مرجئه در سیره معصوم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

در روایات و سیره معصومان این گروه مورد لعن قرار گرفته‌اند و دستور بر حذر داشتن جوانان از این عقیده داده شده است؛ زیرا قایل به اباح‌گری بودند که برای جوان جاذبه دارد. در روایتی امام صادق (ع) بیان می‌کند: «ستایش از آنِ خدایی است که گروهی مرجئه، گروهی حروریه و گروهی قدری شدند و شما ترابیّه و شیعه علی (ع) نامیده شده‌اید»[۱].

در این روایت از مرجئه به عنوان یکی از گروه‌های مطرح در زمان حضرت صادق (ع)، نام برده شده است. پیامبر اکرم (ع) درباره دوری مرجئه از اسلام فرمود: «دو گروه از امتم در اسلام بهره‌ای ندارند: مرجئه و قدری‌ها»[۲].

  1. لزوم حفظ جوانان از تفکر انحرافی مرجئه: معمولاً گروه‌هایی که اباحه‌گری را مطرح می‌کنند، برای جوانان جاذبه دارد و این مسئله در گرایش آنان به این عقیده نادرست تأثیر دارد. مرجئه نیز از چنین ویژگی‌ای برخودار بودند؛ به همین جهت امامان یاران خود را از خطری که از این ناحیه متوجه نسل جوان و فرزندان آنان است، بر حذر می‌دارند. امیرمؤمنان (ع) در حدیث اربع مائه می‌فرماید: «به کودکانتان نکاتی را بیاموزید که خداوند از طریق آنها به آنان سود می‌رساند تا گروه مرجئه آنان را گمراه نسازند»[۳]. در روایتی امام صادق (ع) این سخن را به گونه‌ای عام‌تر بیان کرده است و به جای صبیان که بیان شد، در نقل کافی «أَوْلَادَكُمْ»[۴] آمده؛ یعنی فرزندانتان، چه کوچک و چه بزرگ، را از آنان حفظ کنید. در نقل تهذیب الأحکام «أَحْدَاث» آمده است که به معنای نوجوانان است. امام صادق (ع) فرمود: «قبل از اینکه مرجئه عقاید نوجوانان شما را در دست بگیرند، آنان را با عقاید شیعه آشنا کنید»[۵]؛ یعنی احادیث و عقاید امامیه را به آنان بیاموزید. این ارجاء به معنای مشهور است که ایمان را مقدم بر عمل می‌دانند که گرایش یک نوجوان به این سمت بیشتر خواهد بود و لازم است پایۀ اعتقادی وی استوار گردد.
  2. لعن مرجئه: لعن هر فرد و شخصی به معنای دوری وی از رحمت الهی و انحراف در عقیده یا عمل اوست. مرجئه هم چون منحرف بودند، مورد لعن و نفرین قرار گرفتند. در روایات متعددی مرجئه لعن شده‌اند. امام صادق (ع) فرمود: «خداوند قدریه را از رحمت خود دور نماید، خدا خوارج را لعن کند، خداوند مرجئه را لعن فرماید، خداوند مرجئه را لعن فرماید»[۶]. امام صادق (ع) فرمود: به راستی آنها در دنیا و آخرت دشمنان ما هستند[۷]. امام رضا (ع) نیز مرجئه را لعن فرموده است[۸]. ابو مسروق گوید: حضرت امام صادق (ع) از من درباره اهل بصره پرسید و فرمود: بر چه (مذهبی) هستند؟ عرض کردم: مرجئه، قدریه و حروریه. فرمود: خدا لعنت کند این ملت‌های کافر مشرک را که به هیچ وجه خداپرست نیستند[۹].
  3. ممنوعیت مجالست و ازدواج با مرجئه: دوری از مجالست با مرجئه و گروه‌های منحرف یکی از دستورهای معصومان به پیروان خود است. امام صادق (ع) می‌فرماید: «با آنان مجالست ننمایید یعنی با گروه مرجئه؛ خداوند آنان را لعن و از رحمت خود دور کند. خداوند ملت‌های مشرک را لعن نماید؛ کسانی که خداوند را بر چیزی از چیزها عبادت نمی‌کنند (یعنی او را باور ندارند)» [۱۰]. به نظر می‌رسد منظور از ملل مشرکه همین گروه‌های انحرافی هستند که در روایت ابو مسروق هم ذکر شده‌اند. چون مجالست با گروه‌های انحرافی و غیرمعتقد، باعث ضعف ایمان و بی‌توجهی به مسائل دینی می‌شود و در درازمدت انحراف را در پی دارد، از مجالست با آنان نهی شده است. حسین بن اسباط از امام رضا (ع) پرسشی دارد تا اینکه حضرت از قول امام صادق (ع) راجع به شخص مرجئه‌ای فرمود: «به خدا سوگند او را گمراه خواهد کرد؛ سپس مرد قدری را یاد کرد و فرمود: او را به زندقه می‌کشاند»[۱۱]. نمونه روشن سخن حضرت، ابن ابی العوجاء است. او که از اصحاب حسن بصری بود، بر اثر تزلزل حسن بصری درباره قدر و جبر، جزو زنادقه و دهریان گردید[۱۲]. در روایات از ازدواج با مرجئه و حروریه نهی شده است[۱۳].
  4. حکم شرعی تکالیف گذشتۀ برگشتگان از انحراف: گروه‌های انحرافی گاهی توفیق می‌یابند به حق برگردند. در این صورت این پرسش مطرح می‌شود که اعمال گذشته آنان چه حکمی دارد، آیا باید تمام آن را تدارک کنند یا لازم نیست؟ در روایتی با سند صحیح از حضرت باقر و صادق (ع) سؤال شده است کسی که جزو گروه خوارج، مرجئه، عثمانیه و قدریه بوده، سپس توبه کرده و شیعه شده است، آیا تمام اعمالش را باید تکرار کند؟ حضرت می‌فرماید: نه، با آنان مانند ملل مسلمان رفتار می‌شود. فقط باید زکاتش را به شیعیان فقیر بدهد[۱۴]. مانند همین روایت است خبر حلبی که درباره ذبیحه مرجئه و خارجی از ابوالحسن (ع) می‌پرسد؛ حضرت می‌فرماید: ذبیحه آن را حلال بدان و آنان را مسلمان قرار ده تا آنچه باید، اتفاق بیفتد (تا ظهور مهدی (ع))[۱۵]»[۱۶]

