دیدگاه دین یهود درباره عصمت چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
دیدگاه دین یهود درباره عصمت چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ عصمت
مدخل بالاترعصمت
مدخل اصلیعصمت در ادیان و مکاتب
مدخل وابستهیهود
تعداد پاسخ۴ پاسخ

دیدگاه دین یهود درباره عصمت چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث عصمت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی عصمت مراجعه شود.

پاسخ جامع اجمالی

با اندکی جستجو در منابع و تعالیم دین یهود، شواهدی بر عصمت انبیا، حتی در مقام عمل نیز می‌توان به دست آورد. در یکی از کتاب‌های اپوکریفای عهد عتیق به نام نیایش مَنَسّی (صلاة منسّی) در آیه هشتم عصمت انبیا را به نحو شدیدی مطرح می‌کند. این نیایش دعای یکی از پادشاهان بنی اسرائیل به نام ملک یهودا (۶۹۵ - ۶۴۱ ق. م) است. او ملت یهود را گمراه کرد؛ اما هنگامی که در دوره اسارت بابلی اسیر شد و به بابل منتقل شد، توبه کرد و در مقابل خدای پدران یهود (آبای یهود) خضوع کرد. او در این کتاب، نیایش کوتاهی دارد که در آن عصمت آبا (Patriachs) را نیز مطرح می‌کند[۱].

مضمون این آیه چنین است: «پس تو ای خدا! ای خداوند حق! توبه را بر کسانی که عادل هستند واجب نکردی، یعنی بر ابراهیم، اسحاق و یعقوب که آنها هیچ‌گاه خطا نکردند. اما توبه را بر من که گناهکارم فرض و واجب نموده‌ای»[۲]

«بعضی می‌گویند اندیشه عصمت از یهودیانی نشأت گرفته که تازه مسلمان شده بودند. لکن می‌دانیم که یهود نمی‌تواند مبتکر اندیشه عصمت باشد، چون در تورات موجود، قبیح‌ترین گناهان را به انبیا نسبت داده‌اند[۳].[۴].

هر چند در تورات تحریف شده کنونی، گناهان و خطاهای زیادی به انبیای الهی نسبت داده شده است، لکن انبیا از دروغ و خطا در تبلیغ وحی، معصوم دانسته شده‌اند. به تعبیر دیگر، بر طبق کتاب مقدس یهود» نبی دهان خداست و سخن و کلام او سخن خدا«[۵]. موسی بن میمون، متفکر و اندیشمند یهودی قرون وسطا (۱۲۰۴-۱۱۳۵م) اعتقاد به عصمت انبیا را یکی از ارکان اساسی اعتقادات یهود برمی‌شمرد، به طوری که پس از مطالعه و بررسی مبانی فکری و اصول اعتقادی مذهب یهود، سیزده اصل کلی را از آن استخراج نموده که از جمله آنها این است. تمامی سخنان انبیا صحیح است[۶] و کتاب تورات که در دست ماست، همانی است که به حضرت موسی(ع) وحی شده است[۷].[۸]

در بیان منشأ طهارت و پاکی انبیا، در منابع مربوط به یهود چنین آمده است: زیرکی و چابکی برای انسان پاکی می‌آورد. پاکی باعث طهارت می‌شود، طهارت به پرهیزگاری منجر می‌گردد، پرهیزگاری به انسان قدّوسیّت می‌بخشد، قدّوسیّت آدم را متواضع و فروتن می‌کند. تواضع و فروتنی ترس از خطاکاری را در دل انسان می‌پرورد، ترس از خطاکاری سبب پارسایی و دینداری می‌شود و پارسایی و دینداری شخص را دارای روح القدس می‌کند[۹] و آنگاه: روح‌القدس انبیا را از خطا و اشتباه در آنچه که بر زبان آنها جاری می‌کند، مصون و محفوظ می‌دارد. از این رو، اخبار و اقوال آنها معصوم از خطاست... بنابراین، پیامبران نه در گفتار خطا می‌کنند و نه در کتابت سخنان روح‌القدس[۱۰]. البته تورات فعلی، انبیا را در اعمال شخصی خود معصوم از گناه و خطا نمی‌داند و حتّی گناهانی همچون قتل، کفر، زنا و شرب خمر نیز به ساحت مقدس آنها نسبت داده شده است[۱۱]. هر چند در موارد دیگری تصریح شده است که انحراف اخلاقی، عطیه نبوت را به طور موقّت، یا برای همیشه، از شخص پیامبر سلب می‌نماید: اگر پیغمبر تکبر کند، از وی دور می‌شود و اگر او عصبانی و خشمگین شود نیز نبوت او ترک می‌گوید[۱۲].[۱۳]

