زندگی مهدوی در سایه دعای عهد (کتاب)
زندگی مهدوی در سایه دعای عهد | |
---|---|
زبان | فارسی |
نویسنده | محسن قرائتی |
به کوشش | محمد رضا فؤادیان |
موضوع | مهدویت |
مذهب | شیعه |
ناشر | انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود |
محل نشر | قم، ایران |
سال نشر | ۱۳۹۲ ش |
تعداد صفحه | ۱۷۶ |
شابک | ۹۷۸-۶۰۰-۶۲۶۲-۸۳-۳ |
شماره ملی | 3396535 ۳۳۹۶۵۳۵ |
زندگی مهدوی در سایه دعای عهد، کتابی است که با زبان فارسی به بررسی معارف اسلامی ارائه شده در مهدوی با توجه به دعای عهد میپردازد. پدیدآورندهٔ این اثر محسن قرائتی است و انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود انتشار آن را به عهده داشته است.
دربارهٔ کتاب
در معرفی این کتاب آمده است: «تفسیری اجمالی از معارف اسلامی ارائه شده در دعای عهد به ویژه معارف مهدوی است. در این نوشتار ابتدا به برخی از مباحث خداشناسی و اوصاف مهم خداوند که در دعای عهد به آنها اشاره شده است پرداخته شده و پس از آن بعضی از عقاید شیعیان در مورد امام مهدی (ع) و شناخت آن امام و وظایف آنان در قبال ایشان با توجه به مندرجات این دعای شریف مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نویسنده به عهدی که مؤمنان و انسانهای صالح با امام مهدی بستهاند در خلال این دعا اشاره کرده و درخواست امام مهدی از ایشان در زمینه یاری کردن آن امام، دعا برای ظهور وی، برنامههای ظهور او و مقدمهسازی برای آن را تشریح نموده است».
فهرست کتاب
- مشخصات کتاب
- اشاره
- فهرست مطالب
- مقدمه
بخش اول: خداشناسی
- اشاره
- «اَللّـهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ»؛ ای پروردگار نور بزرگ
- «وَ رَبَّ الْکرْسِیِّ الرَّفیعِ»؛ ای پروردگار کرسی بلندمرتبه
- «وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ»؛ ای پروردگار دریای پُر ازشعله
- «وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَ الاِنْجیلِ وَالزَّبُورِ»؛ وای نازل کننده تورات و انجیل و زبور
- «وَ رَبَّ الظِّلِّ وَ الْحَرُورِ»؛ ای پروردگار سایه و آفتاب
- «وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ»؛ وای نازل کننده قرآن عظیم
- «وَ رَبَّ الْمَلائِکةِالْمُقَرَّبینَ وَ الاَنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلینَ»؛ ای پروردگار ملائک مقرب و پیغمبران و رسولان
بخش دوم: درخواست وطلب [اسئلک]
- اشاره
- «بِوَجهِک الْکریم»؛ به حق روی بزرگوار و بخشنده ات
- {{متن حدیث|وَ بِنُورِ وَ جْهِک الْمُنیرِ: و به نور جمال روشنی بخشت
- {{متن حدیث|وَمُلْکک الْقَدیمِ: قسم به سلطنت ازلی ات
- «یا حَیُّ یا قَیُّومُ»؛ ای زنده!ای پابرجا!
- «أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاواتُ وَالْأَرَضُونَ»؛ به حق آن اسمی که آسمانها و زمینها را با آن، نور بخشیدی
- «وَ بِاسْمِک الَّذی یَصْلَحُ بِهِ الاَوَّلُونَ وَ الاْخِرُونَ»؛ و به آن اسمی که اولین و آخرین اهل عالم به آن، اصلاح مییابند
- «یا حَیّاً قَبْلَ کلِّ حَیٍّ»؛ ای زنده پیش از هر موجود زنده!
- «وَ یا حَیّاً بَعْدَ کلِّ حَیٍّ»؛ وای زنده پس از هر موجود زنده!
- «وَ یا حَیّاً حینَ لا حَیَّ»؛ وای زنده در آن هنگام که زندهای وجود نداشت!
