امام در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۴۰: خط ۴۰:
::::::«واژه [[امام]] در لغت به چند معنا استعمال می‌شود، از جمله: [[مقتدا]]<ref>تاج العروس، ج۸، ص۱۹۳؛ طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۰۸ (الامام: الذی یقتدی به).</ref>، [[راه]] روشن و وسیع<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۲۴؛ العین ج۸، ص۴۲۸؛ جوهری، الصحاح، ج۵، ص۱۸۶۵ (الامام: الطریق الواسع). </ref>، [[قرآن]]<ref>لسان العرب، ج۱۲، ص۲۴؛ العین ج۸، ص۴۲۸؛ الصحاح، ج۵، ص۱۸۶۶ (الامام: القرآن). </ref>، [[نبی]] و [[خلیفه]]<ref>تاج العروس، ج۸، ص۱۹۳؛ لسان العرب، ج۱۲، ص۲۵؛ العین، ج۸، ص۴۲۸ (الامام: النبی والخلیفه).</ref>، زیربنای ساختمان یا خطی که برای ساختن ساختمان کشیده می‌شود<ref>تاج العروس، ج۸، ص۱۹۳ (الامام: الخیط (الذی یمد علی البنا فیبنی علیه)).</ref>، [[وکیل]] و پیش‌کار<ref>لسان العرب، ج۱۲، ص۲۵؛ تاج العروس، ج۸، ص۱۹۳ (امام کل شیء قیمة و المصلح له). </ref>.
::::::«واژه [[امام]] در لغت به چند معنا استعمال می‌شود، از جمله: [[مقتدا]]<ref>تاج العروس، ج۸، ص۱۹۳؛ طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۰۸ (الامام: الذی یقتدی به).</ref>، [[راه]] روشن و وسیع<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۲۴؛ العین ج۸، ص۴۲۸؛ جوهری، الصحاح، ج۵، ص۱۸۶۵ (الامام: الطریق الواسع). </ref>، [[قرآن]]<ref>لسان العرب، ج۱۲، ص۲۴؛ العین ج۸، ص۴۲۸؛ الصحاح، ج۵، ص۱۸۶۶ (الامام: القرآن). </ref>، [[نبی]] و [[خلیفه]]<ref>تاج العروس، ج۸، ص۱۹۳؛ لسان العرب، ج۱۲، ص۲۵؛ العین، ج۸، ص۴۲۸ (الامام: النبی والخلیفه).</ref>، زیربنای ساختمان یا خطی که برای ساختن ساختمان کشیده می‌شود<ref>تاج العروس، ج۸، ص۱۹۳ (الامام: الخیط (الذی یمد علی البنا فیبنی علیه)).</ref>، [[وکیل]] و پیش‌کار<ref>لسان العرب، ج۱۲، ص۲۵؛ تاج العروس، ج۸، ص۱۹۳ (امام کل شیء قیمة و المصلح له). </ref>.
::::::امام، صفت مشبهه از ماده "اَمّ، یاُمُّ" و جمع آن [[ائمه]] یا [[ایمه]] است<ref>لسان العرب، ج۱۲، ص۲۴-۲۶؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۱۰۸؛ تاج العروس، ج۸، ص۱۹۳؛ فیروزآبادی، قاموس المحیط، ج۴، ص۷۷.</ref>. [[اهل]] لغت امام را در تمام مواردی که برای آن مصداق ذکر کرده‌اند به معنای مقتدا، پیشرو و کسی و چیزی معنا کرده‌اند که در جلو قرار دارد یا مورد اقتدای غیر است و جهت را معین می‌کند. قرآن نیز از آن جایی که مورد اقتدای همه [[مسلمین]] می‌باشد، به امام معروف است و اینکه به [[پیامبر اکرم]] و خلفای آن [[حضرت]] و رؤسای [[قوم]]، امام گفته می‌شود به جهت اقتدای [[اقوام]] و [[ملت‌ها]] از آنهاست.
::::::امام، صفت مشبهه از ماده "اَمّ، یاُمُّ" و جمع آن [[ائمه]] یا [[ایمه]] است<ref>لسان العرب، ج۱۲، ص۲۴-۲۶؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۱۰۸؛ تاج العروس، ج۸، ص۱۹۳؛ فیروزآبادی، قاموس المحیط، ج۴، ص۷۷.</ref>. [[اهل]] لغت امام را در تمام مواردی که برای آن مصداق ذکر کرده‌اند به معنای مقتدا، پیشرو و کسی و چیزی معنا کرده‌اند که در جلو قرار دارد یا مورد اقتدای غیر است و جهت را معین می‌کند. قرآن نیز از آن جایی که مورد اقتدای همه [[مسلمین]] می‌باشد، به امام معروف است و اینکه به [[پیامبر اکرم]] و خلفای آن [[حضرت]] و رؤسای [[قوم]]، امام گفته می‌شود به جهت اقتدای [[اقوام]] و [[ملت‌ها]] از آنهاست.
::::::مراد ما از امام در موضوع مورد بحث، معنای عام لغوی نیست، بلکه مراد، خلیفه [[رسول اکرم]] است که [[ریاست]] عام [[دینی]] [[مردم]] را به عهده دارد و از جانب [[خداوند تعالی]] [[منصوب]] و [[واجب‌الاطاعه]] است»<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۲۵.</ref>.
::::::مراد ما از امام در موضوع مورد بحث، معنای عام لغوی نیست، بلکه مراد، خلیفه [[رسول اکرم]] است که [[ریاست]] عام [[دینی]] [[مردم]] را به عهده دارد و از جانب [[خداوند تعالی]] [[منصوب]] و [[واجب‌الاطاعه]] است»<ref>[[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]] ص ۲۵.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}



