سعیر جهنم در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

واژه‌شناسی لغوی

واژه "سَعیر" فعیل به معنای مفعول،[۱] به معنای آتش شعله‌ور شده [۲] و برگرفته از "سَعْر" به معنای شعله‌ور ساختن آتش [۳] است و با توجه به صفت مشبهه بودن آن،[۴] به معنای آتشی است که به شدت شعله‌ور باشد. به گفته‌ای اصل واژه به معنای گسترش شدید یک چیز است [۵] و از این رو ویژگی شدت برای دیگر مشتقات واژه، غیر از صفت مشبهه نیز ذکر شده است، چنان که افروختن شدید آتش را "اِسعار" گویند.[۶] برخی "سَعْر" را به "زبانه آتش" و "سعیر" را به آتش دارای زبانه معنا کرده‌اند.[۷] مفسران، همسو با اهل لغت "سعیر" را با عبارات گوناگونی مانند آتش [۸] وقتی به شدت شعله‌ور [۹] یا به نهایت درجه حرارت رسیده باشد،[۱۰] آتش سوزنده،[۱۱] شعله‌ور [۱۲] یا افروخته [۱۳] که زبانه می‌کشد،[۱۴] عذاب سوزان،[۱۵]جهنم مُوقَده،[۱۶] نار وَقود [۱۷] و وَقود [۱۸] معنا کرده‌اند. بنابر اینکه "وَقود" (به فتح واو) اسم و به معنای شعله آتش باشد،[۱۹]مقصود از آن را آتشی دانسته‌اند که کافران را شعله‌ور ساخته و می‌سوزاند [۲۰]. در ادعیه مأثوره نجات از سعیر،[۲۱] عذاب سعیر [۲۲] یا آتشی که دارای سعیر است [۲۳] مکرر از خدای متعال درخواست شده است.

مشتقات مصدر "سَعْر" ۱۹ بار در ۱۵ سوره از قرآن کریم آمده‌اند که ۱۶ مورد آن به شکل "سعیر"، دو مورد آن به شکل "سُعُر" (جمع سعیر) و یک مورد به شکل "سُعِّرتْ" (فعل ماضی) است و همه موارد درباره عذاب آخرت‌اند، جز آیات وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ وَأَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَمَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ[۲۴]، وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِلشَّيَاطِينِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ[۲۵]، فَقَالُوا أَبَشَرًا مِنَّا وَاحِدًا نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَفِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ[۲۶]، زیرا برخی مفسران مراد از عَذَابَ السَّعِيرِ}} را در آیه وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ وَأَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَمَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ[۲۷] که مربوط به جنیان متمرد از دستور سلیمان (ع) است، عذاب سوزان در دنیا [۲۸] و در آیه وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِلشَّيَاطِينِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ[۲۹] تیرهای شهاب و رجوم [۳۰] و در آیه فَقَالُوا أَبَشَرًا مِنَّا وَاحِدًا نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَفِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ[۳۱] لفظ سُعُرٍ}} را جمع سعیر ندانسته، بلکه متناسب با سیاق آیه،[۳۲] آن را مفرد [۳۳] و به معنای جنون [۳۴] یا رنج [۳۵] دانسته‌اند، گرچه برخی دیگر آن را جمع سعیر دانسته و با توجه به اینکه مشرکان آتش آخرت را قبول نداشتند، برآن‌اند که مشرکان با این جمله از سر لجبازی، سخن صالح (ع) را به خودش بازگردانده، [۳۶] یا آنکه از لفظ سعیر به گونه مَجاز، معنای ذلت و بندگی اراده کرده‌اند.[۳۷] در آیه إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ[۳۸] نیز احتمال هر دو معنا (جنون [۳۹] و رنج)[۴۰] داده شده است. در آیاتإِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ[۴۱]، فَقَالُوا أَبَشَرًا مِنَّا وَاحِدًا نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَفِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ[۴۲] لفظ سُعُرٍ در صورتی که جمع و به معنای آتش‌های آخرت [۴۳] باشد، این احتمال مطرح است [۴۴] که در جهنم درکات متعددی به نام سعیر یا در درکات متعددی از جهنم آتش سعیر وجود داشته باشد.