عهد عتیق در موارد متعددی ارتکاب گناه و خطا را به انبیا نسبت داده است؛ حتی گناهانی مانند زنا، شرب خمر، قتل و کفر را برای پیامبران برشمرده است[۱۴]. بررسی این موارد نشان می‌دهد که عصمت در مقام عمل را برای انبیا نمی‌توان به دین یهود نسبت داد؛ گرچه در کتاب‌هایی که در شرح و بسط عهد عتیق در آیین یهود نگاشته شده است، شواهدی برخلاف این نتیجه‌ای که در ابتدای نظر اتخاذ شد، به چشم می‌خورد و آن تصریحاتی است که می‌گوید پیامبر در حال پیامبری نمی‌تواند گناه کند یا خطای اخلاقی داشته باشد. هرگونه انحرافی، مقام نبوت را به طورموقت یا همیشه از پیامبر سلب می‌کند: «اگر پیامبر تکبر کند، نبوت از وی دور می‌شود و اگر او عصبانی یا خشمگین شود نیز نبوت او را ترک می‌گوید»[۱۵].

طبق این توجیه تلمود عصمت لازمه مقام و منزلت نبوت است و مقام نبوت هیچ گاه با گناه و انحراف اخلاقی جمع نمی‌شوند و سازگاری ندارند.

آنچه گفته شد، در مورد عصمت انبیا در مقام عمل بود؛ اما دین یهود، عصمت انبیا را در مقام اخذ و تلقّی وحی و بازخوانی آن مسلّم شمرده است. بنا به کتاب مقدس دین یهود «نبی دهان خداست و سخن و کلام او سخن خدا»[۱۶].[۱۷]

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

1. جعفر انواری؛
حجت الاسلام و المسلمین انواری در کتاب «نور عصمت بر سیمای نبوت» در این‌باره گفته‌ است:

«پاره‌ای از مطالب در کتاب‌های عهدین، گویای این است که یهود و نصارا به عصمت پیامبران اعتقادی نداشته‌اند؛ اما برخی دیگر از مطالب آنان، از اعتقاد به عصمت پیامبران خبر می‌دهد.

برخی محققان این‌گونه نوشته‌اند: «یهودیان و مسیحیان انبیا را معصوم نمی‌دانند و گناهان بزرگی را به آنان نسبت می‌دهند....[۱۸].

در کتاب مقدس، اعتراض یهودیان به حضرت عیسی (ع) نقل شده است که به حضرتش در مورد خوردن از زراعت در روز شنبه خرده گرفتند و حضرت در پاسخ آنان، به رفتار حضرت داود (ع) استناد جست. این خود حکایت از آن دارد که عملکرد حضرت داود (ع) حجت بوده است و این عصمت او را اثبات می‌کند.[۱۹]. از اینجا می‌توان به این نتیجه دست یافت که عصمت حضرت داود نزد آنان ثابت بوده است. لازمه این ایده آن است که اتهام به آن حضرت در مورد همسر ارمیا اتهامی بی‌پایه است[۲۰]. در مورد حضرت زکریا نیز چنین آمده است: «... کاهنی زکریا نام، از فرقه ابیا بود که زن او از دختران هارون بود و الیصابات نام داشت و هر دو در حضور خدا صالح و به جمیع احکام و فرایض خداوند بی‌عیب سالک بودند»[۲۱].

