بحث:معنای انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
===[[انتظار]] یعنی ایجاد حالت [[آمادگی]] برای [[منتظر]]=== | ===[[انتظار]] یعنی ایجاد حالت [[آمادگی]] برای [[منتظر]]=== | ||
*[[انتظار]] کیفیتی روحی است که موجب به وجود آمدن حالت [[آمادگی]] برای [[انسانها]] به آنچه [[انتظار]] دارند میشود و [[انسان]] را از یاس و [[ناامیدی]] که مایۀ ممات [[انسان]] است [[نجات]] میدهد<ref>ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۳؛ قنبری، معصوم علی، بررسی مسآلۀ انتظار ادله فوائد و نقش آن، ص ۸۴ و ۸۵؛ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۶۳، ۶۴؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۳۰؛مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۵۲۷؛ پژوهشگران مسجد جمکران آیین انتظار، ص ۱۹۹- | *[[انتظار]] کیفیتی روحی است که موجب به وجود آمدن حالت [[آمادگی]] برای [[انسانها]] به آنچه [[انتظار]] دارند میشود و [[انسان]] را از یاس و [[ناامیدی]] که مایۀ ممات [[انسان]] است [[نجات]] میدهد<ref>ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۳؛ قنبری، معصوم علی، بررسی مسآلۀ انتظار ادله فوائد و نقش آن، ص ۸۴ و ۸۵؛ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۶۳، ۶۴؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۳۰؛مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۵۲۷؛ پژوهشگران مسجد جمکران آیین انتظار، ص ۱۹۹-۲۰۰؛ فروهی، ناصر، انتظار فرج، صفحه؟؟؟</ref>. زیرا مفهوم اصلی [[انتظار]]، از یک اصل کلی [[اسلامی]] و [[قرآنی]]، یعنی "[[حرمت]] [[یأس]] از [[روح]] [[الله]]" گرفته میشود. بدینسان که [[مؤمن]] به وسیلۀ مفهوم [[انتظار]] هرگز و در هیچ شرایطی [[امید]] خویش را از دست نداده و تسلیم [[یأس]] و [[ناامیدی]] و بیهودهگرایی نمیشود<ref>ر.ک. مطهری، مرتضی،چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۳۶، ۳۷.</ref>. | ||
*به بیان دیگر، [[انتظار]] با [[امید]] به [[آینده]]، همزاد [[انسان]] است و اگر [[امید]] به [[آینده]] را از او بگیرند، سرنوشتی جز سکون، رکود، [[مرگ]] و [[تباهی]] نخواهد داشت. چنانکه، در [[کلام]] [[نورانی]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} آمده است<ref>بحارالأنوار، ج ۷۷، ص ۱۷۳، ح ۸. </ref>: «[[امید]] برای [[امت]] من مایۀ [[رحمت]] است و اگر [[امید]] نبود، هیچ مادری، فرزندش را شیر نمیداد و هیج باغبانی درختی نمیکاشت».<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۴۳.</ref> | *به بیان دیگر، [[انتظار]] با [[امید]] به [[آینده]]، همزاد [[انسان]] است و اگر [[امید]] به [[آینده]] را از او بگیرند، سرنوشتی جز سکون، رکود، [[مرگ]] و [[تباهی]] نخواهد داشت. چنانکه، در [[کلام]] [[نورانی]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} آمده است<ref>بحارالأنوار، ج ۷۷، ص ۱۷۳، ح ۸. </ref>: «[[امید]] برای [[امت]] من مایۀ [[رحمت]] است و اگر [[امید]] نبود، هیچ مادری، فرزندش را شیر نمیداد و هیج باغبانی درختی نمیکاشت».<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۴۳.</ref> | ||
*[[انتظار]] و چشم به راه [[آینده]] بودن، شعلهای است در وجود [[انسان]] که هرچه فروزانتر و پر فروغتر باشد، تحرک و [[پویایی]] او نیز بیشتر خواهد بود؛ برعکس، هر چه این شعله به سردی و خاموشی بگراید، تلاش و فعالیت [[انسان]] نیز کم میشود تا آنجا که او به موجودی سرد، بیروح، بینشاط، گوشهگیر و بیتحرک تبدیل میشود. با توجه به اهمیت و نقش اساسی [[امید]] به [[آینده]] و [[انتظار فرج]] در [[زندگی]] [[انسانها]]، [[مکتب اسلام]] کوشیده است با تقویت این [[روحیه]]، تلاش و سرزندگی [[مسلمانان]] را در [[جوامع اسلامی]] به نهایت درجه برساند و آنها را در هر زمان، پویا و پایدار نگه دارد<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۴۳.</ref>. | *[[انتظار]] و چشم به راه [[آینده]] بودن، شعلهای است در وجود [[انسان]] که هرچه فروزانتر و پر فروغتر باشد، تحرک و [[پویایی]] او نیز بیشتر خواهد بود؛ برعکس، هر چه این شعله به سردی و خاموشی بگراید، تلاش و فعالیت [[انسان]] نیز کم میشود تا آنجا که او به موجودی سرد، بیروح، بینشاط، گوشهگیر و بیتحرک تبدیل میشود. با توجه به اهمیت و نقش اساسی [[امید]] به [[آینده]] و [[انتظار فرج]] در [[زندگی]] [[انسانها]]، [[مکتب اسلام]] کوشیده است با تقویت این [[روحیه]]، تلاش و سرزندگی [[مسلمانان]] را در [[جوامع اسلامی]] به نهایت درجه برساند و آنها را در هر زمان، پویا و پایدار نگه دارد<ref>ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۴۳.</ref>. |
نسخهٔ ۲۵ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۲:۱۵
پاسخ جامع اجمالی
* پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخها ودیدگاههای متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده میشود:
حسینی خامنهای | صدر | مطهری | مکارم شیرازی | محمدی ریشهری | حکیم | آصفی | فضلی | قرائتی | فاضل لنکرانی | موسوینسب | زهادت |
رجالی تهرانی | سلیمیان | صمدی | رضوی | رحیمی | مروجی طبسی | حسینی گرگانی | بنیهاشمی | حیدرینیک | شفائی | الهینژاد | |
صالحنیا | رضوانی | باقریزاده اشعری | تونهای | شفیعی سروستانی | قائمی | ربانی خوراسگانی | نویسندگان کتاب نگین آفرینش | پژوهشگران مؤسسه آینده روشن | نویسندگان کتاب آفتاب مهر | پژوهشگران مسجد مقدس جمکران |
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
نویسنده: آقای قاضی زاده
پاسخ اجمالی
معنا لغوی انتظار
- یکی از مهم ترین و پرارزش ترین وظایف و تکالیف شیعه در عصر غیبت موعود جهان مسألۀ انتظار است[۱]. کلمه "انتظار" مصدر ثلاثی مزید از ماده "نظر" است[۲]. این واژه و مشتقات آن در منابع لغت به معنای چشم داشت پیدا کردن[۳] و چشم به راه بودن آیندهای مطلوب است[۴].
انتظار یعنی وجوب آمادهسازی برای ظهور
- اما در اصطلاح، علما و محققینِ شیعه، انتظار را به معانی مختلفی معنا کردهاند منتها باید توجه داشت معنای انتظار با توصیف حاصل نمیشود؛ اگر کسی هیچ گاه حالت انتظار را نچشیده باشد، با توصیف و توضیح، نمیتوان معنای انتظار را برایش روشن کرد. حتی ممکن است توضیحات زیاد، باعث ابهام بیشتر در مفهوم آن شود. در واقع معنای انتظار یک حالت وجدانی است مثل مسافر عزیزی که شخص برای آمدنش انتظار وی را میکشد، بدین ترتیب برای یادآوری مفهوم انتظار، یک سری نشانهها به مخاطب میدهیم تا حال انتظار خود را به یاد آورد و یا اگر در حال انتظار است آن حالت را به او تذکر میدهیم تا معنای انتظار برایش روشن شود[۵].
معانی اصطلاحی انتظار
- برخی از معانی انتظار عبارتند از
انتظار یعنی وجوب آمادهسازی
- انتظار یعنی وجوب آمادهسازی و زمینهسازی برای ظهور امام منتظر[۶] و این آمادهسازی میتواند از راه سیاسی و حتی قیام مسلحانه باشد[۷].
انتظار یعنی حرکت برای هدفی ارزشمند
- انتظار، یعنی حرکت و عمل کردن برای هدفی ارزشمند و یقیناً با بیهدفی و سکون و انزوا و تن پروری سازگاری ندارد و عمل جزء لا ینفک معنای انتظار است؛ چنانکه در روایات[۸]، انتظار را برترین اعمال نامیده اند[۹]. حتی پیامبران هم با تلاش عملی خودشان به نوعی مقدمۀ انتظار ظهور را معنا کرده اند. به عنوان مثال پیامبر(ص) در این باره فرمودهاند[۱۰]: «"لَا یذْهَبُ الدنْیا حَتی یبْعَثَ اللهُ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَیتِی یوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِی وَ اسْمُ أَبِیهِ اسْمَ أَبِی یمْلَؤُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا کمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً"»[۱۱]
انتظار یعنی ایجاد حالت آمادگی برای منتظر
- انتظار کیفیتی روحی است که موجب به وجود آمدن حالت آمادگی برای انسانها به آنچه انتظار دارند میشود و انسان را از یاس و ناامیدی که مایۀ ممات انسان است نجات میدهد[۱۲]. زیرا مفهوم اصلی انتظار، از یک اصل کلی اسلامی و قرآنی، یعنی "حرمت یأس از روح الله" گرفته میشود. بدینسان که مؤمن به وسیلۀ مفهوم انتظار هرگز و در هیچ شرایطی امید خویش را از دست نداده و تسلیم یأس و ناامیدی و بیهودهگرایی نمیشود[۱۳].
انتظار یعنی حاکمیت قرآن و اسلام
- انتظار فرج یعنی، انتظار حاکمیت قرآن و اسلام[۱۴]، یعنی انتظار برای برآورده شدن هدف و مقصود نهایی و خدایی، یعنی رسیدن انسان به یک زندگی عادلانه تحت رهبری و زعامت حضرت مهدی(ع)[۱۵]، یعنی راضی و قانع نبودن انسان به وضع موجود[۱۶]. البته معنای انتظار فرج فقط در انتظار برای ظهور حضرت خلاصه نمیشود، بلکه مصادیق مختلفی دارد. به طور کلی میتوان گفت انتظار فرج یعنی باز شدن تمام بن بست ها، چرا که وقتی عاقبت زندگیِ انسان، در مقابله با این همه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، ختم به گشایش میشود، در بنبستهای جاری زندگی هم همین گشایش وجود دارد[۱۷].
انتظار مثبت و منفی
- انتظار دو معنا دارد مثبت و منفی: معنای مثبت انتظار آن است که نظامهای بشری را نپذیریم. چون این نظامها برگرفته از قوانین ظالمانه است[۱۸]. اما انتظار منفی یعنی در برابر هر ضعف، عیب و ستمی سکوت کنیم تا خود حضرت ظهور کند و آن را اصلاح نماید[۱۹].
اقسام انتظار بر اساس معنای آن
- معنای انتظار را میتوان بر چهار نوع تقسیم کرد، انتظار اعتقادی، انتظار اجتماعی، انتظار مطلق، انتظار مقید.
- انتظار اعتقادی: یعنی معرفت به امام؛ در واقع میتوان معرفت به امام را جزئی از معنای انتظار دانست[۲۰].
- انتظار اجتماعی: معنایش همان انتظار عملی است که محصول و نتیجۀ انتظار اعتقادی است[۲۱].
- انتظار مطلق: یعنی دمیدن روح امید در مردم و القای روحیۀ پایداری و صبر در برابر تمامی مشکلات در همۀ زمینهها[۲۲].
- انتظار مقید: یعنی انتظار برای انقلاب مهدوی. این دسته از احادیث، با عبارات متفاوتی، بیان شده مانند[۲۳]: «"مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا اَلْأَمْرِ کَانَ کَمَنْ کَانَ مَعَ اَلْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ"»[۲۴]
پاسخ تفصیلی
معنا لغوی انتظار
- یکی از مهم ترین و پر ارزش ترین وظایف و تکالیف شیعه در عصر غیبت موعود جهان مسألۀ انتظار است[۲۵]. انتظار در لغت به معنای چشم داشت پیدا کردن[۲۶]، چشم به راه بودن آیندهای مطلوب[۲۷]، انتظار کشیدن و مراقب بودن[۲۸]، چشم دوختن، با تأمل نگاه کردن[۲۹]، نظارهگر بودن، توقع امری را داشتن[۳۰]، درنگ در امور، نوعی امید داشتن به آینده[۳۱]، نگهبانی[۳۲]، دیدهبانی[۳۳]، تأمل کردن،[۳۴] امیدوار بودن[۳۵]، چشم داشتن یک تحول، یک رویداد خوب و یک گشایش و آمدن انسانی دستگیر آمده است[۳۶]. عنوان انتظار هرچند به صیغه اسم فاعل ذکر شده، اما عصارۀ آن،محتوای صفت مشبهه است یعنی ثبات و دوام داشتن در هر موضوعی است[۳۷].
انتظار یعنی وجوب آمادهسازی برای ظهور
- در اصطلاح، علما و محققینِ شیعه، انتظار را به معانی مختلفی معنا کردهاند منتها باید توجه داشت در معنای انتظار، توصیفات و توضیحات مختلفی ذکر شده که هیچ کدام بیان کننده اصل معنای آن نیستند. اگر در معنای آن گفته شود که انتظار یعنی "چشم به راه بودن"، این صرفاً ترجمه لفظ از عربی به فارسی است و نمیتواند به عنوان تعریف تلقی شود. اگر بخواهیم توصیف صحیحی از انتظار ارائه کنیم، باید از اموری غیر خود آن کمک بگیریم، و گرنه صرفاً ترجمهای از لفظ آن را ارائه کردهایم. ولی آیا چنین کاری ممکن است؟ آیا میتوانیم مفهوم انتظار را با تحویل به مفاهیم دیگری توضیح دهیم؟ آیا انتظار، قابل تحویل و تحلیل به مفاهیم دیگر میباشد؟ اگر خوب دقت کنیم. در خواهیم یافت که "انتظار" یک امر کاملاً وجدانی است و اگر کسی واقعیت آن را وجدان نکرده باشد، هرگز با توصیفات ذهنی، حقیقت آن را نمیفهمد. انتظار یک معنای پایه و بسیط است. پایه است چون قابل "تحویل" به مفاهیم دیگر نیست و بسیط است چون قابل تجزیه و "تحلیل" به مفاهیم سادهتر نمیباشد. تنها راه درک، معرفت وجدانی این کلمه است.[۳۸]
- این ویژگی در مورد همه شناختهای پایهای انسان وجود دارد. به عنوان مثال معرفتهای وجدانی از قبیل گرسنگی و تشنگی، شادی و خشم، حب و تشنگی، گرسنه و تشنه شدن است. تنها راه فهمیدن شادی و خشم، عصبانی شدن میباشد و تنها راه درک محبت، محب شدن. اگر کسی محبت را وجدان نکرده باشد، با هیچ تعریف و توصیفی نمیتوان محبت را به او شناساند و از هیچ معنای دیگر نمیتوان برای درک محبت کمک گرفت. تمام شناختهای پایه و بسیط، دارای این ویژگی هستند.
- بنابراین اکر کسی هیچ گاه حالت انتظار را نچشیده باشد، با توصیف و توضیح، نمیتوان معنای انتظار را برایش روشن کرد. حتی ممکن است توضیحات زیاد، باعث ابهام بیشتر در مفهوم آن شود. به چنین شخصی میتوان یادآوری کرد که: آن زمانی که یکی از عزیزانت به سفر رفته بود و تو از او خبر نداشتی و گفته بود تا فلان موقع بر میگردم و قبل از آمدن او چه حالی داشتی؟ آن حال وجدانی "انتظار" نام دارد. بدین ترتیب برای یادآوری مفهوم انتظار، یک سری نشانهها به مخاطب میدهیم تا حال انتظار خود را به یاد آورد و یا اگر در حال انتظار میباشد. آن حالت را به آن تذکر میدهیم تا معنا انتظار برایش روشن شود.[۳۹]
معانی اصطلاحی انتظار
- برخی از معانی انتظار عبارتند از
انتظار یعنی وجوب آمادهسازی
- آنچه از روایات به دست میآید این است، مراد و مقصود از انتظار، وجوب آمادهسازی و زمینهسازی برای ظهور امام منتظر است[۴۰]. برای اثبات این ادعا به بررسی روایاتی که در این زمینه وجود دارد میپردازیم:
- از پیامبر(ص) روایت شده است[۴۱]: «مردی قیام میکند که به آل محمد قدرت میدهد همانگونه که قریش به رسول خدا قدرت دادند، بر هر مؤمنی واجب است که او را یاری کند».[۴۲]
- پیامبر اکرم(ص) فرمودند[۴۳]: «مردمی از مشرق زمین قیام میکنند و زمینه را برای قیام مهدی(ع) آماده میکنند».[۴۴]
- و نیز فرمودند[۴۵]: «گروهی از سمت شرق میآیند در حالی که پرچمهایی سیاه به همراه داشته و دنبال خوبیها هستند اما به آنها نمیدهند پس آنها میجنگند و پیروز میشوند و آنچه را میخواستند به آنها داده میشود اما آنها آن را قبول نمیکنند تا اینکه آن را به مردی از اهل بیت من میدهند، پس او همه جا را از عدل پر میکند همانگونه که از ستم پر شده بود پس هر کس که آنها را درک کرد با انها همراه شود حتی اگر لازم باشد از روی برفها عبور کند».[۴۶] از این روایت به دست میآید همانا زمینه سازی برای ظهور امام منتظر به وسیلۀ کار سیاسی از راه تلاش و تحرکات منظم سیاسی و قیام و نهضت و انقلاب مسلحانه به وجود میآید[۴۷].
انتظار یعنی حرکت برای هدفی ارزشمند
- انتظار، یعنی حرکت و عمل کردن برای هدفی ارزشمند و یقیناً با بیهدفی و سکون و انزوا و تن پروری سازگاری ندارد و عمل جزء لا ینفک معنای انتظار است؛ چنانکه در روایات[۴۸]، انتظار را برترین اعمال نامیده اند[۴۹]. با مطالعه در فرهنگهای لغت در مییابیم انتظار یک حالت روانی به همراه درنگ و تأمل است؛ اما از این معنا دو نوع برداشت میتوان کرد:
- این حالت روانی و چشم به راهی، انسان را به اعتزال و انزوا بکشاند و منتظر، دست روی دست بگذارد، وضعیت موجود را تحمل کند و به امید آیندۀ مطلوب، بدون هیچ گونه تلاشی فقط انتظار بکشد[۵۰].
- این چشم به راهی و انتظار سبب حرکت، پویایی و عمل و آمادگی وسیعتر گردد[۵۱].
- کدام یک از این دو معنا، مراد و مقصود بزرگان و رهبران دینی است؟ با مراجعه به متون روایی، مشاهده میشود معصومان خیلی روشن و صریح با ارائۀ تصویری مناسب از انتظار، روی برداشت نخست، خط بطلان کشیدهاند و برای اینکه هرگز آن معنا به ذهن مخاطب خطور نکند، انتظار را مساوی با عمل قرار دادند، آن هم برترین اعمال[۵۲]. منطق هم همین را میگویید یعنی نپذیرفتن وضیعت موجود مساوی با تلاش عمل برای تغییر این وضیعت است[۵۳]: «"مَنِ انْتَظَرَ أَمْراً تَهَیَّأَ لَهُ"» به عبارتی میتوان گفت انتظار جنبه اثباتی دارد؛ یعنی فرد منتظر به واسطۀ اعمالی که در زمینۀ ظهور حضرت انجام میدهد در خودش و دیگران اثر مثبت میگذارد. آیا میتوان کسی که در به وجود آمدن زمینۀ ظهور هیچگونه اقدام عملی انجام نداده را منتظر مهدی(ع) خواند؟[۵۴] اساساً انتظار خشک و خالی شخص منتظر، یعنی صرف داشتن امید ذهنی بی آنکه در جامعه اقدام عملی انجام دهد، هیچ گاه بهترین عمل نخواهد بود و این معانی، حاکی از حضور در صحنه و فعالیتهای علمی و کار و کوشش است[۵۵]. چنانکه پیامبر(ص) هم به حرکت آفرینی انتظار اذعان دارد: «"أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ انْتِظَارُ الْفَرَجِ"»[۵۶] و انتظار را به عنوان عامل پویایی و رشد و پشتوانه حرکت به سوی خدا معرفی میکند[۵۷].
- انتظار فرج برای ظهور حضرت تنها یک مصداق از معنی انتظار است، انتظار فرج مصداقهای دیگری هم دارد. در واقع معنی اصلی انتظار فرج یعنی هر بنبستی قابل گشوده شدن است مسلمانان با درسِ انتظار، فرج میآموزد و تعلیم میگیرد که هیچ بنبستی در زندگی بشر وجود ندارد که نشود آن را باز کرد وقتی در نهایتِ زندگیِ انسان، در مقابله با این همه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، خورشیدِ فرج ظهور خواهد کرد، پس در بنبستهای جاری زندگی هم همین فرج متوقع و مورد انتظار است. این، درس امید به همه انسانهاست؛ این، درس انتظار واقعی به همه انسانهاست؛ لذا انتظار فرج را افضل اعمال دانستهاند؛ معلوم میشود انتظار، یک عمل است، بنابراین انتظار یک آمادهسازی است، یک تقویت انگیزه در دل درون است، یک نشاط و تحرک و پویایی در همه زمینهها است. این، در واقع تفسیر این آیات کریمه قرآنی است که ﴿وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴾[۵۸]، ﴿إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۵۹] یعنی هیچ وقت ملتها و امتها نباید از گشایش مأیوس شوند[۶۰].
- بنابراین انتظار فرج کاری مفید، حرکتی ارزشمند و تلاشی هدفمند است و یقیناً با بیهدفی و سکون و تن آسایی سازگاری ندارد.[۶۱] چنانکه پیامبر(ص) هم تلاش عملی خودش را به نوعی مقدمۀ انتظار ظهور را معنا کرده است[۶۲]: «عمر دنیا به پایان نمیرسد تا این که خداوند مردی از اهل بیت من برانگیزد که نامش نام من و نام پدرش نام پدر من است. او دنیا را پر از عدل و داد نماید چنان که از ظلم و جور پر شده باشد.»[۶۳]
انتظار یعنی ایجاد حالت آمادگی برای منتظر
- انتظار کیفیتی روحی است که موجب به وجود آمدن حالت آمادگی برای انسانها به آنچه انتظار دارند میشود و انسان را از یاس و ناامیدی که مایۀ ممات انسان است نجات میدهد[۶۴]. زیرا مفهوم اصلی انتظار، از یک اصل کلی اسلامی و قرآنی، یعنی "حرمت یأس از روح الله" گرفته میشود. بدینسان که مؤمن به وسیلۀ مفهوم انتظار هرگز و در هیچ شرایطی امید خویش را از دست نداده و تسلیم یأس و ناامیدی و بیهودهگرایی نمیشود[۶۵].
- به بیان دیگر، انتظار با امید به آینده، همزاد انسان است و اگر امید به آینده را از او بگیرند، سرنوشتی جز سکون، رکود، مرگ و تباهی نخواهد داشت. چنانکه، در کلام نورانی پیامبر اسلام(ص) آمده است[۶۶]: «امید برای امت من مایۀ رحمت است و اگر امید نبود، هیچ مادری، فرزندش را شیر نمیداد و هیج باغبانی درختی نمیکاشت».[۶۷]
- انتظار و چشم به راه آینده بودن، شعلهای است در وجود انسان که هرچه فروزانتر و پر فروغتر باشد، تحرک و پویایی او نیز بیشتر خواهد بود؛ برعکس، هر چه این شعله به سردی و خاموشی بگراید، تلاش و فعالیت انسان نیز کم میشود تا آنجا که او به موجودی سرد، بیروح، بینشاط، گوشهگیر و بیتحرک تبدیل میشود. با توجه به اهمیت و نقش اساسی امید به آینده و انتظار فرج در زندگی انسانها، مکتب اسلام کوشیده است با تقویت این روحیه، تلاش و سرزندگی مسلمانان را در جوامع اسلامی به نهایت درجه برساند و آنها را در هر زمان، پویا و پایدار نگه دارد[۶۸].
- نکتۀ مهم این است که امید به تنهایی نمیتواند تمام معنای انتظار باشد، بلکه در کنار امید به آینده، آرزو و حاکم شدن خوبیها هم باید در این مفهوم دخیل باشد تا انتظار معنا پیدا کند. بنابراین در انتظار دو عنصر وجود دارد: امید و آرزو؛ امید به این معنا که پیروزی دشمنان دین و انسانیت را موقتی بشماریم و تسلیم آنها نشویم و آرزو به این معنا که ظهور در عین اینکه جنبههای خارقالعاده دارد، با کمک یک عده یاران شایسته و هم فکر انجام میشود[۶۹] و منتظر واقعی باید برای به دست آوردن این دو خصلت، تلاش کند، هر چند به دست آوردن این دو خصلت کار آسانی نیست به همین دلیل امام سجاد(ع) یاران حضرت را این چنین توصیف میکند[۷۰]: «همانا اهل زمان غیبت امام عصر که به امامتش اعتقاد دارند و منتظر ظهورش هستند برتر از مردم هر زمان دیگری هستند، زیرا خداوند متعال عقل و فهمی به آنها عنایت میکند که زمان غیبت در نظر آنان با زمان حضور تفاوتی ندارد و آنان را در آن زمان به منزلۀ مجاهدانی قرار داده است که در رکاب رسول خدا شمشیر زدهاند. آنها از مخلصان حقیقی و شیعیان راستین ما بوده، آنانند که آشکارا و پنهانی مردمان را به دین خدا فرامی خوانند».[۷۱]
انتظار یعنی حاکمیت قرآن و اسلام
- انتظار فرج یعنی، انتظار حاکمیت قرآن و اسلام[۷۲]، یعنی انتظار برای برآورده شدن هدف و مقصود نهایی و خدایی، یعنی رسیدن انسان به یک زندگی عادلانه تحت رهبری و زعامت حضرت مهدی(ع)[۷۳]، یعنی راضی و قانع نبودن انسان به وضع موجود[۷۴]. البته معنای انتظار فرج فقط در انتظار برای ظهور حضرت خلاصه نمیشود، بلکه مصادیق مختلفی دارد. به طور کلی میتوان گفت انتظار فرج یعنی باز شدن تمام بن بست ها، چرا که وقتی عاقبت زندگیِ انسان، در مقابله با این همه حرکت ظالمانه و ستمگرانه، ختم به گشایش میشود، در بنبستهای جاری زندگی هم همین گشایش وجود دارد[۷۵].
- انتظار فرج یک مفهوم بسیار وسیع و گسترده است به این معنا که بشریت اگر میبیند طاغیان، به حقِ انسانها تعدی میکنند، نباید خیال کند سرنوشت دنیا غیر از این نیست؛ نباید تصور کند چاره ای وجود ندارد بلکه این وضعیت یک وضعیت گذراست و آن چیزی که متعلق به این عالم و طبیعت این عالم است، عبارت است از استقرار حکومت عدل و داد در تمام جهان[۷۶]. با این وجود میفهمیم، مفهوم انتظار، اعم و کلیتر از مفهوم اسلامی است؛ به همین دلیل پیروان دیگر ادیان آسمانی نیز با صرفنظر از نام و عنوان، به پیشوایی جهانی که برپا کننده عدل و داد است معتقدند و ملتزم به انتظار ظهور او هستند. این عقیده به خودی خود، ثمرۀ منحصر به فردی دارد و آن این است که بهترین انگیزه برای تربیت و تهذیب نفوس تمامی پیروان و معتقدان به این ادیان است و باعث رشد و تربیت و تهذیب اخلاق آنان و تکمیل درجۀ اخلاص و نیروی اراده و ایمان اشخاص میشود تا مقدمات ظهور را در خود و دیگر برادران دینی و انسانی خود فراهم آورند[۷۷].
انتظار مثبت و منفی
- انتظار دو معنا دارد مثبت و منفی: معنای مثبت انتظار آن است که نظامهای بشری را نپذیریم. چون این نظامها برگرفته از قوانین ظالمانه است[۷۸]. اما انتظار منفی یعنی در برابر هر ضعف، عیب و ستمی سکوت کنیم تا خود حضرت ظهور کند و آن را اصلاح نماید[۷۹].
اقسام انتظار بر اساس معنای آن
- معنای انتظار را میتوان بر چهار نوع تقسیم کرد، انتظار اعتقادی، انتظار اجتماعی، انتظار مطلق، انتظار مقید.
- انتظار اعتقادی: معرفت امام، شرط صحت و جزء معنای انتظار است. فضیل بن یسار از امام صادق(ع) درباره آیه یَ﴿يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ﴾[۸۰] پرسید. حضرت چنین فرمود[۸۱]: «ای فضیل امام خود را بشناس، زیرا اگر معرفت امام خود را داشته باشی، جلو افتادن یا به تأخیر افتادن این امر زیانی به تو نمیرساند».[۸۲]
- انتظار اجتماعی: همان انتظار در مقام عمل است. محصول انتظار اعتقادی و عملی است. یعنی برخورداری از رحمت الهی و شامل حال منتظرانی است که در جهت اجرای اوامر الهی از هیچ کوششی دریغ نمیکنند و همواره تلاش میکنند وظایف اعتقادی خود را بشناسند و با تمام توانشان در جهت تحقق آنها کوشش نمایند[۸۳].
- انتظار مطلق: انتظار فرج گاه به گونۀ مطلق و برای دمیدن روح امید در مردم و القای روحیه پایداری و صبر در برابر مشکلات در همۀ زمینهها به کار رفته است. آیۀ شریفۀ ﴿فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا﴾[۸۴] و احادیثی همچون: «"انتِظارُ الفَرَجِ بِالصبرِ عِبادَةٌ"»[۸۵] و یا «"أفضَلُ العِبادَةِ انتِظارُ الفَرَجِ"»[۸۶] به این مفهوم اشاره دارند. زاویه دید این احادیث، به انتظار فَرَج امام عصر(ع) منحصر نیست؛ بلکه تمام رفتارهای انسان در حوزههای گوناگون را شامل میشود. به اصطلاح این معنی از انتظار را معنی مطلق انتظار میگویند.[۸۷] البته امید به گشایش اوضاع نابسامان مردمان به ویژه مسلمانان و شیعیان با ظهور امام عصر(ع) یکی از مصادیق روشن قاعده کلی "انتظار فرج" است. جناب عبد العظیم حسنی میگوید: خدمت امام جواد(ع) رسیدم تا از ایشان بپرسم: آیا قائم، همان مهدی(ع) است یا غیر اوست؟ قبل از سؤال من، امام جواد فرمود[۸۸]: «"أَفْضَلَ أَعْمَالِ شِیعَتِنَا اِنْتِظَارُ اَلْفَرَجِ"»[۸۹]
- انتظار مقید: یعنی انتظار برای انقلاب مهدوی. این دسته از احادیث، با عبارات متفاوتی، بیان شده مانند[۹۰]: «"مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا اَلْأَمْرِ کَانَ کَمَنْ کَانَ مَعَ اَلْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ"»[۹۱]
پانویس
- ↑ ر.ک. رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۲۴۰ ـ ۲۴۲.
- ↑ ر.ک. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۷.
- ↑ المنجد، ج ۲، ص ۱۹۵۸؛ دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، کلمه انتظار؛ ابن منظور، لسان العرب، ج ۵، ص ۲۱۹؛ فرهنگ فارسی معین، کلمه انتظار؛ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج۲، ص۲۴۱ ـ ۲۴۲؛ موسوی نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۲۱؛ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۰۰ـ ۱۰۱؛ ربانی خوراسگانی، محمد صادق، بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر، ص ۱۹؛ سلیمیان، خدا مراد، انتظار و منتظران، ص ۱۸۸ـ ۱۸۹؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۵۲۷؛ الهی نژاد، حسین، بررسی و تحلیل انتظار در اهلسنت، ص ۲۲؛ تونه ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۳۰؛ شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۴۳؛ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۱۳ـ ۱۴؛ صالحنیا، یحیی؛ تنها بر فراز، ص ۸۳.
- ↑ ر.ک. دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، ذیل کلمه انتظار؛ معین، محمد، فرهنگ فارسی، ذیل کلمه انتظار؛ ابن منظور، لسان العرب، ج ۵، ص ۲۱۹؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج۲، ص۲۴۱ ـ ۲۴۲؛ موسوی نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۲۱؛ بنی هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۲۷؛ ربانی خوراسگانی، محمد صادق، بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر، ص ۱۹؛ سلیمیان، خدا مراد، انتظار و منتظران، ص ۱۸۸ـ ۱۸۹؛ بالادستان، محمد امین، حائریپور، محمد مهدی، یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۳۶ ـ ۱۳۷؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۵۲۷؛ پژوهشگران مسجد مقدس جمکران، آیین انتظار، ص ۱۹۹ـ۲۰۰؛ حیدری نیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۱۶، ۲۲؛ شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۴۵؛ الهی نژاد، حسین، بررسی و تحلیل انتظار در اهلسنت، ص ۲۲؛ تونه ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۳۰؛ شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۴۳؛ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۱۳ـ ۱۴.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۲۷.
- ↑ ر.ک. رحیمی، عباس، امید فردا، ص۳۰؛فضلی، عبدالهادی، در انتظار مهدی موعود، ص ۷۴-۷۶.
- ↑ ر.ک. فضلی، عبدالهادی، در انتظار مهدی موعود، ص ۷۴-۷۶.
- ↑ «"أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، انْتِظَارُ الْفَرْجِ مِنْ أَعْظَمِ الْعَمَلِ"» (کمال الدین، ج ۲، باب ۵۵، ح۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.
- ↑ ر.ک. حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۱۶و۲۲؛ شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۴۵؛آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا، ص ۲۵.
- ↑ «عمر دنیا به پایان نمیرسد تا این که خداوند مردی از اهل بیت من برانگیزد که نامش نام من و نام پدرش نام پدر من است. او دنیا را پر از عدل و داد نماید چنان که از ظلم و جور پر شده باشد» کشف الغمة، إربلی، ج۳، ص۲۷۱.
- ↑ ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۱۷.
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۳؛ قنبری، معصوم علی، بررسی مسآلۀ انتظار ادله فوائد و نقش آن، ص ۸۴ و ۸۵؛ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۶۳، ۶۴؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۳۰؛مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۵۲۷؛ پژوهشگران مسجد جمکران آیین انتظار، ص ۱۹۹-۲۰۰.
- ↑ ر.ک. مطهری، مرتضی،چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۳۶، ۳۷.
- ↑ ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی؛ انتظار فرج امام زمان، ص۹۵-۹۶.
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۳۵۴، ۳۵۵.
- ↑ ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی؛ انتظار فرج امام زمان، ص۹۵-۹۶؛ رحیمی، عباس، امید فردا، ص۳۰.
- ↑ ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی؛ انتظار فرج امام زمان، ص۹۵-۹۶.
- ↑ ر.ک. قرائتی، محسن، جهتنما، ص ۶۱ ـ ۶۲.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۸۵؛ قرائتی، محسن، جهتنما، ص ۶۱ ـ ۶۲؛مروجی طبسی، محمد جواد، بامداد بشریت، ص ۶۵-۶۸.
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، نویسدگان کتاب افتاب مهر، ج۱، ص ۸۱ – ۸۲؛حسینی گرگانی؛میرتقی، نزول مسیح و ظهور موعود، ص ۳۵-۳۸؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۲۷.
- ↑ ر.ک تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۲۷.
- ↑ ر.ک. محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام مهدی، ج۵، ص۳۰۵-۳۰۸.
- ↑ دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۳۴۴، ح ۹۳۳: «هر کس در حال انتظار این امر بمیرد، مانند کسی است که همراه قائم و در خیمه اوست».
- ↑ ر.ک. محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام مهدی، ج۵، ص۳۰۵-۳۰۸.
- ↑ ر.ک. رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۲۴۰ ـ ۲۴۲.
- ↑ المنجد، ج ۲، ص ۱۹۵۸؛ دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، کلمه انتظار؛ ابن منظور، لسان العرب، ج ۵، ص ۲۱۹؛ فرهنگ فارسی معین، کلمه انتظار؛ ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص۳۵۵، ۳۵۷؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج۲، ص۲۴۱ ـ ۲۴۲؛ موسوی نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۲۱؛ رضوی، رسول، امام مهدی، ص ۱۰۰ـ ۱۰۱؛ ربانی خوراسگانی، محمد صادق، بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر، ص ۱۹؛ سلیمیان، خدا مراد، انتظار و منتظران، ص ۱۸۸ـ ۱۸۹؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۵۲۷؛ الهی نژاد، حسین، بررسی و تحلیل انتظار در اهلسنت، ص ۲۲؛ تونه ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۳۰؛ شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۴۳؛ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۱۳ـ ۱۴, فروهی، ناصر، انتظار فرج، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، ذیل کلمه انتظار؛ معین، محمد، فرهنگ فارسی، ذیل کلمه انتظار؛ ابن منظور، لسان العرب، ج ۵، ص ۲۱۹؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، ج۲، ص۲۴۱ ـ ۲۴۲؛ موسوی نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۲۱؛ بنی هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۲۷؛ ربانی خوراسگانی، محمد صادق، بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر، ص ۱۹؛ سلیمیان، خدا مراد، انتظار و منتظران، ص ۱۸۸ـ ۱۸۹؛ بالادستان، محمد امین، حائریپور، محمد مهدی، یوسفیان، مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۳۶ ـ ۱۳۷؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۵۲۷؛ پژوهشگران مسجد مقدس جمکران، آیین انتظار، ص ۱۹۹ـ۲۰۰؛ حیدری نیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۱۶، ۲۲؛ شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۴۵؛ الهی نژاد، حسین، بررسی و تحلیل انتظار در اهلسنت، ص ۲۲؛ تونه ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۳۰؛ شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۴۳؛ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۱۳ـ ۱۴.
- ↑ ر.ک. رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۲۴۰ ـ ۲۴۲؛ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۷.
- ↑ صحاح، ج۲، ص۸۳۰؛ «النظر الانتظار: تأمل الشئ بالعین»ر.ک. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۷.
- ↑ ر.ک. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص۱۱۷.
- ↑ التحقیق فی کلمات القرآن، ج ۱۲، ص ۱۶۶؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۵۲۷؛ موسوی نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۲۱؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۲۴۰ ـ ۲۴۲؛ پژوهشگران مسجد مقدس جمکران، آیین انتظار، ص ۱۹۹ـ۲۰۰؛ حیدری نیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۱۶، ۲۲؛ شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۴۵؛ تونه ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۳۰؛ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۱۳ـ ۱۴.
- ↑ ر.ک. حیدری نیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۱۶- ۲۲؛ شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۴۵؛ پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۵۲۷؛ پژوهشگران مسجد مقدس جمکران، آیین انتظار، ص ۱۹۹ـ۲۰۰؛ حیدری نیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۱۶، ۲۲؛ شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۴۵.
- ↑ التحقیق فی کلمات القرآن، ج ۱۲، ص ۱۶۶؛ ر.ک. موسوی نسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۳۲۱؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۲۴۰ ـ ۲۴۲.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ج ۵، ص ۲۱۹؛ ر.ک. الهی نژاد، حسین، بررسی و تحلیل انتظار در اهلسنت، ص ۲۲.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ج ۵، ص ۲۱۹؛ ر.ک. الهی نژاد، حسین، بررسی و تحلیل انتظار در اهلسنت، ص ۲۲.
- ↑ ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۴۳.
- ↑ ر.ک جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۹، ص۳۵۵، ۳۵۷.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۲۷.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۲۷.
- ↑ ر.ک. رحیمی، عباس، امید فردا، ص۳۰؛ فضلی، عبدالهادی، در انتظار مهدی موعود، ص ۷۴-۷۶.
- ↑ «"مَا رُوِیَ عَنِ النَّبِیِّ(ص): یَخْرُجُ رَجُلٌ یُوطِی، (او قال: یُمَکِّنُ) لآلِ مُحَمَّدٍ کما مکنت قُرَیْشٌ لِرَسُولِ اللَّهِ(ص) وَجَبَ عَلَی کُلِّ مَوْمِنٍ نَصَرَهُ او قال: اجابته..."» غیبت نعمانی، ص ۱۷۴.
- ↑ ر.ک. فضلی، عبدالهادی، در انتظار مهدی موعود، ص ۷۴-۷۶.
- ↑ «"مَا رُوِیَ عَنِ النَّبِیِّ(ص) أیضاً: "یَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَیُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِیِّ(ع)"» غیبت نعمانی، ص ۱۷۴.
- ↑ ر.ک. فضلی، عبدالهادی، در انتظار مهدی موعود، ص ۷۴-۷۶.
- ↑ «"ما روی عنه(ص) أیضاً: فَیُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوا فَلَا یَقْبَلُونَ حَتَّی یَدْفَعُوهُ إِلَی رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی فَیَمْلَأَهَا قِسْطاً کَمَا مَلَئُوهَا جَوْراً فَمَنْ أَدْرَکَ ذَلِکَ مِنْکُمْ فَلْیَأْتِهِمْ وَ لَوْ حَبْواً عَلَی الثَّلْجِ"»؛ غیبت نعمانی، ص ۱۷۴.
- ↑ ر.ک. فضلی، عبدالهادی، در انتظار مهدی موعود، ص ۷۴-۷۶.
- ↑ ر.ک. فضلی، عبدالهادی، در انتظار مهدی موعود، ص ۷۴-۷۶.
- ↑ «"أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، انْتِظَارُ الْفَرْجِ مِنْ أَعْظَمِ الْعَمَلِ"» (کمال الدین، ج ۲، باب ۵۵، ح۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.
- ↑ ر.ک. حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۱۶و۲۲؛ شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۴۵؛آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا، ص ۲۵.
- ↑ ر.ک. حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۱۶و۲۲.
- ↑ ر.ک. حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۱۶و۲۲.
- ↑ ر.ک. حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۱۶و۲۲.
- ↑ ر.ک. حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۱۶و۲۲.
- ↑ حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۱۶و۲۲.
- ↑ ر.ک. حیدرینیک، مجید، نگاهی دوباره به انتظار، ص ۱۶و۲۲؛ شفائی، محبوب، موعود حق، ص ۴۵.
- ↑ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۲، ص۱۳۳، باب۲۲.
- ↑ ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۱۷.
- ↑ «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
- ↑ «موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
- ↑ ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی؛ انتظار فرج امام زمان، ص۹۵-۹۶.
- ↑ ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۱۷.
- ↑ کشف الغمة، إربلی، ج۳، ص۲۷۱: «"لَا یذْهَبُ الدنْیا حَتی یبْعَثَ اللهُ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَیتِی یوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِی وَ اسْمُ أَبِیهِ اسْمَ أَبِی یمْلَؤُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا کمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً"»
- ↑ ر.ک. فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای مهدوی، ص ۱۱۷.
- ↑ ر.ک. رضوانی، علی اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص۸۳؛ قنبری، معصوم علی، بررسی مسآلۀ انتظار ادله فوائد و نقش آن، ص ۸۴ و ۸۵؛ باقریزاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۶۳، ۶۴؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۳۰؛مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۵۲۷؛ پژوهشگران مسجد جمکران آیین انتظار، ص ۱۹۹-۲۰۰؛ فروهی، ناصر، انتظار فرج، صفحه؟؟؟
- ↑ ر.ک. مطهری، مرتضی،چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۳۶، ۳۷.
- ↑ بحارالأنوار، ج ۷۷، ص ۱۷۳، ح ۸.
- ↑ ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۴۳.
- ↑ ر.ک. شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۴۳.
- ↑ ر.ک. مطهری، مرتضی،چلچراغ حکمت ج۱۰، ص۳۶، ۳۷.
- ↑ کمال الدین، ص ۳۱۹.
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص ۲۵۵؛
- ↑ ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی؛ انتظار فرج امام زمان، ص۹۵-۹۶.
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۳۵۴، ۳۵۵.
- ↑ ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی؛ انتظار فرج امام زمان، ص۹۵-۹۶؛ رحیمی، عباس، امید فردا، ص۳۰.
- ↑ ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی؛ انتظار فرج امام زمان، ص۹۵-۹۶.
- ↑ ر.ک. حسینی خامنهای، سید علی؛ انتظار فرج امام زمان، ص۹۵-۹۶.
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۳۵۴، ۳۵۵.
- ↑ ر.ک. قرائتی، محسن، جهتنما، ص ۶۱ ـ ۶۲.
- ↑ ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۸۵؛ قرائتی، محسن، جهتنما، ص ۶۱ ـ ۶۲؛مروجی طبسی، محمد جواد، بامداد بشریت، ص ۶۵-۶۸.
- ↑ «روزی که هر دستهای را با پیشوایشان فرا میخوانیم» سوره اسراء، آیه ۷۱.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۳۷۱: «"يَا فُضَيْلُ اعْرِفْ إِمَامَكَ فَإِنَّكَ إِذَا عَرَفْتَ إِمَامَكَ لَمْ يَضُرَّكَ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّر"»
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت؛ نویسدگان کتاب افتاب مهر، ج۱، ص ۸۱ ـ ۸۲؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۳۰؛ حسینی گرگانی؛ میرتقی، نزول مسیح و ظهور موعود، ص ۳۵-۳۸.
- ↑ ر.ک تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۲۷.
- ↑ «به راستی با دشواری، آسانی همراه است،» سوره انشراح، آیه ۵.
- ↑ آدرس؟؟؟
- ↑ دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۳۳۰، ح ۹۱۰.
- ↑ ر.ک. محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۵، ص۳۰۵-۳۰۸.
- ↑ دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۳۳۲، ح ۹۱۹.
- ↑ ر.ک. محمدی ریشهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج۵، ص۳۰۵-۳۰۸.
- ↑ دانشنامه امام مهدی، ج ۵، ص ۳۴۴، ح ۹۳۳: «هر کس در حال انتظار این امر بمیرد، مانند کسی است که همراه قائم و در خیمه اوست».
- ↑ ر.ک. محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه امام مهدی، ج۵، ص۳۰۵-۳۰۸.