دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب ماتریدیه در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)
دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب ماتریدیه در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم |
مدخل اصلی | علم غیب |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب ماتریدیه در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان «دیدگاههای دانشمندان مسلمان در باره قلمرو علم معصوم چیست؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.
پاسخ نخست
آقای محمد صادق عظیمی در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی» در اینباره گفته است:
«در آغاز قرن چهارم هجری، همزمان با ظهور مکتب اشعری در بصره، مکتب دیگری در سمرقند توسط ابو منصور ماتریدی به قصد دفاع از عقاید اهل سنت و ابداع روشی معتدل، میان عقلگرایی افراطی معتزله و ظاهرگرایی تفریطآمیز اهل حدیث، تأسیس شد. البته همزمانی و وحدت انگیزه، سبب نگردید که این دو مکتب در روش بحث نیز یکسان و هماهنگ باشند؛ زیرا رنگ عقلی در مکتب ماتریدی بیش از مکتب اشعری است. این مکتب، به شیوه تعقل و اعتزال نزدیکتر است تا به مکتب اهل حدیث. بر عکس اشاعره که به اهل حدیث نزدیکتر است. به گفته ابو زهره، در روش ماتریدی عقل از ارزش و اعتبار بیشتری برخوردار است، بدون آنکه در این باره زیادهروی شده باشد، در حالی که اشاعره به نقل پایبندترند و در عمل آن را تأیید میکنند و در حقیقت میتوان گفت که اشاعره مکتبی است میان اعتزال و اهل حدیث و ماتریدیه مکتبی است میان معتزله و اشاعره.
استاد ربانی نیز درباره تفاوت روش ماتریدی با اشعری چنین گفته است: "ماتریدی و اشعری انگیزه واحد داشتند ولی روش آنان کاملاً یکسان نبود، بلکه عقلگرایی در مکتب ماتریدی بر ظاهرگرایی غالب است و از این نظر، روش وی به روش معتزله نزدیکتر است. در نتیجه در مکتب وی تنزیه بر تشبیه برتری دارد. با این حال، در بسیاری از مسائل کلامی درباره توحید و صفات نظر ماتریدی با اشعری هماهنگ است، هرچند در تفسیر و تبیین آنها کاملاً همرأی نیستند".
به هر حال، بزرگان این مکتب نیز علم به احکام اسلامی را از ویژگیهای امام شمردهاند. در ادامه سخنان برخی از آنان را از نظر میگذرانیم:
- ابو بکر احمد رازی حنفی: وی پس از بیان اهداف و فلسفه امامت، اوصاف و شرایط امام را ذکر میکند و چنین مینویسد:"و ان یکون بالغاً عاقلاً ذکراً عادلاً عالماً بالحلال و الحرام مهتدیاً الی وجوه السیاسات، و تدبیر الحروب ... و اما کونه معصوماً و کونه افضل الناس و کونه مجتهداً فی الاصول و الفروع ... لیس بشرط"[۱]؛ لازم است امام بالغ، عاقل، مرد، عادل، عالم به حلال و حرام، مرد سیاست و آشنا به فنون نظامی باشد و اما عصمت و افضلیت و اجتهاد در اصول و فروع، در امام شرط نیست. این سخن وی هم مخالف امامیه است که عصمت و افضلیت را در امام شرط کردهاند هم مخالف جمهور اهل سنت که اجتهاد را شرط دانستهاند. در واقع نفس علم در نظر وی شرطیت دارد، تفاوت نمیکند از راه اجتهاد به دست آید یا از راه پرسش از علما و مجتهدان به دست آید.
- ابو یسر محمد بزدوی: وی از مشاهیر متکلمان ماتریدیه است که علم و شجاعت و تدبیر را از شرایط امام دانسته است:"و یجب ان یکون عالماً شجاعاً ذا رأی و تدبیر"[۲]؛ لازم است امام از علم و شجاعت و تدبیر برخوردار باشد، البته وی توضیح نداده است، علم اجتهادی برای امام لازم است یا علم تقلیدی از دیگران نیز کافی است. اما خواهیم دید که بسیاری از عالمان ماتریدی، مجتهد بودن امام را شرط ندانستهاند.
- ابو معین نسفی: در شرح کلام شیخ ابو منصور ماتریدی که گفته است: سزاوار است امام جامع ویژگیهای چندی باشد که از جمله آنها علم به احکام حلال و حرام است، میگوید: "اجتهاد در امام شرط نیست؛ زیرا بسیاری از خلفای اسلامی بعد از خلفای راشدین، مجتهد نبودند و در عین حال، مردم امامت آنها را پذیرفته بودند و اطاعت شان را واجب میدانستند. به علاوه اجتهاد در قاضی شرط نیست، چون میتواند از علم دیگران در امر قضاوت بهره ببرد، پس شایسته است در امامت نیز شرط نباشد و شرط اینکه امام باید عالم به همه امور باشد و یا عالم به غیب باشد، از حماقت شیعیان است و معنا ندارد" [۳].
