فضائل اختصاصی امام حسین

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از فضائل مختص امام حسین)

در برخی از روایات، فضایلی برای امام حسین(ع) بیان شده است با موضوع: زیور آسمان‌ها و زمین، چراغ هدایت و کشتی نجات؛ حسین (ع) کشتی نجات؛ محبوب‌ترینِ مردم نزد آسمانیان؛ دعای پیامبر (ص) در حقّ دوستدارانش؛ پیامبر (ص) پیشانی و دهان امام حسین (ع) را می‌بوسید؛ شناخت نهانی مؤمن نسبت به امام حسین (ع)؛ غذا خوردن با بینوایان و ... .

فضایل مختص به حضرت حسین(ع)

در قرآن

در روایات

در برخی از روایات، به فضایل اختصاصی امام حسین(ع) که در روایات آمده، اشاره شده است.

زیور آسمان‌ها و زمین، چراغ هدایت و کشتی نجات

در کتاب عیون أخبار الرضا (ع) از امام حسین (ع) نقل شده است: بر پیامبر خدا (ص) وارد شدم، در حالی که ابی بن کعب، نزد ایشان بود. پیامبر خدا (ص) به من فرمود: «آفرین بر تو، ای ابو عبدالله، ای زیور آسمان‌ها و زمین‌ها!». اُبَی به پیامبر (ص) گفت: ای پیامبر خدا! چگونه کسی غیر از تو، زیور آسمان‌ها و زمین‌ها می‌شود؟! پیامبر (ص) فرمود: «ای اُبَی! سوگند به کسی که مرا به حق به پیامبری برانگیخت، حسین بن علی، در آسمان، بزرگ‌تر شمرده می‌شود تا در زمین و در سمت راست عرش خدای عزوجل نوشته شده است: او چراغ هدایت، کشتی نجات، پیشوای خیر و برکت و عزّت و افتخار و دانش و سرمایه است»[۱].[۲]

حسین (ع) کشتی نجات

پیامبر (ص) در حدیثی مشهور که به ایشان نسبت داده شده، فرموده است: «إِنَّ الحُسَینَ مِصْبَاحُ الهُدَی وَ سَفِینَةُ النَّجَاةِ». حسین، چراغ هدایت و کشتی نجات است. مضمون این حدیث، در منابع معتبر روایی آمده است؛ اما نه با این الفاظ. برای روشن شدن مطلب، لازم است تفاوت نقل‌های این روایت در منابع مختلف روایی، مورد تأمّل قرار گیرد. بر اساس اسناد موجود، شیخ المحدثین صدوق (م ۳۸۱ق)، نخستین کسی است که مضمون این حدیث را در کتاب‌های کمال الدین و عیون أخبار الرضا (ع)، به ترتیب، بدین‌گونه آورده است که پیامبر خدا (ص)، ضمن گفتگویی با ابی بن کعب، در توصیف امام حسین (ع) فرموده است:... در سمت راست عرش، نوشته شده است [که او]: «چراغ هدایتگر و کشتی نجات است»[۳]. «... مَكْتُوبٌ عَن يَمِينِ عَرشِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: مِصْبَاحُ هُدىً وَسَفينَةُ نَجَاةٍ»[۴]. در سمت راست عرش خدای عزوجل نوشته شده است [که او]: «چراغ هدایت و کشتی نجات است».

