برهان معجزه چیست و چگونه بر امامت امام علی دلالت می‌کند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برهان معجزه چیست و چگونه بر امامت امام علی دلالت می‌کند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ امامت
مدخل اصلیامامت
تعداد پاسخ۱ پاسخ

برهان معجزه چیست و چگونه بر امامت امام علی دلالت می‌کند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث امامت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.

پاسخ نخست

علی ربانی گلپایگانی

حجت الاسلام و المسلمین علی ربانی گلپایگانی در کتاب «براهین و نصوص امامت» در این‌باره گفته‌ است:

«یکی از براهین عقلی امامت امیرالمؤمنین (ع) برهان معجزه است، یعنی امیرالمؤمنین (ع) مدعی امامت بود و از سویی معجزات بسیاری نیز به دست او واقع شده است. بنابراین، امامت وی به حکم عقل ثابت است، زیرا معجزه، همان‌گونه که برهان عقلی بر صدق مدعی نبوت است، برهان عقلی بر صدق مدعی امامت نیز محسوب می‌شود[۱](...)[۲].

معجزه به نبوت اختصاص ندارد، بلکه معجزه با راستگویی کسی ملازمه دارد که با زبان حال یا قال مدعی مقام و منصبی الهی است؛ هرگاه آن مقام و منصب، نبوت باشد، معجزه، راستگویی مدعی نبوت را اثبات می‌کند، و هر گاه آن مقام و منصب امامت باشد، معجزه، راستگویی مدعی امامت را اثبات می‌کند، و هرگاه آن مقام و منصب، ولایت و قرب معنوی در پیشگاه الهی باشد، معجزه، راستگویی مدعی آن را اثبات می‌کند.

دلالت معجزه بر هریک از امور یاد شده، دلالت تضمّنی است نه دلالت مطابقی. دلالت مطابقی معجزه این است که آورنده معجزه در مدعای خود راستگو است، حال اگر مدعای او نبوت باشد، بر راستگویی او در دعوی نبوت دلالت می‌کند، و اگر مدعای او امامت باشد، بر راستگویی او در امامت دلالت می‌کند و هکذا[۳].

معجزه، اقسام گوناگونی دارد:

  1. یکی از اقسام معجزه، این است که سخنی بگوید که دیگران از آوردن مانند آن ناتوان باشند، چنان که قرآن کریم این‌گونه است.
  2. قسم دیگر این است که بدون استفاده از راه‌های عادی، از حوادث گذشته یا آینده خبر درست بدهد، یعنی آنچه مربوط به گذشته است، واقع شده باشد، و آنچه مربوط به آینده است، واقع شود. رسول اکرم (ص) نمونه‌های بسیاری از این‌گونه معجزات داشته است[۴].
  3. قسم دیگر وقوع کاری خارق‌العاده است که یا از کسی صادر می‌شود، یا به دعای وی رخ می‌دهد، و یا به خاطر او و درباره او تحقق می‌یابد.

همه این اقسام برای پیامبر اکرم (ص) رخ داده است[۵].

امیرالمؤمنین (ع) و دعوی امامت: براساس آنچه گفته شد برای اثبات دلیل معجزه بر امامت امیرالمؤمنین (ع) دو مسأله باید مورد بررسی قرار گیرد، دعوی امامت از سوی ایشان و وقوع معجزه از آن حضرت. گزارش‌های تاریخی بیانگر این است که امیرالمؤمنین (ع) پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) خود را پیشوای برحق امت اسلامی می‌دانست، چنان‌که جمعی از اصحاب پیامبر (ص) نیز طرفدار و پیروش بودند و با ابوبکر و دیگران احتجاج کردند. سخنان اعتراض‌آمیز امیرالمؤمنین (ع) درباره کسانی که جامه خلافت را پیش از او برتن کردند[۶]، و احتجاج وی با اصحاب شورا مشهور است[۷].

مورخان نقل کرده‌اند که امیرالمؤمنین (ع) و بنی‌هاشم تا وقتی حضرت زهرا (س) از دنیا نرفته بود، با ابوبکر بیعت نکردند[۸]. چنان که فاطمه زهرا (س) هرگز با ابوبکر بیعت نکرد و با حالت خشم از وی از دنیا رفت. بیعت نکردن امیرالمؤمنین (ع) با ابوبکر بدان علت بود که او را شایسته مقام خلافت نمی‌دانست و امامت را حق خود می‌دانست، و بیعت او نیز با اکراه و به سبب رعایت مصالح اسلام و مسلمانان واقع شد، چنان که وقتی وی را برای بیعت کردن با ابوبکر به مسجد آوردند، فرمود: «أَنَا أَحَقُّ بِهَذَا الْأَمْرِ مِنْكُمْ وَ أَنْتُمْ أَوْلَى بِالْبَيْعَةِ لِي»[۹]؛ من از شما به امامت سزاوارترم و شما به بیعت کردن با من سزاوارترید”.

امیرالمؤمنین (ع) از قریش و همدستان‌شان شکوه کرده است که چرا درباره امامت، با وی به نزاع برخاستند با آنکه وی به آن سزاوارتر از دیگران بود[۱۰].

بنابراین، از نظر شواهد تاریخی در اینکه امیرالمؤمنین (ع) مدعی مقام امامت بود تردیدی وجود ندارد[۱۱].

خلاصه برهان معجزه بر امامت علی (ع) این است که وی مدعی امامت بوده و معجزات و کرامات بسیاری از او سرزده است. همان‌گونه که هرگاه کسی مدعی نبوت باشد و معجزه داشته باشد، نبوتش ثابت می‌شود، کسی که دعوی امامت داشته باشد و دارای معجزه باشد، امامتش ثابت می‌شود. بنابراین امیرالمؤمنین (ع) پس از پیامبر اکرم (ص) امام امت اسلامی بوده است»[۱۲].

پانویس

  1. برهان معجزه را عده‌ای از متکلمان امامیه به اختصار یا به تفصیل بیان کرده‌اند: الف) شیخ مفید در کتاب ارشاد به تفصیل از معجزات امیرالمؤمنین (ع) سخن گفته و آنها را دلیل روشنی بر امامت آن حضرت دانسته است (الارشاد، ج۱، ص۳۰۵- ۳۵۳). ب) ابوالصلاح حلبی در تقریب المعارف برهان معجزه را نخست برای اثبات امامت همه امامان اهل‌بیت (ع) و سپس برای اثبات هریک از آنان تقریر کرده است (تقریب المعارف، ص۱۱۹-۱۲۳). ج) خواجه نصیرالدین طوسی در تجرید الاعتقاد در عبارتی کوتاه – چنان‌که سبک او در کتاب مزبور اقتضا می‌کند -برهان معجزه بر امامت علی (ع) را بیان کرده است، ولظهور المعجز علی یده کقلع باب خیبر و مخاطبة الثعبان، و رفع الصخرة العظیمة عن القلیب و محاربة الجن و رد الشمس و غیر ذلک، و ادعی الامامة، فیکون صادقا. د) علامه حلی در کشف المراد کلام محقق طوسی درباره برهان معجزه را شرح کرده است (کشف المراد، ص۵۰۲ -۵۰۳). ه‍) ابواسحاق نوبختی در الیاقوت فی علم کلام، برهان معجزه بر امامت امیرالمؤمنین (ع) را به اختصار بیان کرده است. علامه حلی نیز در انوار الملکوت آن را تبیین کرده است (انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، ص۲۱۴-۲۱۵). و) نجم الدین، جعفر بن حسن معروف به محقق حلی (صاحب شرایع الاحکام) در کتاب المسلک فی اصول برهان معجزه را با عنوان پنجمین دلیل بر امامت امیرالمؤمنین (ع) به صورت نسبتاً مشروح کتاب بیان کرده است (المسلک فی اصول الدین، ص۲۴۱-۲۴۷). ز) محمد بن جریر بن رستم طبری در المسترشد- که در اثبات امامت امیرالمؤمنین (ع) نگاشته است – نمونه‌هایی از معجزات علی (ع) را برای اثبات امامت آن حضرت نقل کرده است، (المسترشد فی امامة امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع)، ص۶۶۴-۶۷۴). ح) ملامهدی نراقی در انیس الموحدین امامت امیرالمؤمنین (ع) را از پنج طریق اثبات کرده و طریق چهارم را صدور معجزات از آن حضرت قرار داده است (انیس الموحدین، ص۲۲۹-۲۳۳). ط) زین‌الدین علی بن یونس عاملی بیاضی در “الصراط المستقیم” از طریق معجزات، بر امامت امیرالمؤمنین و دیگر امامان اهل‌بیت (ع) استدلال کرده است (الصراط المستقیم إلی مستحقی التقدیم، ج۱، ص۹۴-۱۰۹ و ج۲، ص۱۷۷-۲۱۵).
  2. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۷۹.
  3. أن المعجز انما بدل بطریق المطابقة، علی صدق الدعوی التی یطابقها، فاما دلالتها علی النبوة، فانما هی بطریق التضمن، و بیانه انه یدل علی صدق المدعی النبوة فی دعواه، ولما کان دعواه النبوة تضمن صدقه فی تلک الدعوی نبوته، فکان دلالته علی النبوة بالتضمن، لا بالمطابقة. المنقذ من التقلید، ج۱، ص۴۰۳.
  4. خداوند در موارد متعدد، پس از نقل حوادث گذشته فرموده است: ﴿ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ... «این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم.».. سوره آل عمران، آیه ۴۴؛ ﴿تِلْكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنْتَ تَعْلَمُهَا أَنْتَ وَلَا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هَذَا... «این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید.».. سوره هود، آیه ۴۹؛ ﴿ذَلِكَ مِنْ أَنْبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ... «(ای پیامبر) این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم.».. سوره یوسف، آیه ۱۰۲. چنان