برکت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «برکت: پیدایش، پایداری و فزونی خیر در پدیده‌ها از سوی خداوند این واژه از ریشه...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
برکت: پیدایش، پایداری و فزونی خیر در پدیده‌ها از سوی خداوند
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[برکت در قرآن]] - [[برکت در معارف دعا و زیارات]] - [[برکت در معارف و سیره سجادی]] | پرسش مرتبط  = }}
این واژه از ریشه «ب - ر - ک» است[1] که به سه معنای اصلی «سینه شتر» [2]، «ثبات» [3] و «فزونی» [4] دانسته شده است، گرچه راغب معنای اولیه را «سینه شتر» و معناهای دیگر را از استعمالهای بعدی شمرده، واژه برکت را به معنای ثبوت خیر الهی در امور، مشتق از «بِرکه» به معنای جایگاه استقرار و ثبات آب می‌داند.[5] بعضی برکت را زیاد‌شدن از خاستگاهی نامحسوس دانسته و به این صورت بین «برکت یافتن» و  «زیاد شدن» تفاوت قائل شده‌اند.[6]
آرتور جفری اصل این واژه را عربی نمی‌داند و معتقد است فعل «بَرَک» که برای زانو زدن به ویژه زانو زدن شتر به کار می‌رود مشترک بین همه زبانهای سامی است و پس از رواج زبانهای سامی شمالی، این ریشه، معنای برکت دادن پیدا کرده و از آنجا به ناحیه زبانهای سامی جنوبی رسیده است و به این ترتیب در زبانهای عبری، فنیقی، آرامی، پالمیری (تدمری)، سبایی، حبشی و عربی معنایی نزدیک به هم یافته است[7]، به هر روی معنای متداول برکت را شامل فیض، فضل، خیر و فزونی مادی یا معنوی دانسته‌اند.[8]
برکت از مفاهیمی است که در کتاب مقدس هم کاربرد زیادی دارد. در این کاربردها از اعطای برکت خداوند به پیامبران[9] واز سوی پیامبران و کاهنان به دیگران[10] سخن رفته‌است.
برکت متناسب با معنای لغوی آن، در اصطلاح قرآنی و دینی به معنای پدید آمدن خیر الهی در کارها[11] و از پربسامدترین اصطلاحات در شاخه‌های فرهنگ اسلامی است.[12] کاربرد این مفهوم در اصطلاحات عرفان اسلامی با نامگذاری یکی از مراحل سلوک به «منزل برکات» [13] می‌تواند بازتابی از اهمیت برکت در فرهنگ دینی باشد؛ همچنین «برکت و خیر الهی جُستن» که از آن با اصطلاح «تبرک» یاد می‌شود[14] و مباحثی کلامی و فقهی[15] بر  محور آن سامان گرفته و فراگیری «تبریک» [16] در میان مسلمانان به معنای دعا و درخواست برکت برای همدیگر، نشانه‌ای از اهمیت برکت و تأثیر آن در زندگی مسلمانان است.
واژه «برکت» در قرآن نیامده؛ اما مشتقات «برک» در مجموع 32 بار در قرآن آمده است: «برکات» (جمع برکت) سه مرتبه (اعراف/ 7، 96؛ هود/11، 48، 73)، «مبارک» 12 بار (برای نمونه نک: آل‌عمران/3، 96؛ انعام/ 6‌، 92) «بارکنا» 6‌مورد (برای نمونه نک: اعراف/ 7، 137؛ صافات/ 37، 113)، «تبارک» 9 مرتبه (برای نمونه نک: اعراف/ 7، 54‌؛ مؤمنون/ 23، 14)، «بارک» (فصّلت/ 41، 10) و «بورک» (نمل/ 27، 8) هرکدام یک مورد، افزون بر این، آیاتی هم که بدون کاربرد واژه‌ای از مشتقات «برک»، با‌شرایطی وعده فزونی نعمت را طرح کرده، به‌موضوع برکت مرتبط است. (برای نمونه. ر.ک: روم/30،29؛ سبأ/34، 37؛ بقره/2،261) در‌مجموع این آیات، هر جا واژه «تبارک» آمده‌است، بر ثبوت برکت در ذات خداوند دلالت‌دارد. و آیات‌دیگر، بر مبارک بودن قرآن گواهی می‌دهد. (برای نمونه نک: انعام/6‌،92)، برخی پیامبران (برای نمونه نک: مریم/ 19، 31)، بعضی‌زمانها (دخان/ 44، 3) و مکانها (نمونه نک: آل‌عمران/3، 96) و برخی نعمتهای خداوند در طبیعت (نور/24، 35) و سلام (نور/ 24، 61).
علامه طباطبایی با استفاده از گزارشهای واژه‌شناسان و کاربردهای برکت در آیات، درصدد ترسیم چارچوب معنایی این مفهوم در قرآن برآمده است. وی پس از بازگویی نظر راغب درباره واژه برکت، نتیجه می‌گیرد که برکت، خیری است که متناسب با ظرفیت و کارکرد هر پدیده‌ای، در آن نهاده می‌شود؛ مثلاً برکت در نسل، به فراوانی فرزندان است و برکت در وقت، این است که گستردگی کارهای انسان در زمانی خاص، بیشتر از کار کسانی مانند او، در همان مقدار از زمان باشد؛ همچنین همان گونه که برکت در هر پدیده‌ای متناسب با آن تعریف می‌شود، در هر پدیده نیز ممکن است به اعتبارهای مختلف، نمودهای گوناگون یابد؛ مثلاً غذا به اعتبار اینکه هدف از آن سیر شدن افراد باشد یا نرساندن زیان به خورنده آن یا شفای بیمار یا اینکه در باطن انسان نوری پدید آورد که او را به عبادت خدا توانا کند، برکت و خیر در آن نیز گوناگون رخ می‌نماید. ایشان در پرتو هدف غایی دین که رسیدن به کمال معنوی است، برکت را در همه گونه‌های آن، پدید آمدن خیر معنوی یا مادی منتهی به خیر معنوی تعریف می‌کند، بر این اساس آیه «رَحمَتُ اللّهِ وبَرَکـتُهُ عَلَیکم اَهلَ البَیتِ» (هود/11،73) به خیرهای متنوع معنوی مانند دین و قرب به خداوند و خیرهای مادی منتهی به خیرهای معنوی مانند مال و فراوانی فرزندان تفسیر شده است.[17]


نگاه کلی قرآن به برکت:
== واژه‌شناسی لغوی ==
قرآن در آیاتی که از واژه «تبارک» استفاده شده، برکت را در ذات خداوند می‌داند: «تَبارَک اللّهُ رَبُّ العــلَمین» . (اعراف/7،54 و نیز ر.ک: فرقان/ 25، 1؛ ملک/67‌، 1) برخی گفته‌اند: «تبارک» حصول برکت به طور مداوم را می‌رساند، ازاین‌رو «تبارک‌الله» یا تعابیری چون «تبارک الذی ...» بر استمرار فضل، احسان و فیض خداوند و ذاتی بودن آن دلالت دارد.[18] در این آیات در همنشینی با واژه «تبارک» از جلوه‌های علم (زخرف/ 43، 85)، قدرت (ملک/67‌، 11)، مالکیت (زخرف/ 43، 85‌؛ ملک/ 67‌، 1) و خالقیت (اعراف/ 7، 54‌؛ مؤمنون/23، 14؛ غافر/ 40، 64) خداوند و نعمتهای گوناگون او برای انسان سخن رفته است که می‌تواند  شاهدی بر معنای مورد نظر «تبارک» باشد. نعمتهایی که در این آیات آمده عبارت است از: آفرینش آسمان و زمین، شب و روز، ماه و ستارگان: «اِنَّ رَبَّکمُ اللّهُ الَّذی خَلَقَ السَّمـوتِ والاَرضَ فی سِتَّةِ اَیام...یغشِی الَّیلَ النَّهارَ یطلُبُهُ حَثیثـًا والشَّمسَ والقَمَرَ والنُّجومَ مُسَخَّرت بِاَمرِهِ‌اَلا لَهُ الخَلقُ والاَمرُ تَبارَک اللّهُ رَبُّ العــلَمین» (اعراف/7،54)، نزول قرآن بر پیامبر برای انذار انسان: «تَبارَک الَّذی نَزَّلَ الفُرقانَ عَلی عَبدِهِ لِیکونَ لِلعــلَمینَ نَذیراً» (فرقان/25،1)، توانایی خداوند بر پدید آوردن شرایط بهتری در زندگی انسان: «تَبارَک الَّذی اِن شاءَ جَعَلَ لَک خَیراً مِن ذلِک...» (فرقان/ 25، 10) و مراحل آفرینش انسان: «ثُمَّ‌خَلَقنَا النُّطفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقنَا العَلَقَةَ مُضغَةً فَخَلَقنَا المُضغَةَ عِظـمـًا‌فَکسَونَا العِظـمَ لَحمـًا ثُمَّ اَنشَأنـهُ خَلقـًا ءاخَرَ فَتَبارَک اللّهُ اَحسَنُ الخــلِقین» . (مؤمنون/23،144 و نیز غافر/40، 64) در یکی از این آیات استمرار برکت به «اسم پروردگار» نسبت داده شده است: «تَبـرَک اسمُ رَبِّک» . (الرحمن/ 55‌، 78) برخی مفسران با نگاهی عرفانی به آیه مراد از اسم را اسم رحمان دانسته‌اند که  در ابتدای سوره آمده است و نیز از این آیه، تأثیر اسما و صفات خداوند را در نزول برکات و خیرات برداشت کرده‌اند.[19] در آیات مربوط به برکت هر جا مشتقات فعلی «برک» آمده (برای نمونه: اعراف/7، 137؛ فصّلت/41، 100) به خداوند نسبت داده شده است که می‌تواند دلیلی بر منحصر بودن توانایی ایجاد برکت در ذات خدا باشد؛ همچنین نیامدن واژه برکت به صورت مفرد در قرآن و کاربرد برکات به صورت جمع در سه آیه: «بَرَکـت مِنَ السَّماءِ» (اعراف/7، 96؛ هود/11،48،‌733) می‌تواند نشانی از کثرت برکت خداوند باشد.
این واژه از ریشه "ب - ر - ک" است<ref>الصحاح، ج‌۴، ص‌۱۵۷۴، «برک».</ref> که به سه معنای اصلی "سینه شتر"<ref>مفردات، ص‌۱۱۹؛ لسان العرب، ج‌۱، ص‌۳۸۷، «برک».</ref>، "[[ثبات]]"<ref>الصحاح، ج‌۴، ص‌۱۵۷۴؛ مقاییس اللغه، ج‌۱، ص‌۲۲۷، «برک».</ref> و "فزونی"<ref>التحقیق، ج‌۱، ص‌۲۵۷، «برک».</ref> دانسته شده است، گرچه راغب معنای اولیه را "سینه شتر" و معناهای دیگر را از استعمال‌های بعدی شمرده، واژه برکت را به معنای ثبوت خیر [[الهی]] در امور، مشتق از "بِرکه" به معنای [[جایگاه]] استقرار و [[ثبات]] [[آب]] می‌داند<ref>مفردات، ص‌۱۱۹، «برک».</ref>. بعضی برکت را زیاد‌ شدن از خاستگاهی نامحسوس دانسته و به این صورت بین "برکت یافتن" و "زیاد شدن" تفاوت قائل شده‌اند<ref>الفروق اللغویه، ص‌۹۶؛ مفردات، ص‌۱۱۹‌ـ‌۱۲۰، «برک».</ref>.
خداوند به دو گونه، جهان آفرینش و به ویژه انسان را از برکت بهره‌مند می‌سازد: نخست قرار دادن برکت در وجود بعضی انسانهای برگزیده مانند پیامبران (برای نمونه نک: صافّات/ 37، 113) و مبارک ساختن برخی جلوه‌های طبیعت مانند باران (ق / 50‌، 9) و بعضی زمانها (دخان/‌44، 3) و مکانها. (برای نمونه نک: آل‌عمران/3،96) این برکتْ اکتسابی نیست و به خواست خدا در وجود بعضی انسانها و برخی آفریده‌های دیگر نهاده شده است. گونه دیگر برکت، اکتسابی و ویژه انسان است و برای برخورداری از آن تحصیل شرایطی بایسته است. (برای نمونه ر.ک: اعراف/7، 96) (=>‌همین مقاله: عوامل برکت) برکت اکتسابی به دو گونه پدید می‌آید: نخست با دریافت فیض و خیری از جانب خداوند در کارها و دیگری با بهره‌مندی از برکت موجودات مبارکی چون پیامبران یا زمان و مکانهای مقدس. علامه طباطبایی برای حل مشکل تعارض برکت با علل و عوامل طبیعی پدید آمدن برکت را سازگار با دیگر عوامل و اسباب می‌داند و معتقد است که اراده خداوند برای برکت، در عرض سایر عوامل و اسباب نیست تا باطل شدن آنها را در پی داشته باشد، بلکه در طول سایر اسباب و عوامل با رفع موانع برکت و ایجاد عوامل مقتضی آن، بین عوامل و اسباب گوناگون سازگاری پدید می‌آورد.[20]


اشخاص و پدیده‌های با برکت:
[[آرتور جفری]] اصل این واژه را [[عربی]] نمی‌داند و [[معتقد]] است فعل "بَرَک" که برای زانو زدن به ویژه زانو زدن شتر به کار می‌رود مشترک بین همه زبان‌های سامی است و پس از رواج زبان‌های سامی شمالی، این ریشه، معنای برکت دادن پیدا کرده و از آنجا به [[ناحیه]] زبان‌های سامی جنوبی رسیده است و به این ترتیب در زبان‌های [[عبری]]، فنیقی، آرامی، پالمیری "تدمری"، سبایی، حبشی و [[عربی]] معنایی نزدیک به هم یافته است<ref>واژه‌های دخیل، ص‌۱۲۶‌ـ‌۱۲۷.</ref>، به هر روی معنای متداول برکت را شامل [[فیض]]، [[فضل]]، خیر و فزونی مادی یا [[معنوی]] دانسته‌اند<ref>التحقیق، ج‌۱، ص‌۲۵۹، «برک».</ref>.
قرآن از اشخاص و پدیده‌هایی با وصف برکت یا مفهومی که به معنای خیر فراوان است یاد می‌کند. مفسران بر پایه دو معنای «ثبوت» یا «فزونی» خیر که برای برکت بازگو شده است، چگونگی برکت را در این اشخاص و پدیده‌ها توضیح داده‌اند:


1. اشخاص با برکت:
برکت از مفاهیمی است که در [[کتاب مقدس]] هم کاربرد زیادی دارد. در این کاربردها از اعطای برکت [[خداوند]] به [[پیامبران]]<ref>معجم اللاهوت الکتابی، ص‌۱۵۹‌ـ‌۱۶۰.</ref> واز سوی [[پیامبران]] و [[کاهنان]] به دیگران<ref>المیزان، ج‌۷، ص‌۲۸۲.</ref>سخن رفته‌است.
قرآن بعضی از پیامبران مانند نوح، ابراهیم، اسحاق، اسماعیل، موسی و عیسی را بهره‌مند از برکت و پیامبر اسلام را دارای «کوثر» می‌داند. مطابق آیه 29 مؤمنون/ 23 پس از سوار شدن نوح به کشتی، خداوند به او وحی کرد که از پروردگار خود برکت بخواهد: «و قُل رَبِّ اَنزِلنی مُنزَلاً مُبارَکـًا» . در قرائت واژه «مُنزَلا» و معنای آن اختلاف است؛ ابوبکر از عاصم آن را مَنزِلاً (به فتح میم و کسر زاء) و دیگران آن را مُنزَلاً (به ضمم میم و فتح زاء) خوانده‌اند،[21] که  در صورت نخست، آیه بر درخواست نوح برای فرود آمدن در جایی مبارک دلالت دارد و بر مبنای قرائت مشهور معناهای گوناگونی برای «مُنزَلاً مُبارَکاً» وجود دارد؛ مجاهد  آن را به معنای فرود آمدن مبارک (انزال یا نزول مبارک) از کشتی دانسته و جبائی آن را به جایگاه (منزل) مبارک معنا کرده و منظور از آن را کشتی دانسته است. کلبی این تعبیر را به معنای فرود آمدن در مکانی برکت یافته از آب و درختان گرفته است. به  نظر مقاتل، منظور از برکت افزایش فرزندان و نسل ساکنان کشتی است[22]، به هر روی این درخواست نوح در آیه 48 هود/11 پاسخی فراتر از دعای او گرفته و خداوند فرود نوح از کوه یا کشتی را با سلام و برکات خود همراه کرده است: «قیلَ یـنوحُ اهبِط بِسَلـم مِنّا وبَرَکـت عَلَیک» . مفسران‌برکات را به معنای نعمتها و خیرهای همیشگی[23] و اشاره به نعمت توحید و فراوانی نسل نوح[24] دانسته‌اند.
ابراهیم، اسماعیل و اسحاق (صافّات/ 37، 113) و اهل‌بیت ابراهیم (هود/ 11، 73) نیز از بهره‌مندان از برکت خداوند هستند. برخی مفسران تعبیر «و بـرَکنا عَلَیهِ» در «وبـرَکنا عَلَیهِ وعَلی اِسحـقَ» (صافّات/37، 1133) را درباره ابراهیم و بعضی اشاره به اسماعیل دانسته‌اند.[25] نزول برکت بر ابراهیم و اسحاق می‌تواند به معنای فراوانی فرزندان و ماندگاری نسل آنان تا قیامت[26] باشد. بعضی هم برکت بر ابراهیم را برکت در فرزندان و برکت بر اسحاق را به پیامبرانِ از نسل او دانسته[27] و در معنای برکت بر اسماعیل به داستان ذبح او اشاره کرده‌اند.[28] آیه 73 هود/ 11 نیز پس از بیان نازایی همسر ابراهیم و مژده بچه‌دار شدن به همسرش و  شگفتی او از این خبر در آیات پیشین، بهره‌مندی اهل‌بیت ابراهیم از رحمت و برکات خداوند را بازگو می‌کند: «قالوا اَتَعجَبینَ مِن اَمرِ اللّهِ رَحمَتُ اللّهِ وبَرَکـتُهُ عَلَیکم اَهلَ البَیتِ اِنَّهُ حَمیدٌ مَجید» . مفسران سخن ملائکه: «رَحمَتُ اللّهِ وبَرَکـتُهُ عَلَیکم اَهلَ البَیتِ» را در ادامه «اَتَعجَبینَ مِن اَمرِ اللّهِ» به این معنا دانسته‌اند که این مسئله جای شگفتی ندارد، زیرا شگفتی در جایی رخ می‌نماید که سبب پدیده‌ها بر انسان پوشیده باشد، در  حالی که خداوند بر هر کاری تواناست و نعمت و خیر فراوان او، اهل‌بیت ابراهیم را در برگرفته است.[29] سخن فرشتگان می‌تواند خبری از ثبوت نعمت* و برکات خدا و یادآوری آن برای اهل‌بیت ابراهیم یا دعایی از‌سوی ملائکه برای آنان باشد.[30] بر اساس  این آیه ساره همسر ابراهیم از اهل‌بیت او محسوب‌شده، از برکات خداوند بهره‌مند است.[31] مفسران در اینکه ساره به اعتبار همسری[32] یا خویشاوندی دیگرش با ابراهیم[33]، از اهل‌بیت او به شمار رفته است، اختلاف دارند. بعضی از مفسران با توجه به اینکه همه پیامبران بعد از ابراهیم را از نسل اسحاق و اسماعیل می‌دانند، برکات را به «برکات‌نبوت» معنا کرده[34]، صفات حمید و مجید در آیه را نیز بازگو کننده علت رحمت* و برکات‌خداوند دانسته‌اند.[35]
آیه دیگری که در آن از برکت سخن رفته درباره برانگیخته شدن حضرت موسی(علیه السلام)به پیامبری است. موسی پس از آنکه برای گرفتن خبر یا شعله‌ای به آتشی نزدیک شد که از دور دیده بود (نمل/27،7) ندایی شنید که آنکه در آتش و پیرامون آن است مبارک است: «فَلَمّا جاءَها نودِی اَن بورِک مَن فِی النّارِ ومَن حَولَها» . (نمل/27،8) برخی مفسران، منظور از «مَن فِی النارِ» را خداوند و «نار» را «نور» و «بورِک» را به «قُدِّس» معنا کرده و تعبیر «مَن حَولَها»را شامل موسی و ملائکه دانسته‌اند.[36] گروهی دیگر معتقدند که «مَن فِی النارِ» بر ملائکه و «مَن حَولَها» بر موسی دلالت دارد.[37] از  سعید‌بن جبیر نقل است که پس از «حجاب عزت»، «حجاب ملک» و «حجاب سلطان»، «حجاب نار» است و مراد از «نار» در آیه «حجاب نار» است که از آن ندا داده شده است.[38] از پیامبران حضرت عیسی(علیه السلام)تنها پیامبری است که قرآن گواهی او را بر مبارک بودن خود نقل کرده است: «و‌جَعَلَنی مُبارَکاً اَینَ ما کنتُ» . (مریم/19، 31) بعضی از مفسران مبارک را در این آیه به نفع رسانی بسیار[39] و خیر[40] در دین و دعوت به آن[41] معنا کرده‌اند. بعضی نیز آن را به سبب امر به معروف و نهی از منکر و راهنمایی گمراهان و یاری مظلومان دانسته‌اند.[42] خداوند، عیسی را به وسیله روح‌القدس تأیید کرده‌است: «و اَیدنـهُ بِروحِ القُدُس» . (بقره/2،87) بعضی از مفسران «قُدس» را به‌معنای برکت دانسته‌اند.[43]
قرآن پیامبر اسلام را دارای کوثر می‌داند: «اِنّا اَعطَینـک الکوثَر» . (کوثر/108،1) مفسران کوثر را به خیر فراوان[44] معنا کرده‌اند که به معنای برکت، بسیار نزدیک است، افزون بر این، آیاتی که از نزول قرآن مبارک بر پیامبر یاد می‌کند (ر.ک:‌ص/38،29) به گونه‌ای بر برکت وجود پیامبر نیز دلالت دارد. ابن‌عربی در تفسیر «اِنّا اَنزَلنـهُ فی لَیلَة مُبـرَکة» (دخان/44،3) با رویکردی عرفانی منظور از شب مبارک را پیامبر اسلام دانسته است.[45]
افزون بر پیامبران، می‌توان مؤمنان و صاحبان حکمت را نیز برخوردار از برکت (هود/11، 48) و خیر فراوان (بقره/2، 269) دانست. در ادامه آیه‌48 هود/ 11 که سخن از برکات خداوند بر نوح دارد، برکات خداوند بر امتهای همراه نوح و امتهای دیگری که در آینده از نعمت خداوند بهره‌مند می‌شوند بازگو شده است: «... و بَرَکـت عَلَیک وعَلی اُمَم مِمَّن مَعَک...» . مفسران تعبیر «اُمَم مِمَّن مَعَک» را شامل مؤمنان  همراه نوح و هر مؤمنی از نسل آنان تا قیامت دانسته‌اند.[46] خداوند هرکه را خواهد حکمت می‌دهد و دارندگان حکمت از خیری فراوان بهره‌مندند: «یؤتِی الحِکمَةَ مَن یشاءُ و مَن یؤتَ الحِکمَةَ فَقَد اوتِی خَیراً کثیراً و ما یذَّکرُ اِلاّ اُولوا‌الاَلبـب» . (بقره/2،269)


