مراد از واژه ابناءنا در آیه مباهله چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
مراد از واژه ابناءنا در آیه مباهله چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ امامت
مدخل بالاترآیه مباهله
تعداد پاسخ۱ پاسخ

شأن نزول آیه مباهله چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث امامت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.

پاسخ نخست

محمد ساعدی

آقای دکتر محمد ساعدی در کتاب «آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار» در این‌باره گفته‌ است:

«از آیه مباهله و روایات تفسیری مربوط به آن استفاده می‌شود که فرزندان و ذریه فاطمه زهرا (س) فرزندان پیامبر اکرم a به شمار می‌روند؛ و در حقیقت آیه کریمه یاد شده از آیاتی است که بر انتساب ذریه علی S به رسول خدا a دلالت دارد. این مطلب در میان فرق اسلامی متفق علیه بوده و [در منابع مورد مراجعه] معارضی مشاهده شده است[۱]؛ تا جایی که ابن ابی علان، از شیوخ معتزله به واسطه این آیه به جواز مباهله با افراد غیربالغ استناد و احتجاج نموده است؛ چراکه حسنین (ع) که در جریان مباهله حضور داشته‌اند در سنین کودکی بوده‌اند[۲].

گفتنی است که تأکید بر این مسئله و حقیقت ثابت - با وجود روشنی و وضوح آن - به این دلیل است که طبق سنت غلطی که در جاهلیت مرسوم بود، تنها فرزندان پسر را فرزند شخص قلمداد نموده و می‌گفتند: بنونا بنو أبنائنا و بناتنا بنوهنّ أبناء الرّجال الأباعد[۳] یعنی: فرزندان ما تنها پسر زاده‌های ما هستند، اما دختر زاده‌های ما فرزندان مردم بیگانه محسوب می‌شوند، نه فرزندان ما!

این طرز تفکر مولود همان سنت غلطی بود که در جاهلیت عرب دختران و زنان را عضو اصلی جامعه انسانی نمی‌دانستند. اسلام این طرز تفکر را به شدت در هم کوبید و احکام فرزندان را بر فرزندان پسری و دختری یکسان جاری ساخت[۴]. به هر حال حتی کسانی که قائل به عدم انتساب ابناء البنت به شخص هستند نیز حسنین (ع) را به دلیل این آیه و سایر آیات مشابه و نیز احادیث فراوان دیگر، استثناء نموده، گفته‌اند که این گونه انتساب تنها مخصوص حسنین (ع) است[۵].

سیوطی در الدر المنثور در تفسیر آیات ۸۴ و ۸۵ سوره انعام در این زمینه روایتی را به دو طریق نقل نموده است، یکی از این حاتم از ابوحرب بین ابی الاسود و دیگری از ابوالشیخ و حاکم و بیهقی از عبدالملک بن عمیر. وی می‌نویسد: حجاج یحی بن یعمر فقیه خراسان را به حضور‌طلبید؛ سپس به وی گفت: تو گمان می‌کنی حسن و حسین (ع) بر اساس آیاتی از قرآن کریم از فرزندان رسول خدا a قلمداد می‌شوند، در حالی که من قرآن را از اول تا آخر قرائت نموده‌ام، ولی آن را نیافته‌ام؟ یحیی بن یعمر گفت: آیا تو سوره انعام را نخوانده‌ای؟ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ... وَيَحْيَى وَعِيسَى[۶] آیا عیسی از ذریه ابراهیم نبود در حالی که وی فاقد پدر بود؟ حجاج گفت: راست گفتی»[۷].

فخر رازی نیز در تفسیر خود مسائلی را درباره این آیه مبارکه مطرح می‌کند. وی در مسئله چهارم، نبوت فرزندی حسن و حسین (ع) را نسبت به پیامبر اکرم a بیان کرده می‌کند؛ «پیامبر a قول داد که دو پسر خود را فرا خواند؛ بنابراین حسن و حسین (ع) را فرا خواند، پس حسن و حسین (ع) ضرورتاً فرزندان پیامبرند». وی سپس تأکید سوره انعام را که در آن زکریا، یحیی و عیسی به ابراهیم منتسب شده‌اند و نیز انتساب روشن عیسی به ابراهیم از سوی مادرش را بیان نموده و می‌گوید: و معلوم إن عيسى S انما انتسب إلى ابراهيم بالام لا بالاب فثبت أن ابن البنت قد يسمى ابنا و الله اعلم[۸] در کفایة الطالب[۹] و مطالب السؤول[۱۰] به این مطلب اشاره شده است. همچنین در عیون اخبار الرضا S آمده است که هارون الرشید از امام موسی بن جعفر S پرسید: شما به چه دلیل می‌گویید ما ذریه رسول خداییم، با اینکه رسول خدا a پسر نداشت، و ذریه و نسل هر انسان از پسر باقی می‌ماند، نه از دختر و شما فرزندان دختر آن حضرت هستید.

