اگر امام علی به علم غیب میدانست ابوموسی اشعری خیانت میکند چرا او را پس از جنگ صفین حکم قرار داد؟ (پرسش)
اگر امام علی به علم غیب میدانست ابوموسی اشعری خیانت میکند چرا او را پس از جنگ صفین حکم قرار داد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
اگر امام علی (ع) به علم غیب میدانست ابو موسی اشعری خیانت میکند چرا او را پس از جنگ صفین حکم قرار داد؟ یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان «اگر معصومان علم غیب داشتند پس چرا در برخی از رفتارهایشان اثرگذار نبوده است؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مجموعه پرسشهای مرتبط به این بحث (علم غیب معصوم) یا به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
پاسخ نخست
محمد حسین طباطبایی در کتاب «المیزان» در این باره گفته است:
«در اینجا شبهه ساده و سطحی که اغلب اذهان را بعد از آن که گفته شد: امام به همه چیز عالم است فرا گرفته و فوری زبان به اعتراض گشوده و گویند: حالا که امام عالم به علم فعلی حضوری است و میدانست که فلان کار چنان خواهد شد پس چرا اقدام کرد؟ و چرا جلو آن حوادث ناگوار را میگرفت. این شبهه بسیار سطحی است و به فرمایش محقق طوسی قدس سره شبهه گاه هست که بسیار ساده و آسان و رسوخ در اذهان میکند ولی جواب دقیق و علمی و محتاج به فهمیدن واقع مطلب میشود و شبهه که به آسانی وارد اذهان شده آن را با دشواری باید از اذهان خارج نمود. این گونه اشخاص خیال میکنند که عالم بودن امام جلو حوادث را که از روی اسباب و مسببات و علل و معلولات عالم پیش میآید میتواند بگیرد ولی آن طور نیست بلکه جلوگیری نتواند کرد. علاوه این که امام مکلف به عمل واقع نیست گره اختیار دارد بعضی اوقات اگر مصلحت تقاضا کند به آن علم عمل نماید میکند ولی عالم بودن امام لازم نگرفته که جلو اسباب و مسببات عالم کون و طبیعت را بگیرد مگر از روی اعجاز آن هم اگر صلاح باشد.
عبدالله بن رافع از حضرت امیر المومنین (ع) نقل میکند: «و قد وجه ابا موسی الاشعری فقال له: احکم بکتاب الله و لا تجاوزه فلما ادبر قال (ع): و کانی به و قد خدع. قلت: یا امیرالمومنین! فلم توجهه و انت تعلم انه مخدوع؟ فقال (ع): یا بنی لو عمل الله فی خلقه بعلمه ما احتج علیهم بالرسل»؛ وقتی امیر المومنین (ع) او موسی اشعری را میفرستاد «در داستان جنگ صفین و حکم قرار دادن ابوموسی پس از اصرار مشایخ نهروان»، میفرماید: میبینیم ابو موسی فریب خورده و عمروعاص به او حیله زده و علیه من رای خواهد داد. عبدالله گوید: عرض کردم: یا امیرالمؤمنین، حالا که علم دارید ابوموسی فریب خواهد خورد چرا او را میفرستید؟ امام (ع) فرمود: فرزند من، اگر خدا خود درباره خلقش عمل میفرمود یا فرستادن انبیا و رسل به مردم احتجاج نمیفرمود: یعنی به علم خود علم نمیکند باید انبیا را بفرستد گرچه عالم است که کدام کس ایمان خواهد آورد و کدام نه. من هم نمیتوانم برحسب علم خود عمل کنم باید اسباب و مسببات عالم طبیعت از روی مصالح و مفاسد و افعال بشر با اختیار بشر فراهم آید»[۱].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین پیشوایی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین مهدی پیشوایی و دیگر نویسندگان، کتاب «مقتل جامع سیدالشهداء» در اینباره گفتهاند:
«هر چند معصومان (ع) در پرتو روح ولایت، به مسائل پشتپرده و ماورای طبیعی آگاهاند، به علل مختلف، از جمله دلایل تربیتی، مجاز نیستند از این علم در امور شخصی و اجتماعی خویش استفاده کنند؛ چرا که اینگونه بهرهبرداری سبب میشود تبلیغ عملی آنان خدشهدار شود و دیگر نتوانند صبر در مصائب و گرفتاریها را به دیگران توصیه کنند. کسی که در میدان جهاد و شهادت در راه خدا از این علم، بهرهگیری کند و هر نوع تیر بلا را از اصابت به هدف باز دارد و پیوسته خود را از حوزه بیماریها و گرفتاریها و ناراحتیها برهاند، دیگر نمیتواند امت را به استقامت و تحمل سختیها دعوت کند؛ زیرا با اعتراض پیروانی مواجه خواهد شد که میگویند: کسی میتواند ما را به مسائل معنوی و سازنده توصیه کند که خود نمونهای از این صفات برجستهی انسانی باشد. بنابراین انسانهای الهی چون سرمشق و الگودهنده به انسانهای دیگر هستند، در برابر مشکلات و ناگواریها همانند همه مردم، تلاش میکنند و از اسباب و ابزارهای عادی برای رفع آنها کمک میگیرند و چه بسا به دلیل نارسایی و کمبود امکانات، کوشش آنان عقیم بماند شاهد این ادعا، سیره و بعضی از سخنان پیشوایان دین در این باره است که به نمونه از آنها، اشاره میکنیم: هنگامی که امیر مؤمنان (ع) ابو موسی اشعری را به "دومه الجندل" برای حکمیت میفرستاد، به او چنین فرمود: "با کتاب خدا داوری کن و از دستورات آن پا فراتر مگذار". چون ابو موسی به راه افتاد، امام (ع) فرمود: "میبینم که او فریب خواهد خورد". عبیدالله بن ابی رافع، منشی حضرت که ناظر جریان بود، به امام (ع) گفت: چرا او را میفرستید، در حالی که میدانید او فریب خواهد خورد؟ حضرت فرمود: "فرزندم؛ اگر بنا باشد خدا درباره بندگان خود به علم خویش عمل کند، نباید با فرستادن پیامبران بر آنان احتجاج کند"[۲]زیرا او میداند گروهی هستند که چه برای آنان پیامبر بفرستد، چه نفرستد، به او ایمان نخواهند آورد. با این حال پیامبرانی اعزام میکند»[۳].
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی نویسنده کتاب «ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی» در پاسخ به این پرسش گفته است:
«باید توجه داشت که علم پیامبران و ائمه (ع)، فعلی نبوده است؛ یعنی اینگونه نیست که علم، به طور کامل نزد معصوم (ع) (پیامبر (ص) یا امام (ع)) بوده باشد تا بلافاصله از آن استفاده کنند. در مواقعی اگر آنها اراده میکردند و خداوند نیز صلاح میدانست، علمی در اختیار آنها قرار میگرفت؛ هرچند معصومین (ع) علوم بالفعل زیادی داشتند؛ برای مثال علم ائمه (ع) در امور دینی علمی بالفعل بوده است. بنابر روایات، علم معصومین (ع) غالباً شأنی بوده است و در مواقع نیاز از آن استفاده میکردند؛ همچنین از آنجایی که اراده معصوم (ع) مطابق با اراده خداوند است، اگر خداوند اراده میکرده علمی را در اختیار معصومین (ع) قرار دهد، آنان آن علم را دارا میشدند. در حقیقت باید گفت: معصومین (ع) در امور بشری و عادی خودشان قصد استفاده از علم غیبشان را به طور کامل نداشتهاند؛ افزون بر این، علمشان به همه این موارد فعلی نبوده است؛ بنابراین، امام علی (ع) نیز علمشان بالفعل نبوده است تا گفته شود چرا از علمش استفاده نکرد؛ بلکه بایستی اراده علم داشته باشند و خدا نیز مصلحت بداند؛ در این صورت است که خداوند علم غیب را به آنها افاضه میکند. امکان دارد معصوم (ع) اراده چیزی یا میل به چیزی داشته باشند؛ اما مصلحت خداوند آن را اقتضاء نمیکند. در روایتی - تقریباً به این مضمون - بیان شده است: «لَيْسَ كُلُ مَا طُلِبَ وُجِد»[۴]؛ مثلاً در شهادت بعضی از معصومین (ع) آمده است که خداوند مانع استفاده معصوم (ع) از علم غیب شد؛ زیرا صلاح خداوند در این نبود؛ بنابراین، اراده خداوند حاکم بر همه چیز است؛ پس اگر معصومین (ع) اراده علم به چیزی را داشته باشند و خداوند آن را مصلحت بداند، به آن دست پیدا خواهند کرد؛ اما ممکن است از خیلی اموری عادی آگاهی نداشته باشند»[۵].