2. پدیده‌های با برکت:
برکت متناسب با معنای لغوی آن، در اصطلاح [[قرآنی]] و [[دینی]] به معنای پدید آمدن خیر [[الهی]] در [[کارها]]<ref>مفردات، ص‌۱۱۹؛ المیزان، ج‌۷، ص‌۲۸۱.</ref> و از پربسامدترین اصطلاحات در شاخه‌های [[فرهنگ اسلامی]] است<ref>المیزان، ج‌۷، ص‌۲۸۲.</ref>. کاربرد این مفهوم در اصطلاحات [[عرفان]] [[اسلامی]] با نامگذاری یکی از مراحل [[سلوک]] به "منزل [[برکات]]"<ref>الفتوحات المکیه، ج‌۳، ص‌۱۲۹.</ref>. می‌تواند بازتابی از اهمیت برکت در [[فرهنگ دینی]] باشد؛ همچنین "برکت و خیر [[الهی]] جُستن" که از آن با اصطلاح "[[تبرک]]" یاد می‌شود <ref>التبیان، ج۷، ص‌۱۲۴؛ لغت‌نامه، ج‌۴، ص‌۵۵۷۳‌، «تبرک».</ref> و مباحثی [[کلامی]] و [[فقهی]]<ref>الموسوعة الفقهیه، ج‌۱۰، ص‌۶۹‌.</ref> بر محور آن سامان گرفته و فراگیری "تبریک"<ref>لغت‌نامه، ص‌۵۵۸۴‌، «تبریک».</ref> در میان [[مسلمانان]] به معنای [[دعا]] و درخواست برکت برای همدیگر، نشانه‌ای از اهمیت برکت و تأثیر آن در [[زندگی]] [[مسلمانان]] است<ref>[[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[برکت (مقاله)|برکت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]ج۵.]]</ref>.
یکی از پدیده‌های مبارک، قرآن است که در 4 آیه، از آن یاد شده است: «و هـذا کتـبٌ اَنزَلنـهُ مُبارَک» . (انعام/6‌، 92، 155 و نیز انبیاء/21، 50‌؛ ص/38،29) مبارک بودن قرآن را بنابر تعریف برکت به «ثبوت خیر» به این سبب دانسته‌اند که تلاوت و عمل کردن به قرآن، راه رسیدن به سعادت و خیر است و علم اولین و آخرین و بخشش گناهان و حلال و حرام در آن آمده است[47] و بنابر  تعریف برکت به «افزون شدن»، مبارک بودن قرآن را به سبب بیان افزون و ناسخ بودن آن نسبت به کتابهای پیشین و ماندگاری آن تا پایان تکلیف دانسته‌اند.[48]
آیه دیگری نزول قرآن را در شبی مبارک می‌داند: «اِنّا اَنزَلنـهُ فی لَیلَة مُبـرَکة» . (دخان/44، 3) بیشتر مفسران[49] منظور از «لَیلَة مُبارَکة» را شب قدر[50] و بعضی شب پانزدهم شعبان[51] دانسته‌اند؛ اما برخی به دلالت «اِنّا اَنزَلنـهُ فی لَیلَةِ القَدر» (قدر/97،1) و «شَهرُ رَمَضانَ الَّذِی اُنزِلَ فیهِ القُرءانُ» (بقره/2، 185) قول نخست را صحیح‌تر می‌دانند.[52] وصف مبارک را به سبب اجابت دعا[53] و  نزول برکات و ثواب* و خیری دانسته‌اند که در این شب از جانب خداوند بر بندگان نازل می‌شود.[54]
در قرآن از پدیده‌های مبارک دیگری یاد شده است که می‌توان از آنها با عنوان مکانهای مبارک نام برد. این مکانها عبارت‌اند از: زمین مکه و سرزمین شام. زمین گسترده‌ترین مکانی است که قرآن از برکت نهادن خداوند در آن سخن گفته است: «...بِالَّذی خَلَقَ الاَرضَ... وبـرَک فیها» . (فصّلت/41،9 - 10) منظور از برکت را خیر دائمی زمین برای اهلش و روییدن درختان دانسته‌اند.[55] در آیه‌ای از کعبه با وصف مبارک یاد شده است: «اِنَّ اَوَّلَ بَیت وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذی بِبَکةَ مُبارَکـًا» . (آل‌عمران/3، 96) برکت کعبه را به سبب ثواب و بخشش گناهان دانسته‌اند که حاجیان، عمره‌گزاران، معتکفان و طواف کنندگان کعبه به دست می‌آورند.[56]
در 6 آیه (اعراف/ 7، 137؛ اسراء / 17، 1؛ انبیاء/21، 71، 81‌؛ قصص/28، 30؛ سبأ/34، 18) به برکت سرزمینی اشاره شده است که مشهور مفسران آن را سرزمین شام[57] یا بخشی از آن منطقه[58] دانسته و عامل برکت آن را با تعابیری گوناگون در دو نظریه[59] بیان کرده‌اند: عده‌ای برکت این سرزمین را به حاصلخیزی زمین و وجود محصولات کشاورزی، درختان و میوه‌های فراوان و چشمه‌ها و نهرهای جاری دانسته‌اند.[60] بعضی به نزول وحی و ملائکه در این سرزمین و وجود پیامبران بسیار و مدفن آنها اشاره کرده[61] و سرزمین شام را برکت یافته از آنها دانسته‌اند. در روایتی از پیامبر، شام سرزمین برگزیده خدا و جایگاه گسیل بندگان برگزیده‌اش معرفی شده است.[62] فخر  رازی نیز بر این باور است که خداوند نشان برکات خود را بر سرزمین شام نهاده‌است.[63]
برکت این زمین در قرآن، ضمن وقایعی بازگو شده است:
1. خداوند در شب معراج، پیامبر را از مسجدالحرام تا مسجدالاقصی که در سرزمینی مبارک است، سیر داد: «المَسجِدِ الاَقصَا الَّذی بـرَکنا حَولَهُ» . (اسراء/17،1)[64]
2. خداوند بنی‌اسرائیل را در سرزمینی برکت یافته مستقر کرد: «و اَورَثنَا القَومَ... مَشـرِقَ الاَرضِ ومَغـرِبَهَا الَّتی بـرَکنا فیها» . (اعراف/7، 137) مراد از این سرزمین را شام یا مصر دانسته‌اند.[65]
3. خداوند ابراهیم و لوط را نجات بخشید و در سرزمینی با برکت برای همه جهانیان، جای داد: «و‌نَجَّینـهُ ولوطـًا اِلَی الاَرضِ الَّتی بـرَکنا فیها لِلعــلَمین» . (انبیاء/21،71)  مفسران سخنان مختلفی در معرفی این سرزمین گزارش کرده‌اند؛ قتاده آن را سرزمین شام و جبائی آن را بیت المقدس دانسته و به نظر ابن‌عباس به دلیل آیه «اَوَّلَ بَیت وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذی بِبَکةَ مُبارَکـًا» (آل‌عمران/3،‌96) آن مکان، مکه است.[66] بعضی هم آن را مصر[67] دانسته‌اند.
4. قرآن از حرکت تند باد به فرمان سلیمان به سوی سرزمینی برکت یافته یاد می‌کند: «ولِسُلَیمـنَ الرِّیحَ عاصِفَةً تَجری بِاَمرِهِ اِلَی‌الاَرضِ الَّتی بـرَکنا فیها» . (انبیاء/21،81)  باد به فرمان سلیمان به هر جا می‌رفت و در نهایت به محل استقرار سلیمان در شام بازمی‌گشت.[68]
5. در آیه 18 سبأ/34 نیز سخن از برکت یافتگی مکانی است که قوم سبأ با آنجا ارتباط داشتند: «و‌جَعَلنا بَینَهُم وبَینَ القُرَی الَّتی بـرَکنا فیها قُرًی ظـهِرَة...» . مفسران، این سرزمین را شام و برکت آن را به داشتن 47000 قریه با آب و درختان و محصولات فراوان دانسته‌اند. بعضی هم گفته‌اند: با فراوانی قریه‌ها به آنجا برکت داده شده است.[69] بعضی هم منظور از این سرزمین را بیت‌المقدس و ارض مقدسه گفته‌اند.[70] در  بعضی روایات شیعه برای این آیه تأویلهایی آمده است؛ این روایات، «القُرَی الَّتی بـرَکنا فیها» را اهل‌بیت و «قُرًی ظـهِرَة» را واسطه‌های بین اهل‌بیت و شیعیان مانند راویان حدیث و فقیهان دانسته‌اند.[71] بعضی از مفسران شیعه این روایات را در مقام تفسیر آیه نشمرده و آنها را بازگو کننده بطنی از قرآن دانسته‌اند.[72]
6. قرآن از محل برانگیخته شدن موسی با تعبیر «بقعه مبارکه» یاد می‌کند: «نودِی مِن شـطِی الوادِ الاَیمَنِ فِی البُقعَةِ المُبـرَکةِ» . (قصص/28، 30)  فخر رازی وصف مبارک را به این سبب دانسته که پیامبری موسی از آن مکان آغاز شده است.[73] مفسران «بقعه مبارکه» را همان سرزمین مقدس می‌دانند که هنگام ورود موسی به آنجا، خداوند او را این گونه خطاب کرد: «فَاخلَع نَعلَیک اِنَّک بِالوادِ المُقَدَّسِ» . (طه/20،12)[74] مفسران «مقدس» را «مبارک» معنا کرده‌اند[75]، افزون بر این واژه‌های «سَیناء» : «شَجَرَةً تَخرُجُ مِن طورِ سَیناءَ» [76] (مؤمنون/23،20) و «سینین» [77]: «و طور سینین» (تین/95،2) را به معنای مبارک و منظور از طور سیناء و طور سینین را کوهی دانسته‌اند که در آنجا ندایی موسی را مخاطب قرار داد.[78] مفسران برای این دو عبارت معناهای دیگری نیز بازگو کرده‌اند.[79]
بخشی دیگر از پدیده‌های مبارک مربوط به بعضی از جلوه‌های طبیعت است؛ در آیه‌ای ضمن تمثیلی برای نور خداوند، از درخت مبارک زیتون سخن رفته است: «کاَنَّها کوکبٌ دُرّی یوقَدُ مِن شَجَرَة مُبـرَکة زَیتونَة» . (نور/ 24، 35)  مفسران برکت درخت زیتون را بدین سبب دانسته‌اند که گونه‌هایی از منافع را در خود جای داده است و روغن آن روشن‌ترین روغن است، افزون بر این گفته‌اند که درخت زیتون  نخستین درختی است که پس از طوفان نوح روییده و محل رویش آن منزلگاه انبیا بوده است.[80]
یکی دیگر از جلوه‌های طبیعت باران است که قرآن از آن با تعبیر «آب مبارک» یاد می‌کند: «ونَزَّلنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبـرَکـًا» . (ق/50‌، 9) وجه برکت باران را در ادامه آیه با ذکر کارکرد آن در رویش باغها و دانه‌های کشاورزی و درختان و برخورداری انسان از رزق و روزی، می‌توان دریافت[81]: «فَاَنبَتنا بِهِ جَنّـت وحَبَّ الحَصید» . (ق/50، 9، 10، 11) مفسران برکت زمین (فصّلت/41،10) را به رویش درختان تفسیر کرده‌اند.[82]
پدیده مبارک دیگری که قرآن در ضمن دستوری اخلاقی برای حسن معاشرت مسلمانان از آن یاد کرده «سلام» است: «فَاِذا دَخَلتُم بُیوتـًا فَسَلِّموا عَلی اَنفُسِکم تَحِیةً مِن عِندِ اللّهِ مُبـرَکةً» . (نور/24،61) مفسران،  پیوسته سلام گفتن را سبب زیادی خیر دانسته‌اند[83زیرا از دعای مؤمن برای مؤمن امید خیری از جانب خداوند می‌رود.[84] افزون بر این پدیده‌های با برکت که در قرآن آمده، در روایات نیز پدیده‌های بسیاری مانند: آب، آتش، گوسفند، بز و ... دارای برکت معرفی شده‌اند.[85]


عوامل برکت:
== برکت در [[قرآن]] ==
آیات بیانگر عوامل برکت را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:
واژه "برکت" در [[قرآن]] نیامده؛ اما مشتقات "برک" در مجموع ۳۲ بار در [[قرآن]] آمده است:
1. آیاتی که با استفاده از واژه «برکات» (اعراف/‌7، 96) به تبیین عوامل برکت پرداخته‌است. از آیاتی که در آنها یکی از مشتقات «برک» به کار رفته است، تنها یک آیه به عوامل برکت اشاره دارد. این آیه ایمان و تقوا را سبب گشایش برکات آسمان و زمین می‌داند: «و لَو اَنَّ اَهلَ القُرَی ءامَنوا واتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَیهِم بَرَکـت مِنَ‌السَّماءِ‌والاَرضِ» . (اعراف/ 7، 96) مفسران برکات آسمان را باران و برکات زمین را رویش گیاهان و درختان دانسته‌اند.[86] بعضی نیز با رویکردی عرفانی برکات آسمان را قبول دعا و برکات زمین را تسهیل حاجات گفته‌اند.[87]
#{{متن قرآن|بَرَكَاتٍ}}: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ }}<ref> و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم؛ سوره اعراف، آیه: ۹۶.</ref>؛ {{متن قرآن|قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلامٍ مِّنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَى أُمَمٍ مِّمَّن مَّعَكَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref> گفته شد: ای نوح! (از کشتی) فرود آی با درودی از ما و برکت‌هایی بر تو و بر امت‌هایی از همراهانت و امت‌هایی که به زودی آنان را برخوردار خواهیم کرد سپس از ما عذابی دردناک به ایشان خواهد رسید؛ سوره هود، آیه:۴۸.</ref>، {{متن قرآن|قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ}}<ref> گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند است؛ سوره هود، آیه:۷۳.</ref>،
2. آیاتی که عوامل یکی از مصداقهای برکت را معرفی می‌کند. (هود/ 11، 52‌؛ نوح/ 71، 10، 11؛ جنّ / 72، 16) با توجه به مبارک بودن باران: «و‌نَزَّلنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبـرَکـًا» (ق / 50‌، 9) و تفسیر برکات آسمان (اعراف/7،96) به  باران می‌توان باران را از مصادیق برکت و بخشی از عوامل برکت را با عوامل باران مشترک دانست، بر این اساس افزون بر ایمان و تقوا، به این موارد می‌توان اشاره کرد: استقامت و پایداری بر ایمان: «و اَلَّوِ استَقـموا عَلَی الطَّریقَةِ لاََسقَینـهُم ماءً غَدَقـا» (جنّ/72،16)، توبه: «توبوا اِلَیهِ یرسِلِ السَّماءَ عَلَیکم مِدرارًا» (هود/11، 52) و استغفار: «استَغفِروا... یرسِلِ السَّماءَ عَلَیکم مِدرارًا» . (نوح/71،10 - 11) «غَدَق» به معنای باران فراوان و فراگیر یا آب زیاد است[88]و بعضی آن را تعبیری کنایی برای فراوانی نعمت دانسته‌اند.[89] «مِدْرار» هم به باران مفید معنا شده‌است.[90]
#{{متن قرآن|مُبَارَكٌ}}: {{متن قرآن|إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ}}<ref> بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان؛ سوره آل عمران، آیه:۹۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَهَذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُّصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ يُحَافِظُونَ }}<ref> و این کتاب خجسته‌ای است که آن را فرو فرستاده‌ایم، آنچه را پیش از آن بوده است راست می‌شمارد و تا (مردم) «مادر شهر» (مکّه) و مردم پیرامون آن را بیم‌دهی و مؤمنان به جهان واپسین، بدان ایمان می‌آورند و بر نماز خویش، نگهداشت دارند؛ سوره انعام، آیه:۹۲.</ref>،
3. آیاتی که عوامل افزایش نعمت و بهرهوری بیشتر انسان از مواهب مادی و معنوی خداوند را بازگو می‌کند. این دسته بخش گسترده‌ای از آیات را شامل می‌شود. علامه طباطبایی افزون بر تقوا، احسان: «هَل‌جَزاءُ الاِحسـنِ اِلاَّ الاِحسـن» (الرحمن/55‌،60) و شکرگزاری: «لـَئِن شَکرتُم لاََزیدَنَّکم» (ابراهیم/14،7) را ملازم برکت می‌داند.[91] بر اساس این دسته از آیات موارد بسیار دیگری با موضوع برکت مرتبط‌اند؛ از جمله: انجام‌دادن حسنات (نساء/4، 400)، صدقه دادن (بقره/2،‌276)، پرداخت زکات (روم/30، 39) و قرض‌الحسنه. (حدید/57‌، 18) در روایات نیز عوامل بسیاری مانند یاد،[92] اطاعت و رضایت[93] خدا، روزه گرفتن[94]، صله رحم[95] و عدل[96] برای جلب یا افزایش برکت بازگو شده است و در مقابل، عواملی مانند خیانت، سرقت، شرب خمر، زنا[97]و جنایات[98] را ناسازگار با برکت دانسته‌اند.
#{{متن قرآن|بَارَكْنَا}}: {{متن قرآن|وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُواْ يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُواْ يَعْرِشُونَ}}<ref> و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده می‌شدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم که در آن برکت نهاده بودیم و سخن نیکوی پروردگارت درباره بنی اسرائیل به خاطر شکیبی که ورزیدند راست آمد و آنچه را فرعون و قومش می‌ساختند و آنچه را بر می‌افراختند زیر و زبر کردیم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۳۷.</ref>؛ {{متن قرآن|وَبَارَكْنَا عَلَيْهِ وَعَلَى إِسْحَاقَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِينٌ}}<ref>«و به او و به اسحاق، خجستگی بخشیدیم و برخی از فرزندان آن دو نیکوکارند و برخی آشکارا به خویش ستم می‌ورزند» سوره صافات، آیه ۱۱۳.</ref>،
#{{متن قرآن|تَبَارَكَ}}: ۹ مرتبه{{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«به راستی پروردگارتان همان خداوند است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت، شب را بر روز می‌پوشاند- که آن را شتابان می‌جوید- و خورشید و ماه و ستارگان را رام فرمان خویش آفرید؛ آگاه باشید که آفرینش و فرمان او راست؛ بزرگوار است خداوند پروردگار جهانیان» سوره اعراف، آیه ۵۴.</ref>؛ {{متن قرآن|ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ}}<ref>«سپس نطفه را خونی بسته و آنگاه خون بسته را گوشتپاره‌ای و گوشتپاره را استخوان‌هایی آفریدیم پس از آن بر استخوان‌ها گوشت پوشاندیم سپس آن را آفرینشی دیگر دادیم؛ پس بزرگوار است خداوند که نیکوترین آفریدگاران است» سوره مؤمنون، آیه ۱۴.</ref>،
#{{متن قرآن|بَارَكَ}}: {{متن قرآن|وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ}}<ref>«و بر روی آن کوه‌هایی استوار پدید آورد و در آن خجستگی نهاد و در چهار روز روزی‌هایش را در آن برای خواهندگان یکسان اندازه‌گیری کرد» سوره فصلت، آیه ۱۰.</ref>،
#{{متن قرآن|بُورِكَ}}: {{متن قرآن|فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِيَ أَنْ بُورِكَ مَنْ فِي النَّارِ وَمَنْ حَوْلَهَا وَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و چون نزد آن آمد، بانگی برآمد که خجسته باد آن کس که در (کنار این) آتش و آنکه پیرامون آن است و پاکا خداوندی که پروردگار جهانیان است» سوره نمل، آیه ۸.</ref>.


________________________________________
هرکدام یک مورد، افزون بر این، آیاتی هم که بدون کاربرد واژه‌ای از مشتقات "برک"، با‌شرایطی [[وعده]] فزونی [[نعمت]] را طرح کرده، به‌موضوع برکت مرتبط است: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ انْصُرْنِي عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«(لوط) گفت: خداوندا! مرا در برابر این قوم تبهکار یاوری کن» سوره عنکبوت، آیه ۳۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِنْدَنَا زُلْفَى إِلَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِكَ لَهُمْ جَزَاءُ الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِي الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ}}<ref>«و چیزی که شما را به ما نزدیک می‌کند، دارایی‌ها و فرزندانتان نیست مگر کسانی که ایمان آورده و کاری شایسته کرده باشند، که آنان را برای آنچه کرده‌اند پاداش دو چندان است و آنها در کوشک‌ها (ی بهشتی) آسوده‌اند» سوره سبأ، آیه ۳۷.</ref>؛ {{متن قرآن|مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«داستان (بخشش) آنان که دارایی‌های خود را در راه خداوند می‌بخشند چون دانه‌ای است که هفت خوشه بر آورده باشد، در هر خوشه صد دانه و خداوند برای هر که بخواهد (آن را) چند برابر می‌گرداند و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۶۱.</ref> در‌ مجموع این [[آیات]]، هرجا واژه {{متن قرآن|تَبَارَكَ}} آمده‌ است، بر ثبوت برکت در [[ذات خداوند]] دلالت‌ دارد. و آیات‌ دیگر، بر [[مبارک]] بودن [[قرآن]] [[گواهی]] می‌دهد:{{متن قرآن|وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ}}<ref>«و این کتاب خجسته‌ای است که آن را فرو فرستاده‌ایم، آنچه را پیش از آن بوده است راست می‌شمارد و تا (مردم) «مادر شهر» (مکّه) و مردم پیرامون آن را بیم‌دهی و مؤمنان به جهان واپسین، بدان ایمان می‌آورند و بر نماز خویش، نگهداشت دارند» سوره انعام، آیه ۹۲.</ref>، برخی [[پیامبران]]: {{متن قرآن|وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا}}<ref>«و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۱.</ref>، بعضی‌ زمان‌ها {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ}}<ref>«که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم، بی‌گمان ما بیم‌دهنده بودیم» سوره دخان، آیه ۳.</ref> و مکان‌ها: {{متن قرآن|إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.</ref> و برخی [[نعمت‌های خداوند]] در [[طبیعت]]: {{متن قرآن|اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«خداوند، نور آسمان‌ها و زمین است، مثل نور او چون چراغدانی است در آن چراغی، آن چراغ در شیشه‌ای، آن شیشه گویی ستاره‌ای درخشان است کز درخت خجسته زیتونی می‌فروزد که نه خاوری است و نه باختری، نزدیک است روغن آن هر چند آتشی بدان نرسیده برفروزد، نوری است فرا نوری، خداوند هر که را بخواهد به نور خویش رهنمون می‌گردد و خداوند این مثل‌ها را برای مردم می‌زند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره نور، آیه ۳۵.</ref> و [[سلام]] {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَنْ تَأْكُلُوا مِنْ بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبَائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خَالَاتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُمْ مَفَاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«بر نابینا و بر لنگ و بر بیمار و بر شما گناهی نیست که از (خوراک و آذوقه) خانه‌های خویش بخورید یا از خانه‌های پدرانتان یا خانه‌های مادرانتان یا خانه‌های برادرانتان یا خانه‌های خواهرانتان یا خانه‌های عموهایتان یا خانه‌های عمّه‌هایتان یا خانه‌های دایی‌هایتان یا خانه‌های خاله‌هایتان یا آن خانه‌ای که کلیدش را در اختیار دارید یا (خانه) دوستتان؛ نیز (بر شما گناهی نیست) در اینکه با هم یا پراکنده غذا بخورید پس چون به هر خانه‌ای در آمدید به همدیگر درود گویید، درودی خجسته پاکیزه از نزد خداوند؛ بدین گونه خداوند آیات را برای شما روشن می‌دارد باشد که خرد ورزید» سوره نور، آیه ۶۱.</ref>.
[1]. الصحاح، ج‌4، ص‌1574، «برک».
 
