بحث:قضا و قدر در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «==مقدمه== *کلمه "قضا" به معنای حکم و فرمان است و کلمه "قدر" به معنای اندا...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - 'فرمان‌های الهی' به 'فرمان‌های الهی')
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
*میان [[شیعیان]] از [[قضا و قدر]] دو گونه برداشت یافته می‌شود:
*میان [[شیعیان]] از [[قضا و قدر]] دو گونه برداشت یافته می‌شود:
#برداشت عوام [[شیعه]] که بنابر آن، [[سرنوشت]] هر کس از پیش تعیین شده و او را در تغییر آن دخلی نیست و هر کس با تقدیر خویش به [[دنیا]] می‌آید و هرگز نمی‌تواند آن را تغییر دهد<ref>انگیزه پیدایش مذاهب‌، ۱۷.</ref>.
#برداشت عوام [[شیعه]] که بنابر آن، [[سرنوشت]] هر کس از پیش تعیین شده و او را در تغییر آن دخلی نیست و هر کس با تقدیر خویش به [[دنیا]] می‌آید و هرگز نمی‌تواند آن را تغییر دهد<ref>انگیزه پیدایش مذاهب‌، ۱۷.</ref>.
#برداشت علمای [[شیعه]] است که بنابرآن، [[قضا و قدر]] بر دو گونه است: یکی در [[تکوین]] و دیگر در [[تشریع]]. *[[قضا و قدر]] [[تکوینی]] آن است که هر پدیده‌ای در عالم، [[علت]] و اندازه‌ای دارد. چیزی بی [[علت]] و اندازه پدید نمی‌آید و [[حکم]] و [[فرمان]] در [[جهان تکوین]]، ایجاد موجودات است. گاه ایجاد، بی‌واسطه به دست [[الهی]] است<ref>بالمباشرة.</ref> و گاه با واسطه<ref>بالتسبیب.</ref>. بدین سان، [[قضای الهی]] هر آن چیزی است که در [[جهان]] [[آفرینش]] به [[فرمان خداوند]] ایجاد می‌پذیرد خواه بی‌واسطه و خواه باواسطه [[نظام]] [[علت]] و معلول. "[[قدر]] [[الهی]]" عبارت از اندازه ایجادها است؛ مثلًا پدید آمدن جنین انسانی از [[پدر]] و [[مادر]]، [[فرمان]] [[تکوینی]] [[خداوند]] و [[قضای الهی]] است؛ اما زمان [[تولد]] و [[مرگ]] و چگونگی آنها و ویژگی‌های جنین در [[قدر]] [[الهی]] است که رقم می‌خورد. [[قرآن کریم]] نیز از [[قضا و قدر]] بدین معنا فراوان سخن گفته است<ref>{{متن قرآن|فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ}}؛ سوره فصلت، آیه ۱۲؛ {{متن قرآن|بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ}}؛
#برداشت علمای [[شیعه]] است که بنابرآن، [[قضا و قدر]] بر دو گونه است: یکی در [[تکوین]] و دیگر در [[تشریع]]. *[[قضا و قدر]] [[تکوینی]] آن است که هر پدیده‌ای در عالم، [[علت]] و اندازه‌ای دارد. چیزی بی [[علت]] و اندازه پدید نمی‌آید و [[حکم]] و [[فرمان]] در [[جهان تکوین]]، ایجاد موجودات است. گاه ایجاد، بی‌واسطه به دست [[الهی]] است<ref>بالمباشرة.</ref> و گاه با واسطه<ref>بالتسبیب.</ref>. بدین سان، [[قضای الهی]] هر آن چیزی است که در [[جهان آفرینش]] به [[فرمان خداوند]] ایجاد می‌پذیرد خواه بی‌واسطه و خواه باواسطه [[نظام]] [[علت]] و معلول. "[[قدر]] [[الهی]]" عبارت از اندازه ایجادها است؛ مثلًا پدید آمدن جنین انسانی از [[پدر]] و [[مادر]]، [[فرمان]] [[تکوینی]] [[خداوند]] و [[قضای الهی]] است؛ اما زمان [[تولد]] و [[مرگ]] و چگونگی آنها و ویژگی‌های جنین در [[قدر]] [[الهی]] است که رقم می‌خورد. [[قرآن کریم]] نیز از [[قضا و قدر]] بدین معنا فراوان سخن گفته است<ref>{{متن قرآن|فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ}}؛ سوره فصلت، آیه ۱۲؛ {{متن قرآن|بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ}}؛
سوره بقره، آیه ۱۱۷؛ {{متن قرآن|قَالَتْ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ قَالَ كَذَلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَاء إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ}}؛ سوره آل عمران، آیه ۴۷؛ {{متن قرآن|مَا كَانَ لِلَّهِ أَن يَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ}}؛ سوره مریم، آیه ۳۵؛ {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِن ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِّنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَن لَّن تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَن سَيَكُونُ مِنكُم مَّرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِن فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}}؛ سوره مزمل، آیه ۲۰؛ {{متن قرآن|وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ }}؛ سوره یس، آیه ۳۹.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 379.</ref>.