حضرت از پاسخ عذر خواست. هارون گفت: باید دلیل خود را در این مسئله بیان کنید. شما فرزندان علی S ادعا دارید که نسبت به قرآن آگاهی دارید؛ حتی می‌گویید هیچ حرفی از قرآن از قلمرو علم ما بیرون نیست و برای تثبیت این مطلب به قول خداوند تمسک می‌کنید: ...مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ[۱۱] حضرت در پاسخ آیه شریفه‌ای را که حضرت عیسی S را ذریه حضرت ابراهیم S دانسته است قرائت فرمود: وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ * وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ[۱۲]

حضرت از هارون پرسید: پدر عیسی S چه کسی بود؟ جواب داد: عیسی پدر نداشت. حضرت فرمود: خدا او را از طریق مادرش (مریم) به ذریه پیامبران ملحق ساخته است. ذات اقدس، ما را نیز از طریق مادرمان، فاطمه (س)، به پیامبر a ملحق نموده است. آنگاه حضرت فرمود: این دلیل بس است یا زیادتر بیاورم؟ هارون گفت: بیاور آنچه داری. حضرت فرمود: «قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ...[۱۳]»؛ هیچ کس ادعا نکرده که هنگام مباهله رسول خدا a کسی غیر از علی، فاطمه، حسن و حسین (ع) را زیر کساء داخل کرده باشد. بنابراین در این آیه که تأویل أَبْنَاءَنَا به حسن و حسین (ع) و أَنْفُسَنَا، به علی S و نِسَاءَنَا به فاطمه (س) است[۱۴].

از جمله کسانی که متعرض این معنا شده‌اند «ابن حجر هیثمی» در صواعق المحرقه است. وی ذیل آیه نهم، باب یازدهم، فصل اول پس از بیان آیه مبارکه می‌نویسد: «کشاف گفته است که دلیلی قوی‌تر از این آیه بر فضیلت اصحاب کساء، یعنی علی، فاطمه، حسنین (ع)، وجود ندارد؛ زیرا وقتی این آیه نازل شد پیامبر a ایشان را فرا خواند و... پس دانسته می‌شود مراد از آیه، ایشان هستند و اینکه فرزندان فاطمه (س) و ذریه او فرزندان پیامبر نامیده می‌شوند و چنان به حضرتش منسوب می‌شوند، از صحت برخوردار است و برای دنیا و آخرت سودمند می‌باشد»[۱۵]. نویسنده فتح القدیر نیز می‌گوید: «در این آیه دلیلی است بر اینکه دختر زاده‌ها ابناء البنت نیز فرزندان نامیده می‌شوند؛ چراکه رسول خدا a از کلمه أَبْنَاءَنَا حسنین (ع) را اراده فرمود»[۱۶].

همچنین طبری در کتاب خود، احکام القرآن، ذیل آیه یاد شده می‌نویسد: بدان که در این آیه دلیلی است بر اینکه حسن و حسین (ع) فرزندان رسول خدا a هستند؛ زیرا حضرت زمانی که قصد حضور در مباهله کرد، دست حسن و حسین را گرفت و خداوند نیز فرمود نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ و پیامبر a غیر از این دو فرزندی نداشت. پس آن دو ذریه رسول خدا a است؛ همان‌گونه که خداوند عیسی را از ذریه ابراهیم S قرار داد وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ...[۱۷] همانا نسبت عیسی S به ابراهیم از جانب مادر بوده است؛ چراکه وی فاقد پدر بوده است[۱۸].

ابن عربی نیز در کتاب خود قریب به همین مضمون مطالبی آورده است و دلالت آیه شریفه را بر این معنا یادآور می‌شود[۱۹]»[۲۰]

پرسش‌های وابسته

  1. ماجرای مباهله چیست؟ (پرسش)
  2. پیام آیه مباهله چیست؟ (پرسش)
  3. آیه مباهله چگونه نصب الهی امام را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  4. آیه مباهله چه جایگاهی را برای اهل بیت اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  5. آیه مباهله چگونه بر افضلیت امام علی دلالت می‌کند؟ (پرسش)
  6. آیه مباهله چه جایگاهی برای اهل بیت اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  7. آیه مباهله چگونه بر افضلیت امام علی دلالت دارد؟ (پرسش)
  8. آیه مباهله چگونه بر امامت امام علی دلالت دارد؟ (پرسش)
  9. آیه مراد از نفس پیامبر در آیه مباهله قرابت نسبی امام علی با پیامبر است؟ (پرسش)
  10. آیه تعبیر أنفسنا در آیه مباهله به دلیل سبقت امام علی در اسلام است؟ (پرسش)
  11. آیه مراد از نساء در آیه مباهله مطلق زنان است؟ (پرسش)
  12. اگر دستور خدا در آیه مباهله به میدان آوردن خمسه طیبه بود چرا واژگان أبناء و نساء و أنفس بصورت جمع آورده است؟ (پرسش)
  13. آیه واژه انفسنا در آیه مباهله در برابر نساءنا است و هیچ فضیلتی را برای امام علی ثابت نمی‌کند؟ (پرسش)
  14. واژه ﴿أَبْنَاءَنَا﴾، ﴿نِسَاءَنَا﴾، ﴿أَنْفُسَنَا﴾ به چه معناست و مصادیق آن چه کسانی هستند؟ (پرسش)
  15. باتوجه به جمع بودن واژه انفسنا در آیه مباهله آیا منظور همه خویشاوندان پیامبر است؟ (پرسش)
  16. آیا درست است که منظور از انفسنا در آیه مباهله پیامبر است؟ (پرسش)
  17. آیه مباهله چگونه بر خلافت بلافصل امام علی پس از پیامبر خاتم دلالت می‌کند؟ (پرسش)
  18. آیه مباهله چگونه فضیلت اصحاب کساء را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  19. شأن نزول آیه مباهله چیست؟ (پرسش)
  20. مراد از واژه ابناءنا در آیه مباهله چیست؟ (پرسش)
  21. مراد از واژه انفسنا در آیه مباهله چه کسی است؟ (پرسش)

پانویس

  1. حتی در صورت وجود، معارض شاذ و متروک بوده و مورد توجه و اقبال قرار نگرفته است.
  2. ر.ک: الشریف الرضی، حقائق التأویل فی متشابه التنزیل، ص۱۱۵.
  3. ر.ک: الجصاص، احکام القرآن، ج۲، ص۱۹؛ الگنجی الشافعی، کفایة الطالب، ص۳۷۹.
  4. مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج۹، ص۲۲۵؛ تفسیر نمونه، ج۲، ص۵۸۸.
  5. الجصاص، احکام القرآن، ج۲، ص۱۹و الطبری، احکام القرآن، ج۱، ص۱۸.
  6. «و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیش‌تر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم * و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند» سوره انعام، آیه ۸۴-۸۵.
  7. الدرالمنثور فی تفسیر المأثور، ج۳، ص۲۱۸؛ الحاکم النیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۳۷۴-۳۷۵؛ ر.ک: فیروزآبادی، فضائل الخمسه من الصحاح السته، ج۱، ص۲۹۳.
  8. تفسیر الکبیر، ج۳، ص۲۴۸؛ ج۵، ص۵۳.
  9. ر.ک: الگنجی الشافعی، کفایة الطالب، ص۳۸۰.
  10. الشافعی، کمال الدین محمد بن طلحة، مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، ص۳۹.
  11. «...ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشته‌ایم» سوره انعام، آیه ۳۸.
  12. «و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیش‌تر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم * و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند» سوره انعام، آیه ۸۴-۸۵.
  13. «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.
  14. ر.ک: عیون اخبارالرضا S، ج۱، ص۸۰ و ۸۱.
  15. الهیثمی، احمد بن حجر، الصواعق المحرقه، ص۱۵۵.
  16. الشوکانی، محمد بن علی، فتح القدیر، ج۱، ص۳۷۴.
  17. «و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیش‌تر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم» سوره انعام، آیه ۸۴.
  18. الطبری، احکام القرآن، ج۱، ص۱۷.
  19. ابن العربی، محمد بن عبدالله، احکام القرآن، ج۱، ص۳۶۰.
  20. ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص ۳۱۷.