بحث:بقیة الله: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'من لا یحضره الفقیة' به 'من لا یحضره الفقیه') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
*بازمانده [[خدا]]، آنچه [[خدا]] آن را باقی میدارد، یکی از لقبهای [[امام زمان]]{{ع}} به خاطر آنکه [[خداوند]] او را از [[امامان]] و [[اهل بیت پیامبر]] باقی نگه داشته، تا روزی [[ظهور]] کند و [[جهان]] را پر از [[عدل و داد]] کند. در [[روایات]] است که به [[امام زمان]] با این عنوان [[سلام]] دهید و بگویید: {{متن حدیث|السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ}}. | |||
*بازمانده [[خدا]]، آنچه [[خدا]] آن را | *در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید» سوره هود، آیه ۸۶.</ref>. مقصود، سود و اجری است که در مقابل چشمپوشی از درآمدهای [[حرام]] برای [[انسان]] میماند، یا [[طاعت]] [[خدا]] و [[انتظار]] [[ثواب]] او بهتر است، یا موجودی که از سوی [[خدا]] برای [[سعادت]] [[بشر]] باقی نگه داشته شده است، بهتر است. | ||
*در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید» سوره هود، آیه ۸۶.</ref>. مقصود، سود و اجری است که در مقابل چشمپوشی از درآمدهای [[حرام]] برای [[انسان]] میماند، یا [[طاعت]] [[خدا]] و [[انتظار]] [[ثواب]] او بهتر است، یا موجودی که از سوی [[خدا]] برای [[سعادت]] [[بشر]] | |||
*در [[دعاها]]، [[زیارتها]] و [[روایات]]، از [[امام زمان]] به عنوان "بقیة الله" یاد شده و اشاره به آن است که او [[ذخیره الهی]] برای [[اصلاح]] [[جهان]] و [[مبارزه]] با [[ظالمان]] و [[نجات]] [[مستضعفان]] است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۴۱.</ref>. | *در [[دعاها]]، [[زیارتها]] و [[روایات]]، از [[امام زمان]] به عنوان "بقیة الله" یاد شده و اشاره به آن است که او [[ذخیره الهی]] برای [[اصلاح]] [[جهان]] و [[مبارزه]] با [[ظالمان]] و [[نجات]] [[مستضعفان]] است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۴۱.</ref>. | ||
خط ۲۶: | خط ۲۵: | ||
== بقیة الله در درسنامه== | == بقیة الله در درسنامه== | ||
*واژه "بقیة"؛ یعنی، بازمانده و پاینده و آنچه از چیزی | *واژه "بقیة"؛ یعنی، بازمانده و پاینده و آنچه از چیزی باقی گذاشته شود. عبارت "بقیه الله" هم در [[قرآن مجید]] و هم در [[روایات]] آمده است. در [[قرآن]] فقط یکبار در داستان [[حضرت شعیب]]{{ع}} ذکر شده است؛ یعنی، آنجا که وی [[قوم]] خود را از کمفروشی [[نهی]] کرده، میگوید: {{متن قرآن|بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید و من بر شما نگهبان نیستم» سوره هود، آیه ۸۶.</ref>. در این [[آیه]] هرچند مخاطب [[قوم شعیب]] هستند و منظور از "بقیه الله"، سود و [[سرمایه]] [[حلال]] و یا [[پاداش الهی]] است؛ ولی هر موجود [[نافع]]- که از طرف [[خداوند]] برای [[بشر]] باقی مانده و مایه خیر و [[سعادت]] او گردد- "بقیه الله" محسوب میشود. ازاینرو تمام [[پیامبران]] و [[پیشوایان]] بزرگ "بقیه الله" اند. تمام [[رهبران]] [[راستین]] که پس از [[مبارزه]] با یک [[دشمن]] سرسخت برای یک [[قوم]] و [[ملت]] باقی میمانند، از این نظر "بقیه الله" هستند.... از آنجایی که [[مهدی موعود]]{{ع}} [[آخرین پیشوا]] و بزرگترین [[رهبر]] انقلابی، پس از [[قیام]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} است؛ یکی از روشنترین مصادیق "بقیه الله" است. او از دیگران به این [[لقب]] شایستهتر است؛ به خصوص که تنها باقی مانده بعد از [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} است. در [[روایات]]، [[دعاها]] و [[زیارات]]، [[ائمه اطهار]]{{عم}} به عنوان "بقیه الله" توصیف شدهاند. برای نمونه به بعضی از آنها اشاره میشود: | ||
#به [[دستور]] [[هشام بن عبد الملک]]، [[امام باقر]]{{ع}} را به [[شام]] بردند. موقع مراجعت به [[مدینه]]، هشام [[فرمان]] داد بازارها را بر روی آن [[حضرت]] و همراهانش ببندند و آنان را از [[خوراک]] و آشامیدنی [[محروم]] سازند! وقتی به [[شهر]] [[مدینه]] رسیدند، [[مردم]] در [[شهر]] را بر رویشان بستند و [[اصحاب]] آن [[حضرت]] از جهت کمبود [[آب]] و [[غذا]] به زحمت افتادند و به آن بزرگوار شکایت بردند. [[امام باقر]]{{ع}} به بالای کوهی مشرف به [[شهر]] رفت و با صدای بلند فرمود: "ای اهل شهری که مردمانش ستمگرند! به [[خداوند]] [[سوگند]] من بقیه الله هستم. [[خداوند]] فرمود: بقیه الله برایتان بهتر است، اگر [[ایمان]] دارید"<ref>شیخ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج ۱، ص ۴۷۱، ح ۵.</ref>. | #به [[دستور]] [[هشام بن عبد الملک]]، [[امام باقر]]{{ع}} را به [[شام]] بردند. موقع مراجعت به [[مدینه]]، هشام [[فرمان]] داد بازارها را بر روی آن [[حضرت]] و همراهانش ببندند و آنان را از [[خوراک]] و آشامیدنی [[محروم]] سازند! وقتی به [[شهر]] [[مدینه]] رسیدند، [[مردم]] در [[شهر]] را بر رویشان بستند و [[اصحاب]] آن [[حضرت]] از جهت کمبود [[آب]] و [[غذا]] به زحمت افتادند و به آن بزرگوار شکایت بردند. [[امام باقر]]{{ع}} به بالای کوهی مشرف به [[شهر]] رفت و با صدای بلند فرمود: "ای اهل شهری که مردمانش ستمگرند! به [[خداوند]] [[سوگند]] من بقیه الله هستم. [[خداوند]] فرمود: بقیه الله برایتان بهتر است، اگر [[ایمان]] دارید"<ref>شیخ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج ۱، ص ۴۷۱، ح ۵.</ref>. | ||
#در "[[زیارت جامعه کبیره]]"، آمده است: {{متن حدیث|"السَّلامُ عَلَى الأْئِمَّةِ... و بَقِيَّةَ اَللَّهِ..."}}؛ "[[سلام]] بر [[امامان]] که... بقیه الله هستند..."<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۰۹.</ref>. | #در "[[زیارت جامعه کبیره]]"، آمده است: {{متن حدیث|"السَّلامُ عَلَى الأْئِمَّةِ... و بَقِيَّةَ اَللَّهِ..."}}؛ "[[سلام]] بر [[امامان]] که... بقیه الله هستند..."<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۰۹.</ref>. |
نسخهٔ کنونی تا ۵ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۳۶
- بازمانده خدا، آنچه خدا آن را باقی میدارد، یکی از لقبهای امام زمان(ع) به خاطر آنکه خداوند او را از امامان و اهل بیت پیامبر باقی نگه داشته، تا روزی ظهور کند و جهان را پر از عدل و داد کند. در روایات است که به امام زمان با این عنوان سلام دهید و بگویید: «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ».
- در قرآن آمده است: ﴿بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾[۱]. مقصود، سود و اجری است که در مقابل چشمپوشی از درآمدهای حرام برای انسان میماند، یا طاعت خدا و انتظار ثواب او بهتر است، یا موجودی که از سوی خدا برای سعادت بشر باقی نگه داشته شده است، بهتر است.
- در دعاها، زیارتها و روایات، از امام زمان به عنوان "بقیة الله" یاد شده و اشاره به آن است که او ذخیره الهی برای اصلاح جهان و مبارزه با ظالمان و نجات مستضعفان است[۲].
مقدمه
- از القاب حضرت مهدی(ع).
- واژه "بقیت"، به معنای، بازمانده و پاینده و آن چیزی است که از چیزی باقی گذاشته شود. عبارت "بقیة اللّه"، هم در قرآن مجید و هم در روایات آمده است.
- در قرآن، فقط یک بار و در داستان حضرت شعیب(ع) ذکر شده است؛ آنجا که وی قوم خود را از کمفروشی نهی کرده، میگوید: ﴿بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ ﴾[۳]
- در روایات گوناگونی "بقیة اللّه" به وجود امام مهدی(ع) یا برخی دیگر از امامان(ع) تفسیر شده است. *امام باقر(ع) فرمود: نخستین سخنی که مهدی(ع) پس از قیام خود میگوید، این آیه است: ﴿بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ ﴾[۴]؛ سپس میگوید: "منم بقیة اللّه بر روی زمین"[۵]
- درست است که در آیه مورد بحث، مخاطب، قوم شعیب بوده و منظور از "بقیة اللّه"، سود و سرمایه حلال یا پاداش الهی است؛ ولی هر موجودی نافع که از طرف خداوند سبحانه و تعالی برای بشر باقی مانده و مایه خیر و سعادت او گردد، "بقیة اللّه" محسوب میشود. بر این اساس، تمام پیامبران الهی و پیشوایان بزرگ، بقیة اللّه هستند. تمام رهبران راستین نیز که پس از مبارزه با یک دشمن سرسخت برای یک قوم و ملت باقی میمانند، از این نظر بقیة اللّه هستند. سربازانی که پس از پیروزی از جنگ بازمیگردند، آنان نیز بقیة اللّه هستند. در روایات، دعاها و زیارات، امامان معصوم(ع) به عنوان "بقیة اللّه" توصیف شدهاند، برای نمونه به بعضی از آنها اشاره میشود:
- به دستور هشام بن عبد الملک، امام باقر(ع) را به شام بردند. هنگام بازگشت به مدینه، هشام فرمان داد بازارها را بر روی آن حضرت و همراهانش ببندند و آنان را از خوراک و آشامیدنی محروم سازند. وقتی به شهر مدینه رسیدند، مردم در شهر را بر رویشان بستند و اصحاب آن حضرت به سبب کمبود آب و غذا به زحمت افتادند و به آن بزرگوار شکایت بردند. امام باقر(ع) بالای کوهی مشرف به شهر رفت و با صدای بلند فرمود: ای اهل شهری که مردمانش ستمگرند! به خداوند سبحانه و تعالی سوگند! من بقیة اللّه هستم. خداوند سبحانه و تعالی فرمود: "بقیة اللّه برایتان بهتر است؛ اگر ایمان دارید" [۶].
- در زیارت جامعه کبیره، میخوانیم: "سلام بر امامان که ... بقیة اللّه هستند ...»[۷]. از آنجا که مهدی موعود(ع)، آخرین پیشوا و بزرگترین رهبر انقلابی پس از بعثت پیامبر اسلام(ص) است، یکی از روشنترین مصادیق "بقیة اللّه" و شایستهترین فرد به این لقب است؛ به ویژه که یگانه باقیمانده بعد از پیامبران و امامان است. نمونهای از این روایات بدین قرار است: در دعای ندبه میخوانیم: "کجا است آن بقیة اللّه که از عترت هدایتگر بیرون نیست؟"[۸]. مردی از امام صادق(ع) پرسید: "آیا بر امام قائم میتوان با عنوان امیر مؤمنان سلام کرد؟" فرمود: "نه؛ خداوند سبحانه و تعالی این نام را به حضرت امیر مؤمنان علی(ع) اختصاص داده است. پیش از او کسی این نام بر خود ننهاده و پس از او نیز کسی این نام را به خود نبندد، مگر آنکه کافر باشد راوی گوید: پرسیدم: "فدایت شوم! پس چگونه بر او سلام کنند؟" فرمود: میگویند " السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ " سپس این آیه شریفه را تلاوت فرمود: ﴿بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ ﴾[۹] [۱۰].
- امام باقر(ع) فرمود: نخستین سخن حضرت مهدی(ع) پس از ظهور، این آیه است که میگوید: بقیة اللّه برایتان بهتر است؛ اگر ایمان دارید. آنگاه میفرماید: "منم بقیة اللّه و حجّت و خلیفه او در میان شما" در آن زمان هرکس بر آن حضرت سلام کند، میگوید: " السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ " [۱۱].
- وقتی احمد بن اسحاق بن سعد اشعری، به محضر امام عسکری(ع) شرفیاب شد و درباره جانشین آن حضرت پرسید، آن حضرت کودکی خردسال، همچون قرص ماه را به او نشان داد. احمد بن اسحاق پرسید: "آیا نشانهای هست تا قلبم اطمینان یابد؟" آن کودک زبان گشود و با زبان عربی فصیح فرمود: من بقیة اللّه بر زمین و منتقم از دشمنان او هستم. ای احمد بن اسحاق! بعد از دیدن این کرامت، نشانهای طلب نکن[۱۲][۱۳].
بقیة الله در موعودنامه
- بقیه الله یکی از القاب معروف حضرت مهدی (ع) است. بقیه الله یعنی بقیه و بازمانده خلفای خدا در زمین از انبیا و اوصیا یا کسانی که خدا به وسیله آنها بندگانش را باقی میدارد و مورد رحمت قرار میدهد. و اما ارتباط و اختصاص این لقب شریف به آن وجود مقدس؛ هرچند از بعضی احادیث استفاده میشود که این لقب بر همه خاندان رسالت (ع) اطلاق میشود و همه آنها بقیه الله هستند. در زیارت جامعه به همه آن ذوات مقدس به این عنوان عرض سلام داریم: "السَّلَامُ عَلَى الْأَئِمَّةِ الدُّعَاةِ وَ الْقَادَةِ الْهُدَاةِ وَ السَّادَةِ الْوُلَاةِ وَ الذَّادَةِ الْحُمَاةِ وَ أَهْلِ الذِّكْرِ وَ أُولِي الْأَمْرِ وَ بَقِيَّةِ اللَّهِ وَ خِيَرَتِهِ..."[۱۴].
- علاوه بر این جهت کلی، در قسمتی از روایات این لقب شریف به خصوص به بعضی از ائمه (ع) نسبت داده شده است و خود را بهعنوان بقیه الله معرفی نمودهاند. از جمله وقتی حضرت باقر (ع) از مسافرت پرماجرای شام-که به الزام خلیفه مروانی صورت گرفته بود- مراجعت مینمودند، نزدیک مدین که رسیدند مردم، به دنبال سمپاشیهای دستگاه خلافت، دروازهها را بسته مانع از ورود آن حضرت و همراهان به شهر شدند. حتی از فروختن آذوقه به آنان هم خودداری نمودند. امام (ع) بالای کوهی که مشرف به شهر بود رفته و با صدای بلند فریاد برآوردند: ای اهل شهری که ساکنانش ستمپیشهاند! من بقیه الله هستم. خداوند میفرماید: بقیه الله برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید...[۱۵].
- همچنین نجمه مادر گرامی حضرت رضا (ع) گوید: چون فرزندم به دنیا آمد، پسر را در پارچه سفیدی پیچیده به دست پدر دادم. در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفتند و کامش را با آب فرات برداشته به من برگرداند و فرمودند: بگیر او را. بدرستی که او بقیه الله عزّ و جلّ است در زمین[۱۶].
- با همه آنچه آوردیم، در بسیاری از احادیث این لقب شریف به خصوص به حضرت صاحب الامر (ع) اطلاق شده و آن وجود مقدس خود را به این عنوان معرفی نموده و سایر بقیة اللهها حضرتش را به این نام نامیدهاند. به حدّی این لقب با آن سرور ارتباط پیدا نموده که به صورت لقب اختصاصی حضرتش درآمده است؛ بهطوری که تا بقیه الله گفته میشود جز آن بقیه الله منتظر به نظر نمیآید. شاید سرّ مطلب این باشد که این بقیه الله، بقیه تمام بقیة اللههاست و پس از او دیگر بقیة اللهی نیست. هرکدام از حجج الهیه که از آغاز عالم آمدند، گرچه بقیه الله بودند و خدا آنها را برای هدایت خلق باقی و بجا گذارده بود، بعد از هریک دیگری میآمد و اگر بقیة اللهی از دنیا میرفت، بقیة اللهی دیگر به جا میماند و این رشته باقی بود. ولی آن وجود مقدّس، بقیهای است که پس از او دیگر بقیهای نیست؛آخرین بقیه الله است. با آمدن او دیگر بقیهای باقی نمانده است که بیاید.
- در حدیث مفصلی از امیر المؤمنین (ع) که متضمن سؤالات یکی از منکران نسبت به عدهای از آیات قرآن است این جمله یافت میشود که سائل پرسید: مییابم که قرآن میگوید: بقیه الله بهتر است برای شما. این بقیه چیست و کیست؟[۱۷] امیر المؤمنین (ع) فرمود: آنان (اولیای خدا) بقیة اللهاند. مقصود مهدی (ع) است که در هنگام پایانپذیری این مهلت خواهد آمد و زمین را از عدل و داد پر میکند؛آنگونه که از ظلم و جور مملو گشته است. از آیات و نشانههای او غیبت است و پنهانی؛آنگاه که طغیان گسترش گیرد و انتقام فرا رسد[۱۸].
- از حضرت صادق (ع) سؤال شد: آیا میشود به قائم آل محمد بهعنوان امیر المؤمنین سلام کرد؟ فرمود: نه. این اسمی است که خدا امیر المؤمنین علی (ع) را به آن نامیده و قبل و بعد از او جز کافر به این نام نامیده نشود. راوی حدیث عرضه داشت: فدای شما شوم! پس به حضرتش چگونه باید سلام کرد؟ فرمود: باید گفت: "السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ". آنگاه آیه شریفه را تلاوت فرمود: ﴿بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ﴾[۱۹]
- همچنین خود آن وجود مقدس در سنین طفولیت خود را به این لقب معرفی نموده است.
- آنگاه که جناب احمد بن اسحاق شرفیاب محضر امام یازدهم (ع) گردید و از حضرتش جویای خلیفه و جانشین پس از آن حضرت شد، امام (ع) از جا برخاسته به اندرون رفتند. وقتی بیرون آمدند، نور دیدهشان، مهدی آل محمد (ع)-که در سن سه سالگی بود و چهرهاش چون ماه تمام و بدر کامل میدرخشید-بر دوش شریفشان بود. فرمودند: ای احمد بن اسحاق، اگرنه این بود که در نزد خدا و حجج او کرامتی داری، این پسرم را به تو نشان نمیدادم. ... حدیث به اینجا میرسد که جناب احمد عرضه داشت: آقای من، آیا میشود آیت و علامتی مشاهده کنم که دلم آرام گیرد و گواه امامت نور دیده تابان باشد؟ تا این جمله را احمد بن اسحاق گفت، ناگهان حجت سه ساله پروردگار، لب به سخن باز نمود و به زبان عربی فصیح فرمود: "أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلَا تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ"[۲۰]؛ من بقیه الله هستم در زمین خدا و انتقامگیرنده از دشمنان او. پس بعد از اینکه به سرچشمه رسیدی نشانه مجو[۲۱][۲۲].
بقیة الله در درسنامه
- واژه "بقیة"؛ یعنی، بازمانده و پاینده و آنچه از چیزی باقی گذاشته شود. عبارت "بقیه الله" هم در قرآن مجید و هم در روایات آمده است. در قرآن فقط یکبار در داستان حضرت شعیب(ع) ذکر شده است؛ یعنی، آنجا که وی قوم خود را از کمفروشی نهی کرده، میگوید: ﴿بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾[۲۳]. در این آیه هرچند مخاطب قوم شعیب هستند و منظور از "بقیه الله"، سود و سرمایه حلال و یا پاداش الهی است؛ ولی هر موجود نافع- که از طرف خداوند برای بشر باقی مانده و مایه خیر و سعادت او گردد- "بقیه الله" محسوب میشود. ازاینرو تمام پیامبران و پیشوایان بزرگ "بقیه الله" اند. تمام رهبران راستین که پس از مبارزه با یک دشمن سرسخت برای یک قوم و ملت باقی میمانند، از این نظر "بقیه الله" هستند.... از آنجایی که مهدی موعود(ع) آخرین پیشوا و بزرگترین رهبر انقلابی، پس از قیام پیامبر اسلام(ص) است؛ یکی از روشنترین مصادیق "بقیه الله" است. او از دیگران به این لقب شایستهتر است؛ به خصوص که تنها باقی مانده بعد از پیامبر(ص) و امامان(ع) است. در روایات، دعاها و زیارات، ائمه اطهار(ع) به عنوان "بقیه الله" توصیف شدهاند. برای نمونه به بعضی از آنها اشاره میشود:
- به دستور هشام بن عبد الملک، امام باقر(ع) را به شام بردند. موقع مراجعت به مدینه، هشام فرمان داد بازارها را بر روی آن حضرت و همراهانش ببندند و آنان را از خوراک و آشامیدنی محروم سازند! وقتی به شهر مدینه رسیدند، مردم در شهر را بر رویشان بستند و اصحاب آن حضرت از جهت کمبود آب و غذا به زحمت افتادند و به آن بزرگوار شکایت بردند. امام باقر(ع) به بالای کوهی مشرف به شهر رفت و با صدای بلند فرمود: "ای اهل شهری که مردمانش ستمگرند! به خداوند سوگند من بقیه الله هستم. خداوند فرمود: بقیه الله برایتان بهتر است، اگر ایمان دارید"[۲۴].
- در "زیارت جامعه کبیره"، آمده است: «"السَّلامُ عَلَى الأْئِمَّةِ... و بَقِيَّةَ اَللَّهِ..."»؛ "سلام بر امامان که... بقیه الله هستند..."[۲۵].
- در دعای ندبه میخوانیم: «"أَيْنَ بَقِيَّةُ اللَّهِ الَّتِي لا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهَادِيَةِ..."»؛ "کجا است آن بقیه الله که از عترت هدایتگر بیرون نیست"[۲۶].
- در حدیثی آمده است: مردی از امام صادق(ع) پرسید: آیا بر امام قائم میتوان با عنوان "امیر مؤمنان" سلام کرد؟ فرمود: «"لاَ ذَاكَ اِسْمٌ سَمَّى اَللَّهُ بِهِ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ لَمْ يُسَمَّ بِهِ أَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لاَ يَتَسَمَّى بِهِ بَعْدَهُ إِلاَّ كَافِرٌ "»؛ "خیر؛ خداوند این نام را به حضرت امیر مؤمنان علی(ع) اختصاص داده است. پیش از او کسی این نام بر خود ننهاده و پس از او نیز- مگر کافر- این نام را به خود نبندد". راوی گوید: پرسیدم: فدایت گردم! پس چگونه بر او سلام کنند؟ فرمود: میگویند «"السَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقیَّةُ اللهُ"». سپس این آیه شریفه را تلاوت فرمود: ﴿بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾ [۲۷].
- امام باقر(ع) فرمود: "نخستین سخن حضرت مهدی(ع) پس از ظهور این آیه است که میگوید: بقیه الله برایتان بهتر است اگر ایمان دارید. آنگاه میفرماید: "منم بقیه الله و حجت و خلیفه او در میان شما". در آن زمان هرکس بر آن حضرت سلام کند، میگوید: «"السَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقیَّةُ اللهُ فی أرضه"»[۲۸].
- روایت شده است. وقتی احمد بن اسحاق بن سعد اشعری، به محضر امام عسکری(ع) شرفیاب شد؛ درباره جانشین آن حضرت سؤال کرد. آن حضرت کودکی خردسال، همچون قرص ماه را به او نشان داد. احمد بن اسحاق پرسید: آیا نشانهای هست تا قلبم اطمینان یابد؟ آن کودک زبان گشود و با زبان عربی فصیح فرمود: «"أَنَا بَقِيَّةُ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ اَلْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلاَ تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ"»[۲۹]؛ "من بقیه الله بر روی زمین و منتقم از دشمنان او هستم. ای احمد بن اسحاق! بعد از دیدن [این کرامت] نشانهای طلب نکن"[۳۰].
پانویس
- ↑ «برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید» سوره هود، آیه ۸۶.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۴۱.
- ↑ اگر مؤمن باشید، باقی مانده خدا برای شما بهتر است و من بر شما نگاهبان نیستم؛ سوره هود، آیه: ۸۶.
- ↑ اگر مؤمن باشید، باقی مانده خدا برای شما بهتر است و من بر شما نگاهبان نیستم؛ سوره هود، آیه: ۸۶.
- ↑ " وَ أَوَّلُ مَا يَنْطِقُ بِهِ هَذِهِ الْآيَةُ ﴿بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴾ ثُمَّ يَقُولُ أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ خَلِيفَتُهُ وَ حُجَّتُهُ عَلَيْكُم "، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۳۳۰، باب ۳۳، ح ۱۶.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۷۱، ح ۵.
- ↑ " السَّلَامُ عَلَى الْأَئِمَّة ... وَ بَقِيَّةِ اللَّهِ ..."، شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۰۹.
- ↑ " أَيْنَ بَقِيَّةُ اللَّهِ الَّتِي لَا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهَادِيَة"، سید بن طاوس، الاقبال، ص ۲۹۷.
- ↑ اگر مؤمن باشید، باقی مانده خدا برای شما بهتر است و من بر شما نگاهبان نیستم؛ سوره هود، آیه: ۸۶.
- ↑ " لَا ذَاكَ اسْمٌ سَمَّى اللَّهُ بِهِ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ لَمْ يُسَمَ بِهِ أَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لَا يُسَمَّى بِهِ بَعْدَهُ إِلَّا كَافِر"، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۴۱۱، ح۲؛ تفسیر فرات کوفی، ص۱۹۳، ۲۴۹؛ تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۲۷۶.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۳۳۰، ح۱۶.
- ↑ " أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلَا تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَيْنٍ يَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاق"، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۸۴، ح ۱.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۱۱۶ - ۱۱۸.
- ↑ عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۷۳.
- ↑ اصول کافی، ج ۱، ص ۴۷۱-۴۷۲.
- ↑ عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۰.
- ↑ بحار الانوار، ج ۹۳، ص ۱۰۶.
- ↑ همان، ص ۱۱۹.
- ↑ اصول کافی، ج ۱، ص ۴۱۱-۴۱۲.
- ↑ کمال الدین، ص ۳۸۴.
- ↑ نشریه موعود، شماره ۲۱، ص ۵۴.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۷۱.
- ↑ «برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید و من بر شما نگهبان نیستم» سوره هود، آیه ۸۶.
- ↑ شیخ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج ۱، ص ۴۷۱، ح ۵.
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۰۹.
- ↑ سید بن طاووس، الاقبال، ص ۲۹۷.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۴۱۱، ح ۲؛ تفسیر فرات کوفی، ص ۱۹۳، ۲۴۹؛ تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۲۷۶.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۳۰، ح ۱۶.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۸۴، ح ۱.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص۲۱۹-۲۲۱.