دشمنی در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = دشمن| عنوان مدخل  = دشمن| مداخل مرتبط = [[دشمن در قرآن]] - [[دشمن در حدیث]] - [[دشمن در نهج البلاغه]] - [[دشمن در معارف دعا و زیارات]] - [[دشمن در کلام اسلامی]] - [[دشمن در اخلاق اسلامی]]| پرسش مرتبط  = دشمن (پرسش)}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = دشمن| عنوان مدخل  = دشمن| مداخل مرتبط = [[دشمن در قرآن]] - [[دشمن در حدیث]] - [[دشمن در نهج البلاغه]] - [[دشمن در معارف دعا و زیارات]] - [[دشمن در کلام اسلامی]] - [[دشمن در اخلاق اسلامی]]| پرسش مرتبط  = دشمن (پرسش)}}


خط ۸: خط ۷:
==[[شناخت]] دشمن==
==[[شناخت]] دشمن==
*معیار اصلی [[شناخت]] و حضور دشمن در عرصه [[زندگی]]، دشمنی با [[خدا]]، [[پیامبر اکرم]] و [[اهل بیت]]{{عم}} است. [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: آن‌که ما را [[یاری]] دهد و [[دوست]] بدارد، سزاوار است که [[منتظر]] [[رحمت]] خداوندی باشد و دشمن ما و آن‌که [[کینه]] ما را به [[دل]] دارد، در [[انتظار]] [[قهر خداوند]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۸: {{متن حدیث|"نَاصِرُنَا وَ مُحِبُّنَا يَنْتَظِرُ الرَّحْمَةَ وَ عَدُوُّنَا وَ مُبْغِضُنَا يَنْتَظِرُ السَّطْوَة"}}</ref>. در فرازی دیگر، [[دوست]] و دشمن [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را این‌گونه معرفی می‌کند: [[دوست]] [[محمد]]{{صل}} کسی است که [[خدا]] را [[اطاعت]] کند، هر چند به نسبت از او دور باشد و دشمن [[محمد]]{{صل}} کسی است که [[خدا]] را [[اطاعت]] نکند، هرچند خویشاوند نزدیک او بُوَد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۹۲: {{متن حدیث|"ثُمَّ قَالَ إِنَّ وَلِيَّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ إِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ، وَ إِنَّ عَدُوَّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) مَنْ عَصَى اللَّهَ وَ إِنْ قَرُبَتْ قَرَابَتُهُ"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 395.</ref>.
*معیار اصلی [[شناخت]] و حضور دشمن در عرصه [[زندگی]]، دشمنی با [[خدا]]، [[پیامبر اکرم]] و [[اهل بیت]]{{عم}} است. [[امام]]{{ع}} می‌فرماید: آن‌که ما را [[یاری]] دهد و [[دوست]] بدارد، سزاوار است که [[منتظر]] [[رحمت]] خداوندی باشد و دشمن ما و آن‌که [[کینه]] ما را به [[دل]] دارد، در [[انتظار]] [[قهر خداوند]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۸: {{متن حدیث|"نَاصِرُنَا وَ مُحِبُّنَا يَنْتَظِرُ الرَّحْمَةَ وَ عَدُوُّنَا وَ مُبْغِضُنَا يَنْتَظِرُ السَّطْوَة"}}</ref>. در فرازی دیگر، [[دوست]] و دشمن [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را این‌گونه معرفی می‌کند: [[دوست]] [[محمد]]{{صل}} کسی است که [[خدا]] را [[اطاعت]] کند، هر چند به نسبت از او دور باشد و دشمن [[محمد]]{{صل}} کسی است که [[خدا]] را [[اطاعت]] نکند، هرچند خویشاوند نزدیک او بُوَد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۹۲: {{متن حدیث|"ثُمَّ قَالَ إِنَّ وَلِيَّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ إِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ، وَ إِنَّ عَدُوَّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) مَنْ عَصَى اللَّهَ وَ إِنْ قَرُبَتْ قَرَابَتُهُ"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 395.</ref>.