- ابو حفص نسفی: وی قدرت بر اجرای احکام و حفظ کیان اسلامی و گرفتن انتقام مظلومان از ستمگران را از شرایط امام دانسته است:"قادراً علی تنفیذ الاحکام و حفظ حدود دار الاسلام و انصاف المظلوم من الظالم"؛ تفتازانی در شرح کلام وی، قدرت را به علم، عدالت، کفایت و شجاعت تفسیر کرده است[۴]. استاد ربانی گلپایگانی در توضیح شرح تفتازانی مینویسد: "در حقیقت، در کلام نسفی سه نمونه از اهداف امامت و وظایف امام بیان شده است که عبارت است از: اجرای احکام اسلامی، دفاع از کیان اسلام و مسلمین و حمایت از مظلومان و گرفتن حق آنان از ظالمان. هر یک از این اهداف، صفت و شرط ویژهای را لازم دارد. علم به احکام شریعت، شرط تحقق بخشیدن به هدف نخست است؛ چنانکه تحقق هدف دوم، مشروط به داشتن کفایت و شجاعت است و هدف سوم، با شرط عدالت تحقق میپذیرد[۵].
- جمال الدین غزنوی حنفی: در باب شرایط امام، تنها عالم بودن به حلال و حرام را در امام شرط میداند و تصریح میکند عصمت، افضلیت و اجتهاد در اصول و فروع شرط امامت نیست[۶].
- ابن الهام حنفی: وی در شرایط امام گفته است:"شرط الامام بعد الاسلام امور خمسة: الذکورة والورع و العلم و الکفائة". کمالالدین شافعی شارح کلام وی معتقد است، او در باب فروع و احکام به علم مقلد اکتفا کرده است[۷].
- مولوی محمد عبدالعزیز فرهاری: وی گفته است: "اکثریت دانشمندان اسلامی مجتهد بودن در احکام اعتقادی و فرعی را برای امام، شرط کردهاند، در حالی که برخی از آنان اجتهاد را شرط ندانستهاند و این قول پذیرفتنی است. شاید کسانی که آن را شرط کردهاند، در عصر نخست زندگی میکردند که مجتهدان بسیاری در آن زمان بودند و کسانی که آن را نفی کردهاند، در عصرهای بعدی میزیستهاند"[۸].
آنگونه که پیداست، متکلمان ماتریدی، مجتهد بودن در احکام و فروع را شرط امامت نمیدانند بلکه علم تقلیدی را نیز کافی میدانند، بر خلاف اشاعره و معتزله که اکثریت آنان، علم اجتهادی را از شرایط امامت دانستهاند»[۹].
پرسشهای مصداقی همطراز
- دیدگاههای دانشمندان عرفان اسلامی در باره ویژگیهای علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان فلسفه و ت اسلامی در باره ویژگیهای علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان تفسیر در باره ویژگیهای علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان حدیث در باره ویژگیهای علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب امامیه در باره ویژگیهای علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اشعریه در باره ویژگیهای علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اباضیه در باره ویژگیهای علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه فرقه وهابیت در باره ویژگیهای علم معصوم چیست؟ (پرسش)
پرسشهای وابسته
- ویژگیهای علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا علم معصوم حضوری است یا غیر حضوری؟ (پرسش)
- آیا معصوم علم حصولی نیز دارد؟ (پرسش)
- آیا علم معصوم شأنی است یا فعلی؟ (پرسش)
- آیا علم معصوم دائمی است؟ (پرسش)
- آیا علم معصوم علم مستفاد و به نحو اکتسابی است یا موهوبی و موهبتی و به نحو علم لدنی است؟ (پرسش)
- آیا علم معصوم به طور دفعی یا تدریجی به او داده میشود؟ (پرسش)
- آیا علم معصوم تام و بیکران است یا محدود؟ (پرسش)
- آیا علم معصوم تفصیلی و با جزئیات است یا اجمالی و کلی؟ (پرسش)
- آیا علم معصوم ذاتی است یا خداوند به او علم میآموزد؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان مسلمان در باره ویژگیهای علم معصوم چیست؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم معصوم
پانویس
- ↑ رازی حنفی، احمد، شرح بدء الامالی، ص ۲۶۰ – ۲۶۱.
- ↑ بزدوی، محمد، اصول الدین، ص۱۸۷.
- ↑ نسفی، ابو معین میمون بن محمد، تبصرة الادلة، ج ۲، ص ۱۸۸ – ۱۸۹.
- ↑ تفتازانی، مسعود، شرح العقائد النسفیة، ص ۱۰۰.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، امامت در بینش اسلامی، ص ۱۸۴.
- ↑ غزنوی حنفی، احمد، اصول الدین، ص ۲۷۲ – ۲۷۶.
- ↑ کمالالدین شافعی، محمد بن محمد، المسامرة شرح المسایرة فی العقائد، ص ۲۷۰ – ۲۷۱.
- ↑ فرهاری، محمد عبدالعزیز، النبراس، ص ۵۳۶.
- ↑ محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۴۰.