آیه ولایت در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
== [[امام رضا]]{{ع}} و [[آیه ولایت]] == | == [[امام رضا]]{{ع}} و [[آیه ولایت]] == | ||
[[امام رضا]]{{ع}} [[آیه ولایت]] را از [[فضائل]] و [[مناقب]] و شارح [[حقوق]] [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} شمرده و در شرح آن فرموده است: چنان که [[آیه]] {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>، [[پیروی از پیامبر]]{{صل}} را با [[پیروی]] «[[اولوالامر]]» پیوند زده است و هر دو مفید یک [[پیام]] و یک [[اطاعت]] است، در آیه ولایت نیز ولایت و [[رهبری]] [[خدا]] و پیامبر{{صل}} با ولایت [[عترت]] وی پیوند خورده و ولایت آن دو از یکدیگر جدایی ناپذیرند و هرآیین و [[وظیفه]] و [[حقوقی]] که برای ولایت برای [[رسول خدا]]{{صل}} مقرر است، برای عترت نیز [[ثابت]] و پابرجاست<ref>بحار الأنوار، ج۹۳، ص۱۹۶.</ref>. کاربرد [[غالب]] بلکه نزدیک به تمام موضوع ولایت در [[سخنان امام رضا]]{{ع}} به معنای [[پشتیبان]]، [[مالک]]<ref>تهذیب الأحکام، ج۳، ص۹۵.</ref>، [[رهبر]] و [[خلیفه]] و [[صاحب اختیار]] و [[وصی]] است. از اینرو، امام رضا{{ع}} از [[امیرمؤمنان]]{{ع}} به عنوان [[خلیفه پیامبر]]{{صل}} و [[ولی الله]] نام میبرد<ref>بحار الأنوار، ج۲۴، ص۳۵۸.</ref>. [[امام هشتم]] در مواردی ولی را مرادف با [[امام]] [[معصوم]]<ref>بحار الأنوار، ج۴۵، ص۱۶۹.</ref> و گاه به معنای خلیفه پیامبر{{صل}} و گاه به معنای [[ولی امر]] و یا مانند ولی میت به مفهوم صاحب اختیار و متولی<ref>مستدرک الوسائل، ج۲، ص۲۹۲.</ref> و در مواردی ولی را در معنای اولوالامر به [[کار]] برده است. این کاربرد<ref>بحار الأنوار، ج۳۷، ص۳۲۴.</ref> میتواند [[شاهد]] آن باشد که امام ولایت در آیه، {{متن قرآن|إِنَّمَا}} را نیز در ولایت در [[تصرف]] [[تفسیر]] کرده است. تلقی [[شیعیان]] و [[پیروان]] امام نیز از واژه ولی الله در آن دوره، همان وصی و امام [[مسلمانان]] بوده است<ref>بحار الأنوار، ج۴۸، ص۳۰۸.</ref>. | |||
[[گواه]] دیگر آنکه امام رضا{{ع}}، [[علی]]{{ع}} را نخستین [[امام]] [[معصوم]] و از وی به عنوان [[ولی الله]] یاد کرده و حضرت را [[خلیفه]] و [[وصی پیامبر]]{{صل}} شمرده است<ref>بحار الأنوار، ج۶۷، ص۱۹۸.</ref>. امام کلمه [[طیب]] و [[پاک]] در کریمه {{متن قرآن|إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ}}<ref>«سخن پاک به سوی او بالا میرود» سوره فاطر، آیه ۱۰.</ref> را [[ذکر]] {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ عَلِيٌّ وَلِيُّ اللَّهِ}} شمرده است<ref>تفسیر القمی، ج۲، ص۱۵۴؛ تفسیر نور الثقلین، ج۴، ص۳۵۳.</ref>. نیز امام به [[نقل]] از پدر از جدش از [[امام باقر]]{{ع}}، {{متن قرآن|فِطْرَتَ اللَّهِ}} در کریمه {{متن قرآن|فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا}}<ref>«بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است» سوره روم، آیه ۳۰.</ref> را {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ عَلِيٌّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَلِيُّ اللَّهِ}} شمرده و آن را [[توحید]] [[ناب]] و [[خالص]] خوانده است<ref>البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۴۱.</ref>. [[گواه]] پیوند وثیق توحید و [[نبوت]] و [[ولایت امیرمؤمنان]]{{ع}} و شاهدی است بر اینکه مراد از {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} در کریمه [[ولایت]] به نظر [[امام رضا]]{{ع}}، [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} است. امام باقر<ref>تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۶۴۶.