علم شأنی معصوم: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{علم معصوم}} {{خرد}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:cen...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:
==نتیجه گیری==
==نتیجه گیری==
*حصول علم برای انسان کامل متوقف بر التفات و توجّه است که بدون اراده نیز حاصل می‌شود، منتها چنین نیست که تمام علوم اهل بیت{{عم}}شأنی باشد بلکه برخی از علوم ایشان فعلی و حضوری است.<ref>ر.ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟</ref> به عبارتی دیگر بخشی از علوم اهل بیت(علیهم السلام) فعلی و بخشی دیگر شأنی است.
*حصول علم برای انسان کامل متوقف بر التفات و توجّه است که بدون اراده نیز حاصل می‌شود، منتها چنین نیست که تمام علوم اهل بیت{{عم}}شأنی باشد بلکه برخی از علوم ایشان فعلی و حضوری است.<ref>ر.ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟</ref> به عبارتی دیگر بخشی از علوم اهل بیت(علیهم السلام) فعلی و بخشی دیگر شأنی است.
==چیستی علم شأنی و علم فعلی==
*مراد از علم شأنی یا ارادی امام آن است که علم به صورت فعلی و آنی نزد امام حاضر نیست، بلکه امام هر وقت اراده کند از علوم و امور غیبی آگاه می‏‌شود<ref>ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟؛ سبحانی، سیدمحمدجعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 80؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 89</ref> به عبارتی دیگر ارادۀ امام علت تامه برای علم است که اگر اراده کند و بخواهد علم پیدا می کند<ref>ر.ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟</ref> یعنی با مرحلۀ فعلیت تنها یک اراده فاصله است<ref>ر.ک. بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 19</ref> و البته گاهی هم بدون اراده، در خواب و رؤیا این علم حاصل می شود.<ref>ر.ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟</ref> از علم شأنی به غیر حضوری، ارادی و بالقوه و اشائی یاد کرده‌اند.<ref>ر.ک. واعظی، حسین، گستره و چگونگی علم امام از منظر کتاب، سنت و عقل، ص 190 ـ 191؛ بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 19</ref> مرحوم مظفر در تعریف علم شأنی چنین آورده است:<ref>ر.ک. مظفر، محمدحسین، پژوهشی در باب علم امام، ص 34</ref> "همانا مراد از علم ارادی و اشائی علمی است که از جانب خداوند متعال داده شده و از جانب ایشان از طریق یکی از راه های الهام یا نقر یا شنیدن یا آموزش توسط پیامبر یا موارد دیگر افاضه شده باشد و این علمی است که ویژه امام است و شامل افراد دیگر نمی‌گردد".<ref>ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟</ref> و مراد از علم فعلی علمی است که از مرتبۀ قوه و استعداد گذشته و به مرتبه فعلیت رسیده است.<ref>ر.ک. بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 19</ref> مطابق علم فعلی امامان(علیهم السلام) همه چیز را بالفعل می‌دانند، جز بخش ویژه ای که مخصوص ذات پاک خداوند است.<ref>ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 89</ref> از علم فعلی به حضوری و احاطی نیز تعبیر شده است.<ref>ر.ک. واعظی، حسین، گستره و چگونگی علم امام از منظر کتاب، سنت و عقل، ص 190 ـ 191</ref> برخی قائلند: "تمامی اوصاف امام(علیه السلام) و کمالات وی در مقام فعلیت و در مرحله موجودیت است؛ یعنی امام، عالِم است فعلاً و دارای مقام علم فعلی است و اوصافش از علم و غیر آن در مرحله شأنیّت نیست؛ به این معنی که اگر خداوند به امام علم آموخت، می‌داند و اگر نیاموخت و یاد نداد، نمی‌داند. این حرف ناشی از جهالت پاره‌ای از اشخاص است که به فکر قاصر خودشان تصور کرده‌اند؛ زیرا این حرف که اگر خدا به پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امام(علیه السلام) یاد داد، می‌داند و اگر یاد نداد، نمی‌داند نسبت به تمامی موجودات و سایر اشخاص یکسان است".<ref>ر.ک. قاضی طباطبایی، سیدمحمد علی، مقدمه ایی بر کتاب علم امام، ص 495</ref>
