آیه مباهله چگونه فضیلت اصحاب کساء را اثبات می‌کند؟ (پرسش)

آیه مباهله چگونه فضیلت اصحاب کساء را اثبات می‌کند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث امامت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.

آیه مباهله چگونه فضیلت اصحاب کساء را اثبات می‌کند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ امامت
مدخل بالاترآیه مباهله
مدخل اصلیفضایل اهل بیت
تعداد پاسخ۱ پاسخ

پاسخ نخست

 
محمد ساعدی

آقای دکتر محمد ساعدی در کتاب «آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار» در این‌باره گفته‌ است:

«آیه مباهله در واقع سند زنده عظمت و مقام منیع اهل بیت (ع) به شمار می‌رود. بر اساس قرائن و شواهدی آشکار این آیه بر فضیلت و برتری امیرمؤمنان و اصحاب مباهله دلالتی روشن دارد، از جمله این قرائن می‌توان به موارد ذیل اشاره نمود:

  1. هدف از بعثت انبیا ترویج دین و تثبیت اعتقاد به آن است. این هدف به قدری مهم است که هیچ چیزی در عالم با آن برابری نمی‌کند؛ بنابراین اشخاصی که برای این هدف بزرگ به کار گرفته می‌شوند باید از مقام والایی برخوردار باشند. پیامبر (ص) برای ترویج و تثبیت عقائد و نیز انجام مباهله از اهل بیت (ع) استفاده نمود؛ لذا این افراد باید دارای فضیلت و مقامی والا باشند که بر دیگران ترجیح داده شده‌اند. بنابراین خاندان پیامبر (ص) و اصحاب مباهله از نظر عظمت مقامی دارند که در عالم هیچ موجودی جز وجود مقدس پیامبر (ص) به آن مقام نمی‌رسد؛ زیرا خداوند به پیامبر (ص) دستور داد که برای این کار مهم فقط خاندان خود را برای مباهله دعوت نماید؛ چراکه هدف مورد نظر تنها با دعوت از اینان حاصل می‌شد مباهله با آنها به نتیجه می‌رسید[۱].
  2. در آیه کریمه یاد شده مقصود از کلمه ﴿أَنْفُسَنَا علی (ع) است، از این رو بزرگ‌ترین فضیلت و والاترین مقام در حق امیرمؤمنین (ع) انطباق عنوان ﴿أَنْفُسَنَا بر وی است؛ زیرا آیه شریفه امیر (ع) را به منزله رسول خدا (ص) قلمداد نموده است. گواه این ادعا روایات متعدد و متواتری است که از سوی فریقین در این معنا و نیز پیرامون شأن نزول آیه یاد شده وارد شده و علی (ع) را نفس و جان پیامبر (ص) به شمار آورده است. گفتنی است که مولای متقیان، علی (ع)، نیز به این فضیلت در روز شورا و در حدیثی به نام «حدیث مناشده» بر اصحاب شورا احتجاج نموده است[۲]. از سوی دیگر مطلق بودن کلمه ﴿أَنْفُسَنَا، که در آیه شریفه طبق شأن نزول قطعی بر علی (ع) منطبق است، ایجاب می‌کند علی (ع) در تمام صفات مانند پیامبر (ص) باشد، جز نبوت که به دلیل قطعی خارج می‌شود. بنابراین تمام اوصاف و مناصب در این اطلاق داخل است، از جمله افضلیت علی (ع) بر تمام انسان‌ها از اولین تا آخرین، غیر از ختم مرتبت.
  3. همان‌گونه که در مبحث بررسی مفردات آیه شریفه عنوان شد، از جمع ذکر شدن کلمه ﴿الْكَاذِبِينَ در آیه یاد شده ثابت می‌شود که اصحاب کساء (ع) در اصل ادعا و مباهله با رسول خدا (ص) شریک بوده‌اند. این مسئله به خوبی بر جایگاه رفیع و بلند اهل بیت رسول خدا (ص) دلالت می‌کند[۳]. خطیب شربینی درباره دلالت آیه شریفه بر فضیلت اصحاب کساء می‌نویسد: و في ذلك دليل على نبوته (ص) و على فضل اصحاب الكساء رضي الله تعالى عنهم[۴].
  4. همچنین آنچه بر مقام اصحاب مباهله و توجه پیامبر اکرم (ص) در شناساندند ایشان و آشکار نمودن منزلت و فضیلت آنان در نزد خداوند تأکید دارد این فرموده پیامبر (ص) در روز مباهله است که «إِذَا أَنَا دَعَوْتُ فَأَمِّنُوا»[۵]؛ یعنی هرگاه من دعا کردم شما آمین بگویید. یعنی «ابتهال» هم از ناحیه خود پیامبر (ص) (به شکل دعا) و هم از ناحیه همراهان وی (به صورت آمین گفتن) باید تحقق یابد تا موجب هلاکت و نابودی و عقوبت الهی بر دروغگویان شود.