</ref> و [[امام صادق]]{{عم}} همه [[ائمه]] را از مصادیق بارز {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} شمرده و تأکید کردهاند آنان در [[مال]] و [[جان]] [[مردم]] [[حق ولایت]] دارند<ref>تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۶۴۳.</ref>. | [[گواه]] دیگر آنکه امام رضا{{ع}}، [[علی]]{{ع}} را نخستین [[امام]] [[معصوم]] و از وی به عنوان [[ولی الله]] یاد کرده و حضرت را [[خلیفه]] و [[وصی پیامبر]]{{صل}} شمرده است<ref>بحار الأنوار، ج۶۷، ص۱۹۸.</ref>. امام کلمه [[طیب]] و [[پاک]] در کریمه {{متن قرآن|إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ}}<ref>«سخن پاک به سوی او بالا میرود» سوره فاطر، آیه ۱۰.</ref> را [[ذکر]] {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ عَلِيٌّ وَلِيُّ اللَّهِ}} شمرده است<ref>تفسیر القمی، ج۲، ص۱۵۴؛ تفسیر نور الثقلین، ج۴، ص۳۵۳.</ref>. نیز امام به [[نقل]] از پدر از جدش از [[امام باقر]]{{ع}}، {{متن قرآن|فِطْرَتَ اللَّهِ}} در کریمه {{متن قرآن|فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا}}<ref>«بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است» سوره روم، آیه ۳۰.</ref> را {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ عَلِيٌّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَلِيُّ اللَّهِ}} شمرده و آن را [[توحید]] [[ناب]] و [[خالص]] خوانده است<ref>البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۴۱.</ref>. [[گواه]] پیوند وثیق توحید و [[نبوت]] و [[ولایت امیرمؤمنان]]{{ع}} و شاهدی است بر اینکه مراد از {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} در کریمه [[ولایت]] به نظر [[امام رضا]]{{ع}}، [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} است. امام باقر<ref>تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۶۴۶.</ref> و [[امام صادق]]{{عم}} همه [[ائمه]] را از مصادیق بارز {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا}} شمرده و تأکید کردهاند آنان در [[مال]] و [[جان]] [[مردم]] [[حق ولایت]] دارند<ref>تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۶۴۳.</ref>. |
نسخهٔ ۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۲۳
معناشناسی
آیه ۵۵ سوره مائده: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾[۱]. امام رضا(ع) این آیه را آیه ولایت خوانده[۲] و مصداق آن را امام علی(ع) دانسته است.
«وَلْی»، در لغت به معنای قرب، باران پس از خشکسالی، مولی (بنده آزادشده)، یاور، دوست، سرپرست و اولی به تصرف و رهبری آمده است که ریشه در همان تقرب دارد[۳] و در اصطلاح فقها و مفسران بیشتر به معنای متولی و اولی به تصرف به کار رفته است. رکوع نیز به معنای خضوع و انحنا، خم شدن و به صورت فرو افتادن است و از این رو حالت خم شدن به زانو را در نماز رکوع گویند[۴]. رکوع در اصطلاح شرعی به حالتی از نماز گفته میشود[۵].
شان نزول آیه
برخی از مفسران گفتهاند آیه درباره عامه مؤمنان نازل شده و برخی شأن نزول آن را عبادة بن صامت[۶] ذکر کردهاند. عمده مفسران مذاهب اسلامی بر آناند که آیه از آیات مدنی و در شأن علی بن ابی طالب(ع) نازل شده است[۷].
بر اساس این روایات، فقیری وارد مسجد پیامبر(ص) شد و از مردم تقاضای کمک کرد و کسی چیزی به وی نداد. فقیر دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا، شاهد باش من در مسجد رسول تو از مردم کمک خواستم، کسی به من چیزی نداد. علی(ع) در حال رکوع نماز بود. با انگشت کوچک دست راست اشاره کرد. سائل نزدیک آمد و انگشتر را از دست حضرت بیرون آورد. آیه ولایت در این باره نازل شد[۸].
