ظلم‌ستیزی در معارف و سیره سجادی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">مدخل‌های وابسته به این بحث:</div>
| موضوع مرتبط = ظلم‌ستیزی
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ظلم‌ستیزی در قرآن]] - [[ظلم‌ستیزی در حدیث]] - [[ظلم‌ستیزی در نهج‌البلاغه]] - [[ظلم‌ستیزی در سیره پیامبران]] - [[ظلم‌ستیزی در سیره پیامبر خاتم]] - [[ظلم‌ستیزی در معارف و سیره علوی]] - [[ظلم‌ستیزی در معارف و سیره سجادی]] - [[ظلم‌ستیزی در معارف دعا و زیارات]] - [[ظلم‌ستیزی در فقه سیاسی]] - [[ظلم‌ستیزی در اخلاق اسلامی]] - [[ظلم‌ستیزی در معارف مهدویت]] - [[ظلم‌ستیزی در معارف انقلاب اسلامی]] - [[ظلم‌ستیزی از دیدگاه اهل سنت]]</div>
| عنوان مدخل  = ظلم‌ستیزی
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[ظلم‌ستیزی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| مداخل مرتبط = [[ظلم‌ستیزی در قرآن]] - [[ظلم‌ستیزی در سیره پیامبران]] - [[ظلم‌ستیزی در معارف و سیره نبوی]] - [[ظلم‌ستیزی در معارف و سیره فاطمی]] - [[ظلم‌ستیزی در معارف و سیره علوی]] - [[ظلم‌ستیزی در معارف و سیره سجادی]] - [[ظلم‌ستیزی در فقه سیاسی]] - [[ظلم‌ستیزی در معارف مهدویت]] - [[ظلم‌ستیزی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[ظلم‌ستیزی از دیدگاه اهل سنت]]
| پرسش مرتبط  =
}}


== الزامات و مصادیق [[ظلم‌ستیزی از منظر امام سجاد]]{{ع}} ==
== الزامات و مصادیق ظلم‌ستیزی از منظر [[امام سجاد]] {{ع}} ==
===[[شناسایی حق]] ===
=== [[شناسایی حق]] ===
==== [[معناشناسی حق]] ====
==== [[معناشناسی حق]] ====
==== گونه‌شناسی [[حقوق اجتماعی]] در آموزه‌های [[امام سجاد]]{{ع}} ====
==== گونه‌شناسی [[حقوق اجتماعی]] در آموزه‌های [[امام سجاد]] {{ع}} ====
# [[حق رهبر سیاسی]]  
# [[حق رهبر سیاسی]]  
# [[حق رهبر علمی]]  
# [[حق رهبر علمی]]  
خط ۱۷: خط ۱۹:
# [[حق فرزند]]
# [[حق فرزند]]
# [[حق همنشین]]  
# [[حق همنشین]]  
# [[حق همسایه]]
# [[حق همسایه]]  
# [[حق شاکی]]
# [[حق شاکی]]
# [[حق نادان بد رفتار]]  
# [[حق نادان بد رفتار]]  


===سبب‌شناسی وقوع [[ظلم]]===
=== سبب‌شناسی وقوع [[ظلم]] ===
# [[غفلت]]
# [[غفلت]]
# [[کاستی‌های انسانی]]
# [[کاستی‌های انسانی]]
خط ۲۸: خط ۳۰:
# [[دنیاطلبی]]  
# [[دنیاطلبی]]  
# [[تمکن مالی]]  
# [[تمکن مالی]]  
# [[کوچک‌پنداری گناهان]]
# [[کوچک‌پنداری گناهان]]  
# [[حسدورزی]]
# [[حسدورزی]]


===[[ویژگی‌های ظالمان]]===
=== [[ویژگی‌های ظالمان]] ===
# [[ریاکاری و نفاق]]  
# [[ریاکاری و نفاق]]  
# [[طغیانگری]]  
# [[طغیانگری]]  
خط ۳۷: خط ۳۹:
# [[کینه]]
# [[کینه]]
# [[ناسپاسی]]  
# [[ناسپاسی]]  
# [[حیله‌گری]]
# [[حیله‌گری]]  
# [[افشاگری عیوب دیگران]]
# [[افشاگری عیوب دیگران]]
# [[سرزنشگری]]
# [[سرزنشگری]]
# سیاه شدن چهره [[ظالم]] در [[قیامت]]
# سیاه شدن چهره [[ظالم]] در [[قیامت]]


=== [[گونه‌های مواجهه با ظالمان]]===
=== [[گونه‌های مواجهه با ظالمان]] ===
# مواجهه سلبی
# مواجهه سلبی  
## [[انتقاد از مردم کوفه]]
## [[انتقاد از مردم کوفه]]  
## [[انتقاد از حاکم کوفه]] ([[عبیدالله بن زیاد]]): [[اهل بیت]] [[حسینی]]{{عم}} اگر چه [[اسیر]] شدند، اما هیچ‌گاه [[ذلیل]] نشدند. آنان با [[عزت]] [[ایمانی]] و [[شهامت]] [[علوی]]، از [[خون]] [[شهیدان]] به خوبی [[پاسداری]] کردند و به رغم [[خفقان]] [[حاکم]] بر [[جامعه]]، دفاعیه [[الهی]] و دشمن‌شکن خود را، حتی در درون کاخ‌های [[ستمگران]]، قرائت نمودند. زمانی که [[امام]] [[زین العابدین]]{{ع}} وارد [[کوفه]] شد، خطبه‌ای [[بلیغ]] ایراد کرد، به گونه‌ای که [[پشیمانی]] سراپای وجود [[کوفیان]] را فراگرفت<ref>طبرسی، احتجاج، ص۱۵۷؛ نقل از بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۱۳.</ref>. آنگاه که در کاخ، عبیدالله زیاد، رویاروی او قرار گرفت با [[منطق]] رسا بطلان سخنان او را آشکار ساخت. عبیدالله در آغاز نام [[امام]] را پرسید. گفته شد که او "[[علی بن الحسین]]" است. عبیدالله گفت: مگر [[خدا]] [[علی بن الحسین]] را نکشت؟ برخلاف [[انتظار]] و توقع او [[امام]] [[زین العابدین]]{{ع}} فرمود: او [[برادر]] من بود که [[مردم]] او را کشتند. پس از اینکه عبیدالله گفت: بلکه [[خدا]] او را کشت، [[حضرت]] این [[آیه]] را قرائت کرد: {{متن قرآن|اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا}}<ref>«خداوند، جان‌ها را هنگام مرگشان و آن (جان) را که نمرده است هنگام خوابیدن آن می‌گیرد» سوره زمر، آیه ۴۲.</ref>. به این موضوع اشاره کرد که همه امور از [[قدرت الهی]] سرچشمه می‌گیرد. اما تو و [[سپاهیان]] [[یزید]] به [[گناه]] و [[ظلم]] او را به [[شهادت]] رساندید. عبیدالله با شنیدن این جواب [[خشمگین]] شد و [[تصمیم]] به کشتن [[امام]] گرفت؛ [[حضرت زینب]]{{س}} به [[دفاع]] برخاست. و آنگاه که [[امام]] [[زین العابدین]]{{ع}} از عمه‌اش خواست تا آرام بگیرد، رو به عبیدالله زیاد کرد و فرمود: مرا به کشتن [[تهدید]] میکنی، {{متن حدیث|أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنَا عَادَةٌ وَ كَرَامَتَنَا الشَّهَادَةُ}}، مگر نمی‌دانی کشته شدن در [[راه خدا]] [[سیره]] و [[شعار]] ما و [[شهادت]] مایه [[کرامت]] و ارجمندی ما است؟<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۱۸.</ref>.<ref>[[عباس کوثری|کوثری، عباس]]، [[پرتوی از مبارزات امام سجاد (مقاله)|پرتوی از مبارزات امام سجاد]]</ref>
## [[انتقاد از حاکم کوفه]] ([[عبیدالله بن زیاد]]): [[اهل بیت]] [[حسینی]] {{عم}} اگر چه [[اسیر]] شدند، اما هیچ‌گاه [[ذلیل]] نشدند. آنان با [[عزت]] [[ایمانی]] و [[شهامت]] [[علوی]]، از [[خون]] [[شهیدان]] به خوبی [[پاسداری]] کردند و به رغم [[خفقان]] [[حاکم]] بر [[جامعه]]، دفاعیه [[الهی]] و دشمن‌شکن خود را، حتی در درون کاخ‌های [[ستمگران]]، قرائت نمودند. زمانی که [[امام]] [[زین العابدین]] {{ع}} وارد [[کوفه]] شد، خطبه‌ای [[بلیغ]] ایراد کرد، به گونه‌ای که [[پشیمانی]] سراپای وجود [[کوفیان]] را فراگرفت<ref>طبرسی، احتجاج، ص۱۵۷؛ نقل از بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۱۳.</ref>. آنگاه که در کاخ، عبیدالله زیاد، رویاروی او قرار گرفت با [[منطق]] رسا بطلان سخنان او را آشکار ساخت. عبیدالله در آغاز نام [[امام]] را پرسید. گفته شد که او "[[علی بن الحسین]]" است. عبیدالله گفت: مگر [[خدا]] [[علی بن الحسین]] را نکشت؟ برخلاف [[انتظار]] و توقع او [[امام]] [[زین العابدین]] {{ع}} فرمود: او [[برادر]] من بود که [[مردم]] او را کشتند. پس از اینکه عبیدالله گفت: بلکه [[خدا]] او را کشت، [[حضرت]] این [[آیه]] را قرائت کرد: {{متن قرآن|اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا}}<ref>«خداوند، جان‌ها را هنگام مرگشان و آن (جان) را که نمرده است هنگام خوابیدن آن می‌گیرد» سوره زمر، آیه ۴۲.</ref>. به این موضوع اشاره کرد که همه امور از [[قدرت الهی]] سرچشمه می‌گیرد. اما تو و [[سپاهیان]] [[یزید]] به [[گناه]] و [[ظلم]] او را به [[شهادت]] رساندید. عبیدالله با شنیدن این جواب [[خشمگین]] شد و [[تصمیم]] به کشتن [[امام]] گرفت؛ [[حضرت زینب]] {{س}} به [[دفاع]] برخاست. و آنگاه که [[امام]] [[زین العابدین]] {{ع}} از عمه‌اش خواست تا آرام بگیرد، رو به عبیدالله زیاد کرد و فرمود: مرا به کشتن [[تهدید]] میکنی، {{متن حدیث|أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنَا عَادَةٌ وَ كَرَامَتَنَا الشَّهَادَةُ}}، مگر نمی‌دانی کشته شدن در [[راه خدا]] [[سیره]] و [[شعار]] ما و [[شهادت]] مایه [[کرامت]] و ارجمندی ما است؟<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۱۸.</ref>.<ref>[[عباس کوثری|کوثری، عباس]]، [[پرتوی از مبارزات امام سجاد (مقاله)|پرتوی از مبارزات امام سجاد]]</ref>
## [[انتقاد از مردم]] [[شام]]  
## [[انتقاد از مردم]] [[شام]]  
## [[انتقاد از حاکم]] [[شام]] و [[خلیفه]] وقت ([[یزید بن معاویه]])  
## [[انتقاد از حاکم]] [[شام]] و [[خلیفه]] وقت ([[یزید بن معاویه]])  
## [[انتقاد]] از اندیشه‌های ظلم‌پرور
## [[انتقاد]] از اندیشه‌های ظلم‌پرور  
## [[مبارزه علیه جبرگرایی]]  
## [[مبارزه علیه جبرگرایی]]  
## [[مبارزه علیه صوفیگری]]
## [[مبارزه علیه صوفیگری]]  
# مواجهه ایجابی
# مواجهه ایجابی
## [[حفظ و گسترش نهضت عاشورا]]
## [[حفظ و گسترش نهضت عاشورا]]
خط ۵۶: خط ۵۸:
## [[مواجهه نیکو]]
## [[مواجهه نیکو]]


=== [[راهبرد خنثی‌سازی فساد]]===
=== [[راهبرد خنثی‌سازی فساد]] ===
# [[مبارزه با تعصب]] و [[نژادپرستی]]
# [[مبارزه با تعصب]] و [[نژادپرستی]]
# [[مبارزه علیه فقر]]
# [[مبارزه علیه فقر]]


==مؤلفه‌های [[ظلم‌ستیزی از منظر امام سجاد]]{{ع}}==
== مؤلفه‌های [[ظلم‌ستیزی از منظر امام سجاد]] {{ع}} ==
===مؤلفه‌های فردی در [[ظلم‌ستیزی]] ===  
=== مؤلفه‌های فردی در [[ظلم‌ستیزی]] ===  
# [[خداجویی]]
# [[خداجویی]]  
# [[غفلت‌زدایی]]  
# [[غفلت‌زدایی]]  
# [[پناه بردن به خدا]]  
# [[پناه بردن به خدا]]  
# [[یاری‌طلبیدن از خدا]]: "خدایا! بر [[محمد و آل او]][[ درود]] فرست و در مقابل کسی که بر من [[ستم]] روا دارد، دستی (برای جلوگیری از [[ستم]]) و در مقابل کسی که با من [[ستیزه]] جوید، زبانی (برای روشن ساختن [[حق]]) و بر آنکه با من [[دشمنی]] کند،[[ پیروزی]] [[عنایت]] فرما و در مقابل آنکه درباره من [[حیله]] پیشه کند، [[راه]] چاره و در برابر آنکه بر من [[آزار]] رساند، [[توانایی]] عطا کن و بر آنکه به من [[ناسزا]] گوید یا از من [[عیب‌جویی]] کند، [[قدرت]] [[تکذیب]] و در برابر آن کس که مرا [[تهدید]] کند،[[ امنیت]] [[عنایت]] فرما"<ref>صحیفه سجادیه، دعای ۲۰ (مکارم الاخلاق).</ref>.<ref>[[عباس کوثری|کوثری، عباس]]، [[پرتوی از مبارزات امام سجاد (مقاله)|پرتوی از مبارزات امام سجاد]]</ref>
# [[یاری‌طلبیدن از خدا]]: "خدایا! بر [[محمد و آل او]] [[درود]] فرست و در مقابل کسی که بر من [[ستم]] روا دارد، دستی (برای جلوگیری از [[ستم]]) و در مقابل کسی که با من [[ستیزه]] جوید، زبانی (برای روشن ساختن [[حق]]) و بر آنکه با من [[دشمنی]] کند، [[پیروزی]] [[عنایت]] فرما و در مقابل آنکه درباره من [[حیله]] پیشه کند، [[راه]] چاره و در برابر آنکه بر من [[آزار]] رساند، [[توانایی]] عطا کن و بر آنکه به من [[ناسزا]] گوید یا از من [[عیب‌جویی]] کند، [[قدرت]] [[تکذیب]] و در برابر آن کس که مرا [[تهدید]] کند، [[امنیت]] [[عنایت]] فرما"<ref>صحیفه سجادیه، دعای ۲۰ (مکارم الاخلاق).</ref>.<ref>[[عباس کوثری|کوثری، عباس]]، [[پرتوی از مبارزات امام سجاد (مقاله)|پرتوی از مبارزات امام سجاد]]</ref>
# [[اندیشه‌ورزی]]
# [[اندیشه‌ورزی]]
# [[توکل]]
# [[توکل]]
# [[توبه]] و [[اعتذار]]
# [[توبه]] و [[اعتذار]]  
# [[عینیت‌بخشی به آموزه‌ها]]
# [[عینیت‌بخشی به آموزه‌ها]]


===مؤلفه‌های [[اجتماعی]] در [[ظلم‌ستیزی]]===
=== مؤلفه‌های [[اجتماعی]] در [[ظلم‌ستیزی]] ===
# [[نکوهش ستم]]: "خدایا! از تو پوزش میخواهم اگر پیش روی من به کسی [[ستم]] شود و من او را [[یاری]] نکنم، یا نعمتی به من ارزانی شود و [[سپاس]] آن را به جا نیاورم، یا گناهکاری از من عذر خواهد و عذر او را نپذیرم، یا [[نیازمندی]] چیزی بطلبد و او را بر خود مقدم ندارم، یا [[حق]] مرد با [[ایمانی]] بر گردنم آید و آن را بزرگ نشمارم"<ref>صحیفه سجادیه، دعای ۳۸.</ref><ref>[[عباس کوثری|کوثری، عباس]]، [[پرتوی از مبارزات امام سجاد (مقاله)|پرتوی از مبارزات امام سجاد]]</ref>.
# [[نکوهش ستم]]: "خدایا! از تو پوزش میخواهم اگر پیش روی من به کسی [[ستم]] شود و من او را [[یاری]] نکنم، یا نعمتی به من ارزانی شود و [[سپاس]] آن را به جا نیاورم، یا گناهکاری از من عذر خواهد و عذر او را نپذیرم، یا [[نیازمندی]] چیزی بطلبد و او را بر خود مقدم ندارم، یا [[حق]] مرد با [[ایمانی]] بر گردنم آید و آن را بزرگ نشمارم"<ref>صحیفه سجادیه، دعای ۳۸.</ref><ref>[[عباس کوثری|کوثری، عباس]]، [[پرتوی از مبارزات امام سجاد (مقاله)|پرتوی از مبارزات امام سجاد]]</ref>.
# [[محکومیت توجیه‌گران مظالم]]
# [[محکومیت توجیه‌گران مظالم]]  
# [[عدم پیروی از ستمگران]]
# [[عدم پیروی از ستمگران]]  
# [[اعلام برائت از ستمگران]]  
# [[اعلام برائت از ستمگران]]  
# [[هجرت]]
# [[هجرت]]
خط ۸۳: خط ۸۵:
# [[امر به معروف و نهی از منکر]]
# [[امر به معروف و نهی از منکر]]
# [[سنن خداوندی]] و [[سرنوشت تجاوزپیشه‌گان]]
# [[سنن خداوندی]] و [[سرنوشت تجاوزپیشه‌گان]]
# [[تربیت شاگردان مجاهد]]: پس از این که [[امام حسین]]{{ع}} به [[شهادت]] رسید، [[خفقان]] شدیدی بر [[جامعه]] [[حاکم]] گشت. به گونه‌ای که "[[مسعودی]]" می‌نویسد: "[[علی بن الحسین]]{{ع}}،[[ امامت]] را به صورت مخفی و با [[تقیه]] شدید و در زمانی دشوار عهده‌دار گردید"<ref>اثبات الوصیه، ص۱۶۷.</ref>. به این جهت [[امام]]{{ع}} به [[تربیت]] انسان‌هایی [[همت]] گمارد که بتوانند با [[روشنگری]] و توضیح [[معارف الهی]] مسیر [[اسلام راستین]] و [[تشیع]] سرخ [[علوی]] را استمرار بخشند. یکی از این [[شاگردان]] "[[یحیی]] بن ام طویل" است که در [[مسجد پیامبر]]{{صل}}، در [[مدینه]]، برای [[مردم]] سخن میگفت و طرفداران [[ستمگران]] را این چنین مخاطب قرار میداد: "ما [[مخالف]] شما و منکر [[راه]] و روش شما هستیم. میان ما و شما [[دشمنی]] آشکار و همیشگی است. هر کس به [[امام علی]]{{ع}}[[ دشنام]] دهد، [[لعنت خدا]] بر او باد و ما از [[آل مروان]] و آنچه غیر [[خدا]] می‌پرستید، بیزاریم<ref>کلینی، کافی، ج۲، باب مجالسة اهل المعاصی، ص۳۷۹-۳۸۰.</ref>. به همین جهت "[[حجاج]] بن [[یوسف]]" دست‌ها و پاهای او را [[قطع]] کرد و این [[شاگرد]] [[مکتب]] [[عشق]] با [[شهادت]]، که [[هنر]] مردان [[خدا]] است،[[ دنیا]] را [[وداع]] کرد"<ref>اختیار معرفة الرجال، ص۱۲۳.</ref>. اصولاً [[شخصیت امام]] [[زین العابدین]]{{ع}} به عنوان نمونه‌ای متعالی از [[مبارزه]] علیه [[حکومت اموی]] مطرح بود [[مردم]] او را با همین جهت‌گیری میشناختند. در همین راستا نام و یاد آنان از نظر [[خلفای بنی امیه]][[ جرم]] محسوب میشد و کسانی که آن [[حضرت]] از آنان [[ستایش]] و یا تعریف میکرد، به زندان افکند از "[[بیت المال]]" [[محروم]] میساختند. چنانکه [[فرزدق]] شاعر همین [[عاقبت]] و فرجام را یافت و او که فقط شعری در [[مدح]] [[علی بن الحسین]]{{ع}} خواند به زندان افتاد و نامش از [[دیوان]] [[مالی]] حذف شد. بدین‌خاطر بود که [[دشمنان]] نتوانستند [[حضرت سجاد]]{{ع}} را [[تحمل]] کنند و در سال ۹۵ [[هجری قمری]]، در سن پنجاه و هفت سالگی، به [[دست]] هشام بن [[عبدالملک]] و به [[نقلی]] [[ولید]] بن [[عبدالملک]] به [[شهادت]] رسید و با غروب غمگینانه خویش [[جهان تشیع]] را [[عزادار]] ساخت<ref>وفات حضرت را در دوازدهم، هجدهم یا بیست و پنجم محرم سال ۹۵ یا ۹۴ هجری نقل کرده‌اند.</ref><ref>[[عباس کوثری|کوثری، عباس]]، [[پرتوی از مبارزات امام سجاد (مقاله)|پرتوی از مبارزات امام سجاد]]</ref>.
# [[تربیت شاگردان مجاهد]]: پس از این که [[امام حسین]] {{ع}} به [[شهادت]] رسید، [[خفقان]] شدیدی بر [[جامعه]] [[حاکم]] گشت. به گونه‌ای که "[[مسعودی]]" می‌نویسد: "[[علی بن الحسین]] {{ع}}،[[امامت]] را به صورت مخفی و با [[تقیه]] شدید و در زمانی دشوار عهده‌دار گردید"<ref>اثبات الوصیه، ص۱۶۷.</ref>. به این جهت [[امام]] {{ع}} به [[تربیت]] انسان‌هایی [[همت]] گمارد که بتوانند با [[روشنگری]] و توضیح [[معارف الهی]] مسیر [[اسلام راستین]] و [[تشیع]] سرخ [[علوی]] را استمرار بخشند. یکی از این [[شاگردان]] "[[یحیی]] بن ام طویل" است که در [[مسجد پیامبر]] {{صل}}، در [[مدینه]]، برای [[مردم]] سخن میگفت و طرفداران [[ستمگران]] را این چنین مخاطب قرار میداد: "ما [[مخالف]] شما و منکر [[راه]] و روش شما هستیم. میان ما و شما [[دشمنی]] آشکار و همیشگی است. هر کس به [[امام علی]] {{ع}}[[دشنام]] دهد، [[لعنت خدا]] بر او باد و ما از [[آل مروان]] و آنچه غیر [[خدا]] می‌پرستید، بیزاریم<ref>کلینی، کافی، ج۲، باب مجالسة اهل المعاصی، ص۳۷۹-۳۸۰.</ref>. به همین جهت "[[حجاج]] بن [[یوسف]]" دست‌ها و پاهای او را [[قطع]] کرد و این [[شاگرد]] [[مکتب]] [[عشق]] با [[شهادت]]، که [[هنر]] مردان [[خدا]] است، [[دنیا]] را [[وداع]] کرد"<ref>اختیار معرفة الرجال، ص۱۲۳.</ref>. اصولاً [[شخصیت امام]] [[زین العابدین]] {{ع}} به عنوان نمونه‌ای متعالی از [[مبارزه]] علیه [[حکومت اموی]] مطرح بود [[مردم]] او را با همین جهت‌گیری میشناختند. در همین راستا نام و یاد آنان از نظر [[خلفای بنی امیه]] [[جرم]] محسوب میشد و کسانی که آن [[حضرت]] از آنان [[ستایش]] و یا تعریف میکرد، به زندان افکند از "[[بیت المال]]" [[محروم]] می‌ساختند. چنانکه [[فرزدق]] شاعر همین [[عاقبت]] و فرجام را یافت و او که فقط شعری در [[مدح]] [[علی بن الحسین]] {{ع}} خواند به زندان افتاد و نامش از [[دیوان مالی]] حذف شد. بدین‌خاطر بود که [[دشمنان]] نتوانستند [[حضرت سجاد]] {{ع}} را [[تحمل]] کنند و در سال ۹۵ [[هجری قمری]]، در سن پنجاه و هفت سالگی، به [[دست]] [[هشام بن عبدالملک]] و به [[نقلی]] [[ولید بن عبدالملک]] به [[شهادت]] رسید و با غروب غمگینانه خویش [[جهان تشیع]] را [[عزادار]] ساخت<ref>وفات حضرت را در دوازدهم، هجدهم یا بیست و پنجم محرم سال ۹۵ یا ۹۴ هجری نقل کرده‌اند.</ref><ref>[[عباس کوثری|کوثری، عباس]]، [[پرتوی از مبارزات امام سجاد (مقاله)|پرتوی از مبارزات امام سجاد]]</ref>.
# [[مبارزه با عامان درباری]]: "[[محمد بن مسلم زهری]]" که از [[دانشمندان]] [[دینی]] آن عصر به شمار می‌آمد، در زمان [[حکومت]] "[[عبدالملک مروان]]" جذب دربار شد و تا آخر [[عمر]] با دربار [[بنی امیه]] [[همکاری]] نزدیک داشت. [[امام سجاد]]{{ع}} در نامه‌ای او را [[توبیخ]] و [[سرزنش]] کرد. به فرازهایی از آن [[پیام]] توجه کنید:
# [[مبارزه با عامان درباری]]: "[[محمد بن مسلم زهری]]" که از [[دانشمندان]] [[دینی]] آن عصر به شمار می‌آمد، در زمان [[حکومت]] "[[عبدالملک مروان]]" جذب دربار شد و تا آخر [[عمر]] با دربار [[بنی امیه]] [[همکاری]] نزدیک داشت. [[امام سجاد]] {{ع}} در نامه‌ای او را [[توبیخ]] و [[سرزنش]] کرد. به فرازهایی از آن [[پیام]] توجه کنید:
#در آغاز [[نامه]] خطاب به او می‌نویسد: تو در حالتی قرار گرفته‌ای که هر کس از این وضع تو اطلاع یابد سزاوار است به حال تو ترحم کند.
# در آغاز [[نامه]] خطاب به او می‌نویسد: تو در حالتی قرار گرفته‌ای که هر کس از این وضع تو اطلاع یابد سزاوار است به حال تو ترحم کند.
# بدان کمترین چیزی که [[کتمان]] کردی و سبک‌ترین چیزی که بر دوش گرفتی، این است که [[وحشت]] [[ستمگر]] را به [[آرامش]] تبدیل کردی و چون به او نزدیک شدی و [[دعوت]] او را [[اجابت]] نمودی، [[راه]] [[گمراهی]] را برای او هموار ساختی.
# بدان کمترین چیزی که [[کتمان]] کردی و سبک‌ترین چیزی که بر دوش گرفتی، این است که [[وحشت]] [[ستمگر]] را به [[آرامش]] تبدیل کردی و چون به او نزدیک شدی و [[دعوت]] او را [[اجابت]] نمودی، [[راه]] [[گمراهی]] را برای او هموار ساختی.
# آنگاه که چیزهایی به تو دادند که [[حق]] تو نبود، گرفتی و به فردی نزدیک شدی که هیچ حقی را به کسی باز نگردانده است و هنگامی که تو را به خود نزدیک ساخت، هیچ باطلی را برطرف نکردی و کسی را که [[دشمن]] خداست، به [[دوستی]] خویش گزیدی.
# آنگاه که چیزهایی به تو دادند که [[حق]] تو نبود، گرفتی و به فردی نزدیک شدی که هیچ حقی را به کسی باز نگردانده است و هنگامی که تو را به خود نزدیک ساخت، هیچ باطلی را برطرف نکردی و کسی را که [[دشمن]] خداست، به [[دوستی]] خویش گزیدی.
# اینک از تمام منصب‌های خویش [[کناره‌گیری]] کن تا به [[پاکان]] و [[صالحان]] پیشین ملحق شوی.
# اینک از تمام منصب‌های خویش [[کناره‌گیری]] کن تا به [[پاکان]] و [[صالحان]] پیشین ملحق شوی.
# نزدیک‌ترین [[وزیران]] و قوی‌ترین یارانشان به قدری که تو [[فساد]] آنها را در چشم [[مردم]] [[صلاح]] جلوه دادی، نتوانسته‌اند به آنان کمک کنند<ref>تحف العقول، «سخنان امام زین العابدین{{ع}}».</ref><ref>[[عباس کوثری|کوثری، عباس]]، [[پرتوی از مبارزات امام سجاد (مقاله)|پرتوی از مبارزات امام سجاد]]</ref>.
# نزدیک‌ترین [[وزیران]] و قوی‌ترین یارانشان به قدری که تو [[فساد]] آنها را در چشم [[مردم]] [[صلاح]] جلوه دادی، نتوانسته‌اند به آنان کمک کنند<ref>تحف العقول، «سخنان امام زین العابدین {{ع}}».</ref><ref>[[عباس کوثری|کوثری، عباس]]، [[پرتوی از مبارزات امام سجاد (مقاله)|پرتوی از مبارزات امام سجاد]]</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل‌ وابسته}}
{{مدخل وابسته}}
* [[ظلم]]
* [[ظلم]]
* [[امر به معروف و نهی از منکر]]
* [[امر به معروف و نهی از منکر]]
خط ۱۲۱: خط ۱۲۳:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:ظلم]]
[[رده:ظلم‌ستیزی در معارف و سیره سجادی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۰۲

الزامات و مصادیق ظلم‌ستیزی از منظر امام سجاد (ع)

شناسایی حق

معناشناسی حق

گونه‌شناسی حقوق اجتماعی در آموزه‌های امام سجاد (ع)

  1. حق رهبر سیاسی
  2. حق رهبر علمی
  3. حق مالک
  4. حقوق زیردستان
  5. حق جاهل بر عالم
  6. حق همسران
  7. حق والدین
  8. حق فرزند
  9. حق همنشین
  10. حق همسایه
  11. حق شاکی
  12. حق نادان بد رفتار

سبب‌شناسی وقوع ظلم

  1. غفلت
  2. کاستی‌های انسانی
  3. خودبزرگ‌بینی
  4. جهل و نادانی
  5. دنیاطلبی
  6. تمکن مالی
  7. کوچک‌پنداری گناهان
  8. حسدورزی

ویژگی‌های ظالمان

  1. ریاکاری و نفاق
  2. طغیانگری
  3. حسد
  4. کینه
  5. ناسپاسی
  6. حیله‌گری
  7. افشاگری عیوب دیگران
  8. سرزنشگری
  9. سیاه شدن چهره ظالم در قیامت

گونه‌های مواجهه با ظالمان

  1. مواجهه سلبی
    1. انتقاد از مردم کوفه
    2. انتقاد از حاکم کوفه (عبیدالله بن زیاد): اهل بیت حسینی (ع) اگر چه اسیر شدند، اما هیچ‌گاه ذلیل نشدند. آنان با عزت ایمانی و شهامت علوی، از خون شهیدان به خوبی پاسداری کردند و به رغم خفقان حاکم بر جامعه، دفاعیه الهی و دشمن‌شکن خود را، حتی در درون کاخ‌های ستمگران، قرائت نمودند. زمانی که امام زین العابدین (ع) وارد کوفه شد، خطبه‌ای بلیغ ایراد کرد، به گونه‌ای که پشیمانی سراپای وجود کوفیان را فراگرفت[۱]. آنگاه که در کاخ، عبیدالله زیاد، رویاروی او قرار گرفت با منطق رسا بطلان سخنان او را آشکار ساخت. عبیدالله در آغاز نام امام را پرسید. گفته شد که او "علی بن الحسین" است. عبیدالله گفت: مگر خدا علی بن الحسین را نکشت؟ برخلاف انتظار و توقع او امام زین العابدین (ع) فرمود: او برادر من بود که مردم او را کشتند. پس از اینکه عبیدالله گفت: بلکه خدا او را کشت، حضرت این آیه را قرائت کرد: ﴿اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا[۲]. به این موضوع اشاره کرد که همه امور از قدرت الهی سرچشمه می‌گیرد. اما تو و سپاهیان یزید به گناه و ظلم او را به شهادت رساندید. عبیدالله با شنیدن این جواب خشمگین شد و تصمیم به کشتن امام گرفت؛ حضرت زینب (س) به دفاع برخاست. و آنگاه که امام زین العابدین (ع) از عمه‌اش خواست تا آرام بگیرد، رو به عبیدالله زیاد کرد و فرمود: مرا به کشتن تهدید میکنی، «أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنَا عَادَةٌ وَ كَرَامَتَنَا الشَّهَادَةُ»، مگر نمی‌دانی کشته شدن در راه خدا سیره و شعار ما و شهادت مایه کرامت و ارجمندی ما است؟[۳].[۴]
    3. انتقاد از مردم شام
    4. انتقاد از حاکم شام و خلیفه وقت (یزید بن معاویه)
    5. انتقاد از اندیشه‌های ظلم‌پرور
    6. مبارزه علیه جبرگرایی
    7. مبارزه علیه صوفیگری
  2. مواجهه ایجابی
    1. حفظ و گسترش نهضت عاشورا
    2. تربیت نیرو (کادرسازی)
    3. مواجهه نیکو

راهبرد خنثی‌سازی فساد

  1. مبارزه با تعصب و نژادپرستی
  2. مبارزه علیه فقر

مؤلفه‌های ظلم‌ستیزی از منظر امام سجاد (ع)

مؤلفه‌های فردی در ظلم‌ستیزی

  1. خداجویی
  2. غفلت‌زدایی
  3. پناه بردن به خدا
  4. یاری‌طلبیدن از خدا: "خدایا! بر محمد و آل او درود فرست و در مقابل کسی که بر من ستم روا دارد، دستی (برای جلوگیری از ستم) و در مقابل کسی که با من ستیزه جوید، زبانی (برای روشن ساختن حق) و بر آنکه با من دشمنی کند، پیروزی عنایت فرما و در مقابل آنکه درباره من حیله پیشه کند، راه چاره و در برابر آنکه بر من آزار رساند، توانایی عطا کن و بر آنکه به من ناسزا گوید یا از من عیب‌جویی کند، قدرت تکذیب و در برابر آن کس که مرا تهدید کند، امنیت عنایت فرما"[۵].[۶]
  5. اندیشه‌ورزی
  6. توکل
  7. توبه و اعتذار
  8. عینیت‌بخشی به آموزه‌ها

مؤلفه‌های اجتماعی در ظلم‌ستیزی

  1. نکوهش ستم: "خدایا! از تو پوزش میخواهم اگر پیش روی من به کسی ستم شود و من او را یاری نکنم، یا نعمتی به من ارزانی شود و سپاس آن را به جا نیاورم، یا گناهکاری از من عذر خواهد و عذر او را نپذیرم، یا نیازمندی چیزی بطلبد و او را بر خود مقدم ندارم، یا حق مرد با ایمانی بر گردنم آید و آن را بزرگ نشمارم"[۷][۸].
  2. محکومیت توجیه‌گران مظالم
  3. عدم پیروی از ستمگران
  4. اعلام برائت از ستمگران
  5. هجرت
  6. یاری‌رسانی به مظلومان
  7. دعا و دلسوزی برای هدایت‌یابی ظالم
  8. دستگیری از بیچارگان و تهیدستان
  9. برخورد عتاب‌آمیز و تند
  10. امر به معروف و نهی از منکر
  11. سنن خداوندی و سرنوشت تجاوزپیشه‌گان
  12. تربیت شاگردان مجاهد: پس از این که امام حسین (ع) به شهادت رسید، خفقان شدیدی بر جامعه حاکم گشت. به گونه‌ای که "مسعودی" می‌نویسد: "علی بن الحسین (ع)،امامت را به صورت مخفی و با تقیه شدید و در زمانی دشوار عهده‌دار گردید"[۹]. به این جهت امام (ع) به تربیت انسان‌هایی همت گمارد که بتوانند با روشنگری و توضیح معارف الهی مسیر اسلام راستین و تشیع سرخ علوی را استمرار بخشند. یکی از این شاگردان "یحیی بن ام طویل" است که در مسجد پیامبر (ص)، در مدینه، برای مردم سخن میگفت و طرفداران ستمگران را این چنین مخاطب قرار میداد: "ما مخالف شما و منکر راه و روش شما هستیم. میان ما و شما دشمنی آشکار و همیشگی است. هر کس به امام علی (ع)دشنام دهد، لعنت خدا بر او باد و ما از آل مروان و آنچه غیر خدا می‌پرستید، بیزاریم[۱۰]. به همین جهت "حجاج بن یوسف" دست‌ها و پاهای او را قطع کرد و این شاگرد مکتب عشق با شهادت، که هنر مردان خدا است، دنیا را وداع کرد"[۱۱]. اصولاً شخصیت امام زین العابدین (ع) به عنوان نمونه‌ای متعالی از مبارزه علیه حکومت اموی مطرح بود مردم او را با همین جهت‌گیری میشناختند. در همین راستا نام و یاد آنان از نظر خلفای بنی امیه جرم محسوب میشد و کسانی که آن حضرت از آنان ستایش و یا تعریف میکرد، به زندان افکند از "بیت المال" محروم می‌ساختند. چنانکه فرزدق شاعر همین عاقبت و فرجام را یافت و او که فقط شعری در مدح علی بن الحسین (ع) خواند به زندان افتاد و نامش از دیوان مالی حذف شد. بدین‌خاطر بود که دشمنان نتوانستند حضرت سجاد (ع) را تحمل کنند و در سال ۹۵ هجری قمری، در سن پنجاه و هفت سالگی، به دست هشام بن عبدالملک و به نقلی ولید بن عبدالملک به شهادت رسید و با غروب غمگینانه خویش جهان تشیع را عزادار ساخت[۱۲][۱۳].
  13. مبارزه با عامان درباری: "محمد بن مسلم زهری" که از دانشمندان دینی آن عصر به شمار می‌آمد، در زمان حکومت "عبدالملک مروان" جذب دربار شد و تا آخر عمر با دربار بنی امیه همکاری نزدیک داشت. امام سجاد (ع) در نامه‌ای او را توبیخ و سرزنش کرد. به فرازهایی از آن پیام توجه کنید:
  14. در آغاز نامه خطاب به او می‌نویسد: تو در حالتی قرار گرفته‌ای که هر کس از این وضع تو اطلاع یابد سزاوار است به حال تو ترحم کند.
  15. بدان کمترین چیزی که کتمان کردی و سبک‌ترین چیزی که بر دوش گرفتی، این است که وحشت ستمگر را به آرامش تبدیل کردی و چون به او نزدیک شدی و دعوت او را اجابت نمودی، راه گمراهی را برای او هموار ساختی.
  16. آنگاه که چیزهایی به تو دادند که حق تو نبود، گرفتی و به فردی نزدیک شدی که هیچ حقی را به کسی باز نگردانده است و هنگامی که تو را به خود نزدیک ساخت، هیچ باطلی را برطرف نکردی و کسی را که دشمن خداست، به دوستی خویش گزیدی.
  17. اینک از تمام منصب‌های خویش کناره‌گیری کن تا به پاکان و صالحان پیشین ملحق شوی.
  18. نزدیک‌ترین وزیران و قوی‌ترین یارانشان به قدری که تو فساد آنها را در چشم مردم صلاح جلوه دادی، نتوانسته‌اند به آنان کمک کنند[۱۴][۱۵].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. طبرسی، احتجاج، ص۱۵۷؛ نقل از بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۱۳.
  2. «خداوند، جان‌ها را هنگام مرگشان و آن (جان) را که نمرده است هنگام خوابیدن آن می‌گیرد» سوره زمر، آیه ۴۲.
  3. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۱۸.
  4. کوثری، عباس، پرتوی از مبارزات امام سجاد
  5. صحیفه سجادیه، دعای ۲۰ (مکارم الاخلاق).
  6. کوثری، عباس، پرتوی از مبارزات امام سجاد
  7. صحیفه سجادیه، دعای ۳۸.
  8. کوثری، عباس، پرتوی از مبارزات امام سجاد
  9. اثبات الوصیه، ص۱۶۷.
  10. کلینی، کافی، ج۲، باب مجالسة اهل المعاصی، ص۳۷۹-۳۸۰.
  11. اختیار معرفة الرجال، ص۱۲۳.
  12. وفات حضرت را در دوازدهم، هجدهم یا بیست و پنجم محرم سال ۹۵ یا ۹۴ هجری نقل کرده‌اند.
  13. کوثری، عباس، پرتوی از مبارزات امام سجاد
  14. تحف العقول، «سخنان امام زین العابدین (ع)».
  15. کوثری، عباس، پرتوی از مبارزات امام سجاد