غنیمت در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
(←منابع) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
چنانکه [[امام علی بن ابی طالب]] {{ع}} در [[جنگ جمل]] چنین عمل نمود؛ یعنی پس از [[پیروزی]] و پایان جنگ، [[اسیران]] را [[آزاد]] کرد و اموال کسی را نیز اجازه نداد که مجاهدان، به عنوان “غنیمت جنگی” [[تصرف]] نمایند و عمل آن [[حضرت]] برای [[مسلمین]]، [[حجت]] و [[سند]] میباشد. البته عدهای از [[فقها]] نظرشان بر این است که قسمتی از اموال اهل بغی که در معرکه و محل [[نبرد]] میباشد به عنوان غنیمت، قابل اخذ میباشد<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۳۷۷.</ref> | چنانکه [[امام علی بن ابی طالب]] {{ع}} در [[جنگ جمل]] چنین عمل نمود؛ یعنی پس از [[پیروزی]] و پایان جنگ، [[اسیران]] را [[آزاد]] کرد و اموال کسی را نیز اجازه نداد که مجاهدان، به عنوان “غنیمت جنگی” [[تصرف]] نمایند و عمل آن [[حضرت]] برای [[مسلمین]]، [[حجت]] و [[سند]] میباشد. البته عدهای از [[فقها]] نظرشان بر این است که قسمتی از اموال اهل بغی که در معرکه و محل [[نبرد]] میباشد به عنوان غنیمت، قابل اخذ میباشد<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۳۷۷.</ref> | ||
==[[رضخ]]== | |||
«رضخ»، عبارت از نوعی [[پاداش]] است که به کسانی که دارای سهم در [[غنایم جنگی]] نیستند، ولی در پیشبرد [[جهاد]] و [[غنایم]] نقشی داشتهاند، پرداخت میشود. | |||
تخصیص «رضخ» به کسانی که بنا به امر و [[اذن امام]] و [[دولت اسلامی]] در [[جبهه]] شرکت کردهاند، صورت میگیرد، مانند: [[زنان]] [[مسلمان]] و یا افرادی از غیر [[مسلمانان]] که در [[جنگ]] به نفع جبهۀ [[اسلام]] مشارکت و به عملیات امدادی، درمانی و [[پشتیبانی]] کمک میکنند. | |||
بعضی از [[فقها]] در پرداخت پاداش از غنایم (رضخ) به غیر مسلمانانی که در جهاد مشارکت داشتهاند، تردید کرده و پاداش آنان را از سهم [[مؤلفة قلوبهم]] که از مصارف [[زکات]] است؛ قابل پرداخت دانستهاند و اصولاً [[یاری]] گرفتن از [[کفار]] را جز در مواردی که مورد [[اطمینان]] میباشند محل اشکال شمردهاند<ref>مستدرک الوسیله، باب ۶۱ از ابواب جهاد به نقل از جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۹۳.</ref>. | |||
بسیاری از [[فقهای شیعه]] مانند [[شیخ طوسی]] در المبسوط و [[علامه حلی]] در «النهایه» افرادی را که به زبان مسلمانند، ولی [[معرفت]] کافی و اطلاع در حد متعارف نسبت به [[معارف]] و [[احکام اسلام]] ندارند و چیزی جز نام اسلام نمیشناسند (در صورتی که در جهاد شرکت داشته باشند) برخوردار از سهم [[غنیمت]] ندانسته و برای آنان [[حق]] «رضخ» قائل شدهاند. | |||
در اصطلاح [[قرآنی]] و [[فقهی]] به این گروه از مسلمانان «[[اعرابی]]» گفته میشود و جز، [[ابن ادریس]]، دیگر فقها در این مسئله نظر مخالف ندادهاند و ابن ادریس با وجود [[اجماعی]] بودن [[محرومیت]] [[اعراب]] مسلمان از غنایم و اختصاص «رضخ» به آنها این نظریه را مخالف با اصول و مسلمیات ضروری دانسته و گفته است فرقی بین این گروه از مسلمانان و دیگران نیست و روایاتی که دلالت بر تفاوت این دو گروه میکند دارای شذوذ هستند و برخی از این [[روایات]] اختصاص به موارد قراردادی دارد که [[پیامبر]]{{صل}} با جمعی از اعراب مسلمان [[پیمان]] بست که در جای خود بمانند و در صورتی که [[دشمن]] [[تهاجم]] نماید، آنها را برانند، اما در [[غنایم]] مشارکتی نداشته باشند<ref>وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۸۵.</ref>. | |||
شاید [[محروم]] کردن [[اعراب]] [[مسلمان]] از [[غنایم جنگی]] به این دلیل باشد که آنان به دلیل عدم آشنایی با اهداف و [[احکام جهاد]] ممکن است به انگیزۀ [[غارت]] در [[جهاد]] شرکت کنند و برای از میان بردن این [[نیّت]] و [[انگیزه]] و آثار ناشی از آن، از ابتداء به آنان تفهیم میشود که مشارکت آنان در جهاد مشروط به عدم داشتن سهم از [[غنیمت]] است و به این ترتیب عملیات رزمی آنان قابل کنترل میشود<ref>فقه سیاسی، ج۶، ص۲۷۷-۲۷۶.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۱۰۲.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۳۲: | خط ۴۰: | ||
# [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']] | # [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']] | ||
# [[پرونده:1100676.jpg|22px]] [[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|'''فقه سیاسی اسلام''']] | # [[پرونده:1100676.jpg|22px]] [[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|'''فقه سیاسی اسلام''']] | ||
# [[پرونده:1100701.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۲''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ ۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۷
مقدمه
غنیمت - سود بهدست آمده -[۱] اموال منقول و غیر منقولی است که در جنگ، با غلبه به دست فاتحان افتد[۲]. غنایم جنگی در اسلام دو گونه است: یکم. غنایمی که در جنگ با کافران و مشرکان و ملحدان بر جای بماند. دوم: غنایمی که در جنگ با محاربان داخلی و اهل بغی به تصرف مسلمین در آید. پس از پیکار بدر، مسلمانان در تقسیم غنایم به دست آمده اختلاف کردند و آنها که غنایم را جمعآوری کرده بودند، آن را از آنِ خود دانسته و عدهای هم که پیرامون پیامبر (ص) بودند و حراست از آن حضرت را به عهده داشتند، غنایم را از آنِ خود میدانستند. با این اختلاف، آیه یکم از سوره مبارکه انفال[۳]، جهت رفع نزاع نازل شد و غنایم را از آن خدا و رسول او دانست[۴]. یعنی متصرّف و صاحب اختیار در غنائم آنها هستند. پیامبر (ص) غنایم مزبور را به "عبدالله بن کعب" سپرد، تا میان مسلمانان تقسیم کند و او نیز نزدیکی مدینه چنین کرد[۵][۶].
غنیمت در فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم
اموالی که از مشرکان به قهر و غلبه اخذ میشود[۷]، فیء[۸] و مال بهدستآمده از دشمن در جنگ[۹].
﴿وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ﴾[۱۰].
غنیمت بهدست آوردن فایدهای است که از تجارت، خدمات و فعالیت فردی یا جنگ عاید میشود[۱۱]. غنیمت از اموال عمومی است و از منابع مالی دولت اسلامی محسوب میشود که علاوه بر تقسیم میان مجاهدان حاضر در جنگ، به مصارف دیگری مانند تأمین معاش طبقات آسیب دیده اجتماعی و تجهیز سپاه و آمادگی دفاعی و... میرسد: ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ﴾[۱۲]. شأن نزول آیه در خصوص غنایم جنگی میباشد.[۱۳]
غنیمت در فقه سیاسی اسلام
غنایم جنگی دو حالت دارد: یکی در رابطه با کفّار و مشرکان و ملحدان و دیگری در رابطه با محاربان داخلی و اهل بغی. “غنیمت”، بر اموال منقول و غیر منقولی گفته میشود که در جهاد، با قهر و غلبه و فتح به دست مجاهدان مسلمان بیفتد. وسایل شخصی دشمن مقتول مانند سلاح، لباس و زره، سپر و اسبی که در معرکه به آن سوار بوده باشد به مجاهدی تعلق میگیرد که او را کشته است. وسایل و اموال غیر شخصی نیز با منقول و قابل نقل و انتقال است و یا نیست؛ مانند زمین، باغ و.... قسم اول را به این صورت تقسیم میکنند: امام، ابتدا مخارج برخی هزینههای جنگی را از آن کسر میکند و سپس یک پنجم آن را برای مستحقان و بیچارگان در نظر میگیرد و بقیه بین مجاهدانی که در جنگ شرکت داشتهاند تقسیم میکنند.
اما قسم دوم؛ یعنی زمینها و باغها و املاک، بعد از اخراج خمس (یک پنجم) متعلق به عموم مسلمانان میباشد و برای جامعه مصرف میشود، اما در رابطه با اهل بغی و خوارج، یعنی آنان که از خود مردمان جامعه اسلامی، علیه امام عادل، خروج مسلّحانه کرده باشند، در صورت شکست، مسلمانان مجاهد، هیچگونه حق غنیمتگرفتن از اموالشان را ندارند. یعنی، اموال اهل بغی را نمیشود به عنوان غنیمت جنگی اخذ کرد، چنانکه زن و فرزندانشان را نمیشود به اسارت گرفت[۱۴].
چنانکه امام علی بن ابی طالب (ع) در جنگ جمل چنین عمل نمود؛ یعنی پس از پیروزی و پایان جنگ، اسیران را آزاد کرد و اموال کسی را نیز اجازه نداد که مجاهدان، به عنوان “غنیمت جنگی” تصرف نمایند و عمل آن حضرت برای مسلمین، حجت و سند میباشد. البته عدهای از فقها نظرشان بر این است که قسمتی از اموال اهل بغی که در معرکه و محل نبرد میباشد به عنوان غنیمت، قابل اخذ میباشد[۱۵]
رضخ
«رضخ»، عبارت از نوعی پاداش است که به کسانی که دارای سهم در غنایم جنگی نیستند، ولی در پیشبرد جهاد و غنایم نقشی داشتهاند، پرداخت میشود. تخصیص «رضخ» به کسانی که بنا به امر و اذن امام و دولت اسلامی در جبهه شرکت کردهاند، صورت میگیرد، مانند: زنان مسلمان و یا افرادی از غیر مسلمانان که در جنگ به نفع جبهۀ اسلام مشارکت و به عملیات امدادی، درمانی و پشتیبانی کمک میکنند. بعضی از فقها در پرداخت پاداش از غنایم (رضخ) به غیر مسلمانانی که در جهاد مشارکت داشتهاند، تردید کرده و پاداش آنان را از سهم مؤلفة قلوبهم که از مصارف زکات است؛ قابل پرداخت دانستهاند و اصولاً یاری گرفتن از کفار را جز در مواردی که مورد اطمینان میباشند محل اشکال شمردهاند[۱۶]. بسیاری از فقهای شیعه مانند شیخ طوسی در المبسوط و علامه حلی در «النهایه» افرادی را که به زبان مسلمانند، ولی معرفت کافی و اطلاع در حد متعارف نسبت به معارف و احکام اسلام ندارند و چیزی جز نام اسلام نمیشناسند (در صورتی که در جهاد شرکت داشته باشند) برخوردار از سهم غنیمت ندانسته و برای آنان حق «رضخ» قائل شدهاند. در اصطلاح قرآنی و فقهی به این گروه از مسلمانان «اعرابی» گفته میشود و جز، ابن ادریس، دیگر فقها در این مسئله نظر مخالف ندادهاند و ابن ادریس با وجود اجماعی بودن محرومیت اعراب مسلمان از غنایم و اختصاص «رضخ» به آنها این نظریه را مخالف با اصول و مسلمیات ضروری دانسته و گفته است فرقی بین این گروه از مسلمانان و دیگران نیست و روایاتی که دلالت بر تفاوت این دو گروه میکند دارای شذوذ هستند و برخی از این روایات اختصاص به موارد قراردادی دارد که پیامبر(ص) با جمعی از اعراب مسلمان پیمان بست که در جای خود بمانند و در صورتی که دشمن تهاجم نماید، آنها را برانند، اما در غنایم مشارکتی نداشته باشند[۱۷]. شاید محروم کردن اعراب مسلمان از غنایم جنگی به این دلیل باشد که آنان به دلیل عدم آشنایی با اهداف و احکام جهاد ممکن است به انگیزۀ غارت در جهاد شرکت کنند و برای از میان بردن این نیّت و انگیزه و آثار ناشی از آن، از ابتداء به آنان تفهیم میشود که مشارکت آنان در جهاد مشروط به عدم داشتن سهم از غنیمت است و به این ترتیب عملیات رزمی آنان قابل کنترل میشود[۱۸].[۱۹]
منابع
پانویس
- ↑ مجمع البحرین، ج۶، ص۱۲۹.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۱۱ و خطبه ۱۲۴؛ سلوک الملوک، ص۴۷۷؛ ردّ المختار، ج۴، ص۱۳۷؛ ابویعلی، الاحکام السلطانیه، ص۱۳۶؛ جواهرالکلام، ج۲۱، ص۱۸۴ به بعد.
- ↑ ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفَالِ قُلِ الْأَنْفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾ «از تو از انفال میپرسند بگو: انفال از آن خداوند و پیامبر است پس، از خداوند پروا کنید و میانه خود را سازش دهید و اگر مؤمنید از خداوند و پیامبرش فرمان برید» سوره انفال، آیه ۱.
- ↑ المغازی، ج۱، ص۱۳۱.
- ↑ فروغ ابدیت، ج۱، ص۵۱۴.
- ↑ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژهنامه فقه سیاسی، ص ۱۴۱.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ج۴، ص۳۹۷.
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، الکتاب العین، ج۲، ص۱۳۵۹.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۲۶۷.
- ↑ «و اگر به خداوند و به آنچه بر بنده خویش، روز بازشناخت درستی از نادرستی (در جنگ بدر)، روز رویارویی آن دو گروه (مسلمان و مشرک) فرو فرستادیم ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره انفال، آیه ۴۱.
- ↑ سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۹، ص۸۹.
- ↑ «و اگر به خداوند و به آنچه بر بنده خویش، روز بازشناخت درستی از نادرستی (در جنگ بدر)، روز رویارویی آن دو گروه (مسلمان و مشرک) فرو فرستادیم ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره انفال، آیه ۴۱.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۴۳۶.
- ↑ جامع عباسی، ص۱۵۵.
- ↑ شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، ص ۳۷۷.
- ↑ مستدرک الوسیله، باب ۶۱ از ابواب جهاد به نقل از جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۹۳.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۸۵.
- ↑ فقه سیاسی، ج۶، ص۲۷۷-۲۷۶.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۱۰۲.