زکات در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۷: خط ۷:
}}
}}


== مقدمه ==
== [[آداب]] زکات‌دهنده و [[کارگزاران زکات]] ==
[[امام علی]] {{ع}} درست در چنین وضعیتی که نهاد رسمی [[زکات]]، آماج [[تهدید]] واقع شده بود، عهده‌دار [[خلافت]] شد، و [[رسالت]] اصلی خود را در این زمینه، بازسازی [[اعتماد]] عمومی و احیای [[مجدد]] [[سنت نبوی]] قرار داد. رئوس سیاست‌های [[امام]] را درباره زکات به شرح ذیل می‌توان بیان داشت.
[[امام علی]] {{ع}} با توجه به اهمیت و نقش زکات به عنوان [[فریضه الهی]] در [[زندگی]] فردی و [[اجتماعی]] برای هر یک از زکات‌دهنده و [[کارگزاران زکات]]، [[آداب]] و وظایفی، را بیان می‌فرماید:
=== [[آداب]] زکات‌دهنده ===
# '''طیب [[نفس]]:'''[[امام علی]] {{ع}} طیب [[نفس]] و [[رضایت]] و [[خشنودی]] کامل از پرداخت زکات را کفاره [[گناهان]] و موجب دوری از [[آتش جهنم]] و عامل [[حسرت]] و افسوس خوردن بر پرداخت زکات را [[جهل]] و [[نادانی]] نسبت به این [[سنت نبوی]] می‌دانند. از سویی، پرداخت زکات بدون طیب [[نفس]] موجب کاسته شدن از [[پاداش اخروی]] و تباه شدن عمل خواهد شد و [[حسرت]] بی‌پایان را به دنبال دارد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹: {{متن حدیث|"فَمَنْ أَعْطَاهَا طَيِّبَ النَّفْسِ بِهَا فَإِنَّهَا تُجْعَلُ لَهُ كَفَّارَةً وَ مِنَ النَّارِ حِجَازاً وَ وِقَايَةً"}}</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 442.</ref>.
 
