سیره علمی حضرت فاطمه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

حضرت فاطمه (س) براساس روایات دارای علم ما کان و ما یکون تا روز قیامت است و در مسائل علمی، پاسخگوی مردم و محل رجوع بانوان بود. آثاری که از حضرت به یادگار مانده است مانند: سخنان، خطبه‌ها و ادعیه و آثاری چون مصحف فاطمه (س) که منسوب به حضرت است.

جایگاه علمی و آثار

حضرت فاطمه (س) به شهادت معصومان (ع) دارای علم ما کان و ما یکون تا روز قیامت[۱] و در مسائل علمی، پاسخگوی مردم و محل رجوع بانوان بود. نمونه بارزی از تربیت‌یافتگان مکتب علمی حضرت فاطمه (س)، فضه خادمه است که بیست سال پایان عمر خویش را قادر بود تنها با استفاده از آیات قرآنی به سؤالات پاسخ گوید[۲].

آثاری که از حضرت به یادگار مانده است در قالب دو دسته بررسی می‌شود:

  1. بخش اول، شامل سخنان، خطبه‌ها و ادعیه‌هایی است که به مناسبت‌ها و زمینه‌های مختلف ایراد فرموده و با استفاده از منابع می‌توان بدان دست یافت[۳]. همچنین افراد زیادی همچون امام علی (ع)، حسنین (ع)، ام‌کلثوم، زینت کبری، ابن‌عباس، ابن‌مسعود، أسماء بنت عمیس، عایشه، ام‌سلمه، سلمی، ام‌رافع، أنس و... از ایشان روایت کرده‌اند[۴].
  2. بخش دوم آثاری چون مصحف فاطمه (س) منسوب به حضرت است که پس از ایشان در دست ائمه (ع) قرار داشت و هم‌اکنون نیز بنابر روایات نزد حضرت ولی‌عصر (ع) است. پس از رحلت پیامبر (ص) برای کاستن از اندوه حضرت زهرا (س)، مطالب این صحیفه به دست یکی از فرشتگان الهی بر آن بانوی بزرگوار، ایراد شد و حضرت علی (ع) نیز آن را املا می‌کرد. نفی درج آیات قرآنی و احکام شرعی در مصحف فاطمه (س) و وجود مطالبی درباره مقام و منزلت پیامبر (ص)، آینده فرزندان حضرت زهرا (س) پیشگویی رخدادها، نام‌های انبیا و اوصیا، پادشاهان و پدرانشان، وصایای حضرت فاطمه (س) عناوین کلی محتوای مصحف است که در روایات، بدان اشاره شده است، بنابراین این گمان برخی را رد می‌کند که شیعه اثنی‌عشری را متهم به داشتن قرآنی دیگر به نام مصحف فاطمه کرده‌اند. سند و روایات مصحف فاطمه (س) نیز معتبر است و صحت انتساب را تأیید می‌کند[۵].[۶]

حکمت دستورهای الهی از دیدگاه حضرت فاطمه (س)

حضرت زهرا (س) در سخنانی در بیان حکمت برخی از دستورهای خداوند فرموده‌اند: "پس خداوند، ایمان را برای طهارت شما از شرک قرار داد و نماز را دوری از کبر و زکات را صفای روح و زیادی در روزی و روزه را تحکیم اخلاص و حج را بلندی و رفعت دین و احیای سنت‌ها و اعلان شریعت و عدالت را نظام قلب‌ها و قبولی دین و اطاعت ما اهل بیت را باعث نظام داشتن ملت و امامت ما را امان از تفرقه و جدایی و جهاد را عزت اسلام و صبر را کمکی بر استحقاق اجر و امر به معروف را باعث مصلحت عمومی و نهی از منکر را برای تنزیه دین و نیکی به والدین را حفظ از نارضایتی و صله ارحام را مایه طولانی شدن عمر و کثرت افراد یکدل و قصاص را حفظ خون‌ها و وفای به نذر را روزنه‌ای برای بخشش گناهان و کامل کردن کیل و وزن را برای حفظ اموال از نقص و ضرر و نهی از نوشیدن شراب را دوری از پلیدی و پرهیز از نسبت ناروا به بانوان عفیفه را مانع از لعنت و دوری از دزدی را سبب جلوگیری از اعمال زشت و نخوردن مال یتیم و برنداشتن آن را پناهی از ظلم و نهی از زنا را حفظ از غضب الهی و عدالت در احکام را مایه دلگرمی مردم و ظلم نکردن در حکم را برای ترس از حق قرار داده و برای اخلاص در ربوبیت خود، شرک را حرام کرده است.

پس تقوای الهی را در بالاترین درجه پیشه خود کنید و در حالی از این دنیا بروید که مسلمان باشید و از فرامین خدا روی برنگردانید و آنچه امر فرموده اطاعت کنید و از آنچه نهی فرموده خودداری کنید و پیرو علم باشید و بدان تمسک کنید که فقط بندگان آگاه از خدا می‌ترسند.

پس حمد و ثنای خدایی را به جا آورید که با عظمت و نورش، تمام اهل آسمان و زمین در جستجوی وسیله‌ای به سوی اویند و ما آن وسیله الهی در خلقش هستیم و ما آل رسول خداییم و ما مقربان درگاه خدا و جایگاه قدس او و حجت غیب الهی و وارث انبیای اوییم"[۷].[۸]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. سید مرعشی، شرح احقاق الحق، ج۲۵، ص۵۸۴.
  2. عزالدین ابن اثیر، اسدالغابه فی معرفة الصحابه، ج۷، ص۲۳۶.
  3. اسماعیل الأنصاری الزنجانی الخوئینی، الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهرا (س)، ج۲۲، ص۲۶۶-۳۴۱.
  4. ابن حجر عسقلانی، الإصابه فی معرفة الصحابة، ج۸، ص۲۶۲؛ اسماعیل الأنصاری الزنجانی الخوئینی، الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهرا (س)، ج۲۲، ص۵۲۶ و ۶۱۲.
  5. سید جعفر مرتضی عاملی، رنج‌های زهرا، ص۹۷-۱۰۹؛ نیز نک: محمد دشتی، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه (س).
  6. شریعت‌جو، منیره، حضرت فاطمه و سیره ایشان، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۳۲۵-۳۲۶.
  7. محمدباقر انصاری، سید حسین رجایی، صدای فاطمی فدک، ص۲۷ (فرازی از خطبه حضرت زهرا (س) در مسجد).
  8. شریعت‌جو، منیره، حضرت فاطمه و سیره ایشان، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱، ص۳۲۶-۳۲۷.