چه گروههایی از مشرق زمین برای یاری امام مهدی (ع) قیام میکنند؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
«طبق چند روایت، مردمی از مشرق، قیام خواهند کرد و یاری گر حضرت مهدی (ع) خواهند بود. در روایت معتبری که ابوخالد کابلی از امام محمد باقر (ع) نقل کرده، آمده است: "گویا مینگرم قومیاز مشرق، قیام کرده اند. آنان حقشان را میخواهند، ولی به آنان نمیدهند؛ دوباره آن را طلب میکنند، ولی باز به آنان داده نمیشود. وقتی اوضاع را این گونه میبینند سلاح هایشان را بر میدارند. در آن هنگام، آن چه میخواهند به آنان میدهند، ولی آنان نمیپذیرند و استوار میایستند و قدرتشان را به کسی جز صاحب شما تحویل نمیدهند. کشته های آنان، شهید هستند. آگاه باشید اگر من آن زمان را درک میکردم، خود را برای صاحب این امر نگه میداشتم"[۱]. و در حدیثی که از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است، میخوانیم: " يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِ يَعْنِي سُلْطَانَه"[۲]. در این قسمت، به معرفی برخی از مردممشرقزمین و اقدامهایشان که بیشتر در روایتهای اهل بیت (ع) آمده است میپردازیم.
به قسمتی از سرزمین فعلی ایران که از کوه های زاگرس شروع میشود و تا قسمتی از شهر هرات در کشور افغانستان و اطراف آن، ادامه پیدا میکند و از شمال، شهرهای نیشابور، مرو، سرخس و قسمتی از سرزمینهای شمال شرقی ایران را در بر میگیرد و از جنوب، تا کرمان و سیستان ادامه مییابد.
به مناطق و سرزمینهای اطراف خراسان که حاکمانخراسان در آن منطقهها حاکمیت داشتهاند [۳]. برخی از نکاتی که از روایتهای اهل بیت (ع) درباره خراسانی استفاده میشود، به شرح ذیل است: حرکت خراسانی همزمان با خروج یمانی و سفیانی معرفی شده است. بکر بن محمد ازدی از امام جعفر صادق (ع) نقل کرده است: " خُرُوجُ الثَّلَاثَةِ الْخُرَاسَانِيِ وَ السُّفْيَانِيِ وَ الْيَمَانِيِ فِي سَنَةٍ وَاحِدَةٍ فِي شَهْرٍ وَاحِدٍ فِي يَوْمٍ وَاحِدٍ "[۴]. خراسانی برای مقابله با سفیانی، یاری کردن اهل عراق و همراهی با حضرت مهدی (ع) حرکت خود را آغاز میکند. در حدیث معتبری که از جابر بن یزید جعفی به نقل از امام محمد باقر (ع) با سندهای مختلف وارد شده، آمده است: " وَ يَبْعَثُ السُّفْيَانِيُ جَيْشاً إِلَى الْكُوفَةِ وَ عِدَّتُهُمْ سَبْعُونَ أَلْفاً فَيُصِيبُونَ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ قَتْلًا وَ صُلْباً وَ سَبْياً فَبَيْنَا هُمْ كَذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَتْ رَايَاتٌ مِنْ قِبَلِ خُرَاسَانَ وَ تَطْوِي الْمَنَازِلَ طَيّاً حَثِيثاً وَ مَعَهُمْ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ "[۵]
اهل قم: بنابر آنچه از برخی روایات استفاده میشود، شهر قم یکی از شهرهایی است که نقش محوری در زمینهسازی ظهورحضرت مهدی (ع) دارد. این شهر از ابتدای حکومتعباسیان، خاستگاه و منطقه امنی برای شیعیان و مورد عنایت و توجّه اهل بیت (ع) بوده است[۶]. اهل قم در معراجپیامبر اکرم (ص) به ولایت مداری ستوده شدهاند[۷]. شهر قم با آغاز غیبت صغری به عنوان مرجع علمی شیعیان مطرح شد. حسین بن روح نوبختی(نایب سوم) در آن زمان برای تأیید کتابی، آن را برای عالمانقم فرستاد[۸]. این مطلب نشان از جایگاه علمی و حدیثی این شهر در آن دوره دارد. در روایتی امام جعفر صادق (ع) به خالی شدن کوفه از دانشاهل بیت (ع) و آشکار شدن آن در شهر قم در نزدیکی ظهور اشاره میکند و میفرماید: "کوفه از مؤمنان، خالی خواهد شد و دانش از آن مکان جمع میشود؛ مانند جمع شدن مار در لانه اش. سپس دانش در شهری که به آن قم گویند، آشکار شود و آن مکان، معدن دانش و فضیلت میشود؛ به صورتی که در زمین، مستضعفدینی حتی در بانوان پشت پرده باقی نمیماند. و این اتفاق نزدیک ظهور قائم ما رخ خواهد داد. خداوند، قم و اهلش را در آن زمان، جانشینانحجّت قرار میدهد"[۹]. بنابر این حدیث و روایتهای مشابه[۱۰]، قم به وسیله گسترش معارفاهل بیت (ع) همگان را با حضرت مهدی (ع) آشنا میکند و به پذیرش عمومیو پرورش نیرو جهت یاریامام عصر میپردازد. در حدیثی که از امام موسی کاظم (ع) نقل شده، به تشکیل حکومت توسط فردی از اهل قم برای بر پایی حق اشاره شده است. در این روایت میخوانیم: " رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ قُمَ يَدْعُو النَّاسَ إِلَى الْحَقِ يَجْتَمِعُ مَعَهُ قَوْمٌ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ لَا تُزِلُّهُمُ الرِّيَاحُ الْعَوَاصِفُ وَ لَا يَمَلُّونَ مِنَ الْحَرَبِ وَ لَا يَجْبُنُونَ وَ عَلَى اللَّهِ يَتَوَكَّلُونَ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ"[۱۱]. البته در این حدیث، اشارهای به نزدیکی قیاممردی از قم، به ظهورحضرت مهدی (ع) نشده است»[۱۲].
«مرحوم نعمانی با سندی معتبر[۱۳]حدیث زیر را از امام باقر (ع) نقل کرده است: "انگار گروهی را میبینم که از مشرقخروج کردهاند. حق را طلب میکنند اما به آنها داده نمیشود. باز آن را طلب میکنند اما به آنها داده نمیشود. هنگامی که میبینند چنین است شمشیرهایشان را به گردن میگیرند. پس آنچه میخواهند داده میشود اما آن را نمیپذیرند تا آن که قیام میکنند و آن را نمیدهند مگر به صاحب شما. کشته شدگانشان شهیدند؛ اما اگر من آن را درک کنم خویش را برای صاحب این امر نگه میدارم"[۱۴]؛
در این روایت تصریح شده است که گروهی پیش از قیام امام مهدی آیا این به منظور حق خواهی از شرققیام میکنند و در نهایت دست آورد خود را تقدیم حضرت میدارند. جالب است که این مضمون در روایات اهل تسنن نیز به همین شکل نقل شده است. حاکم نیشابوری با سند خود[۱۵] از ابن مسعودنقل کرده است که پیامبر اسلام فرمود: "ما اهلبیتی هستیم که خداوندآخرت را برای ما انتخاب کرده است و اهلبیت من پس از من با طرد و تنهایی در شهرها مواجه خواهند شد تا آنکه پرچمهای سیاهی از شرق بلند میشوند و حق را طلب میکنند اما داده نمیشود. سپس دوباره طلب میکنند اما داده نمیشود برای بار سوم طلب میکنند، داده نمیشود. پس رو به نبرد میآورند و یاری میشوند. اگر کسی از شما یا نسل شما آن را درک کرد به محضر امام از اهل بیت من برود اگرچه بر روی برف بخزد؛ زیرا آن پرچم هدایتی است که به مردی از خاندان من میدهند که همنام من است و نام پدرش همنام پدر من، زمین را مالک میشود و پر از عدل و داد میکند همانگونه که پر از ظلم و ستم شده است"[۱۶]؛
«در بسیاری از روایات از مشرقزمین و نقش مردم آن در پیش از ظهور و پس از ظهور یاد شده است. واژه مشرق در روایات، به همه کشورهایی که در قسمت خاوری حجاز واقع شدهاند، گفته میشود. رسول خدا (ص) میفرمایند: مردمی از مشرقزمین قیام میکنند و زمینه را برای قیامحضرت مهدی (ع) فراهم میسازند[۲۴]. نیز میفرماید: پرچمهای سیاهی از سمت مشرق خواهد آمد که دلهای آنان همانند پارههای آهن است. پس هرکس از حرکت آنان آگاهی یافت، به سوی آنان برود و با آنان بیعت کند؛ هرچند لازم باشد که بر روی یخ حرکت کند[۲۵].
امام باقر (ع) میفرمایند: گویا قومی را میبینم که در مشرققیام کردهاند و حق را میطلبند، ولی حق را به آنان نمیدهند. بار دیگر طلب میکنند، ولی باز به آنان واگذار نمیکنند. در این حالت، شمشیرها را از نیام برکشیده، بر شانه میگذارند که در این هنگام، دشمن خواسته آنان را میپذیرد، ولی آنان نمیپذیرند و قیام میکنند و حق را واگذار نمیکنند، مگر به صاحب امر. کشتگان آنان شهید هستند و اگر من آنان را درک میکردم، خودم را برای صاحب این امر آماده میکردم[۲۶]. و امام صادق (ع) فرمود: "مؤمن در زمان قائم (ع) اگر در مشرق باشد و برادر ایمانیاش در مغرب، از مشرق او را در مغرب میبیند و اگر در مغرب باشد و برادرش در مشرق، او را میبیند"[۲۷]. و در نشانههای آخر الزمان آمده است: عمودی از آتش در طرف مشرق، در آسمان پدید میآید که همه مردم روی زمین آن را میبینند[۲۸][۲۹].
↑خروج سه گروه سفیانی، خراسانی و یمانی در یک سال، در یک ماه، و در یک روز خواهد بود؛ غیبت، طوسی، ص۴۴۶، ح۴۴۳.
↑سفیانی سپاهی به سوی کوفه میفرستد که تعداد آنان هفتاد هزار نفر است. آنان در کوفه به قتل و تجاوز و غارت میپردازند. در آن حال (برای کمک به اهل عراق) نیروهایی از طرف خراسان با سرعت به سوی کوفه میآیند و در میان آنان، تعدادی از اصحاب حضرت مهدی (ع) وجود دارند؛ غیبت، نعمانی، ص۲۷۹، باب۱۴، ح۶۷.
↑ مردی از اهل قم، مردم را به سوی حق فرا می خواند. گروهی مانند پاره های آهن، همراه او جمع میشوند که بادهای تند، آنان را منحرف نمیکند. از نبرد، خسته نمیشوند و نمیترسند و بر خداوند توکل میکنند و عاقبت برای اهل تقوا است؛ بحارالأنوار، ج۵۷، ص۲۱۶، ح۳۷.
↑ أخبرني أبوبکر بن دارم الحافظ، بالکوفة، ثنا محمد بن عثمان بن سعيد القرشي، ثنا يزيد بن محمد الثقفي، ثنا حنان بن سدير، عن عمرو بن قيس الملائي، عن الحكيم، عن إبراهيم، عن علقمة بن قيس، وعبيدة السلمانی، عن عبدالله بن مسعود رضي الله عنه، قال: اتینا يا رسول الله : فخرج إلينا مستبشرا ... فقال:...