واژه سعیر مذکر است و بازگشت ضمیر مؤنث به آن در آیه إِذَا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَهَا تَغَيُّظًا وَزَفِيرًا[۴۵] به اعتبار معنای آتش است[۴۶].[۴۷]

معناشناسی سعیر

سعیر به نام آتش آخرت [۴۸] یا جهنم [۴۹] یا نام یکی از درها یا دَرَکات [۵۰] و وادی‌های دوزخ[۵۱] تفسیر شده است که با توجه به تقابل السَّعِيرِ}} با الْجَنَّةِ در آیه وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنْذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ[۵۲]، سعیر یکی از نام‌های دوزخ خواهد بود و تعبیر أَصْحَابِ السَّعِيرِ نیز مؤید آن است،[۵۳] چنان که برپایه روایتی از امام صادق (ع)[۵۴] پیامبر (ص) نوشته‌ای را به اصحاب نشان داده، فرمودند نام‌های همه اهل آتش در آن است و سپس آیه فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ را تلاوت فرمودند.

به نظر می‌رسد این تفسیر با تفاسیر پیش‌گفته منافاتی ندارد، زیرا بنابر اینکه سعیر نام وادی‌ای در جهنم باشد، آن‌گونه که از روایتی به دست می‌آید، وادی‌ای است که کانون حرارت‌ دهی به دوزخ بوده و هرگاه از حرارت آتش دوزخ کاسته شود، سعیر جهنم گشوده می‌شود [۵۵] تا همواره شدت حرارت دوزخ ثابت بماند، چنان که بر پایه روایتی از پیامبر (ص) سعیر نام یکی از وادی‌های جهنم است که چون گشوده شود، دیگر آتش‌ها را از سر التماس و ترس به فریاد وامی‌دارد [۵۶] و از این رو سعیر در قرآن نام دوزخ نهاده شده است. البته به نظر برخی السَّعِيرِ در آیاتی مانند وَكَفَى بِجَهَنَّمَ سَعِيرًا[۵۷].[۵۸] و وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا[۵۹] به عنوان وصف به کار رفته است،[۶۰] زیرا در آیه وَإِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ[۶۱] خدای متعال بیان داشته که جحیم، مشتعل و به شدت داغ خواهد شد و سعیر که به معنای اسم مفعول است، به ایجاد این حالت در جحیم اشاره دارد و صفت آن است[۶۲].[۶۳]

خشم و فریاد سعیر

آیه إِذَا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَهَا تَغَيُّظًا وَزَفِيرًا[۶۴] شدت عذاب سعیر[۶۵] را چنین وصف می‌کند که چون سعیر منکران قیامت را از جایگاهی دور (به مقدار دید چشم [۶۶]یا از فاصله یک [۶۷] یا ۱۰۰ [۶۸] یا ۵۰۰ [۶۹]سال راه ببیند، آنان خشم و زفیر (جوش و خروش)[۷۰] سعیر را می‌شنوند. آیه شریفه حال سعیر را، هنگامی که محکومان به عذاب با آن روبه رو می‌شوند، ترسیم کرده است؛ گویی در آن حال مانند درندگانی است که طعمه و شکار خود را دیده، غرشی مخصوص کرده و بر آن می‌تازد.[۷۱] با آنکه آیه شریفه به صراحت دیدن را به سعیر نسبت داده، این تعبیر استعاره بوده و مراد آن است که وقتی سعیر به مسافتی از آنان برسد که موجود بینا از آن مسافت بتواند او را ببیند.[۷۲] بعضی برآن‌اند که در حقیقت کافران آتش را می‌بینند، بنابراین در این آیه از "فن قلب" (جا به جایی در کلام که از فنون بلاغت است) استفاده شده [۷۳] و گزینش این تعبیر به سبب بلیغ‌تر بودن آن[۷۴] یا ایجاد ترس بیشتر در شنونده[۷۵] است.

به نظری، مراد از ضمیر مستتر در رَأَتْهُمْ، نگهبانان دوزخ[۷۶] یا ملائکه [۷۷] بوده و معنا آن است که وقتی فرشتگان مأمور آتش آنان را می‌بینند از سر حرص بر عذاب کردن آنان خشم و زفیر از آنان مشاهده می‌شود؛[۷۸] ولی برخی اِسناد را واقعی دانسته‌اند،[۷۹] زیرا خدای متعال می‌تواند در آتش، زندگی خلق کند تا بگیرد و خشم کند و بغرّد.[۸۰] وصف کردن سعیر به تَغَيُّظًا و زَفِيرًا نیز، استعاره برای ترسیم شدت برافروختگی و شعله کشیدن آتش است،[۸۱] زیرا غیظ، نهایت درجه خشم و تَغَيُّظًا به معنای اظهار غیظ است که گاهی با سروصدا همراه است [۸۲] و زفیر تنفس عمیق[۸۳] و صدایی است که بر اثر کشاندن هوا به داخل ریه از سینه بیرون می‌آید.[۸۴] بعضی زفیر را به معنای آمد و شد عمیق نَفَس به گونه‌ای که قفسه سینه بالا آید [۸۵] و به تعبیری دیگر نفس زدن شدید [۸۶] دانسته و به نظری معنای زفیر بیرون دادن نَفَس (بازدم)[۸۷]است. معنای اخیر را روایتی از رسول گرامی (ص)[۸۸] تأیید می‌کند، از این رو و با توجه به آنکه خشم شنیدنی نیست، مراد از خشم سعیر یا پاره پاره شدن شعله‌های آتش بر اثر شدت آن،[۸۹] یا پدیدار شدن صدایی خشم‌آلود از سعیر،[۹۰] یا آنکه مراد از تغیّظ، جوشش و فَوَران آتش است و شنیدن، مربوط به صدای شعله کشیدن و گُر گرفتن آتش [۹۱] و مراد از زفیر سعیر آن است که اهل عذاب را به سمت خود می‌کشاند،[۹۲] چنان که انسان با نفس کشیدن، هوا را به ریه می‌فرستد.

بعضی برآن‌اند که خشم از آتش، و فریاد از اهل آتش است؛ یعنی خشمِ آتش را می‌بینند و شیون و فریاد اهل آتش را می‌شنوند،[۹۳] بنا بر این زفیر از آتش نیست. این معنا با استناد به تعبیر لَهَا رد شده است.[۹۴] گفتنی است در مواردی واژه سعیر به صورت نکره آمده تا بیانگر عظمت[۹۵] و خوفناکی[۹۶] آن باشد، یا برساند که سعیر، آتش مخصوصی است [۹۷] و چگونگی آن را جز خدای متعال کسی نمی‌داند[۹۸].[۹۹]

احوال اهل سعیر

اهل سعیر را زنجیر کرده در مکانی تنگ از سعیر می‌افکنند: وَإِذَا أُلْقُوا مِنْهَا مَكَانًا ضَيِّقًا مُقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنَالِكَ ثُبُورًا[۱۰۰] تنگی مکان آنان چنین وصف شده که حال آنان چونان میخ است که در دیوار کوبیده باشند.[۱۰۱] این امر به عنوان عذابی مضاعف بر آنان تحمیل می‌شود و بر اثر کم بودن جا در دوزخ نیست،[۱۰۲] زیرا به شهادت آیه يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ[۱۰۳] جهنم وسیع است.[۱۰۴] کیفیت زنجیر کردن آنان را چنین گفته‌اند که هر یک از آنان را به دیگری،[۱۰۵] یا دست‌های آنان را به گردن‌هاشان، یا هر یک را با یکی از شیاطین،[۱۰۶] یا با شیطانی که او را به گمراهی می‌خوانده [۱۰۷]زنجیر می‌کنند.