[2]. مفردات، ص‌119؛ لسان العرب، ج‌1، ص‌387، «برک».
[[علامه طباطبائی]] با استفاده از گزارش‌های واژه‌شناسان و کاربردهای برکت در [[آیات]]، درصدد ترسیم چارچوب معنایی این مفهوم در [[قرآن]] برآمده است. وی پس از بازگویی نظر راغب درباره واژه برکت، نتیجه می‌گیرد که برکت، خیری است که متناسب با ظرفیت و کارکرد هر پدیده‌ای، در آن نهاده می‌شود؛ مثلاً برکت در [[نسل]]، به فراوانی [[فرزندان]] است و برکت در وقت، این است که گستردگی کارهای [[انسان]] در زمانی خاص، بیشتر از کار کسانی مانند او، در همان مقدار از زمان باشد؛ همچنین همان گونه که برکت در هر پدیده‌ای متناسب با آن تعریف می‌شود، در هر پدیده نیز ممکن است به اعتبارهای مختلف، نمودهای گوناگون یابد؛ مثلاً [[غذا]] به اعتبار اینکه [[هدف]] از آن سیر شدن افراد باشد یا نرساندن زیان به خورنده آن یا [[شفای بیمار]] یا اینکه در [[باطن]] [[انسان]] نوری پدید آورد که او را به [[عبادت خدا]] توانا کند، برکت و خیر در آن نیز گوناگون رخ می‌نماید. ایشان در پرتو [[هدف غایی]] [[دین]] که [[رسیدن به کمال]] [[معنوی]] است، برکت را در همه گونه‌های آن، پدید آمدن خیر [[معنوی]] یا مادی منتهی به خیر [[معنوی]] تعریف می‌کند، بر این اساس [[آیه]]: {{متن قرآن|قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ}}<ref>«گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند است» سوره هود، آیه ۷۳.</ref> به خیرهای متنوع [[معنوی]] مانند [[دین]] و [[قرب به خداوند]] و خیرهای مادی منتهی به خیرهای [[معنوی]] مانند [[مال]] و فراوانی [[فرزندان]] [[تفسیر]] شده است<ref>الميزان، ج ۷، ص ۲۸۰، ۲۸۱.</ref><ref>[[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[برکت (مقاله)|برکت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.]]</ref>.
[3]. الصحاح، ج‌4، ص‌1574؛ مقاییس اللغه، ج‌1، ص‌227، «برک».
 
[4]. التحقیق، ج‌1، ص‌257، «برک».
== نگاه کلی [[قرآن]] به برکت ==
[5]. مفردات، ص‌119، «برک».
[[قرآن]] در آیاتی که از واژه {{متن قرآن|تَبَارَكَ}} استفاده شده، برکت را در [[ذات خداوند]] می‌داند: {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«به راستی پروردگارتان همان خداوند است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت، شب را بر روز می‌پوشاند- که آن را شتابان می‌جوید- و خورشید و ماه و ستارگان را رام فرمان خویش آفرید؛ آگاه باشید که آفرینش و فرمان او راست؛ بزرگوار است خداوند پروردگار جهانیان» سوره اعراف، آیه۵۴.</ref> و نیز {{متن قرآن|تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا}}<ref>«بزرگوار است آن (خداوند) که فرقان را بر بنده خویش فرو فرستاد تا جهانیان را بیم‌دهنده باشد» سوره فرقان، آیه ۱.</ref>؛ {{متن قرآن|تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بزرگوار است آنکه پادشاهی در کف اوست و او بر هر کاری تواناست» سوره ملک، آیه ۱.</ref> برخی گفته‌اند: {{متن قرآن|تَبَارَكَ}} حصول برکت به طور مداوم را می‌رساند، از این‌رو {{متن قرآن|تَبَارَكَ اللَّهُ }} یا تعابیری چون {{متن قرآن|تَبَارَكَ الَّذِي}} بر استمرار [[فضل]]، [[احسان]] و [[فیض]] [[خداوند]] و ذاتی بودن آن دلالت دارد<ref>التحقیق، ج ۱، ص ۲۵۹ ـ ۲۶۰، «برک».</ref>.
[6]. الفروق اللغویه، ص‌96؛ مفردات، ص‌119‌ـ‌120، «برک».
 
[7]. واژه‌های دخیل، ص‌126‌ـ‌127.
در این [[آیات]] در [[همنشینی]] با واژه {{متن قرآن|تَبَارَكَ}} از جلوه‌های [[علم]] {{متن قرآن|وَتَبَارَكَ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَعِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«و بزرگوار است آن که فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنهاست او راست و دانش رستخیز، تنها نزد اوست و به سوی او بازگردانده می‌شوید» سوره زخرف، آیه ۸۵.</ref>، [[قدرت]] {{متن قرآن|تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بزرگوار است آنکه پادشاهی در کف اوست و او بر هر کاری تواناست» سوره ملک، آیه ۱.</ref>، [[مالکیت]] {{متن قرآن|وَتَبَارَكَ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَعِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«و بزرگوار است آن که فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنهاست او راست و دانش رستخیز، تنها نزد اوست و به سوی او بازگردانده می‌شوید» سوره زخرف، آیه ۸۵.</ref>؛ {{متن قرآن|تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بزرگوار است آنکه پادشاهی در کف اوست و او بر هر کاری تواناست» سوره ملک، آیه ۱.</ref> و [[خالقیت]] {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«به راستی پروردگارتان همان خداوند است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت، شب را بر روز می‌پوشاند- که آن را شتابان می‌جوید- و خورشید و ماه و ستارگان را رام فرمان خویش آفرید؛ آگاه باشید که آفرینش و فرمان او راست؛ بزرگوار است خداوند پروردگار جهانیان» سوره اعراف، آیه۵۴.</ref>؛ {{متن قرآن|ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ}}<ref>«سپس نطفه را خونی بسته و آنگاه خون بسته را گوشتپاره‌ای و گوشتپاره را استخوان‌هایی آفریدیم پس از آن بر استخوان‌ها گوشت پوشاندیم سپس آن را آفرینشی دیگر دادیم؛ پس بزرگوار است خداوند که نیکوترین آفریدگاران است» سوره مؤمنون، آیه ۱۴.</ref>؛ {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ قَرَارًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَتَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«خداوند همان است که زمین را آسایشگاه و آسمان را سرپناه شما کرد و شما را چهره‌نگاری کرد و چهره‌هایتان را نیکو نگاشت و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد، این است خداوند پروردگارتان پس خجسته بادا خداوند که پروردگار جهانیان است» سوره غافر، آیه ۶۴.</ref>. [[خداوند]] و نعمت‌های گوناگون او برای [[انسان]] [[سخن]] رفته است که می‌تواند شاهدی بر معنای مورد نظر {{متن قرآن|تَبَارَكَ}} باشد. نعمت‌هایی که در این [[آیات]] آمده عبارت است از: [[آفرینش آسمان]] و [[زمین]]، [[شب]] و روز، ماه و [[ستارگان]]: {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«به راستی پروردگارتان همان خداوند است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت، شب را بر روز می‌پوشاند- که آن را شتابان می‌جوید- و خورشید و ماه و ستارگان را رام فرمان خویش آفرید؛ آگاه باشید که آفرینش و فرمان او راست؛ بزرگوار است خداوند پروردگار جهانیان» سوره اعراف، آیه۵۴.</ref>، [[نزول قرآن]] بر [[پیامبر]] برای [[انذار]] [[انسان]]: {{متن قرآن|تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا}}<ref>«بزرگوار است آن (خداوند) که فرقان را بر بنده خویش فرو فرستاد تا جهانیان را بیم‌دهنده باشد» سوره فرقان، آیه ۱.</ref>، [[توانایی]] [[خداوند]] بر پدید آوردن شرایط بهتری در [[زندگی]] [[انسان]]: {{متن قرآن|تَبَارَكَ الَّذِي إِنْ شَاءَ جَعَلَ لَكَ خَيْرًا مِنْ ذَلِكَ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَيَجْعَلْ لَكَ قُصُورًا}}<ref>«بزرگوار است آن (خداوند) که اگر بخواهد برای تو بهتر از آن برمی‌گمارد:بوستان‌هایی که از بن آنها جویبارها روان است و برای تو کاخ‌ها پدید می‌آورد» سوره فرقان، آیه ۱۰.</ref> و مراحل [[آفرینش انسان]]: {{متن قرآن|ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ}}<ref>«سپس نطفه را خونی بسته و آنگاه خون بسته را گوشتپاره‌ای و گوشتپاره را استخوان‌هایی آفریدیم پس از آن بر استخوان‌ها گوشت پوشاندیم سپس آن را آفرینشی دیگر دادیم؛ پس بزرگوار است خداوند که نیکوترین آفریدگاران است» سوره مؤمنون، آیه ۱۴.</ref> و نیز {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ قَرَارًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَتَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«خداوند همان است که زمین را آسایشگاه و آسمان را سرپناه شما کرد و شما را چهره‌نگاری کرد و چهره‌هایتان را نیکو نگاشت و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد، این است خداوند پروردگارتان پس خجسته بادا خداوند که پروردگار جهانیان است» سوره غافر، آیه ۶۴.</ref>. در یکی از این [[آیات]] استمرار برکت به "[[اسم پروردگار]]" نسبت داده شده است: {{متن قرآن|تَبَارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ}}<ref>«خجسته باد نام پروردگارت آن (خداوند) بشکوه و کرامند» سوره الرحمن، آیه ۷۸.</ref>.
[8]. التحقیق، ج‌1، ص‌259، «برک».
 
[9]. معجم اللاهوت الکتابی، ص‌159‌ـ‌160.
برخی [[مفسران]] با نگاهی [[عرفانی]] به [[آیه]] مراد از اسم را اسم رحمان دانسته‌اند که در ابتدای [[سوره]] آمده است و نیز از این [[آیه]]، تأثیر اسما و [[صفات خداوند]] را در [[نزول]] [[برکات]] و [[خیرات]] برداشت کرده‌اند<ref>المیزان، ج ۱۹، ص ۱۱۱ ـ ۱۱۲.</ref>.
[10]. المیزان، ج‌7، ص‌282.
 
[11]. مفردات، ص‌119؛ المیزان، ج‌7، ص‌281.
در [[آیات]] مربوط به برکت هر جا مشتقات فعلی "برک" آمده: {{متن قرآن|وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا يَعْرِشُونَ}}<ref>«و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده می‌شدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم که در آن برکت نهاده بودیم و سخن نیکوی پروردگارت درباره بنی اسرائیل به خاطر شکیبی که ورزیدند راست آمد و آنچه را فرعون و قومش می‌ساختند و آنچه را بر می‌افراختند زیر و زبر کردیم» سوره اعراف، آیه ۱۳۷.</ref>؛ {{متن قرآن|وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ}}<ref>«و بر روی آن کوه‌هایی استوار پدید آورد و در آن خجستگی نهاد و در چهار روز روزی‌هایش را در آن برای خواهندگان یکسان اندازه‌گیری کرد» سوره فصلت، آیه ۱۰.</ref> به [[خداوند]] نسبت داده شده است که می‌تواند دلیلی بر منحصر بودن [[توانایی]] ایجاد برکت در [[ذات خدا]] باشد؛ همچنین نیآمدن واژه برکت به صورت مفرد در [[قرآن]] و کاربرد [[برکات]] به صورت جمع در سه [[آیه]]: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>؛ {{متن قرآن|قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«گفته شد: ای نوح! (از کشتی) فرود آی با درودی از ما و برکت‌هایی بر تو و بر امت‌هایی از همراهانت و امت‌هایی که به زودی آنان را برخوردار خواهیم کرد سپس از ما عذابی دردناک به ایشان خواهد رسید» سوره هود، آیه ۴۸.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ}}<ref>«گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند است» سوره هود، آیه ۷۳.</ref> می‌تواند نشانی از کثرت برکت [[خداوند]] باشد.
[12]. المیزان، ج‌7، ص‌282.
 
[13]. الفتوحات المکیه، ج‌3، ص‌129.
[[خداوند]] به دو گونه، [[جهان آفرینش]] و به ویژه [[انسان]] را از برکت بهره‌مند می‌سازد:
[14]. التبیان، ج7، ص‌124؛ لغت‌نامه، ج‌4، ص‌5573‌، «تبرک».
 
[15]. الموسوعة الفقهیه، ج‌10، ص‌69‌.
نخست قرار دادن برکت در وجود بعضی [[انسان‌های برگزیده]] مانند [[پیامبران]]: {{متن قرآن|وَبَارَكْنَا عَلَيْهِ وَعَلَى إِسْحَاقَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِينٌ}}<ref>«و به او و به اسحاق، خجستگی بخشیدیم و برخی از فرزندان آن دو نیکوکارند و برخی آشکارا به خویش ستم می‌ورزند» سوره صافات، آیه ۱۱۳.</ref>) و [[مبارک]] ساختن برخی جلوه‌های [[طبیعت]] مانند [[باران]] {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُبَارَكًا فَأَنْبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِيدِ}}<ref>«و از آسمان، آبی خجسته فرو فرستادیم آنگاه با آن بوستان‌ها و دانه درویدنی رویاندیم» سوره ق، آیه ۹.</ref> و بعضی زمان‌ها {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ}}<ref>«که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم، بی‌گمان ما بیم‌دهنده بودیم» سوره دخان، آیه ۳.</ref> و مکان‌ها: {{متن قرآن|إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.</ref> این برکت اکتسابی نیست و به خواست [[خدا]] در وجود بعضی [[انسان‌ها]] و برخی آفریده‌های دیگر نهاده شده است.
[16]. لغت‌نامه، ص‌5584‌، «تبریک».
 
[17]. المیزان، ج‌7، ص‌280، 281.
گونه دیگر برکت، اکتسابی و ویژه [[انسان]] است و برای برخورداری از آن تحصیل شرایطی بایسته است: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>.
[18]. التحقیق، ج‌1، ص‌259‌ـ‌260، «برک».
 
[19]. المیزان، ج‌19، ص‌111‌ـ‌112.
برکت اکتسابی به دو گونه پدید می‌آید: نخست با دریافت [[فیض]] و خیری از جانب [[خداوند]] در [[کارها]] و دیگری با بهره‌مندی از برکت موجودات مبارکی چون [[پیامبران]] یا زمان و [[مکان‌های مقدس]]. [[علامه طباطبایی]] برای حل مشکل [[تعارض]] برکت با علل و عوامل طبیعی پدید آمدن برکت را سازگار با دیگر عوامل و اسباب می‌داند و [[معتقد]] است که [[اراده خداوند]] برای برکت، در عرض سایر عوامل و اسباب نیست تا [[باطل]] شدن آنها را در پی داشته باشد، بلکه در طول سایر اسباب و عوامل با رفع موانع برکت و ایجاد عوامل مقتضی آن، بین عوامل و اسباب گوناگون [[سازگاری]] پدید می‌آورد<ref>المیزان، ج ۷، ص ۲۸۱.</ref><ref>[[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[برکت (مقاله)|برکت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.]]</ref>.
[20]. المیزان، ج‌7، ص‌281.
 
[21]. جامع‌البیان، مج‌10، ج‌18، ص‌25؛ مجمع‌البیان، ج‌7، ص‌166.
== اشخاص و پدیده‌های با برکت ==
[22]. مجمع البیان، ج‌7، ص‌166.
[[قرآن]] از اشخاص و پدیده‌هایی با وصف برکت یا مفهومی که به معنای خیر فراوان است یاد می‌کند.
[23]. مجمع البیان، ج‌5‌، ص‌255.
 
[24]. الکشاف، ج‌2، ص‌401؛ تفسیر بیضاوی، ج‌2، ص‌266.
[[مفسران]] بر پایه دو معنای "ثبوت" یا "فزونی" [[خیر]] که برای برکت بازگو شده است، چگونگی برکت را در این اشخاص و پدیده‌ها توضیح داده‌اند<ref>[[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[برکت (مقاله)|برکت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.]]</ref>:
[25]. تفسیر قرطبی، ج‌15، ص‌75.
=== اشخاص با برکت ===
[26]. مجمع البیان، ج‌8‌، ص‌709؛ تفسیر بیضاوی، ج‌3، ص‌468.
[[قرآن]] بعضی از [[پیامبران]] مانند [[نوح]]، [[ابراهیم]]، [[اسحاق]]، [[اسماعیل]]، [[موسی]] و [[عیسی]] را بهره‌مند از برکت و [[پیامبر اسلام]] را دارای "[[کوثر]]" می‌داند. مطابق [[آیه]] {{متن قرآن|وَقُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِي مُنْزَلًا مُبَارَكًا وَأَنْتَ خَيْرُ الْمُنْزِلِينَ}}<ref>«و بگو: پروردگارا مرا به جایگاهی خجسته فرود آور و تو بهترین میزبانانی» سوره مؤمنون، آیه ۲۹.</ref> پس از [[سوار شدن]] [[نوح]] به کشتی، [[خداوند]] به او [[وحی]] کرد که از [[پروردگار]] خود برکت بخواهد.
[27]. تفسیر بیضاوی، ج‌3، ص‌468.
 
[28]. تفسیر قرطبی، ج‌15، ص‌75.
در قرائت واژه {{متن قرآن|مُنْزَلًا}} و معنای آن [[اختلاف]] است؛ [[ابوبکر]] از عاصم آن را مَنزِلاً (به [[فتح]] میم و کسر زاء) و دیگران آن را مُنزَلاً (به ضمم میم و [[فتح]] زاء) خوانده‌اند <ref>جامع‌البیان، مج ۱۰، ج ۱۸، ص ۲۵؛ مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۱۶۶.</ref>، که در صورت نخست، [[آیه]] بر درخواست [[نوح]] برای فرود آمدن در جایی [[مبارک]] دلالت دارد و بر مبنای قرائت مشهور معناهای گوناگونی برای {{متن قرآن|مُنْزَلًا مُبَارَكًا}} وجود دارد؛ [[مجاهد]] آن را به معنای فرود آمدن [[مبارک]] (انزال یا [[نزول]] [[مبارک]]) از کشتی دانسته و جبائی آن را به [[جایگاه]] (منزل) [[مبارک]] معنا کرده و منظور از آن را کشتی دانسته است. کلبی این تعبیر را به معنای فرود آمدن در مکانی برکت یافته از [[آب]] و درختان گرفته است. به نظر مقاتل، منظور از برکت افزایش [[فرزندان]] و [[نسل]] ساکنان کشتی است<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص ۱۶۶.</ref>، به هر روی این درخواست [[نوح]] در [[آیه]] {{متن قرآن|قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«گفته شد: ای نوح! (از کشتی) فرود آی با درودی از ما و برکت‌هایی بر تو و بر امت‌هایی از همراهانت و امت‌هایی که به زودی آنان را برخوردار خواهیم کرد سپس از ما عذابی دردناک به ایشان خواهد رسید» سوره هود، آیه ۴۸.</ref> پاسخی فراتر از دعای او گرفته و [[خداوند]] فرود [[نوح]] از کوه یا کشتی را با [[سلام]] و [[برکات]] خود همراه کرده است. [[مفسران]] [[برکات]] را به معنای نعمتها و خیرهای همیشگی<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۵۵.</ref> و اشاره به [[نعمت]] [[توحید]] و فراوانی [[نسل]] [[نوح]] <ref>الکشاف، ج ۲، ص ۴۰۱؛ تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص ۲۶۶.</ref> دانسته‌اند.
[29]. المیزان، ج‌10، ص‌325.
 
[30]. مجمع البیان، ج‌5‌، ص‌274.
[[ابراهیم]]، [[اسماعیل]] و [[اسحاق]] {{متن قرآن|وَبَارَكْنَا عَلَيْهِ وَعَلَى إِسْحَاقَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِينٌ}}<ref>«و به او و به اسحاق، خجستگی بخشیدیم و برخی از فرزندان آن دو نیکوکارند و برخی آشکارا به خویش ستم می‌ورزند» سوره صافات، آیه ۱۱۳.</ref> و [[اهل‌بیت]] [[ابراهیم]] {{متن قرآن|قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ}}<ref>«گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند است» سوره هود، آیه ۷۳.</ref> نیز از بهره‌مندان از برکت [[خداوند]] هستند. برخی [[مفسران]] تعبیر {{متن قرآن|وَبَارَكْنَا عَلَيْهِ}} در {{متن قرآن|وَبَارَكْنَا عَلَيْهِ وَعَلَى إِسْحَاقَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِينٌ}}<ref>«و به او و به اسحاق، خجستگی بخشیدیم و برخی از فرزندان آن دو نیکوکارند و برخی آشکارا به خویش ستم می‌ورزند» سوره صافات، آیه ۱۱۳.</ref> را درباره [[ابراهیم]] و بعضی اشاره به [[اسماعیل]] دانسته‌اند<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۷۵.</ref>. [[نزول]] برکت بر [[ابراهیم]] و [[اسحاق]] می‌تواند به معنای فراوانی [[فرزندان]] و ماندگاری [[نسل]] آنان تا [[قیامت]]<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۷۵؛ مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۰۹؛ تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص ۴۶۸.</ref> باشد. بعضی هم برکت بر [[ابراهیم]] را برکت در [[فرزندان]] و برکت بر [[اسحاق]] را به پیامبرانِ از [[نسل]] او دانسته<ref>تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص ۴۶۸.</ref> و در معنای برکت بر [[اسماعیل]] به داستان [[ذبح]] او اشاره کرده‌اند<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۷۵.</ref>.
[31]. تفسیر قرطبی، ج‌9، ص‌48.
 
[32]. تفسیر قرطبی، ج‌9، ص‌48.
[[آیه]] {{متن قرآن|قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ}}<ref>«گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند است» سوره هود، آیه ۷۳.</ref> نیز پس از بیان نازایی [[همسر]] [[ابراهیم]] و مژده بچه‌دار شدن به همسرش و شگفتی او از این خبر در [[آیات]] پیشین، بهره‌مندی [[اهل‌بیت]] [[ابراهیم]] از [[رحمت]] و [[برکات]] [[خداوند]] را بازگو می‌کند.
[33]. مجمع‌البیان، ج‌5‌، ص‌274.
 
[34]. کشف الاسرار، ج‌4، ص‌416.
[[مفسران]] [[سخن]] [[ملائکه]]: {{متن قرآن|رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ}} را در ادامه {{متن قرآن|أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ}} به این معنا دانسته‌اند که این مسئله جای شگفتی ندارد، زیرا شگفتی در جایی رخ می‌نماید که سبب پدیده‌ها بر [[انسان]] پوشیده باشد، در حالی که [[خداوند]] بر هر کاری تواناست و [[نعمت]] و خیر فراوان او، [[اهل‌بیت]] [[ابراهیم]] را در برگرفته است<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۳۲۵.</ref>.
[35]. المیزان، ج‌10، ص‌326.
 
[36]. جامع‌البیان، مج‌11، ج‌19، ص‌163‌ـ‌164؛ تفسیر قرطبی، ج‌8‌، ص‌106.
[[سخن]] [[فرشتگان]] می‌تواند خبری از ثبوت [[نعمت]] و [[برکات]] [[خدا]] و [[یادآوری]] آن برای [[اهل‌بیت]] [[ابراهیم]] یا دعایی از سوی [[ملائکه]] برای آنان باشد<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۷۴.</ref> بر اساس این [[آیه]] [[ساره]] [[همسر]] [[ابراهیم]] از [[اهل‌بیت]] او محسوب شده، از [[برکات]] [[خداوند]] بهره‌مند است <ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۷۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۹، ص ۴۸.</ref>.
[37]. مجمع البیان، ج‌7، ص‌330.
 
[38]. جامع‌البیان، مج‌11، ج‌19، ص‌164.
[[مفسران]] در اینکه [[ساره]] به اعتبار همسری<ref>تفسیر قرطبی، ج ۹، ص ۴۸.</ref> یا [[خویشاوندی]] دیگرش با [[ابراهیم]]<ref>مجمع‌البیان، ج ۵، ص ۲۷۴.</ref>، از [[اهل‌بیت]] او به شمار رفته است، [[اختلاف]] دارند. بعضی از [[مفسران]] با توجه به اینکه همه [[پیامبران]] بعد از [[ابراهیم]] را از [[نسل]] [[اسحاق]] و [[اسماعیل]] می‌دانند، [[برکات]] را به "[[برکات]] [[نبوت]]" معنا کرده <ref>کشف الاسرار، ج ۴، ص ۴۱۶.</ref>، صفات حمید و [[مجید]] در [[آیه]] را نیز بازگو کننده علت [[رحمت]] و [[برکات]] [[خداوند]] دانسته‌اند<ref> المیزان، ج ۱۰، ص ۳۲۶.</ref>.
[39]. جامع‌البیان، مج‌9، ج‌16، ص‌101؛ مجمع‌البیان، ج‌6‌، ص‌793.
 
[40]. رحمة من‌الرحمن، ج‌3، ص‌48.
[[آیه]] دیگری که در آن از برکت سخن رفته درباره [[برانگیخته شدن]] [[حضرت موسی]] {{ع}} به [[پیامبری]] است. [[موسی]] پس از آنکه برای گرفتن خبر یا شعله‌ای به آتشی نزدیک شد که از دور دیده بود{{متن قرآن|إِذْ قَالَ مُوسَى لِأَهْلِهِ إِنِّي آنَسْتُ نَارًا سَآتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ آتِيكُمْ بِشِهَابٍ قَبَسٍ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که موسی به خانواده‌اش گفت: من آتشی دیدم، به زودی برای شما خبری از آن خواهم آورد یا شعله‌ای آتش برایتان می‌آورم باشد که گرم شوید» سوره نمل، آیه ۷.</ref> ندایی شنید که آنکه در [[آتش]] و پیرامون آن است [[مبارک]] است: {{متن قرآن|فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِيَ أَنْ بُورِكَ مَنْ فِي النَّارِ وَمَنْ حَوْلَهَا وَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و چون نزد آن آمد، بانگی برآمد که خجسته باد آن کس که در (کنار این) آتش و آنکه پیرامون آن است و پاکا خداوندی که پروردگار جهانیان است» سوره نمل، آیه ۸.</ref>.
[41]. التفسیر الکبیر، ج‌21، ص‌214.
 
[42]. کشف الاسرار، ج‌6‌، ص‌43؛ تفسیر قرطبی، ج‌10، ص‌70.
برخی [[مفسران]]، منظور از {{متن قرآن|مَنْ فِي النَّارِ}} را [[خداوند]] و "[[نار]]" را "[[نور]]" و {{متن قرآن|بُورِكَ}} را به "قُدِّس" معنا کرده و تعبیر {{متن قرآن|مَنْ حَوْلَهَا}} را شامل [[موسی]] و [[ملائکه]] دانسته‌اند <ref>جامع‌البیان، مج ۱۱، ج ۱۹، ص ۱۶۳ ـ ۱۶۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۱۰۶.</ref>. گروهی دیگر معتقدند که {{متن قرآن|مَنْ فِي النَّارِ}} بر [[ملائکه]] و {{متن قرآن|مَنْ حَوْلَهَا}} بر [[موسی]] دلالت دارد<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص ۳۳۰.</ref>. از [[سعید بن جبیر]] [[نقل]] است که پس از "[[حجاب]] [[عزت]]"، "[[حجاب]] [[ملک]]" و "[[حجاب]] [[سلطان]]"، "[[حجاب]] [[نار]]" است و مراد از "[[نار]]" در [[آیه]] "[[حجاب]] [[نار]]" است که از آن ندا داده شده است <ref>جامع‌البیان، مج ۱۱، ج ۱۹، ص ۱۶۴.</ref>.
[43]. جامع البیان، مج‌1، ج‌1، ص‌570‌؛ التبیان، ج‌1، ص‌341.
 
[44]. التبیان، ج‌10، ص‌417؛ التفسیر الکبیر، ج‌32، ص‌124؛ المیزان، ج‌20، ص‌370.
از [[پیامبران]] [[حضرت عیسی]] {{ع}} تنها [[پیامبری]] است که [[قرآن]] [[گواهی]] او را بر [[مبارک]] بودن خود [[نقل]] کرده است: {{متن قرآن|وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا}}<ref>«و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۱.</ref> بعضی از [[مفسران]] [[مبارک]] را در این [[آیه]] به نفع رسانی بسیار<ref>جامع‌البیان، مج ۹، ج ۱۶، ص ۱۰۱؛ مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۷۹۳.</ref> و خیر<ref> رحمة من‌الرحمن، ج ۳، ص ۴۸.</ref> در [[دین]] و [[دعوت]] به آن <ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۲۱۴.</ref> معنا کرده‌اند. بعضی نیز آن را به سبب [[امر به معروف و نهی از منکر]] و [[راهنمایی]] [[گمراهان]] و [[یاری]] [[مظلومان]] دانسته‌اند<ref>کشف الاسرار، ج ۶، ص ۴۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۷۰.</ref>.
[45]. تفسیر ابن‌عربی، ج‌2، ص‌460.
 
[46]. جامع البیان، مج 7، ج‌12، ص‌73؛ الکشاف، ج‌2، ص‌401؛ تفسیر قرطبی، ج‌9، ص‌33.
[[خداوند]]، [[عیسی]] را به وسیله [[روح‌القدس]] [[تأیید]] کرده است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ}}<ref>«و بی‌گمان به موسی کتاب بخشیدیم و پس از وی پیامبران (دیگر) را در پی آوردیم و به عیسی پسر مریم برهان‌ها (ی روشن) دادیم و او را با روح القدس نیرومند کردیم؛ پس چرا هرگاه پیامبری، پیامی نادلخواه شما نزدتان آورد سرکشی ورزیدید، گروهی را دروغگو شمردید و گروهی را می‌کشتید؟» سوره بقره، آیه ۸۷.</ref>. بعضی از [[مفسران]] {{متن قرآن|الْقُدُسِ}} را به معنای برکت دانسته‌اند<ref>جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۵۷۰؛ التبیان، ج ۱، ص ۳۴۱.</ref>.
[47]. مجمع البیان، ج‌4، ص‌516‌.
 
[48].  مجمع البحرین، ج‌1، ص‌191، «برک».
[[قرآن]] [[پیامبر اسلام]] را دارای [[کوثر]] می‌داند:{{متن قرآن|إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ}}<ref>«ما به تو «کوثر» دادیم» سوره کوثر، آیه ۱.</ref>. [[مفسران]] [[کوثر]] را به خیر فراوان<ref>التبیان، ج ۱۰، ص ۴۱۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۲، ص ۱۲۴؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۳۷۰.</ref> معنا کرده‌اند که به معنای برکت، بسیار نزدیک است، افزون بر این، آیاتی که از [[نزول قرآن]] [[مبارک]] بر [[پیامبر]] یاد می‌کند: {{متن قرآن|كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُوْلُوا الأَلْبَابِ}}<ref>این کتابی خجسته است که ما به سوی تو فرو فرستاده‌ایم تا در آیات آن نیک بیندیشند و تا خردمندان از آن پند گیرند؛ سوره ص، آیه:۲۹.</ref>. به گونه‌ای بر برکت وجود [[پیامبر]] نیز دلالت دارد. [[ابن عربی]] در [[تفسیر]] {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ}}<ref>«که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم، بی‌گمان ما بیم‌دهنده بودیم» سوره دخان، آیه ۳.</ref> با رویکردی [[عرفانی]] منظور از شب [[مبارک]] را [[پیامبر اسلام]] دانسته است<ref>تفسیر ابن‌عربی، ج ۲، ص ۴۶۰.</ref>.
[49]. روح المعانی، مج 14، ج 25، ص‌170.
 
[50]. جامع‌البیان، مج‌13، ج‌25، ص‌138؛ تفسیر بیضاوی، ج‌4، ص‌117.
افزون بر [[پیامبران]]، می‌توان [[مؤمنان]] و صاحبان [[حکمت]] را نیز برخوردار از برکت {{متن قرآن|قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«گفته شد: ای نوح! (از کشتی) فرود آی با درودی از ما و برکت‌هایی بر تو و بر امت‌هایی از همراهانت و امت‌هایی که به زودی آنان را برخوردار خواهیم کرد سپس از ما عذابی دردناک به ایشان خواهد رسید» سوره هود، آیه ۴۸.</ref> و خیر فراوان {{متن قرآن|يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَن يَشَاء وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}<ref>«به هر که خواهد فرزانگی می‌بخشد و هر که را فرزانگی دهند به راستی خیری فراوان داده‌اند؛ و جز خردمندان در یاد نمی‌گیرند» سوره بقره، آیه ۲۶۹.</ref> دانست.
[51]. جامع‌البیان، مج‌13، ج‌25، ص‌139.
 
[52]. مجمع البیان، ج‌9، ص‌93؛ تفسیر قرطبی، ج‌16، ص‌85‌.
در ادامه [[آیه]] ۴۸ سوره [[هود]] که سخن از [[برکات]] [[خداوند]] بر [[نوح]] دارد، [[برکات]] [[خداوند]] بر امت‌های همراه [[نوح]] و امت‌های دیگری که در [[آینده]] از [[نعمت خداوند]] بهره‌مند می‌شوند بازگو شده است: {{متن قرآن|قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«گفته شد: ای نوح! (از کشتی) فرود آی با درودی از ما و برکت‌هایی بر تو و بر امت‌هایی از همراهانت و امت‌هایی که به زودی آنان را برخوردار خواهیم کرد سپس از ما عذابی دردناک به ایشان خواهد رسید» سوره هود، آیه ۴۸.</ref>.
[53]. مجمع البیان، ج‌10، ص‌786.
 
[54]. روح‌المعانی، مج‌14، ج‌25، ص‌172.
[[مفسران]] تعبیر {{متن قرآن|أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ}} را شامل [[مؤمنان]] همراه [[نوح]] و هر مؤمنی از [[نسل]] آنان تا [[قیامت]] دانسته‌اند<ref>جامع البیان، مج ۷، ج ۱۲، ص ۷۳؛ الکشاف، ج ۲، ص ۴۰۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۹، ص ۳۳.</ref>. [[خداوند]] هرکه را خواهد [[حکمت]] می‌دهد و دارندگان [[حکمت]] از خیری فراوان بهره‌مندند: {{متن قرآن|يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَن يَشَاء وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}<ref>«به هر که خواهد فرزانگی می‌بخشد و هر که را فرزانگی دهند به راستی خیری فراوان داده‌اند؛ و جز خردمندان در یاد نمی‌گیرند» سوره بقره، آیه ۲۶۹.</ref><ref>[[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[برکت (مقاله)|برکت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.]]</ref>.
[55]. جامع البیان، مج‌12، ج‌24، ص‌120.
=== پدیده‌های با برکت ===
[56]. الکشاف، ج‌1، ص‌378؛ مجمع البیان، ج‌2، ص‌798.
یکی از پدیده‌های [[مبارک]]، [[قرآن]] است که در ۴ [[آیه]]، از آن یاد شده است: {{متن قرآن|وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ}}<ref>«و این کتاب خجسته‌ای است که آن را فرو فرستاده‌ایم، آنچه را پیش از آن بوده است راست می‌شمارد و تا (مردم) «مادر شهر» (مکّه) و مردم پیرامون آن را بیم‌دهی و مؤمنان به جهان واپسین، بدان ایمان می‌آورند و بر نماز خویش، نگهداشت دارند» سوره انعام، آیه ۹۲.</ref>، {{متن قرآن|وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}}<ref>«و این (قرآن) کتابی است خجسته که آن را فرو فرستاده‌ایم پس، از آن پیروی کنید و پرهیزگاری ورزید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره انعام، آیه ۱۵۵.</ref> و نیز {{متن قرآن|وَهَذَا ذِكْرٌ مُبَارَكٌ أَنْزَلْنَاهُ أَفَأَنْتُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ}}<ref>«و این (قرآن) یادکردی خجسته است که آن را فرو فرستاده‌ایم پس آیا شما آن را انکار می‌کنید؟» سوره انبیاء، آیه ۵۰.</ref>؛ {{متن قرآن|كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُوْلُوا الأَلْبَابِ}}<ref>«این کتابی خجسته است که ما به سوی تو فرو فرستاده‌ایم تا در آیات آن نیک بیندیشند و تا خردمندان از آن پند گیرند» سوره ص، آیه۲۹.</ref>.
[57]. جامع البیان، مج‌12، ج‌22، ص‌102؛ الکشاف، ج‌2، ص‌149؛ مجمع البیان، ج‌4، ص‌725.
 
[58]. الکشاف، ج‌2، ص‌149، 648‌؛ مجمع البیان، ج‌4، ص‌725؛ ج‌6‌، ص‌611‌؛ تفسیر قرطبی، ج‌11، ص‌202؛ ج‌14، ص‌185.
[[مبارک]] بودن [[قرآن]] را بنابر تعریف برکت به "ثبوت خیر" به این سبب دانسته‌اند که [[تلاوت]] و عمل کردن به [[قرآن]]، راه رسیدن به [[سعادت]] و خیر است و [[علم]] اولین و آخرین و [[بخشش گناهان]] و [[حلال و حرام]] در آن آمده است<ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۵۱۶.</ref>. و بنابر تعریف برکت به "افزون شدن"، [[مبارک]] بودن [[قرآن]] را به سبب بیان افزون و [[ناسخ]] بودن آن نسبت به کتاب‌های پیشین و ماندگاری آن تا پایان [[تکلیف]] دانسته‌اند<ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۵۱۶؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص ۱۹۱، «برک».</ref>.
[59]. مجمع‌البیان، ج‌7، ص‌392؛ تفسیر قرطبی، ج‌10، ص‌139؛ ج‌11، ص‌202.
 
[60]. تفسیر قرطبی، ج‌14، ص‌185.
[[آیه]] دیگری [[نزول قرآن]] را در شبی [[مبارک]] می‌داند: {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ}}<ref>«که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم، بی‌گمان ما بیم‌دهنده بودیم» سوره دخان، آیه ۳.</ref> بیشتر [[مفسران]]<ref>روح المعانی، مج ۱۴، ج ۲۵، ص ۱۷۰.</ref> منظور از {{متن قرآن|لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ}} را [[شب قدر]]<ref>جامع‌البیان، مج ۱۳، ج ۲۵، ص ۱۳۸؛ تفسیر بیضاوی، ج ۴، ص ۱۱۷.</ref> و بعضی شب [[پانزدهم شعبان]]<ref>جامع‌البیان، مج ۱۳، ج ۲۵، ص ۱۳۹.</ref> دانسته‌اند؛ اما برخی به دلالت {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ}}<ref>«ما آن (قرآن) را در شب قدر فرو فرستادیم» سوره قدر، آیه ۱.</ref> و {{متن قرآن|شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«روزهای روزه گرفتن در ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستاده‌اند؛ به رهنمودی برای مردم و برهان‌هایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل. پس هر کس از شما این ماه را دریافت (و در سفر نبود)، باید (تمام) آن را روزه بگیرد و اگر بیمار یا در سفر بود، شماری از روزهایی دیگر (روزه بر او واجب است)؛ خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد و (می‌خواهد) تا شمار (روزه‌ها) را کامل کنید و تا خداوند را برای آنکه راهنمایی‌تان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس گزارید» سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref> قول نخست را صحیح‌تر می‌دانند <ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۹۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۸۵.</ref>. وصف [[مبارک]] را به سبب [[اجابت دعا]]<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۸۶.</ref> و [[نزول]] [[برکات]] و [[ثواب]] و خیری دانسته‌اند که در این شب از جانب [[خداوند]] بر [[بندگان]] نازل می‌شود <ref>روح‌المعانی، مج ۱۴، ج ۲۵، ص ۱۷۲.</ref>.
[61]. مجمع‌البیان، ج‌6‌، ص‌611‌؛ التفسیر الکبیر، ج‌22، ص‌190، 201؛ التحریر و التنویر، ج‌13، ص‌20.
 
[62]. تفسیر قرطبی، ج‌10، ص‌139.
در [[قرآن]] از پدیده‌های [[مبارک]] دیگری یاد شده است که می‌توان از آنها با عنوان مکان‌های [[مبارک]] نام برد. این مکان‌ها عبارت‌اند از:[[زمین]] [[مکه]] و سرزمین [[شام]].
[63]. التفسیر الکبیر، ج‌22، ص‌190.
 
[64]. مجمع البیان، ج‌6‌، ص‌611‌.
[[زمین]] گسترده‌ترین مکانی است که [[قرآن]] از برکت نهادن [[خداوند]] در آن سخن گفته است: {{متن قرآن|قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ}}<ref>«بگو آیا شما به کسی کفر می‌ورزید و برای او همتایانی می‌آورید که زمین را دو روزه آفریده است؟ او پروردگار جهانیان است و بر روی آن کوه‌هایی استوار پدید آورد و در آن خجستگی نهاد و در چهار روز روزی‌هایش را در آن برای خواهندگان یکسان اندازه‌گیری کرد» سوره فصلت، آیه ۹-۱۰.</ref>. منظور از برکت را خیر دائمی [[زمین]] برای اهلش و روییدن درختان دانسته‌اند<ref>جامع البیان، مج ۱۲، ج ۲۴، ص ۱۲۰.</ref>.
[65]. مجمع البیان، ج‌4، ص‌725.
 
[66]. مجمع‌البیان، ج‌7، ص‌89‌؛ تفسیر قرطبی، ج‌11، ص‌202.
در آیه‌ای از [[کعبه]] با وصف [[مبارک]] یاد شده است: {{متن قرآن|إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.</ref>. برکت [[کعبه]] را به سبب [[ثواب]] و [[بخشش گناهان]] دانسته‌اند که [[حاجیان]]، عمره‌گزاران، معتکفان و [[طواف]] کنندگان [[کعبه]] به دست می‌آورند <ref>الکشاف، ج ۱، ص ۳۷۸؛ مجمع البیان، ج ۲، ص ۷۹۸.</ref>.
[67]. تفسیر قرطبی، ج‌11، ص‌202.
 
[68]. جامع‌البیان، مج‌10، ج‌17، ص‌73.
در ۶ [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا يَعْرِشُونَ}}<ref>«و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده می‌شدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم که در آن برکت نهاده بودیم و سخن نیکوی پروردگارت درباره بنی اسرائیل به خاطر شکیبی که ورزیدند راست آمد و آنچه را فرعون و قومش می‌ساختند و آنچه را بر می‌افراختند زیر و زبر کردیم» سوره اعراف، آیه ۱۳۷.</ref>؛ {{متن قرآن|سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی - که پیرامون آن را خجسته گردانده‌ایم- برد تا از نشانه‌هایمان بدو نشان دهیم، بی‌گمان اوست که شنوای بیناست» سوره اسراء، آیه ۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«و او و لوط را رهاندیم، به سوی سرزمینی که در آن برای جهانیان خجستگی نهاده بودیم» سوره انبیاء، آیه ۷۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ}}<ref>«و برای سلیمان، باد تیزپا را (رام کردیم) که به فرمان وی به سرزمینی که ما در آن خجستگی نهاده بودیم می‌وزید و ما به هر چیزی داناییم» سوره انبیاء، آیه ۸۱.</ref>؛ {{متن قرآن|فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِي مِن شَاطِئِ الْوَادِي الأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَن يَا مُوسَى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«چون به آن (آتش) رسید از کناره راست آن درّه در آن پاره زمین خجسته، از آن درخت بانگ برآمد که: ای موسی! منم، خداوند پروردگار جهانیان» سوره قصص، آیه ۳۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا آمِنِينَ}}<ref>«و میان آنان و شهرهایی که در آنها خجستگی نهاده بودیم شهرهایی به هم پیوسته پدید آوردیم و در آنها راه رفت و آمد را به اندازه (برقرار) کردیم (و گفتیم) شب‌ها و روزها در آنها با ایمنی سفر کنید» سوره سبأ، آیه ۱۸.</ref>. به برکت سرزمینی اشاره شده است که مشهور [[مفسران]] آن را سرزمین [[شام]]<ref>جامع البیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۱۰۲؛ الکشاف، ج ۲، ص ۱۴۹؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۲۵.</ref> یا بخشی از آن منطقه<ref>الکشاف، ج ۲، ص ۱۴۹، ۶۴۸؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۲۵؛ ج ۶، ص ۶۱۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۲۰۲؛ ج ۱۴، ص ۱۸۵.</ref> دانسته و عامل برکت آن را با تعابیری گوناگون در دو نظریه <ref>مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۳۹۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۱۳۹؛ ج ۱۱، ص ۲۰۲.</ref> بیان کرده‌اند: عده‌ای برکت این سرزمین را به حاصل‌ خیزی [[زمین]] و وجود محصولات [[کشاورزی]]، درختان و میوه‌های فراوان و چشمه‌ها و نهرهای جاری دانسته‌اند<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۱۸۵.</ref>. بعضی به [[نزول وحی]] و [[ملائکه]] در این سرزمین و وجود [[پیامبران]] بسیار و [[مدفن]] آنها اشاره کرده<ref>مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۶۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۹۰، ۲۰۱؛ التحریر و التنویر، ج ۱۳، ص ۲۰.</ref> و سرزمین [[شام]] را برکت یافته از آنها دانسته‌اند. در روایتی از [[پیامبر]]، [[شام]] سرزمین [[برگزیده خدا]] و [[جایگاه]] گسیل [[بندگان]] برگزیده‌اش معرفی شده است <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۱۳۹.</ref>. [[فخر رازی]] نیز بر این [[باور]] است که [[خداوند]] نشان [[برکات]] خود را بر سرزمین [[شام]] نهاده است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۹۰.</ref>.
[69]. تفسیر قرطبی، ج‌14، ص‌185.
 
[70]. جامع البیان، مج‌12، ج‌22، ص‌102.
برکت این [[زمین]] در [[قرآن]]، ضمن وقایعی بازگو شده است:
[71]. الامامة والتبصره، ص‌140؛ کمال الدین، ص‌483؛ وسائل‌الشیعه، ج‌27، ص‌152.
# [[خداوند]] در [[شب معراج]]، [[پیامبر]] را از [[مسجدالحرام]] تا مسجدالاقصی که در سرزمینی [[مبارک]] است، سیر داد: {{متن قرآن|سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی - که پیرامون آن را خجسته گردانده‌ایم- برد تا از نشانه‌هایمان بدو نشان دهیم، بی‌گمان اوست که شنوای بیناست» سوره اسراء، آیه ۱.</ref><ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۱۱.</ref>.
[72]. المیزان، ج‌16، ص‌368.
# [[خداوند]] [[بنی‌اسرائیل]] را در سرزمینی برکت یافته مستقر کرد: {{متن قرآن|وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا يَعْرِشُونَ}}<ref>«و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده می‌شدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم که در آن برکت نهاده بودیم و سخن نیکوی پروردگارت درباره بنی اسرائیل به خاطر شکیبی که ورزیدند راست آمد و آنچه را فرعون و قومش می‌ساختند و آنچه را بر می‌افراختند زیر و زبر کردیم» سوره اعراف، آیه ۱۳۷.</ref>. مراد از این سرزمین را [[شام]] یا [[مصر]] دانسته‌اند<ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۲۵.</ref>.
[73]. التفسیر الکبیر، ج‌24، ص‌244.
# [[خداوند]] [[ابراهیم]] و [[لوط]] را [[نجات]] بخشید و در سرزمینی با برکت برای همه جهانیان، جای داد: {{متن قرآن|وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«و او و لوط را رهاندیم، به سوی سرزمینی که در آن برای جهانیان خجستگی نهاده بودیم» سوره انبیاء، آیه ۷۱.</ref>. [[مفسران]] سخنان مختلفی در معرفی این سرزمین گزارش کرده‌اند؛ قتاده آن را سرزمین [[شام]] و جبائی آن را [[بیت المقدس]] دانسته و به نظر [[ابن‌عباس]] به [[دلیل]] [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.</ref> آن مکان، [[مکه]] است.<ref>مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۸۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۲۰۲.</ref> بعضی هم آن را [[مصر]] <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۲۰۲.</ref> دانسته‌اند.
[74]. مجمع‌البیان، ج‌7، ص‌392.
# [[قرآن]] از حرکت تند باد به [[فرمان]] [[سلیمان]] به سوی سرزمینی برکت یافته یاد می‌کند: {{متن قرآن|وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ}}<ref>«و برای سلیمان، باد تیزپا را (رام کردیم) که به فرمان وی به سرزمینی که ما در آن خجستگی نهاده بودیم می‌وزید و ما به هر چیزی داناییم» سوره انبیاء، آیه ۸۱.</ref> باد به [[فرمان]] [[سلیمان]] به هر جا می‌رفت و در نهایت به محل استقرار [[سلیمان]] در [[شام]] بازمی‌گشت<ref>جامع‌البیان، مج ۱۰، ج ۱۷، ص ۷۳.</ref>.
[75]. جامع البیان، مج‌9، ج‌16، ص‌182؛ التبیان، ج‌10، ص‌256.
# در [[آیه]] {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا آمِنِينَ}}<ref>«و میان آنان و شهرهایی که در آنها خجستگی نهاده بودیم شهرهایی به هم پیوسته پدید آوردیم و در آنها راه رفت و آمد را به اندازه (برقرار) کردیم (و گفتیم) شب‌ها و روزها در آنها با ایمنی سفر کنید» سوره سبأ، آیه ۱۸.</ref> نیز سخن از برکت یافتگی مکانی است که [[قوم سبأ]] با آنجا [[ارتباط]] داشتند. [[مفسران]]، این سرزمین را [[شام]] و برکت آن را به داشتن ۴۷۰۰ قریه با [[آب]] و درختان و محصولات فراوان دانسته‌اند. بعضی هم گفته‌اند: با فراوانی قریه‌ها به آنجا برکت داده شده است<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۱۸۵.</ref>. بعضی هم منظور از این سرزمین را [[بیت المقدس]] و [[ارض]] مقدسه گفته‌اند<ref>جامع البیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۱۰۲.</ref>. در بعضی [[روایات شیعه]] برای این [[آیه]] تأویلهایی آمده است؛ این [[روایات]]، {{متن قرآن|الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا}} را [[اهل‌بیت]] و {{متن قرآن|قُرًى ظَاهِرَةً}} را واسطه‌های بین [[اهل‌بیت]] و [[شیعیان]] مانند [[راویان حدیث]] و [[فقیهان]] دانسته‌اند <ref>الامامة والتبصره، ص ۱۴۰؛ کمال الدین، ص ۴۸۳؛ وسائل‌الشیعه، ج ۲۷، ص ۱۵۲.</ref>. بعضی از [[مفسران شیعه]] این [[روایات]] را در [[مقام]] [[تفسیر آیه]] نشمرده و آنها را بازگو کننده بطنی از [[قرآن]] دانسته‌اند<ref> المیزان، ج ۱۶، ص ۳۶۸.</ref>.
[76]. جامع البیان، مج‌10، ج‌18، ص‌19؛ التبیان، ج‌7، ص‌357.
# [[قرآن]] از محل [[برانگیخته شدن]] [[موسی]] با تعبیر {{متن قرآن|الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ}} یاد می‌کند: {{متن قرآن|فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِي مِن شَاطِئِ الْوَادِي الأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَن يَا مُوسَى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«چون به آن (آتش) رسید از کناره راست آن درّه در آن پاره زمین خجسته، از آن درخت بانگ برآمد که: ای موسی! منم، خداوند پروردگار جهانیان» سوره قصص، آیه ۳۰.</ref>. [[فخر رازی]] وصف [[مبارک]] را به این سبب دانسته که [[پیامبری]] [[موسی]] از آن مکان آغاز شده است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۴، ص ۲۴۴.</ref>. [[مفسران]] {{متن قرآن|الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ}} را همان [[سرزمین مقدس]] می‌دانند که هنگام ورود [[موسی]] به آنجا، [[خداوند]] او را این گونه خطاب کرد: {{متن قرآن|إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى}}<ref>«بی‌گمان این منم پروردگار تو، پای‌پوش‌های خویش را درآور که تو در سرزمین مقدس طوی‌یی» سوره طه، آیه ۱۲.</ref><ref>مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۳۹۲.</ref>. [[مفسران]] "[[مقدس]]" را "[[مبارک]]" معنا کرده‌اند<ref>جامع البیان، مج ۹، ج ۱۶، ص ۱۸۲؛ التبیان، ج ۱۰، ص ۲۵۶.</ref>، افزون بر این واژه‌های {{متن قرآن|سَيْنَاءَ}}: {{متن قرآن|وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْنَاءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِلْآكِلِينَ}}<ref>«و نیز درختی را که از طور سینا بیرون می‌آید که (دانه) روغنی و نانخورشی برای خورندگان می‌رویاند» سوره مؤمنون، آیه ۲۰.</ref><ref>جامع البیان، مج ۱۰، ج ۱۸، ص ۱۹؛ التبیان، ج ۷، ص ۳۵۷.</ref> و {{متن قرآن|سِينِينَ}}: {{متن قرآن|وَطُورِ سِينِينَ}}<ref>«و به کوه سینا،» سوره تین، آیه ۲.</ref><ref>جامع البیان، مج ۱۵، ج ۳۰، ص ۳۰۵؛ التبیان، ج ۱۰، ص ۳۷۵.</ref> را به معنای [[مبارک]] و منظور از طور سیناء و طور سینین را کوهی دانسته‌اند که در آنجا ندایی [[موسی]] را مخاطب قرار داد<ref>جامع البیان، مج ۱۰، ج ۱۸، ص ۱۹، مج ۱۵، ج ۳۰، ص ۳۰۳؛ التبیان، ج ۷، ص ۳۵۸؛ ج ۱۰، ص ۳۷۵.</ref>. [[مفسران]] برای این دو عبارت معناهای دیگری نیز بازگو کرده‌اند<ref>جامع البیان، مج ۱۰، ج ۱۸، ص ۱۹؛ مج ۱۵، ج ۳۰، ص ۳۰۳ ـ ۳۰۵؛ التبیان، ج ۷، ص ۳۵۸؛ ج ۱۰، ص ۳۷۶.</ref>.
[77]. جامع البیان، مج‌15، ج‌30، ص‌305؛ التبیان، ج‌10، ص‌375.
 
[78]. جامع البیان، مج 10، ج‌18، ص‌19، مج 15، ج‌30، ص‌303؛ التبیان، ج‌7، ص‌358؛ ج‌10، ص‌375.
بخشی دیگر از پدیده‌های [[مبارک]] مربوط به بعضی از جلوه‌های [[طبیعت]] است؛ در آیه‌ای ضمن تمثیلی برای [[نور خداوند]]، از درخت [[مبارک]] زیتون سخن رفته است: {{متن قرآن|اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«خداوند، نور آسمان‌ها و زمین است، مثل نور او چون چراغدانی است در آن چراغی، آن چراغ در شیشه‌ای، آن شیشه گویی ستاره‌ای درخشان است کز درخت خجسته زیتونی می‌فروزد که نه خاوری است و نه باختری، نزدیک است روغن آن هر چند آتشی بدان نرسیده برفروزد، نوری است فرا نوری، خداوند هر که را بخواهد به نور خویش رهنمون می‌گردد و خداوند این مثل‌ها را برای مردم می‌زند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره نور، آیه ۳۵.</ref>. [[مفسران]] برکت درخت زیتون را بدین سبب دانسته‌اند که گونه‌هایی از [[منافع]] را در خود جای داده است و روغن آن روشن‌ترین روغن است، افزون بر این گفته‌اند که درخت زیتون نخستین درختی است که پس از [[طوفان نوح]] روییده و محل رویش آن منزلگاه [[انبیا]] بوده است<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۲۵.</ref>.
[79]. جامع البیان، مج‌10، ج‌18، ص‌19؛ مج‌15، ج‌30، ص‌303‌ـ‌305؛ التبیان، ج‌7، ص‌358؛ ج‌10، ص‌376.
 
[80]. مجمع البیان، ج‌7، ص‌225.
یکی دیگر از جلوه‌های [[طبیعت]] [[باران]] است که [[قرآن]] از آن با تعبیر "[[آب]] [[مبارک]]" یاد می‌کند:{{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُبَارَكًا فَأَنْبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِيدِ}}<ref>«و از آسمان، آبی خجسته فرو فرستادیم آنگاه با آن بوستان‌ها و دانه درویدنی رویاندیم» سوره ق، آیه ۹.</ref> وجه برکت [[باران]] را در ادامه [[آیه]] با ذکر کارکرد آن در رویش باغها و دانه‌های [[کشاورزی]] و درختان و برخورداری [[انسان]] از [[رزق و روزی]]، می‌توان دریافت: {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُبَارَكًا فَأَنْبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِيدِ وَالنَّخْلَ بَاسِقَاتٍ لَهَا طَلْعٌ نَضِيدٌ رِزْقًا لِلْعِبَادِ وَأَحْيَيْنَا بِهِ بَلْدَةً مَيْتًا كَذَلِكَ الْخُرُوجُ}}<ref>«و از آسمان، آبی خجسته فرو فرستادیم آنگاه با آن بوستان‌ها و دانه درویدنی رویاندیم و خرمابن‌های بالا بلند را که شکوفه‌های بر هم نهاده (و انبوه) دارند تا روزی بندگان شود و با آن (آب)، سرزمین مرده را بارور کردیم؛ رستخیز (نیز) همین گونه است» سوره ق، آیه ۹ -۱۱.</ref><ref>جامع‌البیان، مج ۱۳، ج ۲۶، ص ۱۹۶ ـ ۱۹۷؛ الکشاف، ج ۴، ص ۳۸۱.</ref>. [[مفسران]] برکت [[زمین]]: {{متن قرآن|وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ}}<ref>«و بر روی آن کوه‌هایی استوار پدید آورد و در آن خجستگی نهاد و در چهار روز روزی‌هایش را در آن برای خواهندگان یکسان اندازه‌گیری کرد» سوره فصلت، آیه ۱۰.</ref> را به رویش درختان [[تفسیر]] کرده‌اند<ref>جامع البیان، مج ۱۲، ج ۲۴، ص ۱۲۰.</ref>.
[81]. جامع‌البیان، مج‌13، ج‌26، ص‌196‌ـ‌197؛ الکشاف، ج‌4، ص‌381.
 
[82]. جامع البیان، مج‌12، ج‌24، ص‌120.
پدیده [[مبارک]] دیگری که [[قرآن]] در ضمن دستوری [[اخلاقی]] برای [[حسن معاشرت]] [[مسلمانان]] از آن یاد کرده "[[سلام]]" است: {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَنْ تَأْكُلُوا مِنْ بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبَائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خَالَاتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُمْ مَفَاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«بر نابینا و بر لنگ و بر بیمار و بر شما گناهی نیست که از (خوراک و آذوقه) خانه‌های خویش بخورید یا از خانه‌های پدرانتان یا خانه‌های مادرانتان یا خانه‌های برادرانتان یا خانه‌های خواهرانتان یا خانه‌های عموهایتان یا خانه‌های عمّه‌هایتان یا خانه‌های دایی‌هایتان یا خانه‌های خاله‌هایتان یا آن خانه‌ای که کلیدش را در اختیار دارید یا (خانه) دوستتان؛ نیز (بر شما گناهی نیست) در اینکه با هم یا پراکنده غذا بخورید پس چون به هر خانه‌ای در آمدید به همدیگر درود گویید، درودی خجسته پاکیزه از نزد خداوند؛ بدین گونه خداوند آیات را برای شما روشن می‌دارد باشد که خرد ورزید» سوره نور، آیه ۶۱.</ref>. [[مفسران]]، پیوسته [[سلام]] گفتن را سبب زیادی خیر دانسته‌اند<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۴۷.</ref>، زیرا از دعای [[مؤمن]] برای [[مؤمن]] [[امید]] خیری از جانب [[خداوند]] می‌رود <ref>الکشاف، ج ۳، ص ۲۵۸.</ref>. افزون بر این پدیده‌های با برکت که در [[قرآن]] آمده، در [[روایات]] نیز پدیده‌های بسیاری مانند: [[آب]]، [[آتش]]، گوسفند، بز و... دارای برکت معرفی شده‌اند<ref>بحارالانوار، ج ۶۱، ص ۱۱۶، ۱۲۷، ۱۳۰ - ۱۳۴؛ ج ۲۲، ص ۲۲۶؛ سفینه‌البحار، ج ۱، ص ۱۸۶، «برک».</ref><ref>[[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[برکت (مقاله)|برکت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.]]</ref>.
[83]. مجمع البیان، ج‌7، ص‌247.
 
[84]. الکشاف، ج‌3، ص‌258.
== عوامل برکت ==
[85]. بحارالانوار، ج‌61‌، ص‌116، 127، 130 - 134؛ ج‌22، ص‌226؛ سفینة‌البحار، ج‌1، ص‌186، «برک».
[[آیات]] بیانگر عوامل برکت را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:
[86]. الکشاف، ج‌2، ص‌133.
# آیاتی که با استفاده از واژه {{متن قرآن|بَرَكَاتٍ}} {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref> به تبیین عوامل برکت پرداخته است. از آیاتی که در آنها یکی از مشتقات "برک" به کار رفته است، تنها یک [[آیه]] به عوامل برکت اشاره دارد. این [[آیه]] [[ایمان]] و [[تقوا]] را سبب [[گشایش]] [[برکات]] [[آسمان]] و [[زمین]] می‌داند. [[مفسران]] [[برکات]] [[آسمان]] را [[باران]] و [[برکات]] [[زمین]] را [[رویش گیاهان]] و درختان دانسته‌اند<ref>الکشاف، ج ۲، ص ۱۳۳.</ref>. بعضی نیز با رویکردی [[عرفانی]] [[برکات]] [[آسمان]] را قبول [[دعا]] و [[برکات]] [[زمین]] را تسهیل [[حاجات]] گفته‌اند<ref>کشف الاسرار، ج ۳، ص ۶۸۶.</ref>.
[87]. کشف الاسرار، ج‌3، ص‌686‌.
# آیاتی که عوامل یکی از مصداق‌های برکت را معرفی می‌کند. {{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ}}<ref>«و ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد و شما را نیرو بر نیرو بیفزاید و گناهکارانه رو مگردانید» سوره هود، آیه ۵۲.</ref>؛ {{متن قرآن|فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا}}<ref>«و گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است و ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد و شما را نیرو بر نیرو بیفزاید و گناهکارانه رو مگردانید» سوره نوح، آیه ۱۰-۱۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاء غَدَقًا}}<ref>«و اینکه (به من وحی شده است) اگر بر راه (حقّ) پایداری ورزند آنان را از آبی (و رفاهی) فراوان سیراب می‌کنیم» سوره جن، آیه ۱۶.</ref> با توجه به [[مبارک]] بودن [[باران]]: {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُبَارَكًا فَأَنْبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِيدِ}}<ref>«و از آسمان، آبی خجسته فرو فرستادیم آنگاه با آن بوستان‌ها و دانه درویدنی رویاندیم» سوره ق، آیه ۹.</ref> و [[تفسیر]] [[برکات]] [[آسمان]] {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref> به [[باران]] می‌توان [[باران]] را از مصادیق برکت و بخشی از عوامل برکت را با عوامل [[باران]] مشترک دانست، بر این اساس افزون بر [[ایمان]] و [[تقوا]]، به این موارد می‌توان اشاره کرد: [[استقامت]] و [[پایداری]] بر [[ایمان]]: {{متن قرآن|وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاء غَدَقًا}}<ref>«و اینکه (به من وحی شده است) اگر بر راه (حقّ) پایداری ورزند آنان را از آبی (و رفاهی) فراوان سیراب می‌کنیم» سوره جن، آیه ۱۶.</ref>، [[توبه]]: {{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ}}<ref>«و ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد و شما را نیرو بر نیرو بیفزاید و گناهکارانه رو مگردانید» سوره هود، آیه ۵۲.</ref> و [[استغفار]]:{{متن قرآن|فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا}}<ref>«و گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است و ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد و شما را نیرو بر نیرو بیفزاید و گناهکارانه رو مگردانید» سوره نوح، آیه ۱۰-۱۱.</ref>، {{متن قرآن|غَدَقًا}} به معنای [[باران]] فراوان و فراگیر یا [[آب]] زیاد است<ref> لسان‌العرب، ج۱۰، ص ۲۴؛ تاج‌العروس، ج ۱۳، ص ۳۷۰ ـ ۳۷۱، «غدق».</ref> و بعضی آن را تعبیری کنایی برای [[فراوانی نعمت]] دانسته‌اند<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۸۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۱۷ ـ ۱۹.</ref>. {{متن قرآن|مِدْرَارًا}} هم به [[باران]] مفید معنا شده است<ref> المیزان، ج ۱۰، ص ۲۹۹.</ref>.
[88]. لسان‌العرب، ج10، ص‌24؛ تاج‌العروس، ج‌13، ص‌370‌ـ‌371، «غدق».
# آیاتی که عوامل [[افزایش نعمت]] و بهره‌وری بیشتر [[انسان]] از [[مواهب مادی]] و [[معنوی]] [[خداوند]] را بازگو می‌کند. این دسته بخش گسترده‌ای از [[آیات]] را شامل می‌شود. [[علامه طباطبایی]] افزون بر [[تقوا]]، [[احسان]]: {{متن قرآن|هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ}}<ref>«آیا پاداش نیکی، جز نیکی است؟» سوره الرحمن، آیه ۶۰.</ref> و [[شکرگزاری]]: {{متن قرآن|وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارتان اعلام داشت: اگر سپاسگزار باشید به یقین بر (نعمت) شما می‌افزایم و اگر ناسپاسی کنید بی‌گمان عذاب من سخت است» سوره ابراهیم، آیه ۷.</ref> را ملازم برکت می‌داند<ref>المیزان، ج ۱۱، ص ۳۱۳.</ref>. بر اساس این دسته از [[آیات]] موارد بسیار دیگری با موضوع برکت مرتبط‌اند؛ از جمله: انجام دادن [[حسنات]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ وَإِنْ تَكُ حَسَنَةً يُضَاعِفْهَا وَيُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«خداوند همسنگ ذرّه‌ای ستم نمی‌ورزد و اگر (آن ذرّه) کاری نیک باشد آن را دو چندان می‌کند و از سوی خود پاداشی سترگ می‌دهد» سوره نساء، آیه ۴۰.</ref>، [[صدقه دادن]] {{متن قرآن|يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ}}<ref>«خداوند ربا را کاستی می‌دهد و صدقات را افزایش می‌بخشد و خداوند هیچ ناسپاس بزهکاری را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۲۷۶.</ref>، پرداخت [[زکات]] {{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره روم، آیه ۳۰.</ref> و [[قرض‌الحسنه]]: {{متن قرآن|إِنَّ الْمُصَّدِّقِينَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ كَرِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان مردان و زنان صدقه‌دهنده و کسانی که در راه خدا وامی نیکو دادند برای آنان دو چندان خواهد شد و پاداشی ارزشمند خواهند داشت» سوره حدید، آیه ۱۸.</ref> در [[روایات]] نیز عوامل بسیاری مانند یاد<ref>الکافی، ج۳، ص۶۱۰؛ بحارالانوار، ج ۷، ص ۳۴۱.</ref>، [[اطاعت]] و [[رضایت]]<ref>الکافی، ج۲، ص۲۷۵؛ بحارالانوار، ج۷۰، ص۳۴۱.</ref> [[خدا]]، [[روزه]] گرفتن<ref>مسند احمد، ج ۳، ص ۱۲.</ref>، [[صله رحم]]<ref>بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۳۲.</ref> و [[عدل]]<ref>عیون الحکم، ص ۱۸۸.</ref> برای جلب یا [[افزایش برکت]] بازگو شده است و در مقابل، عواملی مانند [[خیانت]]، [[سرقت]]، شرب خمر، [[زنا]]<ref>بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۱۹.</ref> و جنایات<ref>الکافی، ج ۵، ص ۱۲۵.</ref> را ناسازگار با برکت دانسته‌اند<ref>[[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[برکت (مقاله)|برکت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵.]]</ref>.
[89]. مجمع البیان، ج‌3، ص‌380؛ تفسیر قرطبی، ج‌19، ص‌17‌ـ‌19.
 
[90]. المیزان، ج‌10، ص‌299.
== منابع ==
[91]. المیزان، ج‌11، ص‌313.
{{منابع}}
[92]. الکافی، ج3، ص610؛ بحارالانوار، ج‌7، ص‌341.
# [[پرونده:000056.jpg|22px]] [[غلام رضا قدمی|قدمی، غلام رضا]]، [[برکت (مقاله)|برکت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵''']]
[93]. الکافی، ج2، ص275؛ بحارالانوار، ج70، ص341.
{{پایان منابع}}
[94]. مسند احمد، ج‌3، ص‌12.
 
[95]. بحارالانوار، ج‌71، ص‌132.
== پانویس ==
[96]. عیون الحکم، ص‌188.
{{پانویس}}
[97]. بحارالانوار، ج‌79، ص‌19.
 
[98]. الکافی، ج‌5‌، ص‌125.
[[رده:برکت]]
[[رده:اصطلاحات قرآنی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۴۱

واژه‌شناسی لغوی

این واژه از ریشه "ب - ر - ک" است[۱] که به سه معنای اصلی "سینه شتر"[۲]، "ثبات"[۳] و "فزونی"[۴] دانسته شده است، گرچه راغب معنای اولیه را "سینه شتر" و معناهای دیگر را از استعمال‌های بعدی شمرده، واژه برکت را به معنای ثبوت خیر الهی در امور، مشتق از "بِرکه" به معنای جایگاه استقرار و ثبات آب می‌داند[۵]. بعضی برکت را زیاد‌ شدن از خاستگاهی نامحسوس دانسته و به این صورت بین "برکت یافتن" و "زیاد شدن" تفاوت قائل شده‌اند[۶].

آرتور جفری اصل این واژه را عربی نمی‌داند و معتقد است فعل "بَرَک" که برای زانو زدن به ویژه زانو زدن شتر به کار می‌رود مشترک بین همه زبان‌های سامی است و پس از رواج زبان‌های سامی شمالی، این ریشه، معنای برکت دادن پیدا کرده و از آنجا به ناحیه زبان‌های سامی جنوبی رسیده است و به این ترتیب در زبان‌های عبری، فنیقی، آرامی، پالمیری "تدمری"، سبایی، حبشی و عربی معنایی نزدیک به هم یافته است[۷]، به هر روی معنای متداول برکت را شامل فیض، فضل، خیر و فزونی مادی یا معنوی دانسته‌اند[۸].

برکت از مفاهیمی است که در کتاب مقدس هم کاربرد زیادی دارد. در این کاربردها از اعطای برکت خداوند به پیامبران[۹] واز سوی پیامبران و کاهنان به دیگران[۱۰]سخن رفته‌است.

برکت متناسب با معنای لغوی آن، در اصطلاح قرآنی و دینی به معنای پدید آمدن خیر الهی در کارها[۱۱] و از پربسامدترین اصطلاحات در شاخه‌های فرهنگ اسلامی است[۱۲]. کاربرد این مفهوم در اصطلاحات عرفان اسلامی با نامگذاری یکی از مراحل سلوک به "منزل برکات"[۱۳]. می‌تواند بازتابی از اهمیت برکت در فرهنگ دینی باشد؛ همچنین "برکت و خیر الهی جُستن" که از آن با اصطلاح "تبرک" یاد می‌شود [۱۴] و مباحثی کلامی و فقهی[۱۵] بر محور آن سامان گرفته و فراگیری "تبریک"[۱۶] در میان مسلمانان به معنای دعا و درخواست برکت برای همدیگر، نشانه‌ای از اهمیت برکت و تأثیر آن در زندگی مسلمانان است[۱۷].

برکت در قرآن

واژه "برکت" در قرآن نیامده؛ اما مشتقات "برک" در مجموع ۳۲ بار در قرآن آمده است:

  1. ﴿بَرَكَاتٍ: ﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ [۱۸]؛ ﴿قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلامٍ مِّنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَى أُمَمٍ مِّمَّن مَّعَكَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ[۱۹]، ﴿قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ[۲۰]،
  2. ﴿مُبَارَكٌ: ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ[۲۱]؛ ﴿وَهَذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُّصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلاتِهِمْ يُحَافِظُونَ [۲۲]،
  3. ﴿بَارَكْنَا: ﴿وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُواْ يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُواْ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُواْ يَعْرِشُونَ[۲۳]؛ ﴿وَبَارَكْنَا عَلَيْهِ وَعَلَى إِسْحَاقَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِينٌ[۲۴]،
  4. ﴿تَبَارَكَ: ۹ مرتبه﴿إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ[۲۵]؛ ﴿ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ[۲۶]،
  5. ﴿بَارَكَ: ﴿وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ[۲۷]،
  6. ﴿بُورِكَ: ﴿فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِيَ أَنْ بُورِكَ مَنْ فِي النَّارِ وَمَنْ حَوْلَهَا وَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ[۲۸].

هرکدام یک مورد، افزون بر این، آیاتی هم که بدون کاربرد واژه‌ای از مشتقات "برک"، با‌شرایطی وعده فزونی نعمت را طرح کرده، به‌موضوع برکت مرتبط است: ﴿قَالَ رَبِّ انْصُرْنِي عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِينَ[۲۹]؛ ﴿وَمَا أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِنْدَنَا زُلْفَى إِلَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِكَ لَهُمْ جَزَاءُ الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِي الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ[۳۰]؛ ﴿مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ[۳۱] در‌ مجموع این آیات، هرجا واژه ﴿تَبَارَكَ آمده‌ است، بر ثبوت برکت در ذات خداوند دلالت‌ دارد. و آیات‌ دیگر، بر مبارک بودن قرآن گواهی می‌دهد:﴿وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ[۳۲]، برخی پیامبران: ﴿وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا[۳۳]، بعضی‌ زمان‌ها ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ[۳۴] و مکان‌ها: ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ[۳۵] و برخی نعمت‌های خداوند در طبیعت: ﴿اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ[۳۶] و سلام ﴿لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَنْ تَأْكُلُوا مِنْ بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبَائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خَالَاتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُمْ مَفَاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ[۳۷].

علامه طباطبائی با استفاده از گزارش‌های واژه‌شناسان و کاربردهای برکت در آیات، درصدد ترسیم چارچوب معنایی این مفهوم در قرآن برآمده است. وی پس از بازگویی نظر راغب درباره واژه برکت، نتیجه می‌گیرد که برکت، خیری است که متناسب با ظرفیت و کارکرد هر پدیده‌ای، در آن نهاده می‌شود؛ مثلاً برکت در نسل، به فراوانی فرزندان است و برکت در وقت، این است که گستردگی کارهای انسان در زمانی خاص، بیشتر از کار کسانی مانند او، در همان مقدار از زمان باشد؛ همچنین همان گونه که برکت در هر پدیده‌ای متناسب با آن تعریف می‌شود، در هر پدیده نیز ممکن است به اعتبارهای مختلف، نمودهای گوناگون یابد؛ مثلاً غذا به اعتبار اینکه هدف از آن سیر شدن افراد باشد یا نرساندن زیان به خورنده آن یا شفای بیمار یا اینکه در باطن انسان نوری پدید آورد که او را به عبادت خدا توانا کند، برکت و خیر در آن نیز گوناگون رخ می‌نماید. ایشان در پرتو هدف غایی دین که رسیدن به کمال معنوی است، برکت را در همه گونه‌های آن، پدید آمدن خیر معنوی یا مادی منتهی به خیر معنوی تعریف می‌کند، بر این اساس آیه: ﴿قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ[۳۸] به خیرهای متنوع معنوی مانند دین و قرب به خداوند و خیرهای مادی منتهی به خیرهای معنوی مانند مال و فراوانی فرزندان تفسیر شده است[۳۹][۴۰].

نگاه کلی قرآن به برکت

قرآن در آیاتی که از واژه ﴿تَبَارَكَ استفاده شده، برکت را در ذات خداوند می‌داند: ﴿إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ[۴۱] و نیز ﴿تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا[۴۲]؛ ﴿تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۴۳] برخی گفته‌اند: ﴿تَبَارَكَ حصول برکت به طور مداوم را می‌رساند، از این‌رو ﴿تَبَارَكَ اللَّهُ یا تعابیری چون ﴿تَبَارَكَ الَّذِي بر استمرار فضل، احسان و فیض خداوند و ذاتی بودن آن دلالت دارد[۴۴].

در این آیات در همنشینی با واژه ﴿تَبَارَكَ از جلوه‌های علم ﴿وَتَبَارَكَ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَعِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ[۴۵]، قدرت ﴿تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۴۶]، مالکیت ﴿وَتَبَارَكَ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَعِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ[۴۷]؛ ﴿تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۴۸] و خالقیت ﴿إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ[۴۹]؛ ﴿ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ[۵۰]؛ ﴿اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ قَرَارًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَتَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ[۵۱]. خداوند و نعمت‌های گوناگون او برای انسان سخن رفته است که می‌تواند شاهدی بر معنای مورد نظر ﴿تَبَارَكَ باشد. نعمت‌هایی که در این آیات آمده عبارت است از: آفرینش آسمان و زمین، شب و روز، ماه و ستارگان: ﴿إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ[۵۲]، نزول قرآن بر پیامبر برای انذار انسان: ﴿تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا[۵۳]، توانایی خداوند بر پدید آوردن شرایط بهتری در زندگی انسان: ﴿تَبَارَكَ الَّذِي إِنْ شَاءَ جَعَلَ لَكَ خَيْرًا مِنْ ذَلِكَ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَيَجْعَلْ لَكَ قُصُورًا[۵۴] و مراحل آفرینش انسان: ﴿ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ[۵۵] و نیز ﴿اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ قَرَارًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَتَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ[۵۶]. در یکی از این آیات استمرار برکت به "اسم پروردگار" نسبت داده شده است: ﴿تَبَارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ[۵۷].

برخی مفسران با نگاهی عرفانی به آیه مراد از اسم را اسم رحمان دانسته‌اند که در ابتدای سوره آمده است و نیز از این آیه، تأثیر اسما و صفات خداوند را در نزول برکات و خیرات برداشت کرده‌اند[۵۸].

در آیات مربوط به برکت هر جا مشتقات فعلی "برک" آمده: ﴿وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا يَعْرِشُونَ[۵۹]؛ ﴿وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ[۶۰] به خداوند نسبت داده شده است که می‌تواند دلیلی بر منحصر بودن توانایی ایجاد برکت در ذات خدا باشد؛ همچنین نیآمدن واژه برکت به صورت مفرد در قرآن و کاربرد برکات به صورت جمع در سه آیه: ﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ[۶۱]؛ ﴿قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ[۶۲]، ﴿قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ[۶۳] می‌تواند نشانی از کثرت برکت خداوند باشد.

خداوند به دو گونه، جهان آفرینش و به ویژه انسان را از برکت بهره‌مند می‌سازد:

نخست قرار دادن برکت در وجود بعضی انسان‌های برگزیده مانند پیامبران: ﴿وَبَارَكْنَا عَلَيْهِ وَعَلَى إِسْحَاقَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِينٌ[۶۴]) و مبارک ساختن برخی جلوه‌های طبیعت مانند باران ﴿وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُبَارَكًا فَأَنْبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِيدِ[۶۵] و بعضی زمان‌ها ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ[۶۶] و مکان‌ها: ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ[۶۷] این برکت اکتسابی نیست و به خواست خدا در وجود بعضی انسان‌ها و برخی آفریده‌های دیگر نهاده شده است.

گونه دیگر برکت، اکتسابی و ویژه انسان است و برای برخورداری از آن تحصیل شرایطی بایسته است: ﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ[۶۸].

برکت اکتسابی به دو گونه پدید می‌آید: نخست با دریافت فیض و خیری از جانب خداوند در کارها و دیگری با بهره‌مندی از برکت موجودات مبارکی چون پیامبران یا زمان و مکان‌های مقدس. علامه طباطبایی برای حل مشکل تعارض برکت با علل و عوامل طبیعی پدید آمدن برکت را سازگار با دیگر عوامل و اسباب می‌داند و معتقد است که اراده خداوند برای برکت، در عرض سایر عوامل و اسباب نیست تا باطل شدن آنها را در پی داشته باشد، بلکه در طول سایر اسباب و عوامل با رفع موانع برکت و ایجاد عوامل مقتضی آن، بین عوامل و اسباب گوناگون سازگاری پدید می‌آورد[۶۹][۷۰].

اشخاص و پدیده‌های با برکت

قرآن از اشخاص و پدیده‌هایی با وصف برکت یا مفهومی که به معنای خیر فراوان است یاد می‌کند.

مفسران بر پایه دو معنای "ثبوت" یا "فزونی" خیر که برای برکت بازگو شده است، چگونگی برکت را در این اشخاص و پدیده‌ها توضیح داده‌اند[۷۱]:

اشخاص با برکت

قرآن بعضی از پیامبران مانند نوح، ابراهیم، اسحاق، اسماعیل، موسی و عیسی را بهره‌مند از برکت و پیامبر اسلام را دارای "کوثر" می‌داند. مطابق آیه ﴿وَقُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِي مُنْزَلًا مُبَارَكًا وَأَنْتَ خَيْرُ الْمُنْزِلِينَ[۷۲] پس از سوار شدن نوح به کشتی، خداوند به او وحی کرد که از پروردگار خود برکت بخواهد.

در قرائت واژه ﴿مُنْزَلًا و معنای آن اختلاف است؛ ابوبکر از عاصم آن را مَنزِلاً (به فتح میم و کسر زاء) و دیگران آن را مُنزَلاً (به ضمم میم و فتح زاء) خوانده‌اند [۷۳]، که در صورت نخست، آیه بر درخواست نوح برای فرود آمدن در جایی مبارک دلالت دارد و بر مبنای قرائت مشهور معناهای گوناگونی برای ﴿مُنْزَلًا مُبَارَكًا وجود دارد؛ مجاهد آن را به معنای فرود آمدن مبارک (انزال یا نزول مبارک) از کشتی دانسته و جبائی آن را به جایگاه (منزل) مبارک معنا کرده و منظور از آن را کشتی دانسته است. کلبی این تعبیر را به معنای فرود آمدن در مکانی برکت یافته از آب و درختان گرفته است. به نظر مقاتل، منظور از برکت افزایش فرزندان و نسل ساکنان کشتی است[۷۴]، به هر روی این درخواست نوح در آیه ﴿قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ[۷۵] پاسخی فراتر از دعای او گرفته و خداوند فرود نوح از کوه یا کشتی را با سلام و برکات خود همراه کرده است. مفسران برکات را به معنای نعمتها و خیرهای همیشگی[۷۶] و اشاره به نعمت توحید و فراوانی نسل نوح [۷۷] دانسته‌اند.

ابراهیم، اسماعیل و اسحاق ﴿وَبَارَكْنَا عَلَيْهِ وَعَلَى إِسْحَاقَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِينٌ[۷۸] و اهل‌بیت ابراهیم ﴿قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ[۷۹] نیز از بهره‌مندان از برکت خداوند هستند. برخی مفسران تعبیر ﴿وَبَارَكْنَا عَلَيْهِ در ﴿وَبَارَكْنَا عَلَيْهِ وَعَلَى إِسْحَاقَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِينٌ[۸۰] را درباره ابراهیم و بعضی اشاره به اسماعیل دانسته‌اند[۸۱]. نزول برکت بر ابراهیم و اسحاق می‌تواند به معنای فراوانی فرزندان و ماندگاری نسل آنان تا قیامت[۸۲] باشد. بعضی هم برکت بر ابراهیم را برکت در فرزندان و برکت بر اسحاق را به پیامبرانِ از نسل او دانسته[۸۳] و در معنای برکت بر اسماعیل به داستان ذبح او اشاره کرده‌اند[۸۴].

آیه ﴿قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ[۸۵] نیز پس از بیان نازایی همسر ابراهیم و مژده بچه‌دار شدن به همسرش و شگفتی او از این خبر در آیات پیشین، بهره‌مندی اهل‌بیت ابراهیم از رحمت و برکات خداوند را بازگو می‌کند.

مفسران سخن ملائکه: ﴿رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ را در ادامه ﴿أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ به این معنا دانسته‌اند که این مسئله جای شگفتی ندارد، زیرا شگفتی در جایی رخ می‌نماید که سبب پدیده‌ها بر انسان پوشیده باشد، در حالی که خداوند بر هر کاری تواناست و نعمت و خیر فراوان او، اهل‌بیت ابراهیم را در برگرفته است[۸۶].

سخن فرشتگان می‌تواند خبری از ثبوت نعمت و برکات خدا و یادآوری آن برای اهل‌بیت ابراهیم یا دعایی از سوی ملائکه برای آنان باشد[۸۷] بر اساس این آیه ساره همسر ابراهیم از اهل‌بیت او محسوب شده، از برکات خداوند بهره‌مند است [۸۸].

مفسران در اینکه ساره به اعتبار همسری[۸۹] یا خویشاوندی دیگرش با ابراهیم[۹۰]، از اهل‌بیت او به شمار رفته است، اختلاف دارند. بعضی از مفسران با توجه به اینکه همه پیامبران بعد از ابراهیم را از نسل اسحاق و اسماعیل می‌دانند، برکات را به "برکات نبوت" معنا کرده [۹۱]، صفات حمید و مجید در آیه را نیز بازگو کننده علت رحمت و برکات خداوند دانسته‌اند[۹۲].

آیه دیگری که در آن از برکت سخن رفته درباره برانگیخته شدن حضرت موسی (ع) به پیامبری است. موسی پس از آنکه برای گرفتن خبر یا شعله‌ای به آتشی نزدیک شد که از دور دیده بود﴿إِذْ قَالَ مُوسَى لِأَهْلِهِ إِنِّي آنَسْتُ نَارًا سَآتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ آتِيكُمْ بِشِهَابٍ قَبَسٍ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ[۹۳] ندایی شنید که آنکه در آتش و پیرامون آن است مبارک است: ﴿فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِيَ أَنْ بُورِكَ مَنْ فِي النَّارِ وَمَنْ حَوْلَهَا وَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ[۹۴].

برخی مفسران، منظور از ﴿مَنْ فِي النَّارِ را خداوند و "نار" را "نور" و ﴿بُورِكَ را به "قُدِّس" معنا کرده و تعبیر ﴿مَنْ حَوْلَهَا را شامل موسی و ملائکه دانسته‌اند [۹۵]. گروهی دیگر معتقدند که ﴿مَنْ فِي النَّارِ بر ملائکه و ﴿مَنْ حَوْلَهَا بر موسی دلالت دارد[۹۶]. از سعید بن جبیر نقل است که پس از "حجاب عزت"، "حجاب ملک" و "حجاب سلطان"، "حجاب نار" است و مراد از "نار" در آیه "حجاب نار" است که از آن ندا داده شده است [۹۷].

از پیامبران حضرت عیسی (ع) تنها پیامبری است که قرآن گواهی او را بر مبارک بودن خود نقل کرده است: ﴿وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا[۹۸] بعضی از مفسران مبارک را در این آیه به نفع رسانی بسیار[۹۹] و خیر[۱۰۰] در دین و دعوت به آن [۱۰۱] معنا کرده‌اند. بعضی نیز آن را به سبب امر به معروف و نهی از منکر و راهنمایی گمراهان و یاری مظلومان دانسته‌اند[۱۰۲].

خداوند، عیسی را به وسیله روح‌القدس تأیید کرده است: ﴿وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ[۱۰۳]. بعضی از مفسران ﴿الْقُدُسِ را به معنای برکت دانسته‌اند[۱۰۴].

قرآن پیامبر اسلام را دارای کوثر می‌داند:﴿إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ[۱۰۵]. مفسران کوثر را به خیر فراوان[۱۰۶] معنا کرده‌اند که به معنای برکت، بسیار نزدیک است، افزون بر این، آیاتی که از نزول قرآن مبارک بر پیامبر یاد می‌کند: ﴿كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُوْلُوا الأَلْبَابِ[۱۰۷]. به گونه‌ای بر برکت وجود پیامبر نیز دلالت دارد. ابن عربی در تفسیر ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ[۱۰۸] با رویکردی عرفانی منظور از شب مبارک را پیامبر اسلام دانسته است[۱۰۹].

افزون بر پیامبران، می‌توان مؤمنان و صاحبان حکمت را نیز برخوردار از برکت ﴿قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ[۱۱۰] و خیر فراوان ﴿يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَن يَشَاء وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ[۱۱۱] دانست.

در ادامه آیه ۴۸ سوره هود که سخن از برکات خداوند بر نوح دارد، برکات خداوند بر امت‌های همراه نوح و امت‌های دیگری که در آینده از نعمت خداوند بهره‌مند می‌شوند بازگو شده است: ﴿قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ[۱۱۲].

مفسران تعبیر ﴿أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ را شامل مؤمنان همراه نوح و هر مؤمنی از نسل آنان تا قیامت دانسته‌اند[۱۱۳]. خداوند هرکه را خواهد حکمت می‌دهد و دارندگان حکمت از خیری فراوان بهره‌مندند: ﴿يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَن يَشَاء وَمَن يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ[۱۱۴][۱۱۵].

پدیده‌های با برکت

یکی از پدیده‌های مبارک، قرآن است که در ۴ آیه، از آن یاد شده است: ﴿وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَهُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ[۱۱۶]، ﴿وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ[۱۱۷] و نیز ﴿وَهَذَا ذِكْرٌ مُبَارَكٌ أَنْزَلْنَاهُ أَفَأَنْتُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ[۱۱۸]؛ ﴿كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُوْلُوا الأَلْبَابِ[۱۱۹].

مبارک بودن قرآن را بنابر تعریف برکت به "ثبوت خیر" به این سبب دانسته‌اند که تلاوت و عمل کردن به قرآن، راه رسیدن به سعادت و خیر است و علم اولین و آخرین و بخشش گناهان و حلال و حرام در آن آمده است[۱۲۰]. و بنابر تعریف برکت به "افزون شدن"، مبارک بودن قرآن را به سبب بیان افزون و ناسخ بودن آن نسبت به کتاب‌های پیشین و ماندگاری آن تا پایان تکلیف دانسته‌اند[۱۲۱].

آیه دیگری نزول قرآن را در شبی مبارک می‌داند: ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ[۱۲۲] بیشتر مفسران[۱۲۳] منظور از ﴿لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ را شب قدر[۱۲۴] و بعضی شب پانزدهم شعبان[۱۲۵] دانسته‌اند؛ اما برخی به دلالت ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ[۱۲۶] و ﴿شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ[۱۲۷] قول نخست را صحیح‌تر می‌دانند [۱۲۸]. وصف مبارک را به سبب اجابت دعا[۱۲۹] و نزول برکات و ثواب و خیری دانسته‌اند که در این شب از جانب خداوند بر بندگان نازل می‌شود [۱۳۰].

در قرآن از پدیده‌های مبارک دیگری یاد شده است که می‌توان از آنها با عنوان مکان‌های مبارک نام برد. این مکان‌ها عبارت‌اند از:زمین مکه و سرزمین شام.

زمین گسترده‌ترین مکانی است که قرآن از برکت نهادن خداوند در آن سخن گفته است: ﴿قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ[۱۳۱]. منظور از برکت را خیر دائمی زمین برای اهلش و روییدن درختان دانسته‌اند[۱۳۲].

در آیه‌ای از کعبه با وصف مبارک یاد شده است: ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ[۱۳۳]. برکت کعبه را به سبب ثواب و بخشش گناهان دانسته‌اند که حاجیان، عمره‌گزاران، معتکفان و طواف کنندگان کعبه به دست می‌آورند [۱۳۴].