*[[دوستی]] با [[خدا]] دلیلی بر [[تکامل]] [[ایمان]] است<ref>غررالحکم / ۸۵۲</ref>. در عرصه دشمنی با [[مردمان]]، [[ابلیس]] بر دیگران پیشی گرفته و نخستین موجودی است که به دشمنی با نوع [[انسان]] برخاسته است. او دشمن [[خدا]] و پیشوای [[متعصب‌ها]] و سرسلسله [[متکبّران]] است؛ دشمنی که به [[عزت]] و جلال [[خداوند]] قسم یاد کرده تا [[انسان‌ها]] را [[گمراه]] سازد و بر این امر، بنا بر [[حکمت]] و [[مشیّت الهی]] مهلت یافته است.[[امام]]{{ع}} این دشمن آشکار را به [[مردمان]] معرفی می‌کند و می‌فرماید: [[بندگان خدا]]، از دشمن [[خدا]] بهراسید که شمایان را به درد خود [[مبتلا]] و با [[اغوا]] و فراخواندنش، شما را به [[هلاکت]] رسانَد و با سواره‌نظام و پیادگان خویش بر شما بتازد. [[سوگند]] به جانم که او تیر هلاک و شر بر کمان نهاده و چلّه آن را به نهایت کشیده و از جایگاهی نزدیک و دقیق شما را [[هدف]] قرار داده و همو گفته است: "پروردگارا، به‌خاطر آن‌که مرا [[اغوا]] کردی، بی‌گمان کردار ناپسند بندگانت را که روی [[زمین]] هستند، در نظرشان می‌آرایم و حتماً همگان را [[گمراه]] خواهم ساخت"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴: {{متن حدیث|"فَاحْذَرُوا عِبَادَ اللَّهِ عَدُوَّ اللَّهِ أَنْ يُعْدِيَكُمْ بِدَائِهِ وَ أَنْ يَسْتَفِزَّكُمْ بِنِدَائِهِ وَ أَنْ يُجْلِبَ عَلَيْكُمْ بِخَيْلِهِ وَ رَجِلِهِ [رَجْلِهِ‏]؛ فَلَعَمْرِي لَقَدْ فَوَّقَ لَكُمْ سَهْمَ الْوَعِيدِ وَ أَغْرَقَ إِلَيْكُمْ بِالنَّزْعِ الشَّدِيدِ وَ رَمَاكُمْ مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ، فَقَالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 395.</ref>.
* [[دوستی]] با [[خدا]] دلیلی بر [[تکامل]] [[ایمان]] است<ref>غررالحکم / ۸۵۲</ref>. در عرصه دشمنی با [[مردمان]]، [[ابلیس]] بر دیگران پیشی گرفته و نخستین موجودی است که به دشمنی با نوع [[انسان]] برخاسته است. او دشمن [[خدا]] و پیشوای [[متعصب‌ها]] و سرسلسله [[متکبّران]] است؛ دشمنی که به [[عزت]] و جلال [[خداوند]] قسم یاد کرده تا [[انسان‌ها]] را [[گمراه]] سازد و بر این امر، بنا بر [[حکمت]] و [[مشیّت الهی]] مهلت یافته است.[[امام]]{{ع}} این دشمن آشکار را به [[مردمان]] معرفی می‌کند و می‌فرماید: [[بندگان خدا]]، از دشمن [[خدا]] بهراسید که شمایان را به درد خود [[مبتلا]] و با [[اغوا]] و فراخواندنش، شما را به [[هلاکت]] رسانَد و با سواره‌نظام و پیادگان خویش بر شما بتازد. [[سوگند]] به جانم که او تیر هلاک و شر بر کمان نهاده و چلّه آن را به نهایت کشیده و از جایگاهی نزدیک و دقیق شما را [[هدف]] قرار داده و همو گفته است: "پروردگارا، به‌خاطر آن‌که مرا [[اغوا]] کردی، بی‌گمان کردار ناپسند بندگانت را که روی [[زمین]] هستند، در نظرشان می‌آرایم و حتماً همگان را [[گمراه]] خواهم ساخت"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴: {{متن حدیث|"فَاحْذَرُوا عِبَادَ اللَّهِ عَدُوَّ اللَّهِ أَنْ يُعْدِيَكُمْ بِدَائِهِ وَ أَنْ يَسْتَفِزَّكُمْ بِنِدَائِهِ وَ أَنْ يُجْلِبَ عَلَيْكُمْ بِخَيْلِهِ وَ رَجِلِهِ [رَجْلِهِ‏]؛ فَلَعَمْرِي لَقَدْ فَوَّقَ لَكُمْ سَهْمَ الْوَعِيدِ وَ أَغْرَقَ إِلَيْكُمْ بِالنَّزْعِ الشَّدِيدِ وَ رَمَاكُمْ مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ، فَقَالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 395.</ref>.