اسقف نجران نیز این حقیقت را دریافت که این افراد خاص مورد عنایت خدا هستند و از شرافت و عظمت و اهمیت بسیاری در درگاه خدا برخوردارند. ولی با دیدن ایشان - مطابق روایتی که به نقل از ابن اسحاق در کشاف وارد شده است - گفت: «من چهره‌هایی را می‌بینم که اگر خدا بخواهد به خاطر آنها کوهی را از جا بر می‌کند؛ لذا با آنان مباهله نکنید [در غیر این صورت] نابود خواهید شد و هیچ نصرانی روی زمین تا روز قیامت باقی نخواهد ماند»[۶].

این روایت، با اختلافی اندک در تعبیر و قریب به همین مضمون، از برخی دیگر از مفسران نیز نقل شده است[۷]. این مطلب در حقیقت بر فضیلت و شرافت اصحاب کساء (ع) نزد خداوند و تأثیر دعای آنان در مباهله دلالت می‌کند. و استفاده پیامبر اکرم (ص) از این مناسبت در آشکار کردن فضیلت اهل بیت (ع) و اعلام مقام آنها نزد خداوند در عمل و سخن از بارزترین و روشن‌ترین دلایل در بیان مقام اهل بیت (ع)است.

بدون شک اثری که بر ابتهال اصحاب کساء مترتب می‌گردید، همان اثری بود که بر ابتهال خود آن حضرت ترتب می‌یافت. در حقیقت حضور آنان در مباهله و آمین گفتن ایشان اثری قطعی دارد؛ چراکه در غیر این صورت دستور خداوند بر حضور این افراد خاص و نیز عملکرد پیامبر (ص) بیهوده بوده، محذور لغویت پیش خواهد آمد که به اتفاق اهل قبله، قرآن کریم و سنت پیامبر (ص) از آن منزه است.

نصارا بر فضیلت و مقام اهل بیت (ع) اعتراف کردند و دانستند که پیامبر (ص) غیر از اینها کسی دیگر نیست؛ از این رو در نهایت از مباهله منصرف شدند. شگفتا که یک مسیحی این حقیقت را از چهره آن بزرگواران در می‌یابد، ولی بعضاً کسانی که ادعای مسلمان بودن دارند این حقیقت محتوم را انکار یا کتمان می‌کنند[۸].

الف) رافاتی از عامه بر دلالت آیه شریفه بر فضیلت اصحاب کساء (ع): گفتنی است که بعضی از علما و بزرگان اهل سنت نیز دلالت آیه شریفه بر فضیلت اصحاب کساء را پذیرفته، بدان اعتراف کرده‌اند، در ادامه به برخی از آنان اشاره شود:

  1. زمخشری در این رابطه می‌گوید: و فيه دليل لا شيء اقوى منه على فضل اصحاب الكساء[۹]؛ یعنی در این آیه قوی‌ترین دلیل بر فضیلت اصحاب کساء وجود دارد.
  2. آلوسی نیز می‌نویسد: برای هیچ مؤمنی شک و تردیدی نیست که این آیه کریمه دلالت بر فضیلت خاندان پیامبر (ص) می‌کند و اگر کسی سعی و تلاش کند که این فضیلت را از آنان دور سازد یک نوع نصب (یعنی کینه‌توزی نسبت به آنان) را مرتکب شده و معلوم است که نصب موجب از بین رفتن ایمان است. نواصب پنداشته‌اند آنچه از سوی پیامبر (ص) (در دعوت از اصحاب کساء (ع)) انجام گرفت تنها به جهت الزام و ستیز بوده و آیه شریفه بر فضیلت اصحاب کساء دلالت نمی‌کند، در حالی که این پندار نوعی هذیان و بیهوده‌گویی بوده و نتیجه عمل شیطان است. و ليس يصح في الأذهان شيء إذا احتاج النهار إلى دليل. یعنی: صحت اذهان و اندیشه‌ها مورد اشکال خواهد بود، اگر روزروشنایی آن] نیاز به دلیلی داشته باشد[۱۰].
  3. ابن تیمیه نیز به این حقیقت اعتراف نموده، می‌گوید: «علی (ع) از سابقین اولین (در ایمان) بوده و به این لحاظ از دیگران به آن حضرت (پیامبر (ص)) نزدیک‌تر بود». وی در ادامه می‌افزاید: «آیه مباهله یک نوع فضیلت برای حضرت علی (ع) به شمار می‌رود»[۱۱].
  4. فضل بن روزبهان نیز که از علمای متعصب و سرسخت عامه است و کتابی تحت عنوان ابطال الباطل علیه تشیع نگاشته است، می‌گوید: «در این آیه فضیلت بزرگی برای علی (ع) بیان شده است و این فضیلت مسلم است». البته وی همچون سایر اعلام عامه در ادامه می‌نویسد: «اما (این مسئله) دلیلی بر امامت وی نمی‌شود»[۱۲].
  5. شارح تفسیر البیضاوی می‌نویسد: «فضل آل الله و آل الرسول مانند روز است که احتیاج به دلیل و برهان ندارد»[۱۳].

ب) افضلیت علی (ع) نسبت به سایر انبیاء (ع): مفسران و بزرگان امامیه از اطلاق کلمه ﴿أَنْفُسَنَا بر علی (ع) و دلالت آن بر برابری و تساوی وی با پیامبر (ص) و همچنین مطلق بودن کلمه مزبور این معنا را استفاده نموده‌اند که همان‌گونه که پیامبر اسلام (ص) از سایر پیامبران افضل است، علی (ع) هم از سایر پیامبران افضل است. از جمله این بزرگان مرحوم مفید است که به آیه شریفه مباهله در این باره استدلال کرده و فرموده که: «امیرمؤمنین (ع) از سایر انبیاء (ع) افضل است»[۱۴].

البته برخی از مفسران عامه نیز ذیل آیه یاد شده به این مسئله پرداخته و در رد این موضوع مطالبی بیان نموده‌اند، از آن جمله فخررازی در تفسیر خود سخنی از محمود بن الحسن الحمصی، از علمای شیعه، نقل می‌کند که وی با استفاده از این آیه اثبات کرده است علی (ع) بعد از پیامبر اسلام (ص) از همه انبیاء (ع) و همه صحابه افضل است.

فخر رازی در این زمینه می‌نویسد: در ری مردی بود که به او محمود بن الحسن الحمصی[۱۵] گفته می‌شد و او معلم شیعه اثنی عشریه بود و می‌پنداشت که علی (ع) از همه پیامبران جز حضرت محمد (ص) برتر است و می‌گفت: دلیل بر این مطلب قول خداوند است که [در آیه مباهله فرمود: ﴿وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ، چون مراد از ﴿وَأَنْفُسَنَا، خود پیامبر (ص) نیست؛ زیرا انسان خود را فرا نمی‌خواند، بنابراین مراد غیر آن حضرت است و اجماع است بر اینکه آن غیر علی بن ابیطالب (ع) است؛ پس آیه دلالت می‌کند بر اینکه نفس علی (ع) نفس محمد (ص) است. و ممکن نیست که علی (ع) حقیقتاً نفس پیامبر (ص) باشد؛ پس مقصود این است که این نفس «مانند» آن نفس است و این اقتضا می‌کند که این نفس در تمام وجوه با آن نفس برابری دارد، جز دو چیز که از آن کلی خارج شده است: یکی نبوت و دیگری افضلیت؛ زیرا دلیل داریم بر اینکه علی (ع) نبی نیست و پیامبر (ص) نبی است.

نیز اجماع بر این است که علی افضل از پیامبر (ص) نیست؛ پس غیر از این دو مطلب، اطلاق تساوی در تمام مسائل دیگر محکم است و اجماع دلیل است بر اینکه پیامبر از همه پیامبران الهی افضل است؛ پس علی (ع) هم [به حکم مانند بودن] باید از همه آنان افضل باشد، این استدلال به ظاهر آیه است.

