رابطه خزائن الهی با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی ردهٔ پرسش‌های جامع امامت و ولایت با پرسش‌)
جز (جایگزینی متن - 'حجت‌الاسلام و المسلمین' به 'حجت الاسلام و المسلمین')
خط ۳۷: خط ۳۷:
{{جمع شدن|۳. حجت الاسلام و المسلمین حسینی شاهرودی؛}}
{{جمع شدن|۳. حجت الاسلام و المسلمین حسینی شاهرودی؛}}
[[پرونده:11253.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید مرتضی حسینی شاهرودی|حسینی شاهرودی]]]]
[[پرونده:11253.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید مرتضی حسینی شاهرودی|حسینی شاهرودی]]]]
حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید مرتضی حسینی شاهرودی]]''' در کتاب ''«[http://docs.google.com/viewerng/viewer?url=http://tahour.ir/Books/TheosophyofIslam.pdf آشنایی با عرفان اسلامی]»'' در این باره گفته است:
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید مرتضی حسینی شاهرودی]]''' در کتاب ''«[http://docs.google.com/viewerng/viewer?url=http://tahour.ir/Books/TheosophyofIslam.pdf آشنایی با عرفان اسلامی]»'' در این باره گفته است:
::::::«مفاتیح غیب، مبدأ تعین اسماء و صفات در مقام واحدیت وجودند<ref>سید جلال‌الدین آشتیانی، شرح مقدمه قیصری، ص۲۶۱.</ref> و مقام واحدیت نشأت یافته از مفاتیح غیب است. به تعبیر دیگر، مقام واحدیت مشتمل بر اسماء و صفات است و این مقام ظهور مفاتیح غیب است. بر این اساس چنان‌که برخی از عرفا نیز گفته‌اند، مفاتیح غیب ذات احدیت مطلقه است، ولی از سویی احدیت مطلقه به‌خاطر عدم تعیین، نمی‌توان منشأ تعیین خارجی باشد. بدین خاطر جمعی دیگر، ذات متعین را منشأ آن دانسته‌اند. پیش از طرح نظر نهایی، نخست اشاره‌ای به اسمای مستأثره نیز داشته باشیم. جای شک نیست که غیب ذات حق تعالی بر همه‌کس پوشیده است و نه‌تنها کسی بدان راه ندارد، بلکه کسی از آن نامی هم ندارد. غیب ذات منشأ هیچ تعین و ظهوری نیست مگر برای خودش، چنان‌که خواهیم گفت. برای ظهور غیب، اسمایی وجود دارد که مفاتیح غیب یا اسمای مستأثره نام دارند. این اسماء به‌خاطر مفتاح غیب بودن، از غیبند و ویژه ذات حضرت حق تعالی و کسی بدان آگاهی ندارد. مگر کسی که مورد تجلی حق به هویّت ذاتیه واقع شود<ref>سید جلال‌الدین آشتیانی، شرح مقدمه قیصری، ص۲۶۰.</ref> آنان‌که مورد تجلی صفات حق تعالی واقع شده‌اند و به حقیقت صفات و اسماء دست یافته‌اند، توانایی شهود اسماء مستأثره را ندارند ولی کسی که مورد تجلی ذاتی قرار گرفته باشد، به اسمای مستأثره که همان مفاتیح غیب است، راه می‌یابد. بنابراین در این‌که اسمای مستاثره منشأ دیگر اسمای حق تعالی است، شکی نیست و نیز در این‌که مقام اسماء ‌و صفات، مقام واحدیت است، آن‌هم قابل تردید نیست. تنها این نکته باقی می‌ماند که آیا اسم مستأثر، همان ذات احدیت مطلقه است که از او نام و نشانی نیست؟ در این صورت چگونگی مفتاح بودن آن، که سرآغاز تجلیات حق تعالی است، تبیین‌پذیر نخواهد بود. به نظر چنین می‌رسد از این‌که حضرت ختمی مرتبت حق تعالی را به اسمای مستأثره می‌خواند: {{عربی|" أَسْأَلُكَ بِكُلِّ اسْمٍ هُوَ لَك‏، سَمَّيْتَ بِهِ نَفْسَكَ أَوْ أَنْزَلْتَهُ فِي كِتَابِكَ أَوْ عَلَّمْتَهُ أَحَداً مِنْ خَلْقِكَ أَوِ اسْتَأْثَرْتَ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَك‏"}}،<ref>بحارالانوار، ۸۳ ، ۳۲۳.