سوره بقره، آیه ۱۱۷؛ {{متن قرآن|قَالَتْ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ قَالَ كَذَلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَاء إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ}}؛ سوره آل عمران، آیه ۴۷؛ {{متن قرآن|مَا كَانَ لِلَّهِ أَن يَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ}}؛ سوره مریم، آیه ۳۵؛ {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِن ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِّنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَن لَّن تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَن سَيَكُونُ مِنكُم مَّرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِن فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}}؛ سوره مزمل، آیه ۲۰؛ {{متن قرآن|وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ }}؛ سوره یس، آیه ۳۹.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 379.</ref>.
*[[ایمان]] به [[قضا و قدر]] [[تکوینی]]، در [[حقیقت]]، [[اعتقاد]] به [[قانون علیت]] و [[نظام]] [[علت]] و معلول و حدود و کیفیات و کمیات در [[جهان]] [[آفرینش]] است که دو نکته از آن برمی‌خیزد: یکی آنکه هیچ پدیده‌ای بی [[علت]] در [[جهان]] رخ نمی‌نماید و دیگر آنکه علةالعلل همه پدیده‌ها، [[خداوند متعال]] است. این برداشت از [[قضا و قدر الهی]] نه تنها اثر تخدیری بر [[انسان]] ندارد، بلکه او را وامی‌دارد تا برای ارتقای [[جایگاه]] خویش در [[زندگی]]، بکوشد و [[علل]] واقعی حوادث را بازشناسد و از تن دادن به [[خرافه]] و شانس و بخت و طالع بپرهیزد<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 379.</ref>.
*[[ایمان]] به [[قضا و قدر]] [[تکوینی]]، در [[حقیقت]]، [[اعتقاد]] به [[قانون علیت]] و [[نظام]] [[علت]] و معلول و حدود و کیفیات و کمیات در [[جهان آفرینش]] است که دو نکته از آن برمی‌خیزد: یکی آنکه هیچ پدیده‌ای بی [[علت]] در [[جهان]] رخ نمی‌نماید و دیگر آنکه علةالعلل همه پدیده‌ها، [[خداوند متعال]] است. این برداشت از [[قضا و قدر الهی]] نه تنها اثر تخدیری بر [[انسان]] ندارد، بلکه او را وامی‌دارد تا برای ارتقای [[جایگاه]] خویش در [[زندگی]]، بکوشد و [[علل]] واقعی حوادث را بازشناسد و از تن دادن به [[خرافه]] و شانس و بخت و طالع بپرهیزد<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 379.</ref>.
*[[قضا و قدر]] [[تشریعی]] عبارت از فرمان‌های [[الهی]] است برای تعیین [[وظایف]] فردی و اجتماعی‌ [[انسان]] و مشخص ساختن حدود و ثغور این [[وظایف]]؛ مثلًا [[وجوب]] [[نماز]]، [[فرمان الهی]] یا قضای [[تشریعی]] است و چگونگی آن، [[قدر]] [[تشریعی]] است. [[قرآن کریم]] بدین معنای [[قضا و قدر]] نیز اشارت برده است<ref>{{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالا مُّبِينًا }}؛ سوره احزاب، آیه ۳۶؛ {{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِيمًا }}؛ سوره اسراء، آیه ۲۳؛ {{متن قرآن| وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا }}؛ سوره طلاق، آیه ۳ و ....</ref>.[[روایات]] بزرگان [[معصوم]] {{ع}} در این باره فراوان‌اند. به عنوان نمونه، در روایتی از [[امام علی]] {{ع}} [[قضا و قدر]] [[تکوینی]] و [[تشریعی]] به روشنی باز نموده شده و به توضیح آمده است<ref>ر.ک: اصول کافی‌، ۱/ ۱۵۵؛ کشف المراد، ۱۳۶؛ انگیزه پیدایش مذاهب‌، ۲۴- ۱۷.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 380.</ref>.
*[[قضا و قدر]] [[تشریعی]] عبارت از [[فرمان‌های الهی]] است برای تعیین [[وظایف]] فردی و اجتماعی‌ [[انسان]] و مشخص ساختن حدود و ثغور این [[وظایف]]؛ مثلًا [[وجوب]] [[نماز]]، [[فرمان الهی]] یا قضای [[تشریعی]] است و چگونگی آن، [[قدر]] [[تشریعی]] است. [[قرآن کریم]] بدین معنای [[قضا و قدر]] نیز اشارت برده است<ref>{{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالا مُّبِينًا }}؛ سوره احزاب، آیه ۳۶؛ {{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِيمًا }}؛ سوره اسراء، آیه ۲۳؛ {{متن قرآن| وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا }}؛ سوره طلاق، آیه ۳ و ....</ref>.[[روایات]] بزرگان [[معصوم]] {{ع}} در این باره فراوان‌اند. به عنوان نمونه، در روایتی از [[امام علی]] {{ع}} [[قضا و قدر]] [[تکوینی]] و [[تشریعی]] به روشنی باز نموده شده و به توضیح آمده است<ref>ر.ک: اصول کافی‌، ۱/ ۱۵۵؛ کشف المراد، ۱۳۶؛ انگیزه پیدایش مذاهب‌، ۲۴- ۱۷.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 380.</ref>.


==قضا و قدر در فرهنگ اصطلاحات علم کلام==
==قضا و قدر در فرهنگ اصطلاحات علم کلام==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۲۸

مقدمه

  1. برداشت عوام شیعه که بنابر آن، سرنوشت هر کس از پیش تعیین شده و او را در تغییر آن دخلی نیست و هر کس با تقدیر خویش به دنیا می‌آید و هرگز نمی‌تواند آن را تغییر دهد[۱۱].
  2. برداشت علمای شیعه است که بنابرآن، قضا و قدر بر دو گونه است: یکی در تکوین و دیگر در تشریع. *قضا و قدر تکوینی آن است که هر پدیده‌ای در عالم، علت و اندازه‌ای دارد. چیزی بی علت و اندازه پدید نمی‌آید و حکم و فرمان در جهان تکوین، ایجاد موجودات است. گاه ایجاد، بی‌واسطه به دست الهی است[۱۲] و گاه با واسطه[۱۳]. بدین سان، قضای الهی هر آن چیزی است که در جهان آفرینش به فرمان خداوند ایجاد می‌پذیرد خواه بی‌واسطه و خواه باواسطه نظام علت و معلول. "قدر الهی" عبارت از اندازه ایجادها است؛ مثلًا پدید آمدن جنین انسانی از پدر و مادر، فرمان تکوینی خداوند و قضای الهی است؛ اما زمان تولد و مرگ و چگونگی آنها و ویژگی‌های جنین در قدر الهی است که رقم می‌خورد. قرآن کریم نیز از قضا و قدر بدین معنا فراوان سخن گفته است[۱۴][۱۵].

قضا و قدر در فرهنگ اصطلاحات علم کلام

  1. "مجردات"، که بیشتر از یک نحو نمی‌توانند وجود داشته باشند و تحت‌تأثیر علل مختلف قرار نمی‌گیرند؛ قضا و قدر آنها حتمی و غیر قابل تبدیل است؛ زیرا با بیش از یک سلسله از علل سر و کار ندارند و سرنوشت معلول با علت است. بنابراین، یک سرنوشت بیشتر ندارند، و چون امکان جانشین شدن سلسله‌ای دیگر از علل به جای این سلسله نیست، سرنوشت آنها حتمی است.
  2. "غیر مجردات" هستند که امکان هزاران نقش و رنگ را دارند و تحت قانون حرکت و همواره بر سر دوراهی‌ها می‌‌باشند. برای آنها قضا و قدرهای غیر حتمی وجود دارد، یعنی نوعی خاص قضا و قدر، سرنوشت آنها را معین نمی‌کند؛ زیرا سرنوشت معلول در دست علت است، و چون این امور با علل مختلف سر و کار دارند؛ سرنوشت‌های مختلف در انتظار آنهاست، و چون هر سلسله از علل را در نظر بگیریم، امکان جانشین شدن یک سلسله دیگر وجود دارد؛ سرنوشت آنها غیر حتمی است. به هر اندازه که "اگر" درباره آنها صحیح است، قضا و قدرها متنوع و گونه‌گون می‌‌شود و امکان تغییر و تبدیل وجود دارد[۲۸].

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. معجم مقائیس اللغة، ۵/ ۶۲ و ۹۹.
  2. فرهنگ شیعه، ص 378.
  3. ﴿وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِيمًا ؛ سوره اسراء، آیه ۲۳.
  4. ﴿ وَقَضَيْنَا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا ؛ سوره اسراء، آیه ۴.
  5. ﴿وَاللَّهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لا يَقْضُونَ بِشَيْءٍ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ ؛ سوره مؤمن، آیه ۲۰.
  6. ﴿فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ؛ سوره فصلت، آیه ۱۲.
  7. ﴿يَا لَيْتَهَا كَانَتِ الْقَاضِيَةَ؛ سوره الحاقه، آیه ۲۷.
  8. ﴿ إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ ؛ سوره قمر، آیه ۴۹.
  9. ﴿لِيُنفِقْ ذُو سَعَةٍ مِّن سَعَتِهِ وَمَن قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلاَّ مَا آتَاهَا سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرًا؛ سوره طلاق، آیه ۷.
  10. فرهنگ شیعه، ص 378-379.
  11. انگیزه پیدایش مذاهب‌، ۱۷.
  12. بالمباشرة.
  13. بالتسبیب.
  14. ﴿فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ؛ سوره فصلت، آیه ۱۲؛ ﴿بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ؛ سوره بقره، آیه ۱۱۷؛ ﴿قَالَتْ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ قَالَ كَذَلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَاء إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ؛ سوره آل عمران، آیه ۴۷؛ ﴿مَا كَانَ لِلَّهِ أَن يَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ؛ سوره مریم، آیه ۳۵؛ ﴿إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِن ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِّنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَن لَّن تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَن سَيَكُونُ مِنكُم مَّرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِن فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ؛ سوره مزمل، آیه ۲۰؛ ﴿وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ ؛ سوره یس، آیه ۳۹.
  15. فرهنگ شیعه، ص 379.
  16. فرهنگ شیعه، ص 379.
  17. ﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالا مُّبِينًا ؛ سوره احزاب، آیه ۳۶؛ ﴿وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِيمًا ؛ سوره اسراء، آیه ۲۳؛ ﴿ وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا ؛ سوره طلاق، آیه ۳ و ....
  18. ر.ک: اصول کافی‌، ۱/ ۱۵۵؛ کشف المراد، ۱۳۶؛ انگیزه پیدایش مذاهب‌، ۲۴- ۱۷.
  19. فرهنگ شیعه، ص 380.
  20. ابن‌فارس، مقاییس اللغه؛ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ماده قدر؛ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۱۵۸.
  21. طباطبایی، نهایة الحکماء، ص۲۹۵ - ۲۹۳.
  22. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۴.
  23. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۵.
  24. «ما به او راه را نشان داده‌ایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس» سوره انسان، آیه ۳.
  25. «و هر چیز را آفرید آنگاه آن را به شایستگی اندازه نهاد» سوره فرقان، آیه ۲.
  26. نهج‌البلاغه، خطبه ۱۸۳.
  27. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۶.
  28. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۷.
  29. مطهری، انسان و سرنوشت، ص۷۰ - ۵۲ و ۹۵ - ۹۴؛ همو، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج۵، ص۲۰۴؛ همو، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی، ج۴، ص۳۹؛ همو، علل گرایش به مادیگری، ص۱۲۰؛ همو، آشنایی با علوم اسلامی، ج۲، ص۱۹.
  30. حدید (۵۷): ۲۳ - ۲۲.
  31. مصباح یزدی، آموزش عقاید، ص۱۸۷ - ۱۸۶.
  32. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۶۸.