دشمنان امام مهدی چه کسانی هستند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
«۱. منحرفان فکری: یکی از گروههایی که با امام زمان (ع) جنگ میکند، گروهی است که قرآن را با اندیشه باطل خود تفسیر میکنند. در روایات آمده است: "آزاری که آنان هنگام ظهور به امام زمان (ع) میرسانند، بیش از آزاری است که پیامبر (ص) از مردم نادان زمان خود دید، چون افرادی پیامبر (ص) را آزار دادند که سنگ و چوب را میپرستیدند، اما کسانی که با قائم آل محمد (ع) جنگ میکنند، کسانی هستند که کتاب خدا را در برابر آن حضرت تفسیر میکنند"[۱].
۲. بتریه: بتریه شاخهای از زیدیه و منسوب به مغیرة بن سعد هستند. برخی گفتهاند: بتریه یاران کثیر النوا، حسن بن ابی صالح، سالم بن ابی حفصه، حکم بن عیینه، سلمه بن کهیل و ابوالمقدام ثابت بن حداد هستند که مردم را به محبت و ولایت علی (ع) دعوت کردند، اما محبت او را با محبت ابوبکر و عمر مخلوط کردند. آنان محبت ابوبکر و عمر را قبول دارند، ولی نسبت به عثمان، طلحه، زیبر و عایشه بغض ورزیدند و نظرشان بر این بود که باید در کنار فرزندان علی (ع) علیه دشمنان قیام کرد[۲]. حسن بن سلیمان نقل کرده که امام صادق (ع) فرمود: آنان چهار هزار نفر هستند[۳]. شیخ مفید درباره تعداد آنان نوشته است: "بِضْعَةَ عَشَرَ آلاف [أَلْفَ] أَنْفُسٍ"[۴]، مراد ایشان از این عبارت، چند ده هزار نفر میباشد. ابن رستم طبری تعداد آنها را شانزده هزار نفر میداند[۵].
امام باقر (ع) فرمود: "هنگامی که امام زمان (ع) ظهور میکند و به سوی کوفه میرود، عدهای که به آنها بتریه گفته میشود، در حالی که اسلحه بر دوش دارند، در مقابل امام قرار میگیرند و میگویند: برگرد به همان جایی که آمدهای! ما نیازی به بنی فاطمه نداریم"[۶].
امام صادق (ع) فرمود: "چهار هزار از حاملان قرآن و پشمینهپوشان معروف به زیدیه، از بیعت با آن حضرت خودداری میکنند و میگویند: آمدن امام حسین (ع) در این زمان، سحری عظیم است. پس هر دو سپاه در مقابل یکدیگر قرار میگیرند، امام زمان (ع) آنها را موعظه میکند و سه روز به آنان مهلت میدهد. پس از پایان گرفتن مهلت، امام زمان (ع) دستور جنگ با آنان را صادر میکند"[۷].
امام باقر (ع) نیز فرمود: "وقتی حضرت مهدی (ع) به کوفه میرود، شانزده هزار نفر از بتریه که خود را قاریان قرآن و فقهای دین میدانند، ولی نفاق و دورویی سر تا پای آنها را فرا گرفته است، در حالی که اسلحه بر دوششان است، نزد آن حضرت میآیند و میگویند: ای فرزند فاطمه برگرد که هیچ نیازی به تو نداریم. اینجاست که حضرت مهدی (ع) شمشیر خواهد کشید و در روز دوشنبه از بعد از ظهر تا شب، همه آنها را در پشت شهر نجف به قتل میرساند"[۸].
۳. مرجئه: سومین گروه از دشمنان امام زمان (ع) که حضرت هنگام ظهور با آنان جنگ میکند و همه آنها را به قتل میرساند، کجاندیشان مرجئه هستند که بر اثر عقاید انحرافی خود، فرسنگها از اسلام فاصله میگیرند و عظیمترین گناهان را بیپروا انجام میدهند. علامه طریحی درباره این گروه مینویسد: "مرجئه گروهی از مسلمانان هستند و عقیده دارند هرگز گناه ضرری به ایمان نمیزند".
