آمرزش در قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
== عفو | == عفو == | ||
از اوصاف مهم [[پیامبر]] که [[خداوند]] فرستاده خود را [[تعلیم]] میدهد و میخواهد [[تربیت]] کند، صفت [[عفو]] و [[صفح]] است. [[عفو]] مظاهر گوناگونی در [[حیات]] [[رسالت]] و [[دعوت]] دارد. به همین [[دلیل]] [[خداوند]] بارها از وی میخواهد در برابر سخن و [[رفتار]] [[مشرکین]]، مخالفین و امتِ بعضاً [[نادان]] خود [[گذشت]] داشته باشد. [[عفو]] گذشتن است و [[صفح]]: اغماض و نادیده گرفتن و به تعبیر عامیانه پرونده موضوع را جمع کردن است. راغب گوید: [[صفح]] از [[عفو]] در معنای [[گذشت]] رساتر است. [[طبرسی]] فرموده: [[صفح]] و [[عفو]] و [[تجاوز]] از [[ذنب]] به یک معنایند<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۳۶۶، ذیل آیه ۱۰۹ بقره.</ref>. یعنی ترادف دارند، در حالی که در چند [[آیه]] [[عفو]] و [[صفح]] با هم آمده که گویی دو معنای متفاوت را میرساند و [[بازی]] زبانی نیست و مهمتر [[صفح]] بعد از [[عفو]] واقع شده است. {{متن قرآن|وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ}}<ref>«و باید در گذرند و چشم بپوشند، آیا دوست نمیدارید که خداوند شما را بیامرزد؟» سوره نور، آیه ۲۲.</ref> بنابراین اصل [[صفح]] به معنای جانب و روی چیز است، مثل صفحه صورت، صفحه سنگ، صفحه [[شمشیر]] (راغب). در معنای “صفحتُ عنه” دو قول است، یکی اینکه: او را به گناهش [[مؤاخذه]] نکردم و [[روی خوش]] نشان دادم. دیگری اینکه: چیزی که باعث [[تغییر]] صورتش باشد از من ندید گویند “صفّحت الورقة” یعنی از ورقی به ورقی گذشتم. از همین معنا است: “صفحت الکتاب” کتاب را ورق زدم. {{متن قرآن|إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ}}<ref>«و به یقین رستخیز آمدنی است پس (از آنان) با گذشتی نیکو درگذر» سوره حجر، آیه ۸۵.</ref>، {{متن قرآن|فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ}}<ref>«بنابراین از آنان روی بگردان و بدرودی بگو که به زودی خواهند دانست» سوره زخرف، آیه ۸۹.</ref> یعنی: [[قیامت]] حتمی است [[خداوند]] به [[حق]] [[داوری]] خواهد کرد به نکویی [[اعراض]] کن زحمات را نادیده بگیر از آنها [[اعراض]] کن. مثل: {{متن قرآن|فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَانْتَظِرْ إِنَّهُمْ مُنْتَظِرُونَ}}<ref>«پس، از آنان رو بگردان و چشم به راه دار که آنان نیز چشم به راهند» سوره سجده، آیه ۳۰.</ref>. و [[سلام]] بگو (و تا در حال [[مدارا]] هستند [[مدارا]] کن) به زودی خواهند دانست<ref>قاموس قرآن، ج۴، ص۱۳۱.</ref>. بنابراین [[عفو]] یکی از مراتب [[صفح]] و یکی از [[صفات خداوند]] است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ}}<ref>«بیگمان خداوند درگذرندهای آمرزنده است» سوره حج، آیه ۶۰.</ref> این کلمه با هیئتهای مختلف ۳۵ بار به کار رفته و به همین [[دلیل]] بیشتر ناظر به [[صفات خداوند]] است و در برخی موارد [[خداوند]] از [[مردم]] میخواهد که این صفت را در خود به وجود آورند و [[گذشت]] داشته باشند: {{متن قرآن|فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ}}<ref>«درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد» سوره بقره، آیه ۱۰۹.</ref> حوزه معنایی [[عفو]]، گسترده و همراه با ترکیبها و نتایج گوناگونی، چون [[احسان]]، [[صفح]]، [[صفح]] جمیل، [[استغفار]]، [[حسنه]] در برابر [[سیئه]]، [[فضل]] و [[سلام]] و [[سلامت]]، در [[خانواده]]، [[جامعه]]، [[مخالفان]] و خاطئان است. بنابراین، اهمیت این بحث خطاب قرار دادن [[پیامبر]] در [[تخلق]] به این صفت است. | از اوصاف مهم [[پیامبر]] که [[خداوند]] فرستاده خود را [[تعلیم]] میدهد و میخواهد [[تربیت]] کند، صفت [[عفو]] و [[صفح]] است. [[عفو]] مظاهر گوناگونی در [[حیات]] [[رسالت]] و [[دعوت]] دارد. به همین [[دلیل]] [[خداوند]] بارها از وی میخواهد در برابر سخن و [[رفتار]] [[مشرکین]]، مخالفین و امتِ بعضاً [[نادان]] خود [[گذشت]] داشته باشد. [[عفو]] گذشتن است و [[صفح]]: اغماض و نادیده گرفتن و به تعبیر عامیانه پرونده موضوع را جمع کردن است. راغب گوید: [[صفح]] از [[عفو]] در معنای [[گذشت]] رساتر است. [[طبرسی]] فرموده: [[صفح]] و [[عفو]] و [[تجاوز]] از [[ذنب]] به یک معنایند<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۳۶۶، ذیل آیه ۱۰۹ بقره.</ref>. یعنی ترادف دارند، در حالی که در چند [[آیه]] [[عفو]] و [[صفح]] با هم آمده که گویی دو معنای متفاوت را میرساند و [[بازی]] زبانی نیست و مهمتر [[صفح]] بعد از [[عفو]] واقع شده است. {{متن قرآن|وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ}}<ref>«و باید در گذرند و چشم بپوشند، آیا دوست نمیدارید که خداوند شما را بیامرزد؟» سوره نور، آیه ۲۲.</ref> بنابراین اصل [[صفح]] به معنای جانب و روی چیز است، مثل صفحه صورت، صفحه سنگ، صفحه [[شمشیر]] (راغب). در معنای “صفحتُ عنه” دو قول است، یکی اینکه: او را به گناهش [[مؤاخذه]] نکردم و [[روی خوش]] نشان دادم. دیگری اینکه: چیزی که باعث [[تغییر]] صورتش باشد از من ندید گویند “صفّحت الورقة” یعنی از ورقی به ورقی گذشتم. از همین معنا است: “صفحت الکتاب” کتاب را ورق زدم. {{متن قرآن|إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ}}<ref>«و به یقین رستخیز آمدنی است پس (از آنان) با گذشتی نیکو درگذر» سوره حجر، آیه ۸۵.</ref>، {{متن قرآن|فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ}}<ref>«بنابراین از آنان روی بگردان و بدرودی بگو که به زودی خواهند دانست» سوره زخرف، آیه ۸۹.</ref> یعنی: [[قیامت]] حتمی است [[خداوند]] به [[حق]] [[داوری]] خواهد کرد به نکویی [[اعراض]] کن زحمات را نادیده بگیر از آنها [[اعراض]] کن. مثل: {{متن قرآن|فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَانْتَظِرْ إِنَّهُمْ مُنْتَظِرُونَ}}<ref>«پس، از آنان رو بگردان و چشم به راه دار که آنان نیز چشم به راهند» سوره سجده، آیه ۳۰.</ref>. و [[سلام]] بگو (و تا در حال [[مدارا]] هستند [[مدارا]] کن) به زودی خواهند دانست<ref>قاموس قرآن، ج۴، ص۱۳۱.</ref>. بنابراین [[عفو]] یکی از مراتب [[صفح]] و یکی از [[صفات خداوند]] است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ}}<ref>«بیگمان خداوند درگذرندهای آمرزنده است» سوره حج، آیه ۶۰.</ref> این کلمه با هیئتهای مختلف ۳۵ بار به کار رفته و به همین [[دلیل]] بیشتر ناظر به [[صفات خداوند]] است و در برخی موارد [[خداوند]] از [[مردم]] میخواهد که این صفت را در خود به وجود آورند و [[گذشت]] داشته باشند: {{متن قرآن|فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ}}<ref>«درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد» سوره بقره، آیه ۱۰۹.</ref> حوزه معنایی [[عفو]]، گسترده و همراه با ترکیبها و نتایج گوناگونی، چون [[احسان]]، [[صفح]]، [[صفح]] جمیل، [[استغفار]]، [[حسنه]] در برابر [[سیئه]]، [[فضل]] و [[سلام]] و [[سلامت]]، در [[خانواده]]، [[جامعه]]، [[مخالفان]] و خاطئان است. بنابراین، اهمیت این بحث خطاب قرار دادن [[پیامبر]] در [[تخلق]] به این صفت است. | ||
#{{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}}<ref>«گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!» سوره اعراف، آیه ۱۹۹.</ref>. | #{{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}}<ref>«گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!» سوره اعراف، آیه ۱۹۹.</ref>. | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
# [[پشیمانی]] [[مسلمانان]] به جهت [[تخلف]] از [[دستورات]] [[پیامبر]] در [[کارزار]] [[احد]]، نتیجه [[عفو]] [[الهی]] از [[گناه]] آنان: {{متن قرآن|لَقَدْ عَفَا عَنْكُمْ... * إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ فِي أُخْرَاكُمْ فَأَثَابَكُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِكَيْلَا تَحْزَنُوا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا مَا أَصَابَكُمْ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ}}؛ | # [[پشیمانی]] [[مسلمانان]] به جهت [[تخلف]] از [[دستورات]] [[پیامبر]] در [[کارزار]] [[احد]]، نتیجه [[عفو]] [[الهی]] از [[گناه]] آنان: {{متن قرآن|لَقَدْ عَفَا عَنْكُمْ... * إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ فِي أُخْرَاكُمْ فَأَثَابَكُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِكَيْلَا تَحْزَنُوا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا مَا أَصَابَكُمْ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ}}؛ | ||
# [[عفو]] [[خداوند]] از [[پیامبر]] در اجازه وی به متخلّفان [[جنگ تبوک]]: {{متن قرآن|عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ}}<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۲۵۹.</ref>. | # [[عفو]] [[خداوند]] از [[پیامبر]] در اجازه وی به متخلّفان [[جنگ تبوک]]: {{متن قرآن|عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ}}<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۲۵۹.</ref>. | ||
== مغفرت | |||
== مغفرت == | |||
در [[قرآن کریم]] ماده غفران و [[مغفرت]] ۲۳۶ بار به کار رفته و صفت [[الهی]] ۸۳ بار که با [[رحیم]] و [[حلیم]] آمده و کلمه [[غفار]] که با کلمه [[عزیز]] دو بار آمده و یا [[طلب]] [[مغفرت]] و [[استغفار]] به کار رفته است، اما این صفت [[اخلاقی]] در [[ارتباط]] با [[پیامبر]] از جهات مختلفی استعمال شده است. مثل این که یکی از مصادیق مُبشر بودن [[پیامبر]]، [[بشارت]] به [[مغفرت]] است که با قُل و بدون قُل بیان شده است. از سوی دیگر این [[بشارت]] دریچهای برای [[امید]] و [[نفی]] [[یأس]] و [[ارتباط]] با [[پیامبر]] است. | در [[قرآن کریم]] ماده غفران و [[مغفرت]] ۲۳۶ بار به کار رفته و صفت [[الهی]] ۸۳ بار که با [[رحیم]] و [[حلیم]] آمده و کلمه [[غفار]] که با کلمه [[عزیز]] دو بار آمده و یا [[طلب]] [[مغفرت]] و [[استغفار]] به کار رفته است، اما این صفت [[اخلاقی]] در [[ارتباط]] با [[پیامبر]] از جهات مختلفی استعمال شده است. مثل این که یکی از مصادیق مُبشر بودن [[پیامبر]]، [[بشارت]] به [[مغفرت]] است که با قُل و بدون قُل بیان شده است. از سوی دیگر این [[بشارت]] دریچهای برای [[امید]] و [[نفی]] [[یأس]] و [[ارتباط]] با [[پیامبر]] است. | ||
#{{متن قرآن|نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}}<ref>«بندگانم را آگاه کن که بیگمان منم که آمرزنده بخشایندهام» سوره حجر، آیه ۴۹.</ref>. | #{{متن قرآن|نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}}<ref>«بندگانم را آگاه کن که بیگمان منم که آمرزنده بخشایندهام» سوره حجر، آیه ۴۹.</ref>. |
نسخهٔ ۲۸ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۵۶
عفو
از اوصاف مهم پیامبر که خداوند فرستاده خود را تعلیم میدهد و میخواهد تربیت کند، صفت عفو و صفح است. عفو مظاهر گوناگونی در حیات رسالت و دعوت دارد. به همین دلیل خداوند بارها از وی میخواهد در برابر سخن و رفتار مشرکین، مخالفین و امتِ بعضاً نادان خود گذشت داشته باشد. عفو گذشتن است و صفح: اغماض و نادیده گرفتن و به تعبیر عامیانه پرونده موضوع را جمع کردن است. راغب گوید: صفح از عفو در معنای گذشت رساتر است. طبرسی فرموده: صفح و عفو و تجاوز از ذنب به یک معنایند[۱]. یعنی ترادف دارند، در حالی که در چند آیه عفو و صفح با هم آمده که گویی دو معنای متفاوت را میرساند و بازی زبانی نیست و مهمتر صفح بعد از عفو واقع شده است. ﴿وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ﴾[۲] بنابراین اصل صفح به معنای جانب و روی چیز است، مثل صفحه صورت، صفحه سنگ، صفحه شمشیر (راغب). در معنای “صفحتُ عنه” دو قول است، یکی اینکه: او را به گناهش مؤاخذه نکردم و روی خوش نشان دادم. دیگری اینکه: چیزی که باعث تغییر صورتش باشد از من ندید گویند “صفّحت الورقة” یعنی از ورقی به ورقی گذشتم. از همین معنا است: “صفحت الکتاب” کتاب را ورق زدم. ﴿إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ﴾[۳]، ﴿فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ﴾[۴] یعنی: قیامت حتمی است خداوند به حق داوری خواهد کرد به نکویی اعراض کن زحمات را نادیده بگیر از آنها اعراض کن. مثل: ﴿فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَانْتَظِرْ إِنَّهُمْ مُنْتَظِرُونَ﴾[۵]. و سلام بگو (و تا در حال مدارا هستند مدارا کن) به زودی خواهند دانست[۶]. بنابراین عفو یکی از مراتب صفح و یکی از صفات خداوند است: ﴿إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ﴾[۷] این کلمه با هیئتهای مختلف ۳۵ بار به کار رفته و به همین دلیل بیشتر ناظر به صفات خداوند است و در برخی موارد خداوند از مردم میخواهد که این صفت را در خود به وجود آورند و گذشت داشته باشند: ﴿فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ﴾[۸] حوزه معنایی عفو، گسترده و همراه با ترکیبها و نتایج گوناگونی، چون احسان، صفح، صفح جمیل، استغفار، حسنه در برابر سیئه، فضل و سلام و سلامت، در خانواده، جامعه، مخالفان و خاطئان است. بنابراین، اهمیت این بحث خطاب قرار دادن پیامبر در تخلق به این صفت است.
- ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾[۹].
- ﴿فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ﴾[۱۰].
- ﴿فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ *... وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ﴾[۱۱].
- ﴿يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا * أُولَئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللَّهُ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغًا﴾[۱۲].
- ﴿فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾[۱۳].
- ﴿فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ﴾[۱۴].
- ﴿ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ﴾[۱۵].
- ﴿وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ﴾[۱۶].
- ﴿لَقَدْ عَفَا عَنْكُمْ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ * إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ فِي أُخْرَاكُمْ فَأَثَابَكُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِكَيْلَا تَحْزَنُوا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا مَا أَصَابَكُمْ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ﴾[۱۷].
- ﴿عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ﴾[۱۸].
نکات در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
- عفو و گذشت از گفتار و کردار جاهلان، از توصیههای خداوند به پیامبر: ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾؛
- توصیه خداوند به پیامبر برای گذشت ازخطای فراریان غزوه احد: ﴿فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ...﴾؛
- یادآوری نعمتهای بزرگ خداوند به پیامبر موجب آسانی صبر و تحمّل وی و عفو، از کردار ناشایست آزاردهندگان: ﴿فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ *... وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ﴾؛
- توصیه خداوند به پیامبر برای عفو و چشمپوشی از منافقان پس از اظهار ندامت آنها و موضعگیری سازنده پیامبر به همراه عفو و نصیحت، از روشهای برخورد وی با منافقان: ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللَّهُ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغًا﴾؛
- فراخوانده شدن پیامبر اکرم به عفو و گذشت از خطا کاران بنیاسرائیل و مسلمانان خطاکار: ﴿فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾، ﴿فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ﴾؛
- پیامبر مأمور به عفو، در قبال بدیهای مشرکان و گذشت مورد پسند خداوند، نسبت به مقابله به مثل: ﴿ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ﴾؛
- پشیمانی مسلمانان به جهت تخلف از دستورات پیامبر در کارزار احد، نتیجه عفو الهی از گناه آنان: ﴿لَقَدْ عَفَا عَنْكُمْ... * إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ فِي أُخْرَاكُمْ فَأَثَابَكُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِكَيْلَا تَحْزَنُوا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا مَا أَصَابَكُمْ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ﴾؛
- عفو خداوند از پیامبر در اجازه وی به متخلّفان جنگ تبوک: ﴿عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ﴾[۱۹].
مغفرت
در قرآن کریم ماده غفران و مغفرت ۲۳۶ بار به کار رفته و صفت الهی ۸۳ بار که با رحیم و حلیم آمده و کلمه غفار که با کلمه عزیز دو بار آمده و یا طلب مغفرت و استغفار به کار رفته است، اما این صفت اخلاقی در ارتباط با پیامبر از جهات مختلفی استعمال شده است. مثل این که یکی از مصادیق مُبشر بودن پیامبر، بشارت به مغفرت است که با قُل و بدون قُل بیان شده است. از سوی دیگر این بشارت دریچهای برای امید و نفی یأس و ارتباط با پیامبر است.
- ﴿نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ﴾[۲۰].
- ﴿قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ﴾[۲۱].
- ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُضَاعَفَةً وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ * قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ * وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ * سَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۲۲].
- ﴿إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَنَ بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ﴾[۲۳].
- ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَنْ لَا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۲۴].
- ﴿قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ مَا قَدْ سَلَفَ وَإِنْ يَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِينَ﴾[۲۵].
- ﴿وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۲۶].
- ﴿يَا قَوْمَنَا أَجِيبُوا دَاعِيَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُجِرْكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۲۷].
- ﴿إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا * لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا﴾[۲۸]. نکته: فتح مکه، زمینه آمرزیده شدن گناهان منسوب به پیامبر: ﴿إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا * لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ...﴾ با توجه به عصمت پیامبر از گناه نسبت گناه به ایشان به چه معنی است؟ علامه طباطبایی مینویسد مراد از کلمه “ذنب” در آیه شریفه، گناه به معنای معروف کلمه نیست و نیز مراد از “مغفرت” ترک عذاب در مقابل مخالفت نامبرده نیست، چون کلمه “ذنب” در لغت آنطور که از موارد استعمال آن استفاده میشود عبارت است از عملی که آثار و تبعات بدی دارد، حال هر چه باشد. و مغفرت هم در لغت عبارت است از پرده افکندن بر روی هر چیز، ولی باید این را هم بدانیم که این دو معنا که برای دو لفظ “ذنب” و “مغفرت” ذکر کردیم (و گفتیم که متبادر از لفظ “ذنب” مخالفت امر مولوی است که عقاب در پی بیاورد، و متبادر از کلمه “مغفرت” ترک عقاب بر آن مخالفت است) معنایی است که نظر عرف مردمان متشرع به آن دو لفظ داده، و گرنه معنای لغوی ذنب همان بود که گفتیم. قیام رسول خدا به دعوت مردم، و نهضتش علیه کفر و وثنیت، و جنگهایی که بعد از هجرت با کفار مشرک به راه انداخت، عملی بود دارای آثار شوم، و مصداقی بود برای کلمه “ذنب”، و معلوم است که کفار قریش ما دام که شوکت و نیروی خود را محفوظ داشتند هرگز او را از ایجاد دردسر برای آن جناب کوتاهی نمیکردند. اما خدای سبحان با فتح مکه و یا فتح حدیبیه که آن نیز منتهی به فتح مکه شد، شوکت و نیروی قریش را از آنان گرفت، و در نتیجه گناهانی که رسول خدا (ص) در نظر مشرکین داشت پوشانید، و آن جناب را از شر قریش ایمنی داد. پس مراد از کلمه “ذنب” تبعات بد، و آثار خطرناکی که دعوت آن جناب از ناحیه کفار و مشرکین به بار میآورد، بر میدارد، همچنان که موسی (ع) در جریان کشتن آن جوان قبطی خود را گناهکار قبطیان معرفی نموده میگوید: ﴿وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ فَأَخَافُ أَنْ يَقْتُلُونِ﴾[۲۹][۳۰].
- ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ * إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ * إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِنْ وَرَاءِ الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ * وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۳۱].
- ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا﴾[۳۲].
- ﴿ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ﴾[۳۳].
- ﴿وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنْفِقُ قُرُبَاتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلَا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۳۴].
- ﴿وَمَنْ يُهَاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُرَاغَمًا كَثِيرًا وَسَعَةً وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا﴾[۳۵].
- ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُولَئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۳۶].
- ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۳۷].
- ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُودًا * فَكَيْفَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ثُمَّ جَاءُوكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا إِحْسَانًا وَتَوْفِيقًا * أُولَئِكَ الَّذِينَ يَعْلَمُ اللَّهُ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِيغًا * وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا﴾[۳۸].
نتیجه: در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:
- پیامبر عهدهدار امیدوار ساختن بندگان به مغفرت و رحمت خداوند: ﴿نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ﴾، ﴿قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ﴾؛
- امید به مغفرت الهی، برانگیزنده اهل ایمان به اطاعت از پیامبر: ﴿نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ﴾، ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا... * وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ * سَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ...﴾؛
- پیامبر مأمور بشارت به مغفرت الهی، به پیروان قرآن و خداترسان: ﴿إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَنَ بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ﴾؛
- بیعت با پیامبر در جهت اجتناب از شرک و دوری از زنا و دزدی درپیدارنده مغفرت الهی: ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَنْ لَا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ... فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾؛
- ترک مخالفت و دشمنی کافران با پیامبر و اطاعت از وی موجب آمرزش آنان: ﴿قُلْ لِلَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَنْتَهُوا يُغْفَرْ لَهُمْ مَا قَدْ سَلَفَ...﴾، ﴿وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾، ﴿وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾؛
- ایمان به پیامبر زمینه مغفرت الهی: ﴿يَا قَوْمَنَا أَجِيبُوا دَاعِيَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُجِرْكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ﴾؛
- اکرام پیامبر با رفتار مؤدبانه مؤمنان در محضر آن جناب زمینهساز مغفرت و پاداش الهی برای آنان: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ... * إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ... لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ﴾؛
- اکرام پیامبر و داشتن حالت صبر و انتظار برای آمدن پیامبر از موجبات غفران الهی: ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾؛
- توسل به پیامبر و طلب آمرزش آن حضرت برای انسان، درپی دارنده مغفرت: ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا﴾؛
- دوستی آل محمّد، از عوامل مغفرت: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ﴾؛
- دعای پیامبر زمینهساز جلب رحمت و غفران الهی: ﴿وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنْفِقُ قُرُبَاتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُولِ أَلَا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾؛
- هجرت در راه خداوند و پیامبر ﴿وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ﴾ و مرگ در راه هجرت ﴿ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ﴾ سبب مغفرت الهی ﴿فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا﴾؛
- مؤمنان بهرهمند از استغفار پیامبر مشمول غفران و رحمت الهی: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ... وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾؛
- آمرزیده شدن نجواگران با پیامبر در صورت ناتوانی از پرداخت کفاره: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾؛
- آمرزش منافقان تائب به دنبال استغفار پیامبر برای آنان: ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُودًا *...وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا﴾[۳۹].
منابع
پانویس
- ↑ مجمع البیان، ج۱، ص۳۶۶، ذیل آیه ۱۰۹ بقره.
- ↑ «و باید در گذرند و چشم بپوشند، آیا دوست نمیدارید که خداوند شما را بیامرزد؟» سوره نور، آیه ۲۲.
- ↑ «و به یقین رستخیز آمدنی است پس (از آنان) با گذشتی نیکو درگذر» سوره حجر، آیه ۸۵.
- ↑ «بنابراین از آنان روی بگردان و بدرودی بگو که به زودی خواهند دانست» سوره زخرف، آیه ۸۹.
- ↑ «پس، از آنان رو بگردان و چشم به راه دار که آنان نیز چشم به راهند» سوره سجده، آیه ۳۰.
- ↑ قاموس قرآن، ج۴، ص۱۳۱.
- ↑ «بیگمان خداوند درگذرندهای آمرزنده است» سوره حج، آیه ۶۰.
- ↑ «درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد» سوره بقره، آیه ۱۰۹.
- ↑ «گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!» سوره اعراف، آیه ۱۹۹.
- ↑ «پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
- ↑ «پس (از آنان) با گذشتی نیکو درگذر *... و بیگمان به تو سوره فاتحه و قرآن سترگ را دادهایم» سوره حجر، آیه ۸۵-۸۷.
- ↑ «(اما) بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند و شیطان سر آن دارد که آنان را به گمراهی ژرفی درافکند * آنانند که آنچه را در دل دارند خداوند میداند؛ از آنان دوری گزین و پندشان ده و به آنان سخنی رسا که در دلشان جایگیر شود، بگوی» سوره نساء، آیه ۶۰ و۶۳.
- ↑ «آنان را ببخشای و درگذر! بیگمان خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره مائده، آیه ۱۳.
- ↑ «بنابراین از آنان روی بگردان و بدرودی بگو که به زودی خواهند دانست» سوره زخرف، آیه ۸۹.
- ↑ «بدی را با روشی که نیکوتر است دور کن؛ ما به آنچه وصف میکنند داناتریم» سوره مؤمنون، آیه ۹۶.
- ↑ «نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان میگردد» سوره فصلت، آیه ۳۴.
- ↑ «و از شما در گذشت و خداوند به مؤمنان بخشش دارد * یاد کنید هنگامی را که (در احد) به بالا میگریختید و به کسی (جز خود) توجهی نمیکردید و پیامبر شما را از پی فرا میخواند آنگاه (خداوند) شما را با اندوهی از پی اندوهی کیفر داد تا بر آنچه از دست دادید یا بر سرتان آمد اندوه مخورید و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۲-۱۵۳.
- ↑ «خداوند از تو در گذراد! چرا پیشتر از آنکه راستگویان بر تو آشکار گردند و دروغگویان را بشناسی به آنان اجازه دادی؟» سوره توبه، آیه ۴۳.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۲۵۹.
- ↑ «بندگانم را آگاه کن که بیگمان منم که آمرزنده بخشایندهام» سوره حجر، آیه ۴۹.
- ↑ «بگو: ای بندگان من که با خویش گزافکاری کردهاید! از بخشایش خداوند ناامید نباشید که خداوند همه گناهان را میآمرزد؛ بیگمان اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره زمر، آیه ۵۳.
- ↑ «ای مؤمنان! ربا را که (سودی) بسیار در بسیار است مخورید و از خداوند پروا کنید باشد که رستگار گردید * بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزندهای بخشاینده است * و از خداوند و فرستاده (او) پیروی کنید باشد که بر شما بخشایش آورند * و برای (رسیدن به) آمرزش پروردگارتان و بهشتی به پهنای آسمانها و زمین که برای پرهیزگاران آماده شده است شتاب کنید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۰-۱۳۳.
- ↑ «تو تنها به آن کس میتوانی بیم دهی که از این قرآن پیروی میکند و از (خداوند) بخشنده در نهان بیم دارد پس او را به آمرزش و پاداشی ارزشمند نوید ده» سوره یس، آیه ۱۱.
- ↑ «ای پیامبر! چون زنان مؤمن نزد تو آیند تا با تو بیعت کنند که هیچ چیز را با خدا شریک نگردانند و مرتکب دزدی نشوند و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند و با دروغ فرزند حرامزادهای را که پیش دست و پای آنان است بر (شوهر) خویش نبندند و در هیچ کار شایستهای سر از فرمان تو نپیچند، با آنان بیعت کن و برای آنها از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره ممتحنه، آیه ۱۲.
- ↑ «به کافران بگو: اگر (از کفر) باز ایستند گذشتههایشان بخشوده میگردد و اگر (به آن) باز گردند، (بدانند که) سنّت پیشینیان گذشته است» سوره انفال، آیه ۳۸.
- ↑ «تازیهای بیاباننشین گفتند: ایمان آوردهایم بگو: ایمان نیاوردهاید بلکه بگویید: اسلام آوردهایم و هنوز ایمان در دلهایتان راه نیافته است و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمیکند که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۴.
- ↑ «ای قوم! پاسخ فراخواننده به خداوند را بدهید و به او ایمان آورید تا (خداوند) پارهای از گناهانتان را بیامرزد و شما را از عذابی دردناک پناه دهد» سوره احقاف، آیه ۳۱.
- ↑ «بیگمان ما به تو پیروزی آشکاری دادیم * تا خداوند گناه پیشین و پسین تو را بیامرزد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهی راست رهنمون گردد» سوره فتح، آیه ۱-۲.
- ↑ «و در چشم آنان به گردن من گناهی است که میهراسم مرا بکشند» سوره شعراء، آیه ۱۴.
- ↑ المیزان، ج۱۸، ص۳۸۲.
- ↑ «ای مؤمنان! صدایتان را از صدای پیامبر فراتر نبرید و در گفتار با او بلند سخن مگویید چنان که با یکدیگر بلند سخن میگویید؛ مبادا کردارهایتان بیآنکه خود دریابید تباه گردد * بیگمان خداوند دلهای کسانی که صدایشان را نزد فرستاده خداوند فرو میدارند، برای پرهیزگاری آزموده است؛ آنان آمرزش و پاداشی سترگ خواهند داشت * به راستی آنان که تو را از پشت (در) اتاقها صدا میزنند، بیشترشان خرد نمیورزند * و اگر آنها شکیبایی میورزیدند تا تو خود به نزد آنان برون آیی برای آنها بهتر میبود و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۲-۵.
- ↑ «و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو میآمدند و از خداوند آمرزش میخواستند و پیامبر برای آنان آمرزش میخواست خداوند را توبهپذیر بخشاینده مییافتند» سوره نساء، آیه ۶۴.
- ↑ «این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند مژده میدهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزندهای سپاسپذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.
- ↑ «و برخی از تازیان بیاباننشین به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و آنچه هزینه میکنند مایه نزدیکی (خود) نزد خداوند و دعاهای خیر پیامبر میشمارند؛ آگاه باشید که این مایه نزدیکی آنهاست؛ به زودی خداوند آنان را در (کنف) بخشایش خود در میآورد که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۹۹.
- ↑ «و هر کس در راه خداوند هجرت گزیند، در زمین سرپناههای فراوان و گستردگی (در روزی) خواهد یافت و هر که از خانه خویش برای هجرت به سوی خداوند و پیامبرش برون آید سپس مرگ او را دریابد؛ بیگمان پاداش او بر عهده خداوند است و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۱۰۰.
- ↑ «جز این نیست که مؤمنان آنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند و چون در کاری همگانی همراه او باشند تا از او اجازه نگیرند (به راهی دیگر) نمیروند؛ کسانی که از تو اجازه میگیرند همانانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند پس چون برای کاری از تو اجازه خواستند به هر یک از آنان که خواستی اجازه بده و برای آنها از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۶۲.
- ↑ «ای مؤمنان! چون میخواهید با پیامبر رازگویی کنید پیش از رازگوییتان صدقهای بپردازید، این برای شما بهتر و پاکیزهتر است ولی اگر (چیزی) نیابید بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره مجادله، آیه ۱۲.
- ↑ «و چون به آنان گفته شود که به سوی آنچه خداوند فرو فرستاده است و به سوی این پیامبر آیید دورویان را خواهی دید که یکسره روی از تو باز میگردانند * پس چه حالی دارند هنگامی که برای کارهایی که کردهاند مصیبتی به آنان برسد سپس نزد تو آیند و به خداوند سوگند خورند که ما جز نیکی و هماهنگی نظری نداشتیم؟! * آنانند که آنچه را در دل دارند خداوند میداند؛ از آنان دوری گزین و پندشان ده و به آنان سخنی رسا که در دلشان جایگیر شود، بگوی * و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو میآمدند و از خداوند آمرزش میخواستند و پیامبر برای آنان آمرزش میخواست خداوند را توبهپذیر بخشاینده مییافتند» سوره نساء، آیه ۶۱-۶۴.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۲۵۹.