=== [[آداب]] [[کارگزاران زکات]] ===
# '''[[توجه به خدا]]:''' [[تقوا]] به‌عنوان رأس همه [[ارزش‌های اخلاقی]]<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۱۰</ref> مورد تأکید و سفارش ویژه [[حضرت]] به [[کارگزاران زکات]] است، ایشان [[کارگزاران]] را به توجه به [[خداوند]] و حرکت براساس [[تقوای الهی]] امر می‌کنند<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۵</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 442.</ref>.
# '''[[عدالت]]:''' ایشان ضمن برحذر داشتن [[کارگزاران]] از [[ظلم و ستم]] و ترساندن [[مردم]] و استفاده از [[زور]]، از آنان می‌خواهد تنها به گرفتن [[حقوق الهی]] بسنده کنند<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۵: {{متن حدیث|"لَا تُرَوِّعَنَّ مُسْلِماً وَ لَا تَجْتَازَنَّ عَلَيْهِ كَارِهاً وَ لَا تَأْخُذَنَّ مِنْهُ أَكْثَرَ مِنْ حَقِّ اللَّهِ فِي مَالِهِ"}}</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 442.</ref>.
# '''حفظ [[وقار]] همراه با [[مهربانی]]:''' [[وقار]] موجب نومید شدن افراد طمع‌کار و [[مهربانی]] و رعایت [[آداب]] [[معاشرت]] عامل جلب [[محبت]] دیگران است. از همین رو [[حضرت]] آنان را امر می‌کند تا در [[برخورد با مردم]] [[وقار]] و [[محبت]] را با هم درآمیزند<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۵: {{متن حدیث|"ثُمَّ امْضِ إِلَيْهِمْ بِالسَّكِينَةِ وَ الْوَقَارِ حَتَّى تَقُومَ بَيْنَهُمْ فَتُسَلِّمَ عَلَيْهِمْ وَ لَا تُخْدِجْ بِالتَّحِيَّةِ لَهُمْ"}}</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 442.</ref>.
# '''عدم تجسس:''' [[امام]] [[کارگزاران]] را از تجسس و تفحص در [[اموال]] [[مردم]] بازمی‌دارند و از آنان می‌خواهند به گفته [[مردم]] در این زمینه [[اعتماد]] کنند<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۵: {{متن حدیث|"ثُمَّ تَقُولَ عِبَادَ اللَّهِ أَرْسَلَنِي إِلَيْكُمْ وَلِيُّ اللَّهِ وَ خَلِيفَتُهُ لِآخُذَ مِنْكُمْ حَقَّ اللَّهِ فِي أَمْوَالِكُمْ، فَهَلْ لِلَّهِ فِي أَمْوَالِكُمْ مِنْ حَقٍّ فَتُؤَدُّوهُ إِلَى وَلِيِّهِ؟ فَإِنْ قَالَ قَائِلٌ لَا، فَلَا تُرَاجِعْهُ، وَ إِنْ أَنْعَمَ لَكَ مُنْعِمٌ، فَانْطَلِقْ مَعَهُ مِنْ غَيْرِ أَنْ تُخِيفَهُ أَوْ تُوعِدَهُ أَوْ تَعْسِفَهُ أَوْ تُرْهِقَهُ"}}</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 442.</ref>.
# '''[[احترام]] به [[حقوق مردم]]:'''توجه به [[حقوق مردم]] و رعایت آن مورد سفارش و تأکید [[حضرت]] به [[کارگزاران]] خود است. ایشان [[کارگزاران]] را از سخت‌گیری و رفتارهای سلطه‌گرانه [[نهی]] می‌فرمایند و از آنان می‌خواهند به [[مردم]] اجازه دهند تا در [[انتخاب]] یکی از حیوانات خود به عنوان زکات مخیر باشند<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۵: {{متن حدیث|"فَإِذَا أَتَيْتَهَا فَلَا تَدْخُلْ عَلَيْهَا دُخُولَ مُتَسَلِّطٍ عَلَيْهِ وَ لَا عَنِيفٍ بِهِ وَ لَا تُنَفِّرَنَّ بَهِيمَةً وَ لَا تُفْزِعَنَّهَا وَ لَا تَسُوأَنَّ صَاحِبَهَا فِيهَا، وَ اصْدَعِ الْمَالَ صَدْعَيْنِ ثُمَّ خَيِّرْهُ، فَإِذَا اخْتَارَ فَلَا تَعْرِضَنَّ لِمَا اخْتَارَهُ"}}</ref>. در صورت [[پشیمانی]] [[صاحب]] حیوانات، این [[حق]] را به او بدهند تا بار دیگر [[انتخاب]] کند<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۵: {{متن حدیث|"فَإِنِ اسْتَقَالَكَ فَأَقِلْهُ ثُمَّ اخْلِطْهُمَا ثُمَّ اصْنَعْ مِثْلَ الَّذِي صَنَعْتَ أَوَّلًا حَتَّى تَأْخُذَ حَقَّ اللَّهِ فِي مَالِهِ"}}</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 442.</ref>.
# '''[[امانت‌داری]]:''' [[حضرت]] [[کارگزاران]] خود را به [[امانت‌داری]] سفارش می‌کند و از آنان می‌خواهد تا پس از گرفتن [[حقوق الهی]] در نگه‌داری و حفظ آن [[تلاش]] و توجه کامل داشته باشند<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۵: {{متن حدیث|"وَ لَا تَأْمَنَنَّ عَلَيْهَا إِلَّا مَنْ تَثِقُ بِدِينِهِ رَافِقاً بِمَالِ الْمُسْلِمِينَ، حَتَّى يُوَصِّلَهُ إِلَى وَلِيِّهِمْ فَيَقْسِمَهُ بَيْنَهُمْ؛ وَ لَا تُوَكِّلْ بِهَا إِلَّا نَاصِحاً شَفِيقاً وَ أَمِيناً حَفِيظاً غَيْرَ مُعْنِفٍ وَ لَا مُجْحِفٍ وَ لَا مُلْغِبٍ وَ لَا مُتْعِبٍ"}}</ref>.
 
در پایان، [[حضرت]] رعایت این [[آداب]] و [[وظایف]] را مایه بزرگی اجر و [[پاداش]] و سبب رشد و [[هدایت]] می‌دانند<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 443.</ref>.
 
== سیاست‌های امام علی در امر زکات ==
[[امام علی]] {{ع}} در زمانی عهدهدار [[خلافت ظاهری]] شد که نهاد رسمی [[زکات]]، آماج [[تهدید]] واقع شده بود.
 