*از دیگر نشانه‌های دشمنی با [[خداوند]] [[نفاق]] است، زیرا [[پیامبر اکرم]] به [[علی]]{{ع}} فرمود: فرد با [[ایمان]] تو را دشمن نگیرد و فرد [[منافق]] تو را [[دوست]] نگیرد. [[امام علی]]{{ع}} با اشاره به [[کلام پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: اگر با این شمشیرم بر فرق [[مؤمن]] زنم که مرا دشمن دارد، هرگز نخواهد داشت و نیز اگر همه [[دنیا]] را به کام [[منافق]] ریزم که مرا [[دوست]] بدارد، نپذیرد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۰: {{متن حدیث|"لَوْ ضَرَبْتُ خَيْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَيْفِي هَذَا عَلَى أَنْ يُبْغِضَنِي مَا أَبْغَضَنِي، وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْيَا بِجَمَّاتِهَا عَلَى الْمُنَافِقِ عَلَى أَنْ يُحِبَّنِي مَا أَحَبَّنِي"}}</ref>. افزون بر این، [[امام]]{{ع}} در مواردی، مصادیقی از دشمنی را برمی‌شمرد، از جمله: [[مردمان]] دشمن نادانسته‌های خود هستند<ref>نهج البلاغه، حکمت‌های ۱۶۳ و ۴۳۰: {{متن حدیث|"النَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا"}}</ref>؛ ستم‌کاری که دیگران از او در [[امان]] نیستند<ref>غررالحکم، ۱</ref>؛ شخص [[وقیح]] و [[بی‌شرمی]] که در [[گناه]] [[بی‌باک]] و [[جری]] است<ref>غررالحکم، ۲۱۹</ref>؛ فرد [[متملّق]] و [[چاپلوس]]<ref>غررالحکم، ۲۱۹</ref>؛ [[سخن‌چین]] و عیب‌جوی دیگران که در برابر [[آدمی]] زشت‌ را زیبا جلوه می‌دهد<ref>غررالحکم، ۲ / ۵۸۶</ref>؛ عالمانی که [[علم]] را برای به‌دست آوردن [[دنیا]] برگفتند، لذا [[خدا]] آنان را دشمن گرفت و آن‌ها نزد [[خدا]] [[خوار]] شدند<ref>غررالحکم، ۲</ref>؛ کسی که بی‌ملاحظه مقابل [[آدمی]] بایستند<ref>غررالحکم، ۶۴۵</ref>. در فرازی نیز، [[دشمنان]] [[آدمی]] را این‌گونه معرفی می‌کند: [[دشمنان]] [[آدمی]] سه‌ کس‌اند: دشمن او و دشمن [[دوست]] او و [[دوست]] دشمن او<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۸۷: {{متن حدیث|"أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ؛ فَأَصْدِقَاؤُكَ: صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ؛ وَ أَعْدَاؤُكَ: عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّك"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 395- 396.</ref>.
*از دیگر نشانه‌های دشمنی با [[خداوند]] [[نفاق]] است، زیرا [[پیامبر اکرم]] به [[علی]]{{ع}} فرمود: فرد با [[ایمان]] تو را دشمن نگیرد و فرد [[منافق]] تو را [[دوست]] نگیرد. [[امام علی]]{{ع}} با اشاره به [[کلام پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمود: اگر با این شمشیرم بر فرق [[مؤمن]] زنم که مرا دشمن دارد، هرگز نخواهد داشت و نیز اگر همه [[دنیا]] را به کام [[منافق]] ریزم که مرا [[دوست]] بدارد، نپذیرد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۰: {{متن حدیث|"لَوْ ضَرَبْتُ خَيْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَيْفِي هَذَا عَلَى أَنْ يُبْغِضَنِي مَا أَبْغَضَنِي، وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْيَا بِجَمَّاتِهَا عَلَى الْمُنَافِقِ عَلَى أَنْ يُحِبَّنِي مَا أَحَبَّنِي"}}</ref>. افزون بر این، [[امام]]{{ع}} در مواردی، مصادیقی از دشمنی را برمی‌شمرد، از جمله: [[مردمان]] دشمن نادانسته‌های خود هستند<ref>نهج البلاغه، حکمت‌های ۱۶۳ و ۴۳۰: {{متن حدیث|"النَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا"}}</ref>؛ ستم‌کاری که دیگران از او در [[امان]] نیستند<ref>غررالحکم، ۱</ref>؛ شخص [[وقیح]] و [[بی‌شرمی]] که در [[گناه]] [[بی‌باک]] و [[جری]] است<ref>غررالحکم، ۲۱۹</ref>؛ فرد [[متملّق]] و [[چاپلوس]]<ref>غررالحکم، ۲۱۹</ref>؛ [[سخن‌چین]] و عیب‌جوی دیگران که در برابر [[آدمی]] زشت‌ را زیبا جلوه می‌دهد<ref>غررالحکم، ۲ / ۵۸۶</ref>؛ عالمانی که [[علم]] را برای به‌دست آوردن [[دنیا]] برگفتند، لذا [[خدا]] آنان را دشمن گرفت و آن‌ها نزد [[خدا]] [[خوار]] شدند<ref>غررالحکم، ۲</ref>؛ کسی که بی‌ملاحظه مقابل [[آدمی]] بایستند<ref>غررالحکم، ۶۴۵</ref>. در فرازی نیز، [[دشمنان]] [[آدمی]] را این‌گونه معرفی می‌کند: [[دشمنان]] [[آدمی]] سه‌ کس‌اند: دشمن او و دشمن [[دوست]] او و [[دوست]] دشمن او<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۸۷: {{متن حدیث|"أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ؛ فَأَصْدِقَاؤُكَ: صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ؛ وَ أَعْدَاؤُكَ: عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّك"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 395- 396.</ref>.