ابوذر شأن نزول آیه را درباره علی(ع) آورده و افزوده پیامبر(ص) شاهد ماجرا بود. از نماز که فارغ شد دست به آسمان برداشت و گفت: خدایا، برادرم موسی(ع) از تو خواست روح وی را وسیع و کارها را بر وی آسان کنی. گره از زبانش بگشایی تا مردم گفتارش را درک کنند. نیز موسی(ع) از تو خواست برادرش هارون(ع) را وزیر و یاورش قرار دهی و به وسیله او بر توانش بیفزایی و او را در کارهایش شریک قرار دهی. خدایا، من، محمد پیامبر و برگزیده توام. سینه مرا گشاده گردان. کارها را بر من آسان ساز و از خاندانم علی(ع) را وزیرم گردان تا به وسیله وی پشتم قوی و استوار شود. هنوز دعای پیامبر(ص) پایان نیافته بود. جبرئیل آیه ولایت را نازل کرد[۹]. این شأن نزول با اختصار و تفصیل در منابع روایی و تفسیری و کلامی مذاهب اسلامی نقل شده است[۱۰]. امام علی(ع) و دیگر ائمه اهل بیت(ع)[۱۱]، عبدالله بن عباس، عمار یاسر، ابورافع، ابوذر غفاری، مقداد، انس بن مالک و دهها نفر از صحابه و تابعی آن را روایت کردهاند. به گفته سید بن طاووس، این گزارش از نود طریق به دست ما رسیده است[۱۲]. آلوسی گفته است بیشتر اخباریها بر آناند که آیه در شأن علی(ع) نازل شده است[۱۳].
عام بودن شان نزول
برخی از مفسران قرآن گفتهاند آیه عام است و همه مؤمنان را در بر میگیرد. به باور این مفسران، سیاق آیات درباره نهی از پیوند و دوستی با یهودیان و نصاراست. آنان رکوع را به معنای خضوع و فروتنی تفسیر کردهاند[۱۴]. اهل بیت پیامبر(ص) بر آناند که در این آیه ویژگیهایی وجود دارد که آن را به عدهای از مؤمنان اختصاص میدهد و ایشان ائمه اثناعشرند[۱۵]. گفتهاند هر چند آیه همه کسانی که دارای این صفات باشد را در بر میگیرد، مصداق اصلی و بارز آن در آن دوره علی بن ابی طالب(ع) بوده است[۱۶].
نقد از این نظریه
پیروان اهل بیت(ع) به این آیه، بر ولایت و امامت امیرمؤمنان(ع) استدلال کردهاند. ﴿إِنَّمَا﴾ مفید حصر است. «رکوع» در لغت گرچه به معنای خضوع به کار رفته، در شرع به معنای انحنای خاص در نماز است و در وقت نبود قرینه در اصطلاح شرعی به کار میرود[۱۷]. کاربرد غالب واژه «ولی» به معنای ولایت و سرپرست و اولی به تصرف است[۱۸] و اطلاق «ولی» در محاورات عرب، انصراف به ولایت و حق تصرف دارد[۱۹]. ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾ در ظاهر عام است و همه مؤمنان را در بر میگیرد، ولی به قرینه شأن نزول متواتر آیه و نیز عطف به خدا و پیامبر(ص)، ویژه علی(ع) است. نظایر دیگری برای آن در قرآن وجود دارد مانند آیه مباهله که خطاب عام، ولی مصداق آن خاص است. همچنین همه اطلاقات «ولی» درباره پیامبر(ص) در دیگر موارد قرآن به معنای ولایت در تصرف و رهبری است نه ولایت نصرت و یاری[۲۰]. ولایت نصرت و محبت ویژه خدا نیست[۲۱] و ولایت در تصرف است که ویژه خدا و پیامبر(ص) و دارنده ویژگیهای گفته شده (اقامه نماز ـ پرداخت زکات در حال رکوع) است[۲۲]. دیگر معانی ولی و ولایت، از مودت و تقرب و نصرت، با ولایت در تصرف پیوند و ملازمه دارند. امام باقر(ع) در شرح آیه ولایت فرموده است: خداوند با نزول ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ﴾، ولایت اولواالامر را واجب ساخت. مردم ندانستند ولایت کدام است. خداوند به پیامبر(ص) فرمود: مانند نماز و روزه و حج، ولایت را برای مردم شرح دهد و آیه تبلیغ نیز در این باره نازل شد[۲۳].
امام رضا(ع) و آیه ولایت
امام رضا(ع) آیه ولایت را از فضائل و مناقب و شارح حقوق اهل بیت پیامبر(ص) شمرده و در شرح آن فرموده است: چنان که آیه ﴿أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾[۲۴]، پیروی از پیامبر(ص) را با پیروی «اولوالامر» پیوند زده است و هر دو مفید یک پیام و یک اطاعت است، در آیه ولایت نیز ولایت و رهبری خدا و پیامبر(ص) با ولایت عترت وی پیوند خورده و ولایت آن دو از یکدیگر جدایی ناپذیرند و هرآیین و وظیفه و حقوقی که برای ولایت برای رسول خدا(ص) مقرر است، برای عترت نیز ثابت و پابرجاست[۲۵]. کاربرد غالب بلکه نزدیک به تمام موضوع ولایت در سخنان امام رضا(ع) به معنای پشتیبان، مالک[۲۶]، رهبر و خلیفه و صاحب اختیار و وصی است. از اینرو، امام رضا(ع) از امیرمؤمنان(ع) به عنوان خلیفه پیامبر(ص) و ولی الله نام میبرد[۲۷]. امام هشتم در مواردی ولی را مرادف با امام معصوم[۲۸] و گاه به معنای خلیفه پیامبر(ص) و گاه به معنای ولی امر و یا مانند ولی میت به مفهوم صاحب اختیار و متولی[۲۹] و در مواردی ولی را در معنای اولوالامر به کار برده است. این کاربرد[۳۰] میتواند شاهد آن باشد که امام ولایت در آیه، ﴿إِنَّمَا﴾ را نیز در ولایت در تصرف تفسیر کرده است. تلقی شیعیان و پیروان امام نیز از واژه ولی الله در آن دوره، همان وصی و امام مسلمانان بوده است[۳۱].
گواه دیگر آنکه امام رضا(ع)، علی(ع) را نخستین امام معصوم و از وی به عنوان ولی الله یاد کرده و حضرت را خلیفه و وصی پیامبر(ص) شمرده است[۳۲]. امام کلمه طیب و پاک در کریمه ﴿إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ﴾[۳۳] را ذکر «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ عَلِيٌّ وَلِيُّ اللَّهِ» شمرده است[۳۴]. نیز امام به نقل از پدر از جدش از امام باقر(ع)، ﴿فِطْرَتَ اللَّهِ﴾ در کریمه ﴿فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا﴾[۳۵] را «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ عَلِيٌّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَلِيُّ اللَّهِ» شمرده و آن را توحید ناب و خالص خوانده است[۳۶]. گواه پیوند وثیق توحید و نبوت و ولایت امیرمؤمنان(ع) و شاهدی است بر اینکه مراد از ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾ در کریمه ولایت به نظر امام رضا(ع)، اهل بیت پیامبر(ص) است. امام باقر[۳۷] و امام صادق(ع) همه ائمه را از مصادیق بارز ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾ شمرده و تأکید کردهاند آنان در مال و جان مردم حق ولایت دارند[۳۸].