در ۶ آیه ﴿وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا يَعْرِشُونَ[۱۳۵]؛ ﴿سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ[۱۳۶]؛ ﴿وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ[۱۳۷]، ﴿وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ[۱۳۸]؛ ﴿فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِي مِن شَاطِئِ الْوَادِي الأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَن يَا مُوسَى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ[۱۳۹]؛ ﴿وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا آمِنِينَ[۱۴۰]. به برکت سرزمینی اشاره شده است که مشهور مفسران آن را سرزمین شام[۱۴۱] یا بخشی از آن منطقه[۱۴۲] دانسته و عامل برکت آن را با تعابیری گوناگون در دو نظریه [۱۴۳] بیان کرده‌اند: عده‌ای برکت این سرزمین را به حاصل‌ خیزی زمین و وجود محصولات کشاورزی، درختان و میوه‌های فراوان و چشمه‌ها و نهرهای جاری دانسته‌اند[۱۴۴]. بعضی به نزول وحی و ملائکه در این سرزمین و وجود پیامبران بسیار و مدفن آنها اشاره کرده[۱۴۵] و سرزمین شام را برکت یافته از آنها دانسته‌اند. در روایتی از پیامبر، شام سرزمین برگزیده خدا و جایگاه گسیل بندگان برگزیده‌اش معرفی شده است [۱۴۶]. فخر رازی نیز بر این باور است که خداوند نشان برکات خود را بر سرزمین شام نهاده است[۱۴۷].

برکت این زمین در قرآن، ضمن وقایعی بازگو شده است:

  1. خداوند در شب معراج، پیامبر را از مسجدالحرام تا مسجدالاقصی که در سرزمینی مبارک است، سیر داد: ﴿سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ[۱۴۸][۱۴۹].
  2. خداوند بنی‌اسرائیل را در سرزمینی برکت یافته مستقر کرد: ﴿وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَى عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا يَعْرِشُونَ[۱۵۰]. مراد از این سرزمین را شام یا مصر دانسته‌اند[۱۵۱].
  3. خداوند ابراهیم و لوط را نجات بخشید و در سرزمینی با برکت برای همه جهانیان، جای داد: ﴿وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ[۱۵۲]. مفسران سخنان مختلفی در معرفی این سرزمین گزارش کرده‌اند؛ قتاده آن را سرزمین شام و جبائی آن را بیت المقدس دانسته و به نظر ابن‌عباس به دلیل آیه ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ[۱۵۳] آن مکان، مکه است.[۱۵۴] بعضی هم آن را مصر [۱۵۵] دانسته‌اند.
  4. قرآن از حرکت تند باد به فرمان سلیمان به سوی سرزمینی برکت یافته یاد می‌کند: ﴿وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ[۱۵۶] باد به فرمان سلیمان به هر جا می‌رفت و در نهایت به محل استقرار سلیمان در شام بازمی‌گشت[۱۵۷].
  5. در آیه ﴿وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا آمِنِينَ[۱۵۸] نیز سخن از برکت یافتگی مکانی است که قوم سبأ با آنجا ارتباط داشتند. مفسران، این سرزمین را شام و برکت آن را به داشتن ۴۷۰۰ قریه با آب و درختان و محصولات فراوان دانسته‌اند. بعضی هم گفته‌اند: با فراوانی قریه‌ها به آنجا برکت داده شده است[۱۵۹]. بعضی هم منظور از این سرزمین را بیت المقدس و ارض مقدسه گفته‌اند[۱۶۰]. در بعضی روایات شیعه برای این آیه تأویلهایی آمده است؛ این روایات، ﴿الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا را اهل‌بیت و ﴿قُرًى ظَاهِرَةً را واسطه‌های بین اهل‌بیت و شیعیان مانند راویان حدیث و فقیهان دانسته‌اند [۱۶۱]. بعضی از مفسران شیعه این روایات را در مقام تفسیر آیه نشمرده و آنها را بازگو کننده بطنی از قرآن دانسته‌اند[۱۶۲].
  6. قرآن از محل برانگیخته شدن موسی با تعبیر ﴿الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ یاد می‌کند: ﴿فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِي مِن شَاطِئِ الْوَادِي الأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَن يَا مُوسَى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ[۱۶۳]. فخر رازی وصف مبارک را به این سبب دانسته که پیامبری موسی از آن مکان آغاز شده است[۱۶۴]. مفسران ﴿الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ را همان سرزمین مقدس می‌دانند که هنگام ورود موسی به آنجا، خداوند او را این گونه خطاب کرد: ﴿إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى[۱۶۵][۱۶۶]. مفسران "مقدس" را "مبارک" معنا کرده‌اند[۱۶۷]، افزون بر این واژه‌های ﴿سَيْنَاءَ: ﴿وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْنَاءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِلْآكِلِينَ[۱۶۸][۱۶۹] و ﴿سِينِينَ: ﴿وَطُورِ سِينِينَ[۱۷۰][۱۷۱] را به معنای مبارک و منظور از طور سیناء و طور سینین را کوهی دانسته‌اند که در آنجا ندایی موسی را مخاطب قرار داد[۱۷۲]. مفسران برای این دو عبارت معناهای دیگری نیز بازگو کرده‌اند[۱۷۳].

بخشی دیگر از پدیده‌های مبارک مربوط به بعضی از جلوه‌های طبیعت است؛ در آیه‌ای ضمن تمثیلی برای نور خداوند، از درخت مبارک زیتون سخن رفته است: ﴿اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ[۱۷۴]. مفسران برکت درخت زیتون را بدین سبب دانسته‌اند که گونه‌هایی از منافع را در خود جای داده است و روغن آن روشن‌ترین روغن است، افزون بر این گفته‌اند که درخت زیتون نخستین درختی است که پس از طوفان نوح روییده و محل رویش آن منزلگاه انبیا بوده است[۱۷۵].

یکی دیگر از جلوه‌های طبیعت باران است که قرآن از آن با تعبیر "آب مبارک" یاد می‌کند:﴿وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُبَارَكًا فَأَنْبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِيدِ[۱۷۶] وجه برکت باران را در ادامه آیه با ذکر کارکرد آن در رویش باغها و دانه‌های کشاورزی و درختان و برخورداری انسان از رزق و روزی، می‌توان دریافت: ﴿وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُبَارَكًا فَأَنْبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِيدِ وَالنَّخْلَ بَاسِقَاتٍ لَهَا طَلْعٌ نَضِيدٌ رِزْقًا لِلْعِبَادِ وَأَحْيَيْنَا بِهِ بَلْدَةً مَيْتًا كَذَلِكَ الْخُرُوجُ[۱۷۷][۱۷۸]. مفسران برکت زمین: ﴿وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ[۱۷۹] را به رویش درختان تفسیر کرده‌اند[۱۸۰].

پدیده مبارک دیگری که قرآن در ضمن دستوری اخلاقی برای حسن معاشرت مسلمانان از آن یاد کرده "سلام" است: ﴿لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى أَنْفُسِكُمْ أَنْ تَأْكُلُوا مِنْ بُيُوتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ آبَائِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أُمَّهَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ إِخْوَانِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخَوَاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَعْمَامِكُمْ أَوْ بُيُوتِ عَمَّاتِكُمْ أَوْ بُيُوتِ أَخْوَالِكُمْ أَوْ بُيُوتِ خَالَاتِكُمْ أَوْ مَا مَلَكْتُمْ مَفَاتِحَهُ أَوْ صَدِيقِكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَأْكُلُوا جَمِيعًا أَوْ أَشْتَاتًا فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَى أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ[۱۸۱]. مفسران، پیوسته سلام گفتن را سبب زیادی خیر دانسته‌اند[۱۸۲]، زیرا از دعای مؤمن برای مؤمن امید خیری از جانب خداوند می‌رود [۱۸۳]. افزون بر این پدیده‌های با برکت که در قرآن آمده، در روایات نیز پدیده‌های بسیاری مانند: آب، آتش، گوسفند، بز و... دارای برکت معرفی شده‌اند[۱۸۴][۱۸۵].

عوامل برکت

آیات بیانگر عوامل برکت را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:

  1. آیاتی که با استفاده از واژه ﴿بَرَكَاتٍ ﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ[۱۸۶] به تبیین عوامل برکت پرداخته است. از آیاتی که در آنها یکی از مشتقات "برک" به کار رفته است، تنها یک آیه به عوامل برکت اشاره دارد. این آیه ایمان و تقوا را سبب گشایش برکات آسمان و زمین می‌داند. مفسران برکات آسمان را باران و برکات زمین را رویش گیاهان و درختان دانسته‌اند[۱۸۷]. بعضی نیز با رویکردی عرفانی برکات آسمان را قبول دعا و برکات زمین را تسهیل حاجات گفته‌اند[۱۸۸].
  2. آیاتی که عوامل یکی از مصداق‌های برکت را معرفی می‌کند. ﴿وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ[۱۸۹]؛ ﴿فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا[۱۹۰]؛ ﴿وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاء غَدَقًا[۱۹۱] با توجه به مبارک بودن باران: ﴿وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُبَارَكًا فَأَنْبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِيدِ[۱۹۲] و تفسیر برکات آسمان ﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ[۱۹۳] به باران می‌توان باران را از مصادیق برکت و بخشی از عوامل برکت را با عوامل باران مشترک دانست، بر این اساس افزون بر ایمان و تقوا، به این موارد می‌توان اشاره کرد: استقامت و پایداری بر ایمان: ﴿وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاء غَدَقًا[۱۹۴]، توبه: ﴿وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ[۱۹۵] و استغفار:﴿فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا[۱۹۶]، ﴿غَدَقًا به معنای باران فراوان و فراگیر یا آب زیاد است[۱۹۷] و بعضی آن را تعبیری کنایی برای فراوانی نعمت دانسته‌اند[۱۹۸]. ﴿مِدْرَارًا هم به باران مفید معنا شده است[۱۹۹].
  3. آیاتی که عوامل افزایش نعمت و بهره‌وری بیشتر انسان از مواهب مادی و معنوی خداوند را بازگو می‌کند. این دسته بخش گسترده‌ای از آیات را شامل می‌شود. علامه طباطبایی افزون بر تقوا، احسان: ﴿هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ[۲۰۰] و شکرگزاری: ﴿وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ[۲۰۱] را ملازم برکت می‌داند[۲۰۲]. بر اساس این دسته از آیات موارد بسیار دیگری با موضوع برکت مرتبط‌اند؛ از جمله: انجام دادن حسنات ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ وَإِنْ تَكُ حَسَنَةً يُضَاعِفْهَا وَيُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْرًا عَظِيمًا[۲۰۳]، صدقه دادن ﴿يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ[۲۰۴]، پرداخت زکات ﴿فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ[۲۰۵] و قرض‌الحسنه: ﴿إِنَّ الْمُصَّدِّقِينَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ كَرِيمٌ[۲۰۶] در روایات نیز عوامل بسیاری مانند یاد[۲۰۷]، اطاعت و رضایت[۲۰۸] خدا، روزه گرفتن[۲۰۹]، صله رحم[۲۱۰] و عدل[۲۱۱] برای جلب یا افزایش برکت بازگو شده است و در مقابل، عواملی مانند خیانت، سرقت، شرب خمر، زنا[۲۱۲] و جنایات[۲۱۳] را ناسازگار با برکت دانسته‌اند[۲۱۴].