- «يَا مُحْيِيَ الْمَوْتىٰ»؛ ای زنده کننده مردگان!
- «وَمُمِيتَ الْأَحْياءِ»؛ وای میرا ننده زندگان!
- «یا حی لا إله الا انت»؛ ای زنده که غیر تو معبودی
بخش سوم: ابلاغ درود
- اشاره
- «اَللّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الاِمامَ الْهادِیَ الْمَهْدِیَّ الْقائِمَ بِاَمْرِک»؛
- «صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْهِ»؛ درودهای خدا بر او باد
- «وَعَلَىٰ آبائِهِ الطَّاهِرِينَ»؛ و صلوات بر پدران پاکش
- «عَنْ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِناتِ»؛ از طرف همه مردان و زنان باایمان
- «فی مَشارِقِ الاَرْضِ وَمَغارِبِها»؛ در شرقهای زمین و غربهای آن
- «وَ سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا»؛ زمینهای هموار و کوهستانی
- «وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا»؛ خشکی زمین و دریایش
- «وَ عَنّی وَ عَنْ والِدَیَّ»؛ و از طرف خودم و پدر و مادرم درود فرستپ
- «من الصلوات زِنَةَ عَرْشِ اللهِ»؛ صلواتی هم وزن عرش خدا
- «وَ مِدادَ کلِماتِهِ»؛ و به مقدار مرکبی که کلمات خدا نوشته شود
- «وَ مااَحْصاهُ عِلْمُهُ»؛ و آنچه را دانشش شماره کرده
- «وَ اَحاطَ بِهِ کتابُهُ»؛ و کتاب و دفترش بدان احاطه دارد
بخش چهارم: عهد مهدوی
- اشاره
- «اَللّـهُمَّ اِنّی اُجَدِّدُ لَهُ فی صَبیحَةِ یَوْمی هذا»؛ خدایا من تجدید بیعت میکنم با او در صبح امروزم
- «وَ ما عِشْتُ مِنْ اَیّامی»؛ و تمام ایام زندگانی ام
- {{متن حدیث|عَهْداً و عقداً و بیعةً
- «لَهُ فی عُنُقی»؛ برای آن حضرت در گردنم
- «لا اَحُولُ عَنْها»؛ که هرگز از آن سرنپیچم
- «وَ لا اَزُولُ اَبَداً»؛ و هرگز دست نکشم
بخش پنجم: مفاد عهد و پیمان
- اشاره
- «اَللّـهُمَّ اجْعَلْنی مِنْ اَنْصارِهِ»؛ خدایا مرا از یاران او قرار ده
- «وَاَعْوانِهِ»؛ و کمک کارانش
- «وَ الذّابّینَ عَنْهُ»؛ و دفاع کنندگان از او
- «وَ الْمُسارِعینَ اِلَیْهِ فی قَضاءِ حَوائِجِهِ»؛ و شتابندگان به سوی او در برآوردن خواسته هایش
- «وَ الْمُمْتَثِلینَ لاَوامِرِهِ»؛ و اطاعت از اوامرش
- «وَ الُمحامینَ عَنْهُ»؛ و حمایت گران از آن حضرت
- «وَ السّابِقینَ اِلی اِرادَتِهِ»؛ و پیشی گیرندگان به سوی خواسته اش
- «وَ الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ»؛ وشهادت یافتگان پیش رویش
بخش ششم: درخواست رجعت
- اشاره
- «فَاَخْرِجْنی مِنْ قَبْری»؛ مرا از قبرم خارج کن
- «مُؤْتَزِراً کفَنی»؛ در حالی که کفن پوش هستم
- «شاهِراً سَیْفی»؛ شمشیرم را از نیام برکشیده ام
- «مُجَرِّداً قَناتی»؛ نیزه ام آماده باشد
- «مُلَبِّیاًدَعْوَةَ الدّاعی»؛ لبیک گویان دعوتش باشم
- «فِی الْحاضِرِ وَ الْبادی»؛ در شهر و روستا
بخش هفتم: دعا برای ظهور
- اشاره
- «اللّـهُمَّ اَرِنیِ الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ»؛ خدایا! آن جمال ارجمند را به من بنمایان
- «وَ الْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ»؛ و آن پیشانی نورانی ستوده شده
- «وَ اکحُلْ نَاظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیْهِ»؛ با نگاهی از من
- «وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ»؛ فرج او را نزدیک بفرما