اهل سعیر در همان آغاز ورود به دوزخ به گناه خود اعتراف می‌کنند و می‌پذیرند که گرفتار شدن در آتش پیامد اعمالی است که در دنیا انجام داده و نباید انجام می‌دادند: فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقًا لِأَصْحَابِ السَّعِيرِ[۱۰۸].[۱۰۹] جمله فَسُحْقًا لِأَصْحَابِ السَّعِيرِ نفرین بر آنان است که از رحمت خدا دور باشند.[۱۱۰] به گفته‌ای فَسُحْقًا بدین معناست که چیزی را با دست خرد کنند [۱۱۱] و مراد آن است که آنان از شعله‌های دوزخ از این سو به آن سو طرد شده و پایمال دوزخیان می‌شوند.[۱۱۲] فریاد "واثبوراه" از آنان بلند می‌شود: دَعَوْا هُنَالِكَ ثُبُورًا واژه ثُبُورًا به "ویل" و "هلاک"[۱۱۳] معنا شده و مفهوم فریاد "واثبوراه" ای مرگ بر من است.[۱۱۴] واژه ثُبُورًا (به صورت نکره) می‌رساند چنان واویلایی از آنان برمی‌خیزد که وصف‌پذیر نیست.[۱۱۵] این فریاد که استغاثه‌ای برای نجات است اثری ندارد [۱۱۶] و ملائکه دوزخ [۱۱۷] به فریادهای‌ آنان پاسخ می‌‌دهند که فریادهای شما کم باشد یا زیاد، به حال شما سودی ندارد: لَا تَدْعُوا الْيَوْمَ ثُبُورًا وَاحِدًا وَادْعُوا ثُبُورًا كَثِيرًا[۱۱۸].[۱۱۹]، چنان‌که این معنا در آیات اصْلَوْهَا فَاصْبِرُوا أَوْ لَا تَصْبِرُوا سَوَاءٌ عَلَيْكُمْ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ[۱۲۰] و وَبَرَزُوا لِلَّهِ جَمِيعًا فَقَالَ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ قَالُوا لَوْ هَدَانَا اللَّهُ لَهَدَيْنَاكُمْ سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِنْ مَحِيصٍ[۱۲۱] آمده است، [۱۲۲] یا آنکه انواع گوناگونی از عذاب برای شماست که باید برای هریک جداگانه فریاد کنید.[۱۲۳] به نظری، مراد آن است که عذاب دردناک آنها موقت نیست که با گفتن یک "وا ثبورا" پایان یابد، بلکه باید در طول این مدت همواره این جمله را تکرار کنند [۱۲۴] و به احتمالی چون اهل عذاب با این فریادها احیاناً احساس اندکی راحتی می‌کنند، این جمله را به آنان می‌گویند تا مانع آنان از احساس راحتی گردد.[۱۲۵] قرآن کریم گروه‌هایی را اهل سعیر یا عذاب سعیر دانسته یا آنان را به آن تهدید کرده است: کسانی که ولایت شیطان را بپذیرند كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَيَهْدِيهِ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ[۱۲۶] یا در شمار حزب شیطان باشند إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ[۱۲۷]، شیاطین (اشرار جن)[۱۲۸]وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِلشَّيَاطِينِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ[۱۲۹].[۱۳۰] جنّیان تحت امر سلیمان (ع) که از فرمان او سرپیچی کردند وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ وَأَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَمَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ[۱۳۱]،[۱۳۲] کافران إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكَافِرِينَ وَأَعَدَّ لَهُمْ سَعِيرًا[۱۳۳]؛ وَمَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَعِيرًا[۱۳۴]؛ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَلاسِلا وَأَغْلالا وَسَعِيرًا [۱۳۵]، کسانی که از تعقل یا گوش فرا دادن به تعالیم پیامبران امتناع کرده وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ[۱۳۶] و به جای پیروی از وحی، از پدران گمراه خود تبعیت کنند وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ الشَّيْطَانُ يَدْعُوهُمْ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ[۱۳۷]، کسانی که به کتب آسمانی ایمان نیاورده و از آن روی گردانده فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَمِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ وَكَفَى بِجَهَنَّمَ سَعِيرًا[۱۳۸] قیامت را تکذیب کنند بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَأَعْتَدْنَا لِمَنْ كَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِيرًا[۱۳۹]، کسانی که به متاع دنیا شاد و در نتیجه آخرت را از یاد برده باشند وَيَصْلَى سَعِيرًا إِنَّهُ كَانَ فِي أَهْلِهِ مَسْرُورًا إِنَّهُ ظَنَّ أَن لَّن يَحُورَ [۱۴۰].[۱۴۱]، مجرمان إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ[۱۴۲] و کسانی که به ستم، اموال یتیمان را تصرف کنند. إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا[۱۴۳] برپایه روایاتی از رسول گرامی (ص) نیز کسانی که از تصدیق پیامبر و علی (ع) یا گفتار یا افعال آنان امتناع ورزند،[۱۴۴] دشمنان علی (ع)،[۱۴۵] کسانی که حق فاطمه (س) را گرفته و رشته مودّت ایشان را بریده باشند [۱۴۶] و به روایاتی دیگر، تکذیب کنندگان امیرمؤمنان [۱۴۷] و منکران امامان (ع)[۱۴۸] و کسانی که مال آنان (خمس) را به ناحق تصرف کنند،[۱۴۹] آنان‌که به دعوت پیشوایان گمراهی پاسخ مثبت دهند،[۱۵۰] قاتلان،[۱۵۱] کافران،[۱۵۲] متکبران[۱۵۳] و کسانی که به مشورت کننده خیانت کنند[۱۵۴] اهل سعیرند.[۱۵۵]