وی سپس گفته است: استدلال به این آیه به حدیثی که مورد قبول موافق و مخالف است، مؤید می‌شود و آن حدیث قول پیامبر (ص) [و معروف به حدیث تشبیه] است که فرمود: «مَنْ أَرَادَ أَنْ يَرَى آدَمَ فِي عِلْمِهِ وَ نُوحاً فِي طَاعَتِهِ وَ إِبْرَاهِيمَ فِي خَلَّتِهِ وَ مُوسَى فِي قُرْبَتِهِ وَ عِيسَى فِي صَفْوَتِهِ فَلْيَنْظُرْ إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (ع)»[۱۶]؛ یعنی هر کسی بخواهد آدم را در علمش، و نوح را در طاعتش (نسبت به پروردگار) و ابراهیم را در دوستی و مقام خلیل اللهی‌اش، و موسی را در هیبتش و عیسی را در صفوتش [برگزیده بودن وی] مشاهده نماید، به علی بن ابیطالب (ع) نظر کند.

پس حدیث دلالت می‌کند که آنچه در پیامبران به گونه متفرق است، همه در امام علی (ع) جمع شده و این خود دلیل است بر اینکه علی (ع) افضل از جمیع انبیاء (ع) است، غیر از محمد (ص).

اما سایر علمای شیعه در قدیم و جدید به آیه مذکور استدلال می‌کنند که علی (ع) از سایر صحابه افضل است، چون نفس پیامبر (ص) افضل از صحابه بود؛ پس لازم است که نفس علی (ع) افضل از سایر صحابه باشد؛ این بیان کلام شیعه است[۱۷][۱۸]

پرسش‌های وابسته

  1. ماجرای مباهله چیست؟ (پرسش)
  2. پیام آیه مباهله چیست؟ (پرسش)
  3. آیه مباهله چگونه نصب الهی امام را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  4. آیه مباهله چه جایگاهی را برای اهل بیت اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  5. آیه مباهله چگونه بر افضلیت امام علی دلالت می‌کند؟ (پرسش)
  6. آیه مباهله چه جایگاهی برای اهل بیت اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  7. آیه مباهله چگونه بر افضلیت امام علی دلالت دارد؟ (پرسش)
  8. آیه مباهله چگونه بر امامت امام علی دلالت دارد؟ (پرسش)
  9. آیه مراد از نفس پیامبر در آیه مباهله قرابت نسبی امام علی با پیامبر است؟ (پرسش)
  10. آیه تعبیر أنفسنا در آیه مباهله به دلیل سبقت امام علی در اسلام است؟ (پرسش)
  11. آیه مراد از نساء در آیه مباهله مطلق زنان است؟ (پرسش)
  12. اگر دستور خدا در آیه مباهله به میدان آوردن خمسه طیبه بود چرا واژگان أبناء و نساء و أنفس بصورت جمع آورده است؟ (پرسش)
  13. آیه واژه انفسنا در آیه مباهله در برابر نساءنا است و هیچ فضیلتی را برای امام علی ثابت نمی‌کند؟ (پرسش)
  14. واژه ﴿أَبْنَاءَنَا﴾، ﴿نِسَاءَنَا﴾، ﴿أَنْفُسَنَا﴾ به چه معناست و مصادیق آن چه کسانی هستند؟ (پرسش)
  15. باتوجه به جمع بودن واژه انفسنا در آیه مباهله آیا منظور همه خویشاوندان پیامبر است؟ (پرسش)
  16. آیا درست است که منظور از انفسنا در آیه مباهله پیامبر است؟ (پرسش)
  17. آیه مباهله چگونه بر خلافت بلافصل امام علی پس از پیامبر خاتم دلالت می‌کند؟ (پرسش)
  18. آیه مباهله چگونه فضیلت اصحاب کساء را اثبات می‌کند؟ (پرسش)
  19. شأن نزول آیه مباهله چیست؟ (پرسش)
  20. مراد از واژه ابناءنا در آیه مباهله چیست؟ (پرسش)
  21. مراد از واژه انفسنا در آیه مباهله چه کسی است؟ (پرسش)

