْتَعْجِلُوا بِمَا لَمْ یُعَجِّلْهُ اللَّهُ لَکُمْ فَإِنَّهُ مَنْ مَاتَ مِنْکُمْ عَلَی فِرَاشِهِ وَ هُوَ عَلَی مَعْرِفَةِ حَقِّ رَبِّهِ وَ حَقِّ رَسُولِهِ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ مَاتَ شَهِیداً وَ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ وَ اسْتَوْجَبَ ثَوَابَ مَا نَوَی مِنْ صَالِحِ عَمَلِهِ وَ قَامَتِ النِّیَّةُ مَقَامَ إِصْلَاتِهِ لِسَیْفِهِ فَإِنَّ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ مُدَّةً وَ أَجَلًا»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۳.
  4. ر.ک: مزینانی، محمد صادق، حکومت اسلامی در عصر انتظار، چشم به راه مهدی، ص ۱۰۷-۱۰۹.
  5. «عَنْ أَبِی بَصِیرٍ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: کُلُ‏ رَایَةٍ تُرْفَعُ‏ قَبْلَ‏ قِیَامِ‏ الْقَائِمِ‏ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ‏ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ وسایل الشیعه، ج ۱۱، باب ۱۳ از ابواب جهاد العدو، ص ۳۷، حدیث ۶.
  6. ر.ک: طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ – ۱۴۳؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ – ۷۹
  7. «وَ اللَّهِ لَا یَخْرُجُ وَاحِدٌ مِنَّا قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ إِلَّا کَانَ مَثَلُهُ مَثَلَ فَرْخٍ طَارَ مِنْ وَکْرِهِ قَبْلَ أَنْ یَسْتَوِیَ جَنَاحَاهُ فَأَخَذَهُ الصِّبْیَانُ فَعَبِثُوا بِه‏»؛ علی بن ابراهیم، عن أبیه، عن حماد بن عیسی، عن ربعی، رفعه عن علی بن الحسین (ع)؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۶۴، ح ۳۸۲؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۱۹۹، ح ۱۴.
  8. ر.ک: طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ – ۱۴۳؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ - ۷۹.
  9. ر.ک: مزینانی، محمد صادق، حکومت اسلامی در عصر انتظار، چشم به راه مهدی، ص ۱۰۷-۱۰۹؛ طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ - ۱۴۳.
  10. ر.ک: طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ – ۱۴۳؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ - ۷۹.
  11. منتخب الاثر.
  12. ر.ک: طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ - ۱۴۳.
  13. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ - ۷۹.
  14. «لَا أَزَالُ أَنَا وَ شِیعَتِی بِخَیْرٍ مَا خَرَجَ الْخَارِجِیُّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَوَدِدْتُ أَنَّ الْخَارِجِیَّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ خَرَجَ وَ عَلَیَّ نَفَقَةُ عِیَالِهِ»؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۵۴، ح ۱۹۹۷۵.
  15. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ - ۷۹.
  16. «وَ لَا تَقُولُوا خَرَجَ زَیْدٌ فَإِن زَیْداً کَانَ عَالِماً وَ کَانَ صَدُوقاً وَ لَمْ یَدْعُکُمْ إِلَی نَفْسِهِ إِنمَا دَعَاکُمْ إِلَی الرضَا مِنْ آلِ مُحَمدٍ (ع) وَ لَوْ ظَهَرَ لَوَفَی بِمَا دَعَاکُمْ إِلَیْهِ إِنمَا خَرَجَ إِلَی سُلْطَانٍ مُجْتَمِعٍ لِیَنْقُضَه»؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۶۴، ح۳۸۱.
  17. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ – ۷۹.
  18. "أَلْتَمِسُ الْعُذْرَ بَیْنِی وَ بَیْنَ اللَّهِ"؛ ابن‌شهرآشوب، المناقب، ج ۲، ص ۲۵۹.
  19. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ - ۷۹.
  20. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ - ۷۹.
  21. ر.ک: طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ - ۱۴۳.
  22. ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ – ۷۹؛ طاهری، حبیب‌الله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ - ۱۴۳.