==روایات دربارۀ علم شأنی==
*کسانی که قائل به علم اشائی و ارادی معصوم هستند به برخی از روایات استدلال کرده اند و مضمون آنها این است، اهل بیت(علیهم السلام) هر گاه بخواهند، خداوند آنان را آگاه می‏‌سازد،<ref>ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟</ref> اما اگر مصلحت در ندانستن چیزی باشد کاری نمی‌کنند که آن را بدانند.<ref>ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، شرح دعای 45 صحیفۀ سجادیه، وبگاه آیت الله مصباح</ref> در اصول کافی بابی وجود دارد با عنوان:<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 258</ref> «بابُ أنَّ الأئِمَةَ إِذَا شَاءُوا أَنْ یَعْلَمُوا عُلِّمُوا»<ref>ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، شرح دعای 45 صحیفۀ سجادیه، وبگاه آیت الله مصباح؛ سبحانی، سیدمحمدجعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 80؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 89</ref> سه روایت مختلف از امام صادق(علیه السلام)<ref>هر سه روایت در: کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 258</ref> وارد شده که فرمودند: "امام هر گاه بخواهد می‌داند و یا هر وقت بخواهد خداوند آگاهش می‌کند": «إِنَّ الْإِمامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ عُلِّم»، «إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ أُعْلِم» و «إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِكَ».<ref>ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟؛ سبحانی، سیدمحمدجعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 80؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 89؛ وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟</ref> این روایات علم امام را منوط بر تعلیم الهی کرده اند.<ref>ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟</ref>
==روایات دربارۀ علم فعلی==
*برخی از روایات هم دال بر فعلی بودن علم امام هستند مانند روایاتی که می فرماید:<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 261</ref> "عِلْمَ مَا یَکُونُ وَ مَا هُوَ کَائِنٌ حَتَّى تَقُومَ السَّاعَهُ" نزد امام است.<ref>ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 89</ref> مفضل بن عمر نقل می کند، امام صادق(علیه السلام) فرمودند:<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج 1، ص 124</ref> «خداوند واجب می‌کند طاعت عبدی را بر بندگان و بعد از آن بنده می‌پوشاند خبر آسمان را؟ نه به خدا قسم خداوند کریم و رحیم‌تر از آن است که واجب کند اطاعت عبدی را بعد از آن بپوشاند خبر آسمان و صبح و شام را.»<ref>ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 89</ref>
==جمع بندی==
*در جمع بندی میان دو نظر می توان گفت حصول علم برای انسان کامل متوقف بر التفات و توجّه است که بدون اراده نیز حاصل می‌شود،<ref>ر.ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟</ref> منتها چنین نیست که تمام علوم اهل بیت(علیهم السلام) شأنی باشد بلکه برخی از علوم ایشان فعلی و حضوری است، مانند علم باطن امام که همیشه به همه چیز فعلی است و متوقف بر هیچ شرطی نیست.<ref>ر.ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟</ref> و با توجه به این مطالب تفاوت علم فعلی و شأنی امام روشن می شود.


