ولادت امام مهدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۹۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۰ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = امام مهدی | عنوان مدخل  = ولادت امام مهدی | مداخل مرتبط = [[ولادت امام مهدی در کلام اسلامی]] - [[ولادت امام مهدی در معارف مهدوی]] - [[ولادت امام مهدی از دیدگاه اهل سنت]] | پرسش مرتبط  = امام مهدی (پرسش)}}
{{مهدویت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون [[امام مهدی]]{{ع}} است. "'''[[امام مهدی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[امام مهدی در قرآن]] | [[امام مهدی در حدیث]] | [[امام مهدی در کلام اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امام مهدی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
از حوادث مهم در [[تاریخ]] [[بشر]]، '''ولادت [[حضرت مهدی]] {{ع}}'''‏ است که از مسلمات [[تاریخ]] به شمار می‌‏آید و [[امامان]] {{ع}}، دانشمندان و تاریخ‌نویسان آن را یک واقعیت دانسته‌‏اند. ایشان در [[نیمه شعبان]] سال ۲۵۵ هجری قمری در [[شهر]] [[سامرا]] متولد شدند.
*از حوادث مهم در [[تاریخ]] [[بشر]]، ولادت آخرین [[ذخیره الهی]] و [[موعود]] امت‏ها، [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ است.
*ولادت آن حضرت، از مسلمات [[تاریخ]] به شمار می‌‏آید. نه فقط [[امامان]]{{عم}}، [[دانشمندان]] و تاریخ‌نویسان [[شیعه]] به این مهم اشاره کرده‏‌اند؛ بلکه مورخان و محدثانی چند از [[اهل سنت]] نیز به این حادثه بزرگ تصریح نموده، آن را یک واقعیت دانسته‌‏اند.
*[[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏، ولادت شگفت‌‏آوری داشته و این، برای بسیاری سؤال انگیز بوده است؛ از این‌‏رو، ترسیم و تصویر مقدمات ولادت و برخورد [[مخالفان]] و [[دشمنان]] [[اهل بیت]]{{عم}} برابر این پدیده، ضروری می‏‌نماید.
*جریان [[امامت]] [[پیشوایان]] [[معصوم]]{{هم}}، پس از [[رسول خدا]]{{صل}} فراز و فرودهای فراوانی پیدا کرد. [[امامان]]{{عم}}، با حفظ راهبرد کلی و خطوط اساسی [[امامت]]، در رابطه با حفظ [[مکتب]] و ارزش‏های آن، روش‏های گوناگونی را در برابر [[ستمگران]]، در پیش گرفتند. این فراز و نشیب‌‏ها، تا زمان [[امامت]] [[علی بن موسی الرضا]]{{ع}}، ادامه داشت و [[امامان]]{{عم}} تا آن زمان، هریک به تناسب زمان و مکان و ارزیابی شرایط [[سیاسی]] و اجتماعی، موضعی ویژه برمی‏‌گزیدند. پس از [[امام رضا]]{{ع}}، جریان [[امامت]] شکل دیگری یافت. [[امام جواد]]، [[امام هادی]] و [[امام عسکری]]{{عم}}، در برابر دستگاه [[حاکم]] و [[خلفای عباسی]] موضعی یگانه برگزیدند<ref>  جمعی از نویسندگان، چشم‏به‏راه مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۳۱۸</ref>.
*پس از این‏که دو قرن و اندی از [[هجرت]] [[پیامبر]]{{صل}} سپری شد و [[امامت]] به آنان رسید، اندک ‏اندک میان حکومت‌گران [[مسلمین]] در مرکز [[خلافت]]، نگرانی‏هایی عمیق [[جان]] گرفت. این نگرانی‏ها مربوط به [[اخبار]] و [[احادیث]] بسیاری بود که در آن‏ها اشاره شده از [[امام عسکری]]{{ع}} فرزندی تولد خواهد یافت که بر هم زننده اساس حکومت‏‌ها است. از این رو بر فشارها و سخت‏گیری‌‏ها بر [[امام حسن عسکری]]{{ع}} افزوده شد؛ تا شاید با نابودی ایشان، از تولد [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} و تداوم [[امامت]] جلوگیری شود. اما بر خلاف برنامه‌ریزی‏‌ها و پیشگیری‌‏های دقیق و پی‏درپی [[دشمنان]]، مقدمات ولادت [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ آماده شد و توطئه‌‏های [[ستمگران]]، راه به جایی [[نبرد]]، بدین علت دورانی که آن حضرت در شکم مادر بزرگوار خود بود و سپس تولدش، همه و همه، از [[مردم]] [[پنهان]] بود و جز چند تن از نزدیکان، شاگردان و [[اصحاب خاص]] [[امام عسکری]]{{ع}}، کسی او را پس از ولادت نمی‌‏دید. آنان نیز [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} را گاه ‏گاه می‌‏دیدند؛ نه پیوسته و به صورت عادی<ref>محمد رضا حکیمی، خورشید مغرب، ص ۲۱- ۲۲</ref>.
*درباره چگونگی ولادت [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ ایشان مشهورترین نظر، سخنان ارزشمند بانوی بزرگوار، [[حضرت حکیمه]]{{س}} عمه [[امام عسکری]]{{ع}} است. [[شیخ صدوق]]، این حادثه بزرگ را از زبان او در روایتی مفصل یاد کرده است<ref>  [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، باب ۴۲، ح ۱؛ همچنین ر. ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۳۸؛ اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۴۴۹</ref>.
==پنهانی بودن ولادت‏==
*یکی از ویژگی‏‌های ولادت [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏، [[پنهان]] بودن آن است که در سخنان [[معصومان]]{{عم}} نیز با تعبیرهای متفاوت مورد اشاره قرار گرفته است. [[امام سجاد]]{{ع}} فرمود: "در [[قائم]] ما سنت‌‏هایی از [[پیامبران]] وجود دارد: ... و سنتی از [[ابراهیم]] ... و اما از [[ابراهیم]] پنهانی ولادت و کناره‏‌گیری از [[مردم]] .... "<ref> {{عربی|" فِي‏ الْقَائِمِ‏ مِنَّا سُنَنٌ‏ مِنْ‏ سُنَنِ‏ الْأَنْبِيَاءِ {{عم}}... وَ سُنَّةٌ مِنْ إِبْرَاهِيمَ ... ِ وَ أَمَّا مِنْ إِبْرَاهِيمَ فَخَفَاءُ الْوِلَادَةِ وَ اعْتِزَالُ النَّاسِ ...‏‏‏ "}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۵۶۷</ref>
*[[امام صادق]]{{ع}} نیز فرمود: "ولادت [[صاحب الامر]] بر این خلق پوشیده است تا چون [[ظهور]] کند، [[بیعت]] کسی بر گردنش نباشد<ref> {{عربی|" صَاحِبُ‏ هَذَا الْأَمْرِ تَعْمَى‏ وِلَادَتُهُ‏ عَلَى‏ هَذَا الْخَلْقِ‏ لِئَلَّا يَكُونَ‏ لِأَحَدٍ فِي‏ عُنُقِهِ‏ بَيْعَةٌ إِذَا خَرَجَ‏"}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۷۹، ح ۱.</ref>.
==فلسفه مخفی بودن ولادت==
*مهم‏ترین [[فلسفه غیبت]] در [[امان]] ماندن آن حضرت از خطر نابودی است. به این بیان که [[خداوند متعال]]، می‌‏دانست اگر [[امامان]] پیشین ظاهر شوند، از کشته شدن در [[امان]] خواهند بود؛ بر خلاف [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} که اگر ظاهر شود، کشته خواهد شد. اگر یکی از پدران [[مهدی]] کشته می‌‏شد، [[حکمت]] و [[تدبیر]] الهی اقتضا می‏‌کرد دیگری به جای او [[نصب]] شود؛ ولی اگر [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} کشته شود، [[مصلحت]] و [[تدبیر امور]] [[انسان‌‏ها]] اقتضا نمی‏‌کرد که [[امام]] دیگری به جای او [[نصب]] گردد.
*[[ابو بصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] کرده است که فرمود: "ولادت [[امام مهدی|صاحب الامر]] بر این [[مردم]] [[نهان]] است، تا چون [[خروج]] کند، [[بیعت]] هیچ‏کس بر گردنش نباشد و [[خدای تعالی]] امر وی را در یک شب به سامان رساند"<ref>{{عربی|" صَاحِبُ‏ هَذَا الْأَمْرِ تَغِيبُ‏ وِلَادَتُهُ‏ عَنْ‏ هَذَا الْخَلْقِ‏ لِئَلَّا يَكُونَ‏ لِأَحَدٍ فِي‏ عُنُقِهِ‏ بَيْعَةٌ إِذَا خَرَجَ‏ وَ يُصْلِحُ‏ اللَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ أَمْرَهُ‏ فِي‏ لَيْلَةٍ‏"}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۸۰، باب ۴۴، ح ۵.</ref>.
*[[مخفی بودن ولادت]]، درباره برخی از بزرگان [[نقل]] شده است که می‏‌توان از آن جمله به ولادت مخفیانه [[حضرت ابراهیم|ابراهیم خلیل]]{{ع}} از [[ترس]] کشته شدن به دست [[پادشاه]] زمانش و نیز به ولادت پنهانی [[حضرت موسی|موسی بن عمران]]{{ع}} از [[ترس]] کشته شدن به دست [[فرعون]] اشاره کرد.
*به همین جهت [[شیخ طوسی]]، ولادت پنهانی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} را امری عادی و معمولی دانسته، می‌‏نویسد: "این نخستین و آخرین حادثه نبوده و در طول [[تاریخ]] بشری، نمونه‌‏های فراوان داشته است"<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۷۷، ح ۱۰۵</ref>. این [[حقیقت]] را [[صاحب]] [[منتخب الاثر]] نیز به تفصیل بیان کرده است<ref>  لطف اللّه صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص ۳۵۳</ref><ref>[[سلیمیان، خدامراد|خدامراد سلیمیان]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۴۶۹، ۴۷۰.</ref>
*«از [[روایات]] استفاده می‌شود، مهم‌ترین [[فلسفه غیبت]] "مصون ماندن ایشان از خطر نابودی" است. به این بیان که [[خداوند متعال]] می‌دانست اگر [[امامان]] پیشین ظاهر شوند، از کشته شدن در [[امان]] خواهند بود؛ برخلاف [[مهدی]]{{ع}} که اگر ظاهر شود، کشته خواهد شد. اگر یکی از [[پدران]] [[مهدی]] کشته می‌شد، [[حکمت]] و [[تدبیر]] [[الهی]] اقتضا می‌کرد، دیگری به جای او [[نصب]] گردد؛ ولی اگر [[مهدی]]{{ع}} کشته شود، [[مصلحت]] و [[تدبیر امور]] [[انسان‌ها]] اقتضا نمی‌کرد که، [[امام]] دیگری به جای او [[نصب]] گردد. [[ابو بصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] کرده است: "[[صاحب هذا الامر]] تغیب ولادته عن هذا الخلق لئلا یکون لاحد فی عنقه بیعة إذا خرج و یصلح [[الله]] عز و جل أمره فی لیلة"<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۸۰، باب ۴۴، ح ۵.</ref>؛ "ولادت [[صاحب الامر]] بر این [[مردم]] [[نهان]] است تا چون [[خروج]] کند، [[بیعت]] هیچ‌کس بر گردنش نباشد و [[خدای تعالی]] امر وی را در یک شب به سامان رساند". [[مخفی بودن ولادت]]، درباره برخی از بزرگان [[نقل]] شده که می‌توان از آن جمله به ولادت مخفیانه [[ابراهیم خلیل]]{{ع}} از [[ترس]] کشته شدن به دست [[پادشاه]] زمانش و نیز به ولادت پنهانی [[موسی بن عمران]]{{ع}} از [[ترس]] کشته شدن به دست [[فرعون]] اشاره کرد. به همین جهت [[شیخ طوسی]]، ولادت پنهانی [[حضرت مهدی]]{{ع}} را امری عادی و معمولی دانسته، می‌نویسد: "این نخستین و آخرین حادثه نبوده و در طول [[تاریخ]] بشری، نمونه‌های فراوان داشته است"<ref>محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبة، ص ۷۷، ح ۱۰۵.</ref>. این [[حقیقت]] را [[صاحب]] [[منتخب الاثر]] این‌گونه بیان کرده است: "[[راز]] مخفی نگه داشتن ولادت [[مهدی]]{{ع}} این بود: خلفای [[بنی عباس]]، از طریق روایاتی که [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه طاهرین]]{{عم}} [[نقل]] شده بود، می‌دانستند [[دوازدهمین امام]]، همان [[مهدی]] است که [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] می‌کند و دژهای [[گمراهی]] و [[فساد]] را درهم می‌کوبد. [[دولت]] [[جباران]] را سرنگون می‌سازد و [[طاغوت]] را به [[قتل]] می‌رساند و خود، [[امیر]] [[مشرق]] و [[مغرب]] [[جهان]] می‌شود. چون این امر را می‌دانستند، درصدد برآمدند تا این [[نور]] را خاموش کنند و او را به [[قتل]] رسانند. ازاین‌رو، جاسوسان و مراقبانی چند گماشتند؛ حتی قابله‌هایی را [[مأمور]] کردند تا داخل منزل [[امام عسکری]]{{ع}} را زیر نظر بگیرند. لیکن [[خداوند]]، در هرحال، [[نور]] [[هدایت]] را پاینده خواهد داشت. این بود که [[خدا]] به [[اراده]] خویش، دوران بارداری [[مادر]] او را [[پنهان]] ساخت. مورخان گفته‌اند: [[معتمد]] [[عباسی]] به قابله‌ها امر کرده بود تا وقت و بی‌وقت، سرزده، وارد خانه [[سادات]] شوند- به ویژه خانه [[امام حسن عسکری]]{{ع}}- و در درون خانه بگردند و تفتیش کنند و از حال [[همسر]] او باخبر گردند و گزارش دهند. اما آنان از هیچ چیز [[آگاه]] نگشتند. [[خداوند]] درباره [[حضرت مهدی]]{{ع}}، همان کار را کرد که درباره [[موسی]]{{ع}} کرد؛ چنان‌که [[دشمنان]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} نیز، همان روش فرعونی و [[سیاست]] فرعونی را دنبال کردند. [[فرعون]] دانست که زوال [[سلطنت]] او به دست مردی از [[بنی اسرائیل]] خواهد بود. این بود که بازرسانی گماشت تا [[زنان]] حامله [[بنی اسراییل]] را زیر نظر گیرند و کودکانی را که متولد می‌شوند، تحت [[مراقبت]] شدید قرار دهند و اگر [[کودک]] پسر بود، او را بکشند. بدین‌گونه [[کودکان]] بسیاری را کشتند تا [[موسی]] پدید نیاید. چنان‌که در [[قرآن کریم]] ذکر شده است‌<ref>اعراف، آیه ۱۴.</ref> و با این همه [[خدای متعال]]، [[پیامبر]] خود [[موسی]]{{ع}} را حفظ کرد و ولادت او را مخفی داشت. سپس به [[مادر موسی]] امر فرمود: تا او را در صندوقی گذارد و به [[نیل]] سپارد<ref>قصص، آیه ۷.</ref>. در [[احادیث]] بسیاری آمده است: [[حضرت مهدی]]{{ع}} شباهت‌هایی به [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و [[حضرت موسی]]{{ع}} دارد"<ref>لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص ۳۵۳.</ref>»<ref>[[سلیمیان، خدامراد|خدامراد سلیمیان]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج‌۱، ص۱۸۳، ۱۸۴.</ref>.