پانویس

  1. ابن تیمیه حرانی، منهاج السنة النبویة فی نقض کلام الشیعة القدریه، ج۷، ص۱۲۸.
  2. ذکر آن در مبحث ادله شأن نزول آیه شریفه گذشت.
  3. ر.ک: المظفر، دلائل الصدق، ج۲، ص۸۴.
  4. الخطیب الشربینی، تفسیر القرآن الکریم (السراج المنیر)، ج۱، ص۲۲۳.
  5. تفسیر المراغی، ج۱، ص۵۱۷؛ الکشاف عن حقائق عوامض التنزیل، ج۱، ص۳۶۲؛ البغدادی، تفسیر الخازن (لباب التأویل فی معانی التنزیل)، ج۱، ص۲۵۴؛ الآلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، ج۳، ص۳۰۱؛ الخطیب الشربینی، تفسیر القرآن الکریم (السراج المنیر)، ج۱، ص۲۲۲؛ درالمنثور فی تفسیر المأثور، ج۲، ص۲۲۰؛ تفسیر البیضاوی (انوار التنزیل و اسرار التأویل)، ج۱، ص۲۶۶.
  6. الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۱، ص۳۶۲.
  7. رجوع به صفحه ذیل آیه مورد بحث.
  8. ر.ک: دلائل الصدق، ج۲، ص۸۴.
  9. الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۱، ص۳۶۳؛ تفسیر بحر المحیط، ج۳، ص۱۸۹.
  10. روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، ج۳، ص۳۰۱-۳۰۳.
  11. ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة فی نقض الشیعة القدریه، ج۷، ص۱۲۶.
  12. دلائل الصدق، ج۲، ص۸۳.
  13. حاشیة الشهاب علی تفسیر البیضاوی (عنایة القاضی و کفایة الراضی)، ج۳، ص۶۲.
  14. الشیخ المفید، تفضیل امیرمؤمنین علی (ع) سائر الصحابه (سلسله مؤلفات الشیخ المفید)، ج۷، ص۲۰؛ برای اطلاع و تحقیق بیشتر درباره این مبحث ر.ک: بحار الانوار، ج۲۶، باب ۶ تفضلهم علی علی الأنبیاء (ع)، ص۲۶۷ به بعد.
  15. آن چنان که از شرح حال «محمود بن حسن حمصی» وی در کتاب‌ها استفاده می‌شود، وی از مجتهدان بزرگ و عقیده‌شناسان والای شیعه و استاد فخررازی بوده است. فیروز آبادی در کتاب قاموس المحیط می‌گوید: «محمد بن علی الحمصی متکلم اخذ عنه امام فخر الدین» - القاموس المحیط. مرحوم محدث قمی می‌گوید: «شیخ سدیدالدین محمود بن علی بن الحسن حمصی رازی، علامه متکلم متبحر و صاحب کتاب التعلیق العراقی در فن کلام است. او از شیخ بهایی نقل می‌کند که وی از مجتهدان علمای شیعه و اهل قریه‌ای به نام حمص در ری می‌باشد که در حال حاضر آن قریه خراب شده است؛ ر.ک: الطهرانی، شیخ آقا بزرگ، الذریعه، ج۲۳، ص۱۵۱. مرحوم سید محسن امین جبل عامل نیز از یک نسخه خطی کتاب التعلیق العراقی یا المنقذ من التقلید نقل می‌کند که در آن نوشته بود: این نسخه املای استاد بزرگ دانشمند سدید الدین حجة الاسلام و المسلمین، زبان گویای شیعه و متکلمین آنان، شیر بیشه مناظره و بحث؛ محمود بن علی بن حسن حمصی است که خداوند عزت او را پایدار سازد و حسودان و دشمنان وی را به خاک مذلت فرونشاند. الامینی، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۱۰، ص۱۰۶ و ۱۰۵.
  16. الگنجی الشافعی، کفایة الطالب، ص۱۲۱-۱۲۲؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۳۱۳؛ روضة الواعظین، ج۱، ص۱۲۸؛ الریاض النضرة فی مناقب العشرة، جزء۳، ص۱۶۸؛ الخوارزمی، المناقب، ص۸۳، ص۷۰ و ۸۹؛ ابن المغازلی، مناقب علی بن ابیطالب، ص۱۴۷ و ۱۴۸؛ ینابیع المودة لذوی القربی، ج۲، ص۳۰۶؛ الحموی، معجم الادباء، ج۱۷، ص۲۰۳-۲۰۰؛ نزهة المجالس و منتخب النفائس، جزء ۲، ص۱۹؛ برای اطلاع از سایر منابع و طرق آن، ر.ک: نفحات الازهار، ج۱۹.
  17. تفسیر الکبیر، ج۳، ص۲۴۸.
  18. ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص ۳۳۰-۳۳۶.