اما برخی دیگر چنین نگاشته‌اند: (عموم اهل کتاب، از یهود و نصارا، بر این باورند که انجام تمام گناهان از سوی پیامبران رواست؛ تنها دروغ در مقام تبلیغ امری نارواست که روح القدس آنان را در این زمینه از خطا باز می‌دارد»[۲۲].[۲۳]
2. احمد حسین شریفی؛
آقایان دکتر یوسفیان و شریفی در «پژوهشی در عصمت معصومان» در این‌باره گفته‌‌اند:

«عصمت در یهودیت: هر چند در تورات محرّف، گناهان و خطاهای زیادی به انبیای الهی نسبت داده شده است، لکن انبیا از دروغ و خطا در تبلیغ وحی، معصوم دانسته شده‌اند. به تعبیر دیگر، بر طبق کتاب مقادس یهود "نبی دهان خداست و سخن و کلام او سخن خدا"[۲۴]. موسی بن میمون، متفکر و اندیشمند یهودی قرون وسطا (۱۲۰۴-۱۱۳۵م) اعتقاد به عصمت انبیا را یکی از ارکان اساسی اعتقادات یهود بر می‌شمرد. به طوری که پس از مطالعه و بررسی مبانی فکری و اصول اعتقادی مذهب یهود، سیزده اصل کلی را از آن استخراج نموده که از جمله آنها این است. تمامی سخنان انبیا صحیح می‌باشد[۲۵] و کتاب تورات که در دست ماست، همانی است که به حضرت موسی (ع) وحی شده است[۲۶].

در بیان منشأ طهارت و پاکی انبیا، در منابع مربوط به یهود چنین آمده است: زیرکی و چابکی برای انسان پاکی می‌آورد. پاکی باعث طهارت می‌شود، طهارت به پرهیزگاری منجر می‌گردد، پرهیزگاری به انسان قدّوسیّت می‌بخشد، قدّوسیّت آدم را متواضع و فروتن می‌کند. تواضع و فروتنی ترس از خطاکاری را در دل انسان می‌پرورد، ترس از خطاکاری سبب پارسایی و دینداری می‌شود، و پارسایی و دینداری شخص را دارای روح القدس می‌کند[۲۷].

و آنگاه: روح‌القدس انبیا را از خطا و اشتباه در آنچه که بر زبان آنها جاری می‌کند، مصون و محفوظ می‌دارد. از این رو، اخبار و اقوال آنها معصوم از خطاست... بنابراین، پیامبران نه در گفتار خطا می‌کنند و نه در کتابت سخنان روح‌القدس[۲۸]. البته چنان‌که اشاره شد، تورات فعلی، انبیا را در اعمال شخصی خود معصوم از گناه و خطا نمی‌داند. و حتّی گناهانی همچون قتل، کفر، زنا و شرب خمر نیز به ساحت مقدس آنها نسبت داده شده است[۲۹]. هر چند در موارد دیگری تصریح شده است که انحراف اخلاقی، عطیه نبوت را به طور موقّت، یا برای همیشه، از شخص پیامبر سلب می‌نماید: اگر پیغمبر تکبر کند، از وی دور می‌شود. و اگر او عصبانی و خشمگین شود. نیز نبوت او ترک می‌گوید»[۳۰].[۳۱]
3. ابراهیم صفرزاده؛
آقای صفرزاده در کتاب «عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی» در این‌باره گفته است:

«در تورات، قبیح‌ترین گناهان را به انبیا نسبت داده‌اند.[۳۲].

در منابع یهود، انبیا به بدترین گناهان متهم شده‌اند، مثل دروغ، زناء و قتل و فرقی هم در میان انبیا نگذاشته‌اند. لذا اصلاً یهودی‌ها اعتقادی به عصمت انبیا نداشته و ندارند»[۳۳].
4. بهروز مینایی؛
آقای مینایی در کتاب «اندیشه کلامی عصمت» در این‌باره گفته است:

«در عهد عتیق در موارد متعددی ارتکاب گناه و خطا را به انبیا نسبت داده است؛ حتی گناهانی مانند زنا، شرب خمر، قتل و کفر را برای پیامبران برشمرده است[۳۴]. ازجمله این پیامبران آدم، نوح، ابراهیم، موسی، داود، سلیمان، ایوب، اشعیا و عزرا می‌باشند. بررسی این موارد نشان می‌دهد که عصمت در مقام عمل را برای انبیا نمی‌توان به دین یهود نسبت داد؛ گرچه در کتاب‌هایی که در شرح و بسط عهد عتیق در آیین یهود نگاشته شده است، شواهدی بر خلاف این نتیجه‌ای که در بادی نظر اتخاذ شد، به چشم می‌خورد و آن تصریحاتی است که می‌گوید پیامبر در حال پیامبری نمی‌تواند گناه کند یا خطای اخلاقی داشته باشد. هرگونه انحرافی، مقام نبوت را به طورموقت یا همیشه از پیامبر سلب می‌کند: «اگر پیامبر تکبر کند، نبوت از وی دور می‌شود و اگر او عصبانی یا خشمگین شود نیز نبوت او را ترک می‌گوید»[۳۵].

طبق این توجیه تلمود عصمت لازمه مقام و منزلت نبوت است و مقام نبوت هیچ گاه با گناه و انحراف اخلاقی جمع نمی‌شوند و سازگاری ندارند. آنچه گفته شد، در مورد عصمت انبیا در مقام عمل بود؛ اما دین یهود، عصمت انبیا را در مقام اخذ و تلقّی وحی و بازخوانی آن مسلّم شمرده است. بنا به کتاب مقدس دین یهود «نبی دهان خداست و سخن و کلام او سخن خدا»[۳۶].

موسی بن میمون از متفکران و دانشمندان یهودی قرون وسطا (۱۱۳۵ - ۱۲۰۴م) اعتقاد بر عصمت انبیا را از ارکان اساسی اعتقادات یهود برمی‌شمرد. او پس از بررسی مبانی اعتقادی و اصول فکری مذهب یهود، سیزده اصل کلی را از آنها استخراج می‌کند که ازجمله آنها این است: «تمامی سخنان انبیا صحیح می‌باشد».

منابعی که در شرح و تفسیر تورات نگاشته شده‌اند، منشأ طهارت و پاکی انبیا را این‌گونه بیان می‌کنند: زیرکی و چابکی برای انسان پاکی می‌آورد؛ پاکی باعث طهارت می‌شود؛ طهارت به پرهیزگاری منجر می‌گردد؛ پرهیزگاری به انسان قدوسیت می‌بخشد؛ قدوسیت آدم را متواضع و فروتن می‌کند؛ تواضع و فروتنی ترس از خطاکاری را در دل انسان می‌پرورد؛ ترس از خطاکاری سبب پارسایی و دینداری می‌شود؛ پارسایی و دینداری شخص را دارای روح القدس می‌کند[۳۷].

در نتیجه: «روح القدس انبیا را از خطا و اشتباه در آنچه بر زبان آنها جاری می‌کند، مصون و محفوظ می‌دارد؛ از این رو اخبار و اقوال آنها معصوم از خطاست.... بنابراین پیامبران نه در گفتار خطا می‌کنند و نه در کتابت سخنان روح القدس»[۳۸].

با اندکی جستجوی دیگر در منابع و تعالیم دین یهود، شواهدی بر عصمت انبیا، حتی در مقام عمل نیز می‌توان به دست آورد. در یکی از کتاب‌های اپوکریفای عهد عتیق به نام نیایش مَنَسّی (صلاة منسّی) در آیه هشتم عصمت انبیا را به نحو شدیدی مطرح می‌کند. این نیایش دعای یکی از پادشاهان بنی اسرائیل به نام ملک یهودا (۶۹۵ - ۶۴۱ ق. م) است. او ملت یهود را گمراه کرد؛ اما هنگامی که در دوره اسارت بابلی اسیر شد و به بابل منتقل شد، توبه کرد و در مقابل خدای پدران یهود (آبای یهود) خضوع کرد. او در این کتاب نیایش کوتاهی دارد که در آن عصمت آبا (Patriachs) را نیز مطرح می‌کند[۳۹].

مضمون این آیه چنین است: «پس تو ای خدا! ای خداوند حق! توبه را بر کسانی که عادل هستند واجب نکردی، یعنی بر ابراهیم، اسحاق و یعقوب که آنها هیچ‌گاه خطا نکردند. اما توبه را بر من که گناهکارم فرض و واجب نموده‌ای»[۴۰]».[۴۱]

منبع‌شناسی جامع عصمت

پانویس

  1. رونالدسون، عقیدة الشیعه، ص۳۲۴ - ۳۲۵؛ به نقل از: الاصحاح، ص۳۳.
  2. Bible، Revised Standard Version: Dictionary of Bible، Manasseh of prayer، Apocrypha. مینایی، بهروز، اندیشه کلامی عصمت، ص۱۷۵.
  3. الهدی إلی دین المصطفی، ج۱ (مقارنة الادیان الیهودیه)، ص۱۹۱ و ۲۳۱؛ الالهیات (سبحانی)، ج۳، ص۱۶۳؛ پژوهشی در عصمت معصومان، ص۸۴.
  4. صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی ص ۲۶۸.
  5. تحقیقی در دین یهود، ص۳۲۹.
  6. الادیان الحیة، ص۱۴۰.
  7. جهان مذهبی، ج۲، ص۶۲۳-۶۲۴.
  8. انواری، جعفر، نور عصمت بر سیمای نبوت ص ۵۰.
  9. گنجینه‌ای از تلمود، ص۱۳۹. (به نقل از: میشناسوطا ۹: ۱۵).
  10. المیزان فی مقارنة الأدیان، ص۳۳.
  11. ر.ک: خلاصة الکلام فی افتخار الاسلام، ص۹۰ و ۱۰۷؛ المیزان فی مقارنة الأدیان، ص۳۳-۳۶؛ مقارنة الأدیان، الشرقاوی، ص۱۹۴-۲۱۹؛ بذل المجهود فی افحام الیهود. ص۱۶۹-۱۷۹؛ عقیدة الشیعه، ص۳۲۴.
  12. گنجینه‌ای از تلمود، ص۱۴۰ (به نقل از: پساجیم ۶۶ ب).
  13. شریفی، احمد حسین، یوسفیان، حسن، پژوهشی در عصمت معصومان ص۶۹-۷۹.
  14. ر.ک: رونالدسون، عقیدة الشیعه، ص۳۲۴، محمد عزت الطهطاوی، المیزان فی مقارنة الادیان، ص۳۳ ـ ۳۶، محمد الشرقاوی، مقارنة الادیان، ص۱۹۴ ـ ۲۱۹، السمؤل بن یحیی المغربی، بذل المعهود فی افحام الیهود، ص۱۶۹ ـ ۱۷۹، محمدصادق فخرالاسلام، رسالة خلاصة الکلام فی افتخار الاسلام، ص۹۰ ـ ۱۰۷.
  15. راب آبراهام کهن، گنجینه‌ای از تلمود، ص۱۴۰، به نقل از: پ جیم ۶۶ ب.
  16. ر.ک: عهد عتیق، سفر خروج، ۴: ۱۵ و ۷: ۱. در این دو آیه خداوند خطاب به موسی درباره هارون چنین می‌گوید: «و بدو سخن خواهی گفت و کلام را به زبان وی القا خواهی کرد و من با زبان تو و با زبان او خواهم بود و آنچه باید بکنید شما را خواهیم آموخت» (سفر خروج، ۴: ۱۵). «و خداوند به موسی گفت: ببین تو را بر فرعون خدا ساخته‌ام و برادرت هارون نبی تو خواهد بود» (سفر خروج، ۷: ۱).
  17. مینایی، بهروز، اندیشه کلامی عصمت، ص ۱۷۵.
  18. حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، ص۲۶۳.
  19. کتاب مقدس، انجیل، لوقا، باب ۶، بند ۱-۵.
  20. ر.ک: محمدجواد بلاغی، الهدی الی دین المصطفی، ج۱، ص۸۱.
  21. کتاب مقدس، انجیل، لوقا، باب ۱، بند ۶-۷.
  22. محمد عزت طهلاوی، المیزان فی مقارنة الادیان، ص۳۳.
  23. انواری، جعفر، نور عصمت بر سیمای نبوت ص ۵۰.