==[[دشمنان امام علی]]{{ع}} و انگیزه‌های آن‌ها==
==[[دشمنان امام علی]]{{ع}} و انگیزه‌های آن‌ها==
*[[امام علی]]{{ع}} در دوران [[حکومت]] خویش با سه گروه از [[دشمنان]] روبه‌رو شد:
* [[امام علی]]{{ع}} در دوران [[حکومت]] خویش با سه گروه از [[دشمنان]] روبه‌رو شد:
:#دسته‌ای، [[اصحاب]] زر؛ اینان [[پیمان‌شکنان]] [[دنیاطلبی]] بودند که ابتدا با ایشان [[بیعت]] کردند، اما آن‌گاه که آروزهای مادی خویش را بر باد رفته دیدند، با [[امام]] به [[مخالفت]] برخاستند و [[جنگ جمل]] را به ایشان تحمیل کردند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 396.</ref>.
:#دسته‌ای، [[اصحاب]] زر؛ اینان [[پیمان‌شکنان]] [[دنیاطلبی]] بودند که ابتدا با ایشان [[بیعت]] کردند، اما آن‌گاه که آروزهای مادی خویش را بر باد رفته دیدند، با [[امام]] به [[مخالفت]] برخاستند و [[جنگ جمل]] را به ایشان تحمیل کردند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 396.</ref>.
:#دسته دوم، [[اصحاب]] زر و [[زور]] و [[تزویر]] بودند که هدفشان تسلط بر مملکت [[اسلامی]] و بهرم‌مندی از مواهب [[حکومت]] بود. آن‌ها نیز در برابر [[امام]] [[طغیان]] کردند و [[جنگ صفین]] را به ایشن تحمیل کردند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 396.</ref>.
:#دسته دوم، [[اصحاب]] زر و [[زور]] و [[تزویر]] بودند که هدفشان تسلط بر مملکت [[اسلامی]] و بهرم‌مندی از مواهب [[حکومت]] بود. آن‌ها نیز در برابر [[امام]] [[طغیان]] کردند و [[جنگ صفین]] را به ایشن تحمیل کردند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 396.</ref>.
:#دسته سوم، افراد [[متعصب]]، [[متحجّر]] و [[خشک‌مغز]]، که از [[دین]]، تنها رنگ و بویی را برگرفته بودند. آنان نیز در برابر [[امام]] به دشمنی برخاستند و [[جنگ نهروان]] را به ایشان تحمیل کردند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 396.</ref>.
:#دسته سوم، افراد [[متعصب]]، [[متحجّر]] و [[خشک‌مغز]]، که از [[دین]]، تنها رنگ و بویی را برگرفته بودند. آنان نیز در برابر [[امام]] به دشمنی برخاستند و [[جنگ نهروان]] را به ایشان تحمیل کردند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 396.</ref>.
*اگر به صفات این سه دسته نیک بیندیشیم، پنج عامل زر و [[زور]] و [[تزویر]] و [[نفاق]] و [[تعصب]] را مهم‌ترین انگیزه‌های [[دشمنی‌ها]] با [[امام]]{{ع}} درمی‌یابیم<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 396.</ref>.
*اگر به صفات این سه دسته نیک بیندیشیم، پنج عامل زر و [[زور]] و [[تزویر]] و [[نفاق]] و [[تعصب]] را مهم‌ترین انگیزه‌های [[دشمنی‌ها]] با [[امام]]{{ع}} درمی‌یابیم<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 396.</ref>.
