قاتلان امام حسین در معارف و سیره فاطمی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

سرنوشت قاتلان امام حسین (ع)، از مسائل عبرت‌آموز برای تمام ستمکاران عالم است. آنها به نفرین پیامبر اکرم (ص) و نیز انواع بیماری‌ها و عذاب‌ها گرفتار شدند؛ بسیاری از آنها توسط مختار کشته شدند و حتی کسانی که ساکت بودند به حکومت فردی همچون حجاج بن یوسف ثقفی مبتلا گردیدند.

محاکمه قاتلین حسین (ع)

در تفسیر فرات کوفی آمده است که رسول خدا (ص) فرمودند: هنگامی که روز قیامت فرا می‌رسد، منادی از عرش ندا می‌دهد: ای خلایق چشمان خود را ببندید تا دختر حبیب خدا، به قصر خود برود. سپس فاطمه (س) در حالی که دو چادر سبز بر سر کرده و هفتاد از هزار فرشته او را همراهی می‌نمایند، عبور می‌کند. هنگامی که بر در قصر می‌رسد، می‌بیند که پسرش حسن (ع) ایستاده و حسین (ع) در حالی که سر ندارد، خوابیده است. فاطمه زهرا (س) به حسن (ع) می‌گوید: این کیست که خوابیده است؟ حسن (ع) می‌گوید: برادرم حسین (ع) است که به دست امت پدر شما کشته شده و سرش را بریده‌اند. در همین موقع از طرف خدا خطاب می‌رسد: ای دختر حبیب من! من این ظلم و ستمی را که امت پدرت مرتکب شده‌اند از آن جهت به تو نشان دادم تا آن تسلیت را که برای تو ذخیره نموده‌ام نشانت دهم؛ تسلیت تو این است که امروز به حساب احدی رسیدگی نخواهم کرد مگر آنکه تو، فرزندانت، شیعیانت و آنهایی را که شیعه نبوده‌اند، ولی به شما خدمتی کرده‌اند، داخل بهشت شوید. پیامبر ادامه دادند: در همین موقع آن اشخاص داخل بهشت می‌شوند و این همان معنای کلام خداوند است که فرمود: در آن روز آن ا بزرگ‌ترین ترس و واهمه آنان را اندوهگین و نمی‌کند و فرشتگان با درود و سلام به استقبالشان آیند و گویند: این است روز شما که شما را به آن وعده می‌دادند. و منظور از ﴿الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ روز قیامت است و هول و هراسی که در این روز وجود دارد. در آن روز فاطمه (س)، فرزندان، شیعیان و دوستدارانش و کسانی که شیعه نیستند، ولی کار خیری برای آنها انجام داده‌اند از کسانی هستند که در آنجایی که دوست دارند داخل می‌شوند و اقامت می‌کنند»[۱].[۲].[۳]

در عیون اخبار رضا (ع) از رسول خدا روایت شده است: «هنگامی که روز قیامت فرا رسد دخترم فاطمه (س) در حالی محشور می‌شود که لباس‌های خون‌آلودی با وی خواهد بود. آن‌گاه یکی از پایه‌های عرش را می‌گیرد و می‌گوید: ای خدای عادل! بین من و قاتل فرزندانم حکم کن. سپس پیامبر اکرم فرمود: به حق خدای کعبه سوگند که خداوند برای دخترم به حق قضاوت می‌کند؛ همانا خداوند برای غضب فاطمه (س) غضب می‌نماید و با رضایت وی راضی می‌شود»[۴].

در روایتی دیگر آمده است که رسول رحمت فرمودند: «زمانی که روز قیامت فرا می‌رسد، قبه‌ای از نور برای حضرت فاطمه (س) برپا خواهد شد. امام حسین (ع) در حالی می‌آید که سر بریده خود را در دست گرفته باشد. وقتی چشم حضرت فاطمه زهرا (س) به حسین (ع) بیفتد گریه و ضجه‌ای می‌کند که هیچ ملک و پیغمبر و مؤمنی در محشر نیست مگر اینکه گریان خواهد شد. در این هنگام است که خدای توانا مرد نیک صورتی را به نظر آن بانو جلوه می‌دهد که با قاتلان حضرت حسین (ع) شهید مخاصمه نماید. آن‌گاه خداوند سبحان قاتلین امام حسین (ع) را با آن افرادی که مددکار آنان بودند و آن اشخاصی که در ریختن خون آن حضرت شرکت نمودند، حاضر می‌کند و آن مرد تا آخرین نفر آنان را می‌کشد.»..[۵].

همچنین در روایتی آمده که راوی از رسول خدا نقل می‌کند: « إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ جَاءَتْ فَاطِمَةُ (س) فِي لُمَةٍ مِنْ نِسَائِهَا فَيُقَالُ لَهَا ادْخُلِي الْجَنَّةَ فَتَقُولُ لَا أَدْخُلُ حَتَّى أَعْلَمَ مَا صُنِعَ بِوُلْدِي مِنْ بَعْدِي فَيُقَالُ لَهَا انْظُرِي فِي قَلْبِ الْقِيَامَةِ فَتَنْظُرُ إِلَى الْحُسَيْنِ (ع) قَائِماً وَ لَيْسَ عَلَيْهِ رَأْسٌ فَتَصْرُخُ صَرْخَةً وَ أَصْرُخُ لِصُرَاخِهَا وَ تَصْرُخُ الْمَلَائِكَةُ لِصُرَاخِهَا فَيَغْضَبُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ ذَلِكَ فَيَأْمُرُ نَاراً يُقَالُ لَهَا هَبْهَبُ قَدْ أُوقِدَ عَلَيْهَا أَلْفَ عَامٍ حَتَّى اسْوَدَّتْ لَا يَدْخُلُهَا رَوْحٌ أَبَداً وَ لَا يَخْرُجُ مِنْهَا غَمٌّ أَبَداً فَيُقَالُ الْتَقِطِي قَتَلَةَ الْحُسَيْنِ وَ حَمَلَةَ الْقُرْآنِ فَتَلْتَقِطُهُمْ فَإِذَا صَارُوا فِي حَوْصَلَتِهَا صَهَلَتْ وَ صَهَلُوا بِهَا وَ شَهَقَتْ وَ شَهَقُوا بِهَا وَ زَفَرَتْ وَ زَفَرُوا بِهَا فَيَنْطِقُونَ بِأَلْسِنَةٍ ذَلْقَةٍ طَلْقَةٍ يَا رَبَّنَا فِيمَا أَوْجَبْتَ لَنَا النَّارَ قَبْلَ عَبَدَةِ الْأَوْثَانِ فَيَأْتِيهِمُ الْجَوَابُ عَنِ اللَّهِ تَعَالَى أَنَّ مَنْ عَلِمَ لَيْسَ كَمَنْ لَا يَعْلَمُ»[۶]؛ رسول خدا (ص) فرمود: روز قیامت فاطمه زهرا (س) در میان جمعی از زنان وارد محشر می‌شوند و به او خطاب می‌شود: داخل بهشت شو. عرض می‌کند: داخل نمی‌شوم تا بدانم با فرزندم بعد از من چه کرده‌اند. خطاب می‌رسد در میان صحنه قیامت نظر کن. فاطمه (س) حسین (ع) را در حالی که ایستاده می‌بیند، ولی سر در بدن ندارد، پس فریاد می‌کشد که من به واسطه فریاد او فریاد خواهم زد و تمام فرشتگان نیز به فریاد می‌آیند[۷].

در چنین حالی است که خداوند قهار به خاطر ما غضب می‌کند و به آتشی - که مدت هزار سال افروخته‌اند تا سیاه شده و آن را هبهب می‌گویند و هرگز نسیمی داخل آن نشده است و هرگز غم از آن بیرون نمی‌رود - دستور می‌دهد تا قاتلین امام حسین (ع) و آن افرادی را که حامل قرآن و تارک اهل بیت پیغمبر بوده‌اند، برباید. وقتی داخل آتش شوند، آتش نعره‌ای می‌زند و آنها هم ناله و زاری می‌نمایند؛ آتش می‌خروشد و آنان هم به خروش می‌آیند؛ آتش زبانه می‌کشد و ایشان به زبان فصیح می‌گویند: پروردگارا! به چه علت آتش را قبل از بت‌پرستان به ما مسلط کرده‌ای؟!

خطاب می‌رسد: کسی که از روی جهالت عملی را انجام دهد با آن کسی که بداند و عملی را انجام دهد، فرق دارد»[۸]. در روایتی علی بن ابی طالب (ع) از رسول خدا نقل می‌نماید که فرمودند: سر آغشته به خون حسین (ع) برای فاطمه (س) ممثل می‌شود و او، فریاد می‌زند «وَا وَلَدَاهْ وَا ثَمَرَةَ فُؤَادَاهْ». فرشتگان از صیحه فاطمه زهرا (س) بی‌هوش می‌شوند و اهل محشر یک صدا می‌گویند: خدا بکشد قاتل فرزندت را ای فاطمه[۹].[۱۰]

مژده منتقم خون حسین (ع)