منابع

پانویس

  1. منهج الصادقین، ج۲، ص۴۳۵؛ کنز الدقائق، ج۳، ص۳۴۱؛ مواهب الرحمن، ج۷، ص۳۱۰.
  2. روح البیان، ج۱۰، ص۸۲؛ آلاء الرحمن، ج۲، ص۲۳؛ نمونه، ج۳، ص۲۸۱.
  3. مفردات، ص۴۱۱، "سعر".
  4. روح المعانی، ج۱۱، ص۲۶۷.
  5. التبیان، ج۹، ص۴۵۲.
  6. مجمع البیان، ج۷، ص۲۵۶؛ الاصفی، ج۲، ص۱۴۱۱؛ کنزالدقائق، ج۱۴، ص۱۵۱.
  7. روان جاوید، ج۲، ص۲۱.
  8. تفسیر سمرقندی، ج۲، ص۴۴۹؛ تفسیر جلالین، ص۴۸۶؛ البحر المدید، ج۳، ص۵۱۲.
  9. مجمع البیان، ج۳، ص۹۶؛ کنزالدقائق، ج۱۰، ص۴۴۵؛ آلاء الرحمن، ج۲، ص۱۴۲.
  10. ارشاد الاذهان، ص۸۳.
  11. خلاصة المنهج، ج۳، ص۲۹۳.
  12. التبیان، ج۳، ص۱۲۷؛ آلاء الرحمن، ج۲، ص۲۳؛ تبیین القرآن، ص۸۹.
  13. تفسیر هدایت، ج۲، ص۲۹؛ انوار درخشان، ج۴، ص۷۱.
  14. التبیان، ج۷، ص۲۹۰؛ منهج الصادقین، ج۲، ص۴۳۵؛ المیزان، ج۱۶، ص۳۴۶.
  15. التفسیرالکاشف، ج۵، ص۳۱۰؛ اطیب‌البیان، ج۱۱، ص۷.
  16. جامع البیان، ج۱۷، ص۸۹.
  17. الدرالمنثور، ج۲، ص۱۲۴؛ مراح لبید، ج۲، ص۶۶.
  18. تفسیر مقاتل، ج۳، ص۱۱۵؛ جامع‌البیان، ج۵، ص۹۰؛ التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۰۵.
  19. لسان العرب، ج۳، ص۴۶۵، "وقد".
  20. مجمع‌البیان، ج۹، ص۱۷۴؛ روح‌المعانی، ج۱۵، ص۲۶۰.
  21. اقبال الاعمال، ج۱، ص۴۱۷.
  22. الصحیفة السجادیه، ص۱۳۰، ۲۶۵، ۵۹۳؛ مصباح‌المتهجد، ص۲۶۸.
  23. الکافی، ج۲، ص۵۴۶؛ مصباح‌المتهجد، ص۵۴.
  24. «و برای سلیمان، باد را (رام کردیم) که (وزش) پگاهانش یک ماه و وزش شامگاهانش یک ماه (راه) بود و چشمه مس گداخته را برای وی روان کردیم و برخی از پریان به اذن پروردگارش پیش او کار می‌کردند و هر یک از آنان از فرمان ما سر می‌پیچید بدو از عذاب آتش می‌چشاندیم» سوره سبأ، آیه ۱۲.
  25. «آسمان نزدیک‌تر را به چراغ‌هایی آراستیم و آنها را ابزار رماندن شیطان‌ها کردیم و عذاب آتش سوزان را برای آنان آماده ساختیم» سوره ملک، آیه ۵.
  26. «(می) گفتند: آیا از بشری چون خود پیروی کنیم؟ در آن صورت در گمراهی و سرگشتگی به سر خواهیم برد» سوره قمر، آیه ۲۴.
  27. «و برای سلیمان، باد را (رام کردیم) که (وزش) پگاهانش یک ماه و وزش شامگاهانش یک ماه (راه) بود و چشمه مس گداخته را برای وی روان کردیم و برخی از پریان به اذن پروردگارش پیش او کار می‌کردند و هر یک از آنان از فرمان ما سر می‌پیچید بدو از عذاب آتش می‌چشاندیم» سوره سبأ، آیه ۱۲.
  28. تفسیر مقاتل، ج۳، ص۵۲۷؛ تفسیر لاهیجی، ج۳، ص۶۷۴؛ اطیب البیان، ج۱۰، ص۵۴۹.
  29. «آسمان نزدیک‌تر را به چراغ‌هایی آراستیم و آنها را ابزار رماندن شیطان‌ها کردیم و عذاب آتش سوزان را برای آنان آماده ساختیم» سوره ملک، آیه ۵.
  30. تقریب القرآن، ج۵، ص۴۶۸؛ قاموس قرآن، ج۳، ص۲۶۷.
  31. «(می) گفتند: آیا از بشری چون خود پیروی کنیم؟ در آن صورت در گمراهی و سرگشتگی به سر خواهیم برد» سوره قمر، آیه ۲۴.
  32. المیزان، ج۱۹، ص۷۹.
  33. لسان العرب، ج۴، ص۳۶۵، "سعر".
  34. مجمع‌البیان، ج۹، ص۲۸۹؛ تبیین القرآن، ص۵۴۳.
  35. تفسیر مقاتل، ج۴، ص۱۸۱؛ معانی القرآن، ج۳، ص۱۰۸؛ فتح القدیر، ج۵، ص۱۵۱.
  36. الاصفی، ج۲، ص۱۲۳۶؛ روح‌البیان، ج۹، ص۲۷۷؛ روح المعانی، ج۱۴، ص۸۸.
  37. التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۳۰۷.
  38. «بی‌گمان گناهکاران در گمراهی و سرگشتگی‌اند؛» سوره قمر، آیه ۴۷.
  39. التبیان، ج۹، ص۴۵۲؛ تبیین القرآن، ص۵۴۳؛ تفسیر ثعالبی، ج۵، ص۳۴۰.
  40. تفسیر مقاتل، ج۴، ص۱۸۰؛ جامع البیان، ج۲۷، ص۵۹؛ تفسیر بغوی، ج۴، ص۳۳۴.
  41. «بی‌گمان گناهکاران در گمراهی و سرگشتگی‌اند؛» سوره قمر، آیه ۴۷.
  42. «(می) گفتند: آیا از بشری چون خود پیروی کنیم؟ در آن صورت در گمراهی و سرگشتگی به سر خواهیم برد» سوره قمر، آیه ۲۴.
  43. التبیان، ج۹، ص۴۵۲، ۴۶۰؛ الکشاف، ج۴، ص۴۳۷، ۴۴۰؛ الصافی، ج۵، ص۱۰۴.
  44. التفسیر الکبیر، ج۲۹، ص۳۰۷.
  45. «هنگامی که آنان را از دور ببیند، خشم آهنگ و خروشی از آن می‌شنوند» سوره فرقان، آیه ۱۲.
  46. مجاز القرآن، ج۲، ص۷۰؛ زاد المسیر، ج۳، ص۳۱۳؛ متشابه القرآن، ج۲، ص۲۷۸.
  47. اسحاق‌نیا تربتی، صالحی‌منش، مقاله «سعیر»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۵.
  48. مواهب الرحمن، ج۷، ص۳۱۰.
  49. تقریب القرآن، ج۳، ص۵۸۰؛ اطیب البیان، ج۴، ص۲۲؛ المیزان، ج۱۷، ص۱۸.
  50. الدر المنثور، ج۴، ص۱۰۰؛ حجة التفاسیر، ج۴، ص۲۱۰؛ روان جاوید، ج۲، ص۲۱.
  51. تفسیر ابن کثیر، ج۶، ص۸۸؛ الدر المنثور، ج۲، ص۱۲۴؛ روح المعانی، ج۲، ص۴۲۶.
  52. «و بدین‌گونه ما به تو قرآنی عربی وحی کردیم تا (مردم) امّ القری و پیرامون آن را بیم دهی و (نیز) از روز گرد آمدن (همگان در رستخیز) که تردیدی در آن نیست بیم دهی» سوره شوری، آیه ۷.
  53. پیام قرآن، ج۶، ص۴۰۳.
  54. الکافی، ج۱، ص۴۴۴.
  55. تفسیر قمی، ج۲، ص۲۹؛ الاصفی، ج۱، ص۶۹۸.
  56. المهذب، ج۲، ص۴۵۴؛ دعائم‌الاسلام، ج۲، ص۴۰۱.
  57. «و (برافروختن) آتش فروزان را، دوزخ بس» سوره نساء، آیه ۵۵.
  58. قاموس قرآن، ج۳، ص۲۶۷، "سعر".
  59. «در آتشی برافروخته درآیند» سوره نساء، آیه ۱۰.
  60. پیام قرآن، ج۶، ص۴۰۳.
  61. «و آنگاه که دوزخ برافروخته شود،» سوره تکویر، آیه ۱۲.
  62. جامع‌البیان، ج۴، ص۱۸۵.
  63. اسحاق‌نیا تربتی، صالحی‌منش، مقاله «سعیر»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۵.
  64. «هنگامی که آنان را از دور ببیند، خشم آهنگ و خروشی از آن می‌شنوند» سوره فرقان، آیه ۱۲.
  65. نمونه، ج۱۵، ص۳۶.
  66. تبیین القرآن، ص۳۷۲-۳۷۳؛ زبدة التفاسیر، ج۴، ص۵۵۲.
  67. مجمع البیان، ج۷، ص۲۵۷.
  68. تفسیر مقاتل، ج۳، ص۲۲۸.
  69. تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۷.
  70. تفسیر هدایت، ج۸، ص۴۰۵.
  71. المیزان، ج۱۵، ص۱۸۸؛ انوار درخشان، ج۱۱، ص۴۴۲.
  72. تلخیص البیان، ص۲۴۸.
  73. تقریب القرآن، ج۳، ص۷۳۸.
  74. مجمع‌البیان، ج۷، ص۲۵۷؛ التبیان، ج۷، ص۴۷۵.
  75. تقریب القرآن، ج۳، ص۷۳۸.
  76. فتح القدیر، ج۴، ص۷۵.
  77. التبیان، ج۷، ص۴۷۵.
  78. تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۷.
  79. اطیب البیان، ج۹، ص۵۸۵.
  80. خلاصة المنهج، ج۴، ص۲۷.
  81. تلخیص البیان، ص۲۴۹.
  82. مفردات، ص۶۱۹، "غیظ"؛ نمونه، ج۱۵، ص۳۶.
  83. التحقیق، ج۴، ص۳۳۰، "زفر".
  84. مجمع البحرین، ج۳، ص۳۱۷، "زفر"؛ ج۴، ص۲۸۸، "غیظ".
  85. مفردات، ص۳۸۰، "زفر".
  86. نمونه، ج۱۵، ص۳۶.
  87. العین، ج۷، ص۳۶۰، "زفر".
  88. الارشاد، ج۱، ص۱۵۸.
  89. مجمع البیان، ج۷، ص۲۵۷.
  90. مجمع‌البیان، ج۷، ص۲۵۷؛ فتح القدیر، ج۴، ص۷۵.
  91. جامع‌البیان، ج۱۸، ص۱۴۰؛ الموسوعة القرآنیه، ج۱۰، ص۴۱۲.
  92. اطیب البیان، ج۹، ص۵۸۶؛ التحقیق، ج۴، ص۳۳۰، "زفر".
  93. مجمع البیان، ج۷، ص۲۵۷.
  94. تفسیر سمرقندی، ج۲، ص۵۳۱.
  95. الصافی، ج۱، ص۴۲۵؛ منهج الصادقین، ج۲، ص۴۳۵.
  96. کنز الدقائق، ج۱۲، ص۲۸۳؛ مواهب الرحمن، ج۷، ص۳۱۰؛ المیزان، ج۱۸، ص۲۸۰.
  97. کنزالدقائق، ج۱۲، ص۲۸۳.
  98. مواهب الرحمن، ج۷، ص۳۱۰.
  99. اسحاق‌نیا تربتی، صالحی‌منش، مقاله «سعیر»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۵.
  100. «و هنگامی که در تنگنایی از آن، دست و پا بسته فرو افکنده شوند، آنجاست که واویلا سر دهند» سوره فرقان، آیه ۱۳.
  101. مجمع البیان، ج۷، ص۲۵۷؛ الدر المنثور، ج۵، ص۶۴.
  102. تبیین القرآن، ص۳۷۳.
  103. «(یاد کنید) روزی (را) که ما به دوزخ می‌گوییم: سیر شدی؟ و می‌گوید: آیا بیش هست؟» سوره ق، آیه ۳۰.
  104. نمونه، ج۱۵، ص۳۶.
  105. البرهان، ج۴، ص۱۱۵.
  106. مجمع البیان، ج۷، ص۲۵۷.
  107. التبیان، ج۷، ص۴۷۶.
  108. «آری، گناه خود را می‌پذیرند پس لعنت بر دوزخیان باد!» سوره ملک، آیه ۱۱.
  109. نک: المیزان، ج۱۹، ص۳۵۴.
  110. الصافی، ج۵، ص۲۰۲؛ اطیب البیان، ج۱۳، ص۹۹.
  111. المیزان، ج۱۹، ص۳۵۴.
  112. انوار درخشان، ج۱۶، ص۴۹۰.
  113. المیزان، ج۱۵، ص۱۸۸.
  114. نمونه، ج۱۵، ص۳۷.
  115. المیزان، ج۱۵، ص۱۸۸.
  116. المیزان، ج۱۵، ص۱۸۸.
  117. نمونه، ج۱۵، ص۳۸.
  118. «امروز یک بار واویلا نگویید و بسیار واویلا بگویید!» سوره فرقان، آیه ۱۴.
  119. التبیان، ج۷، ص۴۷۶؛ المیزان، ج۱۵، ص۱۸۸.
  120. «بدان درآیید! و شکیب کنید یا نکنید بر شما یکسان است، تنها کیفر آنچه می‌کرده‌اید می‌بینید» سوره طور، آیه ۱۶.
  121. «و همه نزد خداوند حضور می‌یابند آنگاه ناتوانان به سرکشان می‌گویند: ما پیروان شما بودیم، آیا چیزی از عذاب خداوند را از ما باز می‌دارید؟ می‌گویند: اگر خداوند ما را (به رهایی از عذاب) رهنمایی کرده بود ما شما را راهبری می‌کردیم، برای ما برابر است که بی‌تابی کنیم یا شکیبایی ورزیم، ما را گریزگاهی نیست» سوره ابراهیم، آیه ۲۱.
  122. المیزان، ج۱۵، ص۱۸۸.
  123. تبیین القرآن، ص۳۷۳.
  124. نمونه، ج۱۵، ص۳۸.
  125. التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۴۳۸.
  126. «بر او مقرّر است که هر کس او را دوست گیرد وی، گمراهش می‌کند و او را به عذاب آتش رهنمون می‌شود» سوره حج، آیه ۴.
  127. «به راستی شیطان دشمن شماست پس او را دشمن بدارید! جز این نیست که او گروه خویش را فرا می‌خواند تا (سرانجام) از دوزخیان باشند» سوره فاطر، آیه ۶.
  128. المیزان، ج۱۹، ص۳۵۱.
