کشف و شهود
شهود عبارت از آن است که افرادی بتوانند فراتر از قلمرو حواس، حقایقی از جهان غیب را با قلب خود مشاهده کنند که دیگران قادر به دیدن آنها نیستند. براساس برخی از روایات ائمه (ع) دارای چنین شهودی بودهاند و این شیوه، یکی از روشهای علم آموزی و آگاهی از غیب بوده است.
معناشناسی
«کشف» به معنای پرده برداشتن از چیزی است[۱]. شهود از ریشه «شَهد»، به معنای حضور[۲] به همراه مشاهده با دیده یا با دل است[۳].[۴]
معنی این اصطلاح عرفانی آن است که انسان به مرتبهای از ایمان و یقین و معرفت برسد که پردهها از برابر چشمش کنار رود و حقایق را ببیند و از باطن اشخاص و اشیاء باخبر باشد. در دنیای عادی، چشم ما و درک ما امور غیبی و پشت پرده را نمیبیند. اما گاهی کسی در اثر صفای باطن و تقرب به خدا به مرتبهای میرسد که عوالم غیب برای او کشف میشود. به این حالت «مکاشفه» هم گفته میشود[۵].
مراد از «شهود» آن است که افرادی بتوانند فراتر از قلمرو حواس، حقایقی از جهان غیب را با قلب خود مشاهده کنند که دیگران قادر به دیدن آنها نیستند، این مشاهده، همان چیزی است که در مباحث عرفانی از آن به شهود یاد میشود. برخی در تعریف شهود گفته اند: "علمی است که خداوند به پیامبر (ص) عطا فرموده است و بر خلاف ریاضیات و منطق، بیتحقیق و اجتهاد و قرائت و کتابت و صناعت کسب شده و به گذشت زمان نیازمند نیست. این علم بنا به مشیت خداوند، از طریق تزکیه و اشراق نفس حاصل میشود و با توفیق و حمایت و الهام و رسالات الهی، به حقیقت نائل میشود"[۶]. راه شهود که طریقهای ربّانی و الهی است، مخصوص افرادی است که دارای روحی صاف و صیقلی یافته و پاک و مطهر میباشند. در این طریق «معلّم»، خداست و «متعلّم»، ولیِّ بر حقّ خدا؛ یعنی پیامبر یا امام و «علم» از محضر ربوبی و نزد خداوند اخذ میشود. از این رو، به آن «علم لدنّی» میگویند. این علم بیواسطه بشری، به انسانِ کامل اعطا میشود[۷].
کشف و مکاشفه، از راه دل و غیر از راه حواس پنجگانه به دست میآید و حقیقت چنان بر او آشکار میشود که آنچه را دیگران با دلیل و برهان میپذیرند، او میبیند. اینکه حضرت علی (ع) فرموده است: اگر پرده کنار رود، چیزی بر یقینم افزوده نمیشود[۸] نشان میدهد که وی پیوسته در حالت کشف و شهود بوده است و آنچه برای دیگران حالتِ غیب داشته، برای او شهود و مشهود بوده است[۹].
پیشینه
بحث از کشف و شهود در ادیان پیش از اسلام نیز مطرح بوده، در یهودیت بحث تقاضای موسی(ع) درباره رؤیت حق، ذکر شده است[۱۰]. این بحث، منشأ گفتگوهای پردامنهای میان یهودیان شد؛ چنانکه برخی متکلمان یهودی نظیر ابن میمون در کتاب دلالة الحائرین درباره مسئله رؤیت خدا مسائلی را پیش کشیدند[۱۱]. در مسیحیت نیز بحث رؤیت و شهودِ حق مطرح بوده است[۱۲]. در عرفانهای شرقی نظیر بودا، برهما و هندو نیز توجه ویژهای به کشف و شهود از راه ریاضت و توجه به باطن و ضمیر مشاهده میشود[۱۳]. در اسلام نیز به این مسئله توجه و در قرآن کریم بر شهود قلبی ملکوت وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ[۱۴] و در برخی روایات بر رؤیت قلبی خداوند تأکید شده و بابی به این مسئله اختصاص یافته است[۱۵].
در آثار عارفان اسلامی، کشف و مشاهده، راه رسیدن به حقایق، مقصد، نتیجه و محصول سیر و سلوک عارف شمرده شده است[۱۶] و این مهم در آثار عرفایی چون ابونصر سرّاج، ابوالحسن هجویری، خواجه عبدالله انصاری و ابنعربی مشاهده میشود؛ چنانکه ابنعربی در کتاب الفتوحات المکیه به مشاهده و مکاشفه به طور مفصل پرداخته است[۱۷].[۱۸]
کشف و شهود در روایات
برخی از روایاتی که درباره کشف و شهود وارد شده عبارت است از:
- در روایتی از امام حسن مجتبی (ع) نقل شده است که فرمودند: «إِنَّا لَنَعْرِفُ الرَّجُلَ إِذَا رَأَيْنَاهُ بِحَقِيقَةِ الْإِيمَانِ وَ حَقِيقَةِ النِّفَاقِ»[۱۹].
- از امام سجاد (ع) نیز همین نکته نقل شده است: «ما زمانی که فردی را میبینیم، حقیقت ایمان یا نفاقش را میشناسیم»[۲۰].
- از امام باقر (ع) به صراحت نقل شده است: «ما حقیقت ایمان يا نفاق هرکس را میشناسیم، زمانی که او را میبینیم»[۲۱]. # امام صادق (ع) نیز فرموده اند: «شما بر ما وارد میشوید و ما خوبانتان را از بدانتان میشناسیم»[۲۲].
- از امام رضا(ع) نقل شده است که ما وقتی فردی را میبینیم، حقیقت ایمان يا نفاقش را میشناسیم[۲۳].[۲۴]
اقسام کشف و شهود
اهل معرفت برای کشف و شهود، اقسام و مراتب مختلفی ذکر کردهاند و کشف را به دو قسم (صوری و معنوی) تقسیم کردهاند:
- کشف صوری: در این کشف، صورت و تمثل از راه حواس پنجگانه رخ میدهد و مکاشِف در این حال، صورتی را مشاهده میکند؛ چنانکه در رؤیا نیز نوعی تمثل و احساس وجود دارد[۲۵]. کشف صوری به سه صورت اتفاق میافتد: برطرف شدن موانع و حجابهای طبیعی؛ ظاهر شدن حقیقت به صورت مثالی برای فرد؛ صاحب کشف به قوّت نفس خویش، حقیقت را صورتی میدهد و به صورت مثالی پیش خود حاضر میکند.
- کشف معنوی: در این کشف تمثّل راه ندارد و با تجلی حقتعالی به اسم علیم تحقق مییابد و به حقایق عالم عقل و فراتر از آن تعلق میگیرد. در این مقام روح با تجردش به عالم غیب و معانی مجرد توجه میکند و معانی غیبی و حقایق روحانی بر او منکشف میشود و به این اعتبار، عارفان این شهود را شهود کلی میدانند.[۲۶].[۲۷]
رابطۀ شهود و علم امام
برخی از روایات نشان میدهد امامان (ع) دارای چنین شهودی بودهاند و این شیوه، یکی از روشهای علم آموزی و آگاهی از غیب بوده است. در روایات، تعبیر شاهد بودن بر مردم بسیار مورد استفاده قرار گرفته است، برخی علمای امامیه نیز تصریح کردهاند امامان (ع) شاهد بر اعمال مردم هستند. باید دانست، اشتراک امامان (ع) با عرفا در بهرهمندی از این شیوه در صورت اثبات این شیوه برای امامان (ع) به معنای آن نیست که شهود ائمه با شهود عرفا در تمام ویژگیها یکسان است؛ مثلا پذیرفتهایم که امامان، معصوم هستند و گرفتار خطا نمیشوند، ایشان تأییداتی خاص دارند که دیگران از آن بی بهرهاند؛ بنابراین شهود ائمه در این گونه ویژگیها مانند معصومانه بودن، با شهود عرفا متفاوت است؛ همچنین مصادیق شهود امامان (ع) بسیار قویتر و روشنتر از شهود عرفاست و نسبت به برخی حقایق، مانند امور ویژه مقام امامت یا نیازمند تأییدات خاص، عرفا توان شهود ندارند[۲۸].
پرسشهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ فراهیدی، کتاب العین، ۵/۲۹۷.
- ↑ جوهری، الصحاح، ۲/۴۹۴.
- ↑ راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۴۶۵.
- ↑ مستوفی و صاحبی، مقاله «کشف و شهود»، دانشنامه امام خمینی ج۸، ص۴۸۰–۴۸۸.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی.
- ↑ علیرضا مسجد جامعی، پژوهشی در معارف امامیه، ج ۲، ص ۶۷۵.
- ↑ ر.ک: هاشمی، سید علی، شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ص ۸۸۱؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل؛ اصغرینژاد، محمد، پژوهش در علم پیامبر، ص ۷۱.
- ↑ «لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِيناً»
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی.
- ↑ کتاب مقدس، تورات، سفر خروج، ب۳۳، ۱۸.
- ↑ ابنمیمون، دلالة الحائرین، ۱/۲۸ ـ ۳۲.
- ↑ کتاب مقدس، انجیل، یوحنا، ب۱، ۱۸.
- ↑ گوهرین، شرح اصطلاحات تصوف، ۱/۱۰.
- ↑ «و اینگونه ما گستره آسمانها و زمین را به ابراهیم مینمایانیم و (چنین میکنیم) تا از باورداران گردد» سوره انعام، آیه ۷۵.
- ↑ صدوق، التوحید، تحقیق سید هاشم حسینی، ۱۰۷.
- ↑ یزدانپناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۳۲؛ ضرابی، معرفت شهودی از دیدگاه امام خمینی، ۳۳.
- ↑ ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۲/۴۹۴ ـ ۴۹۸.
- ↑ مستوفی و صاحبی، مقاله «کشف و شهود»، دانشنامه امام خمینی ج۸، ص۴۸۰–۴۸۸.
- ↑ فرات بن ابراهیم فرات کوفی، تفسیر فرات الكوفی، ص۲۸۵: «ما حقیقت ایمان با نفاق افراد را زمانی که میبینیم، میشناسیم».
- ↑ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۱۸-۱۱۹ و ۲۸۸. سند این روایت، صحیح است. همچنین ر.ک: فرات بن ابراهیم فرات کوفی، تفسیر فرات الكوفي، ص۲۸۳؛ محمد بن على بن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب (ع)، ج۴، ص۱۵۹.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۳۰؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۲۸۸؛ محمد بن محمد مفید، الاختصاص، ص۲۷۸؛ محمد بن علی بن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب (ع)، ج۲، ص۲۶۰.
- ↑ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۴۲.
- ↑ ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۲۰ و ۲۸۸؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۵۵. سند این دو روایت، صحیح است.
- ↑ هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص۲۷۰ ـ ۲۷۴.
- ↑ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۰۷ ـ ۱۰۸؛ آملی، جامع الاسرار، ۴۶۲ ـ ۴۶۵.
- ↑ فرغانی، مشارق الدراری، ۶۷۰ ـ ۶۷۱؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۱۰؛ آملی، جامع الاسرار، ۴۶۹.
- ↑ مستوفی و صاحبی، مقاله «کشف و شهود»، دانشنامه امام خمینی ج۸، ص۴۸۰–۴۸۸.
- ↑ ر.ک: هاشمی، سید علی، شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ص ۸۸۱؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل.