بحث:آثار سیاسی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '[[[[' به '[[') |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==پاسخ تفصیلی== | ==پاسخ تفصیلی== | ||
==بازشناسی [[سیاسی]] [[انتظار]]== | ==بازشناسی [[سیاسی]] [[انتظار]]== | ||
*[[انسانها]] خواستار [[حکومتی]] [[صالح]]، دور از منکر و [[ریا]] فریبند، حاکمی را میطلبند که در طریق [[خدمت | *[[انسانها]] خواستار [[حکومتی]] [[صالح]]، دور از منکر و [[ریا]] فریبند، حاکمی را میطلبند که در طریق [[خدمت به مردم]] و از خود [[مردم]] باشد. بتواند ارزشهای انسانی را در [[جهان]] [[حاکم]] سازد، [[ظلم]] و اختناق را نفی کند، به طرد [[استکبار]] و استعباد بپردازد. [[انسانها]] خواستار [[نظامی]] هستند که در آن ضعیف و [[قوی]] به یک چشم دیده شوند، روابط ملی براساس [[انسانیت]] و [[تقوا]] و [[صلح]] و [[عدالت]] و روابط خارجی براساس [[حسن]] همجواری، رعایت به [[حقوق]] [[انسانها]] باشد. استعمارها و استثمارها از [[جامعه]] ریشهکن شوند، ابرقدرتها مطامع خویش را در کشورهای ضعیف جستجو نکنند. [[انسانها]] خواستار سیاستی [[الهی]] و [[حکومتی]] [[واحد]] هستند، سیاستی که حد و مرز جغرافیایی نشناسد و [[حکومتی]] که مخصوص تیپ و نژادی خاص نباشد. همه در زیر لوای واحدی گرد هم آیند و [[رهبر]] و راهنمایشان [[قانون]] واحدی باشد. [[بشریت]] خواستار آن است که [[حکومتی]] تشکیل شود که در آن [[حق]] وتو نباشد، تحریمهای [[اقتصادی]] به خاطر وصول به اهداف توسعه طلبانهشان صورت نگیرد، امپریالیزم [[فرهنگی]] جای پایی نداشته باشد، به ضعیف بدان گونه نظر شود که به [[قوی]] و به سیاه همانگونه [[عنایت]] شود که به سفید. بحث از مسأله منطقه و نژاد نباشد و سخن از رجزخوانیها و معرکهگیریها و حملههای [[نظامی]] ابرقدرتها به میان نیاید<ref>ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶.</ref>. | ||
*بدون [[شک]] با توجه به جهانیبودن [[حکومت حضرت مهدی]] {{ع}}، و زمینههای فراهم شده در عرصۀ بین الملل، امروزه بیش از هر زمان دیگر [[نیازمند]] بازشناسی و بازنمایی آثار و ابعاد [[سیاسی]] [[حکومت جهانی]] آن [[حضرت]] به جهانیان هستیم و این، خود، مسئولیتی اساسی بر دوش [[دانشمندان]] [[علوم دینی]] است<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص۶۸</ref>. | *بدون [[شک]] با توجه به جهانیبودن [[حکومت حضرت مهدی]] {{ع}}، و زمینههای فراهم شده در عرصۀ بین الملل، امروزه بیش از هر زمان دیگر [[نیازمند]] بازشناسی و بازنمایی آثار و ابعاد [[سیاسی]] [[حکومت جهانی]] آن [[حضرت]] به جهانیان هستیم و این، خود، مسئولیتی اساسی بر دوش [[دانشمندان]] [[علوم دینی]] است<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص۶۸</ref>. | ||
*اگر چه به دست آوردن [[آمادگی]] در عرصه [[اعتقادی]]، عرصههای دیگر را نیز در بر داشته و آنها را نیز به دست میدهد، اما به جهت [[زمینهسازی]] در این عرصه باید گفت: [[مشتاقان]] برپایی [[حکومت عدل جهانی]] میبایست زمینههای [[سیاسی]] این اتفاق بزرگ را نیز فراهم نمایند؛ که به نظر میرسد این [[زمینهسازی]] در دو محور تلاشهای [[علمی]] و عملی صورت پذیرد: نخست آشناشدن علاقهمندان آن [[حضرت]] با روشهای [[سیاسی]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} در برپایی [[حکومت جهانی]] و به بیان دیگر، [[روش سیاسی]] [[حضرت]] در [[عصر ظهور]] و دیگر، آشناکردن دیگران با این اندیشۀ بلند [[سیاسی]] که البته بیرون آوردن این اندیشۀ [[سیاسی]] از بین [[روایات]] در دست، کاری شدنی، اما سخت است که تا کنون آنگونه که [[شایسته]] است، صورت نپذیرفته است<ref>ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی حضرت مهدی{{ع}}، ص۸۴ - ۷۹.</ref>. | *اگر چه به دست آوردن [[آمادگی]] در عرصه [[اعتقادی]]، عرصههای دیگر را نیز در بر داشته و آنها را نیز به دست میدهد، اما به جهت [[زمینهسازی]] در این عرصه باید گفت: [[مشتاقان]] برپایی [[حکومت عدل جهانی]] میبایست زمینههای [[سیاسی]] این اتفاق بزرگ را نیز فراهم نمایند؛ که به نظر میرسد این [[زمینهسازی]] در دو محور تلاشهای [[علمی]] و عملی صورت پذیرد: نخست آشناشدن علاقهمندان آن [[حضرت]] با روشهای [[سیاسی]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} در برپایی [[حکومت جهانی]] و به بیان دیگر، [[روش سیاسی]] [[حضرت]] در [[عصر ظهور]] و دیگر، آشناکردن دیگران با این اندیشۀ بلند [[سیاسی]] که البته بیرون آوردن این اندیشۀ [[سیاسی]] از بین [[روایات]] در دست، کاری شدنی، اما سخت است که تا کنون آنگونه که [[شایسته]] است، صورت نپذیرفته است<ref>ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی حضرت مهدی{{ع}}، ص۸۴ - ۷۹.</ref>. | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
#[[حقطلبی]]، [[ظلم]] ستیزی و [[نفی طاغوت]]: افراد و گروههای [[مفسد]] در [[جامعه]]، به [[دلیل]] [[منافع]] [[نامشروع]] خویش، از اقدامات [[فساد]] انگیز خود دست نمیکشند و همواره [[فساد]] را گسترش میدهند و علاوه بر خود، مسیر جامعۀ انسانی را نیز دچار اختلال میکنند. از این رو، راه [[اصلاح]] جامعۀ منوط به حذف این موانع [[فساد]] با برخوردهای عملی و قهرآمیز میگردد. بنابراین، کاربرد شیوه [[اصلاح]] متناسب با این وضعیت ضروری است. [[آیات قرآن کریم]] به صراحت بر [[ضرورت]] بهکارگیری روش [[حقطلبی]] و [[ظلم]] ستیزی در [[اصلاح]] [[مفاسد]] تأکید دارند. [[دستور]] به مقاتله با ائمۀ [[کفر]] در همین راستا صادر شده است. سران [[کفر]] برخلاف همۀ [[موازین]] و تعهدات انسانی و [[حقوقی]] به پای [[مال]] کردن [[مصالح]] عمومی [[جامعه]] میپردازند و جز به مطامع [[پست]] خویش، به چیز دیگری نمیاندیشند. بی [[گمان]] در برخورد با چنین مفسدانی، تنها روشهای [[خشونت]] آمیز مؤثر است و تا این موانع [[فساد]] از سرراه برداشته نشوند، [[امید]] به [[اصلاح]] این گونه افراد و [[جوامع]]، سرابی بیش نخواهد بود. از این رو، [[مأموریت]] مهم و خطیر همه [[پیامبران الهی]]، [[مبارزه]] با [[طواغیت]] زمان خود بوده است<ref>{{متن قرآن|اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى}}«به سوی فرعون روان شو که او سرکشی کرده است» سوره طه، آیه ۲۴.</ref>. بی [[گمان]]، حرکت اصلاحی [[جامعه]] به سبب افرادی اندک و سودجو، نمیبایست متوقف شود و اگر این افراد مانعند، باید با آنان برخورد کرد و به همین جهت، با وجود آنکه [[خداوند]] درباره تعدیات [[فرعون]] به [[موسی]] {{ع}} امر نمود تا او را [[هدایت]] کند، وقتی [[موسی]] {{ع}} [[پیشرفت]] [[جامعه]] را با وجود [[فرعون]] متوقف دید، به مقابله با [[ظلم]] و طرد [[شرک]] [[فرعونی]] پرداخت<ref>{{متن قرآن|فَأَرَادَ أَن يَسْتَفِزَّهُم مِّنَ الْأَرْضِ فَأَغْرَقْنَاهُ وَ مَن مَّعَهُ جَمِيعًا}}«بنابراین (فرعون) بر آن شد که آنان را از آن سرزمین براندازد؛ ما هم او و آنان را که با وی بودند همه را غرق کردیم» سوره اسراء، آیه ۱۰۳.</ref>. گذشته از [[طواغیت]]، افراد و گروههایی نیز که به [[دعوت]] اصلاحی پاسخ مثبت ندهند و با آن از در [[ستیز]] و [[نبرد]] مسلحانه برخیزند، به تعبیر [[قرآن]] از [[مفسدان]] هستند و با آنان نیز باید برخورد [[قاطع]] و عملی کرد تا [[جامعه]] [[انسانها]] از لوث وجودشان [[پاک]] گردد. [[دستور]] [[جهاد]] با [[کافران]] و [[منافقان]] که درصدد [[تخریب]] پایههای ایمانی و [[عقیدتی]] صحیح در جامعهاند و با [[حکومت دینی]] [[پیامبر]] درگیر میشوند<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا جَزَ ؤُاْ الَّذِينَ يحَُارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فىِ الْأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الْأَرْضِ ذَالِكَ لَهُمْ خِزْىٌ فىِ الدُّنْيَا وَ لَهُمْ فىِ الاَْخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيم}}«کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمیخیزند و در زمین به تبهکاری میکوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دستها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسی» سوره مائده، آیه ۳۳.</ref>، در همین راستا ارائه شده است: {{متن قرآن|يَأَيهَُّا النَّبىُِّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيهِْمْ}}<ref>«ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر و جایگاهشان دوزخ است و (این) پایانه، بد است» سوره توبه، آیه ۷۳.</ref>، هم چنین [[خداوند]] [[برتری]] [[کافران]] و [[طاغوت]] را بر [[مؤمنان]] مقرر نفرموده است<ref>{{متن قرآن|وَ لَن يجَْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلىَ المُْؤْمِنِينَ سَبِيلا}}«و او هرگز برای کافران به زیان مسلمانان راهی نگشوده است» سوره نساء، آیه ۱۴۱.</ref>غ از این رو، [[منتظر واقعی]] کسی است که به جامعۀ [[فاسد]] زمانه خویش [[دل]] نبندد و اگر [[انحراف]] و کژی ببیند، [[اعتراض]] کند و با [[پیروی]] از [[سیره]] مولا و [[محبوب]] خویش درصدد [[اصلاح]] آن برآید: {{متن قرآن|* قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُواْ لِلَّهِ مَثْنىَ وَ فُرَادَى}}<ref>«بگو: تنها شما را به (سخن) یگانهای اندرز میدهم و آن اینکه: دو تن دو تن و تک تک برای خداوند قیام کنید» سوره سبأ، آیه ۴۶.</ref>. استاد [[شهید مطهری]] در این باره میفرماید<ref>ر.ک. مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب امام مهدی{{ع}}، ص۲۰.</ref>: "[[ظهور]] [[مهدی موعود]] حلقهای است از حلقات [[مبارزه]] [[اهل حق]] و [[اهل باطل]] که به [[پیروزی]] نهایی [[اهل حق]] منتهی میشود. سهیم بودن یک فرد در این [[سعادت]]، موقوف به این است که آن فرد عملاً در گروه [[اهل حق]] باشد. آیاتی که بدانها در [[روایات]] استناد شده است، نشان میدهد که [[مهدی موعود]] {{ع}} [[مظهر]] نویدی است که به اهل [[ایمان]] و [[عمل صالح]] داده شده است؛ [[مظهر]] [[پیروزی]] نهایی اهل [[ایمان]] است"<ref>ر.ک. موسوی، سید مهدی، تربیت سیاسی در پرتو انتظار، ص ۳۸-۳۹.</ref>. | #[[حقطلبی]]، [[ظلم]] ستیزی و [[نفی طاغوت]]: افراد و گروههای [[مفسد]] در [[جامعه]]، به [[دلیل]] [[منافع]] [[نامشروع]] خویش، از اقدامات [[فساد]] انگیز خود دست نمیکشند و همواره [[فساد]] را گسترش میدهند و علاوه بر خود، مسیر جامعۀ انسانی را نیز دچار اختلال میکنند. از این رو، راه [[اصلاح]] جامعۀ منوط به حذف این موانع [[فساد]] با برخوردهای عملی و قهرآمیز میگردد. بنابراین، کاربرد شیوه [[اصلاح]] متناسب با این وضعیت ضروری است. [[آیات قرآن کریم]] به صراحت بر [[ضرورت]] بهکارگیری روش [[حقطلبی]] و [[ظلم]] ستیزی در [[اصلاح]] [[مفاسد]] تأکید دارند. [[دستور]] به مقاتله با ائمۀ [[کفر]] در همین راستا صادر شده است. سران [[کفر]] برخلاف همۀ [[موازین]] و تعهدات انسانی و [[حقوقی]] به پای [[مال]] کردن [[مصالح]] عمومی [[جامعه]] میپردازند و جز به مطامع [[پست]] خویش، به چیز دیگری نمیاندیشند. بی [[گمان]] در برخورد با چنین مفسدانی، تنها روشهای [[خشونت]] آمیز مؤثر است و تا این موانع [[فساد]] از سرراه برداشته نشوند، [[امید]] به [[اصلاح]] این گونه افراد و [[جوامع]]، سرابی بیش نخواهد بود. از این رو، [[مأموریت]] مهم و خطیر همه [[پیامبران الهی]]، [[مبارزه]] با [[طواغیت]] زمان خود بوده است<ref>{{متن قرآن|اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى}}«به سوی فرعون روان شو که او سرکشی کرده است» سوره طه، آیه ۲۴.</ref>. بی [[گمان]]، حرکت اصلاحی [[جامعه]] به سبب افرادی اندک و سودجو، نمیبایست متوقف شود و اگر این افراد مانعند، باید با آنان برخورد کرد و به همین جهت، با وجود آنکه [[خداوند]] درباره تعدیات [[فرعون]] به [[موسی]] {{ع}} امر نمود تا او را [[هدایت]] کند، وقتی [[موسی]] {{ع}} [[پیشرفت]] [[جامعه]] را با وجود [[فرعون]] متوقف دید، به مقابله با [[ظلم]] و طرد [[شرک]] [[فرعونی]] پرداخت<ref>{{متن قرآن|فَأَرَادَ أَن يَسْتَفِزَّهُم مِّنَ الْأَرْضِ فَأَغْرَقْنَاهُ وَ مَن مَّعَهُ جَمِيعًا}}«بنابراین (فرعون) بر آن شد که آنان را از آن سرزمین براندازد؛ ما هم او و آنان را که با وی بودند همه را غرق کردیم» سوره اسراء، آیه ۱۰۳.</ref>. گذشته از [[طواغیت]]، افراد و گروههایی نیز که به [[دعوت]] اصلاحی پاسخ مثبت ندهند و با آن از در [[ستیز]] و [[نبرد]] مسلحانه برخیزند، به تعبیر [[قرآن]] از [[مفسدان]] هستند و با آنان نیز باید برخورد [[قاطع]] و عملی کرد تا [[جامعه]] [[انسانها]] از لوث وجودشان [[پاک]] گردد. [[دستور]] [[جهاد]] با [[کافران]] و [[منافقان]] که درصدد [[تخریب]] پایههای ایمانی و [[عقیدتی]] صحیح در جامعهاند و با [[حکومت دینی]] [[پیامبر]] درگیر میشوند<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا جَزَ ؤُاْ الَّذِينَ يحَُارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فىِ الْأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الْأَرْضِ ذَالِكَ لَهُمْ خِزْىٌ فىِ الدُّنْيَا وَ لَهُمْ فىِ الاَْخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيم}}«کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمیخیزند و در زمین به تبهکاری میکوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دستها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسی» سوره مائده، آیه ۳۳.</ref>، در همین راستا ارائه شده است: {{متن قرآن|يَأَيهَُّا النَّبىُِّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيهِْمْ}}<ref>«ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر و جایگاهشان دوزخ است و (این) پایانه، بد است» سوره توبه، آیه ۷۳.</ref>، هم چنین [[خداوند]] [[برتری]] [[کافران]] و [[طاغوت]] را بر [[مؤمنان]] مقرر نفرموده است<ref>{{متن قرآن|وَ لَن يجَْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلىَ المُْؤْمِنِينَ سَبِيلا}}«و او هرگز برای کافران به زیان مسلمانان راهی نگشوده است» سوره نساء، آیه ۱۴۱.</ref>غ از این رو، [[منتظر واقعی]] کسی است که به جامعۀ [[فاسد]] زمانه خویش [[دل]] نبندد و اگر [[انحراف]] و کژی ببیند، [[اعتراض]] کند و با [[پیروی]] از [[سیره]] مولا و [[محبوب]] خویش درصدد [[اصلاح]] آن برآید: {{متن قرآن|* قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُواْ لِلَّهِ مَثْنىَ وَ فُرَادَى}}<ref>«بگو: تنها شما را به (سخن) یگانهای اندرز میدهم و آن اینکه: دو تن دو تن و تک تک برای خداوند قیام کنید» سوره سبأ، آیه ۴۶.</ref>. استاد [[شهید مطهری]] در این باره میفرماید<ref>ر.ک. مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب امام مهدی{{ع}}، ص۲۰.</ref>: "[[ظهور]] [[مهدی موعود]] حلقهای است از حلقات [[مبارزه]] [[اهل حق]] و [[اهل باطل]] که به [[پیروزی]] نهایی [[اهل حق]] منتهی میشود. سهیم بودن یک فرد در این [[سعادت]]، موقوف به این است که آن فرد عملاً در گروه [[اهل حق]] باشد. آیاتی که بدانها در [[روایات]] استناد شده است، نشان میدهد که [[مهدی موعود]] {{ع}} [[مظهر]] نویدی است که به اهل [[ایمان]] و [[عمل صالح]] داده شده است؛ [[مظهر]] [[پیروزی]] نهایی اهل [[ایمان]] است"<ref>ر.ک. موسوی، سید مهدی، تربیت سیاسی در پرتو انتظار، ص ۳۸-۳۹.</ref>. | ||
===[[عدالتگرایی]]=== | ===[[عدالتگرایی]]=== | ||
*[[عدالتگرایی]]: در [[روایات]] بسیاری، مهمترین ره آورد [[قیام]] و [[انقلاب حضرت مهدی]] {{ع}} پر شدن [[جهان]] از [[عدالت]] و [[دادگری]] بیان شده است. [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} درباره [[عدالت گستری]] و هم چنین [[اصحاب حضرت مهدی]] {{ع}} فرموده است<ref>{{متن حدیث|"مَهْدِیٌّ یَحْکُمُ بِالْعَدْلِ وَ یَأْمُرُ بِهِ یُصَدِّقُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ یُصَدِّقُهُ اللَّهُ فِی قَوْلِهِ یَخْرُجُ مِنْ تِهَامَةَ حِینَ تَظْهَرُ الدَّلَائِلُ وَ الْعَلَامَاتُ وَ لَهُ کُنُوزٌ لَا ذَهَبٌ وَ لَا فِضَّةٌ إِلَّا خُیُولٌ مُطَهَّمَةٌ وَ رِجَالٌ مُسَوَّمَةٌ یَجْمَعُ اللَّهُ لَهُ مِنْ أَقَاصِی الْبِلَادِ عَلَی عِدَّةِ أَهْلِ بَدْرٍ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا مَعَهُ صَحِیفَةٌ مَخْتُومَةٌ فِیهَا عَدَدُ أَصْحَابِهِ بِأَسْمَائِهِمْ وَ بُلْدَانِهِمْ وَ طَبَائِعِهِمْ وَ حُلَاهُمْ وَ کُنَاهُمْ کَدَّادُونَ مُجِدُّونَ فِی طَاعَتِهِ"}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۱۰، روایت چهارم:</ref>: «[[مهدی]] به [[عدالت]] [[حکم]] نموده، به آن امر میکند. [[خداوند عزوجل]] او و کلامش را [[تصدیق]] مینماید و هنگامی که نشانه و علامتها [[آشکار]] میشوند، از [[مکه]] [[خروج]] مینماید. وی دارای گنجهایی از طلا و نقره نیست، بلکه گنجهای او اسبهای خوش اندام و نیکومنظر و مردان مشخص شدهای هستند که [[خداوند]] آنها را برای وی از دورترین بلاد | *[[عدالتگرایی]]: در [[روایات]] بسیاری، مهمترین ره آورد [[قیام]] و [[انقلاب حضرت مهدی]] {{ع}} پر شدن [[جهان]] از [[عدالت]] و [[دادگری]] بیان شده است. [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} درباره [[عدالت گستری]] و هم چنین [[اصحاب حضرت مهدی]] {{ع}} فرموده است<ref>{{متن حدیث|"مَهْدِیٌّ یَحْکُمُ بِالْعَدْلِ وَ یَأْمُرُ بِهِ یُصَدِّقُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ یُصَدِّقُهُ اللَّهُ فِی قَوْلِهِ یَخْرُجُ مِنْ تِهَامَةَ حِینَ تَظْهَرُ الدَّلَائِلُ وَ الْعَلَامَاتُ وَ لَهُ کُنُوزٌ لَا ذَهَبٌ وَ لَا فِضَّةٌ إِلَّا خُیُولٌ مُطَهَّمَةٌ وَ رِجَالٌ مُسَوَّمَةٌ یَجْمَعُ اللَّهُ لَهُ مِنْ أَقَاصِی الْبِلَادِ عَلَی عِدَّةِ أَهْلِ بَدْرٍ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا مَعَهُ صَحِیفَةٌ مَخْتُومَةٌ فِیهَا عَدَدُ أَصْحَابِهِ بِأَسْمَائِهِمْ وَ بُلْدَانِهِمْ وَ طَبَائِعِهِمْ وَ حُلَاهُمْ وَ کُنَاهُمْ کَدَّادُونَ مُجِدُّونَ فِی طَاعَتِهِ"}}؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۱۰، روایت چهارم:</ref>: «[[مهدی]] به [[عدالت]] [[حکم]] نموده، به آن امر میکند. [[خداوند عزوجل]] او و کلامش را [[تصدیق]] مینماید و هنگامی که نشانه و علامتها [[آشکار]] میشوند، از [[مکه]] [[خروج]] مینماید. وی دارای گنجهایی از طلا و نقره نیست، بلکه گنجهای او اسبهای خوش اندام و نیکومنظر و مردان مشخص شدهای هستند که [[خداوند]] آنها را برای وی از دورترین بلاد جمعآوری کرده که تعدادشان به عدد اهل [[جنگ بدر]]، سی صد و سیزده نفر مرد برسد و صحیفهای دارد که در آن نام [[اصحاب]] وی با ذکر کنیهها، کشورها، محل سکونت و حتی نوع خلق و [[خویشان]] آمده است. اینان در راه [[اطاعت]] او کوشا هستند و [[رنج]] و [[سختی]] میکشند»<ref>ر.ک. موسوی، سید مهدی، تربیت سیاسی در پرتو انتظار، ص ۳۸-۳۹.</ref>. | ||
*[[ایجاد حکومت]] [[عدل]] و [[حمایت]] از [[حقوق]] [[اکثریت]] [[مستضعف]] از [[ویژگیهای حکومت]] ایده آل و | *[[ایجاد حکومت]] [[عدل]] و [[حمایت]] از [[حقوق]] [[اکثریت]] [[مستضعف]] از [[ویژگیهای حکومت]] ایده آل و [[مدینه فاضله]] [[اسلام]] است. [[عدل]] و [[عدالت]] به معنای پرداخت [[حقوق]] و امتیازات [[شهروندان]] بر اساس استعداد و [[لیاقت]] آنان است. ایجاد [[عدالت اجتماعی]] و [[دفاع]] از [[حقوق]] [[ضعیفان]]، بخشی از [[حقوق مردم]] است. پیوسته [[توانگران]] و حکومتیان این [[حق]] را تهدید و تحدید کردهاند. [[قرآن]] [[مؤمنان]] را سفارش نموده که هرگاه ظلمی بر کسی شد، به [[مؤمنان]] [[پناه]] برند: {{متن قرآن|وَ الَّذِينَ إِذَا أَصَابهَُمُ الْبَغْىُ هُمْ يَنتَصِرُون}}<ref>«و آنان که چون بدیشان ستم رسد داد (خود) میستانند» سوره شوری، آیه ۳۹.</ref> و [[مؤمنان]] نیز باید به [[دفاع]] از [[حقوق]] [[برادران ایمانی]] خود برخیزند. تأکید [[قرآن کریم]] بر [[عدالت]] خواهی و مطالبه [[حقوق]] خود و [[جامعه]] از مصادیق مهم مشارکت [[سیاسی]] و دخالت در [[سرنوشت]] خویش است<ref>{{متن قرآن|وَ إِن طَائفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُواْ فَأَصْلِحُواْ بَيْنهَُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَئهُمَا عَلىَ الْأُخْرَى فَقَاتِلُواْ الَّتىِ تَبْغِى حَتىَ تَفِىءَ إِلىَ أَمْرِ اللَّهِ}}«و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم میکند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref>. ره آورد [[عدالت]] خواهی و مطالبه [[حقوق]] خود و [[جامعه]]، موجب جلب توجه [[حکومتها]] و [[حاکمان]] به [[حقوق]] گروههای آسیب پذیر [[جامعه]] که [[توانایی]] [[دفاع]] از [[حقوق]] خود در مقابل قشر متمول و [[حکومت]] را ندارند و نوعی نظارت و بازخواست دولتهاست. [[امام خمینی]] در این باره میفرماید: "البته پر کردن [[دنیا]] از [[عدالت]]، این را ما نمیتوانیم بکنیم، اگر میتوانستیم میکردیم، اما چون نمیتوانیم باید ایشان بیایید.... اما باید فراهم کنیم کار را، اسباب این است که کار را نزدیک کنیم؛ کاری کنیم که عالم مهیا شود برای آمدن [[حضرت]]"<ref>ر.ک. موسوی، سید مهدی، تربیت سیاسی در پرتو انتظار، ص ۳۸-۳۹.</ref>. | ||
==نتیجه گیری== | ==نتیجه گیری== |
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۲۲
نویسنده: آقای پورانزاب
پاسخ تفصیلی
بازشناسی سیاسی انتظار
- انسانها خواستار حکومتی صالح، دور از منکر و ریا فریبند، حاکمی را میطلبند که در طریق خدمت به مردم و از خود مردم باشد. بتواند ارزشهای انسانی را در جهان حاکم سازد، ظلم و اختناق را نفی کند، به طرد استکبار و استعباد بپردازد. انسانها خواستار نظامی هستند که در آن ضعیف و قوی به یک چشم دیده شوند، روابط ملی براساس انسانیت و تقوا و صلح و عدالت و روابط خارجی براساس حسن همجواری، رعایت به حقوق انسانها باشد. استعمارها و استثمارها از جامعه ریشهکن شوند، ابرقدرتها مطامع خویش را در کشورهای ضعیف جستجو نکنند. انسانها خواستار سیاستی الهی و حکومتی واحد هستند، سیاستی که حد و مرز جغرافیایی نشناسد و حکومتی که مخصوص تیپ و نژادی خاص نباشد. همه در زیر لوای واحدی گرد هم آیند و رهبر و راهنمایشان قانون واحدی باشد. بشریت خواستار آن است که حکومتی تشکیل شود که در آن حق وتو نباشد، تحریمهای اقتصادی به خاطر وصول به اهداف توسعه طلبانهشان صورت نگیرد، امپریالیزم فرهنگی جای پایی نداشته باشد، به ضعیف بدان گونه نظر شود که به قوی و به سیاه همانگونه عنایت شود که به سفید. بحث از مسأله منطقه و نژاد نباشد و سخن از رجزخوانیها و معرکهگیریها و حملههای نظامی ابرقدرتها به میان نیاید[۱].
- بدون شک با توجه به جهانیبودن حکومت حضرت مهدی (ع)، و زمینههای فراهم شده در عرصۀ بین الملل، امروزه بیش از هر زمان دیگر نیازمند بازشناسی و بازنمایی آثار و ابعاد سیاسی حکومت جهانی آن حضرت به جهانیان هستیم و این، خود، مسئولیتی اساسی بر دوش دانشمندان علوم دینی است[۲].
- اگر چه به دست آوردن آمادگی در عرصه اعتقادی، عرصههای دیگر را نیز در بر داشته و آنها را نیز به دست میدهد، اما به جهت زمینهسازی در این عرصه باید گفت: مشتاقان برپایی حکومت عدل جهانی میبایست زمینههای سیاسی این اتفاق بزرگ را نیز فراهم نمایند؛ که به نظر میرسد این زمینهسازی در دو محور تلاشهای علمی و عملی صورت پذیرد: نخست آشناشدن علاقهمندان آن حضرت با روشهای سیاسی حضرت مهدی (ع) در برپایی حکومت جهانی و به بیان دیگر، روش سیاسی حضرت در عصر ظهور و دیگر، آشناکردن دیگران با این اندیشۀ بلند سیاسی که البته بیرون آوردن این اندیشۀ سیاسی از بین روایات در دست، کاری شدنی، اما سخت است که تا کنون آنگونه که شایسته است، صورت نپذیرفته است[۳].
- حفظ و تقویت پیوند قلبی با امام عصر (ع) و تجدید دائمی عهد و پیمان، یکی از نشانههای آمادگی سیاسی در ولایتپذیری آن حضرت هنگام ظهور به شمار میآید. امام باقر (ع) دربارۀ ثابتقدمان بر امر ولایت فرموده است[۴]: «زمانی بر مردم آید که امامشان غیبت کند. خوشا بر افرادی که در آن زمان، بر امر ما ثابت بمانند! کمترین ثوابی که برای آنها خواهد بود، این است که باری تعالی به آنها ندا کرده و فرماید:ای بندگان وای کنیزان من! به نهان من ایمان آوردید و غیب مرا تصدیق کردید؛ پس به ثواب نیکوی خود، شما را مژده میدهم: شما بندگان و کنیزان حقیقی من هستید. از شما میپذیرم و از شما در میگذرم و برای شما میبخشم و به واسطه شما باران بر بندگانم میبارم و بلا را از آنها بگردانم. و اگر شما نبودید؛ بر آنها عذاب میفرستادم»[۵].
- منتظر دولت کریمه نمیتواند خود را از حضور سیاسی و اجتماعی محروم نماید. در صورت غیبت او از صحنههای سیاسی و اجتماعی جا برای اشخاص غیر معتقد باز میشود و کسانی مسند امور را به دست خواهند گرفت که موجب انحراف جامعه میشوند، طبق دستور حیات بخش قرآن: ﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ﴾[۶] دینداران در همۀ اعصار به ویژه عصر غیبت باید نیرومند باشند و با تمام توان از آیین و فرهنگ خویش دفاع هم جانبه نمایند[۷].
آثار سیاسی انتظار
- برخی از آثار سیاسی انتظار امام مهدی (ع) عبارتند از:
حقطلبی ظلم ستیزی و نفی طاغوت
- انسان منتظر در عمل و رفتار خویش مهارتهایی لازم دارد تا در عرصۀ اجتماع و سیاست از اصول و هویت خود دفاع کند و بتواند جامعه را برای ظهور آماده سازد. از جمله مهارتها و اقدامات نهفته در انتظار، محورهای ذیل است:
- حقطلبی، ظلم ستیزی و نفی طاغوت: افراد و گروههای مفسد در جامعه، به دلیل منافع نامشروع خویش، از اقدامات فساد انگیز خود دست نمیکشند و همواره فساد را گسترش میدهند و علاوه بر خود، مسیر جامعۀ انسانی را نیز دچار اختلال میکنند. از این رو، راه اصلاح جامعۀ منوط به حذف این موانع فساد با برخوردهای عملی و قهرآمیز میگردد. بنابراین، کاربرد شیوه اصلاح متناسب با این وضعیت ضروری است. آیات قرآن کریم به صراحت بر ضرورت بهکارگیری روش حقطلبی و ظلم ستیزی در اصلاح مفاسد تأکید دارند. دستور به مقاتله با ائمۀ کفر در همین راستا صادر شده است. سران کفر برخلاف همۀ موازین و تعهدات انسانی و حقوقی به پای مال کردن مصالح عمومی جامعه میپردازند و جز به مطامع پست خویش، به چیز دیگری نمیاندیشند. بی گمان در برخورد با چنین مفسدانی، تنها روشهای خشونت آمیز مؤثر است و تا این موانع فساد از سرراه برداشته نشوند، امید به اصلاح این گونه افراد و جوامع، سرابی بیش نخواهد بود. از این رو، مأموریت مهم و خطیر همه پیامبران الهی، مبارزه با طواغیت زمان خود بوده است[۸]. بی گمان، حرکت اصلاحی جامعه به سبب افرادی اندک و سودجو، نمیبایست متوقف شود و اگر این افراد مانعند، باید با آنان برخورد کرد و به همین جهت، با وجود آنکه خداوند درباره تعدیات فرعون به موسی (ع) امر نمود تا او را هدایت کند، وقتی موسی (ع) پیشرفت جامعه را با وجود فرعون متوقف دید، به مقابله با ظلم و طرد شرک فرعونی پرداخت[۹]. گذشته از طواغیت، افراد و گروههایی نیز که به دعوت اصلاحی پاسخ مثبت ندهند و با آن از در ستیز و نبرد مسلحانه برخیزند، به تعبیر قرآن از مفسدان هستند و با آنان نیز باید برخورد قاطع و عملی کرد تا جامعه انسانها از لوث وجودشان پاک گردد. دستور جهاد با کافران و منافقان که درصدد تخریب پایههای ایمانی و عقیدتی صحیح در جامعهاند و با حکومت دینی پیامبر درگیر میشوند[۱۰]، در همین راستا ارائه شده است: ﴿يَأَيهَُّا النَّبىُِّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيهِْمْ﴾[۱۱]، هم چنین خداوند برتری کافران و طاغوت را بر مؤمنان مقرر نفرموده است[۱۲]غ از این رو، منتظر واقعی کسی است که به جامعۀ فاسد زمانه خویش دل نبندد و اگر انحراف و کژی ببیند، اعتراض کند و با پیروی از سیره مولا و محبوب خویش درصدد اصلاح آن برآید: ﴿* قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُواْ لِلَّهِ مَثْنىَ وَ فُرَادَى﴾[۱۳]. استاد شهید مطهری در این باره میفرماید[۱۴]: "ظهور مهدی موعود حلقهای است از حلقات مبارزه اهل حق و اهل باطل که به پیروزی نهایی اهل حق منتهی میشود. سهیم بودن یک فرد در این سعادت، موقوف به این است که آن فرد عملاً در گروه اهل حق باشد. آیاتی که بدانها در روایات استناد شده است، نشان میدهد که مهدی موعود (ع) مظهر نویدی است که به اهل ایمان و عمل صالح داده شده است؛ مظهر پیروزی نهایی اهل ایمان است"[۱۵].
عدالتگرایی
- عدالتگرایی: در روایات بسیاری، مهمترین ره آورد قیام و انقلاب حضرت مهدی (ع) پر شدن جهان از عدالت و دادگری بیان شده است. پیامبر گرامی اسلام (ص) درباره عدالت گستری و هم چنین اصحاب حضرت مهدی (ع) فرموده است[۱۶]: «مهدی به عدالت حکم نموده، به آن امر میکند. خداوند عزوجل او و کلامش را تصدیق مینماید و هنگامی که نشانه و علامتها آشکار میشوند، از مکه خروج مینماید. وی دارای گنجهایی از طلا و نقره نیست، بلکه گنجهای او اسبهای خوش اندام و نیکومنظر و مردان مشخص شدهای هستند که خداوند آنها را برای وی از دورترین بلاد جمعآوری کرده که تعدادشان به عدد اهل جنگ بدر، سی صد و سیزده نفر مرد برسد و صحیفهای دارد که در آن نام اصحاب وی با ذکر کنیهها، کشورها، محل سکونت و حتی نوع خلق و خویشان آمده است. اینان در راه اطاعت او کوشا هستند و رنج و سختی میکشند»[۱۷].
- ایجاد حکومت عدل و حمایت از حقوق اکثریت مستضعف از ویژگیهای حکومت ایده آل و مدینه فاضله اسلام است. عدل و عدالت به معنای پرداخت حقوق و امتیازات شهروندان بر اساس استعداد و لیاقت آنان است. ایجاد عدالت اجتماعی و دفاع از حقوق ضعیفان، بخشی از حقوق مردم است. پیوسته توانگران و حکومتیان این حق را تهدید و تحدید کردهاند. قرآن مؤمنان را سفارش نموده که هرگاه ظلمی بر کسی شد، به مؤمنان پناه برند: ﴿وَ الَّذِينَ إِذَا أَصَابهَُمُ الْبَغْىُ هُمْ يَنتَصِرُون﴾[۱۸] و مؤمنان نیز باید به دفاع از حقوق برادران ایمانی خود برخیزند. تأکید قرآن کریم بر عدالت خواهی و مطالبه حقوق خود و جامعه از مصادیق مهم مشارکت سیاسی و دخالت در سرنوشت خویش است[۱۹]. ره آورد عدالت خواهی و مطالبه حقوق خود و جامعه، موجب جلب توجه حکومتها و حاکمان به حقوق گروههای آسیب پذیر جامعه که توانایی دفاع از حقوق خود در مقابل قشر متمول و حکومت را ندارند و نوعی نظارت و بازخواست دولتهاست. امام خمینی در این باره میفرماید: "البته پر کردن دنیا از عدالت، این را ما نمیتوانیم بکنیم، اگر میتوانستیم میکردیم، اما چون نمیتوانیم باید ایشان بیایید.... اما باید فراهم کنیم کار را، اسباب این است که کار را نزدیک کنیم؛ کاری کنیم که عالم مهیا شود برای آمدن حضرت"[۲۰].
نتیجه گیری
- بنابراین، حکومت جهانی حضرت مهدی(ع)، نیازمند بازشناسی سیاسی یعنی آشنایی با روش سیاسی حضرت و ترویج این اندیشه بلند سیاسی است و آثار آن حقطلبی، ظلم ستیزی و نفی طاغوت و عدالتگرایی است.
پانویس
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۸۱-۸۶.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص۶۸
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی حضرت مهدی(ع)، ص۸۴ - ۷۹.
- ↑ «"یَأْتِی عَلَی النَّاسِ زَمَانٌ یَغِیبُ عَنْهُمْ إِمَامُهُمْ فَیَا طُوبَی لِلثَّابِتِینَ عَلَی أَمْرِنَا فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ إِنَّ أَدْنَی مَا یَکُونُ لَهُمْ مِنَ الثَّوَابِ أَنْ یُنَادِیَهُمُ الْبَارِئُ جَلَّ جَلَالُهُ فَیَقُولَ عِبَادِی وَ إِمَائِی آمَنْتُمْ بِسِرِّی وَ صَدَّقْتُمْ بِغَیْبِی فَأَبْشِرُوا بِحُسْنِ الثَّوَابِ مِنِّی فَأَنْتُمْ عِبَادِی وَ إِمَائِی حَقّاً مِنْکُمْ أَتَقَبَّلُ وَ عَنْکُمْ أَعْفُو وَ لَکُمْ أَغْفِرُ وَ بِکُمْ أَسْقِی عِبَادِیَ الْغَیْثَ وَ أَدْفَعُ عَنْهُمُ الْبَلَاءَ وَ لَوْلَاکُمْ لَأَنْزَلْتُ عَلَیْهِمْ عَذَابِی"»؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳۳۰، باب ۳۱، ح۱۵.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص۶۸
- ↑ «و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید» سوره انفال، آیه ۶۰.
- ↑ ر.ک. فلاحی، صفر، امام مهدی ذخیره امامت، ص ۱۷ -۱۹.
- ↑ ﴿اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى﴾«به سوی فرعون روان شو که او سرکشی کرده است» سوره طه، آیه ۲۴.
- ↑ ﴿فَأَرَادَ أَن يَسْتَفِزَّهُم مِّنَ الْأَرْضِ فَأَغْرَقْنَاهُ وَ مَن مَّعَهُ جَمِيعًا﴾«بنابراین (فرعون) بر آن شد که آنان را از آن سرزمین براندازد؛ ما هم او و آنان را که با وی بودند همه را غرق کردیم» سوره اسراء، آیه ۱۰۳.
- ↑ ﴿إِنَّمَا جَزَ ؤُاْ الَّذِينَ يحَُارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فىِ الْأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الْأَرْضِ ذَالِكَ لَهُمْ خِزْىٌ فىِ الدُّنْيَا وَ لَهُمْ فىِ الاَْخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيم﴾«کیفر کسانی که با خداوند و پیامبرش به جنگ برمیخیزند و در زمین به تبهکاری میکوشند جز این نیست که کشته یا به دار آویخته شوند یا دستها و پاهایشان ناهمتا بریده شود یا از سرزمین خود تبعید گردند؛ این (کیفرها) برای آنان خواری در این جهان است و در جهان واپسی» سوره مائده، آیه ۳۳.
- ↑ «ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر و جایگاهشان دوزخ است و (این) پایانه، بد است» سوره توبه، آیه ۷۳.
- ↑ ﴿وَ لَن يجَْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلىَ المُْؤْمِنِينَ سَبِيلا﴾«و او هرگز برای کافران به زیان مسلمانان راهی نگشوده است» سوره نساء، آیه ۱۴۱.
- ↑ «بگو: تنها شما را به (سخن) یگانهای اندرز میدهم و آن اینکه: دو تن دو تن و تک تک برای خداوند قیام کنید» سوره سبأ، آیه ۴۶.
- ↑ ر.ک. مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب امام مهدی(ع)، ص۲۰.
- ↑ ر.ک. موسوی، سید مهدی، تربیت سیاسی در پرتو انتظار، ص ۳۸-۳۹.
- ↑ «"مَهْدِیٌّ یَحْکُمُ بِالْعَدْلِ وَ یَأْمُرُ بِهِ یُصَدِّقُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ یُصَدِّقُهُ اللَّهُ فِی قَوْلِهِ یَخْرُجُ مِنْ تِهَامَةَ حِینَ تَظْهَرُ الدَّلَائِلُ وَ الْعَلَامَاتُ وَ لَهُ کُنُوزٌ لَا ذَهَبٌ وَ لَا فِضَّةٌ إِلَّا خُیُولٌ مُطَهَّمَةٌ وَ رِجَالٌ مُسَوَّمَةٌ یَجْمَعُ اللَّهُ لَهُ مِنْ أَقَاصِی الْبِلَادِ عَلَی عِدَّةِ أَهْلِ بَدْرٍ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا مَعَهُ صَحِیفَةٌ مَخْتُومَةٌ فِیهَا عَدَدُ أَصْحَابِهِ بِأَسْمَائِهِمْ وَ بُلْدَانِهِمْ وَ طَبَائِعِهِمْ وَ حُلَاهُمْ وَ کُنَاهُمْ کَدَّادُونَ مُجِدُّونَ فِی طَاعَتِهِ"»؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۱۰، روایت چهارم:
- ↑ ر.ک. موسوی، سید مهدی، تربیت سیاسی در پرتو انتظار، ص ۳۸-۳۹.
- ↑ «و آنان که چون بدیشان ستم رسد داد (خود) میستانند» سوره شوری، آیه ۳۹.
- ↑ ﴿وَ إِن طَائفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُواْ فَأَصْلِحُواْ بَيْنهَُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَئهُمَا عَلىَ الْأُخْرَى فَقَاتِلُواْ الَّتىِ تَبْغِى حَتىَ تَفِىءَ إِلىَ أَمْرِ اللَّهِ﴾«و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم میکند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره حجرات، آیه ۹.
- ↑ ر.ک. موسوی، سید مهدی، تربیت سیاسی در پرتو انتظار، ص ۳۸-۳۹.