همچنین ابن قتیبه میگوید: "مرجئه کسانی هستند که قائل به ایمان قولی و زبانی بدون عمل میباشند". برخی نیز گفتهاند: "مرجئه همان جبریه هستند که گویند: هیچگاه بنده از خود اختیاری ندارد"[۹].
بشیر میگوید: "در سفری که به مدینه داشتم، همین که به در خانه امام باقر (ع) رسیدم، قاطر زین شدهای بر در خانه آن حضرت یافتم، بدین جهت برای ملاقات با آن حضرت، پشت در خانه نشسته، منتظر بیرون آمدن وی شدم. همین که امام (ع) بیرون آمد، سلام کردم. آن حضرت از قاطر پیاده شد، به سوی من آمد و فرمود: اهل کجا هستی؟ عرض کردم: اهل عراق. فرمود: کدام شهر؟ عرض کردم: کوفه. فرمود: چه کسی در این سفر تو را همراهی میکرد؟ گفتم: گروهی از محدثه. فرمود: محدثه کیانند؟ عرض کردم: مرجئه. فرمود: وای بر آنها! اگر فردا قائم ما قیام کند، به چه کسی پناه خواهند برد؟ عرض کردم: آنان گویند: در آن روز همه مشمول عدل او قرار میگیریم و با شما برابر هستیم. فرمود: "هرکس توبه کند، خداوند توبهاش را میپذیرد و هرکس نفاقی در درون داشته باشد، او را از رحمت خود دور خواهد کرد و هرکس ایده باطلش را در آن روز اظهار کند، خداوند خونش را خواهد ریخت". سپس فرمود: "قسم به آنکه جانم در قبضه اوست، امام زمان (ع) آنها را خواهد کشت، همانگونه که قصاب گوسفند خود را میکشد". عرض کردم: آنان گویند: هنگامی که امور بر حضرت مهدی (ع) سامان گرفت، وی قطره خونی را نخواهد ریخت. حضرت (ع) فرمود: "قسم به آنکه جانم در دست اوست! چنین چیزی نخواهد بود، تا ما و شما خون و عرق را از پیشانیمان پاک گردانیم و سپس به پیشانی خود اشاره نمود"[۱۰].
«بی گمان در این مصاف بزرگ، شیطانها و پیروانشیطان، گرد هم میآیند تا آخرین تلاشهای خود را برای رودرویی با حق به کار گیرند. بررسی روایات به روشنی برخی از گونههای دشمنانحضرت را در هنگام قیام معرفی میکند؛ البته در پارهای موارد ممکن است این گروهها، شامل بخشی از گروه دیگر نیز بشوند، اما از آنجا که در روایات مورد اشاره قرار گرفتهاند این گونه عنوان بندی شدند. در یک تقسم بندی کلی دشمنان به دو گروه تقسیم میشوند: ۱. غیر مسلمانان (کافران، مشرکان، یهود و نصارا)؛ ۲. مسلمانان (طور عمده منافقان).
کافران و مشرکان: نخستین گروهی که در برابر حضرت مهدی (ع) صف آرایی میکنند، مشرکان و کفارند؛ آنان که ادعا میکنند سرکرده مردم جهانند و نهضتآزادی بخش امام مهدی (ع) را مانعمنافع ناروای خود میبینند. برای جلوگیری از پیرویمستضعفان از ایشان و حاکمیت محرومان، نیرو تهیه کرده و با سپاهیانامام درگیر میشوند. امام صادق (ع) درباره آیه شریفه﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾[۱۷]؛ میفرماید: «"إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ لَمْ یَبْقَ مُشْرِکٌ بِاللهِ الْعَظِیمِ وَ لَا کَافِرٌ إِلا کَرِهَ خُرُوجَه"»[۱۸]؛ آن گاه که قائمقیام کند، هیچ مشرک به خداوند بلند مرتبه و هیچ کافری نخواهد بود مگر اینکه از قیام او ناخشنود خواهد شد. آنان به دنبال این ناخرسندی، به دشمنی و جنگ با آن حضرت میپردازند. شیوه برخورد حضرت مهدی (ع) با آنان که همان شیوه پیامبر است به شدیدترین صورت ممکن خواهد بود که: ﴿مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ﴾[۱۹]؛ محمد (ص) پیامبر خداست و کسانی که با اویند، بر کافران، سختگیر [و] با همدیگر مهربانند. شاید به جهت شرایطی که خداوند فراهم سازد، بسیار سختتر و دردناکتر باشد.