==[[اثبات ولادت امام مهدی]]{{ع}}‏‏==
== ولادت پنهان ==
*ولادت [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏، به دلایلی پنهانی صورت گرفت و باعث شد برخی، آن را [[انکار]] کنند؛ اما [[شیعه]] برای اثبات ولادت آن حضرت، دلیل‏‌های فراوانی آورده است.
از حوادث مهم در [[تاریخ]] [[بشر]]، ولادت آخرین ذخیرۀ [[الهی]] و [[موعود]] امت‏ها، [[حضرت مهدی]] {{ع}}‏ است که از مسلمات [[تاریخ]] به شمار می‌‏آید و [[امامان]] {{ع}}، دانشمندان و تاریخ‌نویسان [[شیعه]]، بلکه مورخان و محدثانی از [[اهل سنت]] به این حادثه بزرگ تصریح نموده، آن را یک واقعیت دانسته‌‏اند.
#نوید [[امام عسکری]]{{ع}} به ولادت [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}}‏: [[امام حسن عسکری]]{{ع}} گاهی، نوید مولودش را به [[یاران خاص]] می‌‏داد<ref> {{عربی|" سيرزقني‏ اللّه‏ ولدا بمنّه‏ و لطفه‏‏"}}، محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۳۱۳</ref>. و نیز در نویدی به همسر بزرگوار خود داد، چنین فرمود: در آینده‏‌ای نزدیک دارای فرزندی خواهی شد. نامش [[محمد]] است. او [[قائم]] از بعد من است<ref>{{عربی|" سَتَحْمِلِينَ‏ وَلَداً وَ اسْمُهُ‏ مُحَمَّدٌ وَ هُوَ الْقَائِمُ‏ مِنْ بَعْدِي‏‏"}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۰۸، ح ۴</ref>.
#'''خبر دادن [[امام عسکری]]{{ع}} از ولادت [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}}‏:''' [[امام حسن عسکری]]{{ع}} برای [[یاران]] ویژه، ولادت [[فرزند]] خود را گزارش کرد. [[احمد بن اسحاق]] گوید: از [[امام عسکری]]{{ع}} شنیدم که فرمود: "سپاس از آن خدایی است که مرا از [[دنیا]] [[نبرد]]، تا آن‏که [[جانشین]] مرا به من نشان داد. او از نظر [[آفرینش]] و [[اخلاق]]، شبیه‏‌ترین [[مردم]] به [[رسول خدا]] است. [[خدای تعالی]]، او را در غیبتش حفظ فرماید؛ سپس او را [[آشکار]] کند. او [[زمین]] را از [[عدل]] ‏وداد آکنده سازد؛ همچنان‏که آکنده از [[جور]] و [[ستم]] شده باشد"<ref>{{عربی|" الْحَمْدُ لِلَّهِ‏ الَّذِي‏ لَمْ‏ يُخْرِجْنِي‏ مِنَ‏ الدُّنْيَا حَتَّى‏ أَرَانِي‏ الْخَلَفَ‏ مِنْ‏ بَعْدِي‏ أَشْبَهَ‏ النَّاسِ‏ بِرَسُولِ‏ اللَّهِ {{صل}} خَلْقاً وَ خُلْقاً يَحْفَظُهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِي غَيْبَتِهِ ثُمَّ يُظْهِرُهُ فَيَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً‏‏"}}، [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۰۸، ح ۴</ref>. [[ابراهیم بن ادریس]] نیز گوید: [[امام عسکری]]{{ع}} گوسفندی به من داد و فرمود: "این را برای فرزندم فلان عقیقه کن و خود و نزدیکانت از آن بخورید. سپس دو گوسفند داد و فرمود: این دو گوسفند را از مولای خود عقیقه کن و بخور که [[خداوند]] سبحانه و تعالی بر تو گوارا نماید و به [[برادران دینی]] خود نیز از آن بده"<ref>  محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۲؛ ر. ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۴۵</ref>.
#'''خبر حکیمه- عمه [[امام عسکری]]{{ع}}- از ولادت آن حضرت‏:''' [[حکیمه]] دختر [[امام جواد]]{{ع}} و عمه [[امام حسن عسکری]]{{ع}}، از زنان والا [[مقام]] نزد [[امامان]]{{عم}} بود. وی به [[دستور]] مستقیم [[امام عسکری]]{{ع}}، شب ولادت [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ حضور داشت و بخش فراوانی از [[روایات]] ولادت آن حضرت، از سوی این بانوی بزرگوار [[نقل]] شده است.
#'''خبر [[نسیم]] و [[ماریه]] "خادمان بیت [[امامت]]":''' ایشان، دو تن از خدمتگزاران خانه [[امام عسکری]]{{ع}} بودند و از برخی [[روایات]] استفاده می‌‏شود که آنان نیز در شب ولادت در خانه [[امام عسکری]]{{ع}} حضور داشته‌‏اند <ref>  [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۳۰، ح ۵</ref>.
#'''گزارش عده فراوانی از بزرگان [[شیعه]]‏:''' "[[ابو الادیان]]، از خدمتکاران خانه [[امام حسن عسکری]]{{ع}} بود که علاوه بر حضور در بیت آن بزرگوار، [[سرپرست]] امور نامه‌‏های آن حضرت و بردن آن‏ها به شهرهای مختلف بود. او، یکی از کسانی است که [[روایت]] [[شهادت]] [[امام عسکری]]{{ع}} و [[نماز خواندن]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ بر پیکر آن حضرت را ذکر کرده است<ref>  [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۷۵؛ باب ۴۳، ح ۲۵.همچنین ر.ک: نیلی نجفی، منتخب الانوار المضیئة، ص ۱۵۷؛ الخرائج و الجرائح، ج ۳، ص ۱۱۰۱</ref>.
#'''گزارش برخی از [[دانشمندان]] [[اهل سنت‏]]:''' بیشتر [[اهل سنت]] - آن‏گونه که [[شیعه]] باور دارد- [[اعتقادی]] به زاده شدن [[مهدی موعود]] ندارند؛ اما دانشمندانی چند از ایشان، علاوه بر تصریح یا اشاره به ولادت آن حضرت در سال ۲۵۵ ق، او را همان [[موعود]] در [[کلام]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} دانسته‌‏اند.
*افرادی از [[اهل سنت]] که در نوشته‏‌های خود به ولادت [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ اشاره کرده‌‏اند، دو دسته هستند<ref>  اینجا فقط به موارد اندکی اشاره شده است. برای تفصیل بیشتر، ر.ک: سید ثامر هاشم العمیدی، مهدی منتظر در اندیشه اسلامی، ص ۱۸۵- ۲۰۰؛ همو، در انتظار ققنوس، مهدی علیزاده، ص ۱۸۸- ۱۹۸</ref>:
#کسانی که ولادت [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}}‏ را گزارش کرده‏‌اند؛ ولی در باره [[موعود]] بودن او ساکت مانده‌‏اند<ref>  برخی اهل سنّت که ولادت حضرت مهدی{{ع}} را گزارش کرده‏اند، فقط آن را از دیدگاه شیعه بیان کرده‏‌اند، در حالی که عده‏ای گمان کرده‏اند کسانی که ولادت آن حضرت را نقل کرده‏اند بر این باور هستند که آن حضرت به دنیا آمده است</ref>. [[ابن اثیر]]، در الکامل فی التاریخ درباره حوادث سال ۲۶۰ ق چنین می‌‏نویسد: در این سال، [[ابو محمد علوی عسکری]] [[وفات]] کرد. او یکی از [[دوازده]] [[امام]] [[مذهب امامیه]] و پدر محمّد است که معتقدند او [[منتظر]] می‏‌باشد<ref>  سید ثامر هاشم العمیدی، مهدی منتظر در اندیشه اسلامی، ص ۱۸۶، به نقل از: ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۷، ص ۲۷۴ در پایان حوادث سال ۲۶۰ قمری</ref>. [[ابن خلکان]] در وفیات الاعیان<ref> وفیات الاعیان، ج ۴، ص ۱۷۶، ح ۵۶۲</ref> و [[ذهبی]] در کتاب العبر<ref> وفیات الاعیان، ج ۴، ص ۱۷۶، ح ۵۶۲</ref> چنین گزارشی ارائه کرده‏‌اند.
#کسانی که علاوه بر گزارش ولادت آن حضرت، به [[موعود]] بودن آن حضرت تصریح کرده‏‌اند "البته این دسته کم شمارند": [[کمال الدین محمد بن طلحه شافعی]] در کتاب مطالب السؤول گوید: [[ابو القاسم محمد بن حسن خالص]]، پسر [[علی متوکل]]، پسر [[قانع]]، پسر [[علی رضا]]، پسر [[موسی کاظم]]، پسر [[جعفر صادق]]، پسر [[محمد باقر]]، پسر [[علی زین العابدین]]، پسر [[حسین زکی]]، پسر [[علی مرتضی امیر المؤمنین]]، پسر [[ابو طالب]]، [[مهدی]]، [[حجت]]، [[خلف]]، [[صالح]]، [[منتظر]]{{عم}} و [[رحمت]] و [[برکات]] [[خداوند]] سبحانه و تعالی بر او باد<ref>  طلحه شافعی، مطالب السؤول، ج ۲، ص ۷۹، باب ۱۲</ref>.
*[[نور الدین علی بن محمد بن صباغ مالکی]] فصل دوازدهم از کتاب [[الفصول المهمّة (کتاب)|الفصول المهمّة]] را با این عنوان آورده است: "در شرح حال [[ابو القاسم]] [[حجت]]، [[خلف صالح]]، پسر [[ابو محمد]] [[حسن خالص]]، او [[امام دوازدهم]] است"<ref>  ابن صباغ مالکی، الفصول المهمة، ص ۲۸۷</ref><ref>[[سلیمیان، خدامراد|خدامراد سلیمیان]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۴۷۰-۴۷۳.</ref><ref>[[سلیمیان، خدامراد|خدامراد سلیمیان]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]] ج۱، ص۱۸۷-۱۹۱.</ref>.


==زمان و مکان ولادت‏==
[[حضرت مهدی]] {{ع}} [[امام دوازدهم]] [[شیعیان]]، [[شب جمعه]] [[نیمۀ شعبان]] ۲۵۵ قمری در [[شهر]] [[سامرا]] به [[دنیا]] آمد و یکی از ویژگی‏‌های ولادت حضرت‏، پنهان بودن آن است که [[امام سجاد]] {{ع}} فرمود: «در [[قائم]] ما سنت‌‏هایی از [[پیامبران]] وجود دارد... و اما از [[ابراهیم]] پنهانی ولادت و کناره‏‌گیری از [[مردم]]»<ref>{{متن حدیث|فِی‏ الْقَائِمِ‏ مِنَّا سُنَنٌ‏ مِنْ‏ سُنَنِ‏ الْأَنْبِیَاءِ {{ع}}... وَ سُنَّةٌ مِنْ إِبْرَاهِیمَ... ِ وَ أَمَّا مِنْ إِبْرَاهِیمَ فَخَفَاءُ الْوِلَادَةِ وَ اعْتِزَالُ النَّاسِ... ‏‏‏}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۵۶۷</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} نیز فرمود: «ولادت [[صاحب الامر]] بر این [[خلق]] پوشیده است تا زمانی که [[ظهور]] می‌کند، [[بیعت]] کسی بر گردنش نباشد»<ref>{{متن حدیث|صَاحِبُ‏ هَذَا الْأَمْرِ تَعْمَی‏ وِلَادَتُهُ‏ عَلَی‏ هَذَا الْخَلْقِ‏ لِئَلَّا یَکُونَ‏ لِأَحَدٍ فِی‏ عُنُقِهِ‏ بَیْعَةٌ إِذَا خَرَجَ‏}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۷۹، ح ۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۱۲؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۱۸۴-۱۸۶.</ref>
*مطابق روایت‏‌های بسیاری از [[شیعه]]‏<ref>  محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۱۴؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۲۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۴۷</ref> و برخی از [[اهل سنت]]، میلاد [[خجسته]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} [[شب نیمه شعبان]] ۲۵۵ ق، واقع و باعث مزید [[فضیلت]] این شب مبارک شده است. البته عده اندکی، زمان‌‏های دیگری را نیز [[نقل]] کرده‏‌اند<ref>ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۲۹؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۳۱</ref>. [[ابو الفضل حسین بن حسن علوی]] گوید: در [[سامرا]]، به منزل [[امام حسن]]{{ع}} رفتم و ولادت سرورمان، [[امام مهدی|صاحب الزمان]]{{ع}} را به وی تبریک گفتم<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۲۲۹؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۷</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]،[[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۴۶۷ - ۴۷۳.</ref>.
*«مطابق روایت‌های بسیاری از [[شیعه]] و برخی از [[اهل سنت]]، میلاد [[خجسته]] [[امام عصر]]{{ع}} در [[شب نیمه شعبان]] ۲۵۵ ه واقع و باعث مزید [[فضیلت]] این شب [[مبارک]] شده است. البته عده اندکی، زمان‌های دیگری را نیز [[نقل]] کرده‌اند<ref>ر.ک: کافی، ج ۱، ص ۳۲۹؛ کتاب الغیبة، ص ۲۳۱.</ref>. عصام از کلینی از [[علی بن محمد]] [[نقل]] کرده است: "ولد الصاحب{{ع}} فی النصف من [[شعبان]] سنة [[خمس]] و خمسین و مائتین"<ref>کافی، ج ۱، ص ۵۱۴؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۲۴؛ کتاب الغیبة، ص ۱۴۷.</ref>؛ "[[صاحب]]{{ع}} [[نیمه شعبان]] ۲۵۵ ه به [[دنیا]] آمد". درباره چگونگی [[زندگی حضرت مهدی]]{{ع}} در دوران [[پدر]] بزرگوارشان، احتمالات مختلفی ذکر شده است؛ از جمله:
*الف) او تا آخر [[عمر]] [[امام عسکری]]{{ع}}، در [[سامرا]] [[زندگی]] کرده است.
*ب) مدتی پس از ولادت، برای [[حفاظت]] و رشد، به [[مدینه]] برده شد.
*'''[[دلایل]] احتمال نخست:'''
#روایاتی که بیانگر تهنیت [[شیعیان]]، بر [[امام عسکری]]{{ع}} است: [[ابو الفضل حسین بن حسن علوی]] گوید: {{متن حدیث|"دَخَلْتُ عَلَى أَبِي مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ بِسُرَّ مَنْ رَأَى فَهَنَّأْتُهُ بِسَيِّدِنَا صَاحِبِ اَلزَّمَانِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ لَمَّا وُلِدَ"}}<ref>کتاب الغیبة، ص ۲۲۹؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۷.</ref>؛ "در [[سامرا]]، به منزل [[امام حسن]]{{ع}} رفتم و ولادت سرورمان، [[صاحب الزمان]]{{ع}} را به وی تبریک گفتم".
#روایاتی که از زبان [[حکیمه خاتون]]، بر دیدن آن [[حضرت]] در خانه [[امام حسن عسکری]]{{ع}} دلالت دارد.
#روایاتی که بیانگر دیده شدن [[حضرت مهدی]]{{ع}} از سوی گروهی از [[اصحاب]] در منزل [[امام عسکری]]{{ع}} است.
*'''[[دلایل]] احتمال دوم:'''
*براساس این احتمال، آن [[حضرت]] مدتی پس از ولادت، به جهت مسائل [[امنیتی]] به ناگزیر [[سامرا]] را ترک کرد و به [[مدینه منوره]] برده شد. برای تأیید این دیدگاه به [[روایات]] و گزارش‌های چندی اشاره شده است: [[ابو هاشم جعفری]] گوید: به [[امام حسن عسکری]]{{ع}} عرض کردم: [[بزرگواری]] شما مانع از آن است که من از شما پرسش کنم؛ اجازه می‌دهید چیزی بپرسم! [[حضرت]] فرمود: بپرس؛ گفتم: آقای من! آیا برای شما فرزندی هست؟ فرمود: بله. گفتم: اگر اتفاق ناگواری برای شما رخ داد، در کجا او را جست‌وجو کنم؟ فرمود: "در [[مدینه]]"<ref>کتاب الغیبة، ص ۲۳۲، ح ۱۹۹، کافی، ج ۱، ص ۳۲۸، ح ۲.</ref>. از این [[روایت]] استفاده می‌شود آن [[حضرت]] پس از ولادت، مدت نامعلومی در زادگاه خود سپری کرده است؛ آن‌گاه قبل از [[شهادت]] [[پدر]] خود به [[مدینه]] رفته است. البته وجود روایت‌های مختلف، مبنی بر دیده شدن [[حضرت مهدی]]{{ع}} در زمان‌های مختلف در دوران حیات [[امام عسکری]]{{ع}} و [[نماز خواندن]] ایشان بر [[پیکر مطهر]] [[پدر]]، این احتمال را ضعیف می‌نماید. علاوه بر اینکه، در این [[روایت]] اشاره شده است: پس از رخ دادن حادثه‌ای برای [[امام عسکری]]{{ع}} ([[شهادت]] آن [[حضرت]])، از [[مهدی]]{{ع}} در [[مدینه]] جست‌وجو شود. مؤید این سخن، روایاتی است که [[جایگاه]] [[حضرت]] را در مدت [[غیبت]]، در [[مدینه منوره]] ذکر کرده‌اند. [[ابو بصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] کرده است: {{متن حدیث|"لاَ بُدَّ لِصَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْرِ مِنْ غَيْبَةٍ وَ لاَ بُدَّ لَهُ فِي غَيْبَتِهِ مِنْ عُزْلَةٍ وَ نِعْمَ اَلْمَنْزِلُ طَيْبَةُ وَ مَا بِثَلاَثِينَ مِنْ وَحْشَةٍ"}}<ref>کافی، ج ۱، ص ۳۴۰؛ الغیبة، ص ۱۸۸، ح ۴۱؛ کتاب الغیبة، ص ۱۶۲، ح ۱۲۱.</ref>؛ "[[صاحب]] این امر ناگزیر از غیبتی است و در این مدت ناچار از گوشه‌گیری و کناره‌جویی از دیگران است و [[طیبه]] ([[مدینه]]) خوش منزلی است و با وجود سی تن (یا به [[همراهی]] سی نفر) در آنجا [[وحشت]] و ترسی نیست". بنابراین [[حضرت مهدی]]{{ع}}، در [[نهان]] می‌زیست و [[مردم]] به‌طور عموم از او خبر نداشتند. در این مدت جز تنی چند، کسی او را ندیده بود تا اینکه روز درگذشت [[امام یازدهم]] (روز هشتم ماه [[ربیع الاول]] سال ۲۶۰ ه) فرارسید. در این روز، چهار امر باعث شد تا [[حضرت مهدی]]{{ع}}، خود را به گروهی از [[مردم]] بنمایاند و کسانی که برای مراسم تشییع و خاک‌سپاری [[امام یازدهم]] حاضر شده بودند، او را ببینند:
*یکم. باید [[امام]] بر جنازه [[امام]] [[نماز]] گزارد. [[حضرت مهدی]]{{ع}} برای رعایت این [[سنت الهی]] و سر ربانی، می‌بایست ظاهر شود و بر پیکر [[پدر]] [[نماز]] گزارد.
*دوم: مانع این شود که کسی از سوی [[خلیفه]] بیاید و بر پیکر [[امام]] [[نماز]] بخواند و سپس جریان‌ [[امامت]] ختم شده اعلام گردد. در نهایت [[خلیفه]] [[ستمگر]] [[عباسی]]، [[وارث]] [[امامت]] [[شیعی]] معرفی شود!!
*سوم: از روی دادن [[انحراف]] داخلی در جریان [[امامت]] جلوگیری شود؛ زیرا [[جعفر بن علی الهادی]]، معروف به [[جعفر کذاب]] (برادر [[امام عسکری]]{{ع}})، درصدد ادعای [[امامت]] بود و می‌خواست بر پیکر آن [[حضرت]] [[نماز]] گزارد.
*چهارم: ادامه جریان [[امامت]] و [[ولایت]] آن [[حضرت]] تثبیت شود و بر معتقدان معلوم گردد که پس از [[امام حسن عسکری]]{{ع}}، [[امام دوازدهم]]، حامل این [[وراثت]] معنوی و [[ولایت]] [[دینی]] و [[دنیایی]] است. او [[تولد]] یافته و موجود است. بر این اساس مردمی که برای انجام مراسم آمده بودند، ناگاه [[کودکی]] خردسال را دیدند که در نهایت [[شکوه]] و حشمت همچون خورشیدی فروزان، از اندرون منزل خارج شد و عمویش [[جعفر]] را- که آماده [[نماز]] گزاردن بر پیکر پیشوای یازدهم شده بود- به یک سو زد و بر پیکر [[پدر]] [[نماز]] گزارد<ref>ر.ک: خورشید مغرب، ص ۲۴ و ۲۵.</ref>»<ref>[[سلیمیان، خدامراد|خدامراد سلیمیان]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج۱، ص۱۹۱-۱۹۴</ref>.


==ولادت [[امام مهدی]] در موعودنامه==
== [[قطعی]] بودن [[تولد امام زمان]] {{ع}} ==
*[[حکیمه خاتون]] می‌گوید: هرگاه خدمت [[امام عسکری]] {{ع}} می‌رسیدم، برای او [[دعا]] می‌کردم که [[خداوند]] فرزندی به او عطا کند؛ تا آن‌که غروب روز [[پنج‌شنبه]] چهاردهم ماه [[شعبان]] سال ۲۵۵ ه‍‌. ق نزد [[امام عسکری]] {{ع}} رفتم و طبق روال گذشته [[دعا]] کردم که [[خدا]] به تو فرزندی عطا کند. وقتی شب فرارسید، به کنیزم گفتم جامه‌ام را بیاور تا به منزل بازگردیم، [[امام عسکری]] {{ع}} فرمودند: عمه [[جان]]، امشب نزد ما بمان، زیرا در این شب [[فرزند]] مبارکی متولد می‌شود که [[زمین]] مرده را حیات بخشیده زنده می‌کند. عرض کردم: این [[فرزند]] بابرکت از کدام کدبانو متولد خواهد شد؟ فرمود: از [[نرجس]] و فقط‍‌ از او متولد می‌شود. [[حکیمه]] می‌گوید: من به نزدیک [[نرجس]] رفتم و به دقت به او نگریستم، ولی هیچ اثری از حمل و داشتن [[فرزند]] در او مشاهده نکردم. نزد [[امام]] رفتم و ماجرا را به اطلاع [[امام]] رساندم.
از نگاه [[شیعه]]، [[تولد امام مهدی]] {{ع}} اجماعی و از [[ضروریات مذهب]] قلمداد می‌شود و کسی را نمی‌توان یافت که کوچک‌ترین تردیدی در آن داشته باشد. این [[باور]] در آثار [[شیعه]] از کهن‌ترین آنها تا دوره‌های کنونی آمده است. بسیاری از عالمان شیعه در کتب خود، این [[باور]] را [[اثبات]] نموده‌اند<ref>اثبات الوصیه، ص۲۵۷-۲۵۹؛ کمال‌الدین، ج۲، باب ۴۲، ص۱۴۳-۱۶۱؛ الارشاد، ج۲، باب آخر؛ تنزیه الانبیاء، ص۱۸۰؛ الغیبه، ص۲۳۹.</ref>. مرحوم [[کلینی]] در کتاب [[کافی]] به صراحت می‌نویسد: {{متن حدیث|وُلِدَ لِلنِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ سَنَةَ خَمْسٍ وَ خَمْسِينَ وَ مِائَتَيْنِ‌}}<ref>الکافی، ج۱، ص۵۱۴.</ref>. مرحوم [[علامه طباطبایی]] نیز در کتاب شیعه در اسلام می‌نویسد: [[حضرت مهدی موعود]] {{ع}} [[فرزند]] [[امام یازدهم]] که اسمش مطابق اسم [[پیامبر]] {{صل}} بوده در سال دویست و پنجاه و شش و یا دویست و پنجاه و پنج در سامرا متولد شدند<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، [[شیعه در اسلام (کتاب)|شیعه در اسلام]]، ص۱۴۸.</ref>.
*[[امام]] لبخندی زدند و فرمودند: عمه‌جان! هنگام سپیده‌دم صبح اثر بارداری او ظاهر می‌شود، زیرا [[نرجس]] مانند مادر [[موسی]] است که نشانی از [[فرزند]] داشتن در او دیده نمی‌شد و تا هنگام تولد [[موسی]] هیچ‌کس از ولادتش خبر نداشت. [[فرعون]] [[ستمگر]] که می‌دانست اگر [[حضرت موسی]] متولد شود، با او [[مبارزه]] می‌کند و تخت و تاجش را نابود می‌سازد، با تمام نیرو می‌کوشید تا از ولادت [[موسی]] {{ع}} جلوگیری کند، لذا [[دستور]] داد تا زنان را از مردان جدا کنند؛ اما وقتی [[خدا]] بخواهد [[موسی]] به [[دنیا]] بیاید، [[تلاش]] صدها [[فرعون]] هم بی‌نتیجه خواهد بود. قبل از تولد [[حضرت موسی]] {{ع}} کسی باور نمی‌کرد که مادرش باردار است، [[نرجس]] نیز همچون مادر [[موسی]] تا آخرین لحظات ولادت [[امام زمان]] {{ع}} نشانی از بارداری در خود نداشت، زیرا آینده [[نرجس]] بسیار حساس و پراهمیت بود. جاسوس‌ها همه‌جا را کنترل می‌کردند و کارآگاهان [[حکومت]] هر حرکت مشکوکی را زیر نظر داشته و به شدت مراقب بودند که اگر فرزندی از [[امام یازدهم]] متولد شود، نابودش کنند.
*[[حکیمه]] می‌گوید: شب از نیمه گذشته بود، هنوز نشانه‌ای از [[فرزند]] داشتن در [[نرجس]] دیده نمی‌شد. من زودتر از شب‌های قبل به [[نماز]] شب مشغول شدم. [[نرجس خاتون]] نیز از [[خواب]] پریده و از اطاق بیرون رفت، وضو گرفت و مشغول [[نماز]] شب شد. او آخرین رکعت نمازش را می‌خواند که من از اطاق بیرون رفتم و به [[آسمان]] نگاه کردم، دیدم که [[طلوع فجر]] است، اما هنوز اثری از [[فرزند]] نیست. همین‌که در دلم نسبت به وعده [[امام عسکری]] {{ع}} [[تردید]] پیدا شد، ناگهان [[امام]] صدا زد: عمه [[جان]]! [[شک]] نداشته باش. آن‌چه گفته‌ام [[آشکار]] می‌شود و به خواست [[خدا]] خواهی دید.
*در حالی که من از این [[تردید]] شرمنده بودم به طرف اطاق برگشتم. دیدم نرجس‌خاتون نمازش را تمام کرده و با حالتی غیرعادی و شتابزده بیرون می‌آید. به او گفتم پدر و مادرم به فدایت! آیا چیزی احساس می‌کنی‌؟ گفت: بله. عمه [[جان]]! چیزی را شدیدا در خود یافتم. گفتم به خواست [[خدا]] جای نگرانی نیست، سپس او را به درون اطاق بردم. هنگام [[طلوع فجر]] [[صادق]]، درد زایمان [[نرجس]] شروع شد. از درون خانه، [[امام عسکری]] صدا زد: عمه [[جان]]! [[سوره قدر]] را بر او بخوان! [[حکیمه]] می‌گوید مشغول خواندن [[سوره قدر]] شدم، در این هنگام طفل داخل رحم [[نرجس]] نیز همان‌گونه که من می‌خواندم، می‌خواند. در حال تعجب بودم که [[امام]] با صدای بلند فرمود: عمه از امر [[خدا]] تعجب مکن که [[خداوند]] زبان ما را در کودکی به [[حکمت]] باز کرده و در بزرگیحجت خود در [[زمین]] قرار می‌دهد<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۳.</ref>. هنوز [[کلام]] [[امام]] تمام نشده بود که نرجس‌خاتون از نظرم ناپدید شده و گویا بین من و او پرده‌ای کشیده شد که دیگر او را ندیدم. وحشت‌زده و نگران، فریادکنان به طرف اطاق [[امام عسکری]] {{ع}} دویدم. در این لحظه [[امام]] فرمود: عمه برگرد، که او را در جای خود خواهی دید. با تعجب برگشتم. وقتی وارد اطاق شدم، دیدم نوری از [[نرجس]] می‌درخشد که چشم‌ها را خیره می‌کند، سپس دیدم نوزاد، طیب و [[طاهر]]، ناف‌بریده و ختنه‌کرده در حالی که در بازوی راستش نوشته است: {{متن قرآن|جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا}} مواضع [[سجده]] را به [[زمین]] گذاشته، انگشتان سبابه را به طرف [[آسمان]] بالا گرفته و می‌گوید: {{عربی|"أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ جَدِّي رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} وَ أَنَّ أَبِي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ"}}؛ [[شهادت]] می‌دهم که معبودی جز خدای یگانه نیست. او بی‌همتا است و شریکی ندارد، جدم [[محمد]] {{صل}} فرستاده [[خدا]] و پدرم [[علی]] [[امیر مؤمنان]] است." سپس نام یکایک [[ائمه]] را برشمرد تا به نام مبارک خود رسید، آن‌گاه به درگاه الهی عرضه داشت: {{عربی|"اللَّهُمَّ أَنْجِزْ لِي وَعْدِي وَ أَتْمِمْ لِي أَمْرِي وَ ثَبِّتْ وَطْأَتِي وَ امْلَأِ الْأَرْضَ بِي عَدْلًا وَ قِسْطاً"}}؛ پروردگارا، آن‌چه را به من وعده دادی برآورده ساز و کارم را به اتمام رسان. مخالفانم را نابود و مغلوب کرده، مرا بر دشمنانم پیروز فرما و [[زمین]] را به وسیله من سرشار از [[انصاف]] و [[عدالت]] گردان.
*همچنان غرق تماشای [[مناجات]] دلنشین و کلمات معجزه‌آسای این نوزاد بودم که ناگهان صدای [[امام عسکری]] بلند شد که عمه [[جان]]، آن [[فرزند]] را در آغوش بگیر و به نزد من آر. من جلو رفتم، آن نوزاد را بغل کرده به طرف [[امام عسکری]] بردم. وقتی بچه در مقابل پدر قرار گرفت، هنوز روی دست من بود که بر پدرش [[سلام]] کرد. آن‌گاه حضرت فرزندش را از من گرفت و زبانش را در دهان آن طفل نهاد و کودک از (زبان [[علم]] و [[عصمت]])آن حضرت، ([[دانش]] و [[معرفت]] و [[اسرار]] [[امامت]]) نوشید. بعد به من فرمود: این کودک را بگیر و به مادرش بسپار تا او را شیر دهد. وقتی [[نرجس]] به او شیر داد، بار دیگر فرزندم را نزد من بیاور. من نوزاد را به مادرش برگرداندم و پس از نوشیدن شیر دو مرتبه نزد حضرت آوردم. حضرت این‌بار نیز زبان به کام فرزندش فروبرد، سپس فرمود: ای [[فرزند]]! بخوان! طفل شروع به خواندن کرد، از [[صحف]] [[آدم]] و [[زبور داود]] تا [[تورات]] و [[انجیل]] را به زبان عبرانی و [[سریانی]] خواند، سپس این [[آیه]] را تلاوت کرد: {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ * وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الأَرْضِ وَ...}}<ref>قصص، آیه ۵.</ref> آن‌گاه بر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[امیر المؤمنین]] {{ع}} و همه [[ائمه]] تا پدرش [[درود]] فرستاد<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۲؛ کمال الدین، دوجلدی، ص ۴۲۴.</ref><ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۵۹.</ref>.
==ولادت امام مهدی در درسنامه==
*[[حضرت مهدی]] {{ع}}، ولادت استثنایی داشته و این برای بسیاری سؤال‌انگیز بوده است. از این‌رو، ترسیم و تصویر مقدمات ولادت و برخورد [[مخالفان]] و [[دشمنان اهل بیت]] {{عم}}، در برابر این پدیده، ضروری می‌نماید. جریان [[امامت]] [[پیشوایان معصوم]] {{عم}}، پس از [[رسول خدا]] {{صل}} فراز و فرودهای فراوانی پیدا کرد. [[امامان معصوم]] {{عم}}، با حفظ استراتژی کلی و خطوط اساسی [[امامت]]، در رابطه با حفظ [[مکتب]] و ارزش‌های آن، روش‌های گوناگونی را در برابر [[ستمگران]]، در پیش گرفتند. این فراز و نشیب‌ها، تا زمان [[امامت]] [[علی بن موسی الرضا]] {{عم}}، استمرار داشت و [[ائمه]] {{عم}} تا آن زمان، هر یک به تناسب زمان و مکان و ارزیابی شرایط [[سیاسی]] و [[اجتماعی]]، موضعی خاص [[انتخاب]] می‌کردند. پس از [[امام رضا]] {{ع}}، جریان [[امامت]] شکل دیگری یافت. [[امام جواد]]، [[هادی]] و [[عسکری]] {{عم}}، در برابر دستگاه [[حاکم]] و [[خلفای عباسی]] موضعی یگانه برگزیدند<ref>جمعی از نویسندگان، چشم به راه مهدی {{ع}}، ص ۳۱۸.</ref>. پس از اینکه دو قرن و اندی از [[هجرت پیامبر]] {{صل}} سپری شد و [[امامت]] به آنان رسید، اندک اندک در میان حکومتگران [[مسلمین]] در مرکز [[خلافت]]، نگرانی‌هایی عمیق [[جان]] گرفت. این نگرانی‌ها مربوط به [[اخبار]] و [[احادیث]] بسیاری بود که در آنها آمده بود: از [[امام عسکری]] {{ع}} فرزندی [[تولد]] خواهد یافت که برهم زننده اساس [[حکومت‌ها]] است. این [[پیشگویی]]، هم در کتاب‌های پیشینیان آمده بود و به وسیله آگاهان در میان [[مسلمین]] [[نقل]] می‌شد و هم در [[اخبار]] [[اسلامی]]، به [[تواتر]] از [[پیامبر]] {{صل}} [[نقل]] شده بود. بر مبنای این [[بشارت‌ها]]، قرار بود از [[امام یازدهم]] فرزندی پدید آید که ویران‌کننده تخت‌ها و فروافکننده تاج‌ها و پایمال کننده قدرت‌های [[ستمگر]] باشد.... ازاین‌رو بر فشارها و سخت‌گیری‌ها نسبت به [[امام حسن عسکری]] {{ع}} افزوده شد تا شاید با نابودی ایشان، از [[تولد مهدی]] {{ع}} و [[تداوم امامت]] جلوگیری شود. اما برخلاف برنامه‌ریزی‌ها و پیشگیری‌های دقیق و پی‌درپی [[دشمنان]]، مقدمات [[ولادت حضرت مهدی]] {{ع}} آماده شد و توطئه‌های [[ستمگران]]، راه به جایی [[نبرد]]. بدین [[علت]] دورانی که آن [[حضرت]] در شکم [[مادر]] بزرگوار خود بود و سپس تولدش، همه و همه، از [[مردم]] [[پنهان]] بود و جز چند تن از [[نزدیکان]]، [[شاگردان]] و [[اصحاب خاص]] [[امام عسکری]] {{ع}}، کسی او را پس از ولادت نمی‌دید. آنان نیز [[مهدی]] {{ع}} را گاه‌گاه می‌دیدند؛ نه پیوسته و به صورت عادی<ref>محمد رضا حکیمی، خورشید مغرب، صص ۲۱- ۲۲.(با تصرف)</ref><ref>[[سلیمیان، خدامراد|خدامراد سلیمیان]]، درسنامه مهدویت، ج‌۱، ص۱۸۲.</ref>.
*درباره چگونگی ولادت ایشان مشهورترین نظر، سخنان ارزشمند بانوی بزرگوار، [[حضرت]] [[حکیمه]] {{س}} عمه [[امام عسکری]] {{ع}} است. [[شیخ صدوق]]، این حادثه بزرگ را از زبان او چنین آورده است: [[امام حسن عسکری]] {{ع}} مرا به نزد خود فراخواند و فرمود: ای عمه! امشب افطار نزد ما باش که [[شب نیمه شعبان]] است و [[خدای تعالی]] امشب [[حجت]] خود را- که [[حجت]] او در روی [[زمین]] است- ظاهر سازد. گفتم: [[مادر]] او کیست؟ فرمود: [[نرجس]]. گفتم: فدایت شوم! اثری از حمل در او نیست، فرمود: همین است که به تو می‌گویم. گوید: آمدم و چون [[سلام]] کردم و نشستم؛ [[نرجس]] آمد و کفش مرا برداشت و گفت: ای بانوی من و بانوی خاندانم! حالتان چطور است؟ گفتم: تو بانوی من و بانوی [[خاندان]] من هستی، از [[کلام]] من ناخرسند شد و گفت: ای عمه [[جان]]! این چه فرمایشی است؟ بدو گفتم: ای دختر [[جان]]! [[خدای تعالی]] امشب به تو فرزندی عطا فرماید که در [[دنیا]] و [[آخرت]] آقا است. [[نرجس]] خجالت کشید و [[حیا]] نمود. چون از [[نماز]] عشا فارغ شدم، افطار کردم و در بستر خود خوابیدم. در [[دل]] شب برای ادای [[نماز]] برخاستم و آن را به جای آوردم؛ در حالی‌که [[نرجس]] خوابیده بود. برای تعقیبات نشستم و پس از آن نیز دراز کشیدم و هراسان بیدار شدم. او همچنان [[خواب]] بود، پس برخاست و [[نماز]] گزارد و خوابید. [[حکیمه]] گوید: بیرون آمدم و در جست‌وجوی [[فجر]] به [[آسمان]] نگریستم و دیدم [[فجر]] اول دمیده است و او در [[خواب]] است. [[شک]] بر دلم عارض گردید، ناگاه [[ابو محمد]] از محل خود فریاد زد: ای عمه! شتاب مکن که اینجا کار نزدیک شده است. گوید: نشستم و به قرائت سوره‌های "الم [[سجده]]" و "[[یس]]" پرداختم. در این میان او هراسان بیدار شد و من به نزد او پریدم و بدو گفتم: [[نام خدا]] بر تو باد، آیا چیزی احساس می‌کنی؟ گفت: ای عمه! آری. گفتم: خودت را جمع کن و دلت را [[استوار]] دار که همان است که با تو گفتم. [[حکیمه]] گوید: من و [[نرجس]] را ضعفی فرا گرفت و به ندای سرورم به خود آمدم و جامه را از روی او برداشتم و ناگهان سرور خود ([[فرزند]] [[نرجس]]) را دیدم که در حال [[سجده]] بوده و مواضع سجودش بر [[زمین]] است. او را در آغوش گرفتم، دیدم [[پاک]] و نظیف است. [[ابو محمد]] فرمود: ای عمه! فرزندم را به نزد من آور! او را نزد وی بردم و او دو [[کف]] دستش را گشود و [[فرزند]] را در میان آن قرار داد و دو پای او را به سینه خود نهاد. پس زبانش را در دهان او گذاشت و دستش را بر چشمان و گوش و مفاصل وی کشید. سپس فرمود: ای فرزندم! سخن گوی. گفت: {{عربی|"أَشْهَدُ أَنّ لَّا إِلَٰهَ إِلَّإ الله وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ وأَشْهَدُ ان محمداً رسول الله"}}. سپس بر [[امیر مؤمنان]] و سایر [[امامان]] {{عم}} [[درود]] فرستاد تا آنکه بر پدرش رسید و زبان درکشید"<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۲، ح ۱؛ همچنین ر.ک: کتاب الغیبة، ص ۲۳۸؛ کشف الغمة، ج ۲، ص ۴۴۹.</ref><ref>[[سلیمیان، خدامراد|خدامراد سلیمیان]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ج‌۱، ص۱۸۳، ۱۸۴.</ref>.