منابع

پرسش مستقیم

پانویس

  1. «الْحَمْدُ لِلَّهِ صَارَتْ فِرْقَةٌ مُرْجِئَةً وَ صَارَتْ فِرْقَةٌ حَرُورِيَّةً وَ صَارَتْ فِرْقَةٌ قَدَرِيَّةً وَ سُمِّيتُمُ التُّرَابِيَّةَ وَ شِيعَةَ عَلِيٍّ...»؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۸۰ و ۳۳۳.
  2. «صِنْفَانِ مِنْ أُمَّتِي لَيْسَ لَهُمَا فِي الْإِسْلَامِ نَصِيبٌ: الْمُرْجِئَةُ وَ الْقَدَرِيَّةُ»؛ شیخ صدوق، الخصال، ص۷۲؛ همو، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص۲۱۲؛ غازی، صحیفة الإمام الرضا (ع)، ص۹۱؛ جمعی از راویان، الأصول الستة عشر، ص۳۳۴.
  3. «عَلِّمُوا صِبْيَانَكُمْ مَا يَنْفَعُهُمُ اللَّهُ بِهِ لَا تَغْلِبُ عَلَيْهِمُ الْمُرْجِئَةُ بِرَأْيِهَا»؛ شیخ صدوق، الخصال، ص۶۱۴؛ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۱۰۴؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۴۷۸ و ج۲۷، ص۴۴.
  4. «بَادِرُوا أَوْلَادَكُمْ بِالْحَدِيثِ قَبْلَ أَنْ يَسْبِقَكُمْ إِلَيْهِمُ الْمُرْجِئَةُ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۶، ص۴۷.
  5. «بَادِرُوا أَحْدَاثَكُمْ بِالْحَدِيثِ قَبْلَ أَنْ تَسْبِقَكُمْ إِلَيْهِمُ الْمُرْجِئَةُ»؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۸، ص۱۱۱.
  6. «لَعَنَ اللَّهُ الْقَدَرِيَّةَ، لَعَنَ اللَّهُ الْخَوَارِجَ، لَعَنَ اللَّهُ الْمُرْجِئَةَ، لَعَنَ اللَّهُ الْمُرْجِئَةَ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۰۹.
  7. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۷۶.
  8. «لَعَنَ اللَّهُ الْمُرْجِئَةَ»؛ ابونضر محمد بن مسعود عیاشی سمرقندی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۸.
  9. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۰۹.
  10. «لَا تُجَالِسُوهُمْ -يَعْنِي الْمُرْجِئَةَ- لَعَنَهُمُ اللَّهُ، وَ لَعَنَ اللَّهُ مِلَلَهُمُ الْمُشْرِكَةَ، الَّذِينَ لَايَعْبُدُونَ اللَّهَ عَلى‏ شَيْ‏ءٍ مِنَ الْأَشْيَاءِ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۱۰.
  11. «وَ اللَّهِ لَأُضِلَّنَّهُ، ثُمَّ ذَكَرَ الْقَدَرَ، فَقَالَ: إِنَّهُ يَدْعُو إِلَى الزَّنْدَقَةِ»؛ ابوالعباس عبدالله بن جعفر حمیری، قرب الإسناد، ص۳۹۰.
  12. «كَانَ ابْنُ أَبِي الْعَوْجَاءِ مِنْ تَلَامِذَةِ الْحَسَنِ الْبَصْرِيِّ فَانْحَرَفَ عَنِ التَّوْحِيدِ فَقِيلَ لَهُ: تَرَكْتَ مَذْهَبَ صَاحِبِكَ وَ دَخَلْتَ فِيمَا لَا أَصْلَ لَهُ وَ لَا حَقِيقَةَ؟ فَقَالَ: إِنَّ صَاحِبِي كَانَ مِخْلَطاً كَانَ يَقُولُ طَوْراً بِالْقَدَرِ وَ طَوْراً بِالْجَبْرِ»؛ شیخ صدوق، من‎ لایحضره ‎الفقیه، ج۲، ص۲۴۹.
  13. «عَنْ زُرَارَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع): أَتَزَوَّجُ مُرْجِئَةً أَوْ حَرُورِيَّةً؟ قَالَ: لَا عَلَيْكَ بِالْبُلْهِ مِنَ النِّسَاءِ»؛ احمد بن محمد بن عیسی اشعری، النوادر، ص۱۲۷.
  14. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۵۴۵؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۴، ص۵۴.
  15. «سَأَلَهُ الْحَلَبِيُّ عَنْ ذَبِيحَةِ الْمُرْجِئِ وَ الْحَرُورِيِّ؟ قَالَ فَقَالَ: كُلْ وَ قِرَّ وَ اسْتَقِرَّ حَتَّى يَكُونَ مَا يَكُونُ»؛ شیخ صدوق، من‎ لایحضره ‎الفقیه، ج۳، ص۳۲۹.
  16. ذاکری، علی اکبر، سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۳۰۱-۳۰۶.