==چگونگی علم غیب معصوم==
==چگونگی علم غیب معصوم==

نسخهٔ ‏۲۶ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۰۹

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث علم معصوم است. "علم شأنی معصوم" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • علم «شأنی»، «اشائی»، «استعدادی»، «ارادی» و «اختیاری» همه عناوینی هستند برای یک موضوع و آن عبارت است از علمی که به صورت «بالفعل» نزد معصوم حاضر نباشد، اما هر وقت اراده کند از علوم مورد نیاز خود آگاه می‏‌شود. لذا در مباحث وابسته به علم معصوم به طور عام یا علم امام به طور خاص، منظور از «علم شأنی»، همان «علم اشائی»، «علم استعدادی»، «علم ارادی» و «علم اختیاری» است.

چیستی علم شأنی

  • در مورد علم امام دو نظریه وجود دارد عده ایی با توجه به برخی از روایات قائلند علم امام شأنی و ارادی است و گروهی دیگر با توجه به روایات دیگر، قائل به فعلی بودن علم امام هستند.
  • مراد از علم شأنی یا ارادی امام آن است که علم به صورت فعلی و آنی نزد امام حاضر نیست، بلکه امام هر وقت اراده کند از علوم و امور غیبی آگاه می‏‌شود.[۱] امامان(علیهم السلام) همه امور را می‌دانند اما "بالقوه" نه بالفعل یعنی هرگاه بخواهند اراده کنند چیزی را از اسرار غیب بدانند خداوند به آنها الهام می‌کند و یا قواعد و اصولی نزد آنهاست که با مراجعه به آن قواعد و اصول، فتح باب می‌شود و می‌توانند هر چیزی از اسرار غیب را بدانند و یا کتبی نزد آنها است که با آن می‌نگرند و از اسرار غیب با خبر می‌شوند و یا اینکه در هر حال که خداوند اراده کند و به اصطلاح حالت "بسط" به آنها دست دهد از این اسرار با خبر می‌شوند و در حالی که این اراده گرفته شود و به اصطلاح حالت "قبض" حاصل گردد این علوم موقتاً پنهان می‌شوند.[۲] به عبارتی دیگر ارادۀ امام علت تامه برای علم است که اگر اراده کند و بخواهد علم پیدا می کند[۳] یعنی با مرحلۀ فعلیت تنها یک اراده فاصله است و با فعلیت یافتن ارادۀ علم، بدون نیاز به چیز دیگری، در صفحۀ نفس تحقق می یابد.[۴] البته گاهی هم بدون اراده، در خواب و رؤیا این علم حاصل می شود.[۵] از علم شأنی به غیر حضوری، ارادی و بالقوه و اشائی نیز یاد کرده‌اند.[۶] این مطلب نشان می دهد، علم امام ذاتی نیست بلکه تبعی و عرضی و با اذن خداوند است، براین اساس است که گاه اراده خداوند در مقطعی به این تعلق می‌گیرد که علمی‌ اعطا نگردد و در مقطعی دیگر، ذات مقدس ربوبی اعطا می‌کند.[۷]
  • در برابر علم شأنی، علم فعلی قرار دارد، مراد از علم فعلی علمی است که از مرتبۀ قوه و استعداد گذشته و به مرتبه فعلیت رسیده است.[۸] مطابق علم فعلی امامان(علیهم السلام) همه چیز را بالفعل می‌دانند، جز بخش ویژه ای که مخصوص ذات پاک خداوند است مانند علوم پنج‌گانه که در سوره لقمان آمده مانند علم به کنه ذات پروردگار، اسماء و صفات او.[۹] از علم فعلی به حضوری و احاطی نیز تعبیر شده است.[۱۰] برخی قائلند: "تمامی اوصاف امام(علیه السلام) و کمالات وی در مقام فعلیت و در مرحله موجودیت است؛ یعنی امام، عالِم است فعلاً و دارای مقام علم فعلی است و اوصافش از علم و غیر آن در مرحله شأنیّت نیست".[۱۱]