هنگامی که رسول خدا به دخترش حضرت فاطمه زهرا (س) از کشته شدن فرزندش امام حسین (ع) و غم و غصه‌هایی که بر آن حضرت وارد می‌شود، خبر داد، فاطمه (س) بسیار گریست و گفت: پدر جان! این حادثه در چه وقت اتفاق خواهد افتاد؟ رسول خدا فرمود: به هنگامی که من، تو و علی (ع) نباشیم. گریه فاطمه (س) شدت یافت و گفت: پدر جان! پس چه کسی بر او گریه می‌کند و چه کسی عزای او را بر پا می‌دارد؟ پیامبر فرمود: ای فاطمه! زنان امت من بر زنان اهل بیتم و مردانشان بر مردان اهل بیتم گریه خواهند کرد و نسلی پس از نسلی دیگر، هر سال عزاداری را تجدید می‌کنند. روز قیامت که برپا می‌شود تو شفیع زنان می‌شوی و من شفیع مردان و هر یک از آنان که بر مصیبت حسین (ع) گریه کرده‌اند، دستشان را می‌گیریم و او را به بهشت وارد می‌نماییم. ای فاطمه! در روز قیامت همه چشم‌ها گریانند به جز چشمی که بر مصیبت حسین (ع) گریه کرده باشد که آن از نعمت‌های بهشت خندان و شادان است[۱۱].

در روایتی دیگر معلی بن خنیس نقل می‌کند: صبح روزی حضرت فاطمه (س) رسول خدا را گریان دیده و عرضه داشت: ای رسول خدا! شما را چه می‌شود؟ پیامبر اکرم از خبر دادن به ایشان امتناع نمودند. حضرت فاطمه زهرا (س) عرض کردند: نه غذا خورده و نه آب می‌آشامم، مگر اینکه به من خبر دهید. پیامبر فرمود: جبرئیل خاکی برایم آورده که بر روی آن جوانی که هنوز مادرش به او بادار نشده، کشته می‌شود و این همان تربت و خاک است. این واقعه زمانی بوده است که هنوز حضرت فاطمه (س) به حسین (ع) باردار نشده بود[۱۲].

عبدالله بن کبیر از بعضی اصحاب حضرت ابی عبدالله (ع) نقل می‌کند که ایشان فرمودند: حضرت فاطمه (س) بر رسول خدا داخل شده، در حالی که چشمان آن جناب اشک‌بار بود. حضرت فاطمه (س) از آن جناب پرسیدند: شما را چه می‌شود؟ رسول خدا فرمودند: جبرئیل به من خبر داده که امتم به زودی حسین (ع) را می‌کشند! پس فاطمه (س) به جزع آمده و بی‌قراری نمود. رسول خدا (ص) که حال ایشان را مشاهده کرد به آن حضرت خبر دادند که یکی از فرزندان این مولود، مالک امور گشته و از قاتلین انتقام خواهد گرفت. پس از این خبر، حضرت فاطمه (س) خشنود گردید و نفس مبارکش آرام گرفت[۱۳].

به راستی که غضب خدا و رسول (ص) بسیار سخت است، حضرت فاطمه (س) می‌فرمودند: «أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ سَخَطِ اللَّهِ وَ سَخَطِ رَسُولِهِ»[۱۴]؛ پناه می‌برم به خدا از غضب او و غضب پیامبرش». دیری نمی‌پاید که این خشم مقدس پروردگار در دنیا به وسیله موعود منتقم و در آخرت با اشاره باری تعالی محقق خواهد شد.[۱۵]