ایشان [[رسالت]] اصلی خود را در این زمینه، بازسازی [[اعتماد]] عمومی و احیای [[مجدد]] [[سنت نبوی]] قرار داد. رئوس سیاست‌های [[امام]] را درباره زکات به شرح ذیل می‌توان بیان داشت.


== تقویت انگیزه‌های [[ایمانی]] [[مردم]] ==
== تقویت انگیزه‌های [[ایمانی]] [[مردم]] ==

نسخهٔ ‏۲۵ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۵

آداب زکات‌دهنده و کارگزاران زکات

امام علی (ع) با توجه به اهمیت و نقش زکات به عنوان فریضه الهی در زندگی فردی و اجتماعی برای هر یک از زکات‌دهنده و کارگزاران زکات، آداب و وظایفی، را بیان می‌فرماید:

آداب زکات‌دهنده

  1. طیب نفس:امام علی (ع) طیب نفس و رضایت و خشنودی کامل از پرداخت زکات را کفاره گناهان و موجب دوری از آتش جهنم و عامل حسرت و افسوس خوردن بر پرداخت زکات را جهل و نادانی نسبت به این سنت نبوی می‌دانند. از سویی، پرداخت زکات بدون طیب نفس موجب کاسته شدن از پاداش اخروی و تباه شدن عمل خواهد شد و حسرت بی‌پایان را به دنبال دارد[۱][۲].

آداب کارگزاران زکات

  1. توجه به خدا: تقوا به‌عنوان رأس همه ارزش‌های اخلاقی[۳] مورد تأکید و سفارش ویژه حضرت به کارگزاران زکات است، ایشان کارگزاران را به توجه به خداوند و حرکت براساس تقوای الهی امر می‌کنند[۴][۵].
  2. عدالت: ایشان ضمن برحذر داشتن کارگزاران از ظلم و ستم و ترساندن مردم و استفاده از زور، از آنان می‌خواهد تنها به گرفتن حقوق الهی بسنده کنند[۶][۷].
  3. حفظ وقار همراه با مهربانی: وقار موجب نومید شدن افراد طمع‌کار و مهربانی و رعایت آداب معاشرت عامل جلب محبت دیگران است. از همین رو حضرت آنان را امر می‌کند تا در برخورد با مردم وقار و محبت را با هم درآمیزند[۸][۹].
  4. عدم تجسس: امام کارگزاران را از تجسس و تفحص در اموال مردم بازمی‌دارند و از آنان می‌خواهند به گفته مردم در این زمینه اعتماد کنند[۱۰][۱۱].
  5. احترام به حقوق مردم:توجه به حقوق مردم و رعایت آن مورد سفارش و تأکید حضرت به کارگزاران خود است. ایشان کارگزاران را از سخت‌گیری و رفتارهای سلطه‌گرانه نهی می‌فرمایند و از آنان می‌خواهند به مردم اجازه دهند تا در انتخاب یکی از حیوانات خود به عنوان زکات مخیر باشند[۱۲]. در صورت پشیمانی صاحب حیوانات، این حق را به او بدهند تا بار دیگر انتخاب کند[۱۳][۱۴].
  6. امانت‌داری: حضرت کارگزاران خود را به امانت‌داری سفارش می‌کند و از آنان می‌خواهد تا پس از گرفتن حقوق الهی در نگه‌داری و حفظ آن تلاش و توجه کامل داشته باشند[۱۵].

در پایان، حضرت رعایت این آداب و وظایف را مایه بزرگی اجر و پاداش و سبب رشد و هدایت می‌دانند[۱۶].

سیاست‌های امام علی در امر زکات

امام علی (ع) در زمانی عهدهدار خلافت ظاهری شد که نهاد رسمی زکات، آماج تهدید واقع شده بود.

ایشان رسالت اصلی خود را در این زمینه، بازسازی اعتماد عمومی و احیای مجدد سنت نبوی قرار داد. رئوس سیاست‌های امام را درباره زکات به شرح ذیل می‌توان بیان داشت.

تقویت انگیزه‌های ایمانی مردم

زکات و نماز در قرآن همواره در کنار هم و به صورت دو رکن اصلی و عملی اسلام ذکر شده‌اند. امام علی (ع) نیز التزام به این دو را در کنار هم، برای پذیرش عملی اسلام لازم می‌شمرد. در روایتی از حضرت نقل شده است: «الْمَاعُونُ الزَّكَاةُ الْمَفْرُوضَةُ وَ مَانِعُ الزَّكَاةِ كَآكِلِ الرِّبَا وَ مَنْ لَمْ يُزَكِّ مَالَهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ»[۱۷]؛ «ماعون همان زکات واجب است و کسی که زکات ندهد، مانند رباخوار است و کسی که زکات مالش را ندهد، مسلمان نیست».

در حدیث دیگری می‌فرماید: «لَا تُقْبَلُ الصَّلَاةُ مِمَّنْ مَنَعَ الزَّكَاةَ»[۱۸]؛ «نماز از کسی که زکات ندهد، پذیرفته نمی‌شود».

امیرمؤمنان (ع) با بیان پاداش آخرتی و برکات دنیایی زکات، مسلمانان را به پرداخت داوطلبانه آن تشویق می‌کرد و از این طریق، هزینه گردآوری زکات و فرار مالیاتی را کاهش می‌داد. در سخنان پرشماری که از حضرت رسیده، زکات مایه پاکی انسان از رذایل اخلاقی[۱۹] و تقویت روحیه تواضع و خشوع[۲۰] و از جمله برترین وسایل نزدیکی به خداوند به شمار آمده است[۲۱]. در همین زمینه، یکی از نکاتی که امام در نهج البلاغه بر آن تأکید کرده، این است که برخلاف تصور ابتدایی انسان، زکات نه تنها چیزی از دارایی مؤدی نمی‌کاهد، بلکه بر آن می‌افزاید[۲۲].

نمونه‌ای از گفتار حضرت در ترغیب مردم به پرداخت داوطلبانه زکات چنین نقل شده است: بدانید که زکات، همراه نماز، مایه نزدیکی مسلمانان به خداوند است؛ بنابراین کسی که زکات را با طیب خاطر عطا کند، کفاره گناهان به شمار می‌رود و مانعی از آتش برای او خواهد بود؛ پس کسی نباید به دنبال آن‌چه پرداخته، چشم بدوزد و در ادای آن برای خویش مشقت ببیند یا برای آن حسرت بخورد؛ زیرا کسی که بدون طیب نفس برای دریافت مزد بیش‌تری آن را بپردازد، از سنت پیامبر آگاه نیست و از پاداش مغبون، و در عمل گمراه، و بسیار پشیمان خواهد شد[۲۳].[۲۴]

رعایت اصول اخلاقی در برخورد با مؤدیان

در آیین نامه‌هایی که امام به مأموران گردآوری زکات نوشته، همواره بر رعایت نکاتی چون تأمین رضایت مؤدیان و عدم اجحاف بر آنان، حاکمیت مؤدیان در تعیین مقدار زکات خود و مالی که باید به صورت زکات از اموال جدا شود و خوش‌رویی و ملاطفت با آنان تأکید شده است[۲۵].[۲۶]

برخورد روانی و قانونی با مانعان زکات

همان طور که مؤدیان زکات از تشویق‌های امیرمؤمنان (ع) بهره می‌بردند، متخلفان از پرداخت آن، با برخوردهای روانی و قانونی تنبیه می‌شدند. از نظر روانی، بدترین تنبیه برای مانعان این بود که عموم مردم در مسلمان بودنشان تردید کنند؛ به ویژه که حکایت خودداری ثعلبه از پرداخت زکات و برخورد روانی پیامبر که به نزول آیه ۷۵ سوره توبه و انزوای اجتماعی او منجر شد، هنوز به خوبی در خاطر مسلمانان جای داشت. گرچه با وجود سیاست‌های تشویقی برای مؤدیان و برخوردهای روانی با مانعان، نیاز چندانی به برخوردهای قانونی باقی نمی‌ماند، در موارد نادری، مجازات‌های قانونی نیز اعمال می‌شد. مجازاتی که در زمان پیامبر برای این منظور تجویز گردید و امیرمؤمنان (ع) مأمور اجرای آن شد، جنگ با مانعان زکات بود. امام در زمان حکومت خود نیز بر اِعمال مجازات‌های قانونی بر مانعان زکات تأکید می‌کرد. در نامه‌ای که به عامل خود مخنف بن قیس برای گردآوری زکات نوشته است، می‌فرماید: پس هر کس از اهل طاعت ما، از اهالی جزیره و بین کوفه و شام، ادعا کرد که زکاتش را به عمال شام پرداخته است، در حالی که در حوزه امنیتی ما به سر می‌برد، او را منع کن؛ چراکه سپاه ما او را حمایت کرده است. تو چنین اجازه‌ای به او نده؛ اگرچه اعتقاد او به گمان خودش باشد. او چنین حقی ندارد که در سرزمین‌های ما زندگی کند و زکاتش را به دشمنان ما بدهد[۲۷].

در نمونه دیگری، امیرمؤمنان (ع) معقل بن قیس را مأمور ساخت تا با مانعان زکات که در اطراف خریت بن راشد اجتماع کرده بودند، بجنگد[۲۸].[۲۹]

وضع مالیات‌های شبیه زکات

افزون بر نکاتی که در عهد رسول خدا (ص) تشریع شده بود و بعدها نیز در قالب قانون ثابت مالیاتی اسلام به همان کیفیت ادامه یافت، امام مالیات مشابهی که تحت عنوان زکات از آن نام برده شده، وضع کرد؛ چنان که از امام باقر و امام صادق (ع) نقل شده: امیرمؤمنان (ع) بر اسب‌های عتاق از نژاد اصیل سالانه دو دینار، و بر سایر اسب‌ها، سالانه یک دینار زکات وضع کرد[۳۰].

از نظر فقهی، در این که این مالیات، زکات سنجی[۳۱]، تعمیم زکات واجب[۳۲] یا مالیات حکومتی به شمار می‌رود، اختلاف است؛ اما در هر حال، ظاهر روایت از الزامی بودن حکم آن حکایت دارد. روایت دیگری از امام می‌فرماید: خداوند سبحان غذا و نیاز نیازمندان را در اموال ثروتمندان معین کرده است؛ پس هیچ فقیری گرسنه نمی‌ماند، مگر به واسطه اینکه ثروتمندان از حق آنان بهره‌مند شده‌اند، و خداوند آنان را برای این عمل مؤاخذه خواهد کرد[۳۳].

بنابر آن‌چه گذشت می‌توان گفت حضرت به این اصل حقوقی اعتقاد داشته که مشمولان زکات تا آنجا که فقیران مانند بقیه مردم بی‌نیاز شوند، باید زکات بپردازند. اثبات این اصل، به ولی امر امکان می‌دهد که در موارد عدم کفاف مالیات‌های ثابت، با استفاده از اختیارات قانونی خود در منطقة الفراغ، مالیات‌های بیش‌تری وضع کند. این نوع مالیات را در اصطلاح امروزی مالیات حکومتی می‌نامند[۳۴].[۳۵]