*[[امام]]{{ع}} در مقابله با [[دشمنان]] خویش پس از آن‌که از [[اصلاح]] آن‌ها [[ناامید]] شد، لحظه‌ای کوتاهی و [[سستی]] نورزید؛ نه تنها در دوران [[خلافت]] که در دوران حیات [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز در مقابل [[کفار]] و [[منافقان]] با شدت و غلظت مقابله می‌کرد و لحظه‌ای [[فتور]] و [[سستی]] به خود راه نمی‌داد، چنان‌که خود آن [[حضرت]]{{ع}} می‌فرماید: در [[جهاد]] با دشمن به جد درایستاده بودیم، تا مردی از ما و مردی از دشمنانتان مردانه پنجه درمی‌افکندند تا کدام یک دیگری را شرنگ [[مرگ]] چشاند. گاه ما بودیم که جام [[مرگ]] از دست دشمن می‌گرفتیم و گاه دشمن بود که از دست ما جام [[مرگ]] می‌گرفت. چون [[خداوند]] [[صداقت]] ما را در [[پیکار]] دید، دشمن ما را [[خوار]] و [[زبون]] ساخت و ما را [[پیروزی]] داد تا [[اسلام]] استقرار یافت<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵۵: {{متن حدیث|"أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ؛ فَأَصْدِقَاؤُكَ: صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ؛ وَ أَعْدَاؤُكَ: عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّك"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 396-397.</ref>.
* [[امام]]{{ع}} در مقابله با [[دشمنان]] خویش پس از آن‌که از [[اصلاح]] آن‌ها [[ناامید]] شد، لحظه‌ای کوتاهی و [[سستی]] نورزید؛ نه تنها در دوران [[خلافت]] که در دوران حیات [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز در مقابل [[کفار]] و [[منافقان]] با شدت و غلظت مقابله می‌کرد و لحظه‌ای [[فتور]] و [[سستی]] به خود راه نمی‌داد، چنان‌که خود آن [[حضرت]]{{ع}} می‌فرماید: در [[جهاد]] با دشمن به جد درایستاده بودیم، تا مردی از ما و مردی از دشمنانتان مردانه پنجه درمی‌افکندند تا کدام یک دیگری را شرنگ [[مرگ]] چشاند. گاه ما بودیم که جام [[مرگ]] از دست دشمن می‌گرفتیم و گاه دشمن بود که از دست ما جام [[مرگ]] می‌گرفت. چون [[خداوند]] [[صداقت]] ما را در [[پیکار]] دید، دشمن ما را [[خوار]] و [[زبون]] ساخت و ما را [[پیروزی]] داد تا [[اسلام]] استقرار یافت<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵۵: {{متن حدیث|"أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ؛ فَأَصْدِقَاؤُكَ: صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ؛ وَ أَعْدَاؤُكَ: عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّك"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 396-397.</ref>.


==دشمن پنهان [[آدمی]]==
==دشمن پنهان [[آدمی]]==
*[[فرهنگ دینی]] برخی [[صفات نکوهیده]] را عواملی اساسی در [[اغفال]] [[آدمی]] و بازدارنده رشد و [[سعادت]] او برمی‌شمرد؛ صفاتی چون: [[آرزو]] که دشمن [[عقل]] است<ref>غررالحکم، ۱/۱۳</ref>؛ نادرستی که ضدّ و دشمن درستی است<ref>غررالحکم، ۱۴</ref>؛ بی‌خبری که دشمن [[بیداری]] و [[دوراندیشی]] است<ref>غررالحکم، ۳۵</ref>؛ [[خشم]] و [[غضب]] که دشمن [[آدمی]] است<ref>غررالحکم، ۴۸</ref>؛ [[خودپسندی]] که دشمن درستی و سبب [[تباهی]] [[خرد]] است<ref>غررالحکم، ۴۹</ref>؛ [[هواپرستی]]<ref>همان، ۶۶</ref>؛ [[بخل]] که دشمن تمام [[خوبی‌ها]] و مرکز تمام [[زشتی‌ها]] و [[بدی‌ها]] و فرومایگی‌هاست<ref>غررالحکم، ۱۰۴</ref>؛ [[غصب]] و [[شهوت]] که سخت‌ترین [[دشمنان]] هستند<ref>غررالحکم، ۲۰۳</ref>؛ [[دنیاطلبی]] و گرایش به [[دنیا]] که از مهم‌ترین [[دشمنان]] [[آدمی]] در مسیر [[زندگی]] است<ref>غررالحکم، ۲۰۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 397.</ref>.