پس از شیخ صدوق، طبرسی (م ۴۶۸ق) در کتاب إعلام الوری، این‌گونه آورده است: روز قیامت بنده قدم از قدم برنمی‌دارد تا آن‌که از چهار چیز سؤال شود: از عمرش که در چه راهی صرف کرده و از بدنش که در چه راهی به کار گرفت و از مالش که در چه راهی خرج کرده و از کجا به دست آورده است و از دوستی ما اهل بیت «...لَمَكْتُوبٌ‏ عَلَى‏ يَمِينِ‏ عَرْشِ‏ اللَّهِ‏ مِصْبَاحٌ هَادٍ وَ سَفِينَةُ نَجَاةٍ»[۵]. بر سمت راست عرش خدا نوشته شده: «چراغ هدایت‌گر و کشتی نجات». پس از وی، علی بن یونس عاملی (م ۸۷۷ق) در کتاب الصراط المستقیم، این متن را چنین گزارش کرده است: «... و إنَّهُ مَكْتُوبٌ‏ عَنْ‏ يَمِينِ‏ الْعَرْشِ‏: و إنَّهُ مِصْبَاحٌ هُدًی و سَفینَةُ نَجاةٍ»[۶]. بر سمت راست عرش، نوشته شده: «و او چراغ هدایت و کشتی نجات است». نخستین کتابی که این متن مشهور در آن آمده، کتاب المنتخب طُرَیحی (م ۱۰۸۵ق) است که ضمن نقل جریان دیدار ابی بن کعب با پیامبر خدا (ص)، آورده است: نام او بر سمت راست عرش، نوشته شده است: «همانا حسین، چراغ هدایت و کشتی نجات است».[۷]. پس از المنتخب طریحی، در منابع دیگری مانند مدینة المعاجز[۸] نیز این متن دیده می‌شود که ظاهراً از همان المنتخب گرفته باشند. به نظر می‌رسد متن المنتخب طریحی و کتاب‌های پس از آن، حدیث را نقل به معنا کرده‌اند. گفتنی است که المنتخب طریحی، از منابع غیر معتبر است؛ لکن به دلیل روان‌تر بودن عبارت نقل شده در آن، حدیث، بدین شکل، مشهور گردیده است. به هر حال، چون این حدیث، نقل به معناست و مضمون آن در منابع معتبر آمده است، ایرادی ندارد[۹].

محبوب‌ترینِ مردم نزد آسمانیان

در کتاب المناقب ابن شهرآشوب به نقل از امام رضا (ع)، از پدرانش (ع) آورده است: "هر کس دوست دارد به کسی بنگرد که محبوب‌ترینِ زمینیان نزد آسمانیان است، به حسین بنگرد"[۱۰].[۱۱]

دعای پیامبر (ص) در حقّ دوستدارانش

در کتاب تاریخ دمشق به نقل از ابو هریره آمده است: با پیامبر خدا (ص) در بازاری از بازارهای مدینه بودم. ایشان، بازگشت و من نیز با ایشان بازگشتم. پیامبر (ص) فرمود: «حسین بن علی را فرا بخوان» [و من، فرا خواندم]. همین که حسین بن علی آمد، پیامبر (ص) دستش را دراز کرد و حسین (ع) همچنین کرد. آنگاه، پیامبر (ص) او را در آغوش گرفت و گفت: «خدایا! من، او را دوست دارم. تو نیز او و دوستدارش را دوست بدار»[۱۲].[۱۳]

پیامبر (ص) پیشانی و دهان امام حسین (ع) را می‌بوسید

در کتاب کفایة الأثر به نقل از سلمان فارسی نوشته شده است: بر پیامبر خدا (ص) وارد شدم و دیدم حسین بن علی (ع) بر روی ران اوست و پیامبر (ص) پیشانی او را می‌بوسد و دهانش را بر دهان او نهاده و می‌بوسد[۱۴].

همچنین در کتاب الإرشاد به نقل از زید بن ارقم آمده است، در مجلس ابن زیاد، هنگامی که وی با چوب دستی‌اش بر دندان‌های پیشین امام حسین می‌زد گفتم: چوب‌دستی‌ات را از این دو لب بردار، که سوگند به خدایی که جز او خدایی نیست، بارها و بارها که شماره نمی‌توانم کرد، دیدم که پیامبر خدا (ص)، دو لب خود را بر آنها نهاده و می‌بوسد![۱۵].[۱۶]

شناخت نهانی مؤمن نسبت به امام حسین (ع)