ادلۀ علم شأنی معصوم

  • کسانی که قائل به علم اشائی و ارادی معصوم هستند به چهار دسته از روایات استدلال کرده اند[۱۲] و مضمون آنها این است، اهل بیت(ع)هر گاه بخواهند، خداوند آنان را آگاه می‏‌سازد،[۱۳] اما اگر مصلحت در ندانستن چیزی باشد کاری نمی‌کنند که آن را بدانند.[۱۴]
  1. دستۀ اول، سه روایت مختلف از امام صادق(علیه السلام)[۱۵] که فرمودند: "امام هر گاه بخواهد می‌داند و یا هر وقت بخواهد خداوند آگاهش می‌کند":[۱۶] «إِنَّ الْإِمامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ عُلِّم»، «إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ أُعْلِم» و «إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِكَ».[۱۷] این روایات علم امام را منوط بر تعلیم الهی کرده اند.[۱۸]
  2. دستۀ دوم، روایاتی که مسئله قبض و بسط علم اهل بیت(ع)را مطرح می‌کنند. معمر بن خلاد از امام کاظم(ع)پرسید آیا شما علم غیب می‌دانید؟ امام در پاسخ فرمودند:[۱۹] «امام باقر(ع)فرموده است: علم برای ما گشایش می‌یابد و ما آگاهی می‌یابیم و گرفتگی می‌یابد و دیگر آگاهی نمی‌یابیم.»[۲۰] ملامحمد صالح مازندرانی در شرح این روایت می نویسد:[۲۱] "منظور از بسط علم، فعلی بودن آن است و مراد از قبض عدم فعلیت علم، گرچه با توجه و التفات می‌داند.[۲۲]
  3. دستۀ سوم، روایاتی که مربوط به افزایش علوم آنان است و اگر علوم آنان فعلی بود، افزایش آن معنای معقولی نداشت. زراره می گوید از امام باقر(ع)شنیدم می فرمود:[۲۳] «اگر علم ما فزونی نمی‌یافت، پایان می‌پذیرفت.» عرض کردم: "چیزی بر شما افزوده می‌شود که پیامبر خدا(ص) آنرا نمی‌دانست؟" فرمود: «هر گاه بنای افزایش علم باشد، نخست بر پیامبر خدا(ص) و سپس بر امامان(ع)عرضه می‌شود تا به ما می‌رسد.» امام صادق(ع)نیز می‌فرماید:[۲۴] «شب جمعه‌ای نیست مگر اینکه اولیای خدا سرور ویژه‌ای دارند، هنگامی که شب جمعه فرا می‌رسد رسول خدا(ص) با عرش ارتباط برقرار می‌کند و من نیز همراه او با عرش تماس حاصل می‌کنم و در نتیجه با علمی که از آنجا بهره بردم باز می‌گردم و اگر این نبود قطعاً آنچه در نزد ماست پایان می‌پذیرفت.» در تبیین این روایت چنین گفته شده است:[۲۵] "اشکال ندارد که "اذا شاءوا علموا" از راه صعود ارواح آنها در شب‌های جمعه باشد.[۲۶]
  4. دستۀ چهارم، روایاتی که نشانگر عدم آگاهی اهل بیت(ع)به برخی موضوعات است و چون جهل و نا‌آگاهی با اصل علم اهل بیت(ع)منافات دارد، بنابراین توجیه صحیح اینها عدم فعلیت و إرادی بودن علم آنان است. در روایتی عمار ساباطی از امام صادق(ع)پرسید:[۲۷] آیا امام علم غیب می داند؟ امام فرمودند: «نه، اما هر گاه بخواهد بر چیزی آگاهی یابد، خداوند او را بدان آگاه می‌گرداند.»[۲۸]

نقد علم شأنی

  • برخی از علما، از روایات مطرح شده در باب علم شأنی و اختیاری معصوم و وسعت علم غیب پیامبر(ص) و امامان(ع)پاسخ داده و قائلند علم غیب به این معنا که، اگر امام اراده کند و بخواهد، خداوند او را از غیب آگاه می‌سازد، معنای مجازی است، معنای حقیقی علم غیب یعنی امام بالفعل و بدون هیچ قید و شرطی از غیب آگاه است، هر گاه علم غیب گفته شود همین معنا متبادر می‌شود و به علم ارادی مقید به مشیت اسم علم غیب اطلاق نمی‌شود، بلکه سلب این اسم از آن صحیح است.[۲۹] حصول علم برای انسان کامل متوقف بر التفات و توجّه است که بدون اراده نیز حاصل می‌شود.[۳۰] و یا اینکه گفته شده برخی از روایاتی که دربارۀ علم شأنی است ضعیف است.[۳۱]
  • البته به صورت کلی با تامل در مجموع روایات هم علم شأنی را می توان برای امام اثبات کرد و هم علم فعلی را، چرا که در مورد روایات علم فعلی می‌توان ادعای تواتر معنوی کرد. حال برخی روایات ـ مانند: روایت امام صادق(ع)که به مفضل فرمودند: «خداوند مهربانتر از آن است که اطاعت بنده‌ای را بر بندگان واجب سازد و آنگاه اخبار آسمان را صبح و شام از او بازدارد.»[۳۲] و قید صبح و شام دلالت بر نوعی استمرار دارد، ـ دلالت بر علم فعلی امام دارند و برخی دیگر دلالت بر علم شأنی امام.[۳۳]

نتیجه گیری

  • حصول علم برای انسان کامل متوقف بر التفات و توجّه است که بدون اراده نیز حاصل می‌شود، منتها چنین نیست که تمام علوم اهل بیت(ع)شأنی باشد بلکه برخی از علوم ایشان فعلی و حضوری است.[۳۴] به عبارتی دیگر بخشی از علوم اهل بیت(علیهم السلام) فعلی و بخشی دیگر شأنی است.