منابع

پانویس

  1. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹: «"فَمَنْ أَعْطَاهَا طَيِّبَ النَّفْسِ بِهَا فَإِنَّهَا تُجْعَلُ لَهُ كَفَّارَةً وَ مِنَ النَّارِ حِجَازاً وَ وِقَايَةً"»
  2. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 442.
  3. نهج البلاغه، حکمت ۴۱۰
  4. نهج البلاغه، نامه ۲۵
  5. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 442.
  6. نهج البلاغه، نامه ۲۵: «"لَا تُرَوِّعَنَّ مُسْلِماً وَ لَا تَجْتَازَنَّ عَلَيْهِ كَارِهاً وَ لَا تَأْخُذَنَّ مِنْهُ أَكْثَرَ مِنْ حَقِّ اللَّهِ فِي مَالِهِ"»
  7. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 442.
  8. نهج البلاغه، نامه ۲۵: «"ثُمَّ امْضِ إِلَيْهِمْ بِالسَّكِينَةِ وَ الْوَقَارِ حَتَّى تَقُومَ بَيْنَهُمْ فَتُسَلِّمَ عَلَيْهِمْ وَ لَا تُخْدِجْ بِالتَّحِيَّةِ لَهُمْ"»
  9. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 442.
  10. نهج البلاغه، نامه ۲۵: «"ثُمَّ تَقُولَ عِبَادَ اللَّهِ أَرْسَلَنِي إِلَيْكُمْ وَلِيُّ اللَّهِ وَ خَلِيفَتُهُ لِآخُذَ مِنْكُمْ حَقَّ اللَّهِ فِي أَمْوَالِكُمْ، فَهَلْ لِلَّهِ فِي أَمْوَالِكُمْ مِنْ حَقٍّ فَتُؤَدُّوهُ إِلَى وَلِيِّهِ؟ فَإِنْ قَالَ قَائِلٌ لَا، فَلَا تُرَاجِعْهُ، وَ إِنْ أَنْعَمَ لَكَ مُنْعِمٌ، فَانْطَلِقْ مَعَهُ مِنْ غَيْرِ أَنْ تُخِيفَهُ أَوْ تُوعِدَهُ أَوْ تَعْسِفَهُ أَوْ تُرْهِقَهُ"»
  11. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 442.
  12. نهج البلاغه، نامه ۲۵: «"فَإِذَا أَتَيْتَهَا فَلَا تَدْخُلْ عَلَيْهَا دُخُولَ مُتَسَلِّطٍ عَلَيْهِ وَ لَا عَنِيفٍ بِهِ وَ لَا تُنَفِّرَنَّ بَهِيمَةً وَ لَا تُفْزِعَنَّهَا وَ لَا تَسُوأَنَّ صَاحِبَهَا فِيهَا، وَ اصْدَعِ الْمَالَ صَدْعَيْنِ ثُمَّ خَيِّرْهُ، فَإِذَا اخْتَارَ فَلَا تَعْرِضَنَّ لِمَا اخْتَارَهُ"»
  13. نهج البلاغه، نامه ۲۵: «"فَإِنِ اسْتَقَالَكَ فَأَقِلْهُ ثُمَّ اخْلِطْهُمَا ثُمَّ اصْنَعْ مِثْلَ الَّذِي صَنَعْتَ أَوَّلًا حَتَّى تَأْخُذَ حَقَّ اللَّهِ فِي مَالِهِ"»
  14. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 442.
  15. نهج البلاغه، نامه ۲۵: «"وَ لَا تَأْمَنَنَّ عَلَيْهَا إِلَّا مَنْ تَثِقُ بِدِينِهِ رَافِقاً بِمَالِ الْمُسْلِمِينَ، حَتَّى يُوَصِّلَهُ إِلَى وَلِيِّهِمْ فَيَقْسِمَهُ بَيْنَهُمْ؛ وَ لَا تُوَكِّلْ بِهَا إِلَّا نَاصِحاً شَفِيقاً وَ أَمِيناً حَفِيظاً غَيْرَ مُعْنِفٍ وَ لَا مُجْحِفٍ وَ لَا مُلْغِبٍ وَ لَا مُتْعِبٍ"»
  16. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 443.
  17. قاضی نعمان تمیمی، دعائم الاسلام. ج۱، ص۲۴۷.
  18. قاضی نعمان تمیمی، شرح الاخبار، ج۲، ص۴۴۳، ح۷۹۴.
  19. آمدی، عبدالواحد، غررالحکم، شرح خوانساری، ح۸۲۸۹.
  20. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲.
  21. نهج البلاغه، خطبه ۱۱۰؛ شیخ صدوق، کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۰۵، ح۶۱۳.
  22. «فَرَضَ اللَّهُ الزَّكَاةَ... تَسْبِيباً لِلرِّزْقِ‌»؛ (نهج البلاغه، حکمت ۲۵۲) همچنین: الزکاة نقص فی الصورة و زیادة فی المعنی. (ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۲۹۹، ح۴۱۶).
  23. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹.
  24. حسینی، سید رضا، مقاله «بیت المال»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۳۹۸.
  25. ر. ک: نهج البلاغه، نامه ۲۵ و ۲۶.
  26. حسینی، سید رضا، مقاله «بیت المال»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۴۰۰.
  27. قاضی نعمان تمیمی، دعائم الاسلام، ج۱، ص۲۵۹.
  28. ر. ک: طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۵، ص۱۲۴-۱۲۷.
  29. حسینی، سید رضا، مقاله «بیت المال»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۴۰۰.
  30. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۵۳۰، ح۱.
  31. ر. ک: نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۵، ص۷۴.
  32. ر. ک: منتظری، حسین علی، دراسات فی ولایة الفقیه، ج۳، ص۲۷.
  33. نهج البلاغه، حکمت ۳۲۸.
  34. ر. ک: صدر، سیدمحمدباقر، اقتصاد ما، ترجمه عبدالعلی اسپهبدی، ج۲، ص۳۴۰-۳۵۰.
  35. حسینی، سید رضا، مقاله «بیت المال»، دانشنامه امام علی، ج۷، ص ۴۰۱.