نسخهٔ ‏۲۱ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۰۹

الگو:پرسش غیرنهایی

امام در لغت و اصطلاح به چه معناست؟
موضوع اصلیبانک جمع پرسش و پاسخ امامت
مدخل اصلیامامت

الگو:شاخه امام در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث امامت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

عبدالمجید زهادت
حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت در کتاب «معارف و عقاید ۵ ج۱» در این‌باره گفته‌ است:
فراهیدی در معنای امام می‌گوید: هرکه به او اقتدا شود و در کارها جلو قرار داده شود او پیشوا و امام است و پیامبر اسلام(ص) پیشوای همه پیشوایان است، خلیفه پیشوای مردم است و قرآن پیشوای مسلمانان است و مصحفی که در مساجد قرار داده می‌شود (برای نشان دادن جهت قبله) امام نامیده می‌شود. امام- در اصل لغت- همان سرمشق کودک است که هر روز آن را یاد می‌گیرد. ابن فارس (م ۳۵۹) و ابن سیده (م ۴۵۸) شبیه همین تعریف را ارائه کرده‌اند[۱].
راغب در مفردات می‌گوید: امام پیشوائی است که به او اقتدا می‌شود خواه انسان باشد که به سخن و رفتارش اقتدا شود و خواه کتاب و نوشته باشد یا غیر از این، خواه بر حق باشد یا باطل[۲]
در قرآن کریم کلمۀ "امام" و "ائمه" دوازده مورد بکار رفته است که در همه موارد بمعنی مقتدا و پیشواست مانند این آیات: ﴿قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا[۳]. ﴿وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا[۴]. ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا[۵]. ﴿يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ[۶]. ﴿فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ[۷]. ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ[۸]. ﴿وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً[۹]. ﴿وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُبِينٍ[۱۰]. در این آیات شریفه کلمه امام به معنای پیشوا و مقتداست اعم از این که این پیشوا انسان باشد یا غیرانسان مانند کتاب و جاده و طریق و اعم از اینکه امام بر حق باشد یا بر باطل. در آیه ﴿وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ[۱۱] هم تبعیت و تسلیم خلق در برابر قضاهای مبین و حتمی الهی لحاظ شده است و لذا خلق تابع و مقدرات مقتدا هستند و نوعی اقتدا و ایتمام و پیروی کردن در نظر گرفته شده است[۱۲].
در تعریف امامت لحاظ کرده و این مفهوم را با الفاظ گوناگون مطرح نموده‌اند. خواجه طوسی در رساله الامامه می‌گوید: الْمَسْأَلَةُ الاولى مَا الامام؟ الامامُ هُوَ الانسانُ الَّذِي لَهُ الرِّئَاسَةَ الْعَامَّةَِ فِي الدِّينِ وَ الدُّنْيَا بالأصالة فِي دَارِ التَّكْلِيفِ[۱۳].
علامه حلی در باب حادی عشر امامت را اینگونه تعریف کرده است: الْإِمَامَةُ رئاسة عَامَّةً فِى أُمُورِ الدِّينِ وَ الدُّنْيَا لِشَخْصٍ مِنِ الْأَشْخَاصِ نِيَابَةً عَنِ النَّبِيِّ [۱۴]. دیگر دانشمندان امامیه مانند محقق حلی[۱۵] و ابن میثم بحرانی[۱۶] همین تعریف را پذیرفته و یا تکمله‌ای بر آن افزوده‌اند[۱۷].
بین متکلمان اهل سنت مانند ماوردی [۱۸]، و امام الحرمین جوینی[۱۹]، آمدی[۲۰] قاضی عضد ایجی[۲۱]، تفتازانی[۲۲]، ابن خلدون[۲۳]، جرجانی در کتاب تعریفات[۲۴] و سیوطی در معجم مقالید العلوم[۲۵] در تعریف فوق با امامیه وحدت نظر وجود دارد»[۲۶].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

  1. امامت چیست؟ (پرسش)
  2. امامت در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)
  3. امامت در قرآن و حدیث به چه معنا به کار رفته است؟ (پرسش)
  4. قرآن در مورد امامت چه آیاتی دارد؟ (پرسش)
  5. چه احادیثی در مورد امامت وجود دارد؟ (پرسش)
  6. امام کیست؟ (پرسش)
  7. امام در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش)
  8. امام در قرآن و حدیث به چه معنا به کار رفته است؟ (پرسش)
  9. قرآن در مورد امام چه آیاتی دارد؟ (پرسش)
  10. چه احادیثی در مورد امام وجود دارد؟ (پرسش)
  11. امامت چه کاربردهایی دارد؟ (پرسش)
  12. بحث از امامت چه اهمیت یا ضرورتی دارد؟ (پرسش)
  13. دیدگاه‌های مذاهب اسلامی در باره امامت چیست؟ (پرسش)
  14. موارد اختلافی امامیه و اهل سنت در مورد امامت چیست؟ (پرسش)
  15. نظر امامیه در مورد تعیین تکلیف بر خداوند بر وجوب امامت چیست؟ (پرسش)
  16. آیا وجوب تعیین امام بدعت‌آمیز است؟ (پرسش)
  17. آیا کلامی‌انگاری امامت بدعت‌آمیز است؟ (پرسش)
  18. آیا مخالفان امامت کافراند؟ (پرسش)
  19. آیا امامت موروثی است؟ (پرسش)
  20. آیا امامت از دوران کودکی امکان‌پذیر است؟ (پرسش)
  21. آیا مقام امامت بر مقام نبوت برتری دارد؟ (پرسش)
  22. آیا امامان شیعه بر دیگر پیامبران برتری دارند؟ (پرسش)
  23. آیا می‌توان به مقام امامت بدون مقام نبوت رسید؟ (پرسش)
  24. آیا امامت با دموکراسی ناسازگار است؟ (پرسش)
  25. آیا غیبت امام با فلسفه ضرورت امامت ناسازگار است؟ (پرسش)
  26. آیا امامت با اصل خاتمیت ناسازگار است؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع امامت

پانویس

  1. کتاب العین، ج ۸، ص ۴۲۹ و معجم مقاییس الغة، ج ۱ ص۲۸ و الحکم و المحیط الاعظم، ج ۱۰، ص ۵۷۲.
  2. وَ الْإِمَامُ المؤتم بِهِ إِنْسَاناً كَأَنَّ يَقْتَدِي بِقَوْلِهِ أَوْ فَعَلَهُ، أَوْ كِتَاباً أَوْ غَيْرِ ذَلِكَ مُحِقّاً كَانَ أَوْ مُبْطِلًا؛ مفردات غریب القرآن، ص ۲۰.
  3. «من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  4. «و ما را پیشوای پرهیزگاران کن» سوره فرقان، آیه ۷۴.
  5. «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
  6. «روزی که هر دسته‌ای را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم» سوره اسراء، آیه ۷۱.
  7. «با پیشگامان کفر که به هیچ پیمانی پایبند نیستند کارزار کنید باشد که باز ایستند» سوره توبه، آیه ۱۲.
  8. «و آنان را (به کیفر کفرشان) پیشوایانی کردیمکه (مردم را) به سوی آتش دوزخ فرا می‌خوانند» سوره قصص، آیه ۴۱.
  9. «و کتاب موسی به پیشوایی و بخشایش پیش از او بوده است» سوره هود، آیه ۱۷.
  10. «و (نشانه‌های) آن دو شهر (لوط و ایکه) بر سر راهی آشکار است» سوره حجر، آیه ۷۹.
  11. «و هر چیزی را در نوشته‌ای روشن بر شمرده‌ایم» سوره یس، آیه ۱۲.
  12. تفسیر المیزان، ج ۱۷، ص ۶۷ وَ لَعَلَّ الْعِنَايَةَ فِي تَسْمِيَتِهِ إِمَاماً مُبِيناً أَنَّهُ لِاشْتِمَالِهِ عَلَى الْقَضَاءِ الْمَحْتُومِ متبوعٍ لِلْخَلْقِ مقتدى لَهُمْ.
  13. تلخیص المحصل المعروف بنقد المحصل، ص ۴۲۶.
  14. الباب الحادِ عشر، ص ۱۰.
  15. المسلک فی اصول الدین، ص ۱۸۷ و، ص ۳۶.
  16. النجاة فی القیامة فی تحقیق امرالامامة، ص ۴۱.
  17. برای آگاهی بیشتر ر.ک: امامت پژوهی، ص ۴۰ و نجارزادگان، بررسی تطبیقی معناشناسی امام و مقام امامت از دیدگاه فریقین.
  18. الاحکام السلطانیة و الولایات الدینیة، ص ۱۳.
  19. .غیاث الامام و التیات الظلم، ص ۱۵.
  20. ابکار الافکار فی اصول الدین، ج ۳، ص ۴۱۶.
  21. المواقف فی علم الکلام، ص ۳۹۵.
  22. شرح المقاصد، ج ۳، ص ۴۶۹.
  23. تاریخ ابن خلدون، ج ۱، ص ۱۹۱.
  24. التعریفات، ص ۵۳.
  25. معجم مقالید العلوم، ج ۱، ص ۷۵.
  26. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۱، ص25 - 27.
  27. تاج العروس، ج۸، ص۱۹۳؛ طریحی، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۰۸ (الامام: الذی یقتدی به).
  28. ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۲۴؛ العین ج۸، ص۴۲۸؛ جوهری، الصحاح، ج۵، ص۱۸۶۵ (الامام: الطریق الواسع).
  29. لسان العرب، ج۱۲، ص۲۴؛ العین ج۸، ص۴۲۸؛ الصحاح، ج۵، ص۱۸۶۶ (الامام: القرآن).
  30. تاج العروس، ج۸، ص۱۹۳؛ لسان العرب، ج۱۲، ص۲۵؛ العین، ج۸، ص۴۲۸ (الامام: النبی والخلیفه).
  31. تاج العروس، ج۸، ص۱۹۳ (الامام: الخیط (الذی یمد علی البنا فیبنی علیه)).
  32. لسان العرب، ج۱۲، ص۲۵؛ تاج العروس، ج۸، ص۱۹۳ (امام کل شیء قیمة و المصلح له).
  33. لسان العرب، ج۱۲، ص۲۴-۲۶؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۱۰۸؛ تاج العروس، ج۸، ص۱۹۳؛ فیروزآبادی، قاموس المحیط، ج۴، ص۷۷.
  34. صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی ص ۲۵.