چگونگی علم غیب معصوم

  • خداوند بالفعل عالم به تمام امور بوده و چیزی از او پنهان نمى‌ماند،[۳۵] منتها در مورد انبیاء و اولیاء، مضمون روایات[۳۶] این است[۳۷] که، علم غیب ایشان شأنی است[۳۸] و آنها ممکن است بالفعل بسیارى از اسرار غیب را ندانند،[۳۹] اما اگر اراده کنند خداوند آنان را آگاه مى‌نماید[۴۰] یعنی اراده علت تامه برای علم است.[۴۱] و اين اراده نيز با اذن و رضاى خدا انجام می‌گيرد[۴۲] و متکی بر علم و ارادۀ خداوند است و آنجا که خدا بخواهد آنها می‌دانند.[۴۳] لذا علم غیب آنها حضوری نیست[۴۴] و این چنین روایاتی برای علم غیب پیامبر به نوعی محدوده تعیین می کنند.[۴۵]

دلیل روایی

  • مرحوم کلینی در کتاب کافی، بابی را با این عنوان نوشته است:[۴۶]«بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ(علیهم السلام) إِذَا شَاءُوا أَنْ یَعْلَمُوا عُلِّمُوا»،[۴۷] در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) که در این باب آمده مى‌خوانیم: یکی از یاران حضرت از ایشان سؤال کرد: آیا امام علم غیب می‌داند؟[۴۸] حضرت فرمودند: نه اما: «إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ الله ذَلِك»[۴۹]
  • در روایتی دیگر امام باقر(علیه السلام) می فرمایند: «یُبسَطُ لَنَا العِلمُ فَنَعلَمُ، و یُقبَضُ عَنّا فَلا نَعلَمُ. و قالَ: سِرُّ اللّه ِ عَزَّوجَلَّ أسَرَّهُ إلى جَبرَئیلَ، و أسَرَّهُ جَبرَئیلُ إلى مُحَمَّدٍ، و أسَرَّهُ مُحَمَّدٌ إلى مَن شاءَ اللّهُ»[۵۰] یعنی هرگاه سفره علم برای ما گسترده می‌شود، ما می‌دانیم و هرگاه گستره نشود، ما نمی‌دانیم. اسرار الهی به جبرئیل منتقل می‌شود و جبرئیل آنها را به حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) انتقال می‌دهد و حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) به هر کس که خدا بخواهد منتقل می‌کند.»[۵۱]

چگونگی علم غیب پیدا کردن معصوم

  • امامان(علیهم السلام) هر وقت می‌خواستند چیزی از غیب بدانند به مقام نورانیّت[۵۲] (مقام باطنی) خود توجّه نموده و آنرا می‌دانستند، ولی همیشه به آن مقام توجّه نداشتند. مانند فقیهی که تمام مسائل نزد او حاضر نیست، ولی ملکه اجتهاد را دارد که هرگاه مسئله‌ای از او می‌پرسند، به مَأخذِ حُکم رجوع نموده و آن را می‌داند.[۵۳] یعنی علم به همه چیز در دسترس آنان است اما اگر مصلحت در ندانستن امری باشد اراده نمی‌کنند که آنرا بدانند[۵۴] و اگر ارادۀ دانستن کرده و خداوند ایشان را آگاه می کرد، این آگاهی حتی اموری که در پاره ای روایات نفی شده مانند: خبر از زمان و مکان مرگ افراد و نزول باران را نیز شامل می شود، اگر آنها می خواستند به اذن الهی به همه این امور آگاه می‌شدند و از آن خبر می‌دادند گر چه در محورهایی مانند علم به وقوع قیامت هرگز وارد نشدند.[۵۵]