- «وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ»؛ و خروجش را آسان ساز
- «وَ اَوْسِعْ مَنْهَجَهُ»؛ و طریق وی را وسعت بخش
- «وَ اسْلُک بی مَحَجَّتَهُ»؛ و مرا به راه او درآور
- «وَ اَنْفِذْ اَمْرَهُ»؛ و دستورش را نافذ گردان
- «وَ اشْدُدْاَزْرَهُ»؛ و پشتش را محکم کن
بخش هشتم: برنامههای ظهور
- اشاره
- «وَ اعْمُرِ اللّـهُمَّ بِهِ بِلادَک»؛ خدایا! به وسیلة او، شهرهایت را آباد ساز
- «وَ اَحْیِ بِهِ عِبادَک»؛ و به وسیله او بندگانت را زنده کن
- «فَاِنَّک قُلْتَ وَ قَوْلُک الْحَقُّ، ظَهَرَ الْفَسادُفِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کسَبَتْ اَیْدِی النّاسِ»؛ زیرا تو فرمودی ـ و گفته ات حق است ـ که: «تبهکاری در خشکی و دریا به سبب کارهای مردم، آشکار شد»
- «فَاَظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَلِیَّک»؛ خدایا! پس برای ما نماینده ات را آشکار کن
- «وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِیِّک»؛ و فرزند دختر پیامبرت
- «الْمُسَمّی بِاسْمِ رَسُولِک»؛ که همنام رسول تو است
- «حَتّی لا یَظْفَرَ بِشَیْءمِنَ الْباطِلِ اِلّا مَزَّقَهُ»؛ تا به هیچ باطلی دست نیابد، جز آنکه از هم بدراند
- «وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ»؛ و حق را پا برجا کند و آن را ثابت نماید
- «واجعله اللهم مفزعاً لمظلوم عبادک»؛ و او را پناهگاهی برای بندگان مظلومت قرار بده
- «وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراًغَیْرَک»؛ و او را یاور هرکس که جز تو یاوری ندارند [قرار بده]
- «وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْکامِ کتابِک»؛ و تجدیدکننده احکام کتابت [= قرآن] که تعطیل شده است
- «وَمُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ اَعْلامِ دینِک»؛ و او را استحکام بخش نشانههای دینت قرار بده
- «وَ سُنَنِ نَبِیِّک صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ»؛ واو را استحکام بخش سنتهای پیامبرت قرار بده
- «وَ اجْعَلْهُ اَللّـهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَأسِ الْمُعْتَدینَ»؛ خدایا او را از کسانی قرار ده، که آنها را از حمله متجاوزان، محافظت مینمایی
- «اَللّـهُمَّ وَ سُرّ نَبِیَّک مُحَمَّداً صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلی دَعْوَتِهِ»؛ خدایا! پیامبرت (ص) به دیدارش شاد کن و همچنین [شاد بگردان] افرادی را که از دعوت او پیروی کردند
- «وَ ارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ»؛ و به بیچارگی ما پس از پیامبر رحم کن
- «اَللّـهُمَّ اکشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الاُمَّةِ بِحُضُورِهِ»؛ ای خدا! با ظهورش این غم واندوه را از این امت برطرف
- «وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ»؛ و برای ما در ظهورش تعجیل فرما
- «انهم یرونه بعیدا و نریه قریبا»؛ همانا آنان آن روز را دور میبینند و ما آن را نزدیک میبینیم
- «برحمتک یا ارحم الراحمین»؛ به رحمتتای مهربان ترین مهربانان
- «العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان»؛ شتاب کن، شتاب کن، ای مولای من!ای صاحب زمان!
- کتابنامه