امام رضا(ع) نیز بر آن است دایره ولایت در ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾ در آیه ولایت، افزون بر علی بن ابی طالب(ع)، دیگر ائمه اهل بیت عصمت(ع) را نیز در برمیگیرد[۳۹] و همه آنان افزون بر ولایت در تصرف و تکوین نفوس، ولایت در تصرف در امور دین و دنیای مردم دارند و وظیفه رهبری جامعه و هدایت مردم بر دوش آنان است[۴۰]. مردم وظیفه دارند برای استقرار جامعه اسلامی و زمامداری امام معصوم تلاش کنند. این نکتهای است که مفسران شیعه بر آن تاکید دارند و گفتهاند ائمه(ع) در رأس و پیشوای کسانی هستند که پیوسته برای اقامه نماز تلاش میکنند. نیز برخی گفتهاند همه ائمه اهل بیت(ع) در حال رکوع زکات پرداختهاند[۴۱]. در شرح بیشتر گفتهاند واژه جمع در معنای جمع به کار رفته و هر چند در مقام تطبیق در صدر اسلام بیش از یک مصداق نداشته، با گذشت زمان به استناد برخی روایات[۴۲] همه ائمه أقامهکننده نماز و پرداختکننده زکات در حال نماز بودهاند و ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾ آنان را در بر میگیرد و تطبیق ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾ بر یازده امام دیگر به کمک روایات انجام گرفته[۴۳] و از قبیل استعمال جمع در جمع است[۴۴]. همچنین گفتهاند اگر دیگر ائمه(ع) در حال رکوع زکات نپرداختهاند، این منقبتی است که از پدر به فرزند شایسته و همسوی با پدر میرسد. چنان که در عرف و ادبیات عرب فرزند به کردار پدر ستایش و سرزنش میشود و قرآن یهودیان معاصر پیامبر(ص) را بر کرده پدرانشان سرزنش میکند[۴۵]. به هر حال، امیرمؤمنان(ع) مصداق بارز برپا دارنده نماز و زکات دهنده آن روز بوده است. امام رضا(ع) از موسی بن جعفر(ع) به عنوان ولیالله یاد کرده است[۴۶].
امام رضا(ع) مصداق اصلی ولیالله روزگار خود بود. آن حضرت از خود به ولیالله یاد میکرد[۴۷]. بر انگشتر امام نیز ولیالله نقش بسته بود[۴۸] و با آن نامهها را مهر و امضا میکرد. پیروان امام با امام رضا(ع) به عنوان ولی مسلمین و ولیعهد خلیفه بیعت کردند. احمد بن موسی(ع) پس از مرگ پدر، علی بن موسی الرضا(ع) را خلیفه پدرش امام کاظم(ع) و ولیالله خواند و به مردم اعلان کرد در بیعت وی است[۴۹]. احمد بن ابی نصر بزنطی و دیگر بزرگان شیعه از امام رضا(ع) به ولیالله تعبیر کردهاند[۵۰] و مقصود آنان همان امامت کبری و وصایت از پیامبر(ص) بوده است[۵۱]. یعنی امام حاکم و فرمانروای جامعه اسلامی باشد و امور را اداره کند. در زیارت مأثوره امام رضا(ع) از حضرت به عنوان ولی دین و بر پا دارنده عدل و داد و دعوتگر به دین یاد شده[۵۲] که تفسیری بر آیه ولایت است[۵۳].[۵۴]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ بحار الأنوار، ج۳، ص۱۹۶.
- ↑ المفردات، ص۸۸۵ أساس البلاغة، ص۶۸۹.
- ↑ کتاب العین، ج۱، ص۲۰۰.
- ↑ روض الجنان و روح الجنان، ج۷، ص۲۹.
- ↑ جامع البیان، ج۶، ص۱۸۶.
- ↑ المناقب، خوارزمی، ص۲۶۴؛ الکشاف، ج۱، ص۶۴۸؛ الدر المنثور، ج۲، ص۲۹۳؛ تفسیر البیضاوی، ج۲، ص۱۳۲.
- ↑ تفسیر کنز الدقائق، ج۴، ص۱۵۰؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۰۹-۲۳۰.
- ↑ مجمع البیان، ج۳، ص۳۲۴-۳۲۵.
- ↑ المناقب، خوارزمی، ص۲۶۴؛ سبیل النجاة فی تتمة المراجعات، ص۱۳۷؛ الغدیر، ج۲، ص۹۱.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۲۸۹.
- ↑ بحار الأنوار، ج۳۵، ص۲۰۱.
- ↑ روح المعانی، ج۳، ص۳۴۴.
- ↑ الجامع لأحکام القرآن، ج۶، ص۲۲۱؛ تفسیر القاسمی، ج۴، ص۱۷۴؛ تفسیر المنار، ج۶ ص۴۴۱.
- ↑ تفسیر اثنی عشری، ج۳، ص۱۱۵.
- ↑ تفسیر بیان السعادة، ج۲، ص۹۲.
- ↑ روض الجنان و روح الجنان، ج۷، ص۲۸.
- ↑ المصباح المنیر، ص۶۷۲-۶۷۳.
- ↑ المصباح المنیر، ص۶۷۲-۶۷۳؛ تسنیم، ج۲۳، ص۱۱۵.
- ↑ المیزان، ج۶، ص۸.
- ↑ تسنیم، ج۲۳، ص۱۱۵.
- ↑ مجمع البیان، ج۳، ص۳۲۲-۳۲۷؛ تفسیر نمونه، ج۴، ص۴۲۶؛ تفسیر کوثر، ج۳، ص۱۹۱.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۲۸۹.
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ بحار الأنوار، ج۹۳، ص۱۹۶.
- ↑ تهذیب الأحکام، ج۳، ص۹۵.
- ↑ بحار الأنوار، ج۲۴، ص۳۵۸.
- ↑ بحار الأنوار، ج۴۵، ص۱۶۹.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج۲، ص۲۹۲.
- ↑ بحار الأنوار، ج۳۷، ص۳۲۴.
- ↑ بحار الأنوار، ج۴۸، ص۳۰۸.
- ↑ بحار الأنوار، ج۶۷، ص۱۹۸.
- ↑ «سخن پاک به سوی او بالا میرود» سوره فاطر، آیه ۱۰.
- ↑ تفسیر القمی، ج۲، ص۱۵۴؛ تفسیر نور الثقلین، ج۴، ص۳۵۳.
- ↑ «بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است» سوره روم، آیه ۳۰.
- ↑ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۴۱.
- ↑ تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۶۴۶.
- ↑ تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۶۴۳.
- ↑ بحار الأنوار، ج۹۳، ص۱۹۶.
- ↑ تفسیر إثنی عشری، ج۳، ص۱۱۵.
- ↑ تفسیر بیان السعادة، ج۲، ص۹۲.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۸۸، ۲۸۹.
- ↑ تسنیم، ج۲۳، ص۱۳۵.
- ↑ تسنیم، ج۲۳، ص۱۵۰.
- ↑ روض الجنان و روح الجنان، ج۷، ص۳۰-۳۱.
- ↑ کامل الزیارات، ص۳۰۱.
- ↑ بحار الأنوار، ج۴۹، ص۷۱.
- ↑ بحار الأنوار، ج۴۹، ص۷.
- ↑ بحار الأنوار، ج۴۸، ص۳۰۸.
- ↑ اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۸۵۳.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج۲۲، ص۹۰.
- ↑ بحار الأنوار، ج۱۹، ص۴۶.
- ↑ منابع: اختیار معرفة الرجال، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تصحیح و تعلیق: میرداماد استرآبادی، تحقیق: سید مهدی رجایی، قم، مؤسسة آل البیت له لإحیاء التراث، اول، ۱۳۶۳ش؛ أساس البلاغة، محمود بن عمر معروف به زمخشری (۵۳۸ق)، بیروت، دار صادر، اول، ۱۴۱۲ق؛ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، محمد باقر بن محمدتقی معروف به علامه مجلسی (۱۱۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، البرهان فی تفسیر القرآن، سیدهاشم بن سلیمان حسینی بحرانی (۱۱۰۷ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة البعثة، قم، اول، ۱۴۱۶ق؛ تاج العروس من جواهر القاموس، سید محمد مرتضی بن محمد حسینی زبیدی (۱۲۰۵ق)، تحقیق: علی شیری، بیروت، دار الفکر، اول، ۱۴۱۴ق؛ تفسیر البیضاوی (أنوار التنزیل و أسرار التأویل)، عبدالله بن عمر معروف به بیضاوی (قرن ۷ق)، تحقیق: محمد عبدالرحمن مرعشلی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، اول، ۱۴۱۸ق؛ کتاب العین، خلیل بن أحمد فراهیدی (۱۷۵ق)، تحقیق: مهدی مخزومی - ابراهیم سامرایی، قم، دار الهجرة، دوم، ۱۴۰۹ق؛ تسنیم (تفسیر قرآن کریم)، عبدالله بن ابوالحسن جوادی آملی (معاصر)، قم، اسراء، اول، ۱۳۹۰ش؛ تفسیر إثنی عشری، حسین بن احمد حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران، میقات، اول، ۱۳۶۳ش؛ تفسیر المنار (تفسیر القرآن الحکیم)، محمد بن عبده (۱۳۲۳ق) - محمد رشید بن علی رضا (۱۳۵۴ق)، قاهره، دار المنار، دوم، ۱۳۶۷ق؛ تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی (۳۲۹ق)، تحقیق و تصحیح: سید طیب موسوی جزائری، قم، دار الکتاب الإسلامی، اول، ۱۳۶۷ش؛ تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة، سلطان محمد بن حیدر گنابادی (۱۳۲۷ق)، بیروت، مؤسسة الأعلمی، دوم، ۱۴۰۸ق؛ تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، محمد بن محمدرضا قمی مشهدی (قرن ۱۲ق)، تحقیق: حسین درگاهی، تهران، وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی، اول، ۱۳۶۸ش؛ تفسیر کوثر، یعقوب جعفری، قم، دار الهجرة، اول، ۱۳۷۶ش؛ تفسیر نمونه، زیر نظر: ناصر بن علی محمد مکارم شیرازی معاصر)، تهران، دار الکتب الإسلامیة، اول، ۱۳۷۴ش؛ تفسیر نور الثقلین، عبدعلی بن جمعه عروسی حویزی (۱۱۱۲ق)، تحقیق: سیدهاشم رسولی محلاتی، قم، اسماعیلیان، چهارم، ۱۴۱۵ق؛ تهذیب الأحکام، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق، جامع البیان فی تفسیر القرآن، محمد بن جریر طبری (۳۱۰ق)، بیروت، دار المعرفة، اول، ۱۴۱۲ق؛ تفسیر القاسمی (محاسن التأویل)، جمال الدین قاسمی (۱۳۳۲ق)، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۱۸ق، الجامع لأحکام القرآن، محمد بن احمد معروف به قرطبی (۶۷۱ق)، تهران، انتشارات ناصر خسرو، ۱۳۶۴ش، المناقب، موفق بن احمد خوارزمی (۵۶۸ق)، تحقیق: مالک محمودی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، دوم، ۱۴۱۱ق، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، عبدالرحمن بن ابی بکر معروف به جلال الدین سیوطی (۹۱۱ق)، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، اول، ۱۴۰۴ق؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، محمود بن عبدالله معروف به آلوسی (۱۲۷۰ق)، تحقیق: علی عبدالباری عطیه، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۱۵ق؛ روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، حسین بن علی معروف به ابوالفتوح رازی (قرن ۶)، تصحیح: محمدجعفر یاحقی - محمد مهدی ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، اول، ۱۴۰۸ق؛ سبیل النجاة فی تتمة المراجعات، حسین راضی (معاصر)، بیروت، الجمعیة الإسلامیة، اول، ۱۴۰۲ق؛ شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، عبیدالله بن عبدالله معروف به حاکم حسکانی (۴۹۰ق)، تحقیق: محمدباقر محمودی، تهران، وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی، اول، ۱۴۱۱ق، الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب، عبدالحسین بن احمد معروف به علامه امینی (۱۳۹۰ق)، قم، مرکز مطالعات اسلامی غدیر، اول، ۱۴۱۶ق؛ الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تهران، دار الکتب الإسلامیة، سوم، ۱۳۶۵ش؛ کامل الزیارات، جعفر بن محمد معروف به ابن قولویه (۳۶۸ق)، تحقیق: عبدالحسین امینی، نجف، الدار المرتضویة، اول، ۱۳۵۶ش، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل، محمود بن عمر معروف به زمخشری (۵۳۸ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، سوم، ۱۴۰۷ق؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن حسن معروف به طبرسی (۵۴۸ق)، تهران، انتشارات ناصر خسرو، سوم، ۱۳۷۲ش؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، حسین بن محمدتقی معروف به محدث نوری (۱۳۲۰ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، بیروت، دوم، ۱۴۰۸ق، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، احمد بن محمد مقری فیومی (۷۷۰ق)، قم، دار الهجرة، اول، ۱۴۰۵ق؛ مفردات ألفاظ القرآن، حسین بن محمد معروف به راغب اصفهانی (۵۰۲ق)، تحقیق: صفوان عدنان داوودی، دمشق - بیروت، دار القلم - الدار الشامیة، اول، ۱۴۱۲ق؛ المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمد حسین بن محمد طباطبایی (۱۴۰۲ق)، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، پنجم، ۱۴۱۷ق.
- ↑ صادقی فدکی، سید عباس، مقاله «آیه ولایت»، دانشنامه امام رضا، ص ۲۶۵.