بحث:آیا انتظار امام مهدی واجب است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
:::::#از [[حضرت]] [[ابوالحسن]] [[الرضا]]{{ع}} آمده که فرمود: چقدر خوب است [[صبر]] و [[انتظار فرج]]! آیا نشنیدهای فرموده خدای - عزوجل - را که: {{متن قرآن|وَارْتَقِبُوا إِنِّي مَعَكُمْ رَقِيبٌ}}<ref>«و شما چشم به راه باشید من نیز با شما چشم به راه خواهم بود» سوره هود، آیه ۹۳.</ref>، {{متن قرآن|فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ}}<ref>«پس چشم به راه بدارید که من نیز با شما از چشم به راه داشتگانم» سوره اعراف، آیه ۷۱.</ref>. بنابراین بر شما [[باد]] [[صبر]]، به درستی که [[گشایش]] پس از [[ناامیدی]] میآید، البته آنان که پیش از شما بودند صبورتر از شما بودند<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۶۴۵ باب ۵۵ ح ۵.</ref>. | :::::#از [[حضرت]] [[ابوالحسن]] [[الرضا]]{{ع}} آمده که فرمود: چقدر خوب است [[صبر]] و [[انتظار فرج]]! آیا نشنیدهای فرموده خدای - عزوجل - را که: {{متن قرآن|وَارْتَقِبُوا إِنِّي مَعَكُمْ رَقِيبٌ}}<ref>«و شما چشم به راه باشید من نیز با شما چشم به راه خواهم بود» سوره هود، آیه ۹۳.</ref>، {{متن قرآن|فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ}}<ref>«پس چشم به راه بدارید که من نیز با شما از چشم به راه داشتگانم» سوره اعراف، آیه ۷۱.</ref>. بنابراین بر شما [[باد]] [[صبر]]، به درستی که [[گشایش]] پس از [[ناامیدی]] میآید، البته آنان که پیش از شما بودند صبورتر از شما بودند<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۶۴۵ باب ۵۵ ح ۵.</ref>. | ||
:::::#در "[[بصائر الدرجات]]" به [[سند]] خود از [[حضرت]] [[امام]] [[ابوعبدالله]] [[صادق]] {{ع}} آورده که فرمود:[[امیرمؤمنان]] {{ع}} به سوی [[صفین]] میرفت، تا این که از [[رود]] [[فرات]] عبور کرد و به نزدیکی کوه سرزمین [[صفین]] رسید که هنگام [[نماز]] [[مغرب]] شد، مدتی در [[اندیشه]] فرو رفت، سپس وضو گرفت و [[اذان]] گفت و چون از [[اذان]] گفتن فراغت یافت، کوه شکافته شد و سر و صورتی سپید نمودار گردید و گفت: [[سلام]] بر تو ای [[امیر المؤمنین]] و [[رحمت]] و [[برکات]] [[خداوند]] بر تو [[باد]]. خوش [[آمدی]] ای [[جانشین]] [[پیغمبران]] و پیشوای روسفیدان و عزیزترین چیزی که به [[مردم]]] رسیده! و ای نایل آمده به [[ثواب]] [[صدیقین]]! و ای [[سید]] [[اوصیا]]! [[امیر المؤمنین]] {{ع}} به او فرمود: بر تو نیز [[سلام]] [[باد]]، ای برادرم [[شمعون]]! [[جانشین]] [[عیسی بن مریم]] [[روح القدس]]، حال تو چگونه است؟ گفت: خیر است، خدای بر تو [[رحمت]] آرد. من [[منتظر]] [[حضرت]] [[روح]] [[الله]] هستم که از [[آسمان]] فرود آید، پس هیچ کس را نمیشناسم که در [[راه خدا]] بیشتر از تو دچار [[بلا]] گشته و فردا [ی [[قیامت]]] ثوابش فزونتر و مقامش [[برتر]] از تو باشد...<ref>بصائر الدرجات، ۲۸۰ ح ۱۶.</ref>. میگویم: جهت [[شاهد]] آوردن این [[حدیث]]، آن است که دلالت دارد بر [[منتظر]] بودن جناب [[شمعون]] نسبت به این [[ظهور]] [[مبارک]] و با میمنت. و البته شباهت یافتن به [[اولیای خدا]] و [[پیروی]] کردن از ایشان چیزی است که نزد [[خداوند]] - عزوجل - [[پسندیده]] است، اضافه بر سایر آنچه در [[فضیلت انتظار]] رسیده است<ref>[[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان]]، ص ۷۴-۷۵.</ref>. | :::::#در "[[بصائر الدرجات]]" به [[سند]] خود از [[حضرت]] [[امام]] [[ابوعبدالله]] [[صادق]] {{ع}} آورده که فرمود:[[امیرمؤمنان]] {{ع}} به سوی [[صفین]] میرفت، تا این که از [[رود]] [[فرات]] عبور کرد و به نزدیکی کوه سرزمین [[صفین]] رسید که هنگام [[نماز]] [[مغرب]] شد، مدتی در [[اندیشه]] فرو رفت، سپس وضو گرفت و [[اذان]] گفت و چون از [[اذان]] گفتن فراغت یافت، کوه شکافته شد و سر و صورتی سپید نمودار گردید و گفت: [[سلام]] بر تو ای [[امیر المؤمنین]] و [[رحمت]] و [[برکات]] [[خداوند]] بر تو [[باد]]. خوش [[آمدی]] ای [[جانشین]] [[پیغمبران]] و پیشوای روسفیدان و عزیزترین چیزی که به [[مردم]]] رسیده! و ای نایل آمده به [[ثواب]] [[صدیقین]]! و ای [[سید]] [[اوصیا]]! [[امیر المؤمنین]] {{ع}} به او فرمود: بر تو نیز [[سلام]] [[باد]]، ای برادرم [[شمعون]]! [[جانشین]] [[عیسی بن مریم]] [[روح القدس]]، حال تو چگونه است؟ گفت: خیر است، خدای بر تو [[رحمت]] آرد. من [[منتظر]] [[حضرت]] [[روح]] [[الله]] هستم که از [[آسمان]] فرود آید، پس هیچ کس را نمیشناسم که در [[راه خدا]] بیشتر از تو دچار [[بلا]] گشته و فردا [ی [[قیامت]]] ثوابش فزونتر و مقامش [[برتر]] از تو باشد...<ref>بصائر الدرجات، ۲۸۰ ح ۱۶.</ref>. میگویم: جهت [[شاهد]] آوردن این [[حدیث]]، آن است که دلالت دارد بر [[منتظر]] بودن جناب [[شمعون]] نسبت به این [[ظهور]] [[مبارک]] و با میمنت. و البته شباهت یافتن به [[اولیای خدا]] و [[پیروی]] کردن از ایشان چیزی است که نزد [[خداوند]] - عزوجل - [[پسندیده]] است، اضافه بر سایر آنچه در [[فضیلت انتظار]] رسیده است<ref>[[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان]]، ص ۷۴-۷۵.</ref>. | ||
::::::و از آنچه بر [[وجوب]] [[انتظار]] دلالت میکند، روایتی است که [[شیخ صدوق]] در کتاب "[[کمال الدین]]" به [[سند]] خود، از [[عبد العظیم حسنی]] آورده که گفت: بر سرورم [[حضرت]] [[محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب]]{{عم}} وارد شدم و میخواستم که درباره [[قائم]]{{ع}} از آن [[حضرت]] سؤال کنم که آیا همان [[مهدی]] است یا غیر او؟ پس خود آن [[حضرت]] آغاز سخن کرد و به من فرمود: ای [[ابوالقاسم]]! به درستی که [[قائم]]{{ع}} از ماست و او است [[مهدی]] که [[واجب]] است در زمان غیبتش [[انتظار]] کشیده شود و در ظهورش [[اطاعت]] گردد و او سومین | ::::::و از آنچه بر [[وجوب]] [[انتظار]] دلالت میکند، روایتی است که [[شیخ صدوق]] در کتاب "[[کمال الدین]]" به [[سند]] خود، از [[عبد العظیم حسنی]] آورده که گفت: بر سرورم [[حضرت]] [[محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب]]{{عم}} وارد شدم و میخواستم که درباره [[قائم]]{{ع}} از آن [[حضرت]] سؤال کنم که آیا همان [[مهدی]] است یا غیر او؟ پس خود آن [[حضرت]] آغاز سخن کرد و به من فرمود: ای [[ابوالقاسم]]! به درستی که [[قائم]]{{ع}} از ماست و او است [[مهدی]] که [[واجب]] است در زمان غیبتش [[انتظار]] کشیده شود و در ظهورش [[اطاعت]] گردد و او سومین [[امام]] از [[فرزندان]] من است<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۳۷۷ باب ۳۶ ح ۱.</ref>. | ||
::::::و در همان کتاب به دو [[سند صحیح]]، از [[حضرت]] [[ابی عبدالله]] [[امام صادق]]{{ع}} آمده که فرمود: نزدیکترین حالات [[بندگان]] نزد خدای - عزوجل - و خشنودترین هنگام او از آنان، زمانی است که [[حجت]] خدای را نیابند و برای آنها [[آشکار]] نشود و از دیدگان آنها پوشیده بماند که جایگاهش را ندانند و در عین حال بدانند که [[حجتها]] و [[بینات]] [[الهی]] [[باطل]] نشده، پس در آن هنگام هر صبح و [[شام]] [[منتظر]] باشند که شدیدترین [[خشم]] و [[غضب]] [[خداوند]] بر دشمنانش موقعی است که [[حجت]] خود را از آنان مخفی بدارد و بر آنان [[آشکار]] نگردد، البته [[خداوند]] دانسته است که اولیای او در تردید واقع نمیشوند و اگر میدانست که آنها در [[شک]] میافتند، یک چشم برهم زدن [[حجت]] خود را از آنان [[نهان]] نمیساخت و این جز زیر سر اشرار [[مردم]] نخواهد بود<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۳۳۹ باب ۳۳ ح ۱۶.</ref>»<ref>[[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان]]، ص ۹۲.</ref>. | ::::::و در همان کتاب به دو [[سند صحیح]]، از [[حضرت]] [[ابی عبدالله]] [[امام صادق]]{{ع}} آمده که فرمود: نزدیکترین حالات [[بندگان]] نزد خدای - عزوجل - و خشنودترین هنگام او از آنان، زمانی است که [[حجت]] خدای را نیابند و برای آنها [[آشکار]] نشود و از دیدگان آنها پوشیده بماند که جایگاهش را ندانند و در عین حال بدانند که [[حجتها]] و [[بینات]] [[الهی]] [[باطل]] نشده، پس در آن هنگام هر صبح و [[شام]] [[منتظر]] باشند که شدیدترین [[خشم]] و [[غضب]] [[خداوند]] بر دشمنانش موقعی است که [[حجت]] خود را از آنان مخفی بدارد و بر آنان [[آشکار]] نگردد، البته [[خداوند]] دانسته است که اولیای او در تردید واقع نمیشوند و اگر میدانست که آنها در [[شک]] میافتند، یک چشم برهم زدن [[حجت]] خود را از آنان [[نهان]] نمیساخت و این جز زیر سر اشرار [[مردم]] نخواهد بود<ref>کمال الدین، ج ۲، ص ۳۳۹ باب ۳۳ ح ۱۶.</ref>»<ref>[[سید محمد تقی موسوی اصفهانی|موسوی اصفهانی، سید محمد تقی]]، [[تکالیف بندگان نسبت به امام زمان (کتاب)|تکالیف بندگان نسبت به امام زمان]]، ص ۹۲.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} |
نسخهٔ ۱۱ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۳۳
۱. حجت الاسلام و المسلمین موسوی اصفهانی؛ |
---|
|
پاسخ اجمالی
وجوب انتظار فرج در روایات
- انتظار موعود، اصل مسلم اعتقادی است[۱۰] و برخی از علماء بر این باورند که به استناد بسیاری از روایات، انتظار موعود امری واجب است[۱۱]. برخی از این مستندات این امر عبارت است از:
- از امام جواد(ع) نقل شده است فرمودند: «"إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ"»[۱۲] تعبیر وجوب، در فرمایش ایشان نشان دهندۀ ضرورت حال انتظار در زمان پنهانی امام است. دینداری و بندگی خدا جز به شرط تحقق این رکن مهم ـ یعنی انتظار قائم(ع) ـ امکان ندارد و کسی که به دنبال عبادت پروردگار است، نباید از این امر واجب غفلت بورزد[۱۳].
- روزی امام صادق(ع) فرمودند[۱۴]: «میخواهید به شما خبر دهم از چیزی که بدون آن خداوند هیچ عمل را از بندگان نمیپذیرد. فرمود: شهادت به یگانگی خدا و آنکه حضرت محمد(ص) بنده و پیامبر اوست... و انتظار ظهور حضرت قائم(ع)».[۱۵] و... [۱۶].
چیستی وجوب انتظار
- نکته ایی مطرح شده است که مگر حالت انتظار یک حالت اختیاری است که بتواند متعلق وجوب قرار گیرد؟ هر کس حال انتظار را در خودش وجدان کرده باشد، تصدیق میکند این حال بدون وجود مقدماتش در انسان ایجاد نمیشود و اگر مقدمات آن به طور کامل موجود شود، "انتظار" قهراً حاصل میشود و نیاز به امر و دستوری در مورد آن نیست. لذا میتوان گفت: اصل حالت انتظار داشتن بسان افعالی چون خوردن و آشامیدن، اختیاری انسان نیست. اگر کسی طالب ایجاد این حال باشد، باید مقدمات آن را در خودش فراهم کند و در صورت تحقق مقدمات، حالت انتظار خود به خود به وجود میآید. پس امر به انتظار و وجوب آن، در حقیقت به ایجاد مقدمات بر میگردد[۱۷].
نتیجه گیری
- نتیجه اینکه با استفاده از روایات ائمۀ معصومین(ع) و اقوال علما انتظار فرج منتسب به اصل امامت و نبوت بوده و اعتقاد به آن واجب است.
پاسخ تفضیلی
وجوب انتظار فرج در روایات
- انتظار موعود، اصل مسلم اعتقادی است[۱۸] و برخی از علماء بر این باورند که به استناد بسیاری از روایات، انتظار موعود امری واجب است[۱۹]. برخی از این مستندات این امر عبارت است از:
- از امام جواد(ع) نقل شده است فرمودند: «"إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ"»[۲۰] تعبیر وجوب، در فرمایش ایشان نشان دهندۀ ضرورت حال انتظار در زمان پنهانی امام است. دینداری و بندگی خدا جز به شرط تحقق این رکن مهم ـ یعنی انتظار قائم(ع) ـ امکان ندارد و کسی که به دنبال عبادت پروردگار است، نباید از این امر واجب غفلت بورزد[۲۱].
- روزی امام صادق(ع) فرمودند[۲۲]: «میخواهید به شما خبر دهم از چیزی که بدون آن خداوند هیچ عمل را از بندگان نمیپذیرد. فرمود: شهادت به یگانگی خدا و آنکه حضرت محمد(ص) بنده و پیامبر اوست... و انتظار ظهور حضرت قائم(ع)».[۲۳]
- امام صادق(ع) فرمودند[۲۴]: «"فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً"»[۲۵]
- شخصی خدمت امام محمد باقر(ع) آمد و نوشتهای همراه داشت، حضرت به او فرمودند[۲۶]: آیا این نامه مخاصم است که از دینی پرسیده که به واسطۀ آن اعمال انسان به درجۀ قبول میرسد؟ عرض کرد: بلی! خدا شما را رحمت کند مراد من همین است حضرت فرمود: آن دینی که به سبب آن اعمال قبول میشود، این است: «شهادت به یگانگی خدا، و اینکه شریک ندارد، شهادت به رسالت خاتم الانبیاء محمد(ص) و اقرار به حقانیت سخنانی که از جانب خداوند آورده است، دوستی با ما اهل بیت و بیزاری از دشمنان ما و فرمانبرداری از ما و پرهیزگاری از گناهان و تواضع و انتظار ظهور قائم ما. زیرا از برای ما دولتی است که هر وقت خدا بخواهد آن را ظاهر میگرداند».[۲۷]
چیستی وجوب انتظار
- نکتهای که به صورت سؤال یا اشکال مطرح میشود این است که: مگر حالت انتظار یک حالت اختیاری است که بتواند متعلق وجوب قرار گیرد؟ آیا اساساً امر به انتظار داشتن صحیح است؟ هر کس حال انتظار را در خودش وجدان کرده باشد، تصدیق میکند این حال بدون وجود مقدماتش در انسان ایجاد نمیشود و اگر مقدمات آن به طور کامل موجود شود، "انتظار" قهراً حاصل میشود و نیاز به امر و دستوری در مورد آن نیست. بنابراین میتوان گفت: اصل حالت انتظار داشتن بسان افعالی چون خوردن و آشامیدن، اختیاری انسان نیست. اگر کسی طالب ایجاد این حال باشد، باید مقدمات آن را در خودش فراهم کند و در صورت تحقق آن مقدمات، حالت انتظار خو به خود به وجود میآید. پس امر به انتظار و وجوب آن، در حقیقت به ایجاد آن مقدمات بر میگردد. البته انتظار دارای شدت و ضعف است و هر درجهای از آن، مقدمات خاص خود را دارد. پایینترین درجۀ انتظار وقتی است که انسان احتمال وقوع چیزی را بدهد. شدت انتظار بستگی به قوت این احتمال دارد. احتمال بالاتر، انتظار قویتری را موجب میگردد و قوت انتظار منشأ پیدایش آثاری در فرد منتظر میشود که این آثار در مراتب پایینتر به چشم نمیخورد. بحث فعلی ما به درجات پایین انتظار که اثر چندانی در فرد ندارد، ناظر نیست[۲۸].
نتیجه گیری
- نتیجه اینکه با استفاده از روایات ائمۀ معصومین(ع) و اقوال علما انتظار فرج منتسب به اصل امامت و نبوت بوده و اعتقاد به آن واجب است.
پانویس
- ↑ کمال الدین، ج ۲، ص ۶۴۴ باب ۵۵ ح ۱.
- ↑ «و شما چشم به راه باشید من نیز با شما چشم به راه خواهم بود» سوره هود، آیه ۹۳.
- ↑ «پس چشم به راه بدارید که من نیز با شما از چشم به راه داشتگانم» سوره اعراف، آیه ۷۱.
- ↑ کمال الدین، ج ۲، ص ۶۴۵ باب ۵۵ ح ۵.
- ↑ بصائر الدرجات، ۲۸۰ ح ۱۶.
- ↑ موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان، ص ۷۴-۷۵.
- ↑ کمال الدین، ج ۲، ص ۳۷۷ باب ۳۶ ح ۱.
- ↑ کمال الدین، ج ۲، ص ۳۳۹ باب ۳۳ ح ۱۶.
- ↑ موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان، ص ۹۲.
- ↑ ر.ک. گوهری، عباس، دیمه کارگراب، محسن، رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲ ـ ۹۳.
- ↑ موسوی اصفهانی، محمد تقی، مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۳۵.
- ↑ «همانا قیام کننده از ما (اهل بیت (ع)) همان مهدی (ع) است که انتظار او در (زمان) غیبتش واجب است». کمال الدین، ص۳۷۷، ج ۲.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سیدمحمد، انتظار فرج، ص۱۳۴؛ گوهری، عباس، دیمه کار گراب، محسن، رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲-۹۳.
- ↑ بصائر الدرجات، ص ۸۳، باب ۱۴؛ ملاقات با امام عصر (ع)، ص ۳۴.
- ↑ ر.ک. قنبری، معصوم علی، بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن، ص ۸۵-۸۶.
- ↑ ر.ک. قنبری، معصوم علی، بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن، ص ۸۵-۸۶؛ گوهری، عباس، دیمه کارگراب، محسن، رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲-۹۳؛ پزوهشگران مسجد مقدس جمکران، آیین انتظار، ص ۱۹۹.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سیدمحمد، انتظار فرج، ص۱۳۴.
- ↑ ر.ک.. گوهری، عباس، دیمه کارگراب، محسن، رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲ ـ ۹۳.
- ↑ موسوی اصفهانی، محمد تقی، مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۳۵.
- ↑ «همانا قیام کننده از ما (اهل بیت (ع)) همان مهدی (ع) است که انتظار او در (زمان) غیبتش واجب است». کمال الدین، ص۳۷۷، ج ۲.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سیدمحمد، انتظار فرج، ص۱۳۴؛ گوهری، عباس، دیمه کار گراب، محسن، رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲-۹۳.
- ↑ بصائر الدرجات، ص ۸۳، باب ۱۴؛ ملاقات با امام عصر (ع)، ص ۳۴.
- ↑ ر.ک. قنبری، معصوم علی، بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن، ص ۸۵-۸۶؛ گوهری، عباس، دیمه کارگراب، محسن، رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲-۹۳.
- ↑ ر.ک. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ص۳۳۳،ج۱؛ صدوق، الخصال ص۳۳۹،ج۱.
- ↑ ر.ک. گوهری، عباس و دیمه کارگراب، محسن، رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص ۹۲-۹۳.
- ↑ .کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۲، ص ۲۳: «"دَخَلَ رَجُلٌ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع وَ مَعَهُ صَحِيفَةٌ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع هَذِهِ صَحِيفَة مُخَاصِمٍ يَسْأَلُ عَنِ الدِّينِ الَّذِي يُقْبَلُ فِيهِ الْعَمَلُ فَقَالَ رَحِمَكَ اللَّهُ هَذَا الَّذِي أُرِيدُ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً ص عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ تُقِرَّ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ عَدُوِّنَا وَ التَّسْلِيمُ لِأَمْرِنَا وَ الْوَرَعُ وَ التَّوَاضُعُ وَ انْتِظَارُ قَائِمِنَا فَإِنَّ لَنَا دَوْلَةً إِذَا شَاءَ اللَّهُ جَاءَ بِهَا"»
- ↑ ر.ک. قنبری، معصوم علی، بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن، ص ۸۵-۸۶؛ پزوهشگران مسجد مقدس جمکران، آیین انتظار، ص ۱۹۹؛ گوهری، عباس، دیمه کارگراب، محسن، رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲-۹۳.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سیدمحمد، انتظار فرج، ص۱۳۴.