که قرآن کریم از حوادث بسیاری که در آینده تحقق یافته خبر داده است: ﴿الم * غُلِبَتِ الرُّومُ * فِي أَدْنَى الأَرْضِ وَهُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ * فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِن بَعْدُ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ * بِنَصْرِ اللَّهِ يَنصُرُ مَن يَشَاء وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ * وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ «الف، لام، میم * رومیان شکست خوردند * در نزدیک‌ترین سرزمین و آنان پس از شکستشان به زودی پیروز می‌گردند * در چند سال؛ کار گذشته و آینده با خداوند است و در آن روز مؤمنان شاد می‌شوند * به یاری خداوند که هر کس را بخواهد یاری می‌رساند و او پیروزمند بخشاینده است * بنابر وعده خداوند؛ خداوند در وعده خود خلاف نمی‌ورزد امّا بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره روم، آیه ۱-۶؛ ﴿سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَبِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِينَ «به زودی در دل کافران بیم خواهیم افکند زیرا برای خداوند چیزی را شریک قرار می‌دهند که (خداوند) حجّتی بر آن فرو نفرستاده است و سرای آنان دوزخ است و سرای ستمکاران، بد (جایگاهی) است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۱؛ ﴿سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَيُوَلُّونَ الدُّبُرَ «زودا که آن گروه در هم شکنند و واپس بگریزند» سوره قمر، آیه ۴۵؛ ﴿قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ فَإِنْ تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا وَإِنْ تَتَوَلَّوْا كَمَا تَوَلَّيْتُمْ مِنْ قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا «به جهادگریزان از تازی‌های بادیه‌نشین بگو: به زودی به سوی قومی سخت جنگجو فرا خوانده خواهید شد که با آنان کارزار کنید (تا کشته شوند) یا اسلام آورند آنگاه، اگر فرمان برید خداوند پاداشی نیکو به شما خواهد داد و اگر روی برتابید چنان که پیش‌تر روی برتافتید شما را عذابی دردناک خواهد کرد» سوره فتح، آیه ۱۶؛ ﴿لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذَلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا «خداوند، به حق رؤیای پیامبرش را راست گردانیده است؛ شما اگر خداوند بخواهد با ایمنی، در حالی که سرهای خود را تراشیده و موها را کوتاه کرده‌اید، بی‌آنکه بهراسید به مسجد الحرام وارد می‌شوید بنابراین او چیزی را می‌دانست که شما نمی‌دانید، از این رو پیش از آن پیروزی نزدیکی پدید آورد» سوره فتح، آیه ۲۷؛ ﴿إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ مَنْ جَاءَ بِالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ «بی‌گمان آن کس که قرآن را بر تو واجب کرده است تو را به بازگشتگاهی باز می‌گرداند؛ بگو: پروردگار من بهتر می‌داند چه کسی رهنمود آورده است و چه کسی در گمراهی آشکاری است» سوره قصص، آیه ۸۵. در روایات نیز نمونه‌های بسیاری از این‌گونه معجزات نقل شده است: مانند اخبار از اینکه علی (ع) با ناکثین، قاسطین و مارقین جنگ خواهد کرد، و اخبار به عمار که گروهی یاغی، او را خواهند کشت، و اخبار به اینکه کسری و قیصر هلاک خواهند شد و نمونه‌های دیگر.
  5. بحارالانوار، ج۱۷، ص۲۲۱-۳۲۵؛ ج۱۸، ص۱-۱۴۷؛ نیز ر.ک: شرح المقاصد، ج۵، ص۳۷-۳۸؛ کشف المراد ص۴۸۱-۴۸۴.
  6. نهج البلاغه، خطبه ۳ (خطبه شقشقیه). برای آگاهی از مصادر این خطبه، ر.ک: مصادر نهج البلاغه، ج۱، ص۳۰۹- ۳۱۸.
  7. نهج البلاغه، خطبه ۷۴؛ مناقب خوارزمی، ص۳۱۳-۳۱۴، حدیث ۳۱۴.
  8. تاریخ طبری، ج۳، ص۲۰۲؛ الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۱۱۴؛ الامامة و السیاسة، ج۱، ص۱۶؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۹.
  9. الامامة و السیاسة، ج۱، ص۱۸-۱۹.
  10. نهج البلاغه، خطبه ۲۱۷.
  11. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۸۳.
  12. ربانی گلپایگانی، علی، براهین و نصوص امامت، ص ۹۴.