منابع

پانویس

  1. «‌إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ مِنْ بُطْنَانِ الْعَرْشِ يَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ حَتَّى تَمُرَّ بِنْتُ حَبِيبِ اللَّهِ إِلَى قَصْرِهَا فَاطِمَةُ (س) ابْنَتِي فَتَمُرُّ وَ عَلَيْهَا رَيْطَتَانِ خَضْرَاوَانِ حَوَالَيْهَا سَبْعُونَ أَلْفَ حَوْرَاءَ فَإِذَا بَلَغَتْ إِلَى بَابِ قَصْرِهَا وَجَدَتِ الْحَسَنَ قَائِماً وَ الْحُسَيْنَ نَائِماً مَقْطُوعَ الرَّأْسِ فَتَقُولُ لِلْحَسَنِ مَنْ هَذَا فَيَقُولُ هَذَا أَخِي إِنَّ أُمَّةَ أَبِيكِ قَتَلُوهُ وَ قَطَعُوا رَأْسَهُ فَيَأْتِيهَا النِّدَاءُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللَّهِ إِنِّي إِنَّمَا أَرَيْتُكِ مَا فَعَلَتْ بِهِ أُمَّةُ أَبِيكِ إِنِّي ادَّخَرْتُ لَكِ عِنْدِي تَعْزِيَةً بِمُصِيبَتِكِ فِيهِ وَ إِنِّي جَعَلْتُ تَعْزِيَتَكِ الْيَوْمَ أَنِّي لَا أَنْظُرُ فِي مُحَاسَبَةِ الْعِبَادِ حَتَّى تَدْخُلِي الْجَنَّةَ أَنْتِ وَ ذُرِّيَّتُكِ وَ شِيعَتُكِ وَ مَنْ وَالاكُمْ أَوْلَاكُمْ‌ مَعْرُوفاً مِمَّنْ بمن‌ لَيْسَ هُوَ مِنْ شِيعَتِكِ قَبْلَ أَنْ أَنْظُرَ فِي مُحَاسَبَةِ الْعِبَادِ فَتَدْخُلُ فَاطِمَةُ ابْنَتِي الْجَنَّةَ وَ ذُرِّيَّتُهَا وَ شِيعَتُهَا وَ مَنْ وَالاهَا وَالاهُمْ أَوْلَاهَا مَعْرُوفاً مِمَّنْ لَيْسَ مِنْ شِيعَتِهَا فَهُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿لَا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ قَالَ هَوْلُ يَوْمِ الْقِيَامَةِ ﴿وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خَالِدُونَ هِيَ وَ اللَّهِ فَاطِمَةُ وَ ذُرِّيَّتُهَا وَ شِيعَتُهَا وَ مَنْ وَالاهُمْ مَعْرُوفاً مِمَّنْ‌ لَيْسَ هُوَ مِنْ شِيعَتِهَا»
  2. الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهراء (س)، اسماعیل انصاری زنجانی خویی، ج۱۱، ص۷۶ و ج۱۶، ص۲۱۲؛ منتخب طریحی، فخرالدین طریحی النجفی، ص۳۶۴؛ کشف الغمة فی معرفة الأئمة، علی بن عیسی بن أبی الفتح الإربلی، ج۱، ص۴۷۴؛ بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج۲۹، ص۲۰۲.
  3. تفسیر فرات الکوفی، فرات بن ابراهیم بن فرات الکوفی، ص۲۶۹.
  4. «تُحْشَرُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مَعَهَا ثِيَابٌ مَصْبُوغَةٌ بِالدَّمِ فَتَعَلَّقُ بِقَائِمَةٍ مِنْ قَوَائِمِ الْعَرْشِ فَتَقُولُ يَا عَدْلُ احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ قَاتِلِ وَلَدِي قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) فَيَحْكُمُ اللَّهُ تَعَالَى لِابْنَتِي وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَغْضَبُ بِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا»؛ عیون أخبار الرضا (ع)، شیخ صدوق، ج۲، ص۲۶؛ بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج۴۳، ص۲۲۰؛ مقتل الخوارزمی، أبوالمؤید الموفق بن أحمد المکی، ص۶۷.
  5. «إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نُصِبَ لِفَاطِمَةَ (س) قُبَّةٌ مِنْ نُورٍ وَ أَقْبَلَ الْحُسَيْنُ‌(ع) رَأْسُهُ عَلَى يَدِهِ- فَإِذَا رَأَتْهُ شَهَقَتْ شَهْقَةً لَا يَبْقَى فِي الْجَمْعِ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ وَ لَا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ إِلَّا بَكَى لَهَا فَيُمَثِّلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رَجُلًا لَهَا فِي أَحْسَنِ صُورَةٍ وَ هُوَ يُخَاصِمُ قَتَلَتَهُ بِلَا رَأْسٍ فَيَجْمَعُ اللَّهُ قَتَلَتَهُ وَ الْمُجَهِّزِينَ عَلَيْهِ وَ مَنْ شَرِكَ فِي قَتْلِهِ فَيَقْتُلُهُمْ حَتَّى أَتَى عَلَى آخِرِهِمْ...»؛ ثواب الأعمال وعقاب الأعمال، شیخ صدوق، ص۲۱۶ و۲۱۷.
  6. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، شیخ صدوق، ص۲۵۸؛ بحار الانوار(ط - بیروت)، محمد باقر مجلسی، ج۷، ص۱۲۷؛ اللهوف فی قتلی الطفوف (مقتل الحسین)، علی بن موسی بن محمد ابن طاووس، ص۱۳۹.
  7. بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۲۲؛ عوالم العلوم، شیخ عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی، ج۱۱، ص۳۱۷.
  8. ثواب الأعمال و عقاب الأعما ص۲۵۸.
  9. بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۲۲.
  10. اسحاقی، سید حسین، فرهنگنامه فاطمی ج۵، ص۱۷۴۲.
  11. بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج۴۴، ص۲۴۲.
  12. کامل الزیارات، أبوالقاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن قولویه، ص۱۸۸.
  13. ترجمه کامل الزیارات، ص۱۷۲.
  14. صحیفة الزهراء (س)، محمد جواد قیومی اصفهانی،
  15. اسحاقی، سید حسین، فرهنگنامه فاطمی ج۵، ص۱۷۴۵.