راحت طلبان: "راحتطلبی" ریشه در خود پرستی دارد و خودخواهی، منشأ همه مفاسد است. لذتطلبی حالتی را در انسان ایجاد میکند که همه معیارهای اعتقادی و اخلاقی او را دگرگون میسازد. لذت طلب، دین را به گونهای توجیه میکند که با رفاه او در تزاحم نباشد؛ او بیشتر به دنبال آن دسته از احکام ساده و بدون دردسر است که دنیای او در خطر نیفتد. انقلاب جهانی امام زمان (ع)، بدون گذشتن از آتش و خون به پیروزی نمیرسد؛ در نبرد محرومان با مستکبران، برق تیغ بلا، ایمانها را به آزمایش در میآورد. مؤمنان راستین پیشاپیش به استقبال رفته و خود را برای بلاها آماده میسازند؛ ولی راحت طلبان با دستاویز قرار دادن مذهب، در پس توجیه وضع و پایگاه خویش هستند. در دوران انتظار، بیش از همه چیز، در فکرزندگی خودند و انتظار را بیشتر در دعا و…. میجویند.
جمود اندیشان: از آغاز تاریخ اسلام، ظاهرگرایان از مهمترین کسانی اندکه مانع گسترش دین میباشند، کسانی که به باطن و روح و هدفدین توجه نکرده و افق درکشان فراتر از پوست و قالب را نمینگرد. دور بودن از واقعیتهای عینی، آنان را کوته بین و به خود محوری دچار کرده، محدود بودن درکشان نسبت به دین، موجب میشود در بحرانها و زمانهای حساس، تکلیف خود را نشاسند و آن گونه که شایسته است، از پیامبر و امامان (ع) پیروی نکنند و گاهی نیز به رویارویی با آنان بپردازند! هنگام ظهور حضرت مهدی (ع)، نه فقط تحجر در اندیشهها و رفتاراجتماعی، از میان نمیرود که به گونههایی نو، جلوه میکند. محمد بن أبی حمزه از امام صادق (ع) روایت کرده است: «"الْقَائِمُ (ع) یَلْقَی فِی حَرْبِهِ مَا لَمْ یَلْقَ رَسُولُ اللهِ (ص) إِن رَسُولَ اللهِ ص أَتَاهُمْ وَ هُمْ یَعْبُدُونَ حِجَارَهً مَنْقُورَهً وَ خُشُباً مَنْحُوتَهً وَ إِن الْقَائِمَ یَخْرُجُونَ عَلَیْهِ فَیَتَأَولُونَ عَلَیْهِ کِتَابَ اللهِ وَ یُقَاتِلُونَهُ عَلَیْهِ"»[۲۲]؛ قائم (ع) در پیکار خود با چنان چیزی مواجه خواهد شد که رسول خدا (ص) با آن مواجه نگردید! همانا رسول خدا (ص) در حالی به سوی مردم میآمد که آنان بتهای سنگی و چوبهای تراشیده را پرستش میکردند؛ ولی قائم چنان است که علیه او خروج میکنند و کتاب خدا را علیه او تأویل میکنند و به استناد همان تأویل با او به جنگ بر میخیزند: فضیل بن یسار گوید: شنیدم امام صادق (ع) میفرمود: «»؛ قائم ما چون قیام کند، مردم از روی جهل با او برخورد میکنند؛ شدیدتر از آنچه رسول خدا با آن از سوی نادانان جاهلیت روبه رو شد. گفتم: این چگونه ممکن است؟ فرمود: «"إِن رَسُولَ اللهِ (ص) أَتَی الناسَ وَ هُمْ یَعْبُدُونَ الْحِجَارَهَ وَ الصخُورَ وَ الْعِیدَانَ وَ الْخُشُبَ الْمَنْحُوتَهَ وَ إِن قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَتَی الناسَ وَ کُلهُمْ یَتَأَولُ عَلَیْهِ کِتَابَ اللهِ یَحْتَج عَلَیْهِ بِهِ ثُم قَالَ أَمَا وَ اللهِ لَیَدْخُلَن عَلَیْهِمْ عَدْلُهُ جَوْفَ بُیُوتِهِمْ کَمَا یَدْخُلُ الْحَر وَ الْقُر"»[۲۳]؛ همانا رسول خدا درحالی به سوی مردم آمد که آنان سنگ و کلوخ و چوبهای تراشیده و مجسمههای چوبین را میپرستیدند؛ قائم ما چون قیام کند در حالی به سوی مردم میآید که جملگی کتاب خدا را علیه او تأویل میکنند و بر او بدان احتجاج مینمایند! سپس فرمود: بدانید به خداسوگند! موج دادگستری او بدان گونه که گرما و سرما نفوذ میکند تا درون خانههای آنان راه خواهد یافت. ناگفته نماند امام، در مرحله دعوت، به تبیین اهداف و علل اقدامات خود میپردازد و ابهامی برای مردم باقی نمیگذارد تا تمام حق آشکار گردد. آن گاه که حق آشکار شد، اگر دشمنان از آن سر باز زدند، حضرتاقدامنظامی میکند.
رسول گرامی اسلام (ص) همه سرکشان که از دستوراتقائم آل محمدسرپیچی کنند را به هلاکت و نابودی بشارت داده است که فرمود: «"مَنْ تَبِعَهُ نَجَا وَ مَنْ تَخَلفَ عَنْهُ هَلَک"»[۲۴]؛ هر کس از او پیروی کند، نجات مییابد و هر کس سرپیچی کند، نابود میشود. در روایاتی چند از شدت برخورد آن حضرت با برخی از عربها سخن به میان آمده است. شاید به این دلیل که شماری مسلمانان از میان عربها هستند و بیشترین ستم به اهل بیت پیامبر (ع) از طرف آنان صورت گرفته است. امروزه نیز این دشمنی با پیروان اهل بیت (ع) و هم سویی با استکبار، در بخش قابل توجهی از آنان به چشم میخورد. ابو بصیر از امام صادق (ع) روایت کرده است: «"إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ لَمْ یَکُنْ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْعَرَبِ وَ قُرَیْشٍ إِلا السیْفُ مَا یَأْخُذُ مِنْهَا إِلا السیْفَ"»[۲۵]؛ هنگامی که قائمقیام کند، میان او و عرب و قریش جز شمشیر چیزی نخواهد بود؛ از آنان چیزی دریافت نخواهد کرد جز شمشیر. امام باقر (ع) نیز فرمود: «"یقُومُ الْقَائِمُ بِأَمْرٍ جَدِیدٍ وَ کِتَابٍ جَدِیدٍ وَ قَضَاءٍ جَدِیدٍ عَلَی الْعَرَبِ شَدِیدٌ لَیْسَ شَأْنُهُ إِلا السیْفَ لَا یَسْتَتِیبُ أَحَداً وَ لَا یَأْخُذُهُ فِی اللهِ لَوْمَهُ لَائِمٍ"»[۲۶]؛ قائم، به امری نوین و دستورات تازه و قضایی جدید قیام خواهد کرد. این بر عرب سخت گران خواهد بود (یا سخت خواهد گرفت). او را کاری جز با شمشیر نیست؛ توبه هیچ کس را نمیپذیرد و در کار خدا از ملامت هیچ شخص خرده گیری باک ندارد[۲۷].