==پرسش مستقیم==
== راز مخفی بودن ولادت ==
* [[چه دلیلی بر متولد شدن امام مهدی هست؟ (پرسش)]]
از [[روایات]] استفاده می‌شود، مهم‏ترین فلسفۀ [[غیبت]]، در [[امان]] ماندن [[حضرت مهدی]] {{ع}} از خطر نابودی است. به همین خاطر ولادت ایشان نیز مخفی بوده است همانطور که ولادت [[ابراهیم خلیل]] {{ع}} از [[ترس]] کشته شدن به دست [[پادشاه]] زمانش مخفیانه بوده و ولادت [[موسی بن عمران]] {{ع}} از [[ترس]] کشته شدن به دست [[فرعون]] پنهانی بوده است؛ لذا ولادت پنهانی [[حضرت مهدی]] {{ع}} امری عادی و معمولی است.


==پرسش‌های وابسته==
راز مخفی نگه داشتن ولادت [[مهدی]] {{ع}} این بود که خلفای [[بنی عباس]]، از طریق روایاتی که [[پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه طاهرین]] {{ع}} [[نقل]] شده بود، می‌دانستند [[دوازدهمین امام]]، همان [[مهدی]] است که [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] می‌کند و [[دولت]] [[جباران]] را سرنگون می‌سازد و [[طاغوت]] را به [[قتل]] می‌رساند، لذا درصدد برآمدند تا این [[نور]] را خاموش کنند و او را به [[قتل]] برسانند. ازاین‌رو، جاسوسان و مراقبانی گماشتند؛ حتی قابله‌هایی را [[مأمور]] کردند تا داخل منزل [[امام عسکری]] {{ع}} را زیر نظر بگیرند. لکن [[خداوند]] در هرحال نور هدایت را پاینده خواهد داشت. این بود که [[خدا]] به ارادۀ خویش، دوران بارداری مادر او را پنهان ساخت<ref>ر.ک: [[لطف اللّه صافی گلپایگانی|صافی گلپایگانی، لطف اللّه]]، [[منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر (کتاب)|منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر]]، ص ۳۵۳؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)| درسنامه مهدویت ج۱]]، ص۱۸۳، ۱۸۴ و [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۴۶۹، ۴۷۰.</ref>.
{{پرسمان دلایل ولادت امام مهدی}}
== جستارهای وابسته ==
{{:فرهنگنامه مهدویت (نمایه)}}


==منابع==
== خبر ولادت ==
* [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مهدویت''']].
[[امام حسن عسکری]] {{ع}} که از [[دشمنی]] [[خلفای عباسی]] [[آگاه]] بودند. ولادت [[فرزند]] خویش را پنهان داشت؛ اما [[شیعیان]] [[امین]] را از تولد او [[آگاه]] ساخت و برای رسیدن به این [[هدف]] از راه‌های متعددی بهره جست. بنابر [[روایات]]، عمه خویش [[حکیمه]] را شب [[تولد حضرت مهدی]] {{ع}} به [[خانه]] خود فراخواند تا بر این رویداد [[گواه]] باشد. همچنین قابله‌ای غیر شیعی بر بالین [[همسر]] خویش آورد. از این گذشته، [[فرزند]] خود را به مناسبت‌های‌ گوناگون به [[شیعیان]] خاص نشان داد تا [[حجت]] خداوند را به چشم خویش ببینند و گفتار [[دشمنان]] را درباره او [[باور]] نکنند. نامه‌های فراوانی به مناطق دوردست همانند [[مدینه]]، [[بصره]] و [[قم]] فرستاد و [[شیعیان]] خاص این بلاد را نیز از [[تولد حضرت مهدی]] {{ع}} باخبر ساخت و آنان را امر به [[کتمان]] این خبر نمود. سیصد گوسفند عقیقه نمود و میان [[شیعیان]] تقسیم کرد و سیصد من (معادل سه هزار کیلو) گوشت و سیصد من نان قربة الی الله در میان [[بنی هاشم]] پخش کرد و در روز سوم ولادت گروهی از [[اصحاب]] را فراخواند و [[حضرت قائم]] {{ع}} را به آنها نشان داد و فرمود: «او بعد از من [[امام]] شماست و [[جانشین]] من خواهد بود و او [[قائم آل محمد]] است که همگان بی‌صبرانه [[انتظار]] او را می‌کشند»<ref>{{متن حدیث|هَذَا صَاحِبُکُمْ مِنْ بَعْدِی وَ خَلِیفَتِی عَلَیْکُمْ وَ هُوَ الْقَائِمُ الَّذِی تَمْتَدُّ إِلَیْهِ الْأَعْنَاقُ بِالانْتِظَارِ}}؛ کمال الدین، ص ۴۳۱ – ۴۳۴.</ref> تا هر گونه [[شک]] و [[شبهه]] را درباره [[تولد حضرت مهدی]] {{ع}} از میان برد و مجالی برای شایعه و تردید نگذارد.
* [[پرونده:29873800.jpg|22px]] [[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|'''موعودنامه''']].
* [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|'''درسنامه مهدویت''']].


==پانویس==
راویان و محدثان به [[پیروی]] از آن [[امام]] {{ع}} ماجرای [[تولد امام زمان]] {{ع}} را همراه جزئیات آن با دقت و [[وسواس]] تمام [[نقل]] کرده‌اند و ماجرای شب تولد ایشان را در کتب خویش آورده‌اند، مشهورترین آنها، سخنان ارزشمند حضرت [[حکیمه]] {{س}} عمه [[امام عسکری]] {{ع}} است که [[شیخ صدوق]]، این حادثه بزرگ را از زبان او در روایتی مفصل یاد کرده است<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب ۴۲، ح ۱؛ کتاب الغیبة طوسی، ص ۲۳۸؛ کشف الغمة، ج ۲، ص ۴۴۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۱۴؛ [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]. ص ۵۹۵؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۱۸۷.</ref>
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}


{{امام مهدی}}
== اثبات ولادت امام مهدی ==
{{اصلی|اثبات ولادت امام مهدی}}
روایاتی وجود دارد مبنی بر [[اثبات]] ولادت امام مهدی {{ع}} که برخی از آنها عبارت‌اند از:
# از [[امام حسن]] {{ع}} چنین [[روایت]] شده: "هر یک از ما ائمّه، [[بیعت]] [[سلطان]] متجاوز زمانش، ناگزیر به‌گردنش می‌افتد، مگر قائمی‌که [[عیسی]] [[روح الله]] پشت سر او [[نماز]] می‌گذارد؛ زیرا [[خداوند متعال]] ولادت او را پنهان می‌دارد و خودش را [[غائب]] می‌گرداند، تا هنگامی‌که [[ظهور]] می‌کند، بیعتی در گردنش نباشد. او [[نهمین امام]] از [[فرزندان]] برادرم [[حسین]] {{ع}} است"<ref>{{متن حدیث|مَا مِنَّا أَحَدٌ إِلَّا وَ يَقَعُ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ إِلَّا الْقَائِمَ الَّذِي يُصَلِّي خَلْفَهُ رُوحُ اللَّهِ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُخْفِي وِلَادَتَهُ وَ يُغَيِّبُ شَخْصَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ إِذَا خَرَجَ ذَلِكَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ أَخِي الْحُسَيْنِ...}}؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۲۷۹.</ref>.
# [[امام عسکری]] {{ع}} در [[حدیثی]] فرموده‌اند: "به زودی [[خداوند]] به [[کرم]] و لطفش، فرزندی به من ارزانی خواهد داشت"<ref>{{متن حدیث|... سَيَرْزُقُنِي اللَّهُ وَلَداً بِكَرَمِهِ وَ لُطْفِهِ}}؛ بحارالأنوار، ج۵۰، ص۳۱۳.</ref>.
# همچنین فرمودند: "[[سپاس]] از آن خدایی است که مرا از [[دنیا]] [[نبرد]] تا آنکه [[جانشین]] من را به من نشان داد. او در [[آفرینش]] و [[اخلاق]]، شبیه‌ترین [[مردم]] به [[رسول خدا]] {{صل}} است"<ref>{{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يُخْرِجْنِي مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى أَرَانِي الْخَلَفَ مِنْ بَعْدِي أَشْبَهَ النَّاسِ بِرَسُولِ اللَّهِ {{صل}} خَلْقاً وَ خُلْقاً...}}؛ بحارالأنوار، ج۵۱، ص۱۶۱.</ref>.<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص:۱۸۴-۱۸۶.</ref>
 
== تولد امام زمان از نگاه اهل سنت ==
{{اصلی|ولادت امام مهدی از دیدگاه اهل سنت}}
بیشتر [[اهل سنت]] به تولد [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} [[اعتقادی]] ندارند و قائلند [[مهدی]] موعودی {{ع}} که در [[احادیث]] [[اسلامی]] به آن نوید داده شده، هنوز متولد نشده است و در [[آخرالزمان]] به [[دنیا]] خواهد آمد؛ اما برخی از دانشمندان آنان علاوه بر اشاره به ولادت آن حضرت در سال ۲۵۵ ق، ایشان را همان [[موعود]] مورد اشاره می‌دانند.
 
کسانی که در نوشته‏‌های خود به ولادت [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} اشاره کرده‌‏اند را می‌‏توان به دو دسته تقسیم کرد:
# کسانی که ولادت [[امام مهدی]] {{ع}} را گزارش کرده‌‏اند، ولی بر [[موعود]] بودن آن حضرت، ساکت مانده‏‌اند مانند: [[ابن اثیر جزری]]<ref>سیّد ثامر هاشم العمیدی، مهدی منتظر در اندیشه اسلامی، ص ۱۸۶، به نقل از: الکامل فی التاریخ، ج ۷، ص ۲۷۴ در پایان حوادث سال ۲۶۰ ق</ref>؛ گنجی شافعی<ref>البیان فی اخبار صاحب الزمان، ص۹۷.</ref>؛ [[سبط ابن جوزی]]<ref>تذکرة الخواص، ص۳۲۵-۳۲۶.</ref> و ... .
# کسانی که علاوه بر گزارش ولادت آن حضرت، به [[موعود]] بودن او تصریح کرده‏‌اند مانند: "کمال الدین محمد بن طلحه شافعی"<ref>مطالب السؤول، ج ۲، ص ۷۹، باب ۱۲</ref>؛ "نور الدین علی بن محمد بن صباغ مالکی"<ref> ابن صباغ مالکی، الفصول المهمة، ص ۲۸۷</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۱۰۰ ـ ۱۰۲؛ [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۱۹۰-۱۹۳.</ref>
 
== پرسش مستقیم ==
{{پرسش وابسته}}
# [[فلسفه پنهانی بودن ولادت امام مهدی چیست؟ (پرسش)]]
# [[چه دلیلی بر متولد شدن امام مهدی هست؟ (پرسش)]]
{{پایان پرسش وابسته}}
 
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسش وابسته}}
# [[نحوه ولادت امام مهدی در روایات اسلامی چگونه است؟ (پرسش)]]
# [[دلیل این‏که ولادت امام مهدی پنهانی صورت گرفت چیست؟ و آیا چنین اتفاقی سابقه داشته است؟ (پرسش)]]
# [[چرا وجود امام مهدی تا زمان حیات پدر مخفی نگه داشته شد؟ (پرسش)]]
# [[فلسفه پنهانی بودن ولادت امام مهدی چیست؟ (پرسش)]]
{{پایان پرسش وابسته}}
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1379331.jpg|22px]] [[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، [[شیعه در اسلام (کتاب)|'''شیعه در اسلام''']]
# [[پرونده:152256.jpg|22px]] [[لطف‌الله صافی گلپایگانی|صافی گلپایگانی، لطف‌الله]]، [[منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر (کتاب)|'''منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر''']]
# [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مهدویت''']]
# [[پرونده:136861.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|'''درسنامه مهدویت ج۱''']]
# [[پرونده:13681151.jpg|22px]] [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|'''فرهنگنامه آخرالزمان''']]
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:1368142.jpg|22px]] [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|'''درسنامه امام‌شناسی''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده:امام مهدی]]
[[رده:امام مهدی]]
[[رده:ولادت امام مهدی]]
[[رده:مدخل موعودنامه]]
[[رده:مدخل موعودنامه]]
[[رده:اتمام لینک داخلی]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۱

از حوادث مهم در تاریخ بشر، ولادت حضرت مهدی (ع)‏ است که از مسلمات تاریخ به شمار می‌‏آید و امامان (ع)، دانشمندان و تاریخ‌نویسان آن را یک واقعیت دانسته‌‏اند. ایشان در نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری در شهر سامرا متولد شدند.

ولادت پنهان

از حوادث مهم در تاریخ بشر، ولادت آخرین ذخیرۀ الهی و موعود امت‏ها، حضرت مهدی (ع)‏ است که از مسلمات تاریخ به شمار می‌‏آید و امامان (ع)، دانشمندان و تاریخ‌نویسان شیعه، بلکه مورخان و محدثانی از اهل سنت به این حادثه بزرگ تصریح نموده، آن را یک واقعیت دانسته‌‏اند.

حضرت مهدی (ع) امام دوازدهم شیعیان، شب جمعه نیمۀ شعبان ۲۵۵ قمری در شهر سامرا به دنیا آمد و یکی از ویژگی‏‌های ولادت حضرت‏، پنهان بودن آن است که امام سجاد (ع) فرمود: «در قائم ما سنت‌‏هایی از پیامبران وجود دارد... و اما از ابراهیم پنهانی ولادت و کناره‏‌گیری از مردم»[۱]. امام صادق (ع) نیز فرمود: «ولادت صاحب الامر بر این خلق پوشیده است تا زمانی که ظهور می‌کند، بیعت کسی بر گردنش نباشد»[۲].[۳]

قطعی بودن تولد امام زمان (ع)

از نگاه شیعه، تولد امام مهدی (ع) اجماعی و از ضروریات مذهب قلمداد می‌شود و کسی را نمی‌توان یافت که کوچک‌ترین تردیدی در آن داشته باشد. این باور در آثار شیعه از کهن‌ترین آنها تا دوره‌های کنونی آمده است. بسیاری از عالمان شیعه در کتب خود، این باور را اثبات نموده‌اند[۴]. مرحوم کلینی در کتاب کافی به صراحت می‌نویسد: «وُلِدَ لِلنِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ سَنَةَ خَمْسٍ وَ خَمْسِينَ وَ مِائَتَيْنِ‌»[۵]. مرحوم علامه طباطبایی نیز در کتاب شیعه در اسلام می‌نویسد: حضرت مهدی موعود (ع) فرزند امام یازدهم که اسمش مطابق اسم پیامبر (ص) بوده در سال دویست و پنجاه و شش و یا دویست و پنجاه و پنج در سامرا متولد شدند[۶].