  129. «آسمان نزدیک‌تر را به چراغ‌هایی آراستیم و آنها را ابزار رماندن شیطان‌ها کردیم و عذاب آتش سوزان را برای آنان آماده ساختیم» سوره ملک، آیه ۵.
  130. جامع البیان، ج۲۹، ص۴؛ الصافی، ج۵، ص۲۰۱؛ کنزالدقائق، ج۱۳، ص۳۵۲.
  131. «و برای سلیمان، باد را (رام کردیم) که (وزش) پگاهانش یک ماه و وزش شامگاهانش یک ماه (راه) بود و چشمه مس گداخته را برای وی روان کردیم و برخی از پریان به اذن پروردگارش پیش او کار می‌کردند و هر یک از آنان از فرمان ما سر می‌پیچید بدو از عذاب آتش می‌چشاندیم» سوره سبأ، آیه ۱۲.
  132. جامع البیان، ج۲۲، ص۴۸؛ مجمع البیان، ج۸، ص۵۹۸؛ ارشاد الاذهان، ص۴۳۴.
  133. «خداوند کافران را لعنت و برای آنان آتش (دوزخ) را آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۶۴.
  134. «و هر کس به خداوند و پیامبرش ایمان نیاورده باشد (بداند) بی‌گمان ما برای کافران آتشی (فروزان) آماده کرده‌ایم» سوره فتح، آیه ۱۳.
  135. «و هر کس به خداوند و پیامبرش ایمان نیاورده باشد (بداند) بی‌گمان ما برای کافران آتشی (فروزان) آماده کرده‌ایم» سوره فتح، آیه ۱۳.
  136. «و می‌گویند: اگر ما سخن نیوش یا خردورز می‌بودیم در زمره دوزخیان نبودیم» سوره ملک، آیه ۱۰.
  137. «و چون به آنان گویند: از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی کنید، می‌گویند: خیر، ما از آنچه پدرانمان را بر آن یافته‌ایم پیروی می‌کنیم؛ آیا حتّی اگر شیطان آنان را به عذاب آتش (دوزخ) فرا می‌خواند؟» سوره لقمان، آیه ۲۱.
  138. «پس برخی از آنها به آن ایمان آوردند و برخی از ایشان روی از آن برتافتند و (برافروختن) آتش فروزان را، دوزخ بس» سوره نساء، آیه ۵۵.
  139. «بلکه آنان رستخیز را دروغ شمرده‌اند و ما برای هر کس که رستخیز را دروغ شمارد آتشی فروزان آماده کرده‌ایم» سوره فرقان، آیه ۱۱.
  140. «و بر آتشی افروخته درمی‌آید بی‌گمان، او در میان خانواده‌اش شادان بود، او می‌پنداشت هرگز (به پیشگاه خداوند) باز نمی‌گردد» سوره انشقاق، آیه ۱۲-۱۴.
  141. المیزان، ج۲۰، ص۲۴۳.
  142. «بی‌گمان گناهکاران در گمراهی و سرگشتگی‌اند؛» سوره قمر، آیه ۴۷.
  143. «آنان که دارایی‌های یتیمان را به ستم می‌خورند جز این نیست که در شکم خود آتش می‌انبارند و زودا که در آتشی برافروخته درآیند» سوره نساء، آیه ۱۰.
  144. تفسیر منسوب به امام عسکری، ص۵۵۶؛ بحارالانوار، ج۲۱، ص۱۲۳.
  145. بحارالانوار، ج۳۷، ص۲۱۳.
  146. بحارالانوار، ج۲۲، ص۴۹۲.
  147. تفسیر قمی، ج۲، ص۱۱۲.
  148. تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۴۹-۲۵۰؛ تفسیر قمی، ج۱، ص۳۷۷.
  149. وسائل‌الشیعه، ج۹، ص۵۴۱.
  150. الامالی، ص۲۱۷-۲۱۸؛ بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۱۳.
  151. دعائم‌الاسلام، ج۲، ص۴۰۱-۴۰۲؛ المهذب، ج۲، ص۴۵۴.
  152. الاختصاص، ص۳۶۳.
  153. ارشادالقلوب، ج۱، ص۱۷۸.
  154. غررالحکم، ص۴۴۳.
  155. اسحاق‌نیا تربتی، صالحی‌منش، مقاله «سعیر»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۵.