منابع

پانویس

  1. الصحاح، ج‌۴، ص‌۱۵۷۴، «برک».
  2. مفردات، ص‌۱۱۹؛ لسان العرب، ج‌۱، ص‌۳۸۷، «برک».
  3. الصحاح، ج‌۴، ص‌۱۵۷۴؛ مقاییس اللغه، ج‌۱، ص‌۲۲۷، «برک».
  4. التحقیق، ج‌۱، ص‌۲۵۷، «برک».
  5. مفردات، ص‌۱۱۹، «برک».
  6. الفروق اللغویه، ص‌۹۶؛ مفردات، ص‌۱۱۹‌ـ‌۱۲۰، «برک».
  7. واژه‌های دخیل، ص‌۱۲۶‌ـ‌۱۲۷.
  8. التحقیق، ج‌۱، ص‌۲۵۹، «برک».
  9. معجم اللاهوت الکتابی، ص‌۱۵۹‌ـ‌۱۶۰.
  10. المیزان، ج‌۷، ص‌۲۸۲.
  11. مفردات، ص‌۱۱۹؛ المیزان، ج‌۷، ص‌۲۸۱.
  12. المیزان، ج‌۷، ص‌۲۸۲.
  13. الفتوحات المکیه، ج‌۳، ص‌۱۲۹.
  14. التبیان، ج۷، ص‌۱۲۴؛ لغت‌نامه، ج‌۴، ص‌۵۵۷۳‌، «تبرک».
  15. الموسوعة الفقهیه، ج‌۱۰، ص‌۶۹‌.
  16. لغت‌نامه، ص‌۵۵۸۴‌، «تبریک».
  17. قدمی، غلام رضا، برکت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.]]
  18. و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم؛ سوره اعراف، آیه: ۹۶.
  19. گفته شد: ای نوح! (از کشتی) فرود آی با درودی از ما و برکت‌هایی بر تو و بر امت‌هایی از همراهانت و امت‌هایی که به زودی آنان را برخوردار خواهیم کرد سپس از ما عذابی دردناک به ایشان خواهد رسید؛ سوره هود، آیه:۴۸.
  20. گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند است؛ سوره هود، آیه:۷۳.
  21. بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان؛ سوره آل عمران، آیه:۹۶.
  22. و این کتاب خجسته‌ای است که آن را فرو فرستاده‌ایم، آنچه را پیش از آن بوده است راست می‌شمارد و تا (مردم) «مادر شهر» (مکّه) و مردم پیرامون آن را بیم‌دهی و مؤمنان به جهان واپسین، بدان ایمان می‌آورند و بر نماز خویش، نگهداشت دارند؛ سوره انعام، آیه:۹۲.
  23. و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده می‌شدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم که در آن برکت نهاده بودیم و سخن نیکوی پروردگارت درباره بنی اسرائیل به خاطر شکیبی که ورزیدند راست آمد و آنچه را فرعون و قومش می‌ساختند و آنچه را بر می‌افراختند زیر و زبر کردیم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۳۷.
  24. «و به او و به اسحاق، خجستگی بخشیدیم و برخی از فرزندان آن دو نیکوکارند و برخی آشکارا به خویش ستم می‌ورزند» سوره صافات، آیه ۱۱۳.
  25. «به راستی پروردگارتان همان خداوند است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت، شب را بر روز می‌پوشاند- که آن را شتابان می‌جوید- و خورشید و ماه و ستارگان را رام فرمان خویش آفرید؛ آگاه باشید که آفرینش و فرمان او راست؛ بزرگوار است خداوند پروردگار جهانیان» سوره اعراف، آیه ۵۴.
  26. «سپس نطفه را خونی بسته و آنگاه خون بسته را گوشتپاره‌ای و گوشتپاره را استخوان‌هایی آفریدیم پس از آن بر استخوان‌ها گوشت پوشاندیم سپس آن را آفرینشی دیگر دادیم؛ پس بزرگوار است خداوند که نیکوترین آفریدگاران است» سوره مؤمنون، آیه ۱۴.
  27. «و بر روی آن کوه‌هایی استوار پدید آورد و در آن خجستگی نهاد و در چهار روز روزی‌هایش را در آن برای خواهندگان یکسان اندازه‌گیری کرد» سوره فصلت، آیه ۱۰.
  28. «و چون نزد آن آمد، بانگی برآمد که خجسته باد آن کس که در (کنار این) آتش و آنکه پیرامون آن است و پاکا خداوندی که پروردگار جهانیان است» سوره نمل، آیه ۸.
  29. «(لوط) گفت: خداوندا! مرا در برابر این قوم تبهکار یاوری کن» سوره عنکبوت، آیه ۳۰.
  30. «و چیزی که شما را به ما نزدیک می‌کند، دارایی‌ها و فرزندانتان نیست مگر کسانی که ایمان آورده و کاری شایسته کرده باشند، که آنان را برای آنچه کرده‌اند پاداش دو چندان است و آنها در کوشک‌ها (ی بهشتی) آسوده‌اند» سوره سبأ، آیه ۳۷.
  31. «داستان (بخشش) آنان که دارایی‌های خود را در راه خداوند می‌بخشند چون دانه‌ای است که هفت خوشه بر آورده باشد، در هر خوشه صد دانه و خداوند برای هر که بخواهد (آن را) چند برابر می‌گرداند و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۶۱.
  32. «و این کتاب خجسته‌ای است که آن را فرو فرستاده‌ایم، آنچه را پیش از آن بوده است راست می‌شمارد و تا (مردم) «مادر شهر» (مکّه) و مردم پیرامون آن را بیم‌دهی و مؤمنان به جهان واپسین، بدان ایمان می‌آورند و بر نماز خویش، نگهداشت دارند» سوره انعام، آیه ۹۲.
  33. «و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۱.
  34. «که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم، بی‌گمان ما بیم‌دهنده بودیم» سوره دخان، آیه ۳.
  35. «بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.
  36. «خداوند، نور آسمان‌ها و زمین است، مثل نور او چون چراغدانی است در آن چراغی، آن چراغ در شیشه‌ای، آن شیشه گویی ستاره‌ای درخشان است کز درخت خجسته زیتونی می‌فروزد که نه خاوری است و نه باختری، نزدیک است روغن آن هر چند آتشی بدان نرسیده برفروزد، نوری است فرا نوری، خداوند هر که را بخواهد به نور خویش رهنمون می‌گردد و خداوند این مثل‌ها را برای مردم می‌زند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره نور، آیه ۳۵.
  37. «بر نابینا و بر لنگ و بر بیمار و بر شما گناهی نیست که از (خوراک و آذوقه) خانه‌های خویش بخورید یا از خانه‌های پدرانتان یا خانه‌های مادرانتان یا خانه‌های برادرانتان یا خانه‌های خواهرانتان یا خانه‌های عموهایتان یا خانه‌های عمّه‌هایتان یا خانه‌های دایی‌هایتان یا خانه‌های خاله‌هایتان یا آن خانه‌ای که کلیدش را در اختیار دارید یا (خانه) دوستتان؛ نیز (بر شما گناهی نیست) در اینکه با هم یا پراکنده غذا بخورید پس چون به هر خانه‌ای در آمدید به همدیگر درود گویید، درودی خجسته پاکیزه از نزد خداوند؛ بدین گونه خداوند آیات را برای شما روشن می‌دارد باشد که خرد ورزید» سوره نور، آیه ۶۱.
  38. «گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند است» سوره هود، آیه ۷۳.
  39. الميزان، ج ۷، ص ۲۸۰، ۲۸۱.
  40. قدمی، غلام رضا، برکت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.]]
  41. «به راستی پروردگارتان همان خداوند است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت، شب را بر روز می‌پوشاند- که آن را شتابان می‌جوید- و خورشید و ماه و ستارگان را رام فرمان خویش آفرید؛ آگاه باشید که آفرینش و فرمان او راست؛ بزرگوار است خداوند پروردگار جهانیان» سوره اعراف، آیه۵۴.
  42. «بزرگوار است آن (خداوند) که فرقان را بر بنده خویش فرو فرستاد تا جهانیان را بیم‌دهنده باشد» سوره فرقان، آیه ۱.
  43. «بزرگوار است آنکه پادشاهی در کف اوست و او بر هر کاری تواناست» سوره ملک، آیه ۱.
  44. التحقیق، ج ۱، ص ۲۵۹ ـ ۲۶۰، «برک».
  45. «و بزرگوار است آن که فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنهاست او راست و دانش رستخیز، تنها نزد اوست و به سوی او بازگردانده می‌شوید» سوره زخرف، آیه ۸۵.
  46. «بزرگوار است آنکه پادشاهی در کف اوست و او بر هر کاری تواناست» سوره ملک، آیه ۱.
  47. «و بزرگوار است آن که فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنهاست او راست و دانش رستخیز، تنها نزد اوست و به سوی او بازگردانده می‌شوید» سوره زخرف، آیه ۸۵.
  48. «بزرگوار است آنکه پادشاهی در کف اوست و او بر هر کاری تواناست» سوره ملک، آیه ۱.
  49. «به راستی پروردگارتان همان خداوند است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت، شب را بر روز می‌پوشاند- که آن را شتابان می‌جوید- و خورشید و ماه و ستارگان را رام فرمان خویش آفرید؛ آگاه باشید که آفرینش و فرمان او راست؛ بزرگوار است خداوند پروردگار جهانیان» سوره اعراف، آیه۵۴.
  50. «سپس نطفه را خونی بسته و آنگاه خون بسته را گوشتپاره‌ای و گوشتپاره را استخوان‌هایی آفریدیم پس از آن بر استخوان‌ها گوشت پوشاندیم سپس آن را آفرینشی دیگر دادیم؛ پس بزرگوار است خداوند که نیکوترین آفریدگاران است» سوره مؤمنون، آیه ۱۴.
  51. «خداوند همان است که زمین را آسایشگاه و آسمان را سرپناه شما کرد و شما را چهره‌نگاری کرد و چهره‌هایتان را نیکو نگاشت و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد، این است خداوند پروردگارتان پس خجسته بادا خداوند که پروردگار جهانیان است» سوره غافر، آیه ۶۴.
  52. «به راستی پروردگارتان همان خداوند است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت، شب را بر روز می‌پوشاند- که آن را شتابان می‌جوید- و خورشید و ماه و ستارگان را رام فرمان خویش آفرید؛ آگاه باشید که آفرینش و فرمان او راست؛ بزرگوار است خداوند پروردگار جهانیان» سوره اعراف، آیه۵۴.
  53. «بزرگوار است آن (خداوند) که فرقان را بر بنده خویش فرو فرستاد تا جهانیان را بیم‌دهنده باشد» سوره فرقان، آیه ۱.
  54. «بزرگوار است آن (خداوند) که اگر بخواهد برای تو بهتر از آن برمی‌گمارد:بوستان‌هایی که از بن آنها جویبارها روان است و برای تو کاخ‌ها پدید می‌آورد» سوره فرقان، آیه ۱۰.
  55. «سپس نطفه را خونی بسته و آنگاه خون بسته را گوشتپاره‌ای و گوشتپاره را استخوان‌هایی آفریدیم پس از آن بر استخوان‌ها گوشت پوشاندیم سپس آن را آفرینشی دیگر دادیم؛ پس بزرگوار است خداوند که نیکوترین آفریدگاران است» سوره مؤمنون، آیه ۱۴.
  56. «خداوند همان است که زمین را آسایشگاه و آسمان را سرپناه شما کرد و شما را چهره‌نگاری کرد و چهره‌هایتان را نیکو نگاشت و از چیزهای پاکیزه روزیتان داد، این است خداوند پروردگارتان پس خجسته بادا خداوند که پروردگار جهانیان است» سوره غافر، آیه ۶۴.
  57. «خجسته باد نام پروردگارت آن (خداوند) بشکوه و کرامند» سوره الرحمن، آیه ۷۸.
  58. المیزان، ج ۱۹، ص ۱۱۱ ـ ۱۱۲.
  59. «و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده می‌شدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم که در آن برکت نهاده بودیم و سخن نیکوی پروردگارت درباره بنی اسرائیل به خاطر شکیبی که ورزیدند راست آمد و آنچه را فرعون و قومش می‌ساختند و آنچه را بر می‌افراختند زیر و زبر کردیم» سوره اعراف، آیه ۱۳۷.
  60. «و بر روی آن کوه‌هایی استوار پدید آورد و در آن خجستگی نهاد و در چهار روز روزی‌هایش را در آن برای خواهندگان یکسان اندازه‌گیری کرد» سوره فصلت، آیه ۱۰.
  61. «و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.
  62. «گفته شد: ای نوح! (از کشتی) فرود آی با درودی از ما و برکت‌هایی بر تو و بر امت‌هایی از همراهانت و امت‌هایی که به زودی آنان را برخوردار خواهیم کرد سپس از ما عذابی دردناک به ایشان خواهد رسید» سوره هود، آیه ۴۸.
  63. «گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند است» سوره هود، آیه ۷۳.
  64. «و به او و به اسحاق، خجستگی بخشیدیم و برخی از فرزندان آن دو نیکوکارند و برخی آشکارا به خویش ستم می‌ورزند» سوره صافات، آیه ۱۱۳.
  65. «و از آسمان، آبی خجسته فرو فرستادیم آنگاه با آن بوستان‌ها و دانه درویدنی رویاندیم» سوره ق، آیه ۹.
  66. «که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم، بی‌گمان ما بیم‌دهنده بودیم» سوره دخان، آیه ۳.
  67. «بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.
  68. «و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.
  69. المیزان، ج ۷، ص ۲۸۱.
  70. قدمی، غلام رضا، برکت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.]]
  71. قدمی، غلام رضا، برکت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.]]
  72. «و بگو: پروردگارا مرا به جایگاهی خجسته فرود آور و تو بهترین میزبانانی» سوره مؤمنون، آیه ۲۹.
  73. جامع‌البیان، مج ۱۰، ج ۱۸، ص ۲۵؛ مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۱۶۶.
  74. مجمع البیان، ج ۷، ص ۱۶۶.
  75. «گفته شد: ای نوح! (از کشتی) فرود آی با درودی از ما و برکت‌هایی بر تو و بر امت‌هایی از همراهانت و امت‌هایی که به زودی آنان را برخوردار خواهیم کرد سپس از ما عذابی دردناک به ایشان خواهد رسید» سوره هود، آیه ۴۸.
  76. مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۵۵.
  77. الکشاف، ج ۲، ص ۴۰۱؛ تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص ۲۶۶.
  78. «و به او و به اسحاق، خجستگی بخشیدیم و برخی از فرزندان آن دو نیکوکارند و برخی آشکارا به خویش ستم می‌ورزند» سوره صافات، آیه ۱۱۳.
  79. «گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند است» سوره هود، آیه ۷۳.
  80. «و به او و به اسحاق، خجستگی بخشیدیم و برخی از فرزندان آن دو نیکوکارند و برخی آشکارا به خویش ستم می‌ورزند» سوره صافات، آیه ۱۱۳.
  81. تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۷۵.
  82. تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۷۵؛ مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۰۹؛ تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص ۴۶۸.
  83. تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص ۴۶۸.
  84. تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص ۷۵.
  85. «گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند است» سوره هود، آیه ۷۳.
  86. المیزان، ج ۱۰، ص ۳۲۵.
  87. مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۷۴.
  88. مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۷۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۹، ص ۴۸.
  89. تفسیر قرطبی، ج ۹، ص ۴۸.
  90. مجمع‌البیان، ج ۵، ص ۲۷۴.
  91. کشف الاسرار، ج ۴، ص ۴۱۶.
  92. المیزان، ج ۱۰، ص ۳۲۶.
  93. «(یاد کن) آنگاه را که موسی به خانواده‌اش گفت: من آتشی دیدم، به زودی برای شما خبری از آن خواهم آورد یا شعله‌ای آتش برایتان می‌آورم باشد که گرم شوید» سوره نمل، آیه ۷.
  94. «و چون نزد آن آمد، بانگی برآمد که خجسته باد آن کس که در (کنار این) آتش و آنکه پیرامون آن است و پاکا خداوندی که پروردگار جهانیان است» سوره نمل، آیه ۸.
  95. جامع‌البیان، مج ۱۱، ج ۱۹، ص ۱۶۳ ـ ۱۶۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۸، ص ۱۰۶.
  96. مجمع البیان، ج ۷، ص ۳۳۰.
  97. جامع‌البیان، مج ۱۱، ج ۱۹، ص ۱۶۴.
  98. «و هر جا باشم مرا خجسته گردانیده و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است» سوره مریم، آیه ۳۱.
  99. جامع‌البیان، مج ۹، ج ۱۶، ص ۱۰۱؛ مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۷۹۳.
  100. رحمة من‌الرحمن، ج ۳، ص ۴۸.
  101. التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۲۱۴.
  102. کشف الاسرار، ج ۶، ص ۴۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۷۰.
  103. «و بی‌گمان به موسی کتاب بخشیدیم و پس از وی پیامبران (دیگر) را در پی آوردیم و به عیسی پسر مریم برهان‌ها (ی روشن) دادیم و او را با روح القدس نیرومند کردیم؛ پس چرا هرگاه پیامبری، پیامی نادلخواه شما نزدتان آورد سرکشی ورزیدید، گروهی را دروغگو شمردید و گروهی را می‌کشتید؟» سوره بقره، آیه ۸۷.
  104. جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۵۷۰؛ التبیان، ج ۱، ص ۳۴۱.
  105. «ما به تو «کوثر» دادیم» سوره کوثر، آیه ۱.
  106. التبیان، ج ۱۰، ص ۴۱۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۲، ص ۱۲۴؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۳۷۰.
  107. این کتابی خجسته است که ما به سوی تو فرو فرستاده‌ایم تا در آیات آن نیک بیندیشند و تا خردمندان از آن پند گیرند؛ سوره ص، آیه:۲۹.
  108. «که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم، بی‌گمان ما بیم‌دهنده بودیم» سوره دخان، آیه ۳.
  109. تفسیر ابن‌عربی، ج ۲، ص ۴۶۰.
  110. «گفته شد: ای نوح! (از کشتی) فرود آی با درودی از ما و برکت‌هایی بر تو و بر امت‌هایی از همراهانت و امت‌هایی که به زودی آنان را برخوردار خواهیم کرد سپس از ما عذابی دردناک به ایشان خواهد رسید» سوره هود، آیه ۴۸.
  111. «به هر که خواهد فرزانگی می‌بخشد و هر که را فرزانگی دهند به راستی خیری فراوان داده‌اند؛ و جز خردمندان در یاد نمی‌گیرند» سوره بقره، آیه ۲۶۹.
  112. «گفته شد: ای نوح! (از کشتی) فرود آی با درودی از ما و برکت‌هایی بر تو و بر امت‌هایی از همراهانت و امت‌هایی که به زودی آنان را برخوردار خواهیم کرد سپس از ما عذابی دردناک به ایشان خواهد رسید» سوره هود، آیه ۴۸.
  113. جامع البیان، مج ۷، ج ۱۲، ص ۷۳؛ الکشاف، ج ۲، ص ۴۰۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۹، ص ۳۳.
  114. «به هر که خواهد فرزانگی می‌بخشد و هر که را فرزانگی دهند به راستی خیری فراوان داده‌اند؛ و جز خردمندان در یاد نمی‌گیرند» سوره بقره، آیه ۲۶۹.
  115. قدمی، غلام رضا، برکت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.]]
  116. «و این کتاب خجسته‌ای است که آن را فرو فرستاده‌ایم، آنچه را پیش از آن بوده است راست می‌شمارد و تا (مردم) «مادر شهر» (مکّه) و مردم پیرامون آن را بیم‌دهی و مؤمنان به جهان واپسین، بدان ایمان می‌آورند و بر نماز خویش، نگهداشت دارند» سوره انعام، آیه ۹۲.
  117. «و این (قرآن) کتابی است خجسته که آن را فرو فرستاده‌ایم پس، از آن پیروی کنید و پرهیزگاری ورزید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره انعام، آیه ۱۵۵.
  118. «و این (قرآن) یادکردی خجسته است که آن را فرو فرستاده‌ایم پس آیا شما آن را انکار می‌کنید؟» سوره انبیاء، آیه ۵۰.
  119. «این کتابی خجسته است که ما به سوی تو فرو فرستاده‌ایم تا در آیات آن نیک بیندیشند و تا خردمندان از آن پند گیرند» سوره ص، آیه۲۹.
  120. مجمع البیان، ج ۴، ص ۵۱۶.
  121. مجمع البیان، ج ۴، ص ۵۱۶؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص ۱۹۱، «برک».
  122. «که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم، بی‌گمان ما بیم‌دهنده بودیم» سوره دخان، آیه ۳.
  123. روح المعانی، مج ۱۴، ج ۲۵، ص ۱۷۰.
  124. جامع‌البیان، مج ۱۳، ج ۲۵، ص ۱۳۸؛ تفسیر بیضاوی، ج ۴، ص ۱۱۷.
  125. جامع‌البیان، مج ۱۳، ج ۲۵، ص ۱۳۹.
  126. «ما آن (قرآن) را در شب قدر فرو فرستادیم» سوره قدر، آیه ۱.
  127. «روزهای روزه گرفتن در ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستاده‌اند؛ به رهنمودی برای مردم و برهان‌هایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل. پس هر کس از شما این ماه را دریافت (و در سفر نبود)، باید (تمام) آن را روزه بگیرد و اگر بیمار یا در سفر بود، شماری از روزهایی دیگر (روزه بر او واجب است)؛ خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد و (می‌خواهد) تا شمار (روزه‌ها) را کامل کنید و تا خداوند را برای آنکه راهنمایی‌تان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس گزارید» سوره بقره، آیه ۱۸۵.
  128. مجمع البیان، ج ۹، ص ۹۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۸۵.
  129. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۸۶.
  130. روح‌المعانی، مج ۱۴، ج ۲۵، ص ۱۷۲.
  131. «بگو آیا شما به کسی کفر می‌ورزید و برای او همتایانی می‌آورید که زمین را دو روزه آفریده است؟ او پروردگار جهانیان است و بر روی آن کوه‌هایی استوار پدید آورد و در آن خجستگی نهاد و در چهار روز روزی‌هایش را در آن برای خواهندگان یکسان اندازه‌گیری کرد» سوره فصلت، آیه ۹-۱۰.
  132. جامع البیان، مج ۱۲، ج ۲۴، ص ۱۲۰.
  133. «بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.
  134. الکشاف، ج ۱، ص ۳۷۸؛ مجمع البیان، ج ۲، ص ۷۹۸.
  135. «و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده می‌شدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم که در آن برکت نهاده بودیم و سخن نیکوی پروردگارت درباره بنی اسرائیل به خاطر شکیبی که ورزیدند راست آمد و آنچه را فرعون و قومش می‌ساختند و آنچه را بر می‌افراختند زیر و زبر کردیم» سوره اعراف، آیه ۱۳۷.
  136. «پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی - که پیرامون آن را خجسته گردانده‌ایم- برد تا از نشانه‌هایمان بدو نشان دهیم، بی‌گمان اوست که شنوای بیناست» سوره اسراء، آیه ۱.
  137. «و او و لوط را رهاندیم، به سوی سرزمینی که در آن برای جهانیان خجستگی نهاده بودیم» سوره انبیاء، آیه ۷۱.
  138. «و برای سلیمان، باد تیزپا را (رام کردیم) که به فرمان وی به سرزمینی که ما در آن خجستگی نهاده بودیم می‌وزید و ما به هر چیزی داناییم» سوره انبیاء، آیه ۸۱.
  139. «چون به آن (آتش) رسید از کناره راست آن درّه در آن پاره زمین خجسته، از آن درخت بانگ برآمد که: ای موسی! منم، خداوند پروردگار جهانیان» سوره قصص، آیه ۳۰.
  140. «و میان آنان و شهرهایی که در آنها خجستگی نهاده بودیم شهرهایی به هم پیوسته پدید آوردیم و در آنها راه رفت و آمد را به اندازه (برقرار) کردیم (و گفتیم) شب‌ها و روزها در آنها با ایمنی سفر کنید» سوره سبأ، آیه ۱۸.
  141. جامع البیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۱۰۲؛ الکشاف، ج ۲، ص ۱۴۹؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۲۵.
  142. الکشاف، ج ۲، ص ۱۴۹، ۶۴۸؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۲۵؛ ج ۶، ص ۶۱۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۲۰۲؛ ج ۱۴، ص ۱۸۵.
  143. مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۳۹۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۱۳۹؛ ج ۱۱، ص ۲۰۲.
  144. تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۱۸۵.
  145. مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۶۱۱؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۹۰، ۲۰۱؛ التحریر و التنویر، ج ۱۳، ص ۲۰.
  146. تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۱۳۹.
  147. التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۹۰.
  148. «پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی - که پیرامون آن را خجسته گردانده‌ایم- برد تا از نشانه‌هایمان بدو نشان دهیم، بی‌گمان اوست که شنوای بیناست» سوره اسراء، آیه ۱.
  149. مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۱۱.
  150. «و قومی را که (از سوی فرعونیان) ناتوان شمرده می‌شدند وارث شرق و غرب آن سرزمین کردیم که در آن برکت نهاده بودیم و سخن نیکوی پروردگارت درباره بنی اسرائیل به خاطر شکیبی که ورزیدند راست آمد و آنچه را فرعون و قومش می‌ساختند و آنچه را بر می‌افراختند زیر و زبر کردیم» سوره اعراف، آیه ۱۳۷.
  151. مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۲۵.
  152. «و او و لوط را رهاندیم، به سوی سرزمینی که در آن برای جهانیان خجستگی نهاده بودیم» سوره انبیاء، آیه ۷۱.
  153. «بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.
  154. مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۸۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۲۰۲.
  155. تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۲۰۲.
  156. «و برای سلیمان، باد تیزپا را (رام کردیم) که به فرمان وی به سرزمینی که ما در آن خجستگی نهاده بودیم می‌وزید و ما به هر چیزی داناییم» سوره انبیاء، آیه ۸۱.
  157. جامع‌البیان، مج ۱۰، ج ۱۷، ص ۷۳.
  158. «و میان آنان و شهرهایی که در آنها خجستگی نهاده بودیم شهرهایی به هم پیوسته پدید آوردیم و در آنها راه رفت و آمد را به اندازه (برقرار) کردیم (و گفتیم) شب‌ها و روزها در آنها با ایمنی سفر کنید» سوره سبأ، آیه ۱۸.
  159. تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۱۸۵.
  160. جامع البیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۱۰۲.
  161. الامامة والتبصره، ص ۱۴۰؛ کمال الدین، ص ۴۸۳؛ وسائل‌الشیعه، ج ۲۷، ص ۱۵۲.
  162. المیزان، ج ۱۶، ص ۳۶۸.
  163. «چون به آن (آتش) رسید از کناره راست آن درّه در آن پاره زمین خجسته، از آن درخت بانگ برآمد که: ای موسی! منم، خداوند پروردگار جهانیان» سوره قصص، آیه ۳۰.
  164. التفسیر الکبیر، ج ۲۴، ص ۲۴۴.
  165. «بی‌گمان این منم پروردگار تو، پای‌پوش‌های خویش را درآور که تو در سرزمین مقدس طوی‌یی» سوره طه، آیه ۱۲.
  166. مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۳۹۲.
  167. جامع البیان، مج ۹، ج ۱۶، ص ۱۸۲؛ التبیان، ج ۱۰، ص ۲۵۶.
  168. «و نیز درختی را که از طور سینا بیرون می‌آید که (دانه) روغنی و نانخورشی برای خورندگان می‌رویاند» سوره مؤمنون، آیه ۲۰.
  169. جامع البیان، مج ۱۰، ج ۱۸، ص ۱۹؛ التبیان، ج ۷، ص ۳۵۷.
  170. «و به کوه سینا،» سوره تین، آیه ۲.
  171. جامع البیان، مج ۱۵، ج ۳۰، ص ۳۰۵؛ التبیان، ج ۱۰، ص ۳۷۵.
  172. جامع البیان، مج ۱۰، ج ۱۸، ص ۱۹، مج ۱۵، ج ۳۰، ص ۳۰۳؛ التبیان، ج ۷، ص ۳۵۸؛ ج ۱۰، ص ۳۷۵.
  173. جامع البیان، مج ۱۰، ج ۱۸، ص ۱۹؛ مج ۱۵، ج ۳۰، ص ۳۰۳ ـ ۳۰۵؛ التبیان، ج ۷، ص ۳۵۸؛ ج ۱۰، ص ۳۷۶.
  174. «خداوند، نور آسمان‌ها و زمین است، مثل نور او چون چراغدانی است در آن چراغی، آن چراغ در شیشه‌ای، آن شیشه گویی ستاره‌ای درخشان است کز درخت خجسته زیتونی می‌فروزد که نه خاوری است و نه باختری، نزدیک است روغن آن هر چند آتشی بدان نرسیده برفروزد، نوری است فرا نوری، خداوند هر که را بخواهد به نور خویش رهنمون می‌گردد و خداوند این مثل‌ها را برای مردم می‌زند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره نور، آیه ۳۵.
  175. مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۲۵.
  176. «و از آسمان، آبی خجسته فرو فرستادیم آنگاه با آن بوستان‌ها و دانه درویدنی رویاندیم» سوره ق، آیه ۹.
  177. «و از آسمان، آبی خجسته فرو فرستادیم آنگاه با آن بوستان‌ها و دانه درویدنی رویاندیم و خرمابن‌های بالا بلند را که شکوفه‌های بر هم نهاده (و انبوه) دارند تا روزی بندگان شود و با آن (آب)، سرزمین مرده را بارور کردیم؛ رستخیز (نیز) همین گونه است» سوره ق، آیه ۹ -۱۱.
  178. جامع‌البیان، مج ۱۳، ج ۲۶، ص ۱۹۶ ـ ۱۹۷؛ الکشاف، ج ۴، ص ۳۸۱.
  179. «و بر روی آن کوه‌هایی استوار پدید آورد و در آن خجستگی نهاد و در چهار روز روزی‌هایش را در آن برای خواهندگان یکسان اندازه‌گیری کرد» سوره فصلت، آیه ۱۰.
  180. جامع البیان، مج ۱۲، ج ۲۴، ص ۱۲۰.
  181. «بر نابینا و بر لنگ و بر بیمار و بر شما گناهی نیست که از (خوراک و آذوقه) خانه‌های خویش بخورید یا از خانه‌های پدرانتان یا خانه‌های مادرانتان یا خانه‌های برادرانتان یا خانه‌های خواهرانتان یا خانه‌های عموهایتان یا خانه‌های عمّه‌هایتان یا خانه‌های دایی‌هایتان یا خانه‌های خاله‌هایتان یا آن خانه‌ای که کلیدش را در اختیار دارید یا (خانه) دوستتان؛ نیز (بر شما گناهی نیست) در اینکه با هم یا پراکنده غذا بخورید پس چون به هر خانه‌ای در آمدید به همدیگر درود گویید، درودی خجسته پاکیزه از نزد خداوند؛ بدین گونه خداوند آیات را برای شما روشن می‌دارد باشد که خرد ورزید» سوره نور، آیه ۶۱.
  182. مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۴۷.
  183. الکشاف، ج ۳، ص ۲۵۸.
  184. بحارالانوار، ج ۶۱، ص ۱۱۶، ۱۲۷، ۱۳۰ - ۱۳۴؛ ج ۲۲، ص ۲۲۶؛ سفینه‌البحار، ج ۱، ص ۱۸۶، «برک».
  185. قدمی، غلام رضا، برکت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.]]
  186. «و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.
  187. الکشاف، ج ۲، ص ۱۳۳.
  188. کشف الاسرار، ج ۳، ص ۶۸۶.
  189. «و ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد و شما را نیرو بر نیرو بیفزاید و گناهکارانه رو مگردانید» سوره هود، آیه ۵۲.
  190. «و گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است و ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد و شما را نیرو بر نیرو بیفزاید و گناهکارانه رو مگردانید» سوره نوح، آیه ۱۰-۱۱.
  191. «و اینکه (به من وحی شده است) اگر بر راه (حقّ) پایداری ورزند آنان را از آبی (و رفاهی) فراوان سیراب می‌کنیم» سوره جن، آیه ۱۶.
  192. «و از آسمان، آبی خجسته فرو فرستادیم آنگاه با آن بوستان‌ها و دانه درویدنی رویاندیم» سوره ق، آیه ۹.
  193. «و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.
  194. «و اینکه (به من وحی شده است) اگر بر راه (حقّ) پایداری ورزند آنان را از آبی (و رفاهی) فراوان سیراب می‌کنیم» سوره جن، آیه ۱۶.
  195. «و ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد و شما را نیرو بر نیرو بیفزاید و گناهکارانه رو مگردانید» سوره هود، آیه ۵۲.
  196. «و گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است و ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد و شما را نیرو بر نیرو بیفزاید و گناهکارانه رو مگردانید» سوره نوح، آیه ۱۰-۱۱.
  197. لسان‌العرب، ج۱۰، ص ۲۴؛ تاج‌العروس، ج ۱۳، ص ۳۷۰ ـ ۳۷۱، «غدق».
  198. مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۸۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص ۱۷ ـ ۱۹.
  199. المیزان، ج ۱۰، ص ۲۹۹.
  200. «آیا پاداش نیکی، جز نیکی است؟» سوره الرحمن، آیه ۶۰.
  201. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارتان اعلام داشت: اگر سپاسگزار باشید به یقین بر (نعمت) شما می‌افزایم و اگر ناسپاسی کنید بی‌گمان عذاب من سخت است» سوره ابراهیم، آیه ۷.
  202. المیزان، ج ۱۱، ص ۳۱۳.
  203. «خداوند همسنگ ذرّه‌ای ستم نمی‌ورزد و اگر (آن ذرّه) کاری نیک باشد آن را دو چندان می‌کند و از سوی خود پاداشی سترگ می‌دهد» سوره نساء، آیه ۴۰.
  204. «خداوند ربا را کاستی می‌دهد و صدقات را افزایش می‌بخشد و خداوند هیچ ناسپاس بزهکاری را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۲۷۶.
  205. «بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره روم، آیه ۳۰.
  206. «بی‌گمان مردان و زنان صدقه‌دهنده و کسانی که در راه خدا وامی نیکو دادند برای آنان دو چندان خواهد شد و پاداشی ارزشمند خواهند داشت» سوره حدید، آیه ۱۸.
  207. الکافی، ج۳، ص۶۱۰؛ بحارالانوار، ج ۷، ص ۳۴۱.
  208. الکافی، ج۲، ص۲۷۵؛ بحارالانوار، ج۷۰، ص۳۴۱.
  209. مسند احمد، ج ۳، ص ۱۲.
  210. بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۳۲.
  211. عیون الحکم، ص ۱۸۸.
  212. بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۱۹.
  213. الکافی، ج ۵، ص ۱۲۵.
  214. قدمی، غلام رضا، برکت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵.]]