</ref> معلوم می‌شود که غیب مطلق نیست و از این‌که مفاتیح غیب است، معلوم می‌شود که متعین من جمیع الجهات نیست؛ چه در غیر این صورت، واسطه در تعینات اسمایی و صفاتی نبود. این اسماء، هم وسیله فتح ذات و تجلی و ظهور تعیّن‌ساز اوست و هم وسیله یا مقام غلق و سدّ ذات و استتار او بر غیر است و آنان‌که مورد تجلی ذاتی حق تعالی قرار گرفته‌اند بدان راه می‌یابند. بهترین شاهد قطع نظر از تأمّلات عقلی، خواسته حضرت ختمی مرتبت است که اگر امری ناممکن بود، مورد خواست نبود»<ref>[http://docs.google.com/viewerng/viewer?url=http://tahour.ir/Books/TheosophyofIslam.pdf آشنایی با عرفان اسلامی، ص ۷۶]</ref>.
::::::«مفاتیح غیب، مبدأ تعین اسماء و صفات در مقام واحدیت وجودند<ref>سید جلال‌الدین آشتیانی، شرح مقدمه قیصری، ص۲۶۱.</ref> و مقام واحدیت نشأت یافته از مفاتیح غیب است. به تعبیر دیگر، مقام واحدیت مشتمل بر اسماء و صفات است و این مقام ظهور مفاتیح غیب است. بر این اساس چنان‌که برخی از عرفا نیز گفته‌اند، مفاتیح غیب ذات احدیت مطلقه است، ولی از سویی احدیت مطلقه به‌خاطر عدم تعیین، نمی‌توان منشأ تعیین خارجی باشد. بدین خاطر جمعی دیگر، ذات متعین را منشأ آن دانسته‌اند. پیش از طرح نظر نهایی، نخست اشاره‌ای به اسمای مستأثره نیز داشته باشیم. جای شک نیست که غیب ذات حق تعالی بر همه‌کس پوشیده است و نه‌تنها کسی بدان راه ندارد، بلکه کسی از آن نامی هم ندارد. غیب ذات منشأ هیچ تعین و ظهوری نیست مگر برای خودش، چنان‌که خواهیم گفت. برای ظهور غیب، اسمایی وجود دارد که مفاتیح غیب یا اسمای مستأثره نام دارند. این اسماء به‌خاطر مفتاح غیب بودن، از غیبند و ویژه ذات حضرت حق تعالی و کسی بدان آگاهی ندارد. مگر کسی که مورد تجلی حق به هویّت ذاتیه واقع شود<ref>سید جلال‌الدین آشتیانی، شرح مقدمه قیصری، ص۲۶۰.</ref> آنان‌که مورد تجلی صفات حق تعالی واقع شده‌اند و به حقیقت صفات و اسماء دست یافته‌اند، توانایی شهود اسماء مستأثره را ندارند ولی کسی که مورد تجلی ذاتی قرار گرفته باشد، به اسمای مستأثره که همان مفاتیح غیب است، راه می‌یابد. بنابراین در این‌که اسمای مستاثره منشأ دیگر اسمای حق تعالی است، شکی نیست و نیز در این‌که مقام اسماء ‌و صفات، مقام واحدیت است، آن‌هم قابل تردید نیست. تنها این نکته باقی می‌ماند که آیا اسم مستأثر، همان ذات احدیت مطلقه است که از او نام و نشانی نیست؟ در این صورت چگونگی مفتاح بودن آن، که سرآغاز تجلیات حق تعالی است، تبیین‌پذیر نخواهد بود. به نظر چنین می‌رسد از این‌که حضرت ختمی مرتبت حق تعالی را به اسمای مستأثره می‌خواند: {{عربی|" أَسْأَلُكَ بِكُلِّ اسْمٍ هُوَ لَك‏، سَمَّيْتَ بِهِ نَفْسَكَ أَوْ أَنْزَلْتَهُ فِي كِتَابِكَ أَوْ عَلَّمْتَهُ أَحَداً مِنْ خَلْقِكَ أَوِ اسْتَأْثَرْتَ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَك‏"}}،<ref>بحارالانوار، ۸۳ ، ۳۲۳.</ref> معلوم می‌شود که غیب مطلق نیست و از این‌که مفاتیح غیب است، معلوم می‌شود که متعین من جمیع الجهات نیست؛ چه در غیر این صورت، واسطه در تعینات اسمایی و صفاتی نبود. این اسماء، هم وسیله فتح ذات و تجلی و ظهور تعیّن‌ساز اوست و هم وسیله یا مقام غلق و سدّ ذات و استتار او بر غیر است و آنان‌که مورد تجلی ذاتی حق تعالی قرار گرفته‌اند بدان راه می‌یابند. بهترین شاهد قطع نظر از تأمّلات عقلی، خواسته حضرت ختمی مرتبت است که اگر امری ناممکن بود، مورد خواست نبود»<ref>[http://docs.google.com/viewerng/viewer?url=http://tahour.ir/Books/TheosophyofIslam.pdf آشنایی با عرفان اسلامی، ص ۷۶]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}

نسخهٔ ‏۳ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۴۵

الگو:پرسش غیرنهایی

رابطه خزائن الهی با علم غیب معصوم چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

رابطه خزائن الهی با علم غیب معصوم چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

علامه طباطبایی

علامه طباطبایی در کتاب «المیزان» در این باره گفته است:

«جمله ﴿وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ علم غیب را منحصر در خداى تعالى می‌کند، از این جهت که کسى را جز خدا به خزینه‌‏هاى غیب آگاهى نیست، یا براى این‌که جز او کسى آگاهى به کلیدهاى غیب ندارد، پس آیه به هر معنا باشد، این جهت را افاده می‌کند که: کسى جز خدا به آن خزینه‌‏ها و یا به گشودن درهاى آن و تصرف در آن دسترسى ندارد. صدر آیه گر چه از انحصار علم غیب به خداى تعالى خبر می‌دهد و لکن ذیل آن منحصر در بیان علم غیب نیست، بلکه از شمول علم او به هر چیز، چه غیب و چه شهود، خبر می‌دهد، براى اینکه می‌فرماید: خداوند به هر تر و خشکى آگاهى دارد. علاوه بر این، صدر آیه، همه غیب‌‏ها را هم متعرض نشده است، بلکه تنها متعرض غیب‌‏هایى است که در خزینه‏‌هاى در بسته و در پس پرده‌‏هاى ابهام قرار دارد»[۱].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

الگو:فهرست پرسش‌ها

  1. منابع و راه‌های دست‌یابی معصوم به علم غیب چیستند؟ (پرسش)
  2. رابطه خزائن الهی با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  3. رابطه قرآن با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  4. رابطه علم لدنی با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  5. رابطه روح یا روح القدس با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  6. آیا ارتباط با ارواح می‌تواند یکی از منابع علم غیب باشد؟ (پرسش)
  7. رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  8. رابطه تحدیث یا ارتباط با فرشتگان با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  9. رابطه نقر در گوش و نکت در دل با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  10. رابطه رؤیای صادق با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  11. رابطه کشف یا شهود با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  12. رابطه امام مبین یا کتاب مبین با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  13. رابطه ام الکتاب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  14. رابطه کتاب اعمال با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  15. رابطه علم‌الکتاب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  16. رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  17. رابطه قلم با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  18. رابطه عرش با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  19. رابطه کرسی با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  20. رابطه مصحف فاطمه یا کتاب‌هایی مثل جفر یا جامعه با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  21. رابطه مقام راسخان در علم با علوم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  22. رابطه عمود نور با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  23. رابطه اسم اعظم با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  24. رابطه وراثت از پیامبر یا امام پیشین با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  25. آیا معصوم برای آگاهی از غیب به معلم نیاز دارد؟ (پرسش)
  26. رابطه الف باب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)
  27. آیا از راه غیر مشروع می‌توان به علم غیب دست یافت؟ (پرسش)
  28. آیا معصومان کتابی داشتند که نام‌های پادشاهان یا شیعیان یا اهل بهشت و جهنم در آن ذکر شده است؟ (پرسش)
  29. آیا علم غیب قابل تعلیم و انتقال به دیگران است؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ترجمه تفسیر المیزان، ج‏ ۷، ص ۱۷۸-۱۸۳
  2. هیچ کس جز او آنها را نمی‌داند؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.
  3. اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۹۲.
  4. تفسیر نمونه، ج۵ ، ص ۳۳۴
  5. سید جلال‌الدین آشتیانی، شرح مقدمه قیصری، ص۲۶۱.
  6. سید جلال‌الدین آشتیانی، شرح مقدمه قیصری، ص۲۶۰.
  7. بحارالانوار، ۸۳ ، ۳۲۳.
  8. آشنایی با عرفان اسلامی، ص ۷۶
  9. تفسیر قرآن مهر؛ ج۶، ص۱۰۹.
  10. «و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمی‌فرستیم». سوره حجر، آیه ۲۱.
  11. «یا مگر گنجینه‌های پروردگار تو نزد ایشان است».
  12. « بگو: من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است».
  13. تفسیر فخر رازی، ج ۱۳، ص ۸.
  14. ع‍ل‍م‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر و ام‍ام‌ در ق‍رآن‌، ص ۱۹ و ۲۰.
  15. و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمی‌داند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر که او آن را می‌داند و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه:۵۹.
  16. غريب القرآن، ص ۱۷۲؛ تفسیر جلالین، ص ۱۷۱؛ الصافی، ج ۲، ص ۱۲۵.
  17. التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص ۸؛ الصافی، ج ۲، ص ۱۲۵.
  18. الميزان، ج ۷، ص ۱۲۴، ۱۲۹.
  19. الميزان، ج ۲، ص ۳۳۹.
  20. المیزان، ج ۷، ص ۱۲۹.
  21. غريب القرآن، ص ۵۳۸؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص۶۴۳، «خزن»؛ زادالمسیر، ج ۴، ص ۸۱.
  22. جمالی، احمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۲، ص۸۸- ۹۳.
  23. گستره و چگونگی علم امام از منظر كتاب سنت و عقل؛ ص ۱۹۲.
  24. سید محمد حسینی همدانی نجفی، انوار درخشان، ج۵، ص۳۳۹.
  25. رک، سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۷، ص۱۲۶-۱۲۸.
  26. «بگو: من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است». سوره انعام: ۵۰ و هود: ۳۱.
  27. «و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست»؛ سوره حجر: ۲۱.
  28. «یا گنجینه‌های بخشایش پروردگار»؛ سوره ص: ۹.
  29. «یا مگر گنجینه‌های پروردگار تو نزد ایشان است»؛ سوره طور: ۳۷.
  30. «گنجینه‌های آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است»؛ سوره منافقون: ۷.
  31. رک، سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۲، ص۱۴۵.
  32. «بی‌گمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو می‌فرستد و از آنچه در زهدان‌هاست آگاه است و هیچ کس نمی‌داند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمی‌داند در کدام سرزمین خواهد مرد؛ بی‌گمان خداوند دانایی آگاه است». لقمان: ۳۴.
  33. محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر ای القرآن، ج۷، ص۱۳۷، ج۲۱، ص۵۶؛ ابن ابی حاتم، تفسیر القرآن العظیم، ج۴، ص۱۳۰۴ و ج۹، ص۳۱۰۲. سمرقندی، بی تا: ج۳، ص۳۱؛ فضل بن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآنص۴۸۱.
  34. نقد شبهه تعارض آیات علم غیب در قرآن (مقاله)، ص ۳۹.]