اطاعت اولی الامر در قرآن: تفاوت میان نسخهها
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
*درباره مصداق [[اولی الأمر]] در آیۀ شریفه بین [[اهل سنت]] و [[شیعه]] [[اختلاف]] وجود دارد. [[مفسّران]] [[اهل سنت]] [[اولیالامر]] را بر مصادیق گوناگونی مانند اصحاب [[پیامبر]]، [[خلفای راشدین]]، [[اهل]] [[علم]] و [[فقه]]، [[فرماندهان]] [[جنگی]]، [[والیان]] و [[حاکمان]] و [[اهل]] حلوعقد [[تطبیق]] کردهاند<ref>جامعالبیان، مج۴، ج۵، ص۲۰۴ـ۲۰۸؛ التفسیرالکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴ـ۱۴۵.</ref>؛ نمونههایی از دیدگاههای بزرگان [[اهل سنت]] را دربارۀ [[اولی الامر]] عبارتند از: "[[اطاعت]] از [[خلیفه]] لازم است، اگرچه [[ستمگر]] باشد"؛ "به [[حکّام]]، بد مگویید، زیراکه ایشان اگر به نیکویی [[رفتار]] کنند، آنان راست [[اجر]]، و بر شماست [[شکر]]، و اگر به [[بدی]] [[رفتار]] کنند، بر آنان است وزر و بر شماست [[صبر]]"؛ "جمهور [[اهل]] [[تحقیق]] و [[اصحاب]] [[حدیث]] گفتهاند: [[خلیفه]] به علّت اینکه [[فاسق]] و [[گناهکار]] باشد، یا [[ستمگر]] باشد و [[اموال]] [[مردم]] را بگیرد و [[مردم]] را بکشد و [[حقوق]] را ضایع کند و [[حدود الهی]] را زیرپا بگذارد، [[خلع]] نمیشود و [[واجب]] نیست [[قیام]] علیه او، بلکه باید او را [[موعظه]] کرد"؛ اگر شخصی مسلّط، که به [[زور]] [[قدرت]] را به دست آورده است، حتّی [[قوانین]] [[شریعت]] را نداند و [[ظالم]] و [[فاسق]] و [[فاجر]] باشد. باید از او [[اطاعت]] کرد"<ref>حماسۀ غدیر، محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۰۸.</ref> | *درباره مصداق [[اولی الأمر]] در آیۀ شریفه بین [[اهل سنت]] و [[شیعه]] [[اختلاف]] وجود دارد. [[مفسّران]] [[اهل سنت]] [[اولیالامر]] را بر مصادیق گوناگونی مانند اصحاب [[پیامبر]]، [[خلفای راشدین]]، [[اهل]] [[علم]] و [[فقه]]، [[فرماندهان]] [[جنگی]]، [[والیان]] و [[حاکمان]] و [[اهل]] حلوعقد [[تطبیق]] کردهاند<ref>جامعالبیان، مج۴، ج۵، ص۲۰۴ـ۲۰۸؛ التفسیرالکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴ـ۱۴۵.</ref>؛ نمونههایی از دیدگاههای بزرگان [[اهل سنت]] را دربارۀ [[اولی الامر]] عبارتند از: "[[اطاعت]] از [[خلیفه]] لازم است، اگرچه [[ستمگر]] باشد"؛ "به [[حکّام]]، بد مگویید، زیراکه ایشان اگر به نیکویی [[رفتار]] کنند، آنان راست [[اجر]]، و بر شماست [[شکر]]، و اگر به [[بدی]] [[رفتار]] کنند، بر آنان است وزر و بر شماست [[صبر]]"؛ "جمهور [[اهل]] [[تحقیق]] و [[اصحاب]] [[حدیث]] گفتهاند: [[خلیفه]] به علّت اینکه [[فاسق]] و [[گناهکار]] باشد، یا [[ستمگر]] باشد و [[اموال]] [[مردم]] را بگیرد و [[مردم]] را بکشد و [[حقوق]] را ضایع کند و [[حدود الهی]] را زیرپا بگذارد، [[خلع]] نمیشود و [[واجب]] نیست [[قیام]] علیه او، بلکه باید او را [[موعظه]] کرد"؛ اگر شخصی مسلّط، که به [[زور]] [[قدرت]] را به دست آورده است، حتّی [[قوانین]] [[شریعت]] را نداند و [[ظالم]] و [[فاسق]] و [[فاجر]] باشد. باید از او [[اطاعت]] کرد"<ref>حماسۀ غدیر، محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۰۸.</ref> | ||
*امّا بیشتر [[مفسران شیعه]]، براساس مطلق و بیقید و شرط بودن امر به [[اطاعت]] از [[اولیالامر]]، [[لزوم عصمت]] [[اولیالامر]] را استفاده کرده و آن را بر [[امامان دوازدهگانه]]{{ع}} [[تطبیق]] دادهاند<ref>ر.ک. [[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت (مقاله)|اطاعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۲۷ – ۵۳۵.</ref>. [[فخر رازی]] نیز ذیل [[آیۀ اولی الامر]] وجه ملازمه بین [[وجوب اطاعت]] مطلق و [[عصمت]] [[اولی الامر]] را [[تبیین]] میکند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۱۱۳.</ref> و از آنجا که [[عصمت]] [[امر باطنی]] و مخفی است و راهی برای [[شناخت امام]] [[معصوم]] جز [[نصب الهی]] وجود ندارد، عدم [[نصب امام]] [[معصوم]] و عدم [[تنصیص]] و [[تعیین]] و [[ابلاغ]]، با [[وجوب اطاعت]] سازگار نیست زیرا در این صورت، [[وجوب اطاعت]] [[تکلیف]] بما لا یطلق خواهد بود که عقلاً محال است<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۱۲۵-۱۲۹</ref>. | *امّا بیشتر [[مفسران شیعه]]، براساس مطلق و بیقید و شرط بودن امر به [[اطاعت]] از [[اولیالامر]]، [[لزوم عصمت]] [[اولیالامر]] را استفاده کرده و آن را بر [[امامان دوازدهگانه]]{{ع}} [[تطبیق]] دادهاند<ref>ر.ک. [[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت (مقاله)|اطاعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۲۷ – ۵۳۵.</ref>. [[فخر رازی]] نیز ذیل [[آیۀ اولی الامر]] وجه ملازمه بین [[وجوب اطاعت]] مطلق و [[عصمت]] [[اولی الامر]] را [[تبیین]] میکند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۱۱۳.</ref> و از آنجا که [[عصمت]] [[امر باطنی]] و مخفی است و راهی برای [[شناخت امام]] [[معصوم]] جز [[نصب الهی]] وجود ندارد، عدم [[نصب امام]] [[معصوم]] و عدم [[تنصیص]] و [[تعیین]] و [[ابلاغ]]، با [[وجوب اطاعت]] سازگار نیست زیرا در این صورت، [[وجوب اطاعت]] [[تکلیف]] بما لا یطلق خواهد بود که عقلاً محال است<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۱۲۵-۱۲۹</ref>. | ||
==قلمرو [[اطاعت از اولی الأمر]]== | ==قلمرو [[اطاعت از اولی الأمر]]== | ||
* [[اطاعت از اهل بیت]] [[واجب]] است و از آنجا که [[دلایل]] [[وجوب]] [[پیروی از اهل بیت]] اطلاق دارد، همۀ بایدها و نبایدهای مربوط به [[زندگی]] [[مسلمانان]] را شامل میشود و در این جهت تفاوتی میان مسایل [[عبادی]]، [[اقتصادی]] و [[سیاسی]] و [[فرهنگی]] وجود ندارد. به عنوان مثال در آیۀ [[اولی الأمر]]، [[اطاعت از اولی الأمر]] همان [[جایگاه]] و گسترهای را دارد که [[اطاعت از پیامبر]]{{صل}} دارد<ref>ر.ک. [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص۹۴.</ref>. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در این زمینه میفرماید: «به [[خاندان]] پیامبرتان بنگرید و به آنسو روید که آنان میروند و پا جای پای آنان نهید، که هیچگاه شما را از طریق [[هدایت]] [[منحرف]] نکنند و به [[هلاکت]] نسپارند. اگر نشستند، بنشینید و اگر برخاستند، برخیزید. بر آنان پیشی مگیرید که [[گمراه]] شوید و از آنان واپس نمانید که هلاک شوید»<ref>{{متن حدیث|انْظُرُوا أَهْلَ بَیْتِ نَبِیِّکُمْ فَالْزَمُوا سَمْتَهُمْ وَ اتَّبِعُوا أَثَرَهُم ْ فَلَنْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ هُدًی وَ لَنْ یُعِیدُوکُمْ فِی رَدًی فَإِنْ لَبَدُوا فَالْبُدُواإ ۱۳۰۵ وَ إِنْ نَهَضُوا فَانْهَضُوا وَ لَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا وَ لَا تَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِکُوا}}؛ نهج البلاغه خطبه ۹۷</ref>. | * [[اطاعت از اهل بیت]] [[واجب]] است و از آنجا که [[دلایل]] [[وجوب]] [[پیروی از اهل بیت]] اطلاق دارد، همۀ بایدها و نبایدهای مربوط به [[زندگی]] [[مسلمانان]] را شامل میشود و در این جهت تفاوتی میان مسایل [[عبادی]]، [[اقتصادی]] و [[سیاسی]] و [[فرهنگی]] وجود ندارد. به عنوان مثال در آیۀ [[اولی الأمر]]، [[اطاعت از اولی الأمر]] همان [[جایگاه]] و گسترهای را دارد که [[اطاعت از پیامبر]]{{صل}} دارد<ref>ر.ک. [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص۹۴.</ref>. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در این زمینه میفرماید: «به [[خاندان]] پیامبرتان بنگرید و به آنسو روید که آنان میروند و پا جای پای آنان نهید، که هیچگاه شما را از طریق [[هدایت]] [[منحرف]] نکنند و به [[هلاکت]] نسپارند. اگر نشستند، بنشینید و اگر برخاستند، برخیزید. بر آنان پیشی مگیرید که [[گمراه]] شوید و از آنان واپس نمانید که هلاک شوید»<ref>{{متن حدیث|انْظُرُوا أَهْلَ بَیْتِ نَبِیِّکُمْ فَالْزَمُوا سَمْتَهُمْ وَ اتَّبِعُوا أَثَرَهُم ْ فَلَنْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ هُدًی وَ لَنْ یُعِیدُوکُمْ فِی رَدًی فَإِنْ لَبَدُوا فَالْبُدُواإ ۱۳۰۵ وَ إِنْ نَهَضُوا فَانْهَضُوا وَ لَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا وَ لَا تَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِکُوا}}؛ نهج البلاغه خطبه ۹۷</ref>. |
نسخهٔ ۸ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۲۸
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- اين مدخل از زیرشاخههای بحث اطاعت است. "اطاعت اولی الامر" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- اطاعت اولی الامر در قرآن، اطاعت اولی الامر در حدیث | اطاعت اولی الامر در کلام اسلامی | اطاعت اولی الامر در عرفان اسلامی | مقام اطاعت
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اطاعت اولی الامر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- قرآن کریم در آیه اولی الامر خطاب به مؤمنان میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا﴾[۱] در این آیه کریمه اطاعت از اولی الامر در سیاق و ردیف اطاعت از خداوند تعالی و رسول(ص) قرار داده شده است و بدون تردید امتثال و فرمان برداری مطلق و بدون قید و شرط از دستورات خدا و رسول لازم و ضروری است بنابراین اطاعت از اولی الامر هم به صورت مطلق لازم و ضروری است[۲]. فخر رازی (م ۶۰۶) نیز ذیل آیه اولی الامر وجه ملازمه بین وجوب اطاعت مطلق و عصمت اولی الامر را تبیین میکند[۳]. و از آنجا که عصمت امر باطنی و مخفی است و راهی برای شناخت امام معصوم جز نصب الهی وجود ندارد، عدم نصب امام معصوم و عدم تنصیص و تعیین و ابلاغ، با وجوب اطاعت سازگار نیست زیرا در این صورت، وجوب اطاعت تکلیف بما لا یطلق خواهد بود که عقلاً محال است[۴].
- اطاعت، پذیرشی برخاسته از میل و رغبت درونی و تمکین قلبی است، نه تحمیل بیرونی اطاعت از اهل بیت(ع) نیز به معنای عمل به دستورات آنها با میل و رغبت درونی است.
- اطاعت از اولوالامر با اطاعت از خدا و رسولش همراه است و خدا به مؤمنان دستور داده تا از پیامبر(ص) و اولوالامر اطاعت کنند: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا﴾[۵].
- این مهم به عنوان یک حق بر گردن هر انسانی است که از امام خود اطاعت کند. از امام باقر(ع) پرسیده شد، حقّ امام بر مردم چیست؟ فرمود: حقّ امام بر مردم آن است که به سخنان او گوش فرا دهند و از او اطاعت کنند[۶][۷].
- امیرمؤمنان(ع) میفرمایند: یکی از حقوق من بر گردن شما اطاعت از من است[۸] ازاینرو، باید بدانیم که سعادت ما در پرتو گوش دادن و اطاعت کردن از خدا و اهل بیت(ع) است: ﴿سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۹].
- رسول خدا(ص) مصادیق اولیالامر را فرزندان علی و فاطمه(ع) برشمردهاند[۱۰][۱۱].
- اطاعت از اهل بیت واجب است. دلایل وجوب پیروی از اهل بیت اطلاق دارد و همه بایدها و نبایدهای مربوط به زندگی مسلمانان را شامل میشود و در این جهت تفاوتی میان مسایل عبادی، اقتصادی و سیاسی و فرهنگی وجود ندارد. به عنوان مثال در آیه اولی الأمر، اطاعت از اولی الأمر همان جایگاه و گسترهای را دارد که اطاعت از پیامبر(ص) دارد.
- اولی الأمر چنانکه بیان گردید از ویژگی عصمت برخوردارند، و این ویژگی به اهل بیت پیامبر(ص) اختصاص دارد[۱۲].
- حدیث ثقلین، دال بر وجوب پیروی از اهل بیت است، در این حدیث، نجات امت از گمراهی منوط به تمسک به کتاب خدا و اهل بیت پیامبر(ص) گردیده است، تمسّک به معنای درآویختن است، درآویختن به قرآن به شناخت دستورات قرآن و پیروی از آنهاست، همین گونه است درآویختن به اهل بیت، یعنی نخست باید دستورهای آنان را شناخت، سپس آنها را بهکار بست[۱۳].
- امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: "به خاندان پیامبرتان بنگرید و به آنسو روید که آنان میروند و پا جای پای آنان نهید، که هیچگاه شما را از طریق هدایت منحرف نکنند و به هلاکت نسپارند. اگر نشستند، بنشینید و اگر برخاستند، برخیزید. بر آنان پیشی مگیرید که گمراه شوید و از آنان واپس نمانید که هلاک شوید"[۱۴][۱۵].
- حدیث سفینه نوح نیز بر وجوب پیروی از اهل بیت دلالت میکند، زیرا در این حدیث پیامبر اکرم(ص) اهل بیت خود را به کشتی نوح تشبیه کرده است که هر کس داخل آن شد از طوفان نجات یافت و هر کس از داخل شدن در آن سرباز زد هلاک گردید، بنابراین، هر کس از اهل بیت پیامبر(ص) پیروی کند، از گمراهی نجات خواهد یافت و هر کس از پیروی از آنان سرباز زند، گمراه خواهد شد[۱۶].
- بررسی نظرات مفسران بزرگ اسلامی نشان میدهد که امر به اطاعت از اولی الامر همانند امر به اطاعت از خدا و رسول میباشد که این خود گویای چند واقعیت است:
- اطاعت از اولی الامر همانند اطاعت از خدا و رسول بدون قید و شرط واجب است. بنابراین، اوامر او در همه شئون دینی، دنیوی، سیاسی، اجتماعی و غیر آن لازمالاجرا میباشد.
- همانگونه که پیامبر(ص) بر خلاف دین و فرامین الهی، به معصیت و گناه فرمان نمیدهد، اولی الامر نیز چنین فرمانی صادر نمیکند، و حکم او، حکم خدا و رسول او میباشد. پس اگر حاکمی بر خلاف دین فرمان دهد او به یقین مصداق حقیقی اولی الامر نخواهد بود، و در نتیجه اطاعتش واجب نیست.
- همین طور که پیامبر از همه گناهان و زشتیها معصوم است، اولی الامر نیز چنیناند؛ زیرا خداوند به پیروی از اولی الامر بهطور مطلق و بدون قید و شرط فرمان داده است، و هر کس که خداوند اینگونه امر به اطاعت از او کند ضرورت دارد که از هر گونه خطا و و زشتی معصوم باشد، و الا تناقض در صدر و ذیل آیه لازم میآید. پس ثابت میگردد که اولی الامر در آیه حتماً باید معصوم باشد[۱۷].
- همانگونه که رسول از جانب خدا تعیین و نصب میشود، اولی الامر نیز باید از جانب خدا تعیین و نصب گردد. لذا جایی برای طرح این ادعا که اولی الامر باید توسط گروهی به نام "اهل حل و عقد" تعیین و معرفی شود، نیست[۱۸].
- بنابراین، روشن میشود امامت با ویژگیهای ممتاز یاد شده، همچون نبوّت، اصلی از اصول دین شمرده میشود[۱۹]
لزوم اطاعت از اولی الأمر
- قرآن کریم در کنار امر به اطاعت از خدا و پیامبر، به اطاعت از اولی الأمر (ائمه معصومین) فرمان میدهد: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾[۲۰].[۲۱] در این آیۀ کریمه اطاعت از اولی الامر در سیاق و ردیف اطاعت از خداوند متعال و رسول(ص) قرار داده شده است و بدون تردید امتثال و فرمان برداری مطلق و بدون قید و شرط از دستورات خدا و رسول لازم و ضروری است، بنابراین اطاعت از اولی الامر هم به صورت مطلق لازم و ضروری است[۲۲].[۲۳]
مصداق اولی الأمر
- درباره مصداق اولی الأمر در آیۀ شریفه بین اهل سنت و شیعه اختلاف وجود دارد. مفسّران اهل سنت اولیالامر را بر مصادیق گوناگونی مانند اصحاب پیامبر، خلفای راشدین، اهل علم و فقه، فرماندهان جنگی، والیان و حاکمان و اهل حلوعقد تطبیق کردهاند[۲۴]؛ نمونههایی از دیدگاههای بزرگان اهل سنت را دربارۀ اولی الامر عبارتند از: "اطاعت از خلیفه لازم است، اگرچه ستمگر باشد"؛ "به حکّام، بد مگویید، زیراکه ایشان اگر به نیکویی رفتار کنند، آنان راست اجر، و بر شماست شکر، و اگر به بدی رفتار کنند، بر آنان است وزر و بر شماست صبر"؛ "جمهور اهل تحقیق و اصحاب حدیث گفتهاند: خلیفه به علّت اینکه فاسق و گناهکار باشد، یا ستمگر باشد و اموال مردم را بگیرد و مردم را بکشد و حقوق را ضایع کند و حدود الهی را زیرپا بگذارد، خلع نمیشود و واجب نیست قیام علیه او، بلکه باید او را موعظه کرد"؛ اگر شخصی مسلّط، که به زور قدرت را به دست آورده است، حتّی قوانین شریعت را نداند و ظالم و فاسق و فاجر باشد. باید از او اطاعت کرد"[۲۵].[۲۶]
- امّا بیشتر مفسران شیعه، براساس مطلق و بیقید و شرط بودن امر به اطاعت از اولیالامر، لزوم عصمت اولیالامر را استفاده کرده و آن را بر امامان دوازدهگانه(ع) تطبیق دادهاند[۲۷]. فخر رازی نیز ذیل آیۀ اولی الامر وجه ملازمه بین وجوب اطاعت مطلق و عصمت اولی الامر را تبیین میکند[۲۸] و از آنجا که عصمت امر باطنی و مخفی است و راهی برای شناخت امام معصوم جز نصب الهی وجود ندارد، عدم نصب امام معصوم و عدم تنصیص و تعیین و ابلاغ، با وجوب اطاعت سازگار نیست زیرا در این صورت، وجوب اطاعت تکلیف بما لا یطلق خواهد بود که عقلاً محال است[۲۹].
قلمرو اطاعت از اولی الأمر
- اطاعت از اهل بیت واجب است و از آنجا که دلایل وجوب پیروی از اهل بیت اطلاق دارد، همۀ بایدها و نبایدهای مربوط به زندگی مسلمانان را شامل میشود و در این جهت تفاوتی میان مسایل عبادی، اقتصادی و سیاسی و فرهنگی وجود ندارد. به عنوان مثال در آیۀ اولی الأمر، اطاعت از اولی الأمر همان جایگاه و گسترهای را دارد که اطاعت از پیامبر(ص) دارد[۳۰]. امیرالمؤمنین(ع) در این زمینه میفرماید: «به خاندان پیامبرتان بنگرید و به آنسو روید که آنان میروند و پا جای پای آنان نهید، که هیچگاه شما را از طریق هدایت منحرف نکنند و به هلاکت نسپارند. اگر نشستند، بنشینید و اگر برخاستند، برخیزید. بر آنان پیشی مگیرید که گمراه شوید و از آنان واپس نمانید که هلاک شوید»[۳۱].
- البته کسانی هم که اولیالامر را خصوص معصوم نمیدانند، بر این معنا تأکید میورزند که اطاعت از امیران و رهبران سیاسی جامعه اطاعت مطلق نیست، بلکه تا زمانی است که فرمانروایی آنها بر اساس مصالح عمومی اجتماعی بوده و عصیان و تخطّی از اوامر الهی نباشد[۳۲]. در روایات نیز نقل شده که اطاعت، در معروف است و در فرمان به معصیت روا نیست[۳۳]. از امیرمؤمنان(ع) نقل شده است که امام حق باید بر اساس عدل حکمرانی کند و امانتدار باشد و در این صورت است که مردم باید از او فرمانبرداری کنند[۳۴]، پس نظام سیاسی حاکم بر جامعه در صورتی مشروعیت دارد و میتواند الزام سیاسی کند که در مقام اجرا و تنفیذ حکمِ نازل شده از سوی خداوند باشد و طبق قوانین شرعی حکم کند و چنانچه التزام سیاسی جامعه از نظام، موجب معصیت الهی باشد باید ترک گردد[۳۵]؛ چنانچه در روایتی آمده است: «کسی که از مخلوق در معصیت الهی پیروی کند، دین ندارد»[۳۶].[۳۷]
جستارهای وابسته
- آیه اطاعت
- اطاعت خدا
- توحید در اطاعت
- اطاعت پیامبر
- اطاعت پیامبر خاتم
- اطاعت از اولی الامر
- اطاعت امام
- وجوب طاعت امام
- بیعت اطاعت
- مقام مطیعان
- مقام افتراض طاعت
- اطاعت از اوصیای انبیا
- اطاعت انبیا در افعال
- اطاعت انبیا در اقوال
- اطاعت سلطان عادل
- اطاعت ولی فقیه
- اطاعت مخلوق در معصیت خالق
- طاعت غیر افضل
- استثقال طاعت
- تنعم به طاعت
- اطاعت از حاکم جائر
- اطاعت از ابوین
- اطاعت از زوج
- اطاعت از نماینده ولی فقیه
- اطاعت در عبادات
- اطاعت در غیر عبادات
- تأسی
- تمکین
- امتثال
- تسلیم
- انقیاد
- اتباع
- قصد قربت در عبادت
منابع
پانویس
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ ر.ک: تفسیر المیزان، ج ۵، ص ۳۹۰.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۱۱۳.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۲۵-۱۲۹
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ «مَا حَقُّ الْإِمَامِ عَلَى النَّاسِ قَالَ حَقُّهُ عَلَيْهِمْ أَنْ يَسْمَعُوا لَهُ وَ يُطِيعُوا»؛ کافی، ج۱، ص۴۰۵.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۷.
- ↑ « وَ أَمَّا حَقِّي عَلَيْكُمْ... وَ الطَّاعَةُ حِينَ آمُرُكُم»؛ بحارالأنوار، ج۳۴، ص۴۸.
- ↑ «شنیدیم و فرمان بردیم و آنانند که رستگارند» سوره نور، آیه ۵۱.
- ↑ «قَالَ فِي قَوْلِ اللَّهِ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ قَالَ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ»؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۲۸۶.
- ↑ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۸.
- ↑ ر.ک. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ج۱، ص۹۴.
- ↑ ر.ک. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ج۱، ص۹۴.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۹۶
- ↑ ر.ک. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۵.
- ↑ ر.ک. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ج۱، ص۹۴.
- ↑ اقتباس از تفسیر کبیر، فخر رازی، ج۱۰، ص۱۴۳ - ۱۴۴؛ تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، ج۴، ص۳۹۱-۳۹۳.
- ↑ ر.ک: المیزان، ج۴، ص۳۹۶ - ۴۰۰.
- ↑ ابراهیمزاده آملی، عبدالله، امامت و رهبری، ص:۸۱-۸۲.
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۸۲؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۲۵-۱۲۹؛ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۷؛ جعفرپیشه فرد، مصطفی، اطاعت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.
- ↑ تفسیر المیزان، ج ۵، ص ۳۹۰.
- ↑ ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۲۵-۱۲۹
- ↑ جامعالبیان، مج۴، ج۵، ص۲۰۴ـ۲۰۸؛ التفسیرالکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴ـ۱۴۵.
- ↑ حماسۀ غدیر، محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.
- ↑ ر.ک. جعفرپیشه فرد، مصطفی، اطاعت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۵۲۷ – ۵۳۵.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج ۱۰، ص ۱۱۳.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۲۵-۱۲۹
- ↑ ر.ک. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص۹۴.
- ↑ «انْظُرُوا أَهْلَ بَیْتِ نَبِیِّکُمْ فَالْزَمُوا سَمْتَهُمْ وَ اتَّبِعُوا أَثَرَهُم ْ فَلَنْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ هُدًی وَ لَنْ یُعِیدُوکُمْ فِی رَدًی فَإِنْ لَبَدُوا فَالْبُدُواإ ۱۳۰۵ وَ إِنْ نَهَضُوا فَانْهَضُوا وَ لَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا وَ لَا تَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِکُوا»؛ نهج البلاغه خطبه ۹۷
- ↑ جامع البیان، مج۴، ج۵، ص۲۰۸.
- ↑ صحیح البخاری، ج۸، ص۱۳۴؛ صحیح مسلم، ج۶، ص۵۲۵ـ۵۲۶.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۴۳؛ التحریر والتنویر، ج۵، ص۹۶.
- ↑ تفسیرالمنار، ج۵، ص۲۷۶ـ۲۷۷؛ ج۸، ص۳۰۸.
- ↑ «لَا دِینَ لِمَنْ دَانَ بِطَاعَةِ الْمَخْلُوقِ فِی مَعْصِیَةِ الْخَالِق"؛ بحارالانوار، ج۷۰، ص۳۹۲.
- ↑ ر.ک: جعفرپیشه فرد، مصطفی، اطاعت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.