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین اسعدی. |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد اسعدی، در کتاب «ولایت و امامت پژوهشی از منظر قرآن» در اینباره گفته است:
«علامه طباطبایی مینویسد هر حادثهای در تحقق خود نیازمند علتی است و علت وجود اشیاء نیز یا تامه است یا ناقصه. با وجود علت تامه وجود معلول واجب و ضروری است. برخلاف علت ناقصه که وجوب معلول را در پی ندارد. قضای حتمی الهی به عنوان علت العلل اشیا که در برخی آیات تعبیر شده است، ناظر به همین حتمیت وجود برخی حوادث است. حال علم انسان به نفع یاا ضرر حوادث پیرامونی در صورتی میتواند در وقوع یا عدم وقوع آنها اثر گذار باشد که به امکان آن حوادث تعلق یافته باشد. نه به ضرورت و وجوب آنها لذا اگر شخصی به ضروری الوقوع بودن حادثهای در تاریخ خاص عالم شود اثر بیرونی ندارد. حال با مطالعه روایات میتوان دریافت که علوم غیبی که به اولیا تعلیم داده شده علوم تخلف پذیر نیست. و بداء در آنها راه ندارد. از این رو علم آنان مثلا به شهادت علم به وقوع ابتلاء آنهاست، نه القای نفس در هلاکت. در روایتی جالب نقل شده است که وقتی امام علی (ع) ابو موسی اشعری را به توصیه و فشار سادهاندیشان کوفی برای حکمیت فرستاد با اشاره به فریب خوردن او چنین فرمود: «و كأنّي به و قد خدع». به امام عرض شد چگونه با علم به فریب خوردنش او را فرستادی؟ فرمود: اگر بنا بود خدا به علمش درباره مردم عمل کند نیازی به رسولان و احتجاج به واسطه ایشان بر مردم نبود»[۶]. |
پرسشهای مصداقی همطراز
- اگر معصومان علم غیب داشتند چرا همسرانی اختیار میکردند که پس از ازدواج عدم شایستگی آنها ثابت میشد؟ (پرسش)
- اگر امام حسن علم غیب داشت چرا با جعده که باعث مرگ او شده ازدواج کرد؟ (پرسش)
- اگر امام علی علم غیب داشت چرا زیاد بن ابیه که پدرش معلوم نبود را حاکم فارس کرد؟ (پرسش)
- اگر پیامبر خاتم علم غیب داشت چرا کسانی را مأمور میکرد که اشتباه بزرگی از آنان سر میزد؟ (پرسش)
- اگر پیامبر خاتم علم غیب داشت چرا در تبلیغ سوره برائت کسانی را مأمور میکرد که صلاحیت نداشتند؟ (پرسش)
- اگر پیامبر خاتم علم غیب داشت چرا برخی آیات او را از وجود و خطر منافقان باخبر میسازد؟ (پرسش)
- اگر پیامبر خاتم علم غیب داشت چرا برخی مواقع از مردم سؤال میکرد؟ (پرسش)
- اگر امام حسن علم غیب داشت پس چگونه با قاتل خود ازدواج میکرد؟ (پرسش)
- اگر یعقوب پیامبر علم غیب داشت و از حال یوسف باخبر بود چرا این همه نگران شد؟ (پرسش)
- چگونه یعقوب پیامبر علم غیب داشت اما وقتی فرزندش را در چاه انداختهاند از او بیخبر بود؟ (پرسش)
- اگر امام حسین علم غیب داشت چرا دعوت مردم کوفه را اجابت کرد؟ (پرسش)
- اگر امام حسین علم غیب داشت چرا مسلم بن عقیل را به سوی کوفه فرستاد؟ (پرسش)
پرسشهای وابسته
- آیات مشتمل بر بهرهمندی معصوم از علم غیب کداماند؟ (پرسش)
- روایات مشتمل بر بهرهمندی معصوم از علم غیب کداماند؟ (پرسش)
- آیا معصوم موظف نیست مطابق علم غیبش رفتار کند؟ (پرسش)
- آیا معصوم از علم غیب خود بهره میبرد؟ (پرسش)
- اگر معصوم از علم غیب خود بهره نمیبرد پس فایدهاش چیست؟ (پرسش)
- اگر معصومان علم غیب داشتند پس چرا در برخی از رفتارهایشان اثرگذار نبوده است؟ (پرسش)
- اگر معصوم علم غیب دارد پس چرا کاری میکند که منجر به مرگش میشود؟ (پرسش)
- اگر معصوم علم غیب دارد پس چگونه با قاتل خود ازدواج میکرد؟ (پرسش)
- اگر امام علم غیب دارد پس چگونه در مواردی از قرعه استفاده میکند؟ (پرسش)
- چرا معصوم همیشه مطابق علم غیب خود عمل نمیکند؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۳۱۷.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، تحقیق یوسف البقاعی، ج ۲، ص ۲۹۶.
- ↑ [[مهدی پیشوایی، مقتل جامع سیدالشهداء.
- ↑ هرچیزی که طلب شود در دسترس قرار نمیگیرد.
- ↑ مکاتبه اختصاصى دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ ولایت و امامت پژوهشی از منظر قرآن، ص ۳۱۴.