در کتاب الخرائج و الجرائح به نقل از مقداد بن اسود، از پیامبر خدا (ص) آمده است: به راستی در دل‌های مؤمنان، شناختی نهانی نسبت به حسین، هست[۱۷].[۱۸]

غذا خوردن با بینوایان

ابن شهرآشوب نقل می‌کند: امام حسین (ع) بر بینوایانی گذشت که داشتند از تکّه نانی نهاده بر عبایشان می‌خوردند. امام (ع) به آنان سلام داد. ایشان هم او را به غذا دعوت کردند. امام (ع) با آنان نشست و فرمود: «اگر صدقه [بر ما اهل بیت، حرام نبود، با شما می‌خوردم». سپس فرمود: «با من به خانه‌ام بیایید». به آنان غذا و لباس داد و فرمان داد تا چند دِرهمی به آنها بدهند[۱۹].[۲۰]

آزاد کردن کنیز در برابر یک دسته گل

در کتاب نثرالدر به نقل از اَنَس آمده است: نزد حسین (ع) بودم که کنیزی با دسته گلی در دست، وارد شد و به ایشان با آن، تحیّت (سلام و درود) گفت. حسین (ع) هم فرمود: «به خاطر خدای متعال، آزادی». من گفتم: با یک دسته گلْ تحیّت دادن، این قدر نمی‌ارزد که بِدان، آزادش کنی! فرمود: «خدای بزرگ بِشْکوه، ما را چنین پرورده است. فرموده است: ﴿وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا[۲۱]، و بهتر از آن [تحیّت او]، آزادی‌اش بود»[۲۲].[۲۳]

مهربانی در برابر ناسزاگویی

از عصام بن مصطلق نقل شده است که به کوفه وارد شدم و به مسجد رفتم. دیدم حسین (ع) در آنجا نشسته است. از شکل و شمایلِ او خوشم آمد. گفتم: تو پسر ابوطالبی؟ فرمود: «آری». حسدی که در درون به او و پدرش داشتم، مرا بر انگیخت و به او و پدرش، به تندی ناسزا گفتم. با عطوفت و مهربانی به من نگریست و فرمود: «آیا تو اهل شامی؟». گفتم: آری. این، خویِ بد ماست. چون پشیمانی‌ام از این افراط‌کاری آشکار شد، به من فرمود: «﴿لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ[۲۴]؛ برای برآوردن نیازهایت، نزد ما بیا که ما را آن‌گونه خواهی یافت که دوست داری». چیزی نگذشت که کسی روی زمین، محبوب‌تر از او و پدرش نزد من نبود و گفتم: «خدا، داناتر است که رسالتش را در کجا قرار دهد»[۲۵].[۲۶]

محبت پیامبر(ص) به امام حسین(ع)

حاکم نیشابوری به سندش از ابوهریره نقل کرده که گفت: رسول خدا(ص) را دیدم در حالی که حسین بن علی(ع) را بر دوش داشت و به خدا عرضه می‌نمود: بار خدایا! همانا من او را دوست می‌دارم، تو هم او را دوست بدار[۲۷].[۲۸]

سرور جوانان بهشت

ابن کثیر از طریق احمد بن حنبل و او به سندش از ابی سابط نقل کرده که گفت: حسین بن علی وارد مسجد شد، جابر بن عبدالله گفت: هرکس دوست دارد به سرور جوانان اهل بهشت نظر کند باید به این جوان نظر نماید و من این را از رسول خدا(ص) شنیدم[۲۹].[۳۰]

پیامبر(ص) از حسین(ع) است

از یعلی بن مرة نقل شده که رسول خدا(ص) فرمود: حسین از من است و من از حسینم، هر که حسین را دوست بدارد خداوند دوستدار اوست[۳۱].

