رهبری: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان مدخلهای وابسته}} +{{پایان مدخل وابسته}})) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{مدخلهای وابسته}} +{{مدخل وابسته}})) |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{ | {{مدخل وابسته}} | ||
* [[رهبر]] | * [[رهبر]] | ||
* [[زعیم]] | * [[زعیم]] |
نسخهٔ ۳۰ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۳۱
مقدمه
«وَ قَادَةَ الْأُمَمِ» و پیشوایان امّتها
توضیح واژهها
قادة: جمع «قائد»، به معنای رهبر، پیشوا[۱]. الأمم: جمع «امّة»، به معنای جمعیت، گروه[۲].[۳]
شرح
جذب کردن چیزی و راه بردن آن به سوی هدف، مفهومی است که در واژه «قیادت»، نهفته است و به رهبران دینی، «وَ قَادَةَ الْأُمَمِ» میگویند؛ زیرا راههای گوناگونی را فرا روی جوامع بشر مینهند تا آنها را در سیری شتابان، به سوی هدف، رهنمون شوند و از آنجا که راه سعادت را به مردمان نشان میدهند، «رهبر» نامیده میشوند.[۴]
انواع رهبری
سعادت انسان، هدف نهایی دین است و امامان معصوم(ع)، با توجه به نیاز مخاطبان، آنان را به سوی سعادت، راهنمایی میکنند. انواع رهبری امام، با راهی که او برای بشر برمیگزیند، ارتباط مستقیم دارد. امام، از راههای اخلاقی، علمی و باطنی، بشر را هدایت میکند و تمام موارد پیشگفته، مقدمهای برای رهبری سیاسی اوست. بنابر این، انواع رهبری امام، عبارت است از: رهبری اخلاقی، رهبری علمی، رهبری باطنی، و رهبری سیاسی.[۵]
رهبری اخلاقی
پیشی گرفتن در به انجام رساندن کارهای پسندیده و سرآمد کارهای نیک بودن، نشانه رهبری اخلاقی است. بر پایه روایتی امام علی(ع) میفرماید: «ای مردم! به خدا سوگند، من شما را به طاعتی بر نمیانگیزانم، جز آنکه خود پیش از شما، به گزاردن آن بر میخیزم، و از گناهی باز نمیدارم، جز آنکه خود پیش از شما، از آن اجتناب میکنم»[۶].
قرآن مجید، مؤمنان را از گفتن آنچه به کار نمیبندند، باز داشته و میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ﴾[۷]. آنان که رهبر اخلاقی جامعه هستند، باید پیش از آنکه راهنمای مردم باشند، معلم خود باشند: «هر که خود را پیشوای مردم گردانَد، باید پیش از آموزش دیگران به آموزش خویش بپردازد و پیش از آنکه [دیگران را] با گفتار، ادب کند، باید با کردار خود، تربیت نماید»[۸].[۹]
رهبری علمی
مقصود از رهبری علمی، توانایی در پاسخ گفتن به پرسشهای علمی جامعه است. پیمودن راه سعادت، همیشه آسان و هموار نیست؛ زیرا اگر چنین بود، همه انسانها خوشبخت بودند؛ بلکه شکها و تردیدها، پیمودن راه را دشوار مینماید و کسانی که بر تردیدها چیره نشوند، با شبهاتی روبهرو میشوند که رهایی از آنها، آسان نیست. امام، یعنی رهبر علمیِ جامعه، باید توانایی پاسخ گفتن به تمامی این شبهات را دارا باشد و از هیچ مشکل علمیای نهراسد. امام، پناهگاه همه کسانی است که در راه کمال خویش، با پرسشهای پیچیدهای روبهرو هستند و در پاسخ یافتن، درمانده شدهاند.
برتری علمی امام، چنان است که زوایای پنهان دین را میکاود و ظاهر میسازد و پیرایههایی را که به نام دین بر دین بستهاند، به کناری مینهد و آیین حقیقی اسلام را، بدون فزونی و کاستی، عرضه مینماید. امام صادق(ع)، در روایتی، فلسفه حضور امام در جامعه را پاسداری از گوهر دین میداند و میفرماید: «زمین، هیچگاه از امام، خالی نیست، تا اگر مؤمنان چیزی را [به دین] افزودند، آنها را [از این کژروی] برگردانَد و اگر چیزی را کاستند، آن را کامل کند»[۱۰].[۱۱]
رهبری باطنی
تابش انوار باطنی امام بر دلِ انسانهای شایسته و حرکت به سوی کمال را رهبری باطنی گویند. این گونه رهبری، کاملترین نوع رهبری است و در حقیقت، امام، راه را به او نشان نمیدهد؛ بلکه او را به سرمنزل مقصود میرساند. انسان شایسته، پس از آنکه شرایط بهرهمند شدن از نور امام را در خود ایجاد کرد، ارتباطی قوی و پایدار با امام خویش، برقرار میکند و برای چنین انسانهایی، امام غایب با امام ظاهر، تفاوتی ندارد.
امام باقر(ع)، در روایتی، سوگند یاد کرده که نور امام در دل مؤمنان، از درخشش خورشید درخشان، افزونتر است[۱۲].[۱۳]
رهبری سیاسی
در دیدگاه شیعه، ویژگیهای اخلاقی، علمی و نفوذ باطنی، مقدمه رهبری سیاسی است و امام مسلمانان، پیش از آنکه جامعه را از نظر سیاسی اداره کند، باید در دانش و اخلاق، سرآمد بوده، در تصرف دلها توانا باشد و شیعه، با همین معیار، امام علی(ع) را جانشین بدون واسطه پیامبر(ص) میداند و پس از او، یازده امام معصوم را به عنوان رهبران سیاسی خود، پذیرفته است و فرمان آنها را فرمان خدا و پیامبر او میداند، چنانچه از پیامبر خدا(ص) روایت شده: «از کسی که خداوند، او را بر شما ولایت داده است، شنوایی و اطاعت داشته باشید، که او [مایه] نظام یافتن اسلام است»[۱۴]. شیعیان، پیروِ امامی هستند که خداوند، او را «حاکم» قرار داده است و چنین امامی، «نظام اسلام» است و اگر از دیگری پیروی شود، انسجام دین اسلام، گسسته میشود و در برابر بیگانگان، کارساز نخواهد بود.[۱۵]
رهبری سیاسی در روزگار غیبت
مکتب شیعه، در برابر دانش گسترده اهل بیت(ع) و اخلاق بیبدیل معصومان(ع)، فروتن است و احدی را برای رهبری سیاسی، در رتبه آنان نمیداند و از سویی، خِرد، حکم میکند که هرگاه رسیدن به مرتبه اعلا ممکن نیست باید به مرتبهای پایینتر دست یازید و رها کردن جامعه، پسندیده نیست. بنا بر این، نظریه مترقّی ولایت فقیه، با پشتوانه عقل و نقل، در زمان غیبت، شکل میگیرد و ولی فقیه، جامعه شیعه را برای ظهور منجی بشر، آماده مینماید تا ولی مطلق، امام زمان(ع)، بشر را به سوی سعادت، رهنمون گردد. امید که خدمتگزاران نظام جمهوری اسلامی، همان مردمانی باشند که طبق نقل، حدود یکهزار و چهارصد سال پیش، پیامبر(ص) به قیام آنان نوید داد و فرمود: «يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ»[۱۶].[۱۷]
اين مدخل از چند منظر متفاوت، مورد بررسی و تحقیق قرار خواهد گرفت:
- رهبری امام؛
- رهبری پیامبر؛
- رهبری پیامبر خاتم؛
- رهبری ولی؛
- رهبری وصی؛
- رهبری اهل بیت(ع)؛
- رهبری فاطمه زهرا(س).
ساحتهای رهبری دینی و رهبری اجتماعی
مقام های مرتبط با این ساحت ها
- مقام رهبری دینی؛
- مقام رهبری اجتماعی؛
- مقام رهبری فکری؛
- مقام رهبری فرهنگی؛
- مقام رهبری اقتصادی؛
- مقام رهبری سیاسی.
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ في حديث عَلِيٍّ(ع): قُرَيْشٌ قَادَةٌ ذَادَةٌ. أَي يَقُودونَ الجُيُوشَ، و هو جمع قائِدٍ (النهایة، ج۴، ص۱۱۹).
- ↑ الأُمَّةُ: الجِيلُ و الجِنْسُ من كلّ حَيّ (لسان العرب، ج۱۲، ص۲۷).
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره ، ص ۱۰۷.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره ، ص ۱۰۷.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره ، ص ۱۰۷.
- ↑ «أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي وَ اللَّهِ مَا أَحُثُّكُمْ عَلَى طَاعَةٍ إِلَّا وَ أَسْبِقُكُمْ إِلَيْهَا وَ لَا أَنْهَاكُمْ عَنْ مَعْصِيَةٍ إِلَّا وَ أَتَنَاهَى قَبْلَكُمْ عَنْهَا»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵.
- ↑ «ای مؤمنان! چرا چیزی میگویید که (خود) انجام نمیدهید؟» سوره صف، آیه ۲.
- ↑ «مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْيَبْدَأْ بِتَعْلِيمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِيمِ غَيْرِهِ وَ لْيَكُنْ تَأْدِيبُهُ بِسِيرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِيبِهِ بِلِسَانِهِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۷۳.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره ، ص ۱۰۷.
- ↑ «إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو إِلَّا وَ فِيهَا إِمَامٌ؛ كَيْمَا إِنْ زَادَ الْمُؤْمِنُونَ شَيْئاً رَدَّهُمْ وَ إِنْ نَقَصُوا شَيْئاً أَتَمَّهُ لَهُمْ»؛ الکافی، ج۱، ص۱۷۸، ح۲.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره ، ص ۱۰۸.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۱۹۴، ح۱: «وَ اللَّهِ لَنُورُ الْإِمَامِ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ أَنْوَرُ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِيئَةِ بِالنَّهَارِ».
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره ، ص ۱۰۹.
- ↑ «اسْمَعُوا وَ أَطِيعُوا لِمَنْ وَلَّاهُ اللَّهُ الْأَمْرَ فَإِنَّهُ نِظَامُ الْإِسْلَامِ»؛ الأمالی، مفید، ص۱۴، ح۲.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره ، ص ۱۱۰.
- ↑ «مردمی از مشرق قیام میکنند و زمینه حاکمیت مهدی را فراهم میآورند» کنز العمال، ج۱۴، ص۲۶۳، ح۳۸۶۵۷.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره ، ص ۱۱۰.