علت عدم بالفعل بودن همیشگی علم غیب برای معصوم

  • ممکن است دلیل بالفعل نبودن همیشگی علم غیب برای آنان این باشد، باتوجه به اینکه اهل بیت(علیهم السلام) لباس عالم مادی را پوشیده اند و این عالم قابلیت نزول دفعی علم را ندارد لذا علوم به تدریج بر آنها نازل می شده است. تفاوت اهل بیت با سایر مردم در اینمورد این است که ضعف قابلیت (ظرفیت دریافت علوم) در ایشان عرضی اختیاری است و در دیگران اضطراری ذاتی؛ یعنی هرگاه آنها اراده کنند خواهند دانست، البته اراده و مشیت آنها هم منوط به خواست خداوند است. امامان در حالت ظاهری مانند سایرین ممکن است به خیلی چیزها توجه نداشته باشند اما در حالت باطنی خود[۵۶] "لا يَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ"[۵۷].[۵۸]

نتیجه گیری

  • در مجموع پیامبر و امامان دو جنبه داشته اند، جنبۀ ظاهری و بشری و جنبۀ باطنی؛ در جنبۀ ظاهری مانند سایر مردم بودند[۵۹] که از برخی امور اطلاع نداشتند، اما در جنبۀ باطنی و نوری، در موارد لازم و ضروری،[۶۰] اگر اراده می کردند با خواست خداوند از امور غیبی اطلاع پیدا می کردند،[۶۱] و اگر مصلحت در ندانستن بوده ارادۀ آگاه شدن را نمی کردند.[۶۲]
  • البته باید توجه داشت بر طبق برخی روایات[۶۳] گاهی برای پیامبران و یا امامان علمی بدون اراده حاصل می شود، مانند حالت خواب یا مکاشفه و یا حتی در حالت عادی، در این حالت صرف توجه و التفات برای شهود و ادراک کافی است، یعنی بدون که امامان اراده ایی در حصول این علم داشته باشند خداوند متعال برخی علوم را به ایشان عنایت می کند.[۶۴]