حاکم نیشابوری بعد از نقل این حدیث، سند آن را صحیح دانسته است[۳۲]. بویصری در کتاب «مصباح الزجاجة فی زوائد ابن ماجه» می‌نویسد: هذا إسناد حسن رجاله ثقات[۳۳]. این سندی نیکو است و رجال آن ثقه هستند. هیثمی نیز سند آن را حسن دانسته است[۳۴].

ابن عساکر از یعلی بن مره نقل می‌کند که گفت: با پیامبر(ص) از منزل خارج شدیم و به میهمانی دعوت بودیم. پیامبر(ص) در راه مشاهده کرد که حسین(ع) مشغول بازی است. حضرت به سرعت جلوی جمعیت آمد و دو دست خود را باز کرد تا حسین(ع) را بگیرد، ولی او به این طرف و آن طرف می‌دوید، هر دو می‌خندیدند تا آن‌که حضرت او را گرفت. یکی از دو دستش را زیر چانه او و دست دیگرش را بین سر و دو گوشش قرار داد و با او معانقه کرد و او را بوسید، آنگاه فرمود: «حسین از من و من از اویم، خدا دوست بدارد هر کسی را که حسین را دوست دارد. حسن و حسین دو نواده از نوادگان من هستند»[۳۵].

در تفسیر جمله «حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ‌» می‌گوییم: جمله اول اشاره به این مطلب دارد که حسین از رسول خدا(ص) است؛ زیرا اگرچه پدرش حضرت علی(ع) است ولی از آنجا که آن حضرت به نص آیه مباهله نفس رسول خدا است؛ لذا امام حسین(ع) فرزند پیامبر(ص) به حساب می‌آید.

در مورد جمله دوم می‌گوییم: پیامبر(ص) بعد از تبلیغ رسالتش دیگر به عنوان یک شخص مطرح نیست بلکه یک شخصیت رسالی به حساب می‌آید. ایشان رمز و نمونه‌ای است که در او رسالتش به تمام ابعاد تحقق یافته است. پس حیاتش همان رسالتش و رسالتش همان حیاتش است.

از طرف دیگر می‌دانیم که سعی هر پدری آن است که فرزندی داشته باشد تا جانشین شخصیت او بوده و حافظ رسالت او و ادامه دهنده راه او باشد. در مورد امام حسین(ع) از آنجا که او با قیام و شهادتش، رسالت پیامبر(ص) را زنده کرده است؛ لذا پیامبر(ص) در شأن او می‌فرماید: «من از حسینم»؛ یعنی شخصیت رسالی من و ادامه و استمرار آن به وجود حسین(ع) وابستگی دارد و لذا گفته شده: الاسلام محمدی الحدوث و حسینی البقاء است[۳۶].

آزار پیامبر(ص) با گریه امام حسین(ع)

یزید بن ابی زیاد می‌گوید: پیامبر(ص) از حجره عایشه بیرون آمد و گذرش بر خانه فاطمه(س) افتاد. صدای گریه حسین را شنید. فرمود: «(ای فاطمه!) آیا نمی‌دانی که گریه او مرا اذیت می‌کند؟»[۳۷].[۳۸]

امام حسین(ع) محبوب پیامبر(ص)

حاکم نیشابوری به سندش از ابوهریره نقل کرده که گفت: رسول خدا(ص) را دیدم در حالی که حسین بن علی(ع) را بر دوش داشت و به خدا عرضه می‌نمود: بار خدایا! همانا من او را دوست می‌دارم، تو هم او را دوست بدار[۳۹].[۴۰]