راز مخفی بودن ولادت

از روایات استفاده می‌شود، مهم‏ترین فلسفۀ غیبت، در امان ماندن حضرت مهدی (ع) از خطر نابودی است. به همین خاطر ولادت ایشان نیز مخفی بوده است همانطور که ولادت ابراهیم خلیل (ع) از ترس کشته شدن به دست پادشاه زمانش مخفیانه بوده و ولادت موسی بن عمران (ع) از ترس کشته شدن به دست فرعون پنهانی بوده است؛ لذا ولادت پنهانی حضرت مهدی (ع) امری عادی و معمولی است.

راز مخفی نگه داشتن ولادت مهدی (ع) این بود که خلفای بنی عباس، از طریق روایاتی که پیامبر (ص) و ائمه طاهرین (ع) نقل شده بود، می‌دانستند دوازدهمین امام، همان مهدی است که زمین را پر از عدل و داد می‌کند و دولت جباران را سرنگون می‌سازد و طاغوت را به قتل می‌رساند، لذا درصدد برآمدند تا این نور را خاموش کنند و او را به قتل برسانند. ازاین‌رو، جاسوسان و مراقبانی گماشتند؛ حتی قابله‌هایی را مأمور کردند تا داخل منزل امام عسکری (ع) را زیر نظر بگیرند. لکن خداوند در هرحال نور هدایت را پاینده خواهد داشت. این بود که خدا به ارادۀ خویش، دوران بارداری مادر او را پنهان ساخت[۷].

خبر ولادت

امام حسن عسکری (ع) که از دشمنی خلفای عباسی آگاه بودند. ولادت فرزند خویش را پنهان داشت؛ اما شیعیان امین را از تولد او آگاه ساخت و برای رسیدن به این هدف از راه‌های متعددی بهره جست. بنابر روایات، عمه خویش حکیمه را شب تولد حضرت مهدی (ع) به خانه خود فراخواند تا بر این رویداد گواه باشد. همچنین قابله‌ای غیر شیعی بر بالین همسر خویش آورد. از این گذشته، فرزند خود را به مناسبت‌های‌ گوناگون به شیعیان خاص نشان داد تا حجت خداوند را به چشم خویش ببینند و گفتار دشمنان را درباره او باور نکنند. نامه‌های فراوانی به مناطق دوردست همانند مدینه، بصره و قم فرستاد و شیعیان خاص این بلاد را نیز از تولد حضرت مهدی (ع) باخبر ساخت و آنان را امر به کتمان این خبر نمود. سیصد گوسفند عقیقه نمود و میان شیعیان تقسیم کرد و سیصد من (معادل سه هزار کیلو) گوشت و سیصد من نان قربة الی الله در میان بنی هاشم پخش کرد و در روز سوم ولادت گروهی از اصحاب را فراخواند و حضرت قائم (ع) را به آنها نشان داد و فرمود: «او بعد از من امام شماست و جانشین من خواهد بود و او قائم آل محمد است که همگان بی‌صبرانه انتظار او را می‌کشند»[۸] تا هر گونه شک و شبهه را درباره تولد حضرت مهدی (ع) از میان برد و مجالی برای شایعه و تردید نگذارد.

راویان و محدثان به پیروی از آن امام (ع) ماجرای تولد امام زمان (ع) را همراه جزئیات آن با دقت و وسواس تمام نقل کرده‌اند و ماجرای شب تولد ایشان را در کتب خویش آورده‌اند، مشهورترین آنها، سخنان ارزشمند حضرت حکیمه (س) عمه امام عسکری (ع) است که شیخ صدوق، این حادثه بزرگ را از زبان او در روایتی مفصل یاد کرده است[۹].[۱۰]

اثبات ولادت امام مهدی

روایاتی وجود دارد مبنی بر اثبات ولادت امام مهدی (ع) که برخی از آنها عبارت‌اند از:

  1. از امام حسن (ع) چنین روایت شده: "هر یک از ما ائمّه، بیعت سلطان متجاوز زمانش، ناگزیر به‌گردنش می‌افتد، مگر قائمی‌که عیسی روح الله پشت سر او نماز می‌گذارد؛ زیرا خداوند متعال ولادت او را پنهان می‌دارد و خودش را غائب می‌گرداند، تا هنگامی‌که ظهور می‌کند، بیعتی در گردنش نباشد. او نهمین امام از فرزندان برادرم حسین (ع) است"[۱۱].
  2. امام عسکری (ع) در حدیثی فرموده‌اند: "به زودی خداوند به کرم و لطفش، فرزندی به من ارزانی خواهد داشت"[۱۲].
  3. همچنین فرمودند: "سپاس از آن خدایی است که مرا از دنیا نبرد تا آنکه جانشین من را به من نشان داد. او در آفرینش و اخلاق، شبیه‌ترین مردم به رسول خدا (ص) است"[۱۳].[۱۴]

تولد امام زمان از نگاه اهل سنت

بیشتر اهل سنت به تولد حضرت مهدی (ع) اعتقادی ندارند و قائلند مهدی موعودی (ع) که در احادیث اسلامی به آن نوید داده شده، هنوز متولد نشده است و در آخرالزمان به دنیا خواهد آمد؛ اما برخی از دانشمندان آنان علاوه بر اشاره به ولادت آن حضرت در سال ۲۵۵ ق، ایشان را همان موعود مورد اشاره می‌دانند.

کسانی که در نوشته‏‌های خود به ولادت مهدی (ع) اشاره کرده‌‏اند را می‌‏توان به دو دسته تقسیم کرد:

  1. کسانی که ولادت امام مهدی (ع) را گزارش کرده‌‏اند، ولی بر موعود بودن آن حضرت، ساکت مانده‏‌اند مانند: ابن اثیر جزری[۱۵]؛ گنجی شافعی[۱۶]؛ سبط ابن جوزی[۱۷] و ... .
  2. کسانی که علاوه بر گزارش ولادت آن حضرت، به موعود بودن او تصریح کرده‏‌اند مانند: "کمال الدین محمد بن طلحه شافعی"[۱۸]؛ "نور الدین علی بن محمد بن صباغ مالکی"[۱۹].[۲۰]

پرسش مستقیم

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. «فِی‏ الْقَائِمِ‏ مِنَّا سُنَنٌ‏ مِنْ‏ سُنَنِ‏ الْأَنْبِیَاءِ (ع)... وَ سُنَّةٌ مِنْ إِبْرَاهِیمَ... ِ وَ أَمَّا مِنْ إِبْرَاهِیمَ فَخَفَاءُ الْوِلَادَةِ وَ اعْتِزَالُ النَّاسِ... ‏‏‏»، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۵۶۷
  2. «صَاحِبُ‏ هَذَا الْأَمْرِ تَعْمَی‏ وِلَادَتُهُ‏ عَلَی‏ هَذَا الْخَلْقِ‏ لِئَلَّا یَکُونَ‏ لِأَحَدٍ فِی‏ عُنُقِهِ‏ بَیْعَةٌ إِذَا خَرَجَ‏»، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۷۹، ح ۱.
  3. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۱۲؛ مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص۱۸۴-۱۸۶.
  4. اثبات الوصیه، ص۲۵۷-۲۵۹؛ کمال‌الدین، ج۲، باب ۴۲، ص۱۴۳-۱۶۱؛ الارشاد، ج۲، باب آخر؛ تنزیه الانبیاء، ص۱۸۰؛ الغیبه، ص۲۳۹.
  5. الکافی، ج۱، ص۵۱۴.
  6. طباطبایی، سید محمد حسین، شیعه در اسلام، ص۱۴۸.
  7. ر.ک: صافی گلپایگانی، لطف اللّه، منتخب الأثر فی الإمام الثانی عشر، ص ۳۵۳؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۱، ص۱۸۳، ۱۸۴ و فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۴۶۹، ۴۷۰.
  8. «هَذَا صَاحِبُکُمْ مِنْ بَعْدِی وَ خَلِیفَتِی عَلَیْکُمْ وَ هُوَ الْقَائِمُ الَّذِی تَمْتَدُّ إِلَیْهِ الْأَعْنَاقُ بِالانْتِظَارِ»؛ کمال الدین، ص ۴۳۱ – ۴۳۴.
  9. کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب ۴۲، ح ۱؛ کتاب الغیبة طوسی، ص ۲۳۸؛ کشف الغمة، ج ۲، ص ۴۴۹.
  10. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۱۴؛ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان. ص ۵۹۵؛ مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص۱۸۷.
  11. «مَا مِنَّا أَحَدٌ إِلَّا وَ يَقَعُ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ إِلَّا الْقَائِمَ الَّذِي يُصَلِّي خَلْفَهُ رُوحُ اللَّهِ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُخْفِي وِلَادَتَهُ وَ يُغَيِّبُ شَخْصَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ إِذَا خَرَجَ ذَلِكَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ أَخِي الْحُسَيْنِ...»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۲۷۹.
  12. «... سَيَرْزُقُنِي اللَّهُ وَلَداً بِكَرَمِهِ وَ لُطْفِهِ»؛ بحارالأنوار، ج۵۰، ص۳۱۳.
  13. «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يُخْرِجْنِي مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى أَرَانِي الْخَلَفَ مِنْ بَعْدِي أَشْبَهَ النَّاسِ بِرَسُولِ اللَّهِ (ص) خَلْقاً وَ خُلْقاً...»؛ بحارالأنوار، ج۵۱، ص۱۶۱.
  14. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص:۱۸۴-۱۸۶.
  15. سیّد ثامر هاشم العمیدی، مهدی منتظر در اندیشه اسلامی، ص ۱۸۶، به نقل از: الکامل فی التاریخ، ج ۷، ص ۲۷۴ در پایان حوادث سال ۲۶۰ ق
  16. البیان فی اخبار صاحب الزمان، ص۹۷.
  17. تذکرة الخواص، ص۳۲۵-۳۲۶.
  18. مطالب السؤول، ج ۲، ص ۷۹، باب ۱۲
  19. ابن صباغ مالکی، الفصول المهمة، ص ۲۸۷
  20. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۱۰۰ ـ ۱۰۲؛ مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص۱۹۰-۱۹۳.