  24. تحقیقی در دین یهود، ص۳۲۹.
  25. الادیان الحیة، ص۱۴۰.
  26. جهان مذهبی، ج۲، ص۶۲۳-۶۲۴.
  27. گنجینه‌ای از تلمود، ص۱۳۹. (به نقل از: میشناسوطا ۹: ۱۵).
  28. المیزان فی مقارنة الأدیان، ص۳۳.
  29. ر.ک: خلاصة الکلام فی افتخار الاسلام، ص۹۰ و ۱۰۷؛ المیزان فی مقارنة الأدیان، ص۳۳-۳۶؛ مقارنة الأدیان، الشرقاوی، ص۱۹۴-۲۱۹؛ بذل المجهود فی افحام الیهود. ص۱۶۹-۱۷۹؛ عقیدة الشیعه، ص۳۲۴.
  30. گنجینه‌ای از تلمود، ص۱۴۰ (به نقل از: پساجیم ۶۶ ب).
  31. یوسفیان، شریفی، پژوهشی در عصمت معصومان.
  32. الهدی إلی دین المصطفی، ج۱ (مقارنة الادیان الیهودیه)، ص۱۹۱ و ۲۳۱؛ الالهیات (سبحانی)، ج۳، ص۱۶۳؛ پژوهشی در عصمت معصومان، ص۸۴.
  33. صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی ص ۲۶۸.
  34. ر.ک: رونالدسون، عقیدة الشیعه، ص۳۲۴، محمد عزت الطهطاوی، المیزان فی مقارنة الادیان، ص۳۳ – ۳۶، محمد الشرقاوی، مقارنة الادیان، ص۱۹۴ - ۲۱۹، السمؤل بن یحیی المغربی، بذل المعهود فی افحام الیهود، ص۱۶۹ - ۱۷۹، محمدصادق فخرالاسلام، رسالة خلاصة الکلام فی افتخار الاسلام، ص۹۰ - ۱۰۷.
  35. راب آبراهام کهن، گنجینه‌ای از تلمود، ص۱۴۰، به نقل از: پ جیم ۶۶ ب.
  36. ر.ک: عهد عتیق، سفر خروج، ۴: ۱۵ و ۷: ۱. در این دو آیه خداوند خطاب به موسی درباره هارون چنین می‌گوید: «و بدو سخن خواهی گفت و کلام را به زبان وی القا خواهی کرد و من با زبان تو و با زبان او خواهم بود و آنچه باید بکنید شما را خواهیم آموخت» (سفر خروج، ۴: ۱۵). «و خداوند به موسی گفت: ببین تو را بر فرعون خدا ساخته‌ام و برادرت هارون نبی تو خواهد بود» (سفر خروج، ۷: ۱).
  37. راب آبراهام کهن، گنجینه‌ای از تلمود، ص۱۳۹ به نقل از: میشناسوطا ۹: ۱۵.
  38. محمدعزّت الطهطاوی، المیزان فی مقارنه الادیان، ص۳۳.
  39. رونالدسون، عقیدة الشیعه، ص۳۲۴ - ۳۲۵؛ به نقل از: الاصحاح، ص۳۳.
  40. Bible، Revised Standard Version: Dictionary of Bible، Manasseh of prayer، Apocrypha. و در ذیل ماده Sin تألیف HASTINGS، رونالدسون در همان مصدر یادشده ترجمه عربی این آیه را این چنین آورده است: فَأَنتَ اِذَن يا ربّ! اله الحق! لم تفرض التوبة للعادل، لابراهیم و اسحاق و يعقوب الذين لم يخطئوا نحوك، لكنّك فرضتها على أنا المذنب. ترجمه انگلیسی این آیه در همان مصدر سابق یعنی Bible، RSV این‌گونه آمده است: »Theore thou، o lord، God of righteous، has not appointed repentance for righteous، for Abraham and Isaac and Jacob، who did not sin against thee، but thou hast appointed repentance for me، who am a sinner.«
  41. مینایی، بهروز، اندیشه کلامی عصمت، ص ۱۷۵.