منابع

پانویس

  1. «دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ عِنْدَهُ أُبَيُّ بْنُ كَعْبٍ فَقَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَرْحَباً بِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ‏ يَا زَيْنَ‏ السَّمَاوَاتِ‏ وَ الْأَرَضِينَ‏ قَالَ لَهُ أُبَيٌّ وَ كَيْفَ يَكُونُ يَا رَسُولَ اللَّهِ (ص) زَيْنَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ‏ أَحَدٌ غَيْرُكَ قَالَ يَا أُبَيُّ وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً إِنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ فِي السَّمَاءِ أَكْبَرُ مِنْهُ فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمَكْتُوبٌ عَنْ يَمِينِ عَرْشِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِصْبَاحُ هُدًى وَ سَفِينَةُ نَجَاةٍ وَ إِمَامٌ غَيْرُ وَهْنٍ وَ عِزٌّ وَ فَخْرٌ وَ عِلْمٌ وَ ذُخْرٌ»؛ عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۵۹، ح۲۹؛ کمال الدین، ص۲۶۵، ح۱۱.
  2. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۱۳۹.
  3. «مَكْتُوبٌ‏ عَنْ‏ يَمِينِ‏ الْعَرْشِ‏ مِصْبَاحٌ هَادٍ وَ سَفِينَةُ نَجَاةٍ»؛ کمال الدین، ص۲۶۵، ح۱۱.
  4. ر. ک: عیون أخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۵۹، ح۲۹.
  5. إعلام الوری، ج۲، ص۱۸۶.
  6. الصراط المستقیم، ج۲، ص۱۶۱.
  7. «وَاسمُهُ مَكْتُوبٌ عَن يَمِينِ العَرْشِ: إنَّ الحُسَيْنَ مِصْبَاحُ الهُدى وَ سَفِينَةُ النَّجَاةِ»؛ المنتخب، طریحی، ص۱۹۷.
  8. مدینة المعاجز، ج۴، ص۵۱.
  9. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۱۴۰.
  10. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص):‏ مَنْ‏ أَحَبَّ‏ أَنْ‏ يَنْظُرَ إِلَى‏ أَحَبِّ‏ أَهْلِ‏ الْأَرْضِ‏ إِلَى أَهْلِ السَّمَاءِ فَلْيَنْظُرْ إِلَى الْحُسَيْنِ‏» (المناقب، ابن‌شهرآشوب، ج۴، ص۷۳؛ بحارالأنوار، ج۴۳، ص۲۹۷، ح۵۹).
  11. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۱۴۲.
  12. «كُنْتُ مَعَ رَسُولِ اللّهِ (ص) في سوقٍ مِنْ أسْواقِ المَدِينَةِ، فَانْصَرَفَ وَانْصَرَفتُ مَعَهُ، فَقَالَ: اُدعُ الحُسَينَ بنَ عَلِيٍّ، فَجاءَ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ (ع) يَمْشِي، فَقالَ النَّبِيُّ (ص) بِيَدِهِ هكَذَا، فَقَالَ الحُسَيْنُ بِيَدِهِ هكَذا، فَالتَزَمَهُ، فَقالَ: اللّهُمَّ إنّي اُحِبُّهُ فَأَحِبَّهُ، وأحِبَّ مَنْ يُحِبُّهُ» (تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۱۵۴، ح۳۴۷۴).
  13. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۱۴۲.
  14. «دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ إِذَا الْحُسَيْنُ عَلَى فَخِذِهِ وَ هُوَ يُقَبِّلُ‏ جَبِينَهُ‏ وَ يَلْثِمُ فَاهُ» (کفایة الأثر، ص۴۶).
  15. «اِرْفَعْ‏ قَضِيبَكَ‏ عَنْ‏ هَاتَيْنِ‏ الشَّفَتَيْنِ‏ فَوَ اللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ غَيْرُهُ لَقَدْ رَأَيْتُ شَفَتَيْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) عَلَيْهِمَا مَا لَا أُحْصِيهِ كَثْرَةً تُقَبِّلُهُمَا» (الإرشاد، ج۲، ص۱۱۴؛ کشف الغمّة، ج۲، ص۲۷۵).
  16. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۱۴۲.
  17. «إِنَّ‏ لِلْحُسَيْنِ‏ فِي‏ بَوَاطِنِ‏ الْمُؤْمِنِينَ‏ مَعْرِفَةٌ مَكْتُومَةٌ» (الخرائج والجرائح، ج۲، ص۸۴۲، ح۶۰).
  18. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۱۴۳.
  19. «مَرَّ [الحُسَيْنُ (ع)] بِمَسَاكِينَ‏ وَ هُمْ‏ يَأْكُلُونَ‏ كِسَراً لَهُمْ‏ عَلَى كِسَاءٍ فَسَلَّمَ عَلَيْهِمْ فَدَعَوْهُ إِلَى طَعَامِهِمْ فَجَلَسَ مَعَهُمْ وَ قَالَ لَوْ لَا أَنَّهُ صَدَقَةٌ لَأَكَلْتُ مَعَكُمْ ثُمَّ قَالَ قُومُوا إِلَى مَنْزِلِي فَأَطْعَمَهُمُ وَ كَسَاهُمْ وَ أَمَرَ لَهُمْ بِدَرَاهِمَ» (المناقب، ابن شهرآشوب، ج۴، ص۶۶؛ بحار الأنوار، ج۴۴، ص۱۹۱، ح۳).
  20. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۹۶۸.
  21. «و چون به شما درودی گفته شد، با درودی بهتر از آن یا همانند آن پاسخ دهید» سوره نساء، آیه ۸۶.
  22. «كُنْتُ عِنْدَ الْحُسَيْنِ (ع) فَدَخَلَتْ عَلَيْهِ جَارِيَةٌ بِيَدِهَا طَاقَةُ رَيْحَانٍ‏ فَحَيَّتْهُ‏ بِهَا، فَقَالَ لَهَا: أَنْتِ حُرَّةٌ لِوَجْهِ اللَّهِ تَعَالَى. فَقُلْتُ: تُحَيِّيكَ بِطَاقَةِ رَيْحَانٍ لَا خَطَرَ لَهَا فَتُعْتِقُهَا؟! قَالَ: كَذَا أَدَّبَنَا اللَّهُ تَعَالَى، قَالَ‏ ﴿وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا فَكَانَ أَحْسَنَ مِنْهَا عِتْقُهَا» (نثر الدرّ، ج۱، ص۳۳۵؛ نزهة الناظر، ص۸۳، ح۸).
  23. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۹۶۹.
  24. «امروز (دیگر) بر شما سرزنشی نیست، خداوند شما را ببخشاید» سوره یوسف، آیه ۹۲؛ اشاره به سخن یوسف (ع) به برادران خطاکار خویش است.
  25. «دَخَلْتُ الكَوفَةَ، فَأَتَيْتُ الْمَسْجِدَ فَرَأَيْتُ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ (ع) جَالِساً فِيهِ، فَأَعْجَبَنِي سَمْتُهُ وَ رُوَاهُ، فَقُلْتُ: أَنْتَ ابْنُ أَبِي طَالِبٍ؟ قَالَ: أَجَلْ. فَأَثَارَ مِنِّي الْحَسَدُ مَا كُنْتُ اُجِنُّهُ لَهُ ولِأَبِيهِ، فَقُلْتُ: فِيكَ وَ بِأَبِيكَ ـ وَ بَالَغْتُ فِي سَبِّهِمَا، وَ لَمْ اُكَنِّ ـ. فَنَظَرَ إِلَيَّ نَظَرَ عَاطِفٍ رَؤُوفٍ وَ قَالَ: أَمِن أَهْلِ الشَّامِ أَنْتَ؟ فَقُلْتُ: أَجَل، شِنْشِنَةٌ أَعْرِفُهَا مَنِ أَخْزَمَ! فَتَبَيَّنَ فِيَّ النَّدَمَ عَلَى مَا فَرَطَ مِنِّي إِلَيْهِ، فَقَالَ: ﴿لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ؛ اِنْبَسِطْ إِلَيْنَا فِي حَوَائِجِكَ لَدَيْنَا تَجِدْنَا عِنْدَ حُسْنِ ظَنِّكَ بِنَا. فَلَمْ أَبْرَحْ وَعَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْهُ وَ مِنْ أَبِيهِ، وَ‌قُلْتُ: ﴿اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ» (تاریخ دمشق، ج۴۳، ص۲۲۴، ح۵۰۷۸).
  26. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۹۶۹.
  27. «رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) حَامِلَ الْحَسَنِ وَ هُوَ يَقُولُ: اللَّهُمَّ إِنِّي أُحِبُّهُ فَأَحِبَّهُ‌»؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۹۵، حدیث ۴۸۲۱.
  28. رضوانی، علی اصغر، دانشنامه علمی کلمات امام حسین، ج۱، ص ۳۲۳.
  29. «دَخَلَ حُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ الْمَسْجِدَ فَقَالَ جَابِرُ بْنُ عَبْدُ اللَّهِ: مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى سَيِّدِ شَبَابِ أَهْلِ الجنَّة فَلْيَنْظُرْ إِلَى هَذَا، سَمِعْتُهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ(ص)»؛ ابن کثیر، البدایة والنهایة، ج۸، ص۲۰۶.
  30. رضوانی، علی اصغر، دانشنامه علمی کلمات امام حسین، ج۱، ص ۳۲۳.
  31. «حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَيْناً»؛ ترمذی، سنن الترمذی، ج۵، ص۶۵۸-۲۵۹، حدیث ۳۷۷۵؛ محمد بن یزید ابن ماجه، سنن ابن ماجه، ج۱، ص۵۱، حدیث ۱۴۴.
  32. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۹۴، حدیث ۴۸۲۰.
  33. احمد بن ابوبکر بوصیری، مصباح الزجاجة فی زوائد ابن ماجه، ج۱، ص۲۲.
  34. هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۹، ص۱۸۱، حدیث ۱۵۰۷۵.
  35. «خَرَجْنَا مَعَ النَّبِيِّ(ص) فَدُعِينَا إِلَى طَعَامٍ فَإِذَا الْحَسَنُ يَلْعَبُ فِي الطَّرِيقِ فَأَسْرَعَ النَّبِيُّ(ص) أَمَامَ الْقَوْمِ ثُمَّ بَسَطَ يَدَهُ فَجَعَلَ يَمُرُّ مَرَّةً هَاهُنَا وَ مَرَّةً هَاهُنَا يُضَاحِكُهُ حَتَّى أَخَذَهُ فَجَعَلَ إِحْدَى يَدَيْهِ فِي ذَقَنِهِ وَ الْأُخْرَى بَيْنَ رَأْسِهِ وَ أُذُنَیْهِ ثُمَّ اعْتَنَقَهُ فَقَبَّلَهُ ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) حَسَنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّهُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ سِبْطَانِ مِنَ الْأَسْبَاطِ»؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۱۵۰.
  36. رضوانی، علی اصغر، دانشنامه علمی کلمات امام حسین، ج۱، ص ۳۲۴.
  37. «خَرَجَ النَّبِيُّ(ص) مِنْ بَيْتِ عَائِشَةَ فَمَرَّ عَلَى بَيْتِ فَاطِمَةَ(س) فَسَمِعَ حُسَيْناً يَبْكِي فَقَالَ أَ لَمْ تَعَلَّمِي أَنَّ بُكَاءَهُ يُؤْذِينِي؟»؛ هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۹، ص۲۰۱، حدیث ۱۵۱۸۸.
  38. رضوانی، علی اصغر، دانشنامه علمی کلمات امام حسین، ج۱، ص ۳۲۶.
  39. «رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) وَ هُوَ حَامِلٌ الْحَسَیْنَ بْنَ عَلِيٍّ وَ هُوَ يَقُولُ: اللَّهُمَّ إِنِّي أُحِبُّهُ فَأَحِبَّهُ‌»؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۹۵، حدیث ۴۸۲۱.
  40. رضوانی، علی اصغر، دانشنامه علمی کلمات امام حسین، ج۱، ص ۳۲۶.