ملاک و معیار انتصاب نواب اربعه چه بوده است؟ (پرسش)

ملاک و معیار انتصاب نواب اربعه چه بوده است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

ملاک و معیار انتصاب نواب اربعه چه بوده است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت صغری / ملاک انتخاب نواب اربعه
مدخل اصلیملاک تعیین نواب
تعداد پاسخ۳ پاسخ

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

 
علی اصغر رضوانی

آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در این‌باره گفته است:

«امامان معصوم (ع) بر اساس حکمت رفتار می‌کردند و قطعاً در نصب‌ها یک سری معیارها و ملاک‌هایی را مد نظر داشتند از قبیل:

  1. تقیه و رازداری در حدّ بالا: سفیر اوّل حضرت، عثمان بن سعید برای رعایت تقیه می‌کوشید تا خود را از بازرسی‌های رژیم عباسی دور نگه دارد. او بدین منظور در هیچ بحث و مجادله مذهبی یا سیاسی به صورت آشکار درگیر نمی‌شد[۱]. حسین بن روح نیز در راستای رعایت و حفظ تقیه، یکی از خدمتگزاران خود را تنها به این دلیل که معاویه را لعن نمود عزل و اخراج کرد[۲].
  2. صبر و استقامت بسیار عالی و ممتاز: عده‌ای از ابوسهل نوبختی پرسیدند: چرا تو نایب خاص حضرت نشدی؟ او در جواب گفت: آنان (امامان (ع)) بهتر از همه می‌دانند که چه کسی لایق این مقام است. من آدمی هستم که با دشمنان رفت و آمد دارم و با آنان مناظره می‌کنم. اگر آنچه را که ابوالقاسم حسین بن روح درباره امام مهدی (ع) می‌داند من می‌دانستم، شاید در بحث‌هایم با دشمنان، آن گاه که جدال و لجاجت آنان را می‌دیدم، می‌کوشیدم تا دلایل بنیادی را بر وجود امام ارائه دهم و در نتیجه محل اقامت او را برملا می‌ساختم. اما اگر ابوالقاسم حسین بن روح، امام را زیر عبای خود پنهان داشته باشد، و بدنش را با قیچی قطعه قطعه کنند تا امام مهدی (ع) را نشان دهد، هرگز عبای خود را کنار نمی‌زند و امام را نشان نمی‌دهد[۳].
  3. نسبت به دیگران فهمیده تر بودن: شیخ طوسی در کتاب الغیبه به فهم و درایت آنان اشاره کرده است[۴].
  4. حسّاس نبودن حکومت نسبت به آنان: امام مهدی (ع) در انتخاب نایبان خاص خود از افرادی استفاده می‌کرد که در دستگاه ظالمان عباسی نسبت به آنها حساسیتی نباشد، چون نیابت خاص، کاری بود بسیار مخفی و مبهم و مهم؛ و لذا هر یک از آنان دارای شغل بوده، کاسبی می‌کرده اند تا شناخته نشوند»[۵].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آقای تونه‌ای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
آقای مجتبی تونه‌ای، در کتاب «موعودنامه» در این‌باره گفته است:

«آن‌چه از مطالعه زندگانی نایبان امام زمان (ع) به دست می‌آید، این است که ملاک اساسی و اصلی در تعیین نایب عبارتند از: تقوی و خداترسی، زهد و دیانت، درک صحیح و فهم عمیق درباره مسائل اجتماعی و سیاسی، حسن سابقه و خوشنامی که موجب اطمینان و اعتماد کامل مردم شود، شجاعت، قدرت تحمل و استقامت در برابر پیشامدهای غیرمنتظره و بالاخره دوستی و دشمنی در راه خدا و برای رضای خدا و فدا کردن همه چیز در راه اقامه حق و اجرای تعلیمات اسلام.

محمد صدر در این زمینه می‌نویسد: "حضرت افرادی را انتخاب می‌نمود که از درجه اخلاص بالاتری بهره‌مند باشد که به هیچ عنوانی اسرار نیابت و محل‌ زندگانی امام (ع) را نشان ندهد. این‌طور نیست که بگوییم این نایبان افقه و اعلم زمان خود بودند، و نیازی هم به این مسأله نبود، چون اینان واسطه میان امام و مردم بودند و همه مسائل فقهی و شرعی و مشکلات علمی را از امام (ع) اخذ می‌کردند و در اختیار مردم می‌گذاشتند؛ پس آن چیزی که در وکالت و نیابت، مهم و رکن اساسی محسوب می‌شد، اخلاص، صبر و بردباری بود"[۶].

عده‌ای از ابو سهل نوبختی سؤال کردند: چطور شد امر نیابت به حسین بن روح واگذار شد، ولی به تو واگذار نشد؟ او پاسخ داد: ائمه (ع) بهتر از هرکس می‌دانند چه کسی را به این مقام برگزینند. من آدمی هستم که با دشمنان رفت‌وآمد دارم و با ایشان مناظره می‌کنم، اگر آن‌چه را ابو القاسم حسین بن روح درباره امام می‌داند، می‌دانستم، شاید در بحث‌هایم با دشمنان و جدال با آنان می‌کوشیدم، تا دلایل بنیادی را بر وجود امام ارائه دهم و در نتیجه، محل اقامت او را آشکار سازم، اما اگر ابو القاسم، امام را زیر جامه خود پنهان کرده باشد، بدنش را با قیچی قطعه قطعه کنند او را نشان دهد، هرگز چنین نخواهد کرد[۷][۸].
۲. نویسندگان کتاب نگین آفرینش؛
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفته‌اند:

«بررسی تاریخ زندگی و ارتباطات و فعالیت‌های نائبان چهارگانه نشان می‌دهد که آن بزرگواران، از علم و ایمان و تقوای بالایی برخوردار بودند و به علاوه ویژگی‌های مهم دیگری داشتند که از این قرار است:

  1. تقیّه و پنهان‌کاری: نایبان امام به سبب شرایط ویژه و تهدید‌هایی که برای امام و نیز شیعیان و پیروان آن حضرت وجود داشت به شدت مراقب ارتباطات خود با امام و نیز شیعیان بودند. عثمان بن سعید نایب اوّل، در مباحث و جدال‌های مذهبی یا سیاسی شرکت نمی‌کرد[۹] تا موقعیّت مهم و جایگاه نیابت او مورد توجّه حاکمان واقع نشود. نایب سوم حسین بن روح از روی تقیه در مجلسی از خلفای راشدین به نیکی یاد کرد و بالاتر، اینکه یکی از خادمان خود را به دلیل لعن کردن معاویه، اخراج نمود.[۱۰] این‌گونه رفتارها در جایگاه تقیه و برای حفظ جایگاه نیابت و ارتباطات مربوط به آن انجام گرفت.
  2. استواری و مقاومت: از آنجا که امام مهدی (ع) هدف مهم و اصلی دشمنان بود و نایبان بهترین راه دسترسی به آن حضرت بودند، می‌بایست انسان‌هایی استوار و مقاوم باشند تا دشمن نتواند از مسیر آن‌ها به امام، گزندی برساند. در همین راستا برخی از ابوسهل نوبختی پرسیدند: "چگونه به جای تو، حسین بن روح، به نیابت رسید؟ او گفت: امامان بهتر می‌دانند که چه کسی برای نیابت لیاقت دارد. من با مخالفان مناظره می‌کنم و اگر آنچه را حسین بن روح درباره مهدی (ع) می‌داند می‌دانستم، شاید در مقام بحث برای اثباتِ وجود امام، محل اقامت او را آشکار می‌کردم؛ ولی حسن بن روح چنان است که اگر امام را در زیر عبای خود داشته باشد، او را نشان نخواهد داد؛ گرچه بدنش را با قیچی قطعه قطعه کنند".[۱۱]
  3. زیرکی و درایت: چون نیابت امام غائب، موقعیت بسیار مهمی بود که حساسیت دشمن را به دنبال داشت، هر یک از نایبان چهارگانه می‌کوشیدند با مدیریت درست و عمل هوشمندانه، از حساسیت دستگاه حاکم در برابر فعالیت‌ها و ارتباطات نیابت، جلوگیری کنند؛ به همین منظور، عثمان بن سعید و نیز فرزندش محمد بن عثمان به "روغن فروش" معروف بودند و در پوشش یک شغل مرسوم و متداول اجتماعی، کار نیابت را انجام می‌دادند. نایب سوّم حسین بن روح نیز با نفوذ در دستگاه حاکم و به عهده گرفتن پست دولتی از حساس شدن دستگاه دربارۀ خود جلوگیری کرد. آنان هرگز نمی‌پنداشتند که وی با امام غایب در ارتباط باشد"[۱۲].
۳. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها» در این‌باره گفته‌اند:

«امامان معصوم (ع) حتماً بر اساس معیارهایی، افراد را به این سمت انتخاب می‌کردند که به مواردی اشاره می‌شود:

همه نواب اربعه رازدار بودند؛ یعنی هم باید نسبت به خودی‌ها رازدار می‌بودند. و هم در مقابل دشمنان صبر و استقامت نشان می‌دادند؛ برای مثال سفیر اول، خود را به صورت روغن فروش درآورده بود و از این طریق رابط بین مردم و امام بود. در احوالات سفیر سوم هست که از ابوسهل نوبختی پرسیدند: چطور شد که حسین بن روح نایب امام زمان (ع) شد، ولی تو به این مقام نرسیدی؟! گفت:

ایشان [یعنی ائمه (ع)] بهتر می‌دانند، و آن چه که ایشان بپسندند همان حق است، من مردی هستم که با مخالفین اهل سنت ملاقات می‌کنم و با آن‌ها مناظره و مجادله می‌کنم؛ اگر من وکیل و نایب حضرت می‌شدم و همچنان که ابو القاسم مکان ایشان را می‌داند از مکان امام خبر داشتم و در مقام مجادله، در جواب حجتی و دلیلی معطل می‌ماندم، چه بسا در آن حالت مکان آن حضرت را به دیگران نشان می‌دادم، ولی ابو القاسم اگر حجت خدا در زیر لباسش باشد و او را با قیچی تکه تکه کنند وی را به مردم نشان نمی‌دهد[۱۴].

علاوه بر دو ملاکی که گفته شد، می‌توان یک ملاک هم اضافه کرد که ائمه (ع) کسانی را برای نایب بودن انتخاب می‌کردند که حکومت وقت نسبت به آن شخص حساسیت کمی داشته باشد تا شخص مورد نظر بتواند به آن اهدافی که انتخاب شده برسد؛ بنابراین ملاک سوم عبارت است از:

پانویس

  1. تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، دکتر جاسم حسین، ص ۱۴۹
  2. الغیبه، طوسی، ص ۲۳۷
  3. الغیبه، طوسی، ص ۲۴۰؛ بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۵۹
  4. الغیبه، طوسی، ص ۲۳۶
  5. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۳۵۶.
  6. تاریخ الغیبة الصغری، سید محمد صدر، ص ۳۷۲.
  7. غیبة طوسی، ص ۳۹۱.
  8. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۹۵.
  9. تاریخ عصر غیبت، ص ۳۰۲.
  10. تاریخ عصر غیبت، ص ۳۰۲.
  11. غیبت طوسی، ص ۳۹۱، ح ۳۵۸.
  12. بالادستان، محمد امین؛ حائری‌‎پور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۲، ص ۸۴ - ۸۵.
  13. تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص۱۴۹
  14. الغیبة، شیخ طوسی، ترجمه: مجتبی عزیزی، ص۹۸۷
  15. همان، ص۶۶۷
  16. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۲۱۷.