جز
جایگزینی متن - ' آنرا ' به ' آن را '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-]] | + - [[)) |
جز (جایگزینی متن - ' آنرا ' به ' آن را ') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
در بحث [[حسن و قبح]] دو سؤال مطرح است: نخست آنکه آیا [[افعال]] فی ذاته دارای [[حسن و قبح]] هستند یا خیر؟ دیگر اینکه راه به دست آوردن [[حسن و قبح]] چیست؟ | در بحث [[حسن و قبح]] دو سؤال مطرح است: نخست آنکه آیا [[افعال]] فی ذاته دارای [[حسن و قبح]] هستند یا خیر؟ دیگر اینکه راه به دست آوردن [[حسن و قبح]] چیست؟ | ||
جواب [[عدلیه]] به سؤال اول این است که [[حسن و قبح]] ذاتی است و [[اشاعره]] | جواب [[عدلیه]] به سؤال اول این است که [[حسن و قبح]] ذاتی است و [[اشاعره]] آن را [[الهی]] میدانند. همچنین جواب [[عدلیه]] به سؤال دوم [[عقلی]] است و جواب [[اشاعره]] شرعی است. | ||
[[عدلیه]] ([[شیعه]] و [[معتزله]])، معتقدند [[کارها]] فی حد ذاته یا دارای [[حسن]] ذاتی است و یا [[قبح]] ذاتی و [[عقل انسان]] نیز آن [[حسن]] یا [[قبح]] را [[درک]] میکند. در اینجا پای [[عقل]] و [[استقلال]] [[عقل]] در اکتشاف این صفات به میان میآید که آیا [[عقل]] در [[ادراک]] [[حسن و قبح]] اشیا [[استقلال]] دارد یا به [[کمک]] [[شرع]] [[نیازمند]] است؟ | [[عدلیه]] ([[شیعه]] و [[معتزله]])، معتقدند [[کارها]] فی حد ذاته یا دارای [[حسن]] ذاتی است و یا [[قبح]] ذاتی و [[عقل انسان]] نیز آن [[حسن]] یا [[قبح]] را [[درک]] میکند. در اینجا پای [[عقل]] و [[استقلال]] [[عقل]] در اکتشاف این صفات به میان میآید که آیا [[عقل]] در [[ادراک]] [[حسن و قبح]] اشیا [[استقلال]] دارد یا به [[کمک]] [[شرع]] [[نیازمند]] است؟ | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
==[[ادله]] حسن و قبح عقلی== | ==[[ادله]] حسن و قبح عقلی== | ||
#[[اجماع]] [[عقلای بشر]]، حتی منکرین [[خداوند]] بر [[حسن و قبح]] برخی قضایا، مانند [[صدق]] و [[کذب]] که نمیتوان | #[[اجماع]] [[عقلای بشر]]، حتی منکرین [[خداوند]] بر [[حسن و قبح]] برخی قضایا، مانند [[صدق]] و [[کذب]] که نمیتوان آن را براساس چیزی جز وجه مشترک [[بشر]] ([[عقل]] و [[فطرت انسانها]]) دانست. | ||
#[[اعتقاد]] به اینکه [[حسن و قبح]] شرعی بدون حسن و قبح عقلی معقول نیست؛ زیرا اثبات [[حسن و قبح]] شرعی از دو راه ممکن است: یکی از راه [[اخبار]] شرعی و دیگری [[اوامر و نواهی]] شرعی. به دست آوردن این [[حسن و قبح]] شرعی نیز در گرو پذیرش دو اصل است: یکی اینکه [[پیامبر]] [[دروغ]] نمیگوید و دیگری اینکه [[پیامبر]] در [[امر و نهی]] خود [[صادق]] و جدی است. بدیهی است پذیرش این دو اصل از طریق [[شرع]] دور است و راهی جز حسن و قبح عقلی نداریم. | #[[اعتقاد]] به اینکه [[حسن و قبح]] شرعی بدون حسن و قبح عقلی معقول نیست؛ زیرا اثبات [[حسن و قبح]] شرعی از دو راه ممکن است: یکی از راه [[اخبار]] شرعی و دیگری [[اوامر و نواهی]] شرعی. به دست آوردن این [[حسن و قبح]] شرعی نیز در گرو پذیرش دو اصل است: یکی اینکه [[پیامبر]] [[دروغ]] نمیگوید و دیگری اینکه [[پیامبر]] در [[امر و نهی]] خود [[صادق]] و جدی است. بدیهی است پذیرش این دو اصل از طریق [[شرع]] دور است و راهی جز حسن و قبح عقلی نداریم. | ||
#عدم [[التزام]] به این اصل، موجب انسداد [[باب]] [[معرفت]] [[نبی]] میشود؛ زیرا [[معجزه]] اثباتکننده [[صدق]] [[نبی]] در دعوی [[نبوت]] او هست و این در صورتی صحیح است که دادن [[معجزه]] به دست [[آدم]] [[دروغگو]] قبیح باشد و بری بودن [[خدا]] از [[فعل قبیح]] را پذیرفته باشیم؛ اینها مانند مورد قبلی تنها از طریق حسن و قبح عقلی امکانپذیر است. | #عدم [[التزام]] به این اصل، موجب انسداد [[باب]] [[معرفت]] [[نبی]] میشود؛ زیرا [[معجزه]] اثباتکننده [[صدق]] [[نبی]] در دعوی [[نبوت]] او هست و این در صورتی صحیح است که دادن [[معجزه]] به دست [[آدم]] [[دروغگو]] قبیح باشد و بری بودن [[خدا]] از [[فعل قبیح]] را پذیرفته باشیم؛ اینها مانند مورد قبلی تنها از طریق حسن و قبح عقلی امکانپذیر است. |