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

منابع


پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟؛ سبحانی، سیدمحمدجعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 80
  2. ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 89
  3. ر.ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟
  4. ر.ک. بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 19
  5. ر.ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟
  6. ر.ک. واعظی، حسین، گستره و چگونگی علم امام از منظر کتاب، سنت و عقل، ص 190 ـ 191؛ بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 19
  7. ر.ک. خاتمی، سیداحمد، در آستان امامان معصوم، ج 2، ص 212
  8. ر.ک. بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 19
  9. ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 89
  10. ر.ک. واعظی، حسین، گستره و چگونگی علم امام از منظر کتاب، سنت و عقل، ص 190 ـ 191
  11. ر.ک. قاضی طباطبایی، سیدمحمد علی، مقدمه ایی بر کتاب علم امام، ص 495
  12. ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟؛ قدردان قراملکی، محمدحسن، امامت، ص 462؛ مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی ها ابعاد و مبادی آن، ص 218 ـ 224
  13. ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟
  14. ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، شرح دعای 45 صحیفۀ سجادیه، وبگاه آیت الله مصباح
  15. هر سه روایت در: کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 258
  16. ر.ک. مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی ها ابعاد و مبادی آن، ص 218 ـ 224
  17. ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟؛ قدردان قراملکی، محمدحسن، امامت، ص 462؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟؛ سبحانی، سیدمحمدجعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 80
  18. ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟
  19. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 256
  20. ر.ک. مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی ها ابعاد و مبادی آن، ص 218 ـ 224
  21. مازندرانی، ملاصالح، شرح اصول الکافی، ج ۶، ص ۳۱
  22. ر.ک. مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی ها ابعاد و مبادی آن، ص 218 ـ 224
  23. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۲۵۵
  24. بصائر الدرجات ص ۳۶ و بحار الانوار، ج ۲۲، ص ۵۵۲ و ج ۲۶، ص ۹۰
  25. در محضر علامۀ طباطبایی، ص 148
  26. ر.ک. مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی ها ابعاد و مبادی آن، ص 218 ـ 224
  27. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 257
  28. ر.ک. مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی ها ابعاد و مبادی آن، ص 218 ـ 224
  29. ر.ک. لطیفی، رحیم، علم غیب معصوم، ماهنامۀ معرفت، ش 48، صفحه؟؟؟
  30. ر.ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟
  31. ر.ک. مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی ها ابعاد و مبادی آن، ص 218 ـ 224
  32. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص ۴۰۱
  33. ر.ک. فاریاب، محمدحسین، قلی زاده، امرالله، بازخوانی قلمرو علم امام در آیینه روایات، فصلنامه معرفت، ش 1، ص 43 و 44
  34. ر.ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟
  35. مانند سورۀ سجده، آیۀ 6: «ذلِكَ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الْعَزيزُ الرَّحيمُ»
  36. مانند: «اِذا شاؤُوا عَلِموا، وَ اِذا لَم يَشاؤُوا لَم يَعلَموا»، کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ١، ص ٢۵٨
  37. ر.ک. طباطبایی، سیدمحمد حسین، علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء، ص ۳۲۶
  38. ر.ک. کاشفی، محمدرضا، راهنماشناسی، ص 72
  39. ر.ک. سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص 160؛ قدردان ملکی، محمدحسن، پاسخ به شبهات کلامی، امامت، ص ۴۶۲
  40. ر.ک. سبحانی، سیدمحمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 80؛ مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، ج ٢٥، ص ١٤٦؛ سبحانی، جعفر، آگاهی سوم یا علم غیب، ص 160؛ رفیعی، ناصر، علم غیب ائمه(علیهم السلام)، دوفصلنامه مطالعات اهل بیت‌شناسی، ص ۱۷ و ۱۸؛ وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام؛ لطیفی، رحیم، علم غیب معصوم، ماهنامه معرفت شماره 48، صفحه؟؟؟؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟
  41. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام
  42. ر.ک. مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، ج ٢٥، ص ١٤٦؛ جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج 3، ص 418؛ نصیری، محمدحسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟
  43. ر.ک. مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۰ ،ص ۷۳ و 74
  44. ر.ک. رفیعی، ناصر، علم غیب ائمه(علیهم السلام)، دوفصلنامه مطالعات اهل بیت‌شناسی، ص ۱۷ و ۱۸
  45. ر.ک. لطیفی، رحیم، علم غیب معصوم، ماهنامه معرفت شماره 48، صفحه؟؟؟
  46. ر.ک. سبحانی، سیدمحمدجعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 80
  47. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ١، ص ٢۵٨
  48. ر.ک. مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص 100
  49. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ١، ص ٢۵٨
  50. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 258
  51. ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج 3، ص 418
  52. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۱، ح ۱
  53. ر.ک. طباطبایی، سیدمحمد حسین، علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء ص ۳۲۶
  54. ر.ک. مصباح یزدی، محمدتقی، شرح دعای ۴۵ صحیفه سجادیه، وبگاه پدیدآورنده
  55. ر.ک. رفیعی، ناصر، علم غیب ائمه(علیهم السلام)، دوفصلنامه مطالعات اهل بیت‌شناسی، ص ۱۷ و ۱۸
  56. ر.ک. نادم، محمدحسن، علم امام، ص ۳۰۶ و ۳۰۷؛ جزایری، سیدمحمود، کارکردهای علم غیب امامان معصوم و شئون ایشان، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
  57. ابن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ج 1، ص 201
  58. ر.ک. جزایری، سیدمحمود، کارکردهای علم غیب امامان معصوم و شئون ایشان، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت؛ وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام
  59. آیۀ 110 سورۀ کهف: «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ»
  60. ر.ک. امینی، ابراهیم، بررسی‌ مسائل کلی‌ امامت، ص ۲۹۵ ـ 298
  61. ر.ک. طباطبایی، سیدمحمد حسین، علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء ص ۳۲۶
  62. ر.ک. مصباح یزدی، محمدتقی، شرح دعای ۴۵ صحیفه سجادیه، وبگاه پدیدآورنده
  63. مانند: نهج البلاغه(صبحی صالح)، ص 99، خطبۀ 70؛ امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمودند: «مَلَکَتْنِی عَیْنِی وَ أَنَا جَالِسٌ، فَسَنَحَ لِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّه ... .» و ...
  64. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام