مقام حضرت فاطمه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:


== نزول مائده بهشتی ==
== نزول مائده بهشتی ==
یکی از فضائل [[فاطمه زهرا]] {{س}} که نشان‌دهنده عمق [[قرب]] او به [[پروردگار]] عالم است، نازل شدن غذای آسمانی برای [[فاطمه]] {{س}} همانند [[نزول]] آن بر [[مریم]] {{س}} است. [[خداوند]] در [[قرآن]] درباره [[مریم]] {{س}} چنین می‌فرماید: {{متن قرآن|كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ}}<ref>«و هرگاه زکریّا در محراب (عبادت) نزد وی می‌رفت کنار او، رزقی می‌یافت و می‌پرسید: ای مریم! این از کجا برای تو آمده است؟ و او می‌گفت: از نزد خداوند؛ (آری) خداوند به هر که بخواهد بی‌حساب (و شمار) روزی می‌دهد» سوره آل عمران، آیه ۳۷.</ref>. [[نزول]] غذای آسمانی برای [[فاطمه]] {{س}} چندین بار روی داد، که به ذکر سه نمونه بسنده می‌کنیم:
یکی از [[فضائل فاطمه زهرا]] {{س}} که نشان‌دهنده عمق [[قرب]] او به [[پروردگار]] عالم است، نازل شدن غذای آسمانی برای [[فاطمه]] {{س}} همانند [[نزول]] آن بر [[مریم]] {{س}} است. [[خداوند]] در [[قرآن]] درباره [[مریم]] {{س}} چنین می‌فرماید: {{متن قرآن|كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ}}<ref>«و هرگاه زکریّا در محراب (عبادت) نزد وی می‌رفت کنار او، رزقی می‌یافت و می‌پرسید: ای مریم! این از کجا برای تو آمده است؟ و او می‌گفت: از نزد خداوند؛ (آری) خداوند به هر که بخواهد بی‌حساب (و شمار) روزی می‌دهد» سوره آل عمران، آیه ۳۷.</ref>. [[نزول]] غذای آسمانی برای [[فاطمه]] {{س}} چندین بار روی داد، که به ذکر سه نمونه بسنده می‌کنیم:


۱. [[نقل]] شده، چند روزی بود که [[رسول خدا]] {{صل}} چیزی نخورده بود. سری به اتاق همسرانش زد اما نزد آنان چیزی نیافت، پس نزد [[فاطمه]] {{س}} آمد و فرمود: "دخترم گرسنه‌ام، آیا چیزی برای خوردن داری؟" [[فاطمه]] که چیزی در منزل نداشت، فرمود: "نه، به [[خدا]] [[سوگند]]!" [[رسول خدا]] {{صل}} از آنجا رفت. ناگاه کنیزی از [[کنیزان]] [[فاطمه]] {{س}} دو گرده نان با تکه‌ای گوشت برای آن حضرت فرستاد. [[فاطمه]] آن را در پارچه‌ای پیچید و با خود گفت: "[[رسول خدا]] را بر خود و دیگران مقدم می‌دانم" و با اینکه آنان خود محتاج بودند، یکی از [[حسنین]] را در پی [[رسول خدا]] {{صل}} فرستاد تا از ایشان بخواهد که باز گردند. هنگامی که [[رسول خدا]] {{صل}} بازگشت، [[فاطمه]] {{س}} فرمود: "[[جان]] من و مادرم به فدای شما؛ [[خداوند]] چیزی فرستاده است که برایتان کنار گذاشته‌ام". [[رسول خدا]] {{س}} فرمود: "سفره را بیاور!" هنگامی که [[فاطمه]] {{س}} سفره را باز کرد آن را پر از نان و گوشت یافت، [[تعجب]] کرد و دریافت که آنها برکتی است که [[خداوند متعال]] نازل کرده است. پس سفره را نزد [[رسول خدا]] {{صل}} پهن کرد. آن حضرت پس از [[حمد]] [[الهی]] پرسید: دخترم این [[غذا]] از کجاست؟ [[فاطمه]] {{س}} جواب داد: "[[لطف]] [[پروردگار]] است و او به هر کس که بخواهد بی‌اندازه روزی می‌دهد". [[رسول خدا]] {{صل}} نیز فرمود: "[[خدا]] را [[شکر]] که تو را همانند [[سرور]] [[زنان]] [[بنی اسرائیل]] قرار داد که هرگاه [[خداوند]] به او روزی می‌داد، می‌گفت: این، [[لطف خداوند]] است". پس [[رسول خدا]]، [[علی]] و [[حسن]] و [[حسین]] و دیگر خاندانش را فراخواند و همگی از آن [[غذا]] خوردند و سیر شدند؛ ولی چیزی از [[غذا]] کم نشد و [[فاطمه]] {{س}} آن را بین [[همسایگان]] تقسیم کرد<ref>الکشاف، زمخشری، ج۱، ص۳۸۷؛ انوار التنزیل، بیضاوی، ج۲، ص۳۵؛ تفسیر غرائب القرآن، زیلعی، ج۲، ص۱۵۱؛ تخریج الاحادیث و الآثار، زمخشری، ج۱، ص۱۸۴ و ج۳، ص۱۴۲.</ref>.
۱. [[نقل]] شده، چند روزی بود که [[رسول خدا]] {{صل}} چیزی نخورده بود. سری به اتاق همسرانش زد اما نزد آنان چیزی نیافت، پس نزد [[فاطمه]] {{س}} آمد و فرمود: "دخترم گرسنه‌ام، آیا چیزی برای خوردن داری؟" [[فاطمه]] که چیزی در منزل نداشت، فرمود: "نه، به [[خدا]] [[سوگند]]!" [[رسول خدا]] {{صل}} از آنجا رفت. ناگاه کنیزی از [[کنیزان]] [[فاطمه]] {{س}} دو گرده نان با تکه‌ای گوشت برای آن حضرت فرستاد. [[فاطمه]] آن را در پارچه‌ای پیچید و با خود گفت: "[[رسول خدا]] را بر خود و دیگران مقدم می‌دانم" و با اینکه آنان خود محتاج بودند، یکی از [[حسنین]] را در پی [[رسول خدا]] {{صل}} فرستاد تا از ایشان بخواهد که باز گردند. هنگامی که [[رسول خدا]] {{صل}} بازگشت، [[فاطمه]] {{س}} فرمود: "[[جان]] من و مادرم به فدای شما؛ [[خداوند]] چیزی فرستاده است که برایتان کنار گذاشته‌ام". [[رسول خدا]] {{س}} فرمود: "سفره را بیاور!" هنگامی که [[فاطمه]] {{س}} سفره را باز کرد آن را پر از نان و گوشت یافت، [[تعجب]] کرد و دریافت که آنها برکتی است که [[خداوند متعال]] نازل کرده است. پس سفره را نزد [[رسول خدا]] {{صل}} پهن کرد. آن حضرت پس از [[حمد]] [[الهی]] پرسید: دخترم این [[غذا]] از کجاست؟ [[فاطمه]] {{س}} جواب داد: "[[لطف]] [[پروردگار]] است و او به هر کس که بخواهد بی‌اندازه روزی می‌دهد". [[رسول خدا]] {{صل}} نیز فرمود: "[[خدا]] را [[شکر]] که تو را همانند [[سرور]] [[زنان]] [[بنی اسرائیل]] قرار داد که هرگاه [[خداوند]] به او روزی می‌داد، می‌گفت: این، [[لطف خداوند]] است". پس [[رسول خدا]]، [[علی]] و [[حسن]] و [[حسین]] و دیگر خاندانش را فراخواند و همگی از آن [[غذا]] خوردند و سیر شدند؛ ولی چیزی از [[غذا]] کم نشد و [[فاطمه]] {{س}} آن را بین [[همسایگان]] تقسیم کرد<ref>الکشاف، زمخشری، ج۱، ص۳۸۷؛ انوار التنزیل، بیضاوی، ج۲، ص۳۵؛ تفسیر غرائب القرآن، زیلعی، ج۲، ص۱۵۱؛ تخریج الاحادیث و الآثار، زمخشری، ج۱، ص۱۸۴ و ج۳، ص۱۴۲.</ref>.
خط ۱۶: خط ۱۶:
[[سلمان]] آن رطب را گرفت و از کنار هر کسی که عبور می‌کرد، از او می‌پرسیدند: مشک به همراه داری؟! [[سلمان]] با آن خرما [[افطار]] کرد ولی هسته‌ای در آن نیافت و صبح زود نزد [[فاطمه]] {{س}} آمد و گفت: "ای دختر [[رسول خدا]] {{صل}}! در آن رطب، هسته‌ای ندیدم". [[فاطمه]] {{س}} جواب داد: "[[سلمان]]! آن میوه درخت نخلی است که [[خداوند]] برایم در دارالسلام، به خاطر دعایی که [[رسول خدا]] {{صل}} به من آموخت، کاشته است"<ref>الخرائج و الجرائح، قطب الدین راوندی، ج۲، ص۵۳۳. (متن دعا چنین است: {{متن حدیث|بِسْمِ اللَّهِ النُّورِ بِسْمِ اللَّهِ نُورٌ عَلَى نُورٍ بِسْمِ اللَّهِ الَّذِي هُوَ مُدَبِّرُ الْأُمُورِ بِسْمِ اللَّهِ الَّذِي خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ النُّورَ وَ أَنْزَلَ النُّورَ عَلَى الطُّورِ فِي كِتابٍ مَسْطُورٍ بِقَدَرِ مَقْدُورٍ عَلَى نَبِيٍّ مَحْبُورٍ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هُوَ بِالْعِزِّ مَذْكُورٌ وَ بِالْفَخْرِ مَشْهُورٌ وَ عَلَى السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ مَشْكُورٌ}}).</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۵۳-۲۶۰.</ref>
[[سلمان]] آن رطب را گرفت و از کنار هر کسی که عبور می‌کرد، از او می‌پرسیدند: مشک به همراه داری؟! [[سلمان]] با آن خرما [[افطار]] کرد ولی هسته‌ای در آن نیافت و صبح زود نزد [[فاطمه]] {{س}} آمد و گفت: "ای دختر [[رسول خدا]] {{صل}}! در آن رطب، هسته‌ای ندیدم". [[فاطمه]] {{س}} جواب داد: "[[سلمان]]! آن میوه درخت نخلی است که [[خداوند]] برایم در دارالسلام، به خاطر دعایی که [[رسول خدا]] {{صل}} به من آموخت، کاشته است"<ref>الخرائج و الجرائح، قطب الدین راوندی، ج۲، ص۵۳۳. (متن دعا چنین است: {{متن حدیث|بِسْمِ اللَّهِ النُّورِ بِسْمِ اللَّهِ نُورٌ عَلَى نُورٍ بِسْمِ اللَّهِ الَّذِي هُوَ مُدَبِّرُ الْأُمُورِ بِسْمِ اللَّهِ الَّذِي خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ النُّورَ وَ أَنْزَلَ النُّورَ عَلَى الطُّورِ فِي كِتابٍ مَسْطُورٍ بِقَدَرِ مَقْدُورٍ عَلَى نَبِيٍّ مَحْبُورٍ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هُوَ بِالْعِزِّ مَذْكُورٌ وَ بِالْفَخْرِ مَشْهُورٌ وَ عَلَى السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ مَشْكُورٌ}}).</ref>.<ref>[[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۵۳-۲۶۰.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== مقام [[صداقت]] و [[راست‌کرداری]] ==
{{مدخل وابسته}}
[[امام صادق]]{{ع}}: {{متن حدیث|وَ هِيَ الصِّدِّيقَةُ الْكُبْرَى وَ عَلَى مَعْرِفَتِهَا دَارَتِ الْقُرُونُ الْأُولَى}}<ref>شیخ طوسی الامالی، ص۶۶٨.</ref>. مقام صداقت و راست‌کرداری که تبلور در گفتار و [[رفتار]] افراد دارد، یکی از بالاترین مقاماتی است که [[خداوند]] آن را نصیب [[اولیاء]] و افراد خاص می‌نماید و بنا بر [[گواه]] [[امامان معصوم]]{{عم}}، [[فاطمه زهرا]]{{س}} دارای این مقام بوده است. [[امام کاظم]]، از پدرش امام صادق{{عم}} و ایشان از [[رسول خدا]]{{صل}} نقل نموده است که آن حضرت فرمود: «یا علی! من به دخترم، [[فاطمه]]، سفارش‌هایی نموده‌ام و به او دستور داده‌ام که آن سفارش‌ها را برای تو ارائه نماید. پس آنها را اجرا نما. همانا فاطمه{{س}} [[راستگو]] و راست‌کردار است. پس از آن، فاطمه{{س}} را نزد خود آورده و سر او را بوسید و فرمود: پدرت به فدایت ای فاطمه»<ref>{{متن حدیث|يَا عَلِيُّ إِنِّي قَدْ أَوْصَيْتُ فَاطِمَةَ ابْنَتِي بِأَشْيَاءَ وَ أَمَرْتُهَا أَنْ تُلْقِيَهَا إِلَيْكَ فَأَنْفِذْهَا فَهِيَ الصَّادِقَةُ الصَّدُوقَةُ ثُمَّ ضَمَّهَا إِلَيْهِ وَ قَبَّلَ رَأْسَهَا وَ قَالَ فِدَاكِ أَبُوكِ يَا فَاطِمَةُ}}، طرف من الأنباء و المناقب، ص۵۲۷؛ بحار الأنوار، ج۲۲، ص۴٩١؛ عوالم العلوم، ج۱۱، قسم ۱، ص۹۱.</ref>.
* [[نام حضرت فاطمه زهرا]] ([[نام‌های حضرت فاطمه زهرا]])
 
* [[کنیه‌های حضرت فاطمه زهرا]]
[[صداقت]] و [[راست‌کرداری]] چنان در فاطمه{{س}} تجلی یافته است که بنا بر [[شهادت پیامبر]]{{صل}} سرتاسر وجودش مملو از [[ایمان]] شده است. از [[سلمان]] نقل شده است که [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: «ای سلمان! همانا [[خداوند متعال]] [[قلب]] و جوارح دخترم فاطمه{{س}} را از ایمان و [[یقین]] انباشته است»<ref>{{متن حدیث|يَا سَلْمَانُ، إِنَّ ابْنَتِي فَاطِمَةَ مَلَأَ اللَّهُ قَلْبَهَا وَ جَوَارِحَهَا إِيمَاناً}}، دلائل الإمامة، ص۱۳۹؛ بحار الأنوار، ج۴٣، ص۴۶.</ref>.
* [[کنیه حضرت فاطمه زهرا]]
 
* [[القاب حضرت فاطمه زهرا]] ([[لقب‌های حضرت فاطمه زهرا]])
صدّیقه بودن فاطمه{{س}} به قدری معروف بوده است که حتی [[عایشه]] نتوانست این صفت را [[انکار]] نماید. [[عبدالله بن زبیر]] از پدرش و او از [[عایشه]] نقل نموده است که عایشه نسبت به صدّیقه بودن [[فاطمه]]{{س}} گفت: «جز پدرش هیچ‌کس را راستگوتر از او (فاطمه) ندیدم»<ref>{{متن حدیث|مَا رَأَيْتُ أَحَداً كَانَ أَصْدَقَ لَهْجَةً مِنْهَا إِلَّا أَنْ يَكُونَ الَّذِي وَلَدَهَا}}، مستدرک حاکم، ج۳، ص١۶١؛ بحار الأنوار، ج۴٣، ص۶٨.</ref>.<ref>[[محمد حیدر مظفری|مظفری، محمد حیدر]]، [[امامت در بیان حضرت فاطمه (کتاب)|امامت در بیان حضرت فاطمه]]، ص ۳۴.</ref>
* [[تبار حضرت فاطمه زهرا]] ([[نسب حضرت فاطمه زهرا]])
 
* [[خاندان حضرت فاطمه زهرا]]
== برگزیده بودن حضرت فاطمه{{س}} از جانب [[خداوند]] ==
* [[پدر حضرت فاطمه زهرا]] ([[پیامبر خاتم]])
[[پیامبر]]{{صل}}: {{متن حدیث|يَا فَاطِمَةُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمِينَ‌}}<ref>امالی صدوق، ص٨١۴.</ref>. خداوند در [[سوره آل عمران]] به [[حضرت مریم]] خطاب می‌کند: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۴۲.</ref>.
* [[مادر حضرت فاطمه زهرا]] ([[حضرت خدیجه]])
 
* [[برادران حضرت فاطمه زهرا]]
در [[تفسیر]] این [[آیه]]، [[عیسی بن زید بن علی]] گوید: از [[امام صادق]]{{ع}} شنیدم که فرمود: «فاطمه از آن جهت محدّثه نامیده شد که [[فرشتگان]] بر او فرود می‌آمدند و با او گفتگو می‌کردند؛ همان‌گونه که با [[مریم بنت عمران]] گفتگو می‌کردند. آنها به فاطمه{{س}} می‌گفتند: ای فاطمه! همانا خداوند تو را برگزیده و از [[پلیدی‌ها]] تطهیر نموده و تو را بر [[زنان]] دو عالم [[برتری]] داده است. پس ای فاطمه! سپاسگزار خدایت باش و وی را [[عبادت]] نما. آنها با یکدیگر گفتگو می‌کردند، شبی [[فاطمه]]{{س}} به آنها گفت: آیا آنکه در این [[آیه]]، نسبت به [[زنان]] دو عالم [[فضیلت]] و [[برتری]] داده شده، [[مریم دختر عمران]] نبوده است؟ [[فرشتگان]] گفتند: [[مریم]]، بزرگ و برگزیده زنان [[زمان]] خود بوده ولی [[خداوند]] تو را بر تمامی زنان دو عالم از اولین تا آخرین ایشان برتری بخشیده است<ref>{{متن حدیث|إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ مُحَدَّثَةً لِأَنَّ الْمَلَائِكَةَ كَانَتْ تَهْبِطُ مِنَ السَّمَاءِ فَتُنَادِيهَا كَمَا تُنَادِي مَرْيَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ فَتَقُولُ يَا فَاطِمَةُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمِينَ يَا فَاطِمَةُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَ اسْجُدِي وَ ارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ فَتُحَدِّثُهُمْ وَ يُحَدِّثُونَهَا فَقَالَتْ لَهُمْ ذَاتَ لَيْلَةٍ أَ لَيْسَتِ الْمُفَضَّلَةُ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مَرْيَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ فَقَالُوا إِنَّ مَرْيَمَ كَانَتْ سَيِّدَةَ نِسَاءِ عَالَمِهَا وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَكِ سَيِّدَةَ نِسَاءِ عَالَمِكِ وَ عَالَمِهَا وَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ}}، علل الشرایع، صدوق، ج۱، ص۱۸۲؛ دلائل الامامه، ص۸۰؛ الدر النظیم، ص۴۵۶؛ تفسیر صافی، ج۱، ص٣٣۶؛ تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۳۳۷؛ تفسیر کنز الدقائق، ج۳، ص٩۴؛ بحار الانوار، ج۴٣، ص۷۸.</ref>.<ref>[[محمد حیدر مظفری|مظفری، محمد حیدر]]، [[امامت در بیان حضرت فاطمه (کتاب)|امامت در بیان حضرت فاطمه]]، ص ۳۸.</ref>
* [[خواهران حضرت فاطمه زهرا]]
 
* [[ازدواج حضرت فاطمه زهرا]]
== پیوستگی میان [[رضایت]] و غضب فاطمه{{س}} با [[رضا]] و [[غضب خداوند]] ==
* [[همسر حضرت فاطمه زهرا]]
[[رسول خدا]]{{صل}}: {{متن حدیث|يَا فَاطِمَةُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَيَغْضَبُ لِغَضَبِكِ وَ يَرْضَى لِرِضَاكِ}}<ref>امالی طوسی، ص۴٢٧.</ref>. مسئله رضایت و غضب فاطمه{{س}} در روایات بسیار بااهمیت ذکر شده است. شیعه و [[سنّی]] از [[پیامبر]]{{صل}} نقل نموده‌اند که رضایت فاطمه{{س}} سبب [[رضایت خداوند]] و [[غضب]] ایشان موجب غضب خداوند می‌شود. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} از رسول خدا{{صل}} نقل نموده است که آن حضرت فرمود: «‌ای [[فاطمه]]! [[خداوند]] از غضب تو [[غضبناک]] و از [[خشنودی]] تو [[خشنود]] می‌گردد»<ref>{{متن حدیث|يَا فَاطِمَةُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَيَغْضَبُ لِغَضَبِكِ وَ يَرْضَى لِرِضَاكِ}}، أمالی صدوق، ص٣٨۴؛ دلائل الإمامة، ص١۴۶؛ أمالی طوسی، ص۴٢٧.</ref>. [[حاکم نیشابوری]] نیز پس از نقل این [[حدیث]] به صحیح‌بودنش تصریح نموده است<ref>{{عربی|هذا حديث صحيح الإسناد و لم يخرجاه}}؛ المستدرک، ج۳، ص١۵۴؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۲۰۳.</ref>.<ref>[[محمد حیدر مظفری|مظفری، محمد حیدر]]، [[امامت در بیان حضرت فاطمه (کتاب)|امامت در بیان حضرت فاطمه]]، ص ۳۴.</ref>
* [[کنیزان حضرت فاطمه زهرا]]
 
* [[فرزندان حضرت فاطمه زهرا]]
== تصریح [[معصومین]] بر حجّیت [[حضرت فاطمه]]{{س}} ==
* [[همسران فرزندان حضرت فاطمه زهرا]]
دارا بودن مقام حجّیت از جانب [[پروردگار]] نشانه بالاترین عظمت و رتبه خدادادی است که نصیب همه افراد نمی‌شود. این عنایت الهی شامل کسانی می‌شود که از جانب [[خداوند]] برگزیده و [[تأیید]] شده باشند. چنانکه پیش از این بیان شد [[فاطمه زهرا]]{{س}} دارای این مقام بوده و بر این اساس است که در [[روایات معصومین]]، [[شأن]] و [[مقام حجت الهی]] بودن در [[حقّ]] ایشان ذکر شده است. از [[جابر بن عبدالله انصاری]] نقل شده است که [[رسول خدا]]{{صل}} درباره [[حجت]] بودن فاطمه{{س}} در کنار [[امیرالمؤمنین]] و حسنین{{عم}} فرمود: «همانا خداوند علی، [[همسر]] و پسران او را حجت خود بر [[مردم]] قرار داده است و آنان در میان [[امت]] من درب‌های [[علم]] هستند. هرکس به وسیله آنان [[هدایت]] شود به [[صراط مستقیم]] هدایت شده است»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ عَلِيّاً وَ زَوْجَتَهُ وَ أَبْنَاءَهُ حُجَجَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ هُمْ أَبْوَابُ الْعِلْمِ فِي أُمَّتِي مَنِ اهْتَدَى بِهِمْ هُدِيَ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ}}، شواهد التنزیل، ج۱، ص٧۶؛ عوالم العلوم، ج۱۱، ص۱۰۷.</ref>.
* [[سرگذشت تاریخی حضرت فاطمه زهرا]] ([[سرگذشت زندگی حضرت فاطمه زهرا]]):
 
** [[حضرت فاطمه زهرا از تولد تا هجرت]] ([[پرورش حضرت فاطمه زهرا]]):
امام عسکری{{ع}} نیز درباره حجت بودن فاطمه{{س}} فرمود: «ما ([[ائمه]]) [[حجت‌های خداوند]] بر [[خلق]] او هستیم و [[فاطمه]]{{س}} [[جده]] ما [[حجت خداوند]] بر ماست»<ref>{{متن حدیث|نَحْنُ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ جَدَّتُنَا فَاطِمَةُ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْنَا}}، تفسیر أطیب البیان، ج۱۳، ص۲۳۵؛ عوالم العلوم، ج۱۱، ص۱۰۳</ref>. [[امام زمان]]{{ع}} نیز که آخرین حجت و ذخیره الهی است، [[حضرت فاطمه]]{{س}} را [[اسوه]] و الگوی خود قرار داده می‌فرماید: «برای من [[دختر پیامبر]] اسوه نیکویی است»<ref>{{متن حدیث|وَ فِي ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} لِي أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ وَ سَيُرْدِي‌}}، کتاب الغیبة، ص٢٨۶؛ الإحتجاج، ج٢، ص۴۶٧.</ref>.<ref>[[محمد حیدر مظفری|مظفری، محمد حیدر]]، [[امامت در بیان حضرت فاطمه (کتاب)|امامت در بیان حضرت فاطمه]]، ص ۴۳.</ref>
*** [[ولادت حضرت فاطمه زهرا]]
** [[حضرت فاطمه زهرا از هجرت تا رحلت پیامبر]]:
*** [[وفات پیامبر خاتم]]
** [[حضرت فاطمه زهرا از رحلت پیامبر تا شهادت]]:
** [[سقیفه بنی ساعده]]
** [[روزگار ابوبکر]]
* [[عصر حضرت فاطمه زهرا]]
* [[شرایط سیاسی و اجتماعی عصر حضرت فاطمه زهرا]]
* [[شرایط دینی و فرهنگی عصر حضرت فاطمه زهرا]]
* [[شمایل حضرت فاطمه زهرا]]
* [[صفات ظاهری حضرت فاطمه زهرا]] ([[سیمای حضرت فاطمه زهرا]])
* [[ولایت حضرت فاطمه زهرا]]
** [[ولایت حضرت فاطمه زهرا در قرآن]]:
** [[ولایت حضرت فاطمه زهرا در حدیث]]:
*** [[حدیث ثقلین]]
*** [[حدیث سفینه نوح]]
** [[ولایت حضرت فاطمه زهرا در حدیث]]
** [[امارت حضرت فاطمه زهرا در حدیث]]
** [[وراثت حضرت فاطمه زهرا در حدیث]]
** [[هدایت حضرت فاطمه زهرا در حدیث]]
* [[نصب الهی حضرت فاطمه زهرا به ولایت]]
* [[صفات حضرت فاطمه زهرا]] ([[ویژگی‌های حضرت فاطمه زهرا]]):
** [[محبوبیت حضرت فاطمه زهرا]]
* [[صفات ولایت در حضرت فاطمه زهرا]]
* [[علم لدنی حضرت فاطمه زهرا]]:
** [[علم حضرت فاطمه زهرا در حدیث]]
** [[جایگاه علمی حضرت فاطمه زهرا]]
** [[انواع دانش‌های حضرت فاطمه زهرا]]
** [[علم غیب حضرت فاطمه زهرا]] ([[پیشگویی حضرت فاطمه زهرا]])
* [[عصمت حضرت فاطمه زهرا]]:
** [[عصمت حضرت فاطمه زهرا در حدیث]]
* [[افضلیت حضرت فاطمه زهرا]]
* [[فضایل حضرت فاطمه زهرا]]:
** [[حضرت فاطمه زهرا از زبان پیامبر]]
** [[دعاهای پیامبر خاتم برای حضرت فاطمه زهرا]]
** [[پذیرفته شدن دعاهای حضرت فاطمه زهرا]]
* [[مناقب حضرت فاطمه زهرا]]:
** [[حضرت فاطمه زهرا در قرآن]]
** [[حضرت فاطمه زهرا در حدیث]]
* [[کرامت‌های حضرت فاطمه زهرا]]:
** [[بازگشت خورشید برای حضرت فاطمه زهرا]]
* [[رخدادهای خارق‌العاده زندگی حضرت فاطمه زهرا]]
* [[دیدگاه‌هایی درباره شخصیت حضرت فاطمه زهرا]]
* [[سیره حضرت فاطمه زهرا]]:
** [[ویژگی‌های عملی حضرت فاطمه زهرا]]
** [[سیره عبادی حضرت فاطمه زهرا]]
** [[سیره عرفانی حضرت فاطمه زهرا]]
** [[سیره اخلاقی حضرت فاطمه زهرا]]:
*** [[ویژگی‌های اخلاقی حضرت فاطمه زهرا]]
** [[سیره اعتقادی حضرت فاطمه زهرا]]:
*** [[ویژگی‌های اعتقادی حضرت فاطمه زهرا]]
** [[سیره علمی حضرت فاطمه زهرا]]
** [[سیره تبلیغی حضرت فاطمه زهرا]]
** [[سیره تربیتی حضرت فاطمه زهرا]]
** [[سیره خانوادگی حضرت فاطمه زهرا]]
** [[سیره اجتماعی حضرت فاطمه زهرا]]
** [[سیره سیاسی حضرت فاطمه زهرا]]:
*** [[ویژگی‌های سیاسی حضرت فاطمه زهرا]]
** [[سیره اقتصادی حضرت فاطمه زهرا]]
** [[سیره قضایی حضرت فاطمه زهرا]]:
*** [[داوری‌های حضرت فاطمه زهرا]]
** [[سیره نظامی و جنگی حضرت فاطمه زهرا]]:
*** [[ویژگی‌های جنگی حضرت فاطمه زهرا]]
* [[مأموریت حضرت فاطمه زهرا]]
* [[نقش‌های ویژه حضرت فاطمه زهرا]]
* [[کارگزاران حضرت فاطمه زهرا]]
* [[شاگردان حضرت فاطمه زهرا]]
* [[مخالفان حضرت فاطمه زهرا|مخالفان]] یا [[دشمنان حضرت فاطمه زهرا]]:
* [[دشمنی با حضرت فاطمه زهرا]]
** [[ویژگی‌های دشمنان حضرت فاطمه زهرا]]
** [[نیرنگ‌های دشمنان حضرت فاطمه زهرا]]
** [[زیان‌های دشمنی با حضرت فاطمه زهرا]]
** [[انگیزه‌های دشمنی با حضرت فاطمه زهرا]]
* [[وظایف امت نسبت به حضرت فاطمه زهرا]]:
** [[شناخت شخصیت و جایگاه حضرت فاطمه زهرا]]
** [[شناخت حقوق حضرت فاطمه زهرا]]
** [[شناخت سیره و معارف حضرت فاطمه زهرا]]
** [[ایمان به حضرت فاطمه زهرا]] ([[کفر به دشمنان او|کفر به دشمنان حضرت فاطمه زهرا]])
** [[پذیرش ولایت حضرت فاطمه زهرا]] ([[بیزاری از دشمنان حضرت فاطمه زهرا|بیزاری از دشمنان او]])
** [[محبت به حضرت فاطمه زهرا]] ([[بغض به دشمنان حضرت فاطمه زهرا|بغض به دشمنان او]]):
*** [[دوست داشتن حضرت فاطمه زهرا]]
*** [[برکات دوست داشتن حضرت فاطمه زهرا]]
*** [[ویژگی‌های دوستداران حضرت فاطمه زهرا]]
*** [[غلو در دوست داشتن حضرت فاطمه زهرا]]
** [[مودت حضرت فاطمه زهرا]] ([[عداوت با دشمنان حضرت فاطمه زهرا|عداوت با دشمنان او]])
** [[تمسک به حضرت فاطمه زهرا]]
** [[اعتصام به حضرت فاطمه زهرا]]
** [[تبعیت از حضرت فاطمه زهرا]]
** [[اطاعت از حضرت فاطمه زهرا]]
** [[معیت با حضرت فاطمه زهرا]]
** [[وفاداری در بیعت با حضرت فاطمه زهرا]]
** [[اجابت دعوت حضرت فاطمه زهرا]]
** [[تسلیم امر حضرت فاطمه زهرا]] ([[جنگ با دشمنان حضرت فاطمه زهرا|جنگ با دشمنان او]])
* [[مظلومیت حضرت فاطمه زهرا]]  
* [[شهادت حضرت فاطمه زهرا]] ([[ترور حضرت فاطمه زهرا]]):
** [[خبر دادن پیامبر از شهادت حضرت فاطمه زهرا]]
** [[پس از شهادت حضرت فاطمه زهرا]]
* [[پرسش و پاسخ دوران حضرت فاطمه زهرا]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1100354.jpg|22px]] [[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱‌''']]
# [[پرونده:1100354.jpg|22px]] [[محمد کرمانی کجور | کرمانی کجور، محمد]]، [[فاطمه زهرا دختر رسول خدا (مقاله)| مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۱‌''']]
# [[پرونده:IM010559.jpg|22px]] [[محمد حیدر مظفری|مظفری، محمد حیدر]]، [[امامت در بیان حضرت فاطمه (کتاب)|'''امامت در بیان حضرت فاطمه''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ کنونی تا ‏۸ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۹

نزول مائده بهشتی

یکی از فضائل فاطمه زهرا (س) که نشان‌دهنده عمق قرب او به پروردگار عالم است، نازل شدن غذای آسمانی برای فاطمه (س) همانند نزول آن بر مریم (س) است. خداوند در قرآن درباره مریم (س) چنین می‌فرماید: ﴿كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ[۱]. نزول غذای آسمانی برای فاطمه (س) چندین بار روی داد، که به ذکر سه نمونه بسنده می‌کنیم:

۱. نقل شده، چند روزی بود که رسول خدا (ص) چیزی نخورده بود. سری به اتاق همسرانش زد اما نزد آنان چیزی نیافت، پس نزد فاطمه (س) آمد و فرمود: "دخترم گرسنه‌ام، آیا چیزی برای خوردن داری؟" فاطمه که چیزی در منزل نداشت، فرمود: "نه، به خدا سوگند!" رسول خدا (ص) از آنجا رفت. ناگاه کنیزی از کنیزان فاطمه (س) دو گرده نان با تکه‌ای گوشت برای آن حضرت فرستاد. فاطمه آن را در پارچه‌ای پیچید و با خود گفت: "رسول خدا را بر خود و دیگران مقدم می‌دانم" و با اینکه آنان خود محتاج بودند، یکی از حسنین را در پی رسول خدا (ص) فرستاد تا از ایشان بخواهد که باز گردند. هنگامی که رسول خدا (ص) بازگشت، فاطمه (س) فرمود: "جان من و مادرم به فدای شما؛ خداوند چیزی فرستاده است که برایتان کنار گذاشته‌ام". رسول خدا (س) فرمود: "سفره را بیاور!" هنگامی که فاطمه (س) سفره را باز کرد آن را پر از نان و گوشت یافت، تعجب کرد و دریافت که آنها برکتی است که خداوند متعال نازل کرده است. پس سفره را نزد رسول خدا (ص) پهن کرد. آن حضرت پس از حمد الهی پرسید: دخترم این غذا از کجاست؟ فاطمه (س) جواب داد: "لطف پروردگار است و او به هر کس که بخواهد بی‌اندازه روزی می‌دهد". رسول خدا (ص) نیز فرمود: "خدا را شکر که تو را همانند سرور زنان بنی اسرائیل قرار داد که هرگاه خداوند به او روزی می‌داد، می‌گفت: این، لطف خداوند است". پس رسول خدا، علی و حسن و حسین و دیگر خاندانش را فراخواند و همگی از آن غذا خوردند و سیر شدند؛ ولی چیزی از غذا کم نشد و فاطمه (س) آن را بین همسایگان تقسیم کرد[۲].

۲. نقل شده، در صبح یکی از روزها[۳] امیرمؤمنان (ع) از فاطمه (س) پرسید: آیا در خانه غذایی برای خوردن هست؟ فاطمه (س) که چیزی در منزل نداشت، گفت: "قسم به خداوندی که پدرم را به نبوت و تو را به وصایت بزرگ داشت، از دو روز قبل چیزی در منزل نیست جز آنچه به حضور شما آورده و شما را بر خود مقدم داشتم و آنچه برای پسرانم حسن و حسین قرار می‌دادم". وقتی امیرمؤمنان (ع) این سخنان را شنید، گفت: "فاطمه! چرا مرا باخبر نساختی تا چیزی برای شما تهیه کنم؟" فاطمه (س) جواب داد: "یا أبا الحسن! از پروردگارم حیا کردم که شما را به بیش از توانت، به زحمت اندازم".

امیرمؤمنان (ع) با توکل و حسن ظن به خداوند عزوجل از منزل خارج شد و دیناری قرض کرد تا برای خانواده غذایی تهیه کند. هوا بسیار گرم بود و علی (ع) در راه به مقداد بن اسود رسید. مقداد گویا چیزی را از آن حضرت مخفی می‌کرد. امیرمؤمنان (ع) از او پرسید: چه چیزی این موقع تو را از منزل بیرون کشانده است؟ مقداد پاسخ داد: "یا اباالحسن نپرس". امیرمؤمنان (ع) فرمود: "نباید حال خود را از من پنهان کنی" مقداد گفت: "یا اباالحسن! قسم به خداوندی که پیامبر را به نبوت و تو را به وصایت بزرگ داشت، فشاری که در منزل داشتم مرا به بیرون کشاند و در حالی که خانواده‌ام گرسنه بودند خانه را ترک گفتم و آنگاه که صدای گریه آنان را شنیدم دیگر طاقت نیاورده و ناراحت از منزل خارج شدم".

وقتی سخنان مقداد به این جا رسید، اشک‌های امیرمؤمنان (ع) جاری شد و محاسن مبارک آن حضرت را خیس کرد و به او فرمود: "قسم به آن خدایی که بدو سوگند یاد کردی، مرا نیز همان چیزی که تو را از منزل خارج کرد، بیرون کشاند؛ دیناری قرض کرده‌ام، تو را بر خود مقدم می‌دارم. سپس امیرمؤمنان (ع) دینار را به او داد و به سمت مسجد رفت و نماز ظهر و عصر را با رسول خدا (ص) خواند. مدتی گذشت و وقت نماز مغرب شد؛ امیرمؤمنان (ع) در صف اول جماعت ایستاد و نماز مغرب را به امامت رسول خدا (ص) خواند. بعد از نماز، رسول خدا (ص) در کنار در مسجد، به امیرمؤمنان (ع) اشاره کرد که به طرف او برود. آن حضرت (ع) نزد رسول خدا (ص) رفت و سلام کرد. رسول خدا (ص) جواب سلام او را داد و از او پرسید: یا أباالحسن آیا در خانه چیزی داری تا برای شام نزد تو آیم؟ امیرمؤمنان اندکی درنگ کرد و سر به زیر انداخت و حیا کرد که چیزی بگوید و به فکر فرو رفت. قبل از این زمان، بر رسول خدا (ص) وحی نازل شده بود و خداوند به او امر کرده بود که پیامبر آن شب، شام را نزد علی (ع) باشد. وقتی رسول خدا (ص) سکوت امیرمؤمنان (ع) را دید، فرمود: "یا اباالحسن! چرا نمی‌گویی نه، تا برگردم و نمی‌گویی بله، تا با تو بیایم؟" امیرمؤمنان (ع) با حیا و احترام فرمود: بفرمایید!" سپس رسول خدا (ص) دست آن حضرت را گرفت و با هم به طرف خانه علی (ع) به راه افتادند و منزل فاطمه وارد شدند. او در محل نماز خود بود و نمازش را خوانده بود و پشت سر او دیگ بزرگی که بخار از آن برمی‌خاست به چشم می‌خورد. وقتی فاطمه (س) صدای رسول خدا (ص) را شنید از محل نماز خود خارج شد و به پیشواز رسول خدا (ص) رفت و به ایشان سلام کرد. رسول خدا (ص) جواب او را داده و بر سر فاطمه دست کشید و از حال او پرسید و فرمود: "شام آماده است؟" فاطمه دیگ را در برابر آن دو گذارد. وقتی امیرمؤمنان (ع) به آن نگریست با تعجب به فاطمه (س) نگاه کرد و پرسید: آیا نگفتی از دو روز پیش تاکنون چیزی نخورده‌ای؟ فاطمه به آسمان نگریست و گفت: "به پروردگاری که به آسمان و زمینش آگاه است جز حق نگفتم". امیرمؤمنان (ع) از او پرسید: یا فاطمه! این غذایی که تاکنون همانندش را ندیده‌ام و مثل بوی آن را نبوئیده‌ام و از آن میل نکرده‌ام از کجاست؟ در این حال، رسول خدا (ص) دستان مبارک خود را بین دو کتف امیرمؤمنان (ع) گذارد و فرمود: "یا علی! این پاداش آن دینار توست که بخشیدی؛ خداوند به کسی که بخواهد بی‌حساب روزی می‌دهد". و سپس با چشمان اشکبار افزود: "ستایش، خداوندی را سزاست که شما را از دنیا خارج نکرد تا آنکه تو را یا علی، همچون زکریا (ع) و فاطمه را همچون مریم بنت عمران (ع) قرار داد[۴].

۳. سلمان نقل می‌کند: روزی فاطمه (س) پس از رحلت رسول خدا (ص) به من فرمود: "روزی در خانه را بسته بودم و درباره قطع شدن نزول وحی و رفتن فرشتگان از منزلمان، با رحلت رسول خدا (ص) فکر می‌کردم که در خانه باز شد و سه نفر حوری بهشتی از در خانه وارد شدند و گفتند: ما حوریان بهشتی دارالسلام هستیم و پروردگار عالمیان ما را فرستاده است؛ ای دختر محمد! ما مشتاق توایم، از یکی از آنها که گمان بردم از همه بزرگ‌تر است، اسمش را پرسیدم؛ گفت: "من مقدوده‌ام و برای مقداد بن اسود آفریده شده‌ام". همین سؤال را از دو می‌پرسیدم، پاسخ داد: "من ذره‌ام و برای ابوذر آفریده شده‌ام"؛ از دیگری نیز اسمش را پرسیدم؛ جواب داد: "من سلمی هستم و برای سلمان فارسی آفریده شده‌ام". آنها ظرفی پُر از رطب به همراه داشتند که ظرف آن از برف سفیدتر و رطب‌های آن خوش‌عطر‌تر از مشک بود. من سهم تو را کنار گذاشته‌ام؛ بگیر و با آن افطار کن و فردا که آمدی هسته‌اش را برایم بیاور!"

سلمان آن رطب را گرفت و از کنار هر کسی که عبور می‌کرد، از او می‌پرسیدند: مشک به همراه داری؟! سلمان با آن خرما افطار کرد ولی هسته‌ای در آن نیافت و صبح زود نزد فاطمه (س) آمد و گفت: "ای دختر رسول خدا (ص)! در آن رطب، هسته‌ای ندیدم". فاطمه (س) جواب داد: "سلمان! آن میوه درخت نخلی است که خداوند برایم در دارالسلام، به خاطر دعایی که رسول خدا (ص) به من آموخت، کاشته است"[۵].[۶]

مقام صداقت و راست‌کرداری

امام صادق(ع): «وَ هِيَ الصِّدِّيقَةُ الْكُبْرَى وَ عَلَى مَعْرِفَتِهَا دَارَتِ الْقُرُونُ الْأُولَى»[۷]. مقام صداقت و راست‌کرداری که تبلور در گفتار و رفتار افراد دارد، یکی از بالاترین مقاماتی است که خداوند آن را نصیب اولیاء و افراد خاص می‌نماید و بنا بر گواه امامان معصوم(ع)، فاطمه زهرا(س) دارای این مقام بوده است. امام کاظم، از پدرش امام صادق(ع) و ایشان از رسول خدا(ص) نقل نموده است که آن حضرت فرمود: «یا علی! من به دخترم، فاطمه، سفارش‌هایی نموده‌ام و به او دستور داده‌ام که آن سفارش‌ها را برای تو ارائه نماید. پس آنها را اجرا نما. همانا فاطمه(س) راستگو و راست‌کردار است. پس از آن، فاطمه(س) را نزد خود آورده و سر او را بوسید و فرمود: پدرت به فدایت ای فاطمه»[۸].

صداقت و راست‌کرداری چنان در فاطمه(س) تجلی یافته است که بنا بر شهادت پیامبر(ص) سرتاسر وجودش مملو از ایمان شده است. از سلمان نقل شده است که رسول خدا(ص) فرمود: «ای سلمان! همانا خداوند متعال قلب و جوارح دخترم فاطمه(س) را از ایمان و یقین انباشته است»[۹].

صدّیقه بودن فاطمه(س) به قدری معروف بوده است که حتی عایشه نتوانست این صفت را انکار نماید. عبدالله بن زبیر از پدرش و او از عایشه نقل نموده است که عایشه نسبت به صدّیقه بودن فاطمه(س) گفت: «جز پدرش هیچ‌کس را راستگوتر از او (فاطمه) ندیدم»[۱۰].[۱۱]

برگزیده بودن حضرت فاطمه(س) از جانب خداوند

پیامبر(ص): «يَا فَاطِمَةُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمِينَ‌»[۱۲]. خداوند در سوره آل عمران به حضرت مریم خطاب می‌کند: ﴿وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ[۱۳].

در تفسیر این آیه، عیسی بن زید بن علی گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: «فاطمه از آن جهت محدّثه نامیده شد که فرشتگان بر او فرود می‌آمدند و با او گفتگو می‌کردند؛ همان‌گونه که با مریم بنت عمران گفتگو می‌کردند. آنها به فاطمه(س) می‌گفتند: ای فاطمه! همانا خداوند تو را برگزیده و از پلیدی‌ها تطهیر نموده و تو را بر زنان دو عالم برتری داده است. پس ای فاطمه! سپاسگزار خدایت باش و وی را عبادت نما. آنها با یکدیگر گفتگو می‌کردند، شبی فاطمه(س) به آنها گفت: آیا آنکه در این آیه، نسبت به زنان دو عالم فضیلت و برتری داده شده، مریم دختر عمران نبوده است؟ فرشتگان گفتند: مریم، بزرگ و برگزیده زنان زمان خود بوده ولی خداوند تو را بر تمامی زنان دو عالم از اولین تا آخرین ایشان برتری بخشیده است[۱۴].[۱۵]

پیوستگی میان رضایت و غضب فاطمه(س) با رضا و غضب خداوند

رسول خدا(ص): «يَا فَاطِمَةُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَيَغْضَبُ لِغَضَبِكِ وَ يَرْضَى لِرِضَاكِ»[۱۶]. مسئله رضایت و غضب فاطمه(س) در روایات بسیار بااهمیت ذکر شده است. شیعه و سنّی از پیامبر(ص) نقل نموده‌اند که رضایت فاطمه(س) سبب رضایت خداوند و غضب ایشان موجب غضب خداوند می‌شود. امیرالمؤمنین(ع) از رسول خدا(ص) نقل نموده است که آن حضرت فرمود: «‌ای فاطمه! خداوند از غضب تو غضبناک و از خشنودی تو خشنود می‌گردد»[۱۷]. حاکم نیشابوری نیز پس از نقل این حدیث به صحیح‌بودنش تصریح نموده است[۱۸].[۱۹]

تصریح معصومین بر حجّیت حضرت فاطمه(س)

دارا بودن مقام حجّیت از جانب پروردگار نشانه بالاترین عظمت و رتبه خدادادی است که نصیب همه افراد نمی‌شود. این عنایت الهی شامل کسانی می‌شود که از جانب خداوند برگزیده و تأیید شده باشند. چنانکه پیش از این بیان شد فاطمه زهرا(س) دارای این مقام بوده و بر این اساس است که در روایات معصومین، شأن و مقام حجت الهی بودن در حقّ ایشان ذکر شده است. از جابر بن عبدالله انصاری نقل شده است که رسول خدا(ص) درباره حجت بودن فاطمه(س) در کنار امیرالمؤمنین و حسنین(ع) فرمود: «همانا خداوند علی، همسر و پسران او را حجت خود بر مردم قرار داده است و آنان در میان امت من درب‌های علم هستند. هرکس به وسیله آنان هدایت شود به صراط مستقیم هدایت شده است»[۲۰].

امام عسکری(ع) نیز درباره حجت بودن فاطمه(س) فرمود: «ما (ائمه) حجت‌های خداوند بر خلق او هستیم و فاطمه(س) جده ما حجت خداوند بر ماست»[۲۱]. امام زمان(ع) نیز که آخرین حجت و ذخیره الهی است، حضرت فاطمه(س) را اسوه و الگوی خود قرار داده می‌فرماید: «برای من دختر پیامبر اسوه نیکویی است»[۲۲].[۲۳]

منابع

پانویس

  1. «و هرگاه زکریّا در محراب (عبادت) نزد وی می‌رفت کنار او، رزقی می‌یافت و می‌پرسید: ای مریم! این از کجا برای تو آمده است؟ و او می‌گفت: از نزد خداوند؛ (آری) خداوند به هر که بخواهد بی‌حساب (و شمار) روزی می‌دهد» سوره آل عمران، آیه ۳۷.
  2. الکشاف، زمخشری، ج۱، ص۳۸۷؛ انوار التنزیل، بیضاوی، ج۲، ص۳۵؛ تفسیر غرائب القرآن، زیلعی، ج۲، ص۱۵۱؛ تخریج الاحادیث و الآثار، زمخشری، ج۱، ص۱۸۴ و ج۳، ص۱۴۲.
  3. گویا در زمان رخداد این حادثه، بنابر آنچه از قرائن فهمیده می‌شود، قحطی شدیدی بر جامعه اسلامی، حاکم بوده است.
  4. تفسیر فرات الکوفی، فرات بن ابراهیم کوفی، ص۸۳؛ الامالی، شیخ طوسی، ص۶۱۶؛ الخرائج و الجرائح، راوندی، ج۲، ص۵۳۳؛ کشف الغمه، ابن ابی الفتح اربلی، ص۹۷؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۳۷، ص۱۰۳.
  5. الخرائج و الجرائح، قطب الدین راوندی، ج۲، ص۵۳۳. (متن دعا چنین است: «بِسْمِ اللَّهِ النُّورِ بِسْمِ اللَّهِ نُورٌ عَلَى نُورٍ بِسْمِ اللَّهِ الَّذِي هُوَ مُدَبِّرُ الْأُمُورِ بِسْمِ اللَّهِ الَّذِي خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ النُّورَ وَ أَنْزَلَ النُّورَ عَلَى الطُّورِ فِي كِتابٍ مَسْطُورٍ بِقَدَرِ مَقْدُورٍ عَلَى نَبِيٍّ مَحْبُورٍ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هُوَ بِالْعِزِّ مَذْكُورٌ وَ بِالْفَخْرِ مَشْهُورٌ وَ عَلَى السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ مَشْكُورٌ»).
  6. کرمانی کجور، محمد، مقاله «فاطمه زهرا دختر رسول خدا»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص۲۵۳-۲۶۰.
  7. شیخ طوسی الامالی، ص۶۶٨.
  8. «يَا عَلِيُّ إِنِّي قَدْ أَوْصَيْتُ فَاطِمَةَ ابْنَتِي بِأَشْيَاءَ وَ أَمَرْتُهَا أَنْ تُلْقِيَهَا إِلَيْكَ فَأَنْفِذْهَا فَهِيَ الصَّادِقَةُ الصَّدُوقَةُ ثُمَّ ضَمَّهَا إِلَيْهِ وَ قَبَّلَ رَأْسَهَا وَ قَالَ فِدَاكِ أَبُوكِ يَا فَاطِمَةُ»، طرف من الأنباء و المناقب، ص۵۲۷؛ بحار الأنوار، ج۲۲، ص۴٩١؛ عوالم العلوم، ج۱۱، قسم ۱، ص۹۱.
  9. «يَا سَلْمَانُ، إِنَّ ابْنَتِي فَاطِمَةَ مَلَأَ اللَّهُ قَلْبَهَا وَ جَوَارِحَهَا إِيمَاناً»، دلائل الإمامة، ص۱۳۹؛ بحار الأنوار، ج۴٣، ص۴۶.
  10. «مَا رَأَيْتُ أَحَداً كَانَ أَصْدَقَ لَهْجَةً مِنْهَا إِلَّا أَنْ يَكُونَ الَّذِي وَلَدَهَا»، مستدرک حاکم، ج۳، ص١۶١؛ بحار الأنوار، ج۴٣، ص۶٨.
  11. مظفری، محمد حیدر، امامت در بیان حضرت فاطمه، ص ۳۴.
  12. امالی صدوق، ص٨١۴.
  13. «و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزید و پاکیزه داشت و بر زنان جهان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۴۲.
  14. «إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ مُحَدَّثَةً لِأَنَّ الْمَلَائِكَةَ كَانَتْ تَهْبِطُ مِنَ السَّمَاءِ فَتُنَادِيهَا كَمَا تُنَادِي مَرْيَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ فَتَقُولُ يَا فَاطِمَةُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلى نِساءِ الْعالَمِينَ يَا فَاطِمَةُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَ اسْجُدِي وَ ارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ فَتُحَدِّثُهُمْ وَ يُحَدِّثُونَهَا فَقَالَتْ لَهُمْ ذَاتَ لَيْلَةٍ أَ لَيْسَتِ الْمُفَضَّلَةُ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مَرْيَمَ بِنْتَ عِمْرَانَ فَقَالُوا إِنَّ مَرْيَمَ كَانَتْ سَيِّدَةَ نِسَاءِ عَالَمِهَا وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَكِ سَيِّدَةَ نِسَاءِ عَالَمِكِ وَ عَالَمِهَا وَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ»، علل الشرایع، صدوق، ج۱، ص۱۸۲؛ دلائل الامامه، ص۸۰؛ الدر النظیم، ص۴۵۶؛ تفسیر صافی، ج۱، ص٣٣۶؛ تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۳۳۷؛ تفسیر کنز الدقائق، ج۳، ص٩۴؛ بحار الانوار، ج۴٣، ص۷۸.
  15. مظفری، محمد حیدر، امامت در بیان حضرت فاطمه، ص ۳۸.
  16. امالی طوسی، ص۴٢٧.
  17. «يَا فَاطِمَةُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَيَغْضَبُ لِغَضَبِكِ وَ يَرْضَى لِرِضَاكِ»، أمالی صدوق، ص٣٨۴؛ دلائل الإمامة، ص١۴۶؛ أمالی طوسی، ص۴٢٧.
  18. هذا حديث صحيح الإسناد و لم يخرجاه؛ المستدرک، ج۳، ص١۵۴؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۲۰۳.
  19. مظفری، محمد حیدر، امامت در بیان حضرت فاطمه، ص ۳۴.
  20. «إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ عَلِيّاً وَ زَوْجَتَهُ وَ أَبْنَاءَهُ حُجَجَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ هُمْ أَبْوَابُ الْعِلْمِ فِي أُمَّتِي مَنِ اهْتَدَى بِهِمْ هُدِيَ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ»، شواهد التنزیل، ج۱، ص٧۶؛ عوالم العلوم، ج۱۱، ص۱۰۷.
  21. «نَحْنُ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ جَدَّتُنَا فَاطِمَةُ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْنَا»، تفسیر أطیب البیان، ج۱۳، ص۲۳۵؛ عوالم العلوم، ج۱۱، ص۱۰۳
  22. «وَ فِي ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) لِي أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ وَ سَيُرْدِي‌»، کتاب الغیبة، ص٢٨۶؛ الإحتجاج، ج٢، ص۴۶٧.
  23. مظفری، محمد حیدر، امامت در بیان حضرت فاطمه، ص ۴۳.