* [[فرهنگ دینی]] برخی [[صفات نکوهیده]] را عواملی اساسی در [[اغفال]] [[آدمی]] و بازدارنده رشد و [[سعادت]] او برمی‌شمرد؛ صفاتی چون: [[آرزو]] که دشمن [[عقل]] است<ref>غررالحکم، ۱/۱۳</ref>؛ نادرستی که ضدّ و دشمن درستی است<ref>غررالحکم، ۱۴</ref>؛ بی‌خبری که دشمن [[بیداری]] و [[دوراندیشی]] است<ref>غررالحکم، ۳۵</ref>؛ [[خشم]] و [[غضب]] که دشمن [[آدمی]] است<ref>غررالحکم، ۴۸</ref>؛ [[خودپسندی]] که دشمن درستی و سبب [[تباهی]] [[خرد]] است<ref>غررالحکم، ۴۹</ref>؛ [[هواپرستی]]<ref>همان، ۶۶</ref>؛ [[بخل]] که دشمن تمام [[خوبی‌ها]] و مرکز تمام [[زشتی‌ها]] و [[بدی‌ها]] و فرومایگی‌هاست<ref>غررالحکم، ۱۰۴</ref>؛ [[غصب]] و [[شهوت]] که سخت‌ترین [[دشمنان]] هستند<ref>غررالحکم، ۲۰۳</ref>؛ [[دنیاطلبی]] و گرایش به [[دنیا]] که از مهم‌ترین [[دشمنان]] [[آدمی]] در مسیر [[زندگی]] است<ref>غررالحکم، ۲۰۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 397.</ref>.
*[[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: اگر [[بنده]] [[خدا]] مدت [[عمر]] و سرانجام خود را بنگرد، [[آرزو]] و [[غرور]] را دشمن دارد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۲۸: {{متن حدیث|"لَوْ رَأَى الْعَبْدُ الْأَجَلَ وَ مَصِيرَهُ، لَأَبْغَضَ الْأَمَلَ وَ غُرُورَه"}}</ref>. [[امام]]{{ع}} [[دنیا]] و [[آخرت]] را به‌مثابه دو دشمن و دو راه گوناگون، چون طریق [[مشرق]] و [[مغرب]] یاد می‌کند. هر که [[دنیا]] را [[دوست]] بدارد، [[آخرت]] را دشمن خواهد داشت<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۰۰: {{متن حدیث|"إِنَّ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةَ عَدُوَّانِ مُتَفَاوِتَانِ وَ سَبِيلَانِ مُخْتَلِفَانِ، فَمَنْ أَحَبَّ الدُّنْيَا وَ تَوَلَّاهَا أَبْغَضَ الْآخِرَةَ وَ عَادَاهَا؛ وَ هُمَا بِمَنْزِلَةِ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ"}}</ref>؛ [[شکم‌پرستی]] دشمن [[انسان]] است، زیرا برای پر کردن این شکم است که [[انسان]] کارهای [[حرام]] را مرتکب می‌شود<ref>غرر الحکم ۱/۳۴۳</ref> [[هوای نفس]] که موجب [[هلاکت]] [[آدمی]] است<ref>غرر الحکم، ۲/۷۲۷</ref>؛ پرهیز از [[خیرخواهی]] [[پنددهنده]] [[نیک‌خواه]] که دشمن درون [[آدمی]]<ref>نفس</ref> را به [[طغیان]] وامی‌دارد<ref>غرر الحکم، ۶۷۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 397.</ref>.
* [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: اگر [[بنده]] [[خدا]] مدت [[عمر]] و سرانجام خود را بنگرد، [[آرزو]] و [[غرور]] را دشمن دارد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۲۸: {{متن حدیث|"لَوْ رَأَى الْعَبْدُ الْأَجَلَ وَ مَصِيرَهُ، لَأَبْغَضَ الْأَمَلَ وَ غُرُورَه"}}</ref>. [[امام]]{{ع}} [[دنیا]] و [[آخرت]] را به‌مثابه دو دشمن و دو راه گوناگون، چون طریق [[مشرق]] و [[مغرب]] یاد می‌کند. هر که [[دنیا]] را [[دوست]] بدارد، [[آخرت]] را دشمن خواهد داشت<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۰۰: {{متن حدیث|"إِنَّ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةَ عَدُوَّانِ مُتَفَاوِتَانِ وَ سَبِيلَانِ مُخْتَلِفَانِ، فَمَنْ أَحَبَّ الدُّنْيَا وَ تَوَلَّاهَا أَبْغَضَ الْآخِرَةَ وَ عَادَاهَا؛ وَ هُمَا بِمَنْزِلَةِ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ"}}</ref>؛ [[شکم‌پرستی]] دشمن [[انسان]] است، زیرا برای پر کردن این شکم است که [[انسان]] کارهای [[حرام]] را مرتکب می‌شود<ref>غرر الحکم ۱/۳۴۳</ref> [[هوای نفس]] که موجب [[هلاکت]] [[آدمی]] است<ref>غرر الحکم، ۲/۷۲۷</ref>؛ پرهیز از [[خیرخواهی]] [[پنددهنده]] [[نیک‌خواه]] که دشمن درون [[آدمی]]<ref>نفس</ref> را به [[طغیان]] وامی‌دارد<ref>غرر الحکم، ۶۷۵</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 397.</ref>.
*اما یکی از مهم‌ترین موضوع‌هایی که [[امام]]{{ع}} به آن اشاره دارد، این است که گاهی [[انسان]] از درون با خویش دشمنی می‌ورزد. [[امام]] نشانه‌هایی را برمی‌شمرد تا [[انسان‌ها]] در شرایطی متوجه این موضوع بشوند. از جمله این [[نشانه‌ها]] آن‌که: هرگاه دیدی که [[خداوند سبحان]] تو را از ذکر و یاد خودش دور ساخته البتّه تو را دشمن می‌دارد<ref>غررالحکم، ۳۱۳</ref>. [[نفس]] [[آدمی]] [[چاپلوسی]] می‌کنند و به‌مثابه یک [[منافق]] در برابر [[انسان]] تظاهر می‌کند تا شخص را بفریبد. [[امام]] [[آدمی]] را متوجه این [[اغواگر]] درونی می‌کند و [[همکاری]] آن را با بزرگ‌ترین [[اغواگر]] بیرونی، [[ابلیس]]، به یاد می‌آورد. افزون بر این، [[آدمی]] ناخواسته نسبت به آنچه نمی‌داند بدبین است و آن را دشمن می‌دارد. از این‌رو [[انسان‌ها]] در مواردی [[نعمت‌های الهی]] را نشناخته‌اند و [[شکرگزار]] آن نیستند. این امر، خود، دشمنی با [[خدا]] تلقی می‌شود و موجب از بین رفتن نعمت‌های [[خداوند]] است. [[امام]]{{ع}} فرمود: دشمن نعمت‌های [[خداوند سبحان]] نباشید و کفران [[نعمت]] نکنید<ref>غررالحکم، ۸۰۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 397.</ref>.
*اما یکی از مهم‌ترین موضوع‌هایی که [[امام]]{{ع}} به آن اشاره دارد، این است که گاهی [[انسان]] از درون با خویش دشمنی می‌ورزد. [[امام]] نشانه‌هایی را برمی‌شمرد تا [[انسان‌ها]] در شرایطی متوجه این موضوع بشوند. از جمله این [[نشانه‌ها]] آن‌که: هرگاه دیدی که [[خداوند سبحان]] تو را از ذکر و یاد خودش دور ساخته البتّه تو را دشمن می‌دارد<ref>غررالحکم، ۳۱۳</ref>. [[نفس]] [[آدمی]] [[چاپلوسی]] می‌کنند و به‌مثابه یک [[منافق]] در برابر [[انسان]] تظاهر می‌کند تا شخص را بفریبد. [[امام]] [[آدمی]] را متوجه این [[اغواگر]] درونی می‌کند و [[همکاری]] آن را با بزرگ‌ترین [[اغواگر]] بیرونی، [[ابلیس]]، به یاد می‌آورد. افزون بر این، [[آدمی]] ناخواسته نسبت به آنچه نمی‌داند بدبین است و آن را دشمن می‌دارد. از این‌رو [[انسان‌ها]] در مواردی [[نعمت‌های الهی]] را نشناخته‌اند و [[شکرگزار]] آن نیستند. این امر، خود، دشمنی با [[خدا]] تلقی می‌شود و موجب از بین رفتن نعمت‌های [[خداوند]] است. [[امام]]{{ع}} فرمود: دشمن نعمت‌های [[خداوند سبحان]] نباشید و کفران [[نعمت]] نکنید<ref>غررالحکم، ۸۰۴</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 397.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==


*[[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
* [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۲

مقدمه

شناخت دشمن

دشمنان امام علی(ع) و انگیزه‌های آن‌ها

  1. دسته‌ای، اصحاب زر؛ اینان پیمان‌شکنان دنیاطلبی بودند که ابتدا با ایشان بیعت کردند، اما آن‌گاه که آروزهای مادی خویش را بر باد رفته دیدند، با امام به مخالفت برخاستند و جنگ جمل را به ایشان تحمیل کردند[۲۰].
  2. دسته دوم، اصحاب زر و زور و تزویر بودند که هدفشان تسلط بر مملکت اسلامی و بهرم‌مندی از مواهب حکومت بود. آن‌ها نیز در برابر امام طغیان کردند و جنگ صفین را به ایشن تحمیل کردند[۲۱].
  3. دسته سوم، افراد متعصب، متحجّر و خشک‌مغز، که از دین، تنها رنگ و بویی را برگرفته بودند. آنان نیز در برابر امام به دشمنی برخاستند و جنگ نهروان را به ایشان تحمیل کردند[۲۲].

دشمن پنهان آدمی

منابع

پانویس

  1. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 394.
  2. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 394- 395.
  3. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 395.
  4. نهج البلاغه، خطبه ۱۰۸: «"نَاصِرُنَا وَ مُحِبُّنَا يَنْتَظِرُ الرَّحْمَةَ وَ عَدُوُّنَا وَ مُبْغِضُنَا يَنْتَظِرُ السَّطْوَة"»
  5. نهج البلاغه، حکمت ۹۲: «"ثُمَّ قَالَ إِنَّ وَلِيَّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ إِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ، وَ إِنَّ عَدُوَّ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) مَنْ عَصَى اللَّهَ وَ إِنْ قَرُبَتْ قَرَابَتُهُ"»
  6. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 395.
  7. غررالحکم / ۸۵۲
  8. نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴: «"فَاحْذَرُوا عِبَادَ اللَّهِ عَدُوَّ اللَّهِ أَنْ يُعْدِيَكُمْ بِدَائِهِ وَ أَنْ يَسْتَفِزَّكُمْ بِنِدَائِهِ وَ أَنْ يُجْلِبَ عَلَيْكُمْ بِخَيْلِهِ وَ رَجِلِهِ [رَجْلِهِ‏]؛ فَلَعَمْرِي لَقَدْ فَوَّقَ لَكُمْ سَهْمَ الْوَعِيدِ وَ أَغْرَقَ إِلَيْكُمْ بِالنَّزْعِ الشَّدِيدِ وَ رَمَاكُمْ مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ، فَقَالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ"»
  9. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 395.
  10. نهج البلاغه، حکمت ۴۰: «"لَوْ ضَرَبْتُ خَيْشُومَ الْمُؤْمِنِ بِسَيْفِي هَذَا عَلَى أَنْ يُبْغِضَنِي مَا أَبْغَضَنِي، وَ لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْيَا بِجَمَّاتِهَا عَلَى الْمُنَافِقِ عَلَى أَنْ يُحِبَّنِي مَا أَحَبَّنِي"»
  11. نهج البلاغه، حکمت‌های ۱۶۳ و ۴۳۰: «"النَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا"»
  12. غررالحکم، ۱
  13. غررالحکم، ۲۱۹
  14. غررالحکم، ۲۱۹
  15. غررالحکم، ۲ / ۵۸۶
  16. غررالحکم، ۲
  17. غررالحکم، ۶۴۵
  18. نهج البلاغه، حکمت ۲۸۷: «"أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ؛ فَأَصْدِقَاؤُكَ: صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ؛ وَ أَعْدَاؤُكَ: عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّك"»
  19. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 395- 396.
  20. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 396.
  21. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 396.
  22. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 396.
  23. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 396.
  24. نهج البلاغه، خطبه ۵۵: «"أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ؛ فَأَصْدِقَاؤُكَ: صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ؛ وَ أَعْدَاؤُكَ: عَدُوُّكَ وَ عَدُوُّ صَدِيقِكَ وَ صَدِيقُ عَدُوِّك"»
  25. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 396-397.
  26. غررالحکم، ۱/۱۳
  27. غررالحکم، ۱۴
  28. غررالحکم، ۳۵
  29. غررالحکم، ۴۸
  30. غررالحکم، ۴۹
  31. همان، ۶۶
  32. غررالحکم، ۱۰۴
  33. غررالحکم، ۲۰۳
  34. غررالحکم، ۲۰۴
  35. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 397.
  36. نهج البلاغه، حکمت ۳۲۸: «"لَوْ رَأَى الْعَبْدُ الْأَجَلَ وَ مَصِيرَهُ، لَأَبْغَضَ الْأَمَلَ وَ غُرُورَه"»
  37. نهج البلاغه، حکمت ۱۰۰: «"إِنَّ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةَ عَدُوَّانِ مُتَفَاوِتَانِ وَ سَبِيلَانِ مُخْتَلِفَانِ، فَمَنْ أَحَبَّ الدُّنْيَا وَ تَوَلَّاهَا أَبْغَضَ الْآخِرَةَ وَ عَادَاهَا؛ وَ هُمَا بِمَنْزِلَةِ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ"»
  38. غرر الحکم ۱/۳۴۳
  39. غرر الحکم، ۲/۷۲۷
  40. نفس
  41. غرر الحکم، ۶۷۵
  42. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 397.
  43. غررالحکم، ۳۱۳
  44